یادداشت بایگانی - صفحه ۴۰ از ۵۳ - پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر https://sobherabor.ir/category/note/page/40/ پایگاه اطلاع رسانی Thu, 23 Jan 2014 15:02:24 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.3.3 آیا چرخ اقتصاد کشور با متوقف کردن چرخ هسته‌ای می چرخد؟ https://sobherabor.ir/12595/%d8%a2%db%8c%d8%a7-%da%86%d8%b1%d8%ae-%d8%a7%d9%82%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%af-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1-%d8%a8%d8%a7-%d9%85%d8%aa%d9%88%d9%82%d9%81-%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%86-%da%86%d8%b1%d8%ae-%d9%87%d8%b3/ https://sobherabor.ir/12595/%d8%a2%db%8c%d8%a7-%da%86%d8%b1%d8%ae-%d8%a7%d9%82%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%af-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1-%d8%a8%d8%a7-%d9%85%d8%aa%d9%88%d9%82%d9%81-%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%86-%da%86%d8%b1%d8%ae-%d9%87%d8%b3/#respond Thu, 23 Jan 2014 15:02:24 +0000 http://sobherabor.ir/?p=12595

بارها و بارها اندیشمندان اقتصادی و دلسوزان نظام مطرح و تأکید کرده اند تحریم ها فقط علت العلل بخشی از مشکلات اقتصادی کشوراست و ریشه تنش ها و بحران های فعلی همچون تورم ۴۰درصدی و بیکاری مضمن و تولید ورشکسته کشور، درگرو فقدان تدابیر و سیاست گذاری های دقیق و کارشناسی شده جهت استفاده از پتانسیل های داخلی برای پیشبرد اقتصاد کشور است

به گزارش” صبح رابر” سمانه منصوری طی یادداشتی نوشت: دولت یازدهم ریشه مشکلات اقتصادی کشور را در سیاست خارجی غلط دولت نهم و دهم و تنها راه حل خروج از دور باطل تورمی ـ رکودی را در رفع و حل تحریم ها می دانست.

بر همین مبنا اولویت کاری خود را براصل  تحول در سیاست خارجی قرار داد تا از این مسیر و با برداشته شدن تحریم و فشارها، تحول در اوضاع داخلی اقتصادی را محقق سازد. به طوری که با گذشت حدود ۵ ماه از آغاز بکار دولت تدبیر و امید، همه توان و تدابیر دولت در زمینه روابط دیپلماتیک و مذاکرات هسته ای ایران با ۵+۱ بکار گرفته شد به نحوی که سایر وزارت خانه های کشور برای خود جز انتظار برای موفقیت های وزارت خارجه، وظیفه دیگری را برای نجات ساختار بیمار و تک محصولی اقتصاد کشور، قائل نبودند.

در نتیجه توافق نامه ژنو محصول همه این رایزنی ها و اعتمادسازی ها شد. توافقنامه ای که ۳۰ دی اولین روز و موعد اجرایی شدن آن بود. به طوری که  طبق این توافق:

ـ  دولت ایران از از این روز تولید اورانیوم ۲۰ درصد را که زمانی برگ برنده برای مصونیت تاسیسات هسته‌ای ایران بود، متوقف می‌کند.

ـ فرآیند رقیق‌سازی نیمی از ذخیره ۱۹۶ کیلوگرمی اورانیوم ۲۰ درصد کشور آغاز می شود. نیم دیگر این ذخیره نیز باید طی ۶ ماه تبدیل به اکسید غیر‌مرتبط با غنی‌سازی شود.

ـ از این روز بازرسی‌های روزانه با نظارت و مدیریت آژانس از تاسیسات نطنز و فردو آغاز می‌شود.

ـ دولت ایران هیچگونه فعالیت سوخت‌رسانی در رآکتور اراک انجام نمی‌دهد.

ـ ایران متعهد شده است هیچگونه اقدامی که منجر به فعال‌‌سازی فرآیند تولید پلوتونیوم در اراک شود را انجام نخواهد داد. حتی آزمایش‌های مرتبط با سوخت رآکتور اراک نیز مطلقا صورت نخواهد گرفت.

ـ دولت ایران متعهد شده است تاسیساتی که قادر به بازفرآوری باشند را تولید نمی‌کند.

ـ دولت ازاین تاریخ متعهد شده سوخت یا آب‌سنگین به رآکتور هسته‌ای اراک منتقل نمی‌کند. یعنی اراک از امروز ماهیت هسته‌ای خود را از دست می‌دهد.

ـ دولت ایران متعهد شده است حدود نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده درتاسیسات فردو – ازجمله سانتریفیوژهای نسل جدید- به غنی‌سازی اورانیوم نمی‌پردازد. به عبارتی از امروز ۵۰ درصد نطنز و ۷۵ درصد فردو به تدریج تعطیل می‌شود.

ـ دولت ایران تعهد می‌دهد تولید سانتریفیوژ جدید تنها برای جایگزینی سانتریفیوژهای معیوب انجام شود. به عبارتی آبشارهای جدیدی راه‌اندازی نمی‌شود. بلکه تنها می‌توان سانتریفیوژها مستهلک را با سانتریفیوژهای دیگر جایگزین کرد.

ـ دولت ایران از امروز متعهد شده هیچگونه برنامه غنی‌سازی جدید در دستور کار نداشته باشد.

ـ ایران همچنین تعهد داده است حجم غنی‌سازی ۵ درصد خود را نیز محدود کند.

مسلما با این روند از ۳۰دی عملاً برنامه هسته ای ایران در هیچ زمینه ای به جلو حرکت نخواهد کرد (حتی در بخش پژوهش و تحقیقات) علاوه بر این در برخی بخش های کلیدی همچون ذخیره مواد هسته ای به عقب هم برخواهد گشت.
اما  در مقابل آمریکا، فرانسه، آلمان،‌ روسیه،‌ چین و اتحادیه اروپا در برابر گام های برداشته شده از سوی ایران برای تعلیق فعالیت های هسته ای حساس خود اقدام به لغو جزئی تحریم های مورد توافق با ایران می کنند. به طوری که:

ـ آزادسازی مبلغ ۴ میلیارد و دویست میلیون دلار از دارایی‌های بلوکه شده ایران در ۸ قسط انجام می شود.

ـ برخی تحریم‌های فرعی مانند تحریم بخش پتروشیمی، واردات در بخش خودروسازی، هواپیمایی و فلزات گرانبها را لغو می‌شود.

ـ آنها تعهد داده‌اند در صورتی که ایران به تعهدات خود عمل کند؛ تحریم‌های بیشتری را علیه چین، هند، ژاپن، کره‌جنوبی، ترکیه و تایوان به خاطر خرید نفت از ایران اعمال نمی‌کنند. به عبارتی در قبال اقدامات ایران، محدودیت‌های جدید علیه این ۶ کشور اعمال نخواهد شد.

 ـ آنها همچنین یک سری مجاری را برای انتقال ارز برای دانشجویان ایرانی خارج از کشور خواهند گشود.

پر واضح و مبرهن است که تهدات طرفین نسبت به یکدیگر قابل مقایسه نیست. و به هیچ عنوان نمی توان گفت«توافقنامه ژنو یعنی تسلیم قدرت‌های بزرگ جهان در مقابل ملت ایران»! چرا که ایران گام‌های اعتمادساز بلندی را برداشته است و در مقابل دستاورد ویژه‌ای دریافت نکرده است.اگر از بعد اقتصادی بررسی اجمالی داشته باشیم این مهم به روشنی قابل برداشت خواهد بود:
چرا که اولا تحریم‌های اساسی که برای اقتصاد کشور مشکل زا بوده است مثل تحریم های نفتی، بانکی، بیمه و امثال اینها به هیچ عنوان تغییر نمی کنند.

ثانیاً طی مدت زمان ۶ ماه تعیین شده برای توافقنامه،  کشورهایی که از ایران نفت می‌خرند دیگرموظف به کاهش ۲۰ درصدی واردات نفتی از ایران نخواهند بود و تنها می‌توانند سطح فعلی خرید نفت خودرا را حفظ کنند. اما باید توجه داشت این به این معنا نیست که از این پس ایران می تواند درآمدهای فروش نفت خود را به سهولت دریافت کند. بلکه از این به بعد هم تمام درآمدهای نفتی ایران بلوکه خواهد شد و ایران فقط این حق را دارد که از پول‌های بلوکه شده قبلی خود ۲/۴ میلیارد آن هم در ۸قسط دریافت کند.

ثالثاً طبق توافقنامه، تحریم طلا، خودرو و پتروشیمی تعلیق می شود. این به این معناست که ما می توانیم در این حوزه تجارت داشته باشیم و درآمد تضمین شده‌ای برای ایران وجود ندارد. در واقع زمانی درآمد محقق خواهد شد که شرکت نفت ایران برای محصولات خود خریدار و مشتری پیدا کند و درآمد کسب کند. نکته مهمتر اینکه ایران اجازه دارد این درآمد ها را فقط در خرید دارو، غذا، پرداخت شهریه دانشجویان، پرداخت هزینه‌های پزشکی و پرداخت بدهی‌هایش به سازمان‌های بین‌المللی استفاده کند.

به همین دلیل است که با اجرایی شدن توافقنامه در روند قیمتی مولفه های اساسی و البته حساس بازار، چون نرخ ارز و قیمت سکه تغییرات محسوسی  گزارش نشد و از طرفی در جریان مبادلات چند روز گذشته بورس (۱دی۹۲) با افت ۱۳۳۱ واحدی مواجه بوده است. زیرا در حالی که توافق ژنو زیر ساخت غنی‌سازی ما را بشدت دستکاری می‌کند و ذخیره مواد هسته ای ایران را از بین می‌برد اما زیرساخت تحریم‌ها را کاملا حفظ کرده و فقط مقدار ناچیزی پول نقد به ایران می‌دهد. البته چون آمریکا و متحدانش همه این دستاوردهای بزرگ را ناشی ازموفقیت پروژه فشار تحریمی می دانند، نه تنها در صدد کاهش تحریم ها نخواهند بود بلکه به وضوح قابل پیش بینی است که برای امتیازگیری های بیش تر از ج. ا.ایران، تنگ تر کردن حلقه های تحریمی را در دستور کار خود دارند. به طوری که اظهارات عالی ترین مقام مدیریت تحریمهای ایران در آمریکا از همین رویکرد حکایت دارد:

   “مطمئن باشید (خطاب به اعضای کنگره) در پایان ۶ ماه زمان توافق ژنو، وضع اقتصاد ایران به مراتب از وضع موجود بدتر خواهد بود. ما (مرکز مدیریت تحریم ها) اجازه نمی‌دهیم ایران از فضای روانی کاهش تحریمها بهره‌برداری کند. به همه بانکها و بنگاههای اقتصادی پیغام داده‌ایم که تحریمها در مدت ۶ ماه توافق پابرجاست و هیچ حرکت جدیدی در روابط با ایران نباید بدون اجازه ما انجام شود”.

ناگفته نماند همه این جریانات در حالی است که بارها و بارها اندیشمندان اقتصادی و دلسوزان نظام مطرح و تأکید کرده اند تحریم ها فقط علت العلل بخشی از مشکلات اقتصادی کشوراست و ریشه تنش ها و بحران های فعلی همچون تورم ۴۰درصدی و بیکاری مضمن و تولید ورشکسته کشور، درگرو فقدان تدابیر و سیاست گذاری های دقیق و کارشناسی شده جهت استفاده از پتانسیل های داخلی برای پیشبرد اقتصاد کشور است.

انتهای پیام/

]]>
https://sobherabor.ir/12595/%d8%a2%db%8c%d8%a7-%da%86%d8%b1%d8%ae-%d8%a7%d9%82%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%af-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1-%d8%a8%d8%a7-%d9%85%d8%aa%d9%88%d9%82%d9%81-%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%86-%da%86%d8%b1%d8%ae-%d9%87%d8%b3/feed/ 0
پیامدهای ترور در جامعه سیاسی لبنان https://sobherabor.ir/12568/%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%b1%d9%88%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%84%d8%a8%d9%86%d8%a7%d9%86/ https://sobherabor.ir/12568/%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%b1%d9%88%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%84%d8%a8%d9%86%d8%a7%d9%86/#respond Wed, 22 Jan 2014 08:23:15 +0000 http://sobherabor.ir/?p=12568 بهره‌برداری‌های حزبی از ترورها اگرچه در حیات سیاسی بسیاری از احزاب لبنان به طریقی غیر دموکراتیک می‌تواند نقش‌آفرین باشد اما این امر سبب می‌شود مرزبندی سیاسی و حزبی جای خود را به مرزبندی فرهنگی ـ مذهبی که حوزه‌هایی تساهل ‌ناپذیرترنددهند.

خبرگزاری فارس: پیامدهای ترور در جامعه سیاسی لبنان

انفجارهای تروریستی در لبنان برای همگان به امری عادی تبدیل شده، اما ترورهای اخیر در رایزنی فرهنگی ایران و نیز ترور محمد شطح از شخصیت‌های وابسته به جریان ۱۴ مارس و مشاور سعد حریری نخست‌وزیر سابق لبنان واکنش محافل داخلی و بین‌المللی را به دنبال داشت تا جایی‌که حتی شورای امنیت نیز ترور این رهبر جریان المستقبل را محکوم کرد.

در خصوص ریشه‌های خشونت‌های این‌چنینی اگرچه نمی‌توان از تاثیر بحران‌های منطقه‌ای و تسری آن به این کشور مستعد غافل شد، اما شرایط خاص فرهنگی ـ مذهبی و مشکل توزیع قدرت در قالب موزاییک طایفه‌ای لبنان نیز بر شدت این امر می‌افزاید.

ترور شخصیت‌هایی همچون محمد شطح بعنوان یک سیاستمدار میانه‌رو و معتدل در حالی قابل تامل است  که وی از اهالی طرابلس، مقر سنی‌مذهبان افراطی است. شطح که در غرب تحصیل‌کرده بود، شخصیتی سکولار محسوب می‌شد؛ از این‌رو، وی به دلیل مواضع سیاسی و مذهبیش همواره موجب خشم این گروهها بوده است.

هرچند اظهارات و مواضع شطح او را برخی اوقات در مقابل حزب‌الله قرار می‌داد و حتی ترور زمانی حادث شد که زمزمه‌هایی از نامه سرگشاده این عضو ۱۴ مارس به رییس‌جمهوری ایران برای خلع‌سلاح حزب‌الله به گوش می‌رسید؛ اما باید به این نکته توجه داشت که شطح از معدود اعضای ۱۴ مارس بود که قایل به گفتگو و تعامل با حزب‌الله بود و از این‌رو یک ظرفیت بالقوه برای حزب‌الله درون جریان ۱۴ مارس محسوب می‌شد.

از سویی دیگر، رفتار ۱۴ مارس همانطور که انتظار می‌رفت واکنشی تکراری بود، به‌طوری‌که این جریان، ترور مشاور حریری را با دخالت سوریه و حزب‌الله دانست. این در حالی است که فضای سیاسی جامعه لبنان به سمتی می‌رفت که زمینه برای حضور حزب‌الله در دولت فراهم می‌شد و توافقات اولیه برای انتخاب رییس‌جمهور شکل می‌گرفت.

اما با انجام این ترور، جریان ۱۴ مارس خواهان سهم بیشتری در دولت گردید، این روند پیشتر نیز در سال ۲۰۰۵ در پی ترور حریری و وسام حسن، رییس دستگاه اطلاعاتی لبنان که موجب استعفای دولت‌های عمرکرامی و نجیب میقاتی گردیده بود نیز انجام شده بود.در این شرایط تشکیل دولت، سبب می‌شود احزاب و جریاناتی که وزن سیاسی و جایگاه مردمی ندارند و از طریق مجاری دموکراتیک امکان ورود به قدرت را ندارند، بتوانند سهمی از قدرت داشته باشند.

بهره‌برداری‌های حزبی از چنین ترورهایی اگرچه در حیات سیاسی بسیاری از احزاب لبنان به طریقی غیردموکراتیک می‌تواند نقش‌آفرین باشد اما به تعبیر سامی نادر، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه بیروت، این امر سبب می‌شود مرزبندی سیاسی و حزبی جای خود را به مرزبندی فرهنگی ـ مذهبی که حوزه‌هایی تساهل‌ناپذیرترند دهند و از این‌رو، چرخه خشونت‌های سازمان‌یافته و ترور شخصیت‌ها نزد گروهها و جریانات قومی با شدت بیشتری شکل گیرد و زمینه واگرایی اقوام و گروهها ایجاد و انسجام ملی لبنان را تحت تاثیر قرار ‌دهد.

حسین کبریایی‌زاده

منبع: موسسه ابرار معاصر تهران

]]>
https://sobherabor.ir/12568/%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%b1%d9%88%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%84%d8%a8%d9%86%d8%a7%d9%86/feed/ 0
سلاطین بی تاج و تخت یهود و بحران‌های نوظهور جهانی https://sobherabor.ir/12565/%d8%b3%d9%84%d8%a7%d8%b7%db%8c%d9%86-%d8%a8%db%8c-%d8%aa%d8%a7%d8%ac-%d9%88-%d8%aa%d8%ae%d8%aa-%db%8c%d9%87%d9%88%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%ad%d8%b1%d8%a7%d9%86%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%86%d9%88/ https://sobherabor.ir/12565/%d8%b3%d9%84%d8%a7%d8%b7%db%8c%d9%86-%d8%a8%db%8c-%d8%aa%d8%a7%d8%ac-%d9%88-%d8%aa%d8%ae%d8%aa-%db%8c%d9%87%d9%88%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%ad%d8%b1%d8%a7%d9%86%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%86%d9%88/#respond Wed, 22 Jan 2014 08:20:52 +0000 http://sobherabor.ir/?p=12565

نگاهی گذرا به آنچه که جهان امروز شاهد آن است نشان می دهد که جوامع مخفی با چهره‌های مختلف همچنان به عرض اندام می‌پردازند و با توطئه چینی علیه کشورهای مختلف، صحنه نمایش حوادث جهانی را کارگردانی می‌کنند.

خبرگزاری فارس: سلاطین بی تاج و تخت یهود و بحران‌های نوظهور جهانی

مقدمه

شاید جهان پیچیدگی ها و بحران هایی را که امروز تجربه می کند در هیچ دوره ای از تاریخ خود با آن مواجه نبوده است. بحران های مالی، نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، جنگ های نابرابر، اختلافات قومی و مذهبی و … که هر کدام بخشی از جهان را گرفتار کرده است. و این مسائل به موضوعی روزمره برای مردم تبدیل شده که با وجود ارائه راهکارهای متفاوتی برای برون رفت از مشکلات، مشکلات  فوق  همچنان  به  قوت خود باقی است و راه حل ها به بن بست می خورد.

مرور حوادث و بحران هایی که طی چند سال اخیر در مناطق مختلف جهان رخ داده نشان می دهد که نمی توان آنها را تنها به دلیل قدرت طلبی صاحبان سلطه دانست، بلکه باید به دنبال دست های پشت پرده ای نیز بود که در پسِ چهره غرب، ظهور آسیب های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، فرصت مغتنمی برای ثروت اندوزی و بقای آنها به شمار می رود و از این رو رهبران غربی را سپر بلای خود قرار داده اند و خودشان سود و محصول این آشفتگی ها و بحران ها را درو می کنند.

طی یک دهه اخیر، در خاورمیانه جنگ و در غرب بحران های مالی، بیش از هر موضوع دیگری مطرح بوده و واکنش های متفاوتی را در پی داشته است. گروهی، قدرت طلبی و جنگ افروزی کشورهای غربی به رهبری آمریکا را عامل ناامنی در جهان و بروز مشکلات اقتصادی در غرب می دانند و گروهی دیگر عقیده دارند که عده معدودی در جهان هستند که با ایجاد جنگ و آشفتگی اقتصادی به تولید ثروت می-پردازند.

از همین رو باید تمام آنچه را که جهان امروز با آن مواجه است، متوجه آنها دانست. افرادی که خود را اربابان قدرت و ثروت می نامند و آشفتگی و هرج و مرج را تنها راه دست یابی به نظم نوین جهانی یا همان جهان تک حکومتی می دانند.

تشکیلات مخفی تحت امر فراماسون ها که امروزه با استتار ماهیت واقعی خود، در پشت پرده سازمان های سیاسی و اقتصادی بین المللی و یا اروپایی فعالیت می کنند، در جلسات سالانه خود که با حضور قدرتمندترین افراد در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، بانکداری، نظامی و نیز غول‌های رسانه‌ای برگزار می شود، هدایت تحولات جهانی را به دست گرفته اند.

اقلیتی که عروسک گردانی رهبران کشورهای غربی را در جهت سیاست های توطئه آمیز خود به عهده گرفته اند و اطمینان دارند با آنکه اتاق های فکر آنها صحنه های نابرابر جهان امروز را رقم می زند، اما در نهایت بد نامی و مجازات از آن رهبران غرب، و ثروت و سود سرشار ناشی از بحران و آشوب، متعلق به آنهاست. افرادی که برای بقای خود انجمن های سری را شکل داده اند و همچنان تلاش دارند تا مخفی بمانند و کنترل اوضاع جهان را از پشت درهای بسته جلسات خود به دست گیرند.

 

در واقع، این افراد که اغلب آنها یهودی هستند، انجمن های مخفی را که در رأس آنها فراماسونری قرار دارد، به عنوان ابزار کار خود برگزیده اند تا از این طریق بتوانند نظام جهانی مورد نظر خود را شکل داده و به هدف اصلی خود که برپایی« نظم نوین جهانی » و سیطره بر جهان است، نائل آیند. در حقیقت، آنها با برپایی جوامع مخفی، تشکیلات موثری را برای به خدمت گرفتن هوی پرستان و  بردگان پول  و  قدرت در جوامع طراحی کرده اند تا بتوانند به وسیله آن افزایش نفوذ و آرمان نهایی صهیونیزم را در جهان تحقق بخشند.

تشکیلات فراماسونری از گذشته تا امروز

فراماسونری را باید مبدأ و پایگاه اصلی جوامع مخفی ای دانست که ماهیت فرهنگی، سیاسی و یا اقتصادی دارند. « اولین مجمع ماسونی جهان که اسناد و مدارک تاریخی مؤید وجود آن است، تجمعی است که در ۲۴ ژوئن سال ۱۷۱۷ در لندن برگزار شد، موجودیت سازمانی به نام گراند لژ انگلستان را اعلام کرد و فردی به نام آنتونی سایر۱  را به عنوان استاد اعظم این نهاد نوپا برگزید».۲

« فراماسونری در واقع نهادی است که از درون و پیرامون دربار هانوور ۳ بریتانیا سر برکشید و نخستین گردانندگان و فعالان آن هواداران و کارگزاران هانوورها بودند »۴ .  « از دهه ۱۷۳۰ به بعد نیز وابستگان سلطنت هانوور و الیگارشی بریتانیا و متحدین آنها، شاخه های فراماسونری را در قاره اروپا گستردند و آن را به عنوان ابزاری برای نفوذ در سایر کشورهای اروپایی به کار گرفتند.

همزمان و پا به پای توسعه طلبی ماوراء بحار، فراماسونری در سایر بخش های جهان نیز گسترده شد و در سده نوزدهم به نهادی مرموز، مقتدر، پرشاخه و جهان شمول بدل گردید». ۵سازمان فراماسونری که در حقیقت یکی از شاخه های مخفی و سری فعالیت های یهودی گری  به  حساب  می آید. و از ایدئولوژی صهیونیزم  بین الملل پیروی می کند، در طول قرن بیستم نیز گستره نفوذ خود را در سایر کشورها افزایش داد و نقش بسیار موثری در تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جهان ایفا کرد.

فراماسون ها شعار آزادی، برادری و برابری را ابزار مناسبی برای پیشبرد اهداف خود قرار داده و تشکیلات خود را سازمان برادری می نامند. که در واقع با مخفی نگه داشتن فعالیت های جهان شمولی خود در پشت پرده این شعار، با به راه انداختن جنگ ها و برپایی انقلاب هایی چون« انقلاب فرانسه( ۱۷۸۹) که از خونبارترین انقلاب های جهان است، انقلاب روسیه (۱۹۱۷)، انقلاب صنعتی انگلستان که باعث شد یهودیان نبض اقتصاد انگلستان را به دست گیرند و سیاست های استعمارگری خود را بر کشورهای ضعیف و در عین حال غنی از نظر منابع ثروتی تحمیل کنند، جنگ های استقلال آمریکا و ….»۶  گسستگی و هرج و مرج و ناامنی را برای کشورهای اروپایی و به تبع آن مناطق مختلف جهان به ارمغان آوردند؛ به طوری که این کشورها طی دوره های مختلف حیات خود، اگرچه در مسیر رشد صنعتی و پیشرفت های علمی قرار گرفته بودند، اما همزمان بحران های اقتصادی و یا انحطاط فرهنگی و مذهبی را نیز تجربه می-کردند.

چراکه از یک سو، مراکز مهم اقتصادی از جمله بانک  ها، شرکت های بزرگ و سایر منابع ثروت و سرمایه کشورهای اروپایی که از طریق تهاجم استعماری آنها به کشورهای آسیایی و آفریقایی به دست آمده بود، در اختیار فراماسون های یهودی بود و از سوی دیگر، با ابداع مکتب اومانیسم و برتر دانستن قدرت انرژی و ذهن به تضعیف دین و فرهنگ جوامع اروپایی پرداختند.

در حقیقت محافل فراماسونری و تشکیلات وابسته به آن، اتاق های فکر مناسبی بود تا آنها بتوانند صحنه ایجاد حوادث و بحران های بین-المللی را در جهت اهداف خود، یعنی « به سلطه کشیدن دولت ها» و « نابودی دین و اخلاق در جوامع» کارگردانی کنند و به عنوان بازوان و حامیان قدرتمند صهیونیزم برای تشکیل حکومت واحد جهانی به ایفای نقش بپردازند.

روچیلدها  که از اواخر قرن هجدهم تا به امروز سلاطین بی تاج و تخت اروپای غربی و آمریکای شمالی نام گرفته اند ،به عنوان بنیانگذاران نظام بانکی شناخته می شوند. که به منظور تسلط بر ثروت و پول اروپاییان، با برقراری پیوندهای خانوادگی با دیگر خاندان  های ثروتمند یهودی، از جمله واربرگ  ها، کوهن لوب ها، گلدمن ساچزها و شیف ها، یک خانواده بزرگ بانکی را شکل دادند و تمام ثروت اروپا را در اختیار خود گرفتند.

آنها همچنین در راستای اهداف خود، انجمن های مخفی دیگری را که خط مشی آن برگرفته از فراماسونری بود و براساس قواعد و مبانی اعتقادی این تشکیلات فعالیت می-کردند، از جمله « ایلومیناتی، انجمن استخوان و جمجمه، کلوپ بوهیمیان و …»۷  را پایه ریزی کردند تا بتوانند برنامه های جهان شمولی خود را سریعتر به پیش ببرند.

در واقع فراماسونرها تلاش دارند در قالب تشکیلات مخفی موجودیت خود را سامان ببخشند و در این راستا تمام ظرفیت های جهانی، به خصوص پتانسیل های غرب را، در عرصه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به خدمت گرفته و کشورهای غربی را بازیچه سیاست های پنهان خود قرار داده اند. به طوری که امروزه آمریکا و سپس انگلستان بیش از هر کشور دیگری به عنوان مهد جوامع مخفی شناخته می شوند و ریشه بسیاری از جوامع مخفی امروزی را باید در این دو کشور جست و جو کرد.

سازمان ها و نهاد هایی از جمله « موسسه سلطنتی امور بین الملل، کمیته ۳۰۰، که دکتر جان کولمن آن را کانون توطئه های جهانی می نامد، شورای روابط خارجی، کمیسیون سه جانبه، بنیاد راکفلر، باشگاه رم، گروه بیلدربرگرها، فدرال رزور سیستم، اسکال اند بونز »۸  و بسیاری نهادهای دیگر که امروزه با اهداف پشت پرده فعالیت می کنند. که در واقع همان سازمان های فراماسونری هستند که فقط تغییر چهره داده اند و با توجه به شرایط جهانی کارکرد هایشان وسیع تر و سازمان یافته تر شده است.

در حقیقت، فراماسونرها از زمانی که با مخالفت های در سطح جهانی، به دلیل افشاگری هایی که علیه آنها صورت می گرفت، مواجه شدند، با تشکیل سازمان های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، با مدیریت رهبران غربی تلاش کردند با منحرف ساختن افکار عمومی، اهداف خود را در قالب سازمان های نوظهور جامه عمل بپوشانند. آنها در این راستا بیش از هر موضوع دیگری به فعالیت های اقتصادی و فرهنگی توجه کردند، چرا که ثروت و نابودی فرهنگ جوامع دو اهرم اساسی آنها در تحقق آرمان هایشان به شمار می رود.

نبض اقتصاد اروپا در دستان تشکیلات مخفی یهود

در واقع این اقلیت، مالکیت اقتصاد، سیاست وابسته به پول، افکار عمومی و صنعت اروپا را در اختیار گرفتند. به طوری که امروزه اقتصاد اروپا از جمله بانک ها، شرکت های بیمه، شرکت های چند ملیتی، داد و ستدهای بین المللی، صنایع نفت، صنایع اسلحه سازی و …. تحت سیطره فراماسون ها به رهبری یهودیان اداره می شوند.

شرکت های عظیمی از جمله جنرال الکتریک، فورد موتورز، فیات، زیمنس، رویال داچ شل، شرکت های گروه برادران لامان ( تأمین کننده لوازم رزمی، وسائل الکترونیکی و قطعات یدکی هواپیماهای پنتاگون)، کارخانه جنرال دینامیک ( تولیدکننده موشک بین قاره ای کروز، زیر دریایی هسته-ای و هواپیماهای مختلف) ۹ و صدها شرکت دیگر که تحت حاکمیت آنهاست، نبض اقتصاد جهان را به دست گرفته اند و ثروت های سرشاری را عاید خود می کنند.

امروزه بزرگ ترین تجار اروپایی و آمریکایی نیز وابسته به جوامع مخفی هستند. در واقع یهودیانی که هر کدام به یک لژ فراماسونری یا انجمن سری تعلق دارند با در اختیار گرفتن صنایع و منابع مالی غرب، قدرت مالی خود را در گسترش دادند و « با استفاده از امنیت موجود و اضطراب و آشفتگی اروپا، به کسب درآمد مشغول اند و از تقابل آمریکا و اروپا به سود خویش بهره می برند». ۱۰

ایلومیناتی ها در رأس نظام بانکی اروپا

نظام  بانکداری  نیز به عنوان یکی دیگر از اهرم های آنان برای تسلط بر جهان است. در واقع ایلومیناتی ها که در سال ۱۷۷۶ با انشعاب از فراماسونری فعالیت خود را آغاز کردند، با ابداع نظام بانکی و تأسیس بانک ها و صرافی ها در کشورهای مختلف اروپایی، همچنین تأسیس بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی و بسیاری از موسسات مالی اروپایی، راه استعمار ثروت سایر جوامع را بر خود هموار کردند.

روچیلدها۱۱  که از اواخر قرن هجدهم تا به امروز سلاطین بی تاج و تخت اروپای غربی و آمریکای شمالی نام گرفته اند و رهبری ایلومیناتی ها را در جهان بر عهده دارند، به عنوان بنیانگذاران نظام بانکی شناخته می شوند. که به منظور تسلط بر ثروت و پول اروپاییان، با برقراری پیوندهای خانوادگی با دیگر خاندان های ثروتمند یهودی، از جمله واربرگ ها، کوهن لوب ها، گلدمن ساچزها و شیف ها، یک خانواده بزرگ بانکی را شکل دادند و تمام ثروت اروپا را در اختیار خود گرفتند.

فراماسونرها از زمانی که با مخالفت  هایی در سطح جهانی، به دلیل افشاگری  هایی که علیه آنها صورت می-گرفت، مواجه شدند، با تشکیل سازمان  های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، با مدیریت رهبران غربی تلاش کردند با منحرف ساختن افکار عمومی، اهداف خود را در قالب سازمان  های نوظهور جامه عمل بپوشانند.

آنها با دادن وام به کشورهایی که دچار مشکلات مالی و یا گرفتار در جنگ های خانمان سوز بودنند، که هدایت آن نیز بر عهده یهودیان فراماسون بود، و بازپرداخت وام ها با بهره های کلان، شبکه بانکی خود را در سایر بلاد  اروپا گسترش دادند. به طوری که  امروزه نیز بسیاری از بانک های مهم اروپایی و آمریکایی مانند « گروه بانکداری لویدز، بانک سلطنتی اسکاتلند، اچ. اس. بی. سی، بانک کشاورزی، سوسیته جنرال، بی. ان. پی، پاریبای فرانسه، دویچه بانک آلمان، یونی کردیت ایتالیا، یو. بی. اس سوئیس، آی. ان. جی هلند، بانک های آمریکا، نیویورک ملون، استیت استریت، ولز فارگو و موسسات مالی گلدمن ساکس، جی. پی. مورگان چیس، مورگان استنلی، سیتی گروپ در آمریکا» ۱۲ که به عنوان برترین بانک های اروپایی و آمریکایی شناخته می شوند، تحت حاکمیت یهودیان شبکه ایلومیناتی و دیگر جوامع مخفی قرار دارند و نقش مهمی را در بحران های مالی غرب ایفا می کنند.

سایه سنگین تشکیلات مخفی بر بحران مالی غرب

در حقیقت، بحران مالی ای که از بازار مسکن آمریکا در سال ۲۰۰۶-۲۰۰۵، با افزایش تعداد بدهکاران بانکی که قادر به بازپرداخت وام های مسکن خود نبودند سرچشمه گرفت و طی چند سال اخیر بر بسیاری از کشورهای اروپایی سایه افکند، بخشی از اهداف پشت پرده سازمان های مخفی یهودی است. که با وجود اجرای طرح های ریاضت اقتصادی و دریافت وام های کلان از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، همچنان کاهش رشد اقتصادی، کاهش میزان نقدینگی در سیستم بانکی و اعتباری، افزایش شکاف طبقاتی، افزایش بیکاری و بسیاری مشکلات دیگر به قوت خود باقی است و تا زمانی که سران جوامع مخفی اراده نکنند، غرب از این بحران و عواقب  ناشی از آن نجات نخواهد یافت.

باید اذعان داشت، تشکیلات مخفی تحت امر فراماسون ها که امروزه با استتار ماهیت واقعی خود، در پشت پرده سازمان های سیاسی و اقتصادی بین المللی و یا اروپایی فعالیت می کنند، در جلسات سالانه خود که با حضور قدرتمندترین افراد در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، بانکداری، نظامی و نیز غول‌های رسانه‌ای برگزار می-شود، هدایت تحولات جهانی را به دست گرفته اند. و سیاست ها و تصمیم های هم  جهت با اهداف خود را به شرکت کنندگان در جلسات، برای اجرایی کردن آنها در سرتاسر جهان می سپارند.

سیطره تمام عیار توطئه گران جهانی بر فرهنگ غرب

در حوزه فرهنگ نیز سران جوامع مخفی حضوری فعال و اثرگذار دارند. آنها با در اختیار گرفتن رسانه -های غربی از جمله شبکه های تلویزیونی « فاکس نیوز، BBC،ABC ، NBC و …، شرکت های بزرگ فیلم -سازی مانند اونیورسال(۱۹۱۲)، پارامونت(۱۹۱۴)، یونایتد آتیست(۱۹۱۹)، برادران وارنر(۱۹۲۳)، فوکس قرن بیستم(۱۹۳۵)»،۱۳ روزنامه ها و مجلاتی چون نیویورک تایمز، واشنگتن پست، نیوزویک، تایم، نشنال جئوگرافیک و خبرگزاری هایی مانند، آسوشیتدپرس، یونایتدپرس، رویترز، خبرگزاری فرانسه و …. به هدایت افکار عمومی جهان در جهت منافع خود می پردازند.

این رسانه ها که متعلق به صهیونیست هاست، به وسیله افرادی اداره می شوند که به یک یا چندین جامعه مخفی از جمله فراماسونری تعلق دارند و سیاست های آنها  مو به مو از طریق این ابزارهای فرهنگی برای سلطه بر جهان پیاده می شود. در واقع آنها با استفاده از این ابزارها به انحراف افکار عمومی جهان از حقایق موجود می پردازند تا بتوانند بدون هیچ مانعی در مسیر اهداف خود حرکت کنند.

این واقعیتی است که امروزه گریبان بسیاری از کشورهای غربی را گرفته و بسیاری از افراد جوامع غرب، بدون آنکه بدانند گردانندگان اصلی مشکلات و بحران هایی که با آنها دست و پنجه نرم می کنند چه کسانی هستند، تنها به سیاست های دولت هایشان اعتراض دارند، غافل از اینکه حاکمان دولت هایشان عروسک های صحنه نمایشِ گردانندگانِ حوادث جهانی اند.

نتیجه گیری

نگاهی گذرا به آنچه که جهان امروز شاهد آن است نشان می دهد که جوامع مخفی با چهره های مختلف همچنان به عرض اندام می پردازند و با توطئه چینی علیه کشورهای مختلف، صحنه نمایش حوادث جهانی را کارگردانی می کنند. در حقیقت آنها تنها راه بقای خود را در هرج و مرج و ناامنی، فساد و بحران در سایر جوامع یافته اند و در این میان رهبران غربی به عنوان خدمتگزاران  واقعی  آنها  انجام وظیفه می کنند.

با اینکه امروزه نویسندگان بسیاری از جمله جان کولمن، جیم مارس، « استفن نایت »۱۴ ، یوری لینا و …. پرده از حقایق انجمن های فراماسونری و سازمان های مختلفی که فعالیت های مخفیانه دارند، برداشته اند اما آنها همچنان تلاش دارند جهان را به صحنه قدرت نمایی خود تبدیل کنند، اگر چه طی سال های اخیر گرفتار شدن غرب در بحران مالی و به تبع آن بیکاری و نارضایتی اجتماعی و همچنین جنگ در خاورمیانه  فرصت مناسبی را برای افزایش قدرت و نفوذ گروه های توطئه گر به وجود آورده است؛ اما از سوی دیگر، عدم اعتماد افکار عمومی جهانی به عملکرد و سیاست های رهبران غربی و اعتراض های  غیر قابل کنترل مردمی در غرب و گسترش بیداری اسلامی در خاورمیانه، دستور جلسات آنها را نیمه تمام گذاشته و مشکلات  غیر قابل پیش بینی ای را برای آنها به وجود آورده است.

گروه هایی که راز موفقیت خود را در ایجاد بحران و رکود اقتصادی جوامع می دانستند و با اسم و رسم دولت های دیگر اهداف خود را جامه عمل می پوشاندند، امروزه بر خلاف تصورشان در مسیر سراشیبی قرار گرفته و توانایی پیش بینی آنچه را که بیداری افکار جهانی رقم می زند، ندارند. از همین رو، باید با نگاهی عمیق تر به آنچه که جهان امروز را احاطه کرده است، بازی سازمان یافته قدرت های پنهان جهانی را بر خلاف جهت مورد نظر آنها هدایت کرد و توطئه های آنها بر علیه بشریت را به خودشان بازپس داد.

منابع:

– خاتمی، محمد، فراماسونری: پیرامون سازمان های مخفی در ایران و جهان، تهران: کتاب صبح، چاپ پنجم، ۱۳۸۷

– شهبازی، عبدالله، زرسالاران یهودی و پارسی(دوره پنج جلدی)، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، چاپ پنجم، ۱۳۹۰

– فوری، هنری، یهود بین الملل، مترجم علی آرش، تهران: ضیاء اندیشه، ۱۳۸۲

– کولمن، جان، کمیته ۳۰۰(کانون توطئه های جهانی)، مترجم دکتر یحیی شمس، چاپ هفدهم، تهران: انتشارات فیروزه، ۱۳۹۰

– لامبن، ژرژ، اسرار سازمان مخفی یهود، مترجم مصطفی فرهنگ، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۸۱

– مارس، جیم، توطئه جهانی، مترجم مهدی قرچه داغی، تهران: نشر پیکان، ۱۳۸۱

– نایت، استفن، برادری، مترجم فیروزه خلعت بری، تهران: شباویز، ۱۳۶۴

– یحیی، هارون، مبانی فراماسونری، مترجم: جعفر سعیدی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۹۱

– یحیی، هارون، فراماسونری جهانی: افشاء و نقد فلسفه ماسونی، مترجم داوود میرترابی، تهران: المعی، ۱۳۸۵

– http://s1.picofile.com/file/7456750428/asraar_e_ahriman.pdf.html

– Lina, jury, Architects of deception, http://www.gnosticliberationfront.com/Architects_of_Deception_by_Juri_Lina.pdf

پی نوشت:

۱  . Anthony Sayer

۲  . شهبازی، عبدالله، زرسالاران یهودی و پارسی، جلد چهارم، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، چاپ پنجم، ۱۳۹۰، ص۲۱

۳  . هانوورها یهودیان آلمانی تباری بودند که در سال ۱۷۱۴ قدرت و سلطنت انگلستان را در اختیار گرفتند.

۴  . شهبازی، عبدالله، زرسالاران یهودی و پارسی، جلد چهارم، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، چاپ پنجم، ۱۳۹۰، ص ۲۰۵

۵  . همان، ص ۱۲

۶  . برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: یحیی، هارون، مبانی فراماسونری، مترجم: جعفر سعیدی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۹۱

۷ . برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: کتاب الکترونیکی اسرار اهریمن

۸  . برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: مارس، جیم، توطئه جهانی، مترجم: مهدی قرچه داغی، تهران: نشر پیکان،۱۳۸۱

۹  . یحیی، هارون، مبانی فراماسونری، مترجم: جعفر سعیدی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۹۱، صص(۲۵۳-۲۵۲)

۱۰  . فورد، هنری، یهود بین الملل، مترجم: علی آرش، تهران: ضیاء اندیشه، چاپ اول، ۱۳۸۲، ص۳۳

۱۱ . سر سلسله خاندان روچیلد، مایر آمشل باوئر است که به بعدها به روچیلد تغییر نام داد. روچیلد به معنای سپر سرخ به عنوان نمادی از پرچم های سرخ رنگ یهودیان انقلابی اروپای شرقی است.

۱۲  . http://www.eghtesadeiranonline.com/vdchv6nzm23n66d.tft2.html

۱۳  . یحیی، هارون، مبانی فراماسونری، مترجم: جعفر سعیدی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۹۱، ص۲۵۳

۱۴ . استفن نایت ۱۸ ماه پس از انتشار کتاب خود با نام «برادری» که در آن نفوذ تشکیلات فراماسونری را در حکومت انگلستان افشا کرده بود، به قتل رسید.

فاطمه حسینی

پایان متن/

]]>
https://sobherabor.ir/12565/%d8%b3%d9%84%d8%a7%d8%b7%db%8c%d9%86-%d8%a8%db%8c-%d8%aa%d8%a7%d8%ac-%d9%88-%d8%aa%d8%ae%d8%aa-%db%8c%d9%87%d9%88%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%ad%d8%b1%d8%a7%d9%86%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%86%d9%88/feed/ 0
دهان ما پلمب نمی‌شود https://sobherabor.ir/12520/%d8%af%d9%87%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7-%d9%be%d9%84%d9%85%d8%a8-%d9%86%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4%d9%88%d8%af/ https://sobherabor.ir/12520/%d8%af%d9%87%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7-%d9%be%d9%84%d9%85%d8%a8-%d9%86%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4%d9%88%d8%af/#respond Tue, 21 Jan 2014 11:47:54 +0000 http://sobherabor.ir/?p=12520 هسته‌ای تعطیل می‌شود، در ازای اینکه قلیل‌ترین حق تو را قسطی، آیا بدهند؛ آیا ندهند!

13920710000281_PhotoA

به گزارش” صبح رابر” ،حسین قدیانی امروز سه شنبه ۰۱/۱۱/۹۲ طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: دولتی که با حرامیان عالم، از در مذاکره همراه با رعایت آداب وارد می‌شود و حتی حلقه «هوش و ادب» به گوش خلف سیاهکار بوش می‌بندد، شگفتا! به ملت خود که می‌رسد، کلام بر مدار اهانت می‌راند. ظاهرا جرم ما این است که اوباما و جان کری و نتانیاهو نیستیم و الا بعضی‌ها نشان داده‌اند دشمن را بیش از دوست درک می‌کنند.

توافق‌شان با دشمن است و دشمنی‌شان با ما! من حالا می‌فهمم حکمت این سخن پندآموز را؛ «مردانی که در خانه، با اهل و عیال، بد تا می‌کنند، اتفاقا در برابر قداره‌بند سر خیابان، کتک‌خور ملسی دارند». جز این، چیست مگر توافق ژنو؟! هسته‌ای تعطیل شود، در ازای اینکه قلیل‌ترین حق تو را قسطی، آیا بدهند؛ آیا ندهند!

وقتی بعضی‌ها در خانه ملت، نیمی از ملت را تلویحا «افراطی، خشونتگرا و تک‌رأی» می‌نامند، مشاور ارشد هم برمی‌دارد و تصریحا «رای به بی‌قانونی» می‌خواند، رای همه آن کسانی که جز به شیخ حسن روحانی رای داده‌اند. یعنی به زعم ایشان، هم من که به قالیباف رای داده‌ام، رای به «بی‌قانونی» داده‌ام، هم تقریبا نیمی از ملت که به دیگر نامزدها رای داده‌اند. گویی رای ندادن به آقای روحانی، بیش از آنکه نماد تضارب آرا باشد، بیانگر ارتکاب ذنبی است بشدت لایغفر.

اما آقای قالیباف، شهردار محترم تهران! من به شما رای داده‌ام یا به بی‌قانونی؟! اگر رای به شما، رای به بی‌قانونی نیست -که نیست- چرا از رای من و ما به خودتان دفاع نمی‌کنید؟! و چرا جواب توهین به این بزرگی را نمی‌دهید؟! روی سخن این سؤال با دیگر نامزدهای انتخابات هم هست. آیا هر آنکه به هر دلیل، به شما رسیده و رای داده، رای به بی‌قانونی داده؟! و آیا اصل این رای، بی‌قانونی بوده یا نماد آن‌که شما باشید؟! به خدا سوگند، به ما و مصادیق رأی‌مان، مهم‌ترین اتهامی که هرگز نمی‌چسبد، همین تهمت زشت و زننده «بی‌قانونی» است. اگر کسی می‌خواهد «بی‌قانونی» را بشناسد، بهتر است داستان سران فتنه سال ۸۸ را بخواند. بی‌قانونی اصل کاری، رفتار و گفتار هشتاد و هشتی همان دربه‌در آواره و از اینجا مانده و از آنجا رانده‌ای است که با علم بر فقدان تقلب، در این دروغ بزرگ دمید و هم‌پیاله با قانون‌شکنان، نفاق و خیانت را بدان حد رساند که دیگر حتی مراجع ذاتا مهربان تقلید هم، او را به حریم مقدس خود راه نمی‌دهند.

آری! برای ما عین آب خوردن بود که کاری می‌کردیم بعضی‌ها به جای مذاکره با حرامیان عالم، دربه‌در دنبال رایزنی با ما می‌گشتند که کف خیابان را رها کنیم تا دولت در شرف تشکیل‌شان اساسا بتواند نفسی بکشد. فی‌المثل، برای نماد مدیریت جهادی، کار دشواری بود که به جای تبریک زودهنگام به آقای روحانی، نشانی کف خیابان بی‌قانونی را به هواداران خود نشان دهد؟! ایضا سایر نامزدها، آیا نمی‌توانستند با دولت تازه روی کار آمده، کاری کنند که جناب ترکان، دقیق‌تر ملتفت بی‌قانونی شوند، بلکه دیگر این همه نعمت قانون‌گرایی دیگران را کفر نگویند؟! من واقعا عذر می‌خواهم، اما از قرار، خوبی قانون‌گرایی اگر از حد بگذرد، نادان خیال بد کند! شاید ما خیلی زود به فرد پیروز انتخابات، تبریک گفتیم که حالا ناسزای بی‌قانونی، توسط مشاوران ارشد، سهم‌مان شده است! صدالبته، تعهد ما به نظام و تعلق ما به قانون، بسی بیش از آن است که از کرده خود نادم باشیم، لیکن دولت محترم اگر زور بازویی دارد، خوب است آنرا خرج دشمنان ملت کند، نه نیم دیگری از همین ملت. بگذریم!

دیروز، روز سیاهی بود. من تعجب می‌کنم از بعضی حقوق‌خوانده‌ها که معنای مسلم واژه «تسلیم» را نمی‌دانند. تسلیم دشمن در برابر ملت ایران، آنجا بود که ما در سوریه، روی موضع مقاومت ایستادیم، صرف نظر از دولت، با دست‌فرمان انقلابی اصل نظام، حزب‌الله، خون شهدا و خشم انقلابی خمینی، بی‌آنکه ذره‌ای از حق خود کوتاه بیاییم، دشمن را وادار به دعوت از جمهوری اسلامی کردیم. آنچه در ژنو گذشت، قدر مسلم، تسلیم دشمن در برابر ما نبود! آن روز که عمارت هسته‌ای را شهدای ما با خون خود بالا بردند، دشمن در برابر ما تسلیم شد! نه دیروز که روز سیاهی بود. دیروز انرژی هسته‌ای، حق مسلم ما نبود… و نبود! تعارف که نداریم. حرف را صاف بزن! از دیروز توافقنامه ژنو اجرا شد؛ سانتریفیوژها از چرخش باز ایستادند، عکس شادی اوباما هست… و هیچ کدام از این حرف‌ها برای «علیرضا» پدر نمی‌شود!

]]>
https://sobherabor.ir/12520/%d8%af%d9%87%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7-%d9%be%d9%84%d9%85%d8%a8-%d9%86%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4%d9%88%d8%af/feed/ 0
ستایش چگونه آمد؟ https://sobherabor.ir/12494/%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%d8%b4-%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%af%d8%9f-2/ https://sobherabor.ir/12494/%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%d8%b4-%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%af%d8%9f-2/#respond Tue, 21 Jan 2014 09:08:35 +0000 http://sobherabor.ir/?p=12494

بر حسب یک واقعیت رسانه ای مخاطبان امروز نوعی پیش داوری درباره سریال ستایش دارند وآن هم اینکه ستایش قرار است دوباره بار تراژیک قسمت قبلی را به سری جدید منتقل کند.

ساوش رسولی  این روزها تیزر  سری جدید سریال ستایش به طور مداوم از چند شبکه رسانه ملی پخش می شود.سریالی که درسری  اول تا قسمتهای میانی توانست مخاطبان بسیار زیادی به خود جلب کند .بسیاری از شهروندان در قسمتهای اول سری قبلی ستایش به طور جدی به این سریال ابراز علاقه کردند وحتی پس از مدتها ستایش به دسته سریالهای به اصطلاح خیابان خلوت کن پیوسته بود.اما از قسمت سی ام بود که به تدریج ستایش هم افت کیفی کرد وهم افتی که مخاطب ازآن گریزان شد.

قسمت اول به کجا رسید؟

در ابتدا باید به این مسئله اشاره کرد که به طور اجمالی دلایل افت مخاطب ستایش در قسمت قبلی ستایش شامل چند موضوع بود:

۱-افزایش غیر طبیعی بار تراژیک سریال و حاکم کردن فضای غم واندوه

۲-آشکار شدن نشانه های علاقه کارگردان به کش دار کردن موضوع سریال ودر همین راستا رخ دادن اتفاقات غیر طبیعی برای کاراکتر اصلی داستان

۳-تکراری شدن بیش از حد تکیه کلام ها وموقعیتهای سریال

قسمت دوم با تراژدی بیشتر؟

با توجه به تمام این مسائل حالا به نظر می رسد که باید به انتظار سریالی بود این ضعفها را نداشته باشد.چرا که مخاطب در این باره به دنبال سریالی است که بتواند زندگی ملودرامی را تصویر بکشد و چندان هم تراژیک نباشد. این روزها مخاطب ایرانی علاقه ای به تماشای سریالی که محتوای آن را تراژدی سنگین ومطلق تشکیل دهد وبه نوعی تمام قصه داستان را غم واندوه فرا بگیرد ندارد.

دراین باره باید خاطرنشان کرد که برحسب یک واقعیت رسانه ای مخاطبان امروز نوعی پیش داوری درباره سریال ستایش دارند وآن هم اینکه ستایش قرار است دوباره بار تراژیک قسمت قبلی را به سری جدید منتقل کند.حتی در بین برخی مخاطبان حرفه ای رسانه ملی این سوال مطرح است که آیا سوژه سریال ستایش ظرفیت ساختن سری جدید را داشت؟

هر چند که برای پاسخ به این جواب باید منتظر پخش این سریال از هفته آینده بود ،اما دست اندرکاران این سریال با توجه به روانشناسی مخاطب باید متوجه باشند که امروز مخاطبان با نوعی پیش داوری به تماشای آن خواهند نشست.این پیش داوری سبب خواهد شد که مخاطب از همان روزهای اول در صورت تکرار بار تراژیک سنگین از آن گریزان شود.

از سوی دیگر رسانه ملی باید این مسئله را مد نظر داشته باشد که همزمان با پخش سریالی به مانند ستایش پخش کار تازه ای در حوزه طنز را هم مد نظر قرار دهد.چرا که این مسئله سبب ایجاد نوعی تعادل در این رسانه خواهد شد.ضمن اینکه باید به این موضوع توجه کرد که تبلیغات قابل توجهی این روزها علیه تلویزیون از سوی رسانه های غربی مبنی براینکه فضای این رسانه اندوهناک است صورت می گیرد.به شکلی که رسانه هایی که رویکردهای سیاسی وفرهنگی دارند در آن سوی مرزها دائما سعی دارند تا با سوء تبلیغات توده وار میان مخاطب ایرانی و تلویزیون شکاف ایجاد کنند.برچسبهایی همچون رسانه ملی پر از غم واندوه است یا فضای یاس آور رسانه ملی مخاطب را خسته کرده از این دست سوء تبلیغاتی است که رسانه های غربی برای تخریب رسانه ملی به آنها متوسل می شوند.بر همین اساس در تولید سریالهای ملودرامی همچون ستایش از این پس باید به این موضوع توجه شود.اگر قرار براین است که ماجرای داستان سریال ها تلخ باشد،این تلخی باید همراه با نوعی پیام امید ساز همراه گردد.

انتهای پیام/

]]>
https://sobherabor.ir/12494/%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%d8%b4-%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%af%d8%9f-2/feed/ 0
ابعاد راهبردی گفتمان اوباما در پوشش دیپلماسی هسته‌ای https://sobherabor.ir/12487/%d8%a7%d8%a8%d8%b9%d8%a7%d8%af-%d8%b1%d8%a7%d9%87%d8%a8%d8%b1%d8%af%db%8c-%da%af%d9%81%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%88%d8%a8%d8%a7%d9%85%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d9%be%d9%88%d8%b4%d8%b4-%d8%af%db%8c/ https://sobherabor.ir/12487/%d8%a7%d8%a8%d8%b9%d8%a7%d8%af-%d8%b1%d8%a7%d9%87%d8%a8%d8%b1%d8%af%db%8c-%da%af%d9%81%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%88%d8%a8%d8%a7%d9%85%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d9%be%d9%88%d8%b4%d8%b4-%d8%af%db%8c/#respond Tue, 21 Jan 2014 09:00:33 +0000 http://sobherabor.ir/?p=12487  

دکتر نادر ساعد

واقعیت این است که نگارش متن توافقنامه ژنو به صورت غیردقیق بوده و مفاهیم دوپهلو، بحث‌انگیز و غیردقیق در آن، چنان زیاد است که امکان برداشت‌های متفاوت را کاملاً میسر می‌کند.

خبرگزاری فارس: ابعاد راهبردی گفتمان اوباما در پوشش دیپلماسی هسته‌ای

 

اوباما پس از اعلام نهائی شدن روند اجرای گام اول توافقنامه ژنو، در سخنرانی خود خطاب به نهادها و مقامات مختلف اجرائی و مقننه این کشور، نکاتی را به ج.ا.ایران نسبت داد که تا حدودی راهبردهای این کشور در قبال ج.ا.ایران و برنامه هسته ای صلح امیز کشور و به ویژه مذاکرات هسته ای مرتبط با این توافقنامه را نشان می دهد.

در کل، اوباما با تلاش برای موفق نمائی راهبرد خود علیه ایران، که به تعبیر وی موجب شده که از ایران هسته ای جلوگیری نماید، نگاهی مبتنی بر قدرت افکنی و پرداخت از بالا به پائین را درباره ج.ا.ایران و از جمله سیاست های اقتصادی و خارجی منعکس نمود؛ نگاهی که کشورمان را منفعل، متاثر از سیاست های فشار و گفتگوی امریکا، در لبه پرتگاه، نیازمند به همراهی و همکاری با غرب و گذار از مقاومت به کنار آمدن، به تصویر می کشد.

براستی چرا اوباما می گوید که اجرائی شدن گام اول توافق ژنو، «دغدغه های این کشور را نسبت به برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران مرتفع می کند». آیا معنای این صحبت آنست که امریکا با این توافق، مسیری را برای خنثی سازی توان هسته ای ج.ا.ایران یعنی از ارزش راهبردی انداختن این توان فنی، دانشی و صنعتی آغاز کرده است؟

اوباما همداستان به همه حرف ها و راهبردهای اتهامی خود علیه ج.ا.ایران سخن گفته است و همواره ماهیت برنامه هسته ای کشورمان را زیر سئوال برده بلکه در زمینه ماهیت غیرصلح آمیز آن اتهام زنی و برچسب زنی نموده است. در این سخنرانی نیز همین نکته را تکرار کرده و توافق ژنو را به این دلیل رافع نگرانی های امریکا شمرده که نگذاشته است «ایران به سلاح هسته ای دست پیدا کند».

اوباما در خصوص تحریم ها، سه نکته را اشاره کرده است: اینکه بخش بسیار محدودی از تحریم ها در این گام تعلیق می شوند و اصل تحریم ها همچنان باقیست. اینکه تحریم های گذشته و خارج از این گام، تقویت خواهند شد و اینکه تحریم های جدید به توافق جاری صدمه می زند و موجب فروپاشی ائتلاف کنونی با امریکا خواهد شد.

علاوه بر این، اوباما، ج.ا.ایران را به «سالها نقض تعهدات بین المللی» متهم کرده است تا بتواند اصل تحریم ها را قانونی و برخاسته از تصمیم جامعه بین المللی به تصویر بکشد.  در این تحلیل مختصر، به ابعادی از دیدگاههای وی در سخنرانی اخیر در رابطه با اجرائی شدن توافقنامه ژنو خواهیم پرداخت.

۱- تحریم موجد قطعی رویکرد مذاکراتی در ایران

اوباما باز همان برآورد راهبردی خود را مطرح کرد که تحریم ها اثر خود را بر اقتصاد ایران گذاشت و این امر موجب شد ایران به میز مذاکره نزدیک شود. وی این مقوله را زمانی منتج به نتیجه شمرد که دولت جدید مسیر دیپلماسی را برگزید. این رویکرد درست نقطه مقابل دیدگاهی است که مقام معظم رهبری در دیدار با مردم قم بیان نمودند.

در این خصوص، اوباما بخش هائی از همان مطالب وی در سخنرانی بعد از انعقاد موافقتنامه ژنو را نیز تکرار کرد. به ویژه اینکه انعقاد توافق ژنو به رهبری امریکا و در پرتو ارتباط گیریهای دوجانبه، سبب شد که این کشور بتواند «پیشرفت برنامه هسته ای ایران را متوقف کرده و بخش های اصلی این برنامه به عقب رانده براند».

۲- تعهدات مازاد در توافقنامه ژنو

امریکا در روند نگارش توافقنامه ژنو نه تنها ایران را به کنش در پیشنهاد و اظهارنظر در خصوص متنی واداشت که خود بسیار بیشتر با دقت و وسواس تنظیم کرده بود، بلکه در مراحل بعد از انعقاد نیز تمامی تلاش خود را به عمل آورد تا از مفاهیم کلی و ظرفیت هائی که خود در این پیشنهاد با آگاهی گنجانده بود، بهره گرفته و به حداکثرسازی الزامات ایران و حداقل سازی الزامات خود مبادرت نماید.

اوباما نیز در این رابطه کنشی تعیین کننده داشته است. وی همانند آنچه در سخنرانی خود در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳ و سند کاخ سفید به همان تاریخ از تعهداتی مازاد بر مفاد گام نخست توافق ژنو سخن به میان آورده بود، در این سخنرانی نیز به الزاماتی برای ج.ا.ایران اشاره کرده که جایگاهی در توافق مذکور ندارد.

اینکه الزامات مذکور خارج از توافقنامه است، بر اساس بایسته های منافع ملی ج.ا.ایران و با تفسیری است که بر این مبنا ارائه داده ایم. با این حال، واقعیت اینست که نگارش متن به صورت غیردقیق بوده و مفاهیم دوپهلو، بحث انگیر و غیردقیق در آن چنان زیاد است که امکان برداشت های متفاوت را کاملاً میسر می نماید.

اما در این میان، غالباً طرف امریکائی بوده است که از این ظرفیت ها به نفع خود بهره گرفته و به تفسیر موسع یا مضیق متناسب با منافع ملی خود دست زده است. اما با نگاهی معطوف به منافع ملی ج.ا.ایران، می توان با استدلال هائی حقوقی به نامشروع بودن تفسیر اخیر اوباما از برخی مسائل دست یافت. در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

اوباما در سخنرانی خود ضمن یادآوری همه آن چیزی را که پیش از این به عنوان رویکرد مذاکراتی به برنامه هسته ای کشورمان مطرح کرده بود، دلایل منطبق بودن توافق ژنو و توافق اخیر برای اجرائی شدن گام نخست را در پرتو منافع ملی این کشور بیان نموده است.

• ایران نمی تواند از سانتریفیوژهای نسل جدید برای غنی سازی اورانیوم استفاده کند. ایران نمی تواند سانتریفیوژ های جدیدی را نصب کند.

• ایران تولید سانتریفیوژهای خود را محدود خواهد کرد.

بر اساس نص توافق ژنو در مورد الزامات ایران در گام اول، برنامه تولید سانتریفیوژ ایران در مدت شش ماه به جایگزینی ماشین های معیوب اختصاص خواهد یافت، البته متاسفانه جایگزینی تنها با قید «از همان نوع» بخش مهمی از امکان ها و انتخاب های کشورمان برای استفاده از نسل های جدید در تاسیسات غنی سازی را سلب کرده است.

ضمن اینکه تولید سانتریفیوژ جدید منع نشده بلکه در این خصوص هم تولیداتی که مرتبط با برنامه غنی سازی در تاسیسات و چرخه صنعتی آن باشد، به تامین اقلام لازم برای همان جایگزینی که در بالا اشاره شد، تخصیص یافته است. البته این قیود و الزامات، ارتباطی با اختیارات مطلق مقرر در توافقنامه در ارتباط با تحقیق  و توسعه ندارد و استفاده از نسل جدید سانتریفیوژها در فرایند تحقیق و توسعه حتی غنی سازی، مجاز شده است (متاسفم که برای توجیه مجاز بودن این اقدامات برای ج.ا.ایران، مجبوریم مستند و مبنائی را به صورت تلویحی و ضمنی، در خلال عبارات توافقنامه ژنو بیابیم) .

وقتی نوبت به توافق طرفین در آئین نامه اجرائی گام اول توافقنامه ژنو می رسد، نمایندگان ایرانی تاکید دارند که توانسته اند از جامعیت حق تحقیق و توسعه حتی با نسل جدید اقلام مذکور نیز صیانت نمایند و محدودیت های مطالبه شده از سوی امریکا را نپذیرند. اما اوباما با این سخنرانی، نوعی موضع متفاوت و عکس را اتخاذ کرده است. وی به صراحت استفاده از این سانتریفیوژهای جدید را ناممکن و ممنوع شمرده به طوریکه «ایران نمی تواند» از آنها استفاده کند.

با رجوع به موافقتنامه این نکته مستفاد می شود که محدودیت استفاده از این نسل های جدید، محدود به نصب و استفاده از آنها در تاسیسات غنی سازی یعنی چرخه صنعتی است اما این امر قابل استناد به مرحله تحقیقات و توسعه نمی باشد. ضمن اینکه در موافقتنامه ژنو صراحتاً «امکان ادامه برنامه کنونی تحقیقات و توسعه ایران» تصریح شده است.

منظور از «برنامه کنونی» برنامه ای است که تا قبل از اجرائی شدن توافقنامه ژنو وجود داشته است و البته متاسفانه، معنای دیگر این عبارت آنست که ایران نمی تواند برنامه تحقیق و توسعه خود را از آنچه که اکنون وجود دارد، به روز تر و متنوع تر نماید.

این در حالیست که نمایندگان گروه دیپلماتیک کشور و همچنین رئیس سازمان انرژی اتمی طی روزهای گذشته بارها تاکید کرده اند که ج.ا.ایران حق استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدید را دارد و تولید آنها نیز محدودیتی در توافق ژنو ندارد. از اینکه اوباما چنین تعهداتی را مورد تاکید قرار داده ممکن است دو برداشت صورت پذیرد:

ایران هرگز درصد دستیابی به سلاح هسته ای نبوده و همواره از منع جامع سلاحهای هسته ای نیز حمایت نموده است. اما امریکا که نسخه ضدسلاح هسته ای را برای سایر کشورها می پیچد، چرا خود همچنان یکی از بزرگترین زخایر این سلاحها را در جهان به شمار می رود؟

اینکه ایران در توافق اجرائی اخیر معاونین طرفین، این خواسته های غرب را که از جمله موجبات طولانی شدن توافق نهائی و استمرار اختلافات طرفین شده بود، پذیرفته است (که عراقچی، این گزینه را تکذیب کرده است). یا اینکه آئین نامه اجرائی ژنو نیز موضع ایران را به عنوان موضع مشترک پذیرفته است و اوباما بدون موافقت ایران، همچنان تلاش دارد تا تفسیر خود را در این زمینه مطرح کند که این امر، به معنای تخطی از آئین نامه اجرائی مذکور خواهد بود.

در واقع، گزینه نخست معنای نامطلوبی برای ج.ا.ایران دارد. زیرا به معنای افزایش الزامات کشور در خصوص گام نخست توافق ژنو خواهد بود. این در حالیست که نباید به عنوان تدوین راه حل های اجرائی توافق قبلی ژنو، دامنه الزامات قبلی را به زیان کشور گسترش داد.

گزینه دوم هم در نوع خود، معنای خوبی ندارد. زیرا باقی ماندن اختلاف طرفین در تفسیر توافق ژنو را نمایان خواهد ساخت. این در حالیست که به تعبیر عراقچی، طرفین در قالب یک متن تفسیری غیررسمی! رویکردهای متناسبی را در این خصوص مورد توافق قرار داده اند. در واقع، امریکا رویکرد تفسیری یکجانبه ای را حتی به رغم متن توافقی و غیررسمی مذکور تعقیب می کند تا دامنه تعهدات ایران را در گام اول افزایش دهد.

۳- تکلیف تحریم های جاری و آتی

اوباما در خصوص تحریم ها، سه نکته را اشاره کرده است: اینکه بخش بسیار محدودی از تحریم ها در این گام تعلیق می شوند و اصل تحریم ها همچنان باقیست. اینکه تحریم های گذشته و خارج از این گام، تقویت خواهند شد و اینکه تحریم های جدید به توافق جاری صدمه می زند و موجب فروپاشی ائتلاف کنونی با امریکا خواهد شد.

وی تاکید نموده که «در این سو، امریکا و متحدانش به صورت « محدود» تحریم هایی از ایران را بر می دارند در حالی که همچان قادر است تحریم هایی سخت را علیه ایران اعمال کنند». بر  این اساس، «نظام تحریم های پیشین بر جای خود باقی خواهد ماند و ما همچنان آنان را «تقویت» خواهیم کرد».

به تعبیر اوباما، «ما برای پیشتر رفتن، همچنان با کنگره در خصوص تحریم ها همکاری خواهیم کرد. با این وجود اکنون زمان مناسبی برای اعمال تحریم های جدید علیه ایران نیست چرا که تحریم های جدید، مرحله اول توافق را تحت تاثیر قرار خواهد داد، آمریکا را از متحدانش دور خواهد کرد».

۴- معنا و گستره اعمال قاعده همه یا هیچ

قاعده همه یا هیچ (مادامی که همه چیز مورد توافق قرار نگرفته، هیچ چیز توافق نشده است)، از ظرفیت های مهم توافقنامه ژنو است که عموماً توجه چندانی به آن نشده است. ظاهر این قاعده اینست که همه یا هیچ تنها در مورد «قبولی و توافق» است. اما در اصل، مساله فراتر از «توافق» بوده و به «اجرا» مربوط می گردد. در واقع، مساله اینست که باید همه ابعاد و اجزای این سند اجرائی شوند تا بتوان گفت توافق جامع ژنو محقق شده است.

از این رو، با نبود حتی کوچکترین جزء از اجزای مذکور در مرحله اجرا، توافق نیز موجودیت خود را از دست خواهد داد و تمامی آثاری که از ابتدا بر آن بار شده است، از بین خواهد رفت. در این زمینه، اوباما با تفسیر این قاعده از مرحله «توافق» به «اجرا»، این معنا را از آن مطالبه کرده که:

«مادامیکه همه محتوای این توافقنامه به صورت کامل اجرا نشده است، هیچ توافقی حاصل و هیچ اجرائی محقق نشده است». به همین دلیل، وی نحوه اعمال این قاعده در مورد ج.ا.ایران را چنین تفسیر نموده است: «در این مذاکرات تا همه چیز مورد توافق قرار نگیرد هیچ چیزی مورد توافق قرار نگرفته است تا زمانی که ایران ثابت کند که برنامه هسته ای آن کشور صرفاً با مقاصد صلح آمیز ادامه پیدا خواهد کرد».

امریکا در روند نگارش توافقنامه ژنو نه تنها ایران را به کنش در پیشنهاد و اظهارنظر در خصوص متنی واداشت که خود بسیار بیشتر با دقت و وسواس تنظیم کرده بود، بلکه در مراحل بعد از انعقاد نیز تمامی تلاش خود را به عمل آورد تا از مفاهیم کلی و ظرفیت هائی که خود در این پیشنهاد با آگاهی گنجانده بود، بهره گرفته و به حداکثرسازی الزامات ایران و حداقل سازی الزامات خود مبادرت نماید.

در واقع، گوئی وی به دنبال اجرای قاعده همه یا هیچ در دوره توافق نیست. بلکه حتی به دنبال بسط دادن آن به دوره «پسا ژنو» نیز هست. در واقع، پرسش های متعددی در این زمینه وجود دارد از جمله: امریکا که غنی سازی را برای ج.ا.ایران مترادف با تلاش برای نظامی کردن برنامه صلح آمیز می داند، آیا در مراحل بعدی توافق جامع ژنو این امکان را برای ایران محفوظ می دارد؟

آیا ایران باید ثابت کند که برنامه هسته ایش صلح آمیز است؟ ایران تا چه زمان باید تحت کنترل غرب باشد تا غرب رضایت دهد که مشکلی از نظر سلاح هسته ای ندارد؟ آیا اساساً مشکل هسته ای شدن ایران است یا مسائل دیگری تعیین کننده تر است؟ آیا امریکا به دنبال محدود کردن برنامه هسته ای ج.ا.ایران حتی بعد از اجرای توافق ژنو است؟ آیا ایران حتی بعد از خاتمه اجرای توافق ژنو هم می تواند غنی سازی کند؟

هرچند نگرش ها و سخنان اوباما تنها به معنای مواضع یکی از طرفین مذاکرات هسته ای بوده و هست، اما تجربه ثابت کرده که نقطه نظرات مذکور تعیین کننده است. در این رابطه، موارد چندانی از انحراف مذاکرات و جزئیات آن با دیدگاههای مذکور و مطالبات مطروحه در خلال آن وجود ندارد.

از این رو، چون این موارد نقش تعیین کننده در چشم انداز اجرای توافق ژنو و مذاکرات مربوط از جمله دستورکار کمیسیون مشترک دارد، بررسی آنها می تواند تصویری قابل اعتنا از افق موردنظر امریکا و حتی مولفه ها و عناصر عمده سرنوشت مراحل بعدی مذاکرات را نیز ممکن نماید.

از همین روست که به نظر می رسد با موارد و نکات فوق باید فراتر از مواضع یک طرف مذاکراتی برخورد شود. البته روشن است که دیدگاههای مذکور از این حیث که خاستگاه امریکائی داشته و متناسب با منافع آن کشور طرح ریزی شده اند، مطلوب ج.ا.ایران نبوده و بی تحرکی در برابر آنها، با لزوم رویکرد فعال در دیپلماسی که بر سند چشم انداز استوار است، فاصله عمیق خواهد داشت.

۵- امنیت و مسیر دستیابی به سلاح هسته ای

اوباما از این فرست استفاده کرده و ضمن بازتولید شعاری که مزورانه با عنوان «جهان عاری از سلاح هسته ای» به ویژه در سال ۲۰۱۰ به بعد مطرح و پیگری کرده، تاکید نموده که «رفاه و امنیت هرگز از مسیر دستیابی به سلاح هسته ای مسیر نخواهد شد». وی با این بیان، مثلاً پیام داده که ایران گزینه ای در این رابطه را درنظر نگیرد!.

البته که ایران هرگز درصد دستیابی به سلاح هسته ای نبوده و همواره از منع جامع سلاحهای هسته ای نیز حمایت نموده است. اما امریکا که نسخه ضدسلاح هسته ای را برای سایر کشورها می پیچد، چرا خود همچنان یکی از بزرگترین زخایر این سلاحها را در جهان به شمار می رود؟ چرا همه ساله بخش اعظم بودجه نظامی خود را صرف تولید نسل جدید این سلاحها و آزمایش مربوط به زخایر خود می کند؟ چرا این کشور همه ساله به قطعنامه های علیه سلاحهای هسته ای و کنوانسیون خلع سلاح هسته ای رای منفی و مخالف می دهد؟ آیا بهتر نیست این کشور، نسخه هائی از این دست را برای خود نیز بکار گیرد؟

جمع بندی

اوباما در سخنرانی خود همه آن چیزی را که پیش از این نیز به عنوان رویکرد مذاکراتی به برنامه هسته ای کشورمان مطرح کرده بود، مجدداً یاداوری کرد. نکته در اینجاست که دلایل منطبق بودن توافق ژنو و توافق اخیر برای اجرائی شدن گام نخست را نیز در پرتو منافع ملی این کشور بیان نموده است.

وی اطمینان داده که اجرای این توافق، همه ظرفیت هائی را که قبلاً در مورد تاثیرگذاری این سند بر خنثی سازی توان قدرت افکنی برنامه هسته ای ایران در محیط منطقه ای و جهانی بیان داشته بود، به فعل خواهد رساند. از همین روست که گفته با اجرای این گام، بخشی از نگرانیهای امنیتی این کشور برطرف خواهد شد و مابقی در مراحل آتی پیگیری و محقق خواهد گردید.

اما اینکه در مقابل، چه مزیتی برای ج.ا.ایران قائل شده و خواهند شد، تصریح بر اینست که فعلاً در برابر متوقف کردن پیشرفت ایران و به عقب راندن بخش های مهمی از آن، تنها تعلیق سطحی محدود از تحریم ها و به ویژه بخشی از درآمدهای خود ایران که تا کنون دسترسی به آن نداشته، به عنوان وسیله معامله مدنظر قرار گرفته است و نهایت مسیر هم اینست که تحریم ها برداشته خواهند شد.

در مورد انتهای این مسیر، فرض ها و برداشت های مختلفی وجود دارد. در میان نگرش های بدبینانه، یک برداشت اینست که با خاتمه همه مراحل توافق ژنو (البته بعد از حدود ۲۰ سال مذاکره) آن وقت ایران به مقطعی خواهد رسید که یک برنامه هسته ای سمبلیک خواهد داشت آن هم تحت بالاترین نظارت های بین المللی یعنی پروتکل الحاقی.

بر اساس یک برداشت دیگر، حتی افزون بر برداشت قبلی، هیچ تضمینی وجود ندارد که ایران حتی بعد از خاتمه اجرای این توافق هم بتواند چیزی به نام برنامه هسته ای داشته باشد. زیرا طی این سالها چنان محدودیت بر دانش، فناوری کشور و دانشمندان ایجاد خواهد شد که بعد از ۲۰ سال، دیگر چیزی به نام دانشمند هسته ای و زیرساخت نخواهیم داشت تا بتوانیم حتی غنی سازی تا ۵ درصد را هم از سربگیریم.

یکی از محورهای برداشت خوش بینانه نیز اینست که ایران با دسترسی به منابع اقتصادی و رفع بی اعتمادی غرب، خواهد توانست فتیله چراغ کم فروغ برنامه هسته ای خود در ایام اجرای توافق ژنو را بالا کشیده و بتواند نیازهای عمومی کشور به انرژی هسته ای صلح آمیز را برطرف کند. در این رابطه، وجود سازوکارهای نظارتی بین المللی مانع از آن خواهد شد که غرب بتواند اتهام زده و از نو مساله ای هسته ای ایجاد کند.

با توجه به پافشاری و تلاطمی که در مواضع غرب برای تحمیل بیشترین خواسته بر طرف ایرانی دارد و اینکه نوعی تصویر پذیرنده از ایران در این عرصه شکل گرفته که ایران را به هر قیمت ثابت قدم در مسیر دیپلماسی و اجرای توافق القا می کند، به نظر می رسد نگاه خوش بینانه از کمترین شانس ممکن برای عینیت یافتن برخوردار است.

اجرای پروتکل الحاقی در مرحله نهائی و حتی تحمیل تدابیری شدیدتر از آن در همین گام اول، معانی هشدار دهنده ای برای امنیت ملی پایدار کشور دارد و از این حیث، هشدارها و نگرانیهای مطروحه در این عرصه جدیت و دقت بیشتری را در گفتمانی که خاستگاه کنش هسته ای کشور در حوزه روابط خارجی است، ایجاب می کند.

پایان متن/

]]>
https://sobherabor.ir/12487/%d8%a7%d8%a8%d8%b9%d8%a7%d8%af-%d8%b1%d8%a7%d9%87%d8%a8%d8%b1%d8%af%db%8c-%da%af%d9%81%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%88%d8%a8%d8%a7%d9%85%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d9%be%d9%88%d8%b4%d8%b4-%d8%af%db%8c/feed/ 0
ستایش چگونه آمد؟ https://sobherabor.ir/12377/%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%d8%b4-%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%af%d8%9f/ https://sobherabor.ir/12377/%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%d8%b4-%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%af%d8%9f/#respond Sat, 18 Jan 2014 13:11:25 +0000 http://sobherabor.ir/?p=12377

بر حسب یک واقعیت رسانه ای مخاطبان امروز نوعی پیش داوری درباره سریال ستایش دارند وآن هم اینکه ستایش قرار است دوباره بار تراژیک قسمت قبلی را به سری جدید منتقل کند.

ساوش رسولی  این روزها تیزر  سری جدید سریال ستایش به طور مداوم از چند شبکه رسانه ملی پخش می شود.سریالی که درسری  اول تا قسمتهای میانی توانست مخاطبان بسیار زیادی به خود جلب کند .بسیاری از شهروندان در قسمتهای اول سری قبلی ستایش به طور جدی به این سریال ابراز علاقه کردند وحتی پس از مدتها ستایش به دسته سریالهای به اصطلاح خیابان خلوت کن پیوسته بود.اما از قسمت سی ام بود که به تدریج ستایش هم افت کیفی کرد وهم افتی که مخاطب ازآن گریزان شد.

قسمت اول به کجا رسید؟

در ابتدا باید به این مسئله اشاره کرد که به طور اجمالی دلایل افت مخاطب ستایش در قسمت قبلی ستایش شامل چند موضوع بود:

۱-افزایش غیر طبیعی بار تراژیک سریال و حاکم کردن فضای غم واندوه

۲-آشکار شدن نشانه های علاقه کارگردان به کش دار کردن موضوع سریال ودر همین راستا رخ دادن اتفاقات غیر طبیعی برای کاراکتر اصلی داستان

۳-تکراری شدن بیش از حد تکیه کلام ها وموقعیتهای سریال

قسمت دوم با تراژدی بیشتر؟

با توجه به تمام این مسائل حالا به نظر می رسد که باید به انتظار سریالی بود این ضعفها را نداشته باشد.چرا که مخاطب در این باره به دنبال سریالی است که بتواند زندگی ملودرامی را تصویر بکشد و چندان هم تراژیک نباشد. این روزها مخاطب ایرانی علاقه ای به تماشای سریالی که محتوای آن را تراژدی سنگین ومطلق تشکیل دهد وبه نوعی تمام قصه داستان را غم واندوه فرا بگیرد ندارد.

دراین باره باید خاطرنشان کرد که برحسب یک واقعیت رسانه ای مخاطبان امروز نوعی پیش داوری درباره سریال ستایش دارند وآن هم اینکه ستایش قرار است دوباره بار تراژیک قسمت قبلی را به سری جدید منتقل کند.حتی در بین برخی مخاطبان حرفه ای رسانه ملی این سوال مطرح است که آیا سوژه سریال ستایش ظرفیت ساختن سری جدید را داشت؟

هر چند که برای پاسخ به این جواب باید منتظر پخش این سریال از هفته آینده بود ،اما دست اندرکاران این سریال با توجه به روانشناسی مخاطب باید متوجه باشند که امروز مخاطبان با نوعی پیش داوری به تماشای آن خواهند نشست.این پیش داوری سبب خواهد شد که مخاطب از همان روزهای اول در صورت تکرار بار تراژیک سنگین از آن گریزان شود.

از سوی دیگر رسانه ملی باید این مسئله را مد نظر داشته باشد که همزمان با پخش سریالی به مانند ستایش پخش کار تازه ای در حوزه طنز را هم مد نظر قرار دهد.چرا که این مسئله سبب ایجاد نوعی تعادل در این رسانه خواهد شد.ضمن اینکه باید به این موضوع توجه کرد که تبلیغات قابل توجهی این روزها علیه تلویزیون از سوی رسانه های غربی مبنی براینکه فضای این رسانه اندوهناک است صورت می گیرد.به شکلی که رسانه هایی که رویکردهای سیاسی وفرهنگی دارند در آن سوی مرزها دائما سعی دارند تا با سوء تبلیغات توده وار میان مخاطب ایرانی و تلویزیون شکاف ایجاد کنند.برچسبهایی همچون رسانه ملی پر از غم واندوه است یا فضای یاس آور رسانه ملی مخاطب را خسته کرده از این دست سوء تبلیغاتی است که رسانه های غربی برای تخریب رسانه ملی به آنها متوسل می شوند.بر همین اساس در تولید سریالهای ملودرامی همچون ستایش از این پس باید به این موضوع توجه شود.اگر قرار براین است که ماجرای داستان سریال ها تلخ باشد،این تلخی باید همراه با نوعی پیام امید ساز همراه گردد.

انتهای پیام/

]]>
https://sobherabor.ir/12377/%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c%d8%b4-%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%af%d8%9f/feed/ 0
فیس بوک خوب یا بد https://sobherabor.ir/12233/%d9%81%db%8c%d8%b3-%d8%a8%d9%88%da%a9-%d8%ae%d9%88%d8%a8-%db%8c%d8%a7-%d8%a8%d8%af/ https://sobherabor.ir/12233/%d9%81%db%8c%d8%b3-%d8%a8%d9%88%da%a9-%d8%ae%d9%88%d8%a8-%db%8c%d8%a7-%d8%a8%d8%af/#respond Mon, 13 Jan 2014 18:22:09 +0000 http://sobherabor.ir/?p=12233

شاید روزی که مارک زاکربرگ،موسس فیس‌بوک یا NSaآمریکا این صفحه مجازی یعنی فیس بوک را درست می‌کردند،فکرش را هم نمی‌کردند این پدیده مجازی آنقدر سر و صدا به پا کند.

نمی دانیم کدام را باور کنیم/ اندر حکایت های خوب و بدی فیس بوک

مرتضی کارآموزیان(کارشناس فضای مجازی و رسانه)
شاید روزی که مارک زاکربرگ،موسس فیس‌بوک یا NSaآمریکا این صفحه مجازی یعنی فیس بوک را درست می‌کردند،فکرش را هم نمی‌کردند این پدیده مجازی آنقدر سر و صدا به پا کند.این روزها فیس‌بوک مهمانان زیادی دارد.اعضای دولت در این صفحه مجازی حضور دارند و گزارش‌های روزانه خود را از طریق این  صفحه مجازی به گوش مردم می‌رسانند.اما نکته اصلی اینجاست که فیس‌بوک فیلتر است. طی آخرین اظهارنظرها علی جنتی،وزیر ارشاد در مورد فیلترینگ فیس‌بوک و رفع فیلتر از این مجازی خانه، گفته است:«از نظر من«فیس‌بوک» جزو مصادیق مجرمانه نیست و بسیاری از ارتباطات در آن سالم و درست است. شاید بحث فیس بوک از آنجایی پایش را در بین سیاسیون باز کرد که آقای هاشمی با افتخار از این سرویس جاسوسی به عنوان امری مبارک برای ایران نام برد، سرویسی که به گفته کارشناسان فضای مجازی برای براندازی کشورها و همچنین احاطه بر ملت ها و انجام انقلاب های گوناگون از آن نام می برند.

از سویی دیگر،«بحث اینکه عضویت در فیس‌بوک جزو مصادیق مجرمانه هست یا خیر،جای بحث دارد و ما تاکنون در کمیته‌ تعیین مصادیق مجرمانه جلسه‌ای برای رسیدگی به این موضوع تشکیل نداده‌ایم.اگر ما در جلسات این کمیته شرکت و موضوع را پیگیری کنیم،حتما این موضوع را مطرح می‌کنیم؛»وزیر ارشاد،در مورد حضور خود در فیس‌بوک گفته است:«من در فیس بوک عضو هستم،با داخل و خارج از کشور در ارتباط هستم و در این روزها نیز در مورد ایام عاشورا با یکدیگر صحبت می کنیم و از نظر من فیس بوک جزو مصادیق مجرمانه نیست.»
در مورد فیس‌بوک و لازمه وجود آن، دکتر عبدالرضا عزیزی،رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس می‌گوید:«فیس‌بوک،یک شبکه غربی است،اما ما طبق مواردی که در قانون اساسی آمده است و توسط مجلس تصویب شده و شورای نگهبان آن را تایید کرده است،عمل می‌کنیم.»
با تکنولوژی نمی‌توان مبارزه کرد
«با تکنولوژی و علم روز نمی‌توان مبارزه کرد،اما جاسوس‌های زیادی در فیس‌بوک حضور دارند.» این گفته‌های رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس است.عزیزی،تاکید می‌کند:«جاسوس‌های زیادی در فیس‌بوک وجود دارند که ممکن است دامن جوانان را بگیرند، اما عضویت در این محیط مجازی هم باید مدیریت شده باشد.جوانان از مقاصد دشمن خبر ندارند،باید افراد را آگاه کرد تا حساب شده در این صفحات حضور داشته باشند.»
از سویی دیگر،«فرهنگ ایران،با فرهنگ غرب متفاوت است و ممکن است یکسری اتفاقات که در این شبکه‌های مجازی به‌وجود می‌آید، برای ایرانی‌ها قابل‌قبول نباشد.»این نماینده مجلس نهم، می‌گوید:«خودش عضو (وایبر)هم هست،اما اینها فضایی است که هم نمی‌توان ندیده‌اش گرفت و هم نمی‌توان نسبت به عضویت افراد جامعه در آنها بی‌تفاوت ماند.»
در مورد پدیده جاسوسی در فیس‌بوک چندی پیش،ادوارد جوزف اسنودن افشاگر جاسوسی آمریکا و کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا،اعلام کرده بود: «سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا،برای ردیابی و جمع‌آوری اطلاعات وارد سرورهای شرکت‌های اینترنتی،از جمله گوگل، فیس‌بوک، اسکایپ، یوتیوپ شده‌اند و اقدام به جمع‌آوری اطلاعات شهروندان آمریکایی کرده‌اند.»
عضویت ۳۰ درصد از جوانان ایرانی در فیس‌بوک
دکتر مجید ابهری،رفتارشناس و آسیب‌شناس اجتماعی در مورد نقش فیس‌بوک، می‌گوید:«شبکه فیس‌بوک،توییتر و یوتیوپ از پیشگامان شبکه‌های اجتماعی هستند،که مثل بسیاری از ابزارهای دیگر فناوری بدون بسترسازی فکری و فرهنگی،وارد جامعه ایران شده‌اند.شبکه‌های اجتماعی درست مثل اسلحه هستند،که اگر دست دزد بیافتند،سرقت و قتل‌و‌غارت می‌کند. اگر دست سرباز باشد، از خاک و کشور و مردم دفاع می‌کند و اگر دست یک شکارچی باشد، مشخص است که اقدام به شکار می‌کند.»ابهری تاکید می‌کند:«شکارچیان فرهنگی در سامانه فیس‌بوک،اهداف خود را شکار کرده و جمع می‌کنند؛ اما ما باید هوشیار باشیم. ۳۰درصد جوانان ایرانی،عضو فیس‌بوک هستند و به‌علت اینکه اجازه عرضه تولیدات فکری خود را در آن پیدا کرده‌اند،دارای اعتماد به نفس و غرور خاصی شده‌اند.وقتی یک جوان تراوشات فکری و ذهنی خود را با بیش از ۱۰۰میلیون کاربر در سراسر جهان به اشتراک می‌گذارد و از آن سوی دنیا لایک(پسندیده‌شدن)را می‌گیرد، احساس غرور و شخصیت می‌کند. از این منظر، این شبکه‌ها مفید هستند.»
آموزش مهارت کاربردی به جوانان
از نگاه رفتارشناسی به‌جای فیلتر یا تخریب، ما باید به نوجوانان و جوانان آموزش دهیم؛ زیرا فیلتر هم دیگر کارساز نیست. چراکه با تلفن‌های همراه و وجود نرم‌افزارهایی مانند:وی چت، تانگو و امثال اینها دیگر فیلتر مفهوم ابزاری خود را از دست می‌دهد.» از سویی دیگر، «بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم،بعضی از دولتمردان دارای صفحه شخصی در فیس‌بوک شدند،این رفتار برای جوانان یک الگوی اساسی است،اما برای بعضی این سوال پیش آمده است،اگر فیس‌بوک بد است،پس چرا وزرا در آن عضو هستند؟ و اگر خوب است،چرا ما نباید در آن عضو باشیم؟نکته مهم در اینجاست که ممکن است ۱۰درصد از کاربران فیس‌بوک استفاده غیرمجاز و غیراخلاقی از آن انجام دهند،اما بقیه هدفی دیگر را دنبال می‌کنند.در یک پایش میدانی در بین ۲۶۵۰ جوان بین ۱۷ تا ۲۶ سال، هشتاد درصد از آنها حضور در فیس‌بوک را فقط به‌عنوان سرگرمی و گذرانیدن وقت اعلام کرده‌اند.۱۰درصد برای پیدا کردن دوست در کشورهای دیگر،پنج درصد استفاده‌های علمی و فرهنگی و پنج درصد استفاده از فیس‌بوک را به‌عنوان ایجاد رابطه با جنس مخالف انتخاب کرده‌اند.بنابراین باید آموزش‌های مهارت کاربردی به جوانان داده شود.»
متاسفانه اعضای دولت از فیلترینگ فیس‌بوک گذشتند
اما فیس‌بوک در ایران فیلتر است.حتی چندی پیش،وزیر ارشاد از فیلترینگ این شبکه مجازی اظهار بی‌اطلاعی کرده بود و پرسیده بود:«مگر در حال حاضر دسترسی به فیس‌بوک راحت نیست؟»و اعلام کرده بود:«نه‌تنها فیس بوک بلکه سایر شبکه‌های اجتماعی نیز قابل دسترسی شوند و قید غیرقانونی برای دسترسی به آنها برداشته شود و افراد راحت‌تر به این سایت‌ها دسترسی داشته باشند.» درباره موارد قانونی ورود به شبکه‌های اجتماعی فیلتر شده، علی نجفی توانا، استاد دانشگاه می‌گوید: با تصویب قانون جرایم رایانه‌ای در سال ۱۳۸۸،دسترسی به برخی سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی جرم تلقی شد،

وی گفت: در هیچ یک از قوانین موضوع ورود به سایت‌ها یا عضویت در سایت‌های مختلف مانند فیس‌بوک،توییتر و امثال آنها جرم تلقی نمی‌شود و برای آن مجازاتی پیش‌بینی نشده است، اما پس از تصویب قانون جرایم رایانه‌ای در سال ۱۳۸۸، قانونگذار دسترسی به برخی سایت‌ها با استفاده از اقداماتی که موجب شکست فیلتر انجام شده توسط نهادهای ذی‌ربط شود را جرم تلقی می‌کند.وی با استناد به مواد ۱، ۲۱، ۲۲ و بند پ ماده ۲۵ قانون جرایم رایانه‌ای، ادامه داد: ضوابط موجود در این زمینه مجموعا استفاده از فیلترشکن را به‌نوعی ورود غیرمجاز با استفاده از شکست حریم تعیین شده توسط مراجع ذی‌ربط، قابل کیفر دانسته است.
فیس‌بوک هم تهدید است هم فرصت
تاکنون بسیاری از مسئولان موافقت و مخالفت خود را در زمینه رفع فیلتر از فیس‌بوک بیان کرده‌اند. سرازیر شدن یکباره اعضای هیات دولت به استفاده از شبکه‌های اجتماعی فیلتر شده و انتشار گزارش روزانه آنها از مجموع فعالیت‌شان در این شبکه‌ها باعث شده که بسیاری از کاربران سر دوراهی قرار بگیرند و این سوال را بپرسند که اگر عضویت در شبکه‌های اجتماعی ممنوع و استفاده از فیلترشکن‌ها نیز براساس قانون جرایم رایانه ای جرم است، پس چگونه مردان دولتی به‌راحتی در این شبکه‌ها عضو و به فعالیت مشغول هستند. این ابهامات باعث شد که حتی محمود واعظی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات چندی پیش از تشکیل کارگروه ویژه در دولت برای بررسی رفع فیلترینگ فیس‌بوک خبر بدهد.
از سویی دیگر،احمدرضا رادان،جانشین فرمانده نیروی انتظامی،در مورد شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس‌بوک گفته بود:این گونه امکانات و صفحات در فضای مجازی هم تهدید است و هم فرصت.اینگونه امکانات در فضای مجازی لبه تیزی هستند که اگر خوب استفاده شوند، می‌تواند فرصت باشد و البته نیاز به دستورالعمل و راهکارهایی دارد که هنوز تعریف نشده است.

این حکایت فیس‌بوک است. شبکه‌ای جهانی که سازمان های جاسوسی آمریکا، در ۴فوریه ۲۰۰۴ تاسیسش کردند تا دنیای ارتباطات را گسترش دهد.اما هنوز نمی‌توان به این سوال پاسخ داد که استفاده از این شبکه مجازی خوب است یا خیر؟رفع فیلتر شود یا نشود و حکایت همچنان باقیست،ولی چیزی که نباید فراموش کرد این است که دشمن همیشه در کمین و سعی می کند مقاصد خود را از طریق تکنولوژی های نو و افراد ناآگاه به دست آورد. مراقب باشیم.

]]>
https://sobherabor.ir/12233/%d9%81%db%8c%d8%b3-%d8%a8%d9%88%da%a9-%d8%ae%d9%88%d8%a8-%db%8c%d8%a7-%d8%a8%d8%af/feed/ 0
اثرات مخرب برنامه های ماهواره ای، گناه را امری عادی جلوه می کند https://sobherabor.ir/12207/%d8%a7%d8%ab%d8%b1%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d8%ae%d8%b1%d8%a8-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%87%d8%a7%d9%8a-%d9%85%d8%a7%d9%87%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%d9%8a%d8%8c-%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87/ https://sobherabor.ir/12207/%d8%a7%d8%ab%d8%b1%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d8%ae%d8%b1%d8%a8-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%87%d8%a7%d9%8a-%d9%85%d8%a7%d9%87%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%d9%8a%d8%8c-%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87/#respond Mon, 13 Jan 2014 04:21:51 +0000 http://sobherabor.ir/?p=12207 به گزارش ” صبح رابر“پیشرفت تکنولوژی و فناوری اطلاعات و همچنین تولیدات صوتی و تصویری و ارسال ماهواره ها در مدار زمین و تسهیل دسترسی به اطلاعات درربع قرن اخیر در ماهیت تهدیدات نظام جمهوری اسلامی تغییر اساسی پیدا شده است نوع تهدیدات از سخت به نرم تبدیل یافته است .
در عرصه رسانه ای یکی از فناوریهایی که توانسته است جامعه ایران را دستخوش تغییرات فرهنگی دهد شبکه های ماهواره ای می باشد که غالبا بمنظور استحاله فرهنگی اجتماعی جوامع و خصوصا جوامع اسلامی می باشد

برنامه‌ریزی جهان غرب در جهت هویت زدایی، دین زدایی، خانواده‌‌ستیزی و خانواده گریزی است و بر اساس این محورها به تولید فیلم و برنامه‌ می‌پردازد. نگاه اساسی فیلم‌هایی که توسط رسانه‌های غربی تولید و از طریق ماهواره به طور رایگان در اختیار خانواده‌ها قرار می‌گیرد

آنها در پی تغییر آداب رسوم، اعتقادات و روش‌های زندگی در میان مردم (بخصوص بانوان) هستند.ارتباط‌های جنسی آزاد بین دختر و پسر قبل از ازدواج، از بین بردن حریم بین محرم و نامحرم، داشتن فرزند نامشروع که امری طبیعی تلقی می‌شود، داشتن دوست‌های مرد با داشتن همسر، ترویج اشرافی‌گری، ترویج چشم و هم‌چشمی، ترویج گذراندن وقت به خودآرایی و پایبند بودن به مد روز به‌شکل افراطی، برگزاری مهمانی‌های آن‌چنانی و از همه مهم‌تر، پایبند نبودن به اصول زندگی مشترک و طلاق‌های بی‌شمار بر اثر آشنایی با جنس مخالفِ دیگر و اعتنا نکردن به وضعیت کودکان، همه و همه حکایت از این دارد که استعمار نوین با روش جنگ نرم به مبارزه با فرهنگ و تمدنِ چندهزارساله‌ ایرانیان آمده و ابتدا هسته‌ اجتماع، یعنی خانواده و بعد، شخصیت زنان را که قلب این خانواده‌ها هستند، نشانه گرفته است.تأثیر برنامه‌های ماهواره بر فرهنگ خانواده‌ها ناشی از قدرت نفوذ و تأثیرگذاری رسانه در جامعه است.رسانه‌های دیداری و شنیداری بخشی از منش و اخلاق افراد جامعه را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند.اگر خانواده‌ها به صورت مداوم و مستمر مخاطب برنامه‌های ماهواره باشند، قطعاً تأثیر بسیار عمیقی بر آنها خواهد گذاشت، بویژه دختر و پسر جوانی که آمادگی پذیرش افکار مختلف را دارند. امام رضا علیه السلام می فرماید: «آن کسی که گناه را نشر دهد، رانده است و آن کس که گناه را پنهان می دارد، مشمول آمرزش الهی است».شبکه های ماهواره ای در قالب میان برنامه ها و آگهی ها، مظاهر ضداخلاقی را تبلیغ می کنند و این رسانه، همچون دیگر ابزار بشری می تواند به آرمان های تعالی بخش انسان ها و جوامع خدمت یا خیانت کند که در حال حاضر، بیشترین خدمت ماهواره در ایجاد و رواج فسا د و فحشا در میان جوانان است.

قرآن کریم درباره خطر اشاعه زشتی ها در جامعه اسلامی هشدار می دهد و می فرماید:

إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَهِ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.

(نور: ۱۹) کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است و خداوند می داند و شما نمی  دانید.

یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس والحجاره(تحریم :۶)(ای کسانی که ایمان آورده اید خود وخانواده خویش را از آتشی که هیزم آنها انسانها وسنگهاست نگه دارید)

حضرت پیامبر  گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چه زیبا فرموده است:

«کیف بکم اذا رأیتم المنکر معروفا»«چه می شود شما را، آن گاه که ناپسند را پسندیده می شمارید و بد را خوب می بینید»

ازنظرات مراجع:استفاده از برنامه‏ هاى مفید و مشروع (مانند برنامه‏ هاى علمى و قرآنى) هر چند فى نفسه مانعى ندارد؛ ولى با توجه به اینکه برنامه‏ هایى که از طریق این دستگاه پخش می ‏شود غالباً در بردارنده آموزش افکار گمراه کننده و تحریف حقایق و برنامه‏ هاى لهو و فساد هستند، استفاده از ماهواره جایز نیست. آیت اللّه مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۱۶۰۹ و ۸۲۹

ماهواره، یکی از رسانه های قدرتمند ارتباط جمعی به شمار می آید . این ابزار، به دلیل ویژگی‌های منحصر به فرد خود، قادر است پیام‌های تصویری را به دورترین نقاط منتقل کند و تعداد بی‌شماری از افراد را در سراسر دنیا مورد خطاب قرار دهد. همچنین ماهواره می تواند در هشیار کردن، اطلاع‌رسانی و درحوزه پژوهش، سیاست و … نقش مهمی داشته باشد؛

امّاماهواره برنامه های تخریبی و نابهنجاری نیز دارد؛ تا جایی که برخی از جامعه شناسان و کارشناسان فرهنگی را برآن داشته تا برای مصونیت جامعه انسانی، بویژه نهاد خانواده چاره اندیشی کنند. بدین ترتیب، تاثیر برنامه‌های این ابزار قدرتمند برافکار عمومی و عملکرد آن را بویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری نباید از نظر دور داشت.گذراندن وقت بیش‌تر برای تماشای ماهواره، نشان دهنده علاقه کمتر به مطالعه است و به احتمال زیاد، فرد را تنبل و از نظر روانی، منفعل بار می آورد، فعالیت ذهنی را کند و روح انسان را مسخ می کند. ماهواره، مبلّغ پرخاش‌گری و ستیزه‌جویی است و گاه انسان را به ترس از خشونت واقعی مبتلا می سازد؛ بدین معنا که فرد از جنگ و مبارزه واقعی می‌هراسد.
تماشای تصویرها و فیلمهای مبتذل، کم کم انسان را معتاد میکند؛ به گونه ای که اگر فرد روزی به سراغ ماهواره و عکس‌های مبتذل آن نرود، در زندگی خود احساس کمبود می‌کند و حالت کسالت به او دست میدهد. تماشای صحنه‌های مبتذل، ذهن و اندیشه انسان را تسخیر میکند. فردی که خود را به دیدن اینگونه تصویرها عادت داده است، به کار و فعالیت سازنده اقتصادی بی‌رغبت میشود.

بزرگترین سرمایه جامعه مورد هدف قرار داده اند. به عنوان مثال برخی از شبکه ها با پخش فیلم و سریال های شبانه روزی اهداف زیر را دنبال می کنند:.

۱- بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین۲- ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن به همسروالبته شوهر به زن

۳- ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار سنتی خانواده و مورد تهدید قرار دادن ارزش های اخلاقی و اجتماعی خانواده ها۴ – عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج تا حد باردار شدن دختر خانواده

۵- تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم۶- عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران قبل از ازدواج به عنوان راه حلی طبیعی برای رفع دلهره های احتمالی در روابط جنسی دختر و پسر

۷- هویت زدایی ازمفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و مؤثر۸ – ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج ( جالب است بدانیم این مفهوم سالهاست در برخی تولیدات روتین تلویزیونی خودمان هم تبلیغ می شود).

۹- ترویج فمینیسم و کم رنگ کردن نقش مرد در جامعه در حد کسی که تنها جهت رفع نیازهای جنسی زن خلق شده است!

۱۰- مخدوش نمودن رابطه فرزندان پسر و دختر در خانواده۱۱ – افزایش تأثیرپذیری جنسی وخشونت درجوانان ونوجوانان بخصوص از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص۱۲- پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان۱۳- بی تفاوت بار آوردن نسل جوان نسبت به مسائل جامعه ۱۴- تضعیف اعتقادات مذهبی و دینی مخاطبان

۱۵- القای تفکر جهانی زیستن و در رأس آن رواج پوچ گرایی خلقت انسان۱۶- از بین بردن قدرت تفکر و تعمق نسبت به مسایل سیاسی،اجتماعی،اعتقادی و… ۱۷- در موضع انفعال قراردادن مخاطبین وسلب اختیار از آنان در رابطه با تصمیم گیری

۱۸- القاء خواسته های گردانندگان شبکه ها به بیننده و ایجاد شکاف میان مردم وحاکمیت وتغییر ماهیت و افکار عمومی با تبلیغات مورد نظر۱۹- از بین بردن حجاب های اخلاقی و دینی در میان خانواده ها و نسل جوان

۲۰- ترویج خشونت وبی بند و باری و مسایل جنسی۲۱- ازبین بردن حجب وحیا میان خانواده ها(درگذشته کودکان ونوجوانان درباره مسایل جنسی، پول، خشونت، بیماری،مرگ و… لب فرو می بستند ،اما به تدریج این نوع راز داری ها به فراموشی سپرده شد.)۲۲-  ترویج مد گرایی و ارائه مدهای آرایشی و پوششی نا بهنجار۲۳- بزرگ نمایی نقاط ضعف و بی اهمیت جلوه دادن نقاط قوت کشورهای مورد نظرهجوم رسانه ای۲۴- گسترش فرهنگ مصرف و عدم تمایل به اقدامات خلاقانه و ….

۲۵- تلاش برای خلق هیجانات کاذب و خلق آرمان های عوام فریبانه۲۶- افزایش جرایم توسط نمایش تصاویر خشونت بار و نزاع و کشتار۲۷- ارائه اخبار و اطلاعات ناروا و تحریف اخبار و شایعه پراکنی۲۸ – تهی نمودن زبان و ادبیات ملی از زیبایی های خاص خود۲۹- تغییر و تخریب معانی و مفاهیمی همچون آزادی عقیده، آزادی بیان، حقوق بشر و …۳۰- تلاش در جهت ترویج فرهنگ برهنگی۳۱- آموزش و جذاب جلوه دادن تفریحات ناسالم برای جوانان۳۲- پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان

-آسیب های اجتماعی این پدیده در سطح جامعه

برنامه های ماهواره ای با عادی جلوه دادن روابط زنان و مردان، سعی در تغییر الگوهای رفتاری بر مبنای اخلاق و دین در میان جوامع هدف دارند.
این برنامه ها از مفاهیمی چون خانواده و تعهد، تقدس زدایی می کنند و گناه را امری عادی جلوه می کنند.یکی از پیامدهای اجتماعی ورود مار خوش خط و خالی به نام ماهواره در منازل قبح زدایی از روابط غیر شرعی میان زنان و مردان در سطح جامعه است

افزایش روابط خارج از بنیان خانواده نیز خود باعث کاهش ازدواج در جامعه و افزایش سن ازدواج می شود. یکی دیگر از مولفه های برنامه های ماهواره ای، رواج مد و پوشش های نامناسب است. بد پوششی و استفاده ابزاری از زنان در برنامه های ماهواره ای موج می زند. برنامه سازان بیگانه سعی در القای پوشش و مدهایی دارد که مردم عادی کشورهای خودشان در کوچه و خیابان هیچ گاه از چنین ظواهری استفاده نمی کنند و چنین پوشش و آرایش هایی تنها مربوط به سالن های مد و خوانندگان و هنرپیشگان شان است.
کشورهای غربی با ساخت چنین برنامه هایی می خواهند تصویری ساختگی از غرب و مردم آن به خورد جهانیان دهند تا از این طریق مردم کشورهای هدف را از مسائل بنیادین و اساسی زندگی دور کنند و به سمت سطحی گرایی و مد پرستی سوق دهند.

سریال‌های ماهواره‌ای عاملی در تحول بسیاری ازخانواده‌های ایرانی می باشد : زمانی که اعضای خانواده ساعت‌ها به مشاهده برنامه‌های مختلف ماهواره از جمله سریال‌های خانوادگی می‌پردازند،‌ رعایت بسیاری ازارزش‌ها از جمله حریم میان زن و مرد برای آنها کمرنگ می‌شود؛ هم‌اکنون دختران وپسران جوان تحت تأثیر شبکه‌های ماهواره‌ای خیلی راحت با یکدیگر ارتباط برقرارمی‌کنند، به گونه‌ای که شاهد افزایش ارتباطات نامشروع خانوادگی هستیم و ارزش‌های خانوادگی که در پناه آن ارتباطات میان زن و مرد نامحرم محدود می‌شد، کنار گذاشته شده است.
وبا توجه به اینکه نخستین پایه‌های تربیتی یک جامعه در خانواده شکل می‌گیرد، وقتی نخستین نهاد تربیتی جامعه دچار تحول شد، تبعات منفی بسیاری را با خود به همراه خواهد داشت؛ تشکیل خانواده و زندگی زن و مرد در کنار هم بدون ازدواج یکی ازآسیب‌های شبکه‌های ماهواره‌ای در جامعه است.

 

]]>
https://sobherabor.ir/12207/%d8%a7%d8%ab%d8%b1%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d8%ae%d8%b1%d8%a8-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%87%d8%a7%d9%8a-%d9%85%d8%a7%d9%87%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%d9%8a%d8%8c-%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87/feed/ 0
فتنه ۸۸ کاتالیزور عبور از پیچ تاریخی https://sobherabor.ir/11570/%d9%81%d8%aa%d9%86%d9%87-88-%da%a9%d8%a7%d8%aa%d8%a7%d9%84%db%8c%d8%b2%d9%88%d8%b1-%d8%b9%d8%a8%d9%88%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d9%be%db%8c%da%86-%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%ae%db%8c/ https://sobherabor.ir/11570/%d9%81%d8%aa%d9%86%d9%87-88-%da%a9%d8%a7%d8%aa%d8%a7%d9%84%db%8c%d8%b2%d9%88%d8%b1-%d8%b9%d8%a8%d9%88%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d9%be%db%8c%da%86-%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%ae%db%8c/#respond Sun, 29 Dec 2013 06:23:45 +0000 http://sobherabor.ir/?p=11570 دی ۸۸ هویت نظام را بار دیگر پس از ۳۳ سال به رأی گذاشت و لبیک‌گویان این سیل جمعیت بود که نظام جمهوری اسلامی را افتخار خود می‌دانست و جهان را در تحیری بس عظیم فرو برد.

فرهاد نظریان سامانی در یادداشتی در باب فتنه ۸۸ چنین نوشت: قطار انقلاب آهسته و پیوسته روزهای تاریخی خود را طی کرده است و صدای همراهی و همدلی همراهان خود را بیش از پیش انبوه ساخته و در مسیر خود پهنایی به وسعت تمام جهان فراهم کرده است.

انقلاب ‌ اسلامی ایران در موازات حرکت خود دو نیروی بازدارنده را به وفور احساس کرده است. نیروی خارجی‌ای که از روزهای نخستین از سوی ابرقدرت‌های جهان در پی شکست اسلام سیاسی به‌وجود آمده از این انقلاب بوده است چراکه برای آنها راه پیمودن آینده با وجود چنین نیروی خطرناکی در جهان، بسیار پر فراز و نشیب و گاهی ناممکن تلقی می‌شده است و نیرویی که مانند مارِ در آستین پرورش یافته از ازل با حبِ جاه و مقام و منفعت‌طلبی و سود شخصی به انقلاب نگریسته و آنجا که قدری منافع خود را در خطر دیده است، دست از عناد بر‌نداشته و گاهی راه ابرقدرتان را در داخل پیگیری کرده است و در پایان از قطار وسیع انقلاب پیاده شده است. در گوشه‌هایی از تاریخ پرحکایت انقلاب اسلامی، دستان معاندین داخل چه از روی ساده‌لوحی و چه از عمد در دستان اپوزیسیون خارجی گره خورده است و بی‌تابانه درصدد به نفس نفس انداختن جان انقلاب بوده‌اند اما تاریخ گواه است که هیچ‌گاه نه در جنگ تحمیلی که انقلاب ما طفلی نوپا بود و شاید راست ایستادن را هنوز به آن معنای واقعی احساس نکرده بود و نه در تحریم‌ها و فتنه‌ها، زمین خوردن را احساس نکرده بلکه این تجربه برافراشتن بود که ماحصل تمام دشمنی‌های روا شده به انقلاب شد. فتنه ۸۸ چونان بزنگاه‌های تاریخی انقلاب، امتحانی وسیع برای خواص مدعی انقلاب شد؛ خواصی که خود را از ریشه نظام می‌دانستند و نظام را بالاتر از کشور تلقی می‌کردند. ولی در پایان، آنها نیز از قطار انقلاب پس زده شدند و در پهنه تاریخ انقلاب همچون بنی‌صدرهای خائن، جایگاهی را به خود اختصاص دادند.

شاید این اضمحلال در حرکت انقلابیِ برخی خواص همچون سران فتنه را از تعریف نادرست آنها از انقلابی دانست که اسلام را در کنه خود فریاد می‌کشد. این تعریف نادرست، آنها را همچون دیگرانِ تاریخ به عنوان مهره‌های بازی در میدان عناد غرب علیه ایران تعریف کرد و خصمانه‌ترین خوی حیوانی را در وجود انسان پدید آورد و راهِ- شاید ناخواسته- سران فتنه را با واکنش ملت عظیم و غیوری مواجه ساخت که جانانه در طول انقلاب بر خواص نظام خود سبقت گرفته‌اند و راه ولایت فقیه را تنها راه تمسک می‌دانسته و به غیر از این راه، راهی را نشناخته‌اند. ۹ دی ۸۸ دادگاه علنی‌ای بود برای رسوایی سران فتنه‌ای که ۹ ماه نظام را در سراشیبی آشفتگی قرار داده بودند بدون آنکه لحظه‌ای تردید در افکار و تصمیمات خود داشته باشند. مذهب هم به سادگی آب خوردن از دل و افکار آنها رخت بربست و عاشورای حسینی را نیز فدای حب قدرت خود کردند و حمایت‌های بی‌بدیل دشمنان خارجی نظام را نیز هر روز به انحای مختلف دریافت کردند ولی حتی حاضر به تفسیر آن نشدند، بلکه غوغاسالاری خود را روزافزون کردند. مفسد‌فی‌الارض شاید کمترین واژه بی‌وزنی باشد که بتوان بر سران فتنه نهاد چراکه فساد را به سوی محاربه پیش برده و ظلم عظیمی بر پیکره نظام مقدس جمهوری اسلامی روا داشته‌اند.

۹دی ۸۸ هویت نظام را بار دیگر پس از ۳۳ سال به رأی گذاشت و لبیک‌گویان این سیل جمعیت بود که نظام جمهوری اسلامی را افتخار خود می‌دانست و جهان را در تحیری بس عظیم فرو برد.

نظام در سال۸۸ خود را در پوشش بصیرت عوام، مستحکم کرد و امنیت از داخل و خارج برای ایران، ارمغان فتنه این سال بود. امروز در پیچ بزرگ تاریخی قرار داریم نه از آن جهت که دشمنی ما را تهدید می‌کند بلکه از آن جهت که آخرین گام‌های خود را برای رسیدن به آرمان بزرگ انقلاب و امام راحل(ره) که همان انتقال و اشاعه تفکر ناب انقلاب اسلامی در سراسر جهان می‌باشد، برمی‌داریم که نیروی پر قوت گذر از این پیچ تاریخی را می‌طلبد و اگر قدرت درونزایی در ورای این تفکر عبور نباشد، تأخیر در رسیدن چنین آرزویی برای مهیا کردن زمین برای تشکیل حکومت جهانی، بسیار هویدا خواهد بود. به زعم نگارنده، فتنه‌هایی از این دست شاید در ظاهر خود ضربه‌ای به پیکره نظام وارد آورند ولی تجربه‌ای بس عظیم را نصیب نظام می‌نمایند و از آن مهم‌تر قشر عظیمی از ملت را بیش از پیش، همراه و همدل نظام می‌کنند و سطوح درک و شعور ملت را از وقایع پیش رو بالاتر می‌برند. به واقع به جرئت می‌توان گفت دیگر توطئه‌ای از این دست جهت رسیدن به مقصود برای غرب ناممکن است و با وجود ملتی بصیر و هزینه هنگفت این فتنه برای غرب و رسوایی عظیم دستگاه‌های جاسوسی غرب، فکر حربه‌ای دیگر برای ضربه به نظام، در حد محال تخمین زده می‌شود ولی این نکته نباید سطوح هوشیاری را پایین آورد بلکه این سطوح بالای هوشیاری است که چنین پیش‌بینی را نتیجه می‌دهد.

انتهای پیام/

]]>
https://sobherabor.ir/11570/%d9%81%d8%aa%d9%86%d9%87-88-%da%a9%d8%a7%d8%aa%d8%a7%d9%84%db%8c%d8%b2%d9%88%d8%b1-%d8%b9%d8%a8%d9%88%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d9%be%db%8c%da%86-%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%ae%db%8c/feed/ 0