پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

10:21:30 - پنجشنبه 20 تیر 1392
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
مادر شهیدی که همسر و خواهر شهید هم است
شاید شما کمتر از زنانی شنیده باشید که هم مادر، هم همسر و هم خواهر شهید باشند. اما فاطمه جلالی جز معدود شیرزنانی است که همسر شهید خداکرم سلیمانی ،مادر شهیدمحمود سلیمانی و خواهر شهید محمود سلیمانی است. به گزارش”صبح رابر”، شهر رابر را خیلی ها به نام حاج قاسم سلیمانی می شناسند اما این […]

شاید شما کمتر از زنانی شنیده باشید که هم مادر، هم همسر و هم خواهر شهید باشند. اما فاطمه جلالی جز معدود شیرزنانی است که همسر شهید خداکرم سلیمانی ،مادر شهیدمحمود سلیمانی و خواهر شهید محمود سلیمانی است.

به گزارش”صبح رابر”، شهر رابر را خیلی ها به نام حاج قاسم سلیمانی می شناسند اما این شهر ستارگان دیگری دارد که سردار نیز به آنها عرض ارادت دارد. فاطمه جلالی مادر، همسر و خواهر شهید یکی از این ستارگان پرفروغ آسمان استان است. وقتی درب خانه شهید را زدیم خانم جلالی با استقبالی گرم ما را به داخل دعوت کرد. خانه ای پر از خاطره که ثمره ۲۷ سال زندگی مشترک با شهید خداکرم سلیمانی تقدیم شهید محمود سلیمانی بود.

خانم جلالی که خواهر شهید محمود سلیمانی نیز هست در گفتگوی صمیمانه از عشق شهدا به امام راحل (ره) سخن گفت و  گفت : همسر شهیدم توصیه می کرد دست در دست هم داده تا که ریشه ابرقدرتها وجنایتکاران شرق وغرب را از بیخ وبن درآورده وبا پیروی از ولایت فقیه ادامه دهنده راه شهیدان به خون خفته ایران باشید.

خانم جلالی از نحوه شهادت برادر، همسر و فرزندتان بگویید؟
ابتدا برادرم محمود در سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس به شهادت رسید ودر سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۳ در منطقه عملیاتی مهران پسرم شهید شد وسپس همسرم هم در سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۱ درمنطقه مهران ودر همان محل شهادت پسرم ودر سن ۵۲ سالگی از ناحیه سر وپهلو هدف گلوله دژخیمان قرار گرفت وبه شهادت رسید .
مهمترین خصوصیات این شهدا چه بود؟
همسر شهیدم ایشان به معنای واقعی یک فرشته بود ، یک انسان باایمان وپرهیزگار بود ، صداقت ایشان زبانزد عام وخاص بود ، نماز اول وقتش ترک نمی شد ، گذشت وایثار داشت ، صبور وخوش رو وخوش برخورد بود ، به اقوام وخویشان سرمی زد واز احوال آنها با خبر بود ، به فقرا کمک می کرد ، به همسایگان توجه خاص داشت ، امام عزیز وراحل را خیلی دوست داشت ، در تربیت فرزندان کوشا بود ، به نیازها وخواسته های فرزندانش توجه داشت ، همیشه فرزندانش را به تحصیل علم واز طرفی به نماز اول وقت توصیه می کرد ، زیر بار زور وظلم نمی رفت، آزاده مرد بود ودلی رئوف ومهربان داشت .
درصورت امکان ماجرای شفای شهید خداکرم سلیمانی را برایمان بازگو نمایید.
شهید خداکرم قبل از انقلاب به مدت هفت سال بیمار شد وبیماری او آنقدر سخت بود که همه اقوام وهمسایگان امیدی به زنده ماندن ایشان نداشتند ، ودکترها هم از علاج او ناتوان بودند وهر روز حالش بدتر می شد ، ولی شهید امیدوار بود وخدا را شکر می کرد وبه اهل بیت متوسل می شد ویاس وناامیدی در اوراه پیدا نمی کرد، یک شب طبق روال وضو می گیرد ومی خوابد در عالم خواب یک بزرگواری را که لباس سفید پوشیده می بیند که بالای سرش ایستاده ومی گوید فلانی بلند شو ، خداکرم می گوید نمی توانم، من بیمار هستم وتوان برخاستن ندارم ، باردیگر تکرار میکند وبار سوم آن بزرگوار می گوید من امام حسین (ع) هستم وتورا شفا دادم ، دست من را بگیر وبلند شو  اما باید هر سال یک روز مجلس روضه خوانی برای ما در خانه ات برپا کنی و مردم را مهمان آن سفره نمایی ،  دست آقا را می گیرد وبلند می شود واز خواب بیدار می شود می بیند سالم وتندرست است ومی تواند راه برود وخداوند میخواهد که بنده خوبش از مرگ در رختخواب رهایی یابد ودر راه خودش ودر جهاد با دشمنان شربت شهادت را بنوشد وبه افتخار شهادت مثل اربابش امام حسین(ع)نایل شود.
در پایان اگر نکته ای باقی مانده است در خدمتتان هستیم.
یادآوری  نکات برجسته ای از وصیت نامه ایشان خارج از لطف نیست : وصیت می کنم به برادران وخواهران مسلمان که گوش به فرمان امام خمینی (ره) باشند و دست در دست هم داده تا که ریشه ابرقدرتها وجنایتکاران شرق وغرب را از بیخ وبن درآورده وبا شعار حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله ادامه دهنده را ه شهیدان به خون خفته ایران باشید وبا شایعه پراکنان ومنافقان به شدت مبارزه کنید ونگذارید که این بیگانگان بر ما بتازند ، هدف من از انتخاب کردن این راه فقط به خاطر خدا بوده ونه بخاطر ریا وتکبر بلکه از روی عشقی که به خدا داشتم این راه را انتخاب کردم ، پروردگارا اگر ارزش ولیاقت آن را دارم که در راهت ثابت قدم باشم همچون خالصان درگهت مرا هم نظر همتی فرما ومرا قربانی راهت گردان .

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب