پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

17:02:41 - یکشنبه 11 آبان 1393
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
گریه و عزاداری برای امام حسین علیه السلام
کربلا خیلی معنا دارد؛ اما یک معنا در کربلا خودش را خیلی نشان می دهد: آن هم معنای تشنگی اباعبدالله علیه السلام است

به گزارش” صبح رابر” به نقل از  بوتیا،سخنرانی دکتر رفیعی نسبت به اقامه عزای امام حسین علیه السلام و اشک و گریه بر اباعبدالله علیه السلام، سفارش امام رضا علیه السلام به ریان بن شبیب ،شخصی به نام ریّان بن شبیب می گوید: خدمت امام رضا علیه السلام رفتم، امام رضا علیه السلام فرمود: می دانی امروز چه روزی است؟ امروز روزی است که حضرت زکریای پیغمبر دعا کرد و از خدا اولاد خواست، دعایش به اجابت رسید و خداوند حضرت یحیی را به او داد. سپس امام هشتم علیه السلام فرمودند: ریّان بن شبیب، محرم ماهی است که قبل از اسلام و قبل از آن که پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم مبعوث شود، در جاهلیت این ماه را محترم می شمردند و می گفتند: جنگ در این ماه جایز نیست، کشتار در این ماه جایز نیست. حتی مشرک ها و غیرمسلمان ها هم قبل از اسلام: «یُحَرِّمونَ فِیهِ الظّلْمَ وَ الْقِتَالَ»؛ جنگ را در ماه محرم ممنوع می دانستند به همین دلیل هم به آن محرم می گویند. این نامگذاری مربوط به قبل از اسلام است. سپس امام رضا علیه السلام فرمود: اما ماهی که کافرها و مشرک ها در آن جنگ نمی کردند و می گفتند جنگ حرام است، در این ماه بنی امیّه به اسم اسلام و دین حرمت امام حسین علیه السلام را شکستند و او را مظلومانه به شهادت رساندند، بعد امام رضا علیه السلام فرمود: یا ابن شبیب، ای پسر شبیب؛ «إنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیءٍ»؛ اگر خواستی بر چیزی گریه کنی – اگر مصیبت و داغی دیدی، اگر عزیزی از دست دادی- «فَابْکِ للحُسَینِ بْنِ عَلِیّ»، برای عزیز خودت گریه نکن، برای حسین ما اشک بریز و گریه کن، «فَإنَّهِ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ».[۱]

اشکال و شبهه در مورد عزاداری امام حسین علیه السلام

در روایات به عزاداری و گریه بر اباعبدالله علیه السلام سفارش شده است گر چه امروزه بعضی ها اشکال می کنند که گریه بر میّت و شهید و کسی که از دنیا رفته چه اثری دارد؟ گاهی در آثار وهابی ها و نوشته های بعضی از افراد این اشکال دیده می شود که گریه یعنی چه؟ این گریه به چه معناست؟ چرا باید برای کسی که ۱۴ قرن قبل به شهادت رسیده است اشک بریزیم؟ دلیل این اشک و بکاء چیست؟ من در توضیح این مطلب یک نکته ای را بگویم؛ اگر دقت فرمایید، شاید پاسخ این سؤال روشن شود. اخیراً زیاد دیده ام بعضی از نویسندگان در نوشته هایشان اشکال می کنند که این اشک چه معنایی دارد؟ این گریه چه مفهومی دارد؟

انوع گریه

به طور کلی ما پنج نوع گریه داریم؛ اما بعضی از بزرگان در کتاب هایشان نوشته اند چهار نوع گریه داریم. من با توجه به روایات یک نوع دیگر را اضافه کرده ام. مرحوم آقای بهاری کتابی دارد به نام «الدَّعوَه الحُسینیَّه» ایشان این کتاب را در ردّ کسانی نوشته است که بر گریه و زیارت امام علیه السلام اشکال می کنند. ایشان در آن کتاب این مطلب را دارد که گریه چهار گونه است. به نظر بنده چهار گونه گریه برای امام حسین علیه السلام هم می تواند باشد. گریه به دو قسمت تقسیم می شود: ۱- گریه مثبت، ۲- گریه منفی. گریه منفی مثل اینکه به کسی بگویند برو جبهه جنگ و او از ترس، گریه کند این گریه ضعف است. یا مثلاً به کسی بگویند برای تحصیل باید از وطن و پدر و مادرش دور شود و او از این موضوع ترس داشته باشد و گریه کند، این گریه ضعف است. اما گریه مثبت را شاید بتوان به پنج شاخه تقسیم کرد؛

۱- گریه عقیدتی

گاهی اعتقادات، انسان را به اشک وا می دارد، این مطلب ریشه در قرآن دارد؛ وقتی این آیه بر نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم نازل شد: «تَری أعْیُنَهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ»[۲]؛ شما می بینید اشک مؤمنان جاری می شود.[۳] همچنین وقتی آیه «إنَّکَ مَیّتٌ وَ إنَّهُمْ مَیِّتُونَ»[۴]؛ پیامبر تو می میری، مردم هم می میرند نازل شد، پیامبر خیلی گریه کرد. وقتی سوره نصر نازل شد؛ «اِذا جاءَ نَصْرُاللّهِ وَالفَتْح….» عموی پیامبر، عباس این آیه را شنید شروع کرد به اشک ریختن.[۵]

۲- گریه عاطفی

بُکاءُ رَحمه؛ گریه رحمت یعنی اشکی که بر اساس عواطف و احساسات انسان رقّت قلب پیدا می کند و برای چیزی گریه می کند، این طبیعت همه بشر است. حتی اگر کسی مسلمان هم نباشد و قساوت قلب نداشته باشد وقتی یک صحنه غم انگیز می بیند یا می شنود اشک می ریزد. مثلاً بچه ای که از گرسنگی در بغل مادرش جان می دهد هر کسی را متأثر می کند، کسی که در بغل پدرش شهید می شود مثل آن جریانی که در فلسطین پیش آمد، هر کسی که در تلویزیون آن صحنه را دید متأثر شد. فیلمی که یک صحنه غم انگیز را نشان می دهد افراد را به گریه می آورد.

علامات شقاوت

چشم، مجرای اشک وابسته به قلب و باطن انسان است، نمی تواند بی تقاوت باشد مگر کسی که منشأ این چشمه را خشک کند. در این رابطه حدیث هم داریم پیامبر فرمود: مِنْ عَلاماتِ الشَّقاءِ؛ چهار چیز نشانه شقاوت و بدبختی است: ۱- جُمُودَ العَیْنِ؛ خشکی چشم. ۲- وَ قَسْوَهُ القَلْبِ؛ قساوت قلب. ۳- شِدَۀُ الْحِرْصِ فِی طَلَبِ الدُّنیَا؛ حرص زدن و چسبیدن به دنیا. ۴- وَ الإصرَارُ عَلَی الذَّنبِ[۶]؛ گناه روی گناه. و الّا هر انسان عاطفی به طور طبیعی در مسائلی که مصیبت گونه باشد متأثر می شود چه ببیند و چه بشنود.

داستان ها و شواهد پیرامون گریه اهل بیت علیهم السلام

مورد اول: من چند مثال برای شما می زنم: پیغمبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم پسری به نام ابراهیم داشت، هیجده ماهش بود یعنی یک سال و شش ماه داشت که مُرد – بچه یک سال و شش ماهه اول شیرین زبانی اش است. تازه به حرف آمده، کمی راه افتاده – پیغمبر خیلی متأثر شد، در تشییع جنازه اش گریه می کرد عایشه اعتراض کرد: یا رسول الله، چرا گریه می کنید؟ فرمود: «لَیْسَ هَذَا بُکاءً وَإنَّما هَذِهِ رَحمَهٌ»؛ این اشک رحم است، این اشک دل سوختن است، قلبم می سوزد و اشکم جاری می شود من نمی توانم جلوی این گریه را بگیرم. بعد فرمود: «مَنْ لایَرْحَمْ لَا یُرْحَمْ»[۷] کسی که رحم نداشته باشد خدا هم به او رحم نمی کند. لذا این یک شاهد؛ در منابع اهل سنت هم آمده که پیغمبر اشک ریخت.

مورد دوم: جعفر ابن ابی طالب شهید شد؛ جعفر برادر امیرالمؤمنین علیه السلام است، او در جنگ موته شهید شد. پیغمبر در بعضی از جنگ ها نبوده است از جمله جنگ موته. پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در مدینه بود او از طریق غیب با خبر شد که جعفر برادر امیرالمؤمنین شهید شده است، پیغمبر داشت در مسجد برای مردم تعریف می کرد و اشک می ریخت که امیرالمؤمنین علیه السلام از در مسجد وارد شد. حضرت فرمود: ساکت باشید برادرش دارد می آید – داغ برادر سخت است- ساکت باشید که متوجه نشود. امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شد وقتی نگاهش به چهره پیغمبر و اصحاب افتاد دید چهره حضرت عادی نیست. گفت: یا رسول الله چه شده؟ من برادر در سفر دارم، اتفاقی افتاده؟ پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: خدا به تو صبر دهد، برادرت به شهادت رسید. هر دو شروع به گریه کردن نمودند امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: کمرم شکست؛ تعبیرش این است: «انفَصَمَ ظَهری»؛ داغ برادرم جعفر در کمر من جدایی انداخت؛ یعنی پشت و پناهم از بین رفت. مردم به خانه اش آمدند، منظور من اینجاست رسول خدا به خانه اسماء آمد، عبدالله بن جعفر بچه بود، او را روی زانوی مبارکش نشاند، دست روی سرش کشید و گریه کرد. به حضرت زهرا علیها السلام دستور داد سه روز برای خانه اسماء غذا ببرند که در خانه غذا درست نشود تا اسماء بتواند عزاداری کند. این هم یکی دیگر از شواهد تاریخی است، حضرت نفرمود گریه نکنید.

مورد سوم: شهادت حمزه سیدالشهداء علیه السلام ؛ وقتی حمزه در احد شهید شد پیغمبر کنار جنازه اش آمد و گریه کرد. آمد مدینه دید از همه خانه ها صدای گریه می آید، عزاست اما حمزه گریه کن ندارد. پیغمبر فرمود: «لَکِنَّ حَمْزَهَ لَابَوَاکِیَ لَهُ»؛ عمویم حمزه کسی ندارد که برایش گریه کند. زنان مدینه وقتی شنیدند که پیغمبر ناراحت شده، همه مجلس هایشان را تعطیل کردند و آمدند برای حمزه گریه کردند.[۸] این هم یکی از شواهد تاریخی است. اینها فقط در کتاب های ما نیست در منابع اهل سنت هم هست.

مورد چهارم: پیغمبر خدا کنار قبر مادرش آمد، مادرش چه وقت از دنیا رفته است؟ پیغمبر شش ساله بوده است. حدود سی – چهل سال بود که پیغمبر مبعوث شده بود، کنار قبر مادرش آمد: «زارَ قبرَ امّهِ فَبَکی وَاَبْکی مِنْ حَوْلِهِ»[۹] صورت روی قبر مادر گذاشت و اشک ریخت، بعد از چهل سال! مادرش است دلش می سوزد. امیرالمؤمنین علیه السلام شب می رفت کنار قبر حضرت زهرا علیها السلام گریه می کرد. حضرت زهرا علیها السلام می آمد کنار قبر حمزه و گریه می کرد.

پس دقت بفرمایید ما پنج نوع گریه داریم: ۱- گریه عقیدتی؛ ۲- گریه عاطفه و احساسات. وقتی کسی بشنود یک طفل شش ماهه در بغل باباش جان داده، تشنه بوده، متأثر می شود. مگر انسان چقدر می تواند عواطف و احساساتش را خاموش کند. در عربستان در تشییع جنازه های وهّابی ها – گاهی من بوده ام- هیچ کس گریه نمی کند، می گویند گریه حرام است. گاهی انسان می بیند کسی در اثر تصادف پدر و یا برادر و یا فرزندش را از دست داده اما چون آنها می گویند گریه حرام است گریه نمی کند؛ ولی واقعاً دارد منفجر می شود.

آثار گریه بر مصائب

این گریه یک نوع آرامش می آورد، این اشک یک سروری می آورد، لذا روایت داریم که امام حسین علیه السلام فرمود: من کشته اشک هستم هیچ کسی با غم و اندوه به زیارت نمی آید مگر این که خدا او را با خوشحالی نزد اهل و عیالش برمی گرداند.[۱۰] وقتی پیش خانواده اش برمی گردد خوشحال است؛ یعنی احساس سبکی می کند. دیده اید وقتی انسان کسی را از دست می دهد می گویند بگذارید گریه کند جلوی گریه ای را نگیرید؛ چون آرامش می آورد. می خواهم این بحث برای شما روشن شود که چرا ما برای امام حسین علیه السلام گریه می کنیم. امام حسین علیه السلام نیاز به اشک ما ندارد اما برای این گریه دلیل داریم.

۳- گریه فضیلت طلبی (عدم حضور)

گاهی گریه، گریه فضیلت طلبی است یعنی فضیلتی از انسان فوت شده باشد؛ مثل پدر و مادر خوب، استاد خوب بعد انسان غصه می خورد. مثلاً چرا امروز امام حسین علیه السلام نیست؟ چرا ما زمانی هستیم که امام حسین علیه السلام را درک نکرده ایم؛ «اللَّهُمَّ إنَّا نَشکُو إلَیْکَ غَیْبَهَ نَبِیِّنا»[۱۱] مگر در دعای افتتاح نمی گویید: خدایا، ما گریه و شکوه می کنیم که چرا پیغمبر نیست تا از او استفاده کنیم؟ مگر در دعای ندبه نمی گویید:«مَتی تَرانا وَنَراک»؛ کی ما تو را می بینیم و تو ما را می بینی؟ شما دیده اید یک جوانی مثلاً شب عروسی اش است پدرش را از دست داده، دلش می خواهد پدرش در مجلس عروسی اش باشد، همه خوشحالند اما این جوان آن شب یک نگاهی به جمعیت می کند اشک در چشمانش حلقه می زند، می گویند: آقا مجلس عزا که نیست! می گوید: می دانم اما دلم می خواست بابام در این مجلس می بود. این گریه فقدان است. وقتی پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از دنیا رفت امیرالمؤمنین علیه السلام اشک می ریخت و می فرمود: «یا رَسُولَ الله لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ ما لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِک»[۱۲]؛ یا رسول الله، گریه می کنم شما که رحلت کردید، وحی تمام شد، دیگر آیه قرآن نازل نمی شود – چون با مرگ پیغمبر قرآن تمام شد- چیزی با مرگ شما از بین رفت که دیگر نمی آید و آن هم وحی است. چون بر امام وحی نازل نمی شود ممکن است با فرشته سخن بگوید؛ ولی وحی فقط بر پیغمبر نازل می شود.

گاهی انسان گریه می کند که چرا ما کربلا نبودیم چرا ما روز عاشورا نبودیم که صدای «هَل مِنْ ناصر» او را بشنویم و امام را یاری کنیم. خیلی ها بودند که این آرزو را داشتند؛ جابر روز اربعین آمد کربلا و گریه کرد: یا اباعبدالله، من نبودم شما را یاری کنم. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَک فَنَفوزُ فوزاً عظیماً». مگر موقع آب خوردن نمی گوییم کاش ما بودیم فائز می شدیم. «عبیدالله حر جوفی» امام حسین علیه السلام را یاری نکرد، بعداً آمد کربلا شروع کرد گریه کردن، خطاب به خودش کرد و گفت: توفیق نداشتی، اگر امام را یاری کرده بودی در قیامت از دست مادرش حضرت زهرا علیها السلام شفاعت می گرفتی. پس گریه نوع سوم گریه عدم حضور است مثلاً چرا امام حسین علیه السلام نیست؟ چرا امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف در بین ما نیست؟ چرا روز عاشورا من نبودم.

۴- گریه معرفت (معصیت زدایی)

چهارم اشک معرفت و اشک صفاتی است، مثلاً گریه می کنم چرا امام حسین علیه السلام این قدر خوب بود و من این قدر بد هستم؟! چرا امام حسین علیه السلام این قدر صبور بود و من این قدر کم صبر هستم؟! چرا امام حسین علیه السلام مظهر نماز و ایثار بود و من در نماز این قدر سست و کاهل هستم؟! بنابراین گریه نوع چهارم گریه معصیت زدا است؛ یعنی چرا من بدم؟ چرا من گناه می کنم؟ چرا نور امام حسین علیه السلام در دل من نیست؟ چرا نور خدا در دل من نیست؟ این اشک هم اشک طبیعی است. این که گفته اند اشک بر اباعبدالله گناه را می برد معنایش این است، نه اینکه بیمه گناه است. این که شما گریه کنید بعد گناه کنید و بگویید این با آن پاک می شود، خیر چنین نیست.

تمثیلی برای تبدیل سیئات به حسنات

مثلاً شما کود را پای گل می ریزید، می گویند آقا، این بوی بد می دهد، متعفن است چرا این کود را اینجا آوردید؟ می گویید: صبر کنید کود تبدیل به بوی خوش می شود. یک مدتی که می گذرد این کود جذب خاک می شود، کم کم این گل از این کود ارتزاق می کند و یک ماه الی سه ماه دیگر وقتی توی باغ می روید، می گویید عجب بوی گلی! دیگر بوی کود نیست. اینجاست که می گویند: «إنَّ الحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات»[۱۳] این که قرآن می فرماید: حسنات، سیئات را از بین می برد و یا «یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»[۱۴]؛ خدا بدی را به خوبی تبدیل می کند، معنایش این نیست که شما دروغ بگویید، به جای آن راست می نویسند، خیر چنین نیست. مثل این است شما کود را بیاورید بو بکشید، بعد بگویید بوی عطر می دهد؛ یعنی کود می رود جزء گل و بوی گل می گیرد. دروغگو وقتی در زندگی اش دروغ و معصیت است آیا اشک بر امام حسین علیه السلام اینها را می زداید؟ شما کلمه تبدیل را چه وقت می گویید؟ وقتی می گویید این ماشین را تبدیل کردم، به چه معناست؟ یعنی آن ماشین را دادم و ماشین بهتر گرفتم. تبدیل، قسم چهارم است. اشکی که تبدیل می کند، اشکی که تغییر می دهد، اشکی که تحول ایجاد می کند، این اشک گناه زداست.

گریه با صدق بر جان ها زند تا که چرخ و عرش را گریان کند

گریه بی صدق بی رونق بود دیو زان بر گریه اش خندان بود

گریه با صداقت، گریه شوینده است.

۵- گریه بر مظلوم

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «لا یُحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَولِ إلّا مَنْ ظُلِمَ».[۱۵] خدا دوست ندارد داد و فریاد بزنیم اما می گوید مردم، در یک جا فریاد زدن اشکالی ندارد و آن جایی است که به کسی ظلم شده است. خداوند در قرآن به صراحت فریاد مظلوم را ذکر کرده است. چگونه می شود انسان مظلومی را ببیند ساکت بنشیند، گاهی باید مظلوم را با اشک یاری کرد. حضرت زهرا علیها السلام مظلوم را با چه یاری کرد؟ ۷۵ روز یا ۹۵ روز بعد از رحلت رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد بقیع گریه کرد، اُحد رفت گریه کرد. این گریه صرفاً بر فقدان پیغمبر نبود؛ بلکه به خاطر فقدان پیامبر و ظلم هایی که به امیرمؤمنان علیه السلام شده بود. بنابراین ما پنج قسم گریه داریم: عقیدتی، عاطفی، فضیلت طلبی، گناه زدا و گریه بر مظلوم. که چهار قسم آن در واقعه کربلا هست.

دلیل گریه بر امام حسین علیه السلام

چرا ما بر اباعبدالله اشک می ریزیم؟ ۱- چون اباعبدالله مظهر اعتقادات ماست، امامت جزء لاینفک دین ماست. ۲- اباعبدالله مظهر فضیلت است بر فقدان فضایل اشک می ریزیم. ۳- گریه می کنیم به خاطر این که دلمان برای اباعبدالله می سوزد که حتی شیرخوارش را با تیر سه شعبه سیراب کردند. ۴- مظلوم واقع شدند. شما هر کدام از آنها را در نظر بگیرید عزاداری دارد. سید بن طاوس می فرماید: اگر به ما فرمان عزاداری نمی دادند عاشورا جشن داشت. بعد حفظ عاشورا جشن دارد اما بعد مصیبتی آن چنین نیست. اگر تیر به دست کسی بخورد شما متأثر می شوید. چگونه ممکن است جلوی چشم انسان بچه ای قطعه قطعه شود آدم ساکت بنشیند و به حال آن اشک نریزد. این گریه ها، گریه ضعف نیست، گریه بیچارگی نیست، این است که گریه بر امام حسین علیه السلام این قدر ثواب وارد شده است.

ثواب زیارت امام حسین علیه السلام

راوی می گوید: خدمت آقا امام صادق علیه السلام رفتم، دیدم آن حضرت دارد نماز می خواند و در سجده نماز برای زوّار قبر امام حسین علیه السلام دعا می کند، می گوید: خدایا اگر در این مسیر پول خرج کرده اند به جای آن به آنها پول بده، اگر اذیت شده اند به جای آن آرامش بده، خدایا به کسانی که به زیارت قبر حسین علیه السلام رفته اند به آنها هر چه می خواهند بده، حاجاتشان را برآورده کن. معاویه ابن وهب می گوید: وقتی دعای امام تمام شد به حضرت گفتم: آقا برای چه کسانی دعا می کنید؟ فرمود: برای کسانی که قبر حسین علیه السلام را زیارت می کنند. گفتم: آقا برایشان خیلی ثواب گفتید. حضرت فرمودند: کسانی که در آسمان برای زائران قبر امام حسین علیه السلام دعا می کنند بیشتر از زمینی ها هستند، فرشته ها دعا می کنند. بعد فرمود: دلت نمی خواهد با ملائکه مصافحه کنی؟ – اگر ملائکه انسان را لمس کند خیلی خوب است، اما اگر شیطان انسان را لمس کند این خیلی بد است. اگر ملائکه آدم را لمس کند قلب او فرودگاه فرشته می شود- وقتی حضرت فرمود: می خواهی با ملائکه مصافحه کنی؟ گفتم: بله آقا. فرمود: برو زیارت جدّم حسین.

امام رضا علیه السلام فرمود: «مَنْ زارَ قَبْرَ أبی عَبدِالله علیه السلام بِشَطِّ الفُراتِ کَمَنْ زارَ اللهَ فَوْقَ عَرْشِهِ»[۱۶]؛ کسی که اباعبدالله علیه السلام را زیارت کند مثل کسی است که خدا را زیارت کرده. من برداشتم این است که ائمه ما می خواهند راجع به امام حسین علیه السلام یک فرمان بسیج عمومی بدهند، یعنی بگویند هر کسی با هر گرایشی حتی اگر مسلمان هم نباشد اگر برای امام حسین عزاداری کرد ما به او اجر می دهیم. چرا؟ چون می خواهند یاد امام حسین علیه السلام زنده بماند. شما دقت کنید وقتی حضرت ابراهیم علیه السلام به مکه آمد آنجا بیابان بود، همسر و فرزندش را آورد و آنجا گذاشت، سرزمینی که سرزمین «لم یزرع»، نه آب بود، نه غذا و نه آبادانی؛ بلکه بیابانی صاف بود بعد یک دعا کرد: خدایا کاری کن اینها پیش مردم محبوب شوند، قلب های مردم را به اینها جذب کن. قرآن کریم می فرماید ابراهیم علیه السلام این گونه دعا کرد: «رَبَّنا…فَاجْعَلْ أفْئِدَهً مِنَ النّاسِ تَهوی إلَیْهِمْ»[۱۷] خدایا! قلب های مردم را به طرف اینها بکش، نفرمود جسم هایشان را بلکه قلب هایشان را این را گفت و رفت.[۱۸]

چگونگی دعوت مردم به حج توسط حضرت ابراهیم

بعضی نوشته اند سی سال بعد آمد کعبه را ساخت. چهار متر و خورده ای دیوار بالا آورد، الآن کعبه چهارده متر و خورده ای است، منتها اولین بنایش چهار متر بود. وقتی کعبه را ساخت خدا به او گفت: ابراهیم اعلام کن مردم به مکه بیایند. گفت: خدایا چه گونه اعلام کنم؟ گفت: یک سنگ زیر پایت بگذار روی آن برو و بایست و داد بزن: ای مردم دنیا ای اهل عالم، بیایید حج خانه خدا. گفت: خدایا در این بیابان صدای من چگونه به مردم عالم می رسد؟ خودم می شنوم و این زن و بچه ام و چهار قبیله ای که دور آن جمع شده اند. خدایا! من چگونه به مردم عالم برسانم که حج بیایند؟ خطاب شد: تو فریاد بزن ما صدایت را می رسانیم: «أذِّنْ فِی النّاسِ بِالحَج»[۱۹] فریاد بزن. حضرت ابراهیم آمد اعلام کرد که مردم حج بیایند[۲۰] و رفت.

عظمت مراسم حج و آثار آن

حال شما ببینید مردم برای زیارت کعبه چه می کنند! این را خدا خواسته است، هر کس آنجا می رود باید بین صفا و مروه بدود خواه رئیس جمهور باشد، حاکم باشد، عالم باشد، فقیر یا پولدار باشد باید هروله کند، بدود. این هروله کردن و دویدن تکبر را می ریزد. در روایت داریم چرا باید دوید؟ چون تکبر و غرور را می ریزد. آقا هر کس که هستی، فقط با دو حوله سفید باید در صفا و مروه دوید، بین صفا و مروه حتماً باید با لباس احرام باشد. مثل طواف مستحبی هم نیست که آدم می تواند بدون احرام آنجا حرکت کند بلکه وقتی آنجا وارد شدید باید با لباس احرام باشید فقط با دو حوله سفید؛ حتی اگر ژنرال و رئیس جمهور هم باشید باید هفت مرتبه بدوی، خدا این را قرار داده است: «إنَّ الصَّفا وَالمَروَهَ مُنْ شَعائِرِ اللهِ»؛ صفا و مروه از شعائر الهی است، «فَمَنْ حَجَّ البَیْتَ أوِ اعتَمَرَ»[۲۱]؛ هر کس به این خانه می آید باید اینجا بدود. خداوند آن را محبوب کرده، یک تکه سنگ سیاه را خدا محبوب کرده. سنگ به خودی خود که اعتباری ندارد آن را در رکن حجر کار گذاشت، حال شما وقتی آنجا می روید، ببینید چه خبر است؟! مردم برای حجر الاسود چه می کنند؟! یک تکه سنگ سیاهی که در طول تاریخ قسمت های عمده آن هم از بین رفته و یک قسمت هایی از آن باقی مانده حال مردم برای استلام این سنگ چه می کنند! خدا این سنگ سیاه را محبوب قرار داد. برادران عزیز، خدا حسین را محبوب قرار داد کربلا را محبوب قرار داد، خاک آنجا را و سجده بر آن خاک و قبّه امام حسین را محبوب قرار داد.

توسل امام هادی علیه السلام به امام حسین علیه السلام

امام هادی علیه السلام مریض شد، افرادی را کربلا فرستاد که برای من دعا کنید. خودش امام است، حجت خداست. وقتی به آن حضرت می گویند: آقا چرا خودتان که امام هستید دعا نمی کنید! می فرماید: زیر قبه جدم حسین علیه السلام دعا مستجاب است ؛ «إنَّ الْاجابَۀَ تَحْتَ قُبَّتِهِ وَ الشَّفاءَ فِی تُرْبَتِهِ».[۲۲] پس این همه ثواب زیارت و این همه ثواب گریه و این همه ثواب برگزاری مجالس برای امام حسین علیه السلام برای چیست؟ چون خدا می خواهد نام امام حسین علیه السلام بماند. کسی که اشک می ریزد و اقامه عزا می کند این نه تنها منعی ندارد بلکه به آن فرمان داده شده است.

شهدای کربلا از شعائر الهی

کسانی که به این عزاداری و این گریه اشکال می کنند و آن را منع می کنند مفهوم عزاداری را متوجه نشده اند، مفهوم تعظیم شعائر را متوجه نشده اند. در سابق وقتی کسی حج می رفت گاهی با خودش شتر و گوسفند می برد تا آنجا قربانی کند – امروزه آنجا خریداری می کنند،- آنها روی آن شتر یا گوسفند علامتی می گذاشتند که مثلاً این شتر مال قربانی است؛ یعنی به اصطلاح کسی نمی تواند آن را خرید و فروش کند، این شتر را باید برای قربانی ببریم. در سابق از مدینه یا از اطراف مدینه قربانی را با خودشان می بردند. قرآن می فرماید: ما این شتر را از شعائر الهی قرار دادیم؛ «وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللهِ»[۲۳]. «بُدنَ» به معنای شتر است، کسی که می خواهد مکه برود آن شتری را که می خواهد آنجا قربانی کند از شعائر الهی است. بعد در آیه دیگر می فرماید: «وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللهِ فَإنَّها مِنْ تَقْوَی القُلُوبِ»[۲۴] شعائر الهی را باید حفظ کنیم «شعائر» از «شعار» می آید؛ یعنی آن شعور و درک و چیزی که علامت و نشانه خداست. چگونه شتری را که علامت گذاشته اند نشانه خدا می شود باید حفظ شود! هر کسی که منی می رود باید قربانی کند! اما هفتاد و چند انسان برگزیده را که در یک روز در یک سرزمین سر از بدن هایشان جدا شده، این از شعائر الهی نیست؟ آیا امام صادق علیه السلام نباید اشک بریزد؟! آیا امام رضا علیه السلام نباید سفارش کند؟!

سیره ائمه هنگام فرارسیدن محرم

امام رضا علیه السلام فرمود: «انَ اَبی اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لایُری ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَهُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتّی یَمْضِیَ مِنْهُ عَشْرَهُ اَیّامٍ، فَاِذا کانَ الْیَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْیَوْمُ یَوْمَ مُصیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ … »[۲۵]؛ وقتی محرم می شد کسی پدرم را از اول محرم تا روز عاشورا خندان نمی دید و هر روز بر حزنش افزوده می شد و در روز عاشورا پی در پی اشک بر گونه هایش سرازیر بود.

ویژگی اشک بر حسین علیه السلام

من امروز این چند جمله را عرض کردم برای این که اهمیت عزاداری روشن شود و پاسخی باشد به شبهاتی که بعضی درباره گریه بر امام حسین علیه السلام وارد می کنند. ما در این زمینه روایات زیادی از معصومین علیهم السلام داریم، حتی از شخص پیغمبر که سیره آن حضرت بوده است. مرحوم علامه امینی در «سیرَتنا و سُنّتنا» شواهد و روایاتی را آورده که پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در تشییع جنازه عبدالمطلب، ابوطالب، فاطمه بنت اسد، کنار قبر حمزه، کنار بدن حمزه، کنار بدن فرزندش ابراهیم اشک ریخته و گریه کرده است و فرمود: «مَنْ لایَرْحَمْ لَایُرْحَمْ»[۲۶]؛ کسی که در زندگی اش رحم نباشد خدا هم به او رحم نمی کند. اشک یک چیز طبیعی و میل طبیعی است. این اشک، اشک عظمت است، اشک ابهت است، اشکی است که سرور، شادی و انقلاب درونی برای انسان می آورد. قلب احساس می کند با این اشک از گناه شسته می شود، میل به عبادت پیدا می کند، میل به بندگی پیدا می کند. از روضه های امام حسین علیه السلام که بیرون می آید می فهمد که دیگر دلش نمی خواهد دروغ بگوید، دوست ندارد چشمش به نامحرم بیفتد؛ چون برای امام حسین علیه السلام اشک ریخته. این اشک سازنده است، این اشک مخرب نیست، این اشک صرفآً بر مصیبت و مظلومیت نیست، این اشک، اشک معرفت و حضور و اشک درک و احساس ارتباط با اباعبدالله است.

روضه عطش

روز اول ماه محرم است، بیایید همین امروز از همین جا به آقایمان عرض سلام بدهیم. امام صادق علیه السلام فرمود: اگر نتوانستید به زیارت جدم اباعبدالله علیه السلام بروید، سه مرتبه رو کنید به طرف قبله و بگویید: «صَلَّی اللهُ عَلَیْک یا اباعبداللهِ». در نقل دیگر دارد: پشت بام بروید، از بلندی حداقل یک سلام بدهید: «السلام علیک یا اباعبدالله». یکی از بزرگان نمازش که تمام می شد بعد از تسبیحات می گفت: «السلام عَلَیکَ یَا أباعَبدِاللهِ». به او گفتند: آقا، آیا این جزء تعقیبات نماز در جایی سفارش شده است؟ فرمود: نه، اما ما همه دین را از امام حسین علیه السلام داریم این نماز را از امام حسین علیه السلام داریم؛ «أشْهَدُ أنَّکَ قَدْ أقَمْتَ الصَّلاه». پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «حُسَینٌ مِنی وَأنا مِن حُسَین».[۲۷] نماز ما، دین ما از کربلا محفوظ ماند، از خون امام حسین علیه السلام محفوظ ماند. من می گویم: «السلام عَلَیکَ یَا أباعَبدِاللهِ» به عنوان این که یادم باشد دین ما با عاشورا و کربلا با هم گره خورده است. ما هم امروز از کنار حرم کریمه اهل بیت دل هایمان را روانه کربلا می کنیم. عجب نامی است کربلا؛ کرب و بلا. عجب نامی است یادآور تشنگی، یادآور مصیبت.

«السلام علیک یابن امیرالمؤمنین، و ابن سید الوصیین، السلام علیک یابن فاطمه، سیده نساء العالمین».

کربلا خیلی معنا دارد؛ اما یک معنا در کربلا خودش را خیلی نشان می دهد: آن هم معنای تشنگی اباعبدالله علیه السلام است. نمی دانم تشنگی چقدر سخت بوده، همین قدر بگویم بیش از سی و پنج سال بعد از حادثه عاشورا هر وقت نگاه امام سجاد علیه السلام به آب می آفتاد گریه می کرد، صدا می زد: «قُتِلَ ابْنَ رَسول الله عَطشاناً»[۲۸]؛ مردم بابام را کنار آب با لب تشنه کشتند. لَا حوْلَ وَلا قُوّه إلّا بالله العلی العَظیم.

[۱] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۵؛ عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۹۹، اقبال، ص ۵۴۴٫

[۲] مائده، ۸۳

[۳] تفسیر نمونه، ج ۵، ص ۵۶

[۴] زمر، آیه ۳۰٫

[۵] تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۳۹۵٫

[۶] الکافی، ج ۲، ص ۲۹۰؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۳۳۷٫

[۷] وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۲۸۱؛ بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۱۵۱؛ الامالی للطوسی، ص ۳۸۸٫

[۸] من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۸۳؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۲۸۴؛ بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۰۴٫

[۹] مسکن الفؤاد، ص ۱۰۴؛ ارمغان شهید، ص ۹۰٫

[۱۰] قال الحسین انا قتیل العبره قتلت مکروبا و حقیق علی الله ان لا یاتینی مکروب قط الارده الله او اقبله الی اهله مسرورا (بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۹؛ ثواب الاعمال و عقاب العمال، ص ۹۸؛ کامل الزیارات، ص ۱۰۹٫

[۱۱] صحیفه علویه، ص ۳۲۶٫

[۱۲] نهج البلاغه، حکمت ۲۳۵؛ امالی المفید، ص ۱۰۳٫

[۱۳] هود، ۱۱۴٫

[۱۴] فرقان، ۷۰٫

[۱۵] نساء، ۱۴۸٫

[۱۶] التهذیب، ج ۶، ص ۴۵؛ وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۱۱؛ مستدرک، ج ۱۰، ص ۲۵۰٫

[۱۷] ابراهیم، ۳۷٫

[۱۸] تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۳۶۳٫

[۱۹] حج، ۲۷٫

[۲۰] تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۶۹٫

[۲۱] بقره، ۱۸۵٫

[۲۲] وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۵۲٫

[۲۳] حج، ۳۶٫

[۲۴] حج، ۳۲٫

[۲۵] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۴: مسند الامام الرضا، ج ۲، ص ۲۷؛ امالی الصدوق، ص ۱۱۱

[۲۶]من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۸۰؛ اتلتهذیب، ج ۲، ص ۳۲؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۲۸۱٫

[۲۷] بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۶۱؛ الارشاد، ج ۲، ص ۱۲۷؛ اعلام الوری، ص ۲۱۷٫

[۲۸] وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۲۸۲؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۴۹؛ اللهوف،

انتهای پیام/

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب