پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

3:32:55 - شنبه 15 تیر 1392
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
میلیتاریسم آمریکایی درمقابل اتحاد اسلامی
در سرتاسر تاریخ غرب هیچگاه حرف و عمل دولتمردان غربی یکسان نبوده است، غربیان از دیر باز سخن از آزادی و دموکراسی و حقوق بشر بر زبان می آوردند، لیکن در عمل در پی آشوب های داخلی ملل مختلف جهان یا لشکر کشی های بین المللی بوده اند، در ادامه در چند سکانس به دخالت […]

در سرتاسر تاریخ غرب هیچگاه حرف و عمل دولتمردان غربی یکسان نبوده است، غربیان از دیر باز سخن از آزادی و دموکراسی و حقوق بشر بر زبان می آوردند، لیکن در عمل در پی آشوب های داخلی ملل مختلف جهان یا لشکر کشی های بین المللی بوده اند، در ادامه در چند سکانس به دخالت غرب به سرکردگی آمریکا در کشورهایی نظیر سوریه و مصر می پردازیم و همچنین به واکنش این ملل در پاسخ به دخالت های آمریکا و ر‍ژیم صهیونیستی.

 


به گزارش“صبح رابر “سکانس اول؛ میلیتاریسم آمریکایی: شکی نیست بسیاری از گروههای تندرو در افغانستان و پاکستان در نتیجه عملیات مشترک آمریکا و پاکستان در منطقه بوجود آمده اند. مواردی از اتفاقات تروریستی که در چند سال گذشته در آمریکا شاهد بوده ایم نیز نتیجه افزایش احساسات ضد آمریکایی در کشورهای دیگر بویژه کشورهای مسلمان بوده است.

شکی نیست دولت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در کل جریان اطلاعات را سرکوب و محدود می کند و اجازه نمی دهد گزارشی درباره بسیاری از برنامه های سری دولت و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی منتشر شود. در دوران اوباما شمار محاکمه هایی که برای افشاگری اتفاق افتاده ، بیشتر از دوران ریاست جمهوری بوش بوده است.

بعلاوه در زمان اوباما جنگ طلبی آمریکا بیشتر شده است و دولت اوباما سراسر جهان را میدان جنگی برای خود تلقی می کند و یکی از روشها برای اجرای این تفکر استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین است زیرا در این صورت مخالفتها در داخل آمریکا با این حملات کمتر می شود.


سکانس دوم؛ سوریه: آغاز جنگ ها و آشوب های داخلی در سوریه با تحریکات خارجی آمریکا و دول وابسته عربی بود، این کشورها با حمایت تسلیحاتی، اطلاعاتی و رسانه ای مخالفان بشار اسد را سازماندهی کرده و پس از کلید خوردن آشوب با ارسال تروریست های آموزش دیده و جنگ افزار های پیشرفته تر دامنه آشوب را به جنگ گسترش دادند، در مقابل مردم سوریه و دولت بشار اسد میتوانست با واگذاری قدرت به صهیونیست ها و آمریکا، رسما پل ارتباطی مقاومت اسلامی را در اختیار دشمن قرار دهد،لیکن اسد با تشخیص مسیر درست و طرح ریزی صحیح توانست جنگ را کنترل کرده تا تروریست های خارجی چهره حقیقی خود را با جنایاتی که بعد ها مرتکب شدند نشان دهند در سناریوی جنگ سوریه، قرار بود ایران به خاطر سقوط رژیم بشار اسد، تنها متحد عرب خود و تنها پیوند حیاتی اش با گروه شبه نظامی حزب الله لبنان، تضعیف شود.
همچنین به نظر می رسید ایران در مقابل فشارهای بیشتر جامعۀ بین المللی برای محدود کردن برنامه هسته ای اش روز به روز آسیب پذیرتر شود و همزمان با کم اثر شدن نفوذ منطقه ای ایران ، نفوذ رقبایش- متحدین ایالات متحده، همچون ترکیه، قطر و عربستان سعودی – گسترش یابد.

اما ، به نظر می رسد حوادث سوریه به نفع ایران در حال چرخش است. رژیم اسد می رود تا برندۀ میدان شود، این جنگ، پیگیری برنامه های هسته ای را برای ایران آسان تر کرده، و دستاوردهای ایران ، متحدان امریکا را که از قیام سوریه حمایت می کنند دستپاچه و شرمسار کرده است. بعلاوه ، ایران روابط خود با روسیه – که شاید مهم ترین پیامد استراتژیک جنگ سوریه باشد- را تقویت کرده است.


هنگامی که دولتمردان غربی به این نتیجه رسیدند که جنگ سوریه برای آنها یک رسواییبزرگ به ارمغان می آورد با عقب نشینی مقطعی پشت تروریست های وفادار به خود را خالی کردند، بخشی از محاسبات آمریکا برای کاهش دخالت هایش درموضوع سوریه بر این فرضیه استوار بوده که اسد ناگزیر سقوط خواهد کرد. ایالات متحده، ظاهرا، پیامدهای باز گذاشتن درها برای بازگشت اسد را در نظر نگرفته بود. ارتش سوریه با کمک مبارزان حزب الله و با کمک های تسلیحاتی ایران و روسیه، هفته گذشته در شهر مرکزی قصیر، موفق شد تا صفوف شورشیان را در هم بشکند. این پیروزی نمادین، امید سقوط سریع رژیم اسد و یا رسیدن به یک راه حل دیپلماتیک برای حل وفصل جنگ داخلی سوریه را یکسره نقش برآب کرد.
واماسوریه در حال حاضر نمایندۀ جنگی است، که نتایج آن نظم منطقه ای را تعیین می کند. در خاورمیانه، هاله ای از قدرت، مزیت استراتژیک را مشخص می کند. همچنین قابلیت های حزب الله در سوریه ضربه ای به عربستان سعودی است که مخالفان سیاسی حزب الله در لبنان را حمایت کرده است. دستاوردهای ارتش سوریه برای عربستان سعودی قطری ها و ترک ها، که همگی با پول و اسلحه از شورشیان حمایت می کرده اند، شکست بزرگی محسوب می شود.

سکانس سوم؛ مصر:هنگامی که انقلابی در یک کشور صورت می گیرد، اگر فردی میانه رو و دنباله رو بر سر کار بیاید، انقلابیون و افراطیون حکومت او را نیز دگرگون می کنند، مصر بعد از قیام ٢٠١١ یک جامعه چند پاره و حداقل دو پاره بود. از یک سو طرفداران نظام پیشین رویاروى انقلابیون قرار گرفتند و از سوى دیگر شکافى بزرگ بین انقلابیون سکولار و اسلام گراها پدید آمد. گرچه اسلام‌گراها طى دو انتخابات پارلمانى و ریاست جمهورى جریان غالب شدند، اما لیبرال ها و سکولارها به اعتراضات علنى و طرفداران مبارک به کارشکنى، ادامه دادند. نتیجه اینکه مصر دوسال است در آشوب و هرج و مرج خیابانى به سر می‌برد.


اعتراضات خیابانى جوانان، به سیاستمداران و گروه‌های مخالف مرسى براى تجدید قوا فرصت داد. این مخالفان ترکیبى بودند از نخبگان به جا مانده از دوران مبارک، بخش هایى از قضات و وکلا و احزاب لیبرال و سکولار که مهمترین آن “جبهه نجات ملى” به رهبرى عمرو موسى دبیر کل پیشین اتحادیه عرب، محمد البرادعى مدیر کل پیشین آژانس بین المللى انرژى اتمى و حمدین صباحى سیاستمدار لیبرال بوده است.


همچنین مرسی با موضع گیری علیه سوریه و خط مقاومت در منطقه حامیان بالقوه خود را از دست داد، محمد مرسی به گمان اینکه با انتخاب به ریاست جمهوری بر صندلی قدرت مطلق تکیه داده است نتوانست با آینده نگری تکلیف خود را با جریان مقاومت و در مقابل جریان صهیونیستی منطقه روشن کند.


دولت مرسی با عدم اتخاذ مواضع روشن سبب شد تا افکار عمومی اورا فردی بی ایمان بی اساس و فارغ از اصول بدانند، همچنین دولت مرسی در یکسال گذشته موفق نشده حتی کمترین خواسته های مردم را برای برخورداری از زندگی راحت تامین کند و نه در اقتصاد ، نه سرمایه گذاری و نه گردشگری عملکرد چشمگیری نداشته است بلکه حتی اوضاع زندگی و معیشت مردم بسیار بدتر از دوره مبارک شده است.

۲دولت مرسی در تحقق امنیت و ثبات در مصر شکست خورد چنان که این مساله در خصوص صحرای سیناء مشهود است و ده ها تن از سربازان مصری در عملیات های جداگانه در سیناء ربوده و برخی را کشته اند؛ می توان در یک لیست بلند علل مختلف سقوط مرسی را بیان کرد لیکن آنچه وجهه بین المللی مرسی را تضعیف کرد و علتی برای آغاز بی اعتمادی ها به وی شد.
حسین بزی

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب