پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

10:57:05 - یکشنبه 21 خرداد 1396
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
فاصله سیاست از دیانت، هشدار و خطری جدی!
«سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست» جمله ‏ای کوتاه اما پرمغز و پرمحتوا که به‏ منزله یک اصل راهبردی در نظام و حاکمیت سیاسی مبتنی بر آموزه ‏های دینی و مکتبی می‏ تواند کاربرد محوری و نقش اساسی داشته باشد.

به گزارش “صبح رابر”، «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست» جمله ‏ای کوتاه اما پرمغز و پرمحتوا که به‏ منزله یک اصل راهبردی در نظام و حاکمیت سیاسی مبتنی بر آموزه ‏های دینی و مکتبی می‏ تواند کاربرد محوری و نقش اساسی داشته باشد.

شاید آن روز که شهید پرافتخار آیت ‏الله مدرس برای اولین بار این ایده زیربنایی را عنوان کرد، هنوز قابل فهم نبود ولی وقتی از لسان بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) که با انقلاب عظیمی، شکل‏ گیری حاکمیت سیاسی استوارشده بر تئوری ناب ولایت فقیه را پی می‏گرفت، مجدداً مطرح گردید، ارزش این بیان بیشتر ظاهر شد چه آن‏که هدف غایی از انقلاب ۵۷ نیز اصالت بخشیدن به دین و مکتب در اداره حیات اجتماعی و سیاسی ملت شریف و مسلمان ایران بود.

اما اکنون که پس از ۳۸ سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی و در سالهای پایانی دهه چهارم انقلاب (دهه پیشرفت و عدالت) به ارزیابی این اصل راهبردی و میزان الهام‏ گیری از آن و سپس آثار میدانی آن در کف جامعه انقلابی و اسلامی می‏ نشینیم؛ در کنار همه دستاوردها و موفقیت ها، متأسفانه آسیب ها و انحرافاتی جدی را نیز مشاهده می‏کنیم که ناشی از زاویه گرفتن و یا فاصله گرفتن سیاست از دیانت می‏ باشد یعنی در هر ساحتی از اقتصاد، فرهنگ، امنیت اخلاقی، خانواده و سبک زندگی، مدیریت ‏های خرد و کلان و بالاخره آموزشی و تربیتی، به میزان شکاف و فاصله بین دو محور سیاست و دیانت، شاهد بروز چالش ها و سستی‏ ها و آسیب ها و بلکه انحراف‏ های جدی هستیم و تا فرصت را به ‏طورکامل از دست نداده ‏ایم، باید کاری کرد و راه علاجی یافت!

اگرچه برخی را این عقیده است که انقلاب و نظام اسلامی جوهره‏ ای جاودانه دارد و با حمایت های غیبی به ‏ویژه از ناحیه صاحب اصلی آن ولی عصر(ارواحنا فداه) محافظت می‏گردد و برای تقویت این امید به کلام وحی نیز استناد می‏ کنند که فرمود: «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ و…» و یا «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً » اما آنچه شرط اصلی در این حمایتها و هدایتهاست، همان نورانیت جبهه حق و ایمانی است که همواره باید وجود داشته باشد و الا اگر طبق آیه کریمه: «لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏»، هویت ایمانی و مکتبی شکسته شود و به‏ جای اصالت بخشیدن به دیانت و اصول مکتب، نیشخوارهای ایسم و ایزمهای فلسفه غرب و سبک زندگی منحط غربی روش جاری مردم گردد و به‏ بهانه تغییر ذائقه‏ ها و اصالت‏ بخشی به خواستگاه توده ‏ها، اندیشه ‏های سکولاری و اومانیستی و لیبرالی حاکم بشود آیا باز هم نصرت و حمایت الهی خواهد بود؟!

پاسخ این سؤال در آیه شریفه ۱۲۰ سوره بقره به ‏روشنی داده شده است: «وَ لَنْ تَرْضی‏ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصاری‏ حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللهِ هُوَ الْهُدی‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیر» و البته بارها و بارها در جای جای قرآن تکرار گردیده است که: «إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُم‏…» و تا بدانجا که هشدار می‏دهد: «وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَهً واحِدَهً»(آیه ۱۰۲ سوره نساء)

–            «اسلحه» نماد قدرت و شجاعت و دشمن‏ شناسی و دشمن‏ ستیزی‏

–            «امتعه» نماد سرمایه‏ های مادی و معنوی و داشته‏ های ملی

و غفلت از دو مؤلفه عزت و اقتدار «اسلحه و امتعه»، طبق کلام وحی، سایه جنگ و تهاجم خصم را برای جامعه و مردم تحمیل خواهد ساخت.

«فاصله گرفتن سیاست از دیانت در ساحتهای مختلف و محوری جامعه انقلاب اسلامی ایران، باعث بروز گسل های خطرناکی می‏ گردد که بی ‏صدا و به قول امروزی نرم و مرموز، انقلاب اسلامی و نظام سیاسی برآمده از آن و مبتنی بر دین و مکتب را در معرض آسیبهای جدی و ضعف و بی‏ هویتی قرار خواهد داد.»

سیاست به ‏معنای پلتیک و مهارت و یا علم و هنر مدیریت جامعه، رعیت‏داری و مردم‏داری که البته فلسفه دین و وحی و قرآن و نبوت و امامت نیز همین امر مهم می ‏باشد، یعنی مدیریت زندگی فردی و اجتماعی بشر در ابعاد مختلف مطابق با آموزه‏ های وحیانی و توحیدی و انقلاب اسلامی که با اصالت بخشیدن به دین و چارچوب های مکتبی، حاکمیت سیاسی را به ارمغان آورد تا بدین‏وسیله تمامی نظامات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی و نیز شئونات زندگی مردم را رنگ مکتبی و دینی ببخشد تا با چشم‏اندازی به آینده، تحت سایه قانون اساسی مبتنی بر مکتب، الگوی حاکمیت دینی کارآمد و مطمئنی را به بشریت تشنه عدالت و امنیت و پاکی تحت عنوان جمهوری اسلامی عرضه نماید. حال سؤال اساسی همینجاست که پس از ۳۸ سال با همه پیشرفت ها و امیدها چرا نتوانسته ‏ایم در بسیاری از شئونات زندگی مردم به ایده‏ آل ها دست‏یابیم و بلکه دچار چالش های جدی بوده و هستیم.

در یک جمع‏ بندی کلی می‏توان رسید به این‏که اساسی‏ ترین علت ها (عله العلل) زاویه گرفتن و یا فاصله گرفتن سیاست از دیانت در کف نظامات برنامه ‏ای و اجرایی کشور می‏ باشد.

بهترین دلیل بر این ادعا این است که انقلاب اسلامی جرقه ‏ی اولیه ‏اش از مسجد زده شد و مسجد نه درب و دیوار و حتی محراب و منبر است که نوعی نگرش و فرهنگ است، فرهنگی که ریشه در آموزه ‏های دینی و مکتبی دارد و لذا همواره در عرصه گفتمان، از انقلاب اسلامی، انقلابی فرهنگی نام برده‏ایم.

و اما آنچه در گذر زمان اتفاق افتاده است این است که انقلابی که بر محور فرهنگ مسجدی و از سنگر مسجد بروز و ظهور یافت، به‏ مرور سیاست و مدیریت و حکومت برآمده از آن، از مسجد فاصله گرفت تا جایی‏که مسجد بیگانه با حاکمیت و مدیریت میدانی و اجرایی جامعه گردید، مسجدی که در روزها و ماه ‏ها و بلکه سالهای اول پیروزی انقلاب، همه‏ چیز جامعه و تکیه ‏گاه و سنگر و پایگاه اصلی انقلاب و نظام بود، اکنون تبدیل شده است به مجموعه‏ ای سکولار و بیگانه با نهادهای حکومتی. این در حالی است که اولاً امام خمینی(ره) بیشترین مقابله را با اندیشه ‏های سکولاریستی داشتند و کمتر سخنرانی از وی سراغ داریم که در آن هشدار نسبت به نقشه استکباری و استعماری جدایی دین از سیاست نباشد و ثانیاً مقام معظم رهبری امام خامنه ‏ای(مدظله‏ العالی) نیز سالهاست ضمن توجه دادن خواص و عوام به ابعاد مختلف جنگ نرم و عامل خطرناک نفوذ، نسبت به تقویت روحیه انقلابی‏گری و انقلابی بودن همه اقشار جامعه به‏ ویژه حوزویان و دانشگاهیان و حتی روحانیت و مساجد در سطح کشور تأکید و سفارشات راهبردی داشته ‏اند.

در نتیجه‏؛

–            باید دوباره بازگشت به مؤلفه ‏های بنیادین گفتمان امام و انقلاب اسلامی‏

–            باید هم‏چنان اصرار ورزید بر تلفیق سیاست و دیانت‏

–            باید مبانی ولایت فقیه و اصول مکتب امام و هدایت های راهبردی ولی فقیه را نقشه راه قرار داد.

–            باید محله‏ محوری و مسجدمحوری سیاست برنامه‏ریزی در تمامی ارکان و نهادهای حاکمیتی و اجرایی گردد.

–            باید همه اقدامات و نظامات را از مسجد و فرهنگ مسجدی آغاز و به مسجد و فرهنگ مسجدی نیز ختم کرد. کافی است اولویت جذب نیروی انسانی مورد نیاز کلیه نهادهای کشوری و لشکری از مسجد صورت پذیرد.

–            باید دوباره بازگشت به سنگر اصلی انقلاب یعنی مسجد و از این پایگاه محوری، انقلابی‏گری را در همه شئونات جامعه ترویج و نهادینه ساخت‏.

و…

یادداشت از : حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علی‌زاده

انتهای پیام

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب