پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

9:18:15 - شنبه 12 دی 1394
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
یک بخارى ۱۰۰هزار تومانى به ما بدهید/ما حتی کپر هم نداریم!
ما حتی کپر هم نداریم و کلاس ها را در زیر سایه کهور و خرما و سایر درختان داریم برگزار میکنیم و الان هم که چند وقت است سرما حسابی دانش آموزان را اذیت کرده است.

به گزارش ” صبح رابر“؛ به نقل از دقیانوس ؛چندی است که برای مشکلات آموزشی دانش آموزان مظلوم رودباری که دوران درس و مدرسه خود را در کپر می گذرانند می نویسیم، متاسفانه عادت کرده ایم انتظار نداشته باشیم این مشکلات مهم به این زودی رفع شوند، بخاطر همین مسئولین مربوطه هم مجبورندعادت کنند که ما هم به این زودی ها دست از سرشان بر نمی داریم تا فکری کنند به حال دانش آموزان مظلوم رودباری کپرنشین! در ادامه این سلسله گزارشات، مصاحبه ای انجام داده ایم با پرویز ناروئی از سرباز معلم هائی که در روستای چاهکی جازموریان در حال تدریس می باشد.

سرباز معلمی برای ۶ پایه

پرویز ناروئی هستم و در مدرسه کپری در روستای چاهکی جازموریان درس میدهم. این روستا جمعیتی حدود ۴۰ تا ۵۰ خانوار دارد و حدود ۳۰ دانش آموز دارد که بدلیل کمبود امکانات آموزشی تعدادی از افراد نقل مکان کردند و فقط ۱۰  دنش آموز در این روستا باقی مانده است.

2 copy

دانش آموزان باقی مانده این روستا، مربوط به ۶ پایه ابتدائی می باشند و هر ۶ پایه را من بعنوان سرباز معلم درس می دهم و واقعا کار سخت هست و هر کس جای من باشد برایش دشواره که در یک روز چند پایه را درس بدهد.  و این باعث میشود این دانش آموزان مظلوم، از پایه ضعیف رشد کنند و در ریاضی و حتی روخوانی هم به مشکل می خورند. و این در آینده آنها  تاثیر سوء می گذارد.

الان من خودم دانش آموز کلاس ششم دارم با اینکه دو ماه از سال تحصیلی گذشته هنوز باهاش جدول ضرب کار میکنم چون دانش آموز پایه ششم من ضرب دو رقمی در سه رقمی را بلد نیست و متاسفانه باید بگویم معلمین قبلی با دلسوزی کار نکردند وگرنه شرایط باید بهتر می بود.

مدرسه ما حتی کپر هم ندارد

ما حتی کپر هم نداریم و کلاس ها را در زیر سایه کهور و خرما و سایر درختان داریم برگزار میکنیم و الان هم که چند وقت است سرما حسابی دانش آموزان را اذیت کرده، پیگیری کردیم تا چادری به ما بدهند و بالاخره هفته قبل بعد از دو هفته پیگیری های فراوان، چادری را از طریق فرانداری به ما دادند. ابتدا که به آموزش و پرورش مراجعه کردیم گفتند ما که بودجه ای نداریم و به فرمانداری زنگ زدند و ما را به آنجا ارجاع دادند و در فرمانداری کار ما را راه انداختند.

Capture copy

با این وجود سرما واقعا بچه ها را آزار می دهد و ضی بعدانش آموزان ما حتی ژاکت و لباس گرم ندارند و بیشتر آنها کفش هم ندارند.  هفته قبل توانستم از فرمانداری مقداری البسه کهنه و دست دوم تهیه کنم و به تعدادی از دانش آموزان بدهم. اما کفاف همه آنها را نداد.

نیاز به بخاری ۱۰۰ هزار تومانی و ۲۰ متر سیم برق

الان در همین چادری که ما گرفتیم  موکت یا فرشی نداریم دو تا میز داریم که ۶ نفر روی میز مینشینند که البته میزها از کار افتاده هستند و مخصوصا در این سن پایین بعد از یکی دو ساعت نشستن واقعا اذیت می شوند و آنهائی هم که روی میز جایشان نمی شود روی زمین و در واقع روی خاک می نشینند و درس می خوانند.

هوا هم که سرده، واقعا به وسایل گرمایشی نیاز داریم ولی ما همین چادر را هم که تهیه کردیم غنیمت محسوب می شود و برای چراغ یا بخاری نمی دانیم به چه کسی رو بزنیم.

3 copy

تا نزدیکی های چادر، برق آمده و اگر بخاری و چند متر هم سیم به ما بدهند میتوانیم جهت گرم کردن چادر از آن استفاده کنیم. صبح زود که میائیم مدرسه، اینقدر هوا سرد است، واقعا می لرزیم و بچه ها هم اذیت می شوند. و اگر یک کلاس بلوکی یک اتاقه بتوانند برای این روستا درست کنند احتمال دارد کسانی هم که نقل مکان کردند برگردند و البته و قاعدتا این درخواست ما از سیستم آموزشی استان و مسئولین مربوطه درخواست زیادی نیست. این درخواست اصلی ست و درخواست فوری ما هم در واقع یک عدد بخاری ۱۰۰ هزار تومانی است با بیست متر سیم.

جواب این دانش آموزان را چه کسی می دهد

من از نزدیک مشکلات این دانش آموزان را لمس می کنم و نمیدانم تا چه زمانی باید با این سختی و مشقت درس بخوانند. یه دانش آموز داریم که گوشش عفونت کرده و رفتم با پدرش دعوا کردم و نهایتا برده تا مرکز بهداشت روستا، چاره ای هم نداره پولی که او را تا نزد متخصص ببرد ندارد. و جواب این را چه کسی باید بدهد. بالاخره اینها هم حقی دارند. اینها اگر در جامعه رها شوند معلوم نیست چه سرنوشتی شامل شان می شود و طبیعتا رودبار هم روز به روز پیشرفت نمی کند که هیچ، عقب تر هم می رود.

از مسئولین در این سال تحصیلی جدید که من در این مدرسه مستقر شدم کسی برای بازدید نیامده است. من سرباز معلم هستم و امیدوارم روزی معلم شوم چون عشقم معلمی است و اهل رودبار هستم. هر روز فاصله ۲۵ کیلومتری خانه تا مدرسه را طی می کنم و به جای ۷ ساعت گاها تا ۸ و ۹ ساعت هم در مدرسه می مانم تا بتوانم عقب افتادگی درسی دانش آموزان را جبران کنم.

انتهای پیام/

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب