پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

20:17:28 - جمعه 19 مهر 1392
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
نامه های بی جواب
به گزارش ” صبح رابر ”  شاید خیلی از فرزندان شهید برای پدرشهیدشان نامه می نویسند  و دلتنگی ها و درد دل هایشان ،شادی و ناراحتی هایشان را با بابای شهیدشان در میان می گذارند  پدرانی که از افتخار آفرینان جمهور اسلامی ایرانند ؛ نامه دو یارگار  شهید  از شهدای  دهستان جواران  : نامه فاطمه […]

به گزارش ” صبح رابر ”  شاید خیلی از فرزندان شهید برای پدرشهیدشان نامه می نویسند  و دلتنگی ها و درد دل هایشان ،شادی و ناراحتی هایشان را با بابای شهیدشان در میان می گذارند  پدرانی که از افتخار آفرینان جمهور اسلامی ایرانند ؛ نامه دو یارگار  شهید  از شهدای  دهستان جواران  :

نامه فاطمه فرزند شهید شعیب زمزم به پدرش:

  به دلم برات شده بابام میاد ، بابام میاد ، امشب کبوتر م ، پر میزنم ، امشب بابام گفته که بهت سر می زنم . سلام بر پدارانی که سالهاست آنها را ندیده ایم ، سلام بر پدرانی  که سالهاست درد هایمان را با آنها نجوا میکنیم ، باز فرصتی یافتیم تا درد دلی با پدرانمان داشته باشیم . خودتان میدانید . نامه نوشتن ، واستون چقدر سخته ، آخر خیلی سخته ، وقتی باید قبول کنیم  این نامه ها هیچ وقت جوابی نداره ، امروز با همه وجود حس کردیم که دلتنگ و عزادار پدرانمونیم ، از وقتی که شما رفتین بار غم رو دوشمان سنگینی میکنه ، تحمل روزهایی که بدون شما می گذره خیلی سخته ، می بینید چقدر غمگینم ، چرا به حال و روزهایمان دلسوزی نمی کنید ، چرا دیگه به خوابمان نمیاین ، دلمان برای بودنتان تنگ شده ، اما تنها قاب عکس شما مرحم مجروح دل ماست ، ما می خواهیم کلمه بابا را به زبان بیاوریم ، می خواهیم وقتی سر مزارتان میاییم صدایتان بزنیم از روزهایی برایتان بگیم  که می خواستیم لبخند بزنیم  اما توان لبخند زدن بر لب هایمان نبود  ، سالهاست در حسرت شنیدن صدای پدرانمان  شبها را به صبح می رسانیم ، راستی آن روزها یادتونه ، آخرین روزهایی که از کنارمان می رفتین ، آن روز توان جدا شدن از همدیگر را نداشتیم ، آن روز حال عجیبی داشتیم ،گرچه کوچک بودیم اما هنوز بی قراری ها یادمونه ، هنوز هم غربت رفتن  تون خاطره ها مونده ، چقدر سخت بود آن لحظه ، چه سنگین می گذشت  آن دقایق آخر  ، به راستی توان جدا شدن از آغوشتان نبود ، شاید می دانستیم  آخرین بار خواهد بود ، نازهای شیرین  ما را خریدار بودی ، چشم در چشم  هم و در آغوش هم می گریستیم ، درون هر دویمان غوغایی بود ،‌مادرانمان آن لحظه ما را در آغوش می کشیدند  که بابا ها دوباره بر می گردن ، اما شاید باید می رفتید ، تا چگونه رفتن را به همگان بیاموزید ، شما باید می رفتید ، چرا که فرشتگان مهیّای  آمدنتان شده بودند ، بالاخره به سختی ما را از آغوشتان  جدا کردید و به مادرانمان سپردید ، تا آخر کوچه ما نظاره گرتان بودیم ، شما لحظه لحظه که دورتر می شدید ما لحظه به لحظه  به غربت تنهایمان نزدیک تر می شدیم .

 نامه قاسم  فرزند شهید ابوذر زمزم  به پدرش :

سلام پدر جان ! پدر می دانم که زند ه  هستی و نزد خدایت روزی می خوری می دانم که هنگام شهادت ، امام حسین (ع)‌ به استقبالت آمد ، امام زمان (ع) نیز سرت را به دامان گرفت .

پدر عزیزم ، زمانی که به شهادت رسیدی  من هنوز پا به دنیا نگذاشته بودم ، از خصوصیات شما اقوام و مادرم برایم  توضیح می دهند که شما چگونه بودید . اما حالا پدر جان گر چه در کنارم نیستی اما حضورت را احساس می کنم و غم دوریت برایم سخت است . اگر در کنارم بودی مونس دلم بودی و غم دل با تو می گفتم . می دانم شما پدر عزیزم چقدر مشکلات زندگی طاقت فرسای عشایری و رنج بی مادری را تحمل کردی و در آخر ، در عنفوان جوانی  با این حال  که بیشتر از یک سال از زندگی مشترک تو و مادر نمی گذشت و خداوند من را به شما داد پاسخ  به ندای رهبر و دفاع از دین و میهنت را بر علایق زندگی مادی حتی یکبار دیدار فرزندت ترجیح دادی .

 پدر جان  تو افتخار و سر بلند ی   را برای من به یادگار گذاشتی و چگونه زیستن ، آری پدر ! من می مانم تا از بهترین ها باشم  تا با تلاش و کوشش ، راه سرخ و والای تو را پاسداری کنم . پدر جان ! حالا در پناه لطف مادر به حقیقت فکر می کنم کسی هم جز خدا نمی داند  که دوری تو با دلم  چه می کند  و زمانی که با مادرم صحبت می کنم  از مشکلات عشایری ( ییلاق و قشلاق ) و رنج بی مادری شما صحبت می کند و از مشکلات خودش بعد از شهادت  شما برایم می گوید درس می گیرم ، درسی که تنها اشک است و فهرست دروس آن ؛ جهاد ؛ بزرگی ؛ ایمان ؛ صداقت ؛ شهادت ؛  گذشت و…

و عموهایم نیز گاهی اوقات که دلتنگ تو می شوند از شما داستان هایی را نقل می کنند و قصه اش تکلیف جداگانه ای برایم می شود  پدر جان می گویند با بهترین اخلاص ، صبر و پایداری  ایمان و تقوا و اخلاص به شهادت رسیدی . شهادتت مبارک .

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب