برگه 1443 – پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر https://sobherabor.ir/page/1443/ پایگاه اطلاع رسانی Sat, 13 Jul 2013 04:29:35 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.3.3 ۷ میوه خشک برای درمان ۷ بیماری! https://sobherabor.ir/4171/7-%d9%85%db%8c%d9%88%d9%87-%d8%ae%d8%b4%da%a9-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%db%b7-%d8%a8%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%b1%db%8c/ https://sobherabor.ir/4171/7-%d9%85%db%8c%d9%88%d9%87-%d8%ae%d8%b4%da%a9-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%db%b7-%d8%a8%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%b1%db%8c/#respond Fri, 12 Jul 2013 07:28:58 +0000 http://sobherabor.ir/?p=4171 خستگی، تمایل فرد به مصرف تنقلات شیرین را بالا می برد.

 

به گزارش “صبح رابر” بسیاری از مردم تلاش می کنند برای حفظ سلامت و پیشگیری از بیماری های مختلف و کاهش وزن از غذاهای سالم استفاده کنند، از این رو در رژیم غذایی خود موادمعدنی، چربی های سالم، پروتئین، کربوهیدرات و میوه خشک که ارزش غذایی بالایی دارد، لحاظ می کنند.

برای آشنایی بیشتر با خواص میوه های خشک، در این مطلب به چند میوه خشک که در بهبود برخی از ناراحتی های جسمی موثر است، اشاره شده است.

پوکی استخوان؛ کشمش

کشمش یکی از منابع غنی بور (نوعی ماده معدنی) است که میزان تحلیل استخوان را در زنان یائسه کاهش می دهد.

خستگی مفرط؛ خرما

خستگی، تمایل فرد به مصرف تنقلات شیرین را بالا می برد. خرما نسبتاً شاخص گلایسمی پایینی دارد و باعث رها شدن تدریجی قند در بدن می شود. از این رو، میزان انرژی را ثابت نگه می دارد و جایگزین خوبی برای تنقلات شیرین به حساب می آید.

نقرس؛ گیلاس خشک

آنتوسیانین موجود در گیلاس به خصوص گیلاس ترش برای بهبود بیماری های متعدد مربوط به التهاب از جمله آرتریت، نقرس و درد عضله پس از ورزش، مفید است. مصرف نیم پیمانه گیلاس روزی ۲ بار توصیه شده است.

فشارخون بالا؛ زردآلو خشک

این میوه نسبت به موز، ۳ برابر پتاسیم بیشتری دارد. نتایج بررسی های اخیر نشان می دهد، مصرف کافی پتاسیم از بدن در برابر فشارخون بالا و بیماری های قلبی محافظت می کند.

عفونت مثانه؛ زغال اخته خشک

۲۰ درصد زنان از مشکل مستمر عفونت مثانه رنج می برند، اگر شما هم مستعد به این ناراحتی هستید، زغال اخته خشک مصرف کنید. در نتایج بررسی که محققان آمریکایی انجام دادند، مشخص شد مصرف ۴۳ گرم زغال اخته خشک عفونت را در نمونه های ادرار زنان کاهش می دهد.

یبوست؛ آلو خشک

مصرف روزانه ۶ عدد آلوی خشک یبوست را درمان می کند. آلو غنی از سوربیتول است که به دفع کمک می کند.

کم خونی؛ انجیر

مصرف ۴عدد انجیر خشک در روز یک چهارم نیاز روزانه آهن بدن را تامین می کند. بهتر است انجیر را همراه با آب پرتقال مصرف کنید. ویتامین C به جذب آهن از منابع گیاهی کمک می کند.

منبع :افکارنیوز

]]>
https://sobherabor.ir/4171/7-%d9%85%db%8c%d9%88%d9%87-%d8%ae%d8%b4%da%a9-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%db%b7-%d8%a8%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%b1%db%8c/feed/ 0
سبک زندگی اسلامی در جامعه همه آحاد جامعه باید با قرآن ارتباط برقرار کنند https://sobherabor.ir/4153/%d8%b3%d8%a8%da%a9-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d9%87%d9%85%d9%87-%d8%a2%d8%ad%d8%a7%d8%af-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9/ https://sobherabor.ir/4153/%d8%b3%d8%a8%da%a9-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d9%87%d9%85%d9%87-%d8%a2%d8%ad%d8%a7%d8%af-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9/#respond Thu, 11 Jul 2013 10:41:29 +0000 http://sobherabor.ir/?p=4153
همزمان با اولین روز از ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن، عصر امروز(چهارشنبه) به مدت بیش از سه و نیم ساعت محفل انس با قرآن در حضور حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد.
ضرورت حاکم شدن هدایت قرآنی و سبک زندگی اسلامی در جامعه/ همه آحاد جامعه باید با قرآن ارتباط برقرار کنند

به گزارش “صبح رابر” به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، در این محفل نورانی که آکنده از عطر و معنویت قرآن بود، حافظان، قاریان و اساتید قرآنی، آیاتی از کلام الله مجید را تلاوت کردند و گروههای جمع خوانی نیز در فضیلت رمضان کریم، به مدح و ثنای پروردگار پرداختند.

رهبر انقلاب اسلامی در سخنانی در این مراسم تلاوت و تجوید و حفظ قرآن را مقدمه رسیدن به جامعه قرآنی مطلوب دانستند و تأکید کردند: باید در جامعه اسلامی هدایت قرآنی و سبک زندگی اسلامی حاکم باشد.

حضرت آیت الله خامنه ای قرائت و حفظ قرآن را زمینه ساز فهم قرآن و تخلق به اخلاق قرآنی دانستند و افزودند: باید فرهنگ جامعه اسلامی منطبق با اخلاق قرآنی و دستورات معصومین (علیهم السلام) باشد.

ایشان با اشاره به برخی تلاشها برای متأثر کردن فرهنگ و سبک زندگی و روابط اجتماعی جامعه از فرهنگ غربی خاطرنشان کردند: تبعیت اکثریت مردم دنیا از فرهنگ غرب ملاک و دلیلی برای تبعیت از این فرهنگ در جامعه اسلامی نیست.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: در جامعه اسلامی بایستی هدایت و معیارهای قرآنی مورد تبعیت قرار گیرند.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: دین، عقل سلیم و گفتار معصومین (علیهم السلام) معیارهای قرآنی هستند که باید در جامعه اسلامی ملاک پیروی و تبعیت باشند.

ایشان با اظهار خرسندی از توجه بیش از پیش جوانان و علاقمندی آنان به قرآن و تلاوت و حفظ آن خاطرنشان کردند: همه آحاد جامعه باید با قرآن ارتباط برقرار کنند زیرا قرائت و فهم قرآن مقدمه تدبر در آن است.

کد مطلب: ۲۹۸۴۷۱
]]>
https://sobherabor.ir/4153/%d8%b3%d8%a8%da%a9-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d9%87%d9%85%d9%87-%d8%a2%d8%ad%d8%a7%d8%af-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9/feed/ 0
مادر شهیدی که همسر و خواهر شهید هم است https://sobherabor.ir/4147/%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1-%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%87-%d9%87%d9%85%d8%b3%d8%b1-%d9%88-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%87%d8%b1-%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d9%87%d9%85-%d8%a7%d8%b3%d8%aa/ https://sobherabor.ir/4147/%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1-%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%87-%d9%87%d9%85%d8%b3%d8%b1-%d9%88-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%87%d8%b1-%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d9%87%d9%85-%d8%a7%d8%b3%d8%aa/#respond Thu, 11 Jul 2013 10:21:30 +0000 http://sobherabor.ir/?p=4147 شاید شما کمتر از زنانی شنیده باشید که هم مادر، هم همسر و هم خواهر شهید باشند. اما فاطمه جلالی جز معدود شیرزنانی است که همسر شهید خداکرم سلیمانی ،مادر شهیدمحمود سلیمانی و خواهر شهید محمود سلیمانی است.

به گزارش”صبح رابر”، شهر رابر را خیلی ها به نام حاج قاسم سلیمانی می شناسند اما این شهر ستارگان دیگری دارد که سردار نیز به آنها عرض ارادت دارد. فاطمه جلالی مادر، همسر و خواهر شهید یکی از این ستارگان پرفروغ آسمان استان است. وقتی درب خانه شهید را زدیم خانم جلالی با استقبالی گرم ما را به داخل دعوت کرد. خانه ای پر از خاطره که ثمره ۲۷ سال زندگی مشترک با شهید خداکرم سلیمانی تقدیم شهید محمود سلیمانی بود.

خانم جلالی که خواهر شهید محمود سلیمانی نیز هست در گفتگوی صمیمانه از عشق شهدا به امام راحل (ره) سخن گفت و  گفت : همسر شهیدم توصیه می کرد دست در دست هم داده تا که ریشه ابرقدرتها وجنایتکاران شرق وغرب را از بیخ وبن درآورده وبا پیروی از ولایت فقیه ادامه دهنده راه شهیدان به خون خفته ایران باشید.

خانم جلالی از نحوه شهادت برادر، همسر و فرزندتان بگویید؟
ابتدا برادرم محمود در سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس به شهادت رسید ودر سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۳ در منطقه عملیاتی مهران پسرم شهید شد وسپس همسرم هم در سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۱ درمنطقه مهران ودر همان محل شهادت پسرم ودر سن ۵۲ سالگی از ناحیه سر وپهلو هدف گلوله دژخیمان قرار گرفت وبه شهادت رسید .
مهمترین خصوصیات این شهدا چه بود؟
همسر شهیدم ایشان به معنای واقعی یک فرشته بود ، یک انسان باایمان وپرهیزگار بود ، صداقت ایشان زبانزد عام وخاص بود ، نماز اول وقتش ترک نمی شد ، گذشت وایثار داشت ، صبور وخوش رو وخوش برخورد بود ، به اقوام وخویشان سرمی زد واز احوال آنها با خبر بود ، به فقرا کمک می کرد ، به همسایگان توجه خاص داشت ، امام عزیز وراحل را خیلی دوست داشت ، در تربیت فرزندان کوشا بود ، به نیازها وخواسته های فرزندانش توجه داشت ، همیشه فرزندانش را به تحصیل علم واز طرفی به نماز اول وقت توصیه می کرد ، زیر بار زور وظلم نمی رفت، آزاده مرد بود ودلی رئوف ومهربان داشت .
درصورت امکان ماجرای شفای شهید خداکرم سلیمانی را برایمان بازگو نمایید.
شهید خداکرم قبل از انقلاب به مدت هفت سال بیمار شد وبیماری او آنقدر سخت بود که همه اقوام وهمسایگان امیدی به زنده ماندن ایشان نداشتند ، ودکترها هم از علاج او ناتوان بودند وهر روز حالش بدتر می شد ، ولی شهید امیدوار بود وخدا را شکر می کرد وبه اهل بیت متوسل می شد ویاس وناامیدی در اوراه پیدا نمی کرد، یک شب طبق روال وضو می گیرد ومی خوابد در عالم خواب یک بزرگواری را که لباس سفید پوشیده می بیند که بالای سرش ایستاده ومی گوید فلانی بلند شو ، خداکرم می گوید نمی توانم، من بیمار هستم وتوان برخاستن ندارم ، باردیگر تکرار میکند وبار سوم آن بزرگوار می گوید من امام حسین (ع) هستم وتورا شفا دادم ، دست من را بگیر وبلند شو  اما باید هر سال یک روز مجلس روضه خوانی برای ما در خانه ات برپا کنی و مردم را مهمان آن سفره نمایی ،  دست آقا را می گیرد وبلند می شود واز خواب بیدار می شود می بیند سالم وتندرست است ومی تواند راه برود وخداوند میخواهد که بنده خوبش از مرگ در رختخواب رهایی یابد ودر راه خودش ودر جهاد با دشمنان شربت شهادت را بنوشد وبه افتخار شهادت مثل اربابش امام حسین(ع)نایل شود.
در پایان اگر نکته ای باقی مانده است در خدمتتان هستیم.
یادآوری  نکات برجسته ای از وصیت نامه ایشان خارج از لطف نیست : وصیت می کنم به برادران وخواهران مسلمان که گوش به فرمان امام خمینی (ره) باشند و دست در دست هم داده تا که ریشه ابرقدرتها وجنایتکاران شرق وغرب را از بیخ وبن درآورده وبا شعار حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله ادامه دهنده را ه شهیدان به خون خفته ایران باشید وبا شایعه پراکنان ومنافقان به شدت مبارزه کنید ونگذارید که این بیگانگان بر ما بتازند ، هدف من از انتخاب کردن این راه فقط به خاطر خدا بوده ونه بخاطر ریا وتکبر بلکه از روی عشقی که به خدا داشتم این راه را انتخاب کردم ، پروردگارا اگر ارزش ولیاقت آن را دارم که در راهت ثابت قدم باشم همچون خالصان درگهت مرا هم نظر همتی فرما ومرا قربانی راهت گردان .

]]>
https://sobherabor.ir/4147/%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1-%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%87-%d9%87%d9%85%d8%b3%d8%b1-%d9%88-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%87%d8%b1-%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d9%87%d9%85-%d8%a7%d8%b3%d8%aa/feed/ 0
تلاش عوامل آمریکا برای قتل عام میلیونها انسان https://sobherabor.ir/4143/%d8%aa%d9%84%d8%a7%d8%b4-%d8%b9%d9%88%d8%a7%d9%85%d9%84-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b9%d8%a7%d9%85-%d9%85%db%8c%d9%84%db%8c%d9%88%d9%86%d9%87/ https://sobherabor.ir/4143/%d8%aa%d9%84%d8%a7%d8%b4-%d8%b9%d9%88%d8%a7%d9%85%d9%84-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b9%d8%a7%d9%85-%d9%85%db%8c%d9%84%db%8c%d9%88%d9%86%d9%87/#respond Thu, 11 Jul 2013 06:17:36 +0000 http://sobherabor.ir/?p=4143 ۳۳ سال پیش در چنین روزی

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به خنثی سازی توطئه کودتا در کشور تاکید کردند : عوامل آمریکا برای قتل عام میلیون ها انسان برنامه ریزی کرده بودند .

خبرگزاری فارس: تلاش عوامل آمریکا برای قتل عام میلیونها انسان

رخدادهای ۲۰ تیر ۱۳۵۹

چکیده

  • امام خمینی رهبر انقلاب امروز طی سخنانی در جمع روحانیون و ائمه جماعات تهران و شهرستان ها و روحانیون عضو بسیج فرمان آماده باش عمومی را صادر کردند .
  • حضرت آیت الله خامنه ای در نمازجمعه امروز تهران با اشاره به خنثی سازی توطئه کودتا در کشور تاکید کردند : عوامل آمریکا برای قتل عام میلیون ها انسان برنامه ریزی کرده بودند .
  • آیت الله صادق خلخالی صبح امروز در گفت و گویی در رابطه با کشف توطئه کودتا در کشور اعلام کرد محاکمه عاملان این کودتا به زودی آغاز خواهد شد و این مزدوران به جزای اعمال ننگین خود خواهند رسید .
  • بنا به گزارش های رسیده و البته تائید نشده تیمسار باقری فرمانده سابق نیروی هوایی و غلامحسین صدیقی از اعضای سابق جبهه ملی به اتهام شرکت در کودتای نافرجام دستگیر شده اند . بنی صدر و دختر صدیقی این خبرها را تکذیب کرده اند .
  •   آیت الله دکتر محمد بهشتی رئیس دیوان عالی کشور : یک افسر فراری و یک سیاستمدار شکست خورده در این کودتا دست داشتند .
  • آیت الله منتظری در خطبه های نمازجمعه قم : نخست وزیری که همانند خلخالی قاطع باشد انتخاب کنید که دنباله رو سیاست گام به گام نباشد .
  • جمشید حقگو استاندار آذربایجان غربی گفت ۸ فروند جت میگ ۲۱ و سوخوی عراقی نقاط مرزی در حوالی سردشت را بمباران کردند.
  • یکی از گروگان های آمریکایی به نام ریچارد کوئین به دستور امام خمینی آزاد شد .

اعلام آماده باش عمومی از سوی امام خمینی

امام خمینی رهبر انقلاب امروز طی سخنانی در جمع روحانیون و ائمه جماعات تهران و شهرستان ها و روحانیون عضو بسیج فرمان آماده باش عمومی را صادر کردند . اهم نکات مطرح در این سخنرانی عبارت است از

۱- امروز وظیفه هست برای همه ما، ملت ما باید این وظیفه را انجام بدهد. امروز روزی است که قدرتهای بزرگ با توطئه‎های داخل و خارج می‎خواهند این نهضت را بکلی به‎هم بزنند، و اسلام را که الآن از آن ضربه دیدند زیرپا بگذارند، و قطع کنند ریشه‎های او را. امروز همه اهالی مملکت ما و کشور ما باید به حال آماده‎باش باشند.

امام خمینی : ای آقایان روشنفکران! اینقدر مملکت را از این طرف به آن طرف نکشید تا اینکه خدای نخواسته بیایند همه‎تان را عذرتان را بخواهند. با هم باشید. آماده باشید. ملت باید آماده باشد برای این اموری که دارد پیش می‎آید، که آن روزی که خدای نخواسته فرض کنید فانتوم آنها آمد و اینجا را خراب کرد و من هم رفتم سراغ کارم، ملت دستش باز و با مشت محکم حفظ بکند اسلام را.

آقایان روشنفکران و نویسندگان ! روحانیت را تضعیف نکنید

۲- ای آقایان نویسندگان! اینقدر تضعیف نکنید روحانیت را. ای آقایان روشنفکران! اینقدر مملکت را از این طرف به آن طرف نکشید تا اینکه خدای نخواسته بیایند همه‎تان را عذرتان را بخواهند. با هم باشید. آماده باشید. ملت باید آماده باشد برای این اموری که دارد پیش می‎آید، که آن روزی که خدای نخواسته فرض کنید فانتوم آنها آمد و اینجا را خراب کرد و من هم رفتم سراغ کارم، ملت دستش باز و با مشت محکم حفظ بکند اسلام را.

حفظ اسلام امروز به حفظ مساجد بسته است

۳- من امروز باید بگویم که تکلیف است برای مسلمانها. حفظ مساجد امروز جزء اموری است که اسلام به او بسته است. ماه مبارک رمضان و بعد از ماه مبارک رمضان هم، مسجدها را آباد کنید.(۱)

تلاش عوامل آمریکا برای قتل عام میلیونها انسان

حضرت آیت الله خامنه ای در نمازجمعه امروز تهران با اشاره به خنثی سازی توطئه کودتا در کشور تاکید کردند : عوامل آمریکا برای قتل عام میلیون ها انسان برنامه ریزی کرده بودند . خطیب جمعه تهران اظهار داشتند : دست دشمن با نام های مختلف و تحت شعارها و عناوین گوناگون ملت را  سرگرم و مشغول به خود کرد ، عده ای را به جان عده ای دیگر انداخت ، افرادی را با نقاب چپ روی و ارتباط با این یا آن مکتب در مقابل ملت قرار داد ، مسائل کوچک و نابسامانی های غیرقابل توجهی را بزرگ کرد ، دردهای طبیعی بعد از یک انقلاب را در چشم مردم دردهای بزرگی وانمود کرد که باید به طور فوری و مستعجل درمان بشود .

قصد داشتند فاتحه انقلاب اسلامی را بخوانند

آیت الله خامنه ای در ادامه به توطئه کودتا اشاره کرده و اظهار داشتند : دشمن برگ های پرونده توطئه را آماده کرده بود و قصد داشت شب پنج شنبه گذشته این پرونده را تمام کند و فاتحه انقلاب اسلامی را به گمان خود بخواند .

ضربه آخری که ناکام ماند

ایشان ادامه دادند : عده ای را در داخل وادار به کم کاری می کنند ، عده ای را وادار به عصیان می کنند ، مزدورانی را هم در میان ارتش جمهوری اسلامی که از برادران صدیق و مومن و فداکار تشکیل شده عده ای از افراد ناباب را هم در آن جا وادار به تحریک می کنند ، این ها از داخل و مزدوران عراقی از بیرون مرز فراریان جنایتکار که از دست ملت ایران گریخته اند از اروپا از مصر ، از عراق از آمریکا دست به دست هم می دهند و ناگهان وارد می شوند و نمازجمعه را بمباران می کنند مرکز سپاه پاسداران را بمباران می کنند ، یک میلیون از این ملت را می کشند نابود می کنند و همه چیز تمام می شود این نقشه دشمن است دشمن این نقشه را از چند ماه قبل شروع کرده بود . ضربه آخر ضربه شب پنج شنبه بود که قرار بود انجام بگیرد .

یکی از گروگان های آمریکایی به نام ریچارد کوئین به دستور امام خمینی آزاد شد .این جاسوس آمریکایی به علت بیماری در یکی از بیمارستان های تهران بستری بوده و پزشکان به این نتیجه رسیده بودند که باید به یکی از کشورها که امکانات بیشتری دارد منتقل شود ، امام خمینی با توجه به این مسئله دستور دادند « به لحاظ مسائل انسانی که در اسلام سخت مورد توجه است مریض نامبرده تحویل اولیای وی داده شود تا در هر کجا که مایلند به معالجه او بپردازند» گفتنی است کوئین پس از آزادی اظهار داشته است هیچ بیماری نداشته و حالش بسیار خوب است ! واشنگتن پست در این زمینه گزارش داد که احتمال می رود که نامبرده بیماری روانی داشته باشد .

این توطئه اولین و آخرین توطئه نبود

آیت الله خامنه ای با اشاره به کشف و خنثی سازی توطئه کودتا خطاب به ملت تاکید کردند : ملت هوشیار باشد ، این توطئه آخرین توطئه نبود همچنان که اولین توطئه هم نبود ، امپریالیزم آمریکا و همدستان و سگ زنجیری اش در مصر وعوامل صهیونیزم و امپریالیزم در عراق و مزدوران در داخل بیکار ننشسته اند و بیکار هم نمی نشینند .  (۲)

عاملان کودتا را محاکمه می کنیم

آیت الله صادق خلخالی صبح امروز در گفت و گویی در رابطه با کشف توطئه کودتا در کشور اعلام کرد محاکمه عاملان این کودتا به زودی آغاز خواهد شد و این مزدوران به جزای اعمال ننگین خود خواهند رسید . وی ادامه داد : یکی از آن جرثومه های پراز کینه و عداوت نسبت به اسلام و مسلمین و قرآن که با قاطعیت می توانم بگویم که تا به حال حتی یک بار سجده به خدا نکرده است شاپور بختیار است ،  شجره خبیثه این افراد در مجلس نیز می توانند باشند ، اینها حاضرند به قیمت جان میلیون ها انسان مبارز و آزاده و شهید داده همه امکانات کشور را در اختیار دولت آمریکا بگذارند . (۳)

اخبار تائید نشده در باره دستگیری صدیقی و تیمسار باقری

بنا به گزارش های رسیده و البته تائید نشده تیمسار باقری فرمانده سابق نیروی هوایی به اتهام شرکت در کودتای نافرجام دستگیر شده است . (۴) خبرهای دیگری نیز حاکیست غلامحسین صدیقی عضو برجسته جبهه ملی نیز که گفته می شود در کودتای نوژه دست داشته است دستگیر شده است . روزنامه جمهوری اسلامی این خبر را به نقل از مقامات کمیته مرکزی منتشر ساخته است .  (۵)

با وجود انتشار این خبرها دختر صدیقی اعلام کرد که پدرش دستگیر نشده است . وی گفت : صدیقی مدت ها است که جبهه ملی و فعالیت سیاسی کناره گرفته است و اصولا پدرم چه ارتباطی با بختیار و آمریکا می تواند داشته باشد . (۶)

رئیس جمهور نیز طی مصاحبه ای دستگیری باقری فرمانده سابق نیروی هوایی را تکذیب کرد و گفت تیسمار باقری در کشف و خنثی سازی کودتا همکاری کرده است . (۷)

افشاگری آیت الله بهشتی در مورد عاملان کودتا

آیت الله دکتر محمد بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و عضو شورای انقلاب پیش از ظهر امروز در محل برگزاری نمازجمعه در تبریز حضور یافت و قبل از خطبه های نماز جمعه طی سخنانی اظهار داشت : یک افسر فراری و یک سیاستمدار شکست خورده در این کودتا دست داشتند . وی افزود : کودتای کشف شده از مدت ها قبل تحت نظر دولت جمهوری اسلامی بوده و هرگونه حرکت توطئه آمیز زیر نظر بود و عاملان آن نیز شناسایی و بازداشت شده اند . (۸)

ایجاد نارضایتی یک حرکت ضد انقلاب است 

آیت الله منتظری در خطبه های این هفته نماز جمعه قم اظهار داشت : اگر شما کمک خدا کنید خدا به شما کمک خواهد کرد ، غفلت نکنید از خون شهیدان غفلت نکنید ، اختلافات جزئی را به وجود نیاورید ، خودتان باید به جنگ ضد انقلاب بروید ، هر روز ضد انقلاب توطئه خواهد کرد ، مسائلی را مطرح می کنند می خواهند نارضایتی ایجاد کنند اگر کسی در یک اداره ای و کاری را انجام نداد ، بدان که این ضد انقلاب است و این می خواهد نارضایتی ایجاد کند .

آیت الله خامنه ای با اشاره به کشف و خنثی سازی توطئه کودتا خطاب به ملت تاکید کردند : ملت هوشیار باشد ، این توطئه آخرین توطئه نبود همچنان که اولین توطئه هم نبود ، امپریالیزم آمریکا و همدستان و سگ زنجیری اش در مصر وعوامل صهیونیزم و امپریالیزم در عراق و مزدوران در داخل بیکار ننشسته اند و بیکار هم نمی نشینند .

نخست وزیری انتخاب شود که مانند خلخالی باشد

وی در مورد انتخاب نخست وزیر نیز به مجلس شورای اسلامی توصیه کرد : نخست وزیری که قاطع باشد ، دولتی که قاطع باشد و نخواهد سیاست گام به گام اجرا بکند واقعا تصمیم بگیرد یک آدمی مثل خلخالی حالا یک اشکالاتی هم در اجرای آن باشد . او یک آدمی است قاطع و با اراده ای که محکم کار بکند ، دولت ترسو ، بزدل و ضعیف نباید باشد . (۹)

۸ هواپیمای عراقی اطراف سردشت را بمباران کردند

جمشید حقگو استاندار آذربایجان غربی گفت ۸ فروند جت میگ ۲۱ و سوخوی عراقی نقاط مرزی در حوالی سردشت را بمباران کردند. وی ادامه داد : در این بمباران علاوه بر نقاط مرزی یکی از روستاهای سردشت نیز آسیب زیاد دیده و دو نفر از هموطنان به شهادت رسیده و ۹ نفر دیگر نیز زحمی شدند . (۱۰)

آزادی یک گروگان آمریکایی به فرمان امام خمینی

یکی از گروگان های آمریکایی به نام ریچارد کوئین به دستور امام خمینی آزاد شد . وزارت امور خارجه در اطلاعیه ای در این زمینه اعلام کرد : گروگان آمریکایی ریچارد کوئین که طبق فرمان امام خمینی و دستور رئیس جمهور از دانشجویان تحویل گرفته شده بود به نماینده سوئیس در تهران تحویل گردید .

گفتنی است این جاسوس آمریکایی به علت بیماری در یکی از بیمارستان های تهران بستری بوده و پزشکان به این نتیجه رسیده بودند که باید به یکی از کشورها که امکانات بیشتری دارد منتقل شود ، امام خمینی با توجه به این مسئله دستور دادند « به لحاظ مسائل انسانی که در اسلام سخت مورد توجه است مریض نامبرده تحویل اولیای وی داده شود تا در هر کجا که مایلند به معالجه او بپردازند»

گفتنی است کوئین پس از آزادی اظهار داشته است هیچ بیماری نداشته و حالش بسیار خوب است ! واشنگتن پست در این زمینه گزارش داد که احتمال می رود که نامبرده بیماری روانی داشته باشد . (۱۱)

پی نوشت :

۱- صحیفه امام ، جلد ۱۳ ، صفحه ۸

۲- جمهوری اسلامی ، ۲۱ تیر ۱۳۵۹ ، صفحه ۱۴

۳- اطلاعات ، ۲۱ تیر ۱۳۵۹ ، صفحه ۱ ، شماره فوق العاده

۴- جمهوری اسلامی ، ۲۱ تیر ۱۳۵۹ ، صفحه ۲

۵- اطلاعات ، ۲۱ تیر ۱۳۵۹ ، صفحه ۱۰

۶- کیهان ، ۲۱ تیر ۱۳۵۹ ، صفحه ۲

۷- کیهان ، ۲۱ تیر ۱۳۵۹ ، صفحه ۱

۸- اطلاعات ، ۲۱ تیر ۱۳۵۹ ، صفحه ۲

۹- جمهوری اسلامی ، ۲۱ تیر ۱۳۵۹ ، صفحه ۱۴

۱۰- اطلاعات ، ۲۱ تیر ۱۳۵۹ ، صفحه ۳

۱۱- اطلاعات ، ۲۱ تیر ۱۳۵۹ ، صفحه ۱۱

پژوهشگر : سید روح الله امین آبادی

]]>
https://sobherabor.ir/4143/%d8%aa%d9%84%d8%a7%d8%b4-%d8%b9%d9%88%d8%a7%d9%85%d9%84-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b9%d8%a7%d9%85-%d9%85%db%8c%d9%84%db%8c%d9%88%d9%86%d9%87/feed/ 0
معنویت و نورانیت امام خمینی(ره) در ماه رمضان https://sobherabor.ir/4136/%d9%85%d8%b9%d9%86%d9%88%db%8c%d8%aa-%d9%88-%d9%86%d9%88%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ae%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c%d8%b1%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%a7%d9%87-%d8%b1/ https://sobherabor.ir/4136/%d9%85%d8%b9%d9%86%d9%88%db%8c%d8%aa-%d9%88-%d9%86%d9%88%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ae%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c%d8%b1%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%a7%d9%87-%d8%b1/#respond Thu, 11 Jul 2013 06:07:58 +0000 http://sobherabor.ir/?p=4136 « … بعد از ماه رمضان که انسان ایشان را می‌دید، در یک دیدار و ملاقاتی که با مردم حرف می‌زدند، آدم به طور محسوس می‌فهمید که ایشان در این یک ماه، نورانیتر شده‌اند آدم، این را حس می‌کرد.»

 

به گزارش “صبح رابر”حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخشی از بیاناتی که در مراسم افطاری بیست‌و‌سوم ماه رمضان سال ۱۳۷۶ در دیدار تعدادی از دانشجویان تشکّل‌های اسلامی داشتند یادآور شدند: این حالاتی که شما در کسانی مثل امام رضوان‌اللَّه‌علیه در سنین بین هشتاد و نود سالگی می‌بینید، ادامه‌ حالات جوانی ایشان است. چون امام، تقریباً ۷۹ ساله بودند که به ایران آمدند و جمهوری اسلامی شروع شد؛ یعنی امام از نزدیک هشتاد سالگی این مسوولیت‌های سنگین را شروع کرده‌اند! وقتی که همه‌ انسان‌ها در این سنین، بازنشسته می‌شوند و اهل افتادن در یک گوشه و در بستر و بی‌رغبتی و بی‌نشاطی نسبت به همه‌ کارها؛ امام در آن سن، بزرگترین کارهای عالم را شروع کردند. اداره‌ یک کشور، بلکه ایجاد یک نظام و قدم به قدم پیش بردن این نظام! این از جهت مشاغل و مسوولیت‌های مهم.

 

ایشان ادامه دادند: امام رضوان‌اللَّه‌علیه، از جهت معنوی هم همین‌طور بودند. بنده این را مکّرر گفته‌ام. معمولاً امام در ماه رمضان، دیدار نداشتند. البته ما گاهی بین ماه رمضان می‌رفتیم و با ایشان ملاقات می‌کردیم – افطاری، یا به دلیل دیگری پهلوی ایشان بودیم؛ یک بار یا دو بار – اما غالباً مردم ایشان را نمی‌دیدند؛ ما هم کمتر از معمول می‌دیدم. بعد از ماه رمضان که انسان ایشان را می‌دید، در یک دیدار و ملاقاتی که با مردم حرف می‌زدند، آدم به طور محسوس می‌فهمید که ایشان در این یک ماه، نورانیتر شده‌اند آدم، این را حس می‌کرد. پیرمرد هشتاد و چند ساله – نزدیک نود ساله – این یک ماهه حرکت می‌کرد و پیش می‌رفت! همیشه در حال حرکت بودند؛ امّا ماه رمضان، بیشتر و جدّیتر! چون میدان، میدان مناسبتری است.

منبع :خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)

]]>
https://sobherabor.ir/4136/%d9%85%d8%b9%d9%86%d9%88%db%8c%d8%aa-%d9%88-%d9%86%d9%88%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ae%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c%d8%b1%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%a7%d9%87-%d8%b1/feed/ 0
جایگاه محبت و انس با معبود https://sobherabor.ir/4130/%d8%ac%d8%a7%db%8c%da%af%d8%a7%d9%87-%d9%85%d8%ad%d8%a8%d8%aa-%d9%88-%d8%a7%d9%86%d8%b3-%d8%a8%d8%a7-%d9%85%d8%b9%d8%a8%d9%88%d8%af/ https://sobherabor.ir/4130/%d8%ac%d8%a7%db%8c%da%af%d8%a7%d9%87-%d9%85%d8%ad%d8%a8%d8%aa-%d9%88-%d8%a7%d9%86%d8%b3-%d8%a8%d8%a7-%d9%85%d8%b9%d8%a8%d9%88%d8%af/#respond Thu, 11 Jul 2013 05:32:08 +0000 http://sobherabor.ir/?p=4130

هر اندازه معرفت انسان به خداوند افزایش یابد، محبتش به او بیشتر مى‌شود. این معرفت از شناخت آن دسته افعال الهى که ارتباط مستقیم با انسان دارد، آغاز مى‌شود و سپس متوجه سایر افعال الهى مى‌گردد.

چکیدهجایگاه محبت و انس با معبود

این درس شرحى است بر مناجات محبین امام سجاد علیه السلام. «محبت» به مفهوم خواستنى و دوست داشتنى به کار مى رود و از آثار آن دلدادگى، شیفتگى، دلبستگى و شیدایى است. محبت همواره با لذت در محبوب و تقریب و نزدیکى به او همراه است. یعنى دوستى و محبت زمانى محقق مى شود که لذتى از جانب محبوب به محب برسد. بالاترین لذت ها در محبت به خداست. اگر کسى شیرینى محبت خداوند را چشید و از لذت محبت او سرشار گردید، هرگز سراغ جایگزینى براى وى نمى رود؛ یعنى اگر کسى به قرب الهى بار یافت، لحظه اى از قرب الهى خارج نمى شود. راه رسیدن به محبت خدا، یاد او و یاد نعمت هاى بى منت اوست. همچنین با افزایش معرفت انسان به خدا، محبتش نیز به او زیاد مى شود.

کلیدواژه ها: خدا، محبت، محبوب، محب، انس با خدا.

در ادامه شرح و بررسى مناجات خمس عشر، به مناجات «محبین» مى رسیم. محور بیانات نورانى امام سجاد علیه السلام در این مناجات شریف، محبت به خداوند است. شرح این بحث به تفصیل گذشت. در این مناجات، چهار واژه به معناى محبت ذکر شده که عبارت اند از: «محبت»، «ود»، «اراده» و «هیام». افزون بر این، واژگانى نیز ذکر شده اند که بیانگر مبادى، لوازم یا نتایج محبت اند.

چنان که در برخى از گفتارهاى پیشین گذشت، در زبان فارسى تقریبا واژه هاى «خواستن» و «دوست داشتن» به مفهوم محبت به کار رفته اند؛ واژه اول حاکى از مرتبه نازل محبت، و واژه دوم حاکى از مرتبه شدیدتر محبت است و واژگانى چون «دلدادگى»، «شیفتگى»، «دل بستگى» و «شیدایى» براى آثار محبت وضع شده اند. اما در زبان عربى، حدود بیست واژه براى محبت و لوازم و نتایج آن به کار رفته اند و از آن شمار، حدود هفت واژه حاکى از مفهوم و مراتب محبت هستند.

به نظر مى رسد، واژه «هوى» که به معناى میل و تمایل به محبوب است، براى اولین مرتبه محبت وضع شده است و «هواى نفس» که به معناى دلخواه مى باشد، از همان ماده گرفته شده است. شاید واژه «اراده» حاکى از دومین مرتبه محبت باشد. البته این اراده به معناى روان شناختى آن نیست که به معناى تصمیم و عزم است و رفتار به شمار مى آید، بلکه حالتى نفسانى و به معناى خواستن و دوست داشتن است و رفتار شمرده نمى شود.

در قرآن نیز مشتقات اراده در معناى حالت نفسانى دوست داشتن به کار رفته اند. براى نمونه خداوند مى فرماید: «تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللّهُ یُرِیدُ الآخِرَهَ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» (انفال: ۶۷)؛ شما کالاى این جهان را مى خواهید و خدا [براى شما پاداش و نعمت جاویدِ ]آن جهان را مى خواهد؛ و خداوند تواناى بى همتا و داناى باحکمت است.

در آیه اى دیگر مى فرماید: «وَلَقَدْ صَدَقَکُمُ اللّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُم بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِی الأَمْرِ وَعَصَیْتُم مِن بَعْدِ مَا أَرَاکُم مَّا تُحِبُّونَ مِنکُم مَّن یُرِیدُ الدُّنْیَا وَمِنکُم مَّن یُرِیدُ الآخِرَهَ…» (آل عمران: ۱۵۲)؛ همانا خدا وعده خود را با شما راست گردانید، هنگامى که [در جنگ بدر و در آغاز جنگ احد ]به فرمان او دشمنان را مى کشتید، تا آنکه سست شدید و در کار [جنگ و بر سر تقسیم غنایم ]با یکدیگر به نزاع پرداختید و پس از آنکه آنچه را دوست داشتید [یعنى غنایم را]، به شما نشان داد، نافرمانى کردید؛ برخى از شما خواهان این جهان و برخى خواستار آن جهانید… .

پس از واژگان «هوى» و «اراده»، واژگان «محبت» و «مودت» براى سومین مرتبه دوستى و محبت وضع شده اند و پس از آنها واژه «هیام» قرار دارد که در این مناجات یکى از مشتقات آن در کنار واژه «اراده»، «محبت» و «مودت» به کار رفته است. «هیام»، که در فارسى به معناى شیفتگى و شیدایى است، بر مرتبه اى از محبت اطلاق مى شود که عاشق دیوانه وار و مجنون صفت در پى معشوق مى دود و به دلیل رفتار غیرعادى، او را دیوانه معشوق مى نامند. چنان که در لغت آمده است: هیام نوعى جنون ناشى از عشق است.۱

بالاترین مرتبه محبت «عشق» است که در آن، عاشق خود را فانى در معشوق مى یابد. واژه «عشق» که خود و مشتقاتش فراوان در ادبیات عرفانى به کار رفته است، شاید بدان دلیل که در عصر نزول قرآن به معناى عشق و محبت مجازى غلبه یافته بود و به معناى عشق معنوى و عشق به خداوند به کار نمى رفت، در قرآن ذکر نشده، اما در روایات استفاده شده است.

از جمله در روایتى رسول خدا صلى الله علیه و آلهدرباره عشق به عبادت خداوند مى فرمایند: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَهَ فَعَانَقَهَا وَأَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَبَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَتَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا یبَالِى عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْیا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى یسْرٍ»؛۲ بهترین مردم کسى است که عاشق عبادت شود و آن را در آغوش گیرد (یعنى با آن مأنوس گردد) و از صمیم دل دوستش بدارد و با تن با آن بیامیزد و آن را انجام دهد و خود را برایش فارغ سازد (به کار دیگرى مشغول نگردد). چنین شخصى از آن باک ندارد که زندگى دنیایش با سختى گذرد یا آسانى.

مفهوم محبت و ارتباط آن با لذت

«محبت»، برخلاف واژگانى چون «هیام»، «ارادت» و «عشق» که هریک براى مرتبه خاصى از آن وضع شده اند، لفظى است عام که در مورد همه مراتب محبت استعمال مى شود؛ گرچه در مواردى بر مرتبه خاصى از محبت نیز اطلاق مى گردد. مفهوم محبت و دوستى از امور بدیهى و براى همگان شناخته شده است و چون تجربه دوست داشتن براى هرکس رخ داده و مى دهد، هرکس درک روشنى از آن دارد. با وجود این، تعریف «محبت» آسان نیست. از این رو، گاهى مفاهیم بدیهى مثل «مفهوم نور» به دلیل آشکار بودنشان، به راحتى تعریف شدنى نیستند. بنابراین، در این نوشتار به تعریف و تبیین واژه «محبت» مى پردازیم.

بدین منظور، شایسته است به سراغ تجربیات برویم و مصادیق محبت را در وجود خود جست وجو کنیم و ادراکات و احساساتى را که در گیرودار دوست داشتن براى او پدید مى آیند و با علم حضورى درک مى شوند، بررسى کنیم. وقتى ما مصادیق محبت ها و دوستى ها را از نظر مى گذرانیم، درمى یابیم که آن دوست داشتن ها، به دلیل لذتى است که در محبوب و متعلق محبت خود درک مى کنیم.

آن لذت گاهى با حواس پنج گانه درک مى شود؛ نظیر آنکه ما با چشم مناظر زیبا را مشاهده مى کنیم و از آنها لذت مى بریم. در نتیجه، آنها را دوست مى داریم. با شنیدن صدایى زیبا و لذت بردن از آن، بدان علاقه مند مى شویم.گاهى لذتى که برانگیزاننده محبت و علاقه است، به وسیله حواس باطنى درک مى شود. نظیر آنکه ما از شعرى با وزن، محتوا و پیام مناسب که در آن استعاره، کنایه و لطایف شعرى به کار رفته است، لذت مى بریم و با شنیدن آن به وجد مى آییم.

بنابراین، اگر ما از دیدن چیزى، شنیدن صدایى یا بوییدن عطرى لذت ببریم، محبت ما معطوف آنها مى شود و همچنین مفاهیم و معقولات، اگر لذت معنوى را در ما برانگیزانند، محبوب ما قرار مى گیرند. در ارتباط با انسان ها نیز وقتى ما از خصلت ها و ویژگى هاى آنها لذت ببریم، بدانها محبت مى ورزیم، چنان که داشتن قیافه زیبا، صداى خوب یا اخلاق نیکو که برانگیزاننده لذت هستند، موجب محبت ما به افراد مى شوند. به هر حال، محبت و لذت، لازم و ملزوم اند و تعلق دوستى و محبت ما به افراد و اشیا به دلیل لذتى است که از آنها به وسیله دیدن، شنیدن، لمس کردن، چشیدن و بوییدن و نیز به وسیله قواى باطنى که عبارت اند از: حس مشترک، قوه خیال، قوه مفکره و قوه حافظه متوجه ما مى شود.

اما لذت، حالتى روانى و نفسانى است که چیزى ملایم و سازگار با نفس انسان، آن را پدید مى آورد. چیزهایى که ما با آنها ارتباط برقرار مى کنیم، گاهى با یکى از قواى مدرکه ظاهرى یا باطنى ما ملایمت و سازگارى دارند و درنتیجه، مطبوع نفس انسان قرار مى گیرند و ما از آنها لذت مى بریم. گاهى ملایم و سازگار با نفس ما نیستند و درنتیجه، از آنها لذت نمى بریم، نظیر هواى بسیار گرم یا بسیار سرد که ملایم و سازگار با نفس ما نیست و از آن لذت نمى بریم.

ارتباط محبت با تقرب به محبوب

وقتى انسان از چیزى لذت بُرد و درنتیجه آن را دوست داشت، مى کوشد به نوعى با آن ارتباط برقرار کند و به تعبیر دیگر واجد آن شود. اگر محبوب او صداى خوش و دل نشینى داشت، مى خواهد آن را بشنود. اگر منظره یا گل زیبایى وجود داشت، مى خواهد آن را ببیند. اگر کتاب خوبى یافت، مى خواهد آن را مطالعه کند. اگر متوجه صفات نیکو نظیر شجاعت، عدالت و صداقت شد، مى کوشد آن صفات را در خود پدید آورد.

اگر از مهارتى چون هنر نقاشى و خطاطى خوشش آمد، مى کوشد که آن را کسب کند. چنان که از مثال هاى مزبور برمى آید، واجد شدن و برقرارى ارتباط با صفات و اشیاى گوناگون متفاوت است. ارتباط برقرار کردن و واجد شدن خصلت ها و صفات انسانى و مهارت هاى پسندیده به این است که انسان آنها را در خودش پدید آورد و بخشى از وجود خود قرار دهد.

اما ارتباط برقرار کردن با امور بیرونى به این است که انسان با حواس خود آنها را ادراک کند، و درنتیجه، واجدشان مى شود و با آنها ارتباط برقرار مى کند. به تعبیر دیگر، لازمه دوستى و محبت هر چیز، نزدیک شدن بدان است. اگر آن چیز از امور مادى است، از طریق قواى حسى خود به آن نزدیک مى گردد و اگر از شمار خصلت هاى معنوى و اخلاقى است، نزدیک شدن بدان با ایجاد آن صفت در درون و هضم آن در وجود خویش تحقق مى یابد.

اگر موجودى مجرد بود، تقرب به آن، معنایى خاص خواهد داشت. بر این اساس، نمى توان کسى خدا را دوست داشته باشد و نخواهد به او تقرب جوید. لازمه دوستى و محبت، تقرب به محبوب است. البته با توجه به مراتب محبت و شدت و ضعف آن، مراتب تقرب به محبوب نیز متفاوت مى شود. با توجه به اینکه لازمه محبت به محبوب، تقرب به اوست و محب در پى آن است که از فاصله اش با محبوب بکاهد، در ادبیات و متون عرفانى درباره عشق و محبت، هرجا این واژگان مطرح شده، مسئله وصل و هجران نیز مطرح گردیده و آمده است که عاشق در پى وصل محبوب است و از فراق او شکوه مى کند.

جستارى در حب ذات

روشن شد که دوستى و محبت در صورتى تحقق مى یابد که لذتى از جانب محبوب به محب برسد و لازمه محبت نیز تقرب محب به محبوب است. از این رو، در اینجا به مسئله حب ذات یا حب نفس مى پردازیم؛ چه اینکه دوست داشتن خویشتن را اصل و اساس همه محبت ها معرفى کرده اند. حتى مى توان گفت منشأ حرکت و تلاش انسان در همه عرصه هاى زندگى و جنبه هاى مادى و معنوى حب ذات است. انسان چون خودش را دوست دارد و به دنبال جلب منفعت خود و دفع ضرر از خویش است، به تلاش و کوشش مى پردازد.

وقتى ما به مصادیق دوستى ها مى نگریم، نوعى دوگانگى بین محب و محبوب مى یابیم. مثلاً، کتاب یا شخصى که محبوب من قرار گرفته، مستقل از من است و بین من و او دوگانگى وجود دارد. حتى در مورد حب ذات نیز دوگانگى وجود دارد؛ چون حب ذات یا به این معناست که من دوست دارم زنده باشم و بین زندگانى من با نفسم دوگانگى وجود دارد، یا بدین معناست که یکى از قواى نفس قوه دیگرى را دوست دارد و بینشان دوگانگى حکم فرماست و متحد نیستند. به طور کلى درباره موجودات مرکب بین محب و محبوب دوگانگى وجود دارد و بر این اساس لذت بردن از محبوب متصور است؛ حتى درباره حب ذات نیز چنین است. اما درباره موجود بسیط که تعددى در آن راه ندارد، چگونه مى توان حب ذات و لذت بردن از ذات خویش را تصور کرد؟

تحلیل محبت به ذات درباره موجود بسیط این است که بین کمالات و ذات او تعدد نیست و کمالات، عین ذات اوست. پس وقتى آن موجود، خود را دوست داشت، محبت عین ذات اوست. درنتیجه، محبت خداوند متعالى که بسیط ترین حقایق و موجودات است به خویش، عین ذات او و از هر محبتى بالاتر و منشأ همه محبت هاى سارى بین موجودات است؛ به این معنا که خداوند مخلوقاتش را از آن جهت که آثار خودش مى باشند، دوست مى دارد. براى تبیین این حقیقت در روایتى از قول خداوند آمده است: «کُنْتُ کَنْزا مَخْفِیا فَأحْبَبْتُ أنْ أُعْرَفَ فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِِکَى أُعْرَفَ»؛۳ من گنجى پنهان بودم و چون خواستم که شناخته شوم [و فیض و عنایتم را بگسترانم]، خلق را آفریدم تا شناخته شوم [و همگان از فیض من بهره مند گردند].

بر اساس این روایت، ذات الهى عین محبت به ذات خودش است و وجود مخلوقات از آن جهت که آثار و پرتوى از وجود خداوند، یا به تعبیر دیگر، تجلى اسما و صفات وى هستند که با اراده و مشیت او لباس وجود پوشیده اند، مورد محبتش قرار مى گیرند. محبوب ترین آن موجودات، کامل ترین و نزدیک ترینِ آنان به خداوند، و آن، نور مقدس پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت است.

روشن شد که در مجرد تمام و کامل ترین و بسیط ترین موجودات که هیچ گونه کثرتى در ذاتش متصور نیست نیز محبت وجود دارد و آن موجود بسیط به ذات خویش و نیز به تجلیات وجودى خود محبت دارد؛ منتها آن محبت عین ذات اوست. حتى درباره خداوند لذت از ذات نیز با تجرید از جهات مادى متصور است و تعبیر بزرگان از آن لذت ابتهاج الذات بذاته است؛ یعنى ذات خداوند از ذات خویش مبتهج و مسرور مى شود. ازآنجاکه خداوند کامل ترین موجودات است، عالى ترین و بالاترین مراتب محبت در آن ذات بى همتا وجود دارد.

البته تحقیق و بررسى در این زمینه که از افق فهم ما دور است، بسیار دشوار مى باشد و با موشکافى ها و بررسى هاى بسیار، تنها مى توان به دریافت ناقصى از محبت الهى دست یافت. البته تحقیق و مطالعه در این زمینه که به جان و روح انسان و بالاتر از آن به شناخت خداوند و صفات وى و ارتباط انسان با او مربوط مى شود، بسیار ارزشمندتر از تحقیق و بررسى درجنبه هاى مادى، نظیر بررسى اتم و مولکول است.

اهمیت و چگونگى محبت به خدا و انس با او

اینک به بررسى فراز اول مناجات مى پردازیم و ادامه مباحث را طى بررسى سخنان امام سجاد علیه السلام پى مى گیریم: «إلَهِى مَنْ ذَا الَّذِى ذَاقَ حَلاوَهَ مَحَبَّتِکَ فَرَامَ مِنْکَ بَدَلاً وَمَنْ ذَا الَّذى آنَسَ بِقُربِکَ فابْتَغَى عَنْکَ حِوَلاً»؛ خدایا، کیست که شیرینى محبتت را بچشد و جز تو کس دیگرى را بخواهد و به او محبت ورزد و کیست که به مقام قرب تو انس یابد و لحظه اى از تو روى گرداند؟

در فراز اول مناجات، دو مطلب در قالب دو استفهام انکارى تبیین شده است: نخست اینکه اگر کسى شیرینى محبت خداوند را چشید و از لذت محبت او سرشار گردید، دیگر سراغ جاى گزینى براى وى نمى رود و دل را در گرو محبت غیر او قرار نمى دهد؛ مطلب دوم اینکه اگر کسى به جوار خداوند بار یافت و به قرب معبود انس گرفت، حتى براى لحظه اى از حال و هواى انس به قرب الهى خارج نمى شود. محبت خداوند به قدرى شیرین و پسندیده ذائقه انسان است که اگر کسى آن را بچشد، دیگر به دنبال چشیدن محبت غیر او نمى رود.

انس با خداوند و قرب الهى به قدرى لذت بخش است و به انسان کمال و تعالى مى بخشد که اگر کسى به قرب الهى بار یافت، حتى حاضر نیست لحظه اى توفیق نیل به آن را از دست بدهد. پس اگر کسانى بهره اى از محبت به خداوند ندارند، دل بسته غیر او شده اند و از خداوند دورند و به قرب او نائل نگشته اند، از آن جهت است که شیرینى محبت الهى را نچشیده و به اهمیت و عظمت قرب او واقف نشده اند.

در گذشته برخى افراد سطحى نگر مى گفتند که چون خداوند مجرد است و جسم ندارد و درنتیجه با حواس مشاهده نمى شود، متعلق محبت انسان قرار نمى گیرد. محبت انسان به کسى و چیزى تعلق مى گیرد که درک شدنى باشد. پس محبت درباره خداوند حقیقتا به رحمت الهى و نعمت هاى او، ازجمله بهشت تعلق مى گیرد و آن محبت بالعرض به خداوند نسبت داده مى شود. این ادعا با آن دسته از آیات و روایات که به محبت به خداوند تصریح دارند، سازگار نیست. از آن دسته آیات و روایات برمى آید که یقینا مى توان خدا را دوست داشت و خداوند حقیقتا متعلق محبت قرار مى گیرد. از آن آیات و روایات استفاده مى شود که کسانى به خداوند محبت دارند و از انس با معبود لذت مى برند و کسانى بهره اى از محبت به خداوند ندارند.

در یکى از آن آیات در مقابل کسانى که به غیرخدا دل بسته اند، محبت مؤمنان به خداوند شدیدتر از محبت آنان به سایر محبوب ها معرفى شده است: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادا یحِبُّونَهُمْ کَحُبِّاللَّهِ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُببّا لِلَّهِ…» (بقره: ۱۶۵)؛ از مردمان کسانى هستند که به جاى خدا همتایانى [براى عبادت] برگزیده اند و آنها را دوست مى دارند، مانند دوستى خدا، ولى کسانى که ایمان آورده اند، در دوستى خدا سخت ترند… .

چنان که گفته شد، وقتى انسان کسى یا چیزى را دوست مى دارد که لذتى را از آن درک کند و بشناسد. حال ما که خداوند را نمى شناسیم، چگونه مى توانیم جمال و کمال او را درک کنیم و در پى لذتى که از آنها مى بریم، محبتمان معطوف به خداوند شود. آن جمال و کمالى که امام باقر علیه السلام بهره مند شدن از آن را از خداوند مى خواهند و مى فرمایند: «اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاَجْمَلِهِ وَکُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّهِ… اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاَکْمَلِهِ وَکُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ»؛۴ خدایا، از تو درخواست مى کنم به حق نیکوترین مراتب جمالت که همه مراتب جمالت نیکوست. خدایا، پس درخواست مى کنم به حق تمام مراتب جمالت… . خدایا، از تو درخواست مى کنم به حق عالى ترین مراتب کمالت که تمام مراتب آن کامل و عالى است. خدایا، پس درخواست مى کنم به حق تمام مراتب کمالت.

گرچه جمال و کمال الهى همانند ذات او در افق فهم ما نمى گنجد و ما از نیل به معرفت خالص و کامل آن عاجزیم، از طریق شناخت آثار جمال و کمال خداوند که رحمت الهى و نعمت هاى گسترده در جهان هستى و ازجمله نعمت هاى معنوى هستند، مى توانیم دریابیم که خداوند داراى جمال و کمال است. درنتیجه توسط آن آثار، محبت ما به صفات جمال و جلال و کمالات الهى معطوف مى شود، و با آنها از لذتْ سرشار مى گردیم. با این معرفت حصولى، ما خداوند را ذاتى با همه صفات کمال مى دانیم. البته اولیاى خاص خدا که به قله هاى تعالى و کمال انسانى راه یافته اند، با علم حضورى خداوند را مى شناسند و به مرحله اى از معرفت مى رسند که با چشم دل، وى را مشاهده مى کنند.

راهکار انس یافتن به خدا

پس از آنکه به عظمت و اهمیت محبت به خداوند و انس با او پى بردیم، این سؤال مطرح مى شود که چرا برخى نسبت به اشخاص، محبت دارند و با آنها مأنوس مى شوند، اما براى کسب محبت به خداوند نمى کوشند و درصدد انس یافتن به او برنمى آیند؟ نشانه آنکه عده اى انسى با خداوند ندارند، این است که با بى میلى چند دقیقه از وقتشان را صرف خواندن نماز مى کنند؛ نماز و گفت وگوى با خدا را بار سنگینى بر دوششان مى دانند و مى خواهند هرچه زودتر آن را از دوششان بردارند. خداوند در اشاره به کراهت و سنگینى انجام نماز براى افرادى با ایمانى ضعیف و سست عنصر مى فرماید: «وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاهِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ إِلا عَلَى الْخَاشِعِینَ» (بقره: ۴۵)؛ و به شکیبایى و نماز [از خداوند ]یارى خواهید و این [کار] هرآینه گران و دشوار است، مگر بر فروتنان خداترس.

حتى برخى که اهل شرکت در نماز جماعت هستند، سراغ امام جماعتى مى روند که نماز را سریع بخواند؛ در نماز به انجام واجبات بسنده مى کنند و سریع آن را به اتمام مى رسانند تا به سایر کارهایشان بپردازند. ما وقتى به خود و آنچه در پیرامونمان هست مى نگریم، درمى یابیم افزون بر آنکه در درون ما جاذبه اى به عبادت و انس یافتن با خدا وجود ندارد، موانع فراوانى نیز سر راه توجه ما به او وجود دارند و انواع اشتغالات و سرگرمى ها ما را از عبادت و انس با او بازمى دارند.

براى نمونه، وقتى در خانه به سر مى بریم، فورا سراغ تلویزیون مى رویم و به مشاهده فیلم ها و برنامه هاى سرگرم کننده مى پردازیم و سرگرم شدن به آن برنامه ها، توفیق خواندن دو رکعت نماز با حضور قلب و حتى خواندن یک صفحه قرآن و تدبر در آن را از ما مى گیرد. حتى گاهى براى این اشتغالات رهزن و بازدارنده از انس یافتن به عبادت و خدا، توجیه شرعى نیز مى تراشیم.

چه کنیم تا به اولیاى خدا که لحظه اى از یاد خدا و انس با او غافل نمى شوند، اندک شباهتى پیدا کنیم و اگر نمى توانیم همه فرصت هایمان را صرف انس با خداوند کنیم و دلمان را یکپارچه غرق محبت او سازیم، دست کم اندکى از لذت محبت وى را بچشیم و در شبانه روز چند دقیقه با او انس پیدا کنیم؟ در پاسخ باید گفت: انسان هرچه بیشتر درباره خوبى هاى دیگران و ازجمله نعمت ها و خوبى هایى که خداوند در حقش روا داشته است بیندیشد، بیشتر محبت دیگران و محبت خداوند به دلش راه مى یابد.

ازاین رو، در حدیث قدسى آمده است که خداوند به حضرت داوود علیه السلام فرمود: «أحِبَّنى وَحَبِّبْنى إلَى خَلْقى قَالَ: یا رَبِّ، نَعَمْ أنَا اُحِبُّکَ فَکَیفَ أحَبِّبُکَ إلى خَلْقکَ؟ قَالَ: أُذْکُرْ أیادِى عِنْدَهُم فَإِنَّکَ إذَا ذَکَرْتَ ذلکَ لَهمْ أحَبُّونِى»؛۵ مرا دوست بدار و نزد خلقم محبوب گردان. حضرت داوود فرمود: پروردگارا، آرى من تو را دوست دارم، اما چگونه تو را محبوب خلق گردانم؟ خداوند فرمود: نعمت هایم را براى آنان ذکر کن که اگر تو نعمت هایم را براى آنان ذکر کنى، مرا دوست خواهند داشت.

انسان فطرتا کسى را که به او خدمت و خوبى کند، دوست مى دارد. درنتیجه هرچه بیشتر به نعمت هاى خداوند توجه یابد و به ارزش آنها واقف شود، محبتش به خداوند بیشتر مى گردد. در مقابل هرچه از توجه او به نعمت هاى خدا کاسته شود و به اهمیت آن نعمت ها واقف نگردد، به همان اندازه از محبتش به خداوند کم مى شود. گرچه زمینه و ظرفیت صفات و حالات عاطفى در افراد متفاوت است، نمى توان انسان سالمى را یافت که قدردان خدمت دیگران نباشد.

نعمت هایى که خداوند در اختیار هرکس قرار داده است، میل به بى نهایت دارد؛ چه رسد به نعمت هایى که به همه انسان ها عنایت فرموده است. با این حال، اگر انسان درباره نعمت هاى بى شمارى که خداوند به او عنایت کرده بیندیشد، آیا بر محبتش به او افزوده نمى شود؟ البته روشن است که نعمت هاى خدا منحصر به نعمت هاى مادى و ظاهرى نیست و شامل نعمت هاى معنوى نیز مى شود که اهمیت و ارزششان به مراتب از نعمت هاى مادى و محسوس بیشتر است.

نظیر نعمت تأخیر کیفر اعمال، دادن فرصت جبران کوتاهى ها، برداشتن کیفر اعمال با توبه و نیز وسایلى که خداوند براى جذب انسان ها به سوى خویش در اختیار آنها نهاده است. همچنین تدبیرهایى که خداوند براى دور ساختن شیطان از انسان ها و رهایى آنها از عوامل فساد و سوق دادنشان به سمت نور هدایت در نظر گرفته است.

نکته اینکه انسان با صرف وقت و اندیشیدن درباره نعمت هاى خدا، با استفاده از دیگران و در حد استعداد و ظرفیت فکرى اش، به بخشى از نعمت هاى خدا پى مى برد و درنتیجه حالت محبت به او در دلش پدید مى آید، اما وقتى که مشغول کسب و کار و امور زندگى مى شود، نعمت هاى خدا را فراموش مى کند و درنتیجه محبت به او را نیز از کف مى دهد. این از آن جهت است که تنها معرفت و توجه به نعمت هاى خداوند در پیدایش و استقرار محبت به او کافى نیست. در محبت هاى عادى نیز چنین است. وقتى انسان پى مى برد که کسى داراى صفت نیکویى است یا به او خوبى کرده است، او را دوست مى دارد. اما پس از مدتى این محبت و دوستى فراموش مى شود.

دوست داشتن، احساسى گذرا نیست، بلکه حالت عاطفى ثابتى است و با خوش آمدن که مقطعى و گذراست، تفاوت دارد. وقتى انسان کسى را دوست داشت، در برابرش اظهار کوچکى مى کند و اگر مدتى او را نبیند، دل تنگ مى شود. براى پیدایش چنین محبتى، افزون بر معرفت و توجه به نعمت هاى خدا، باید آن توجه، استمرار نیز داشته باشد. اگر انسان پى درپى توجهش را به نعمت هایى که منشأ محبت به خداوند هستند معطوف سازد، محبت او در دلش پایدار و ثابت مى ماند. اما اگر پس از توجه به نعمت هاى خداوند، از آنها غافل شد، تنها حالت گذرایى از دوستى خدا در او پدید آمده، از محبت ثابت به خداوند و آثار ماندگار آن بهره اى ندارد.

پس براى حصول محبت به خداوند، باید افزون بر دانستن نعمت هاى او، توجه مستمر به آن نعمت ها را نیز به وجود آورد و همواره به یاد خدا و نعمت هاى او بود. شاید بشود این مطلب را از سخن خداوند در قرآن کریم نیز استفاده کرد؛ آنجا که فرموده است: «فَإِذَا قَضَیتُمْ مَنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُوااللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرا» (بقره: ۲۰۰)؛ و چون مناسک حج را گزاردید، خداى را یاد کنید؛ آن گونه که پدرانتان را یاد مى کنید، یا بیش از آن.

عرب هاى جاهلى پس از انجام حج، چند روزى در منا مى ماندند و با خواندن نثر و شعر به پدرانشان افتخار مى کردند. خداوند در برابر این عمل زشت به مسلمانان دستور مى دهد که بعد از فراغت از حج به ذکر او مشغول شوند. از آیه شریفه برمى آید چنان که انسان در قبال حقى که پدر بر او دارد بدو محبت مى ورزد و همواره به یاد اوست، باید به دلیل نعمت هاى الهى و ازجمله نعمت هدایت که خداوند بدو ارزانى داشته و نیز به سبب حقى که خداوند بر او دارد و از هر حقى بالاتر و برتر است، محبتش به او شدیدتر باشد.

اگر انسان بخواهد به خداوند محبت داشته باشد و این محبت بر محبت به غیر او غلبه یابد، باید پیوسته به یاد خدا و نعمت هایش باشد و فکر و ذهن خود را بر یاد خداوند و توجه به او متمرکز گرداند. در غیر این صورت، به مرور، محبت به غیرخدا بر محبت به خداوند غلبه مى یابد و آنچنان محبت به خدا کم رنگ و بى فروغ مى شود و هواهاى نفسانى بر انسان غلبه مى یابند و گرایش به شیطان جاى گزین محبت به خدا مى شود که انسان از یاد او لذت نمى برد؛ نماز و عبادت برایش جاذبه اى ندارد، و علاقه اى به زیارت بارگاه رسول خدا صلى الله علیه و آله و ائمّه اطهار علیهم السلام نخواهد داشت؛ چون ظرفیت دل انسان محدود است و هم زمان، محبت به خدا و غیرخدا در آن جمع نمى شود: «مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فِى جَوْفِهِ…» (احزاب: ۴)؛ خدا براى هیچ مردى دو دل در درون او ننهاده است… تا با یکى خداوند را محبوب و معبود خود قرار دهد و با دیگرى معبود و محبوب دیگرى را برگزیند.

روان شناسان گفته اند انسان در آنِ واحد مى تواند به چند چیز توجه کند و برخى از آنان گفته اند در آنِ واحد توجه انسان مى تواند به هشت چیز معطوف شود. طبیعى است که با افزایش متعلق توجه انسان، از شدت و کیفیت توجه به هریک از متعلقات کاسته مى شود. در مقابل، هرچه متعلق توجه کمتر باشد، توجه انسان تشدید مى گردد و اگر همه توجه او بر یک چیز متمرکز شود، داراى شدت بیشتر و اثر و نتیجه مضاعف خواهد بود.

حال اگر انسان پس از معرفت نعمت هاى خدا و استمرار در توجه به آن نعمت ها، تمرکز بر توجه به خدا و نعمت هایش را به آن معرفت ضمیمه کند و بکوشد به غیر او توجه نداشته باشد، براى نمونه در نماز حضور قلب داشته باشد و توجهش بر عبادت خداوند متمرکز شود و با کوشش از پراکنده نگرى و مرور هوس ها و خواسته هاى غیرالهى در ذهنش خوددارى کند، آن توجه، اثر فراوانى در جذب او به خداوند و ایجاد محبت خالص به آن معبود بى همتا دارد.

طریق انس یافتن اولیاى خدا با معبود خویش

آنچه گفته شد، ساده ترین و عمومى ترین راه براى توجه به خداوند و محبت ورزیدن به اوست که بر اساس آن، انسان به نعمت ها و خوبى هایى که خداوند در حقش روا داشته است توجه مى کند و براى سپاس و تشکر، محبت به خداوند را در دل خویش پدید مى آورد. اما بندگان خاص خدا تنها از طریق توجه به نعمت هایى که خداوند در اختیارشان نهاده است و شناخت صفات افعالى خداوند، آن هم صفاتى که انسان از منافع و مواهبشان بهره مند مى شود، به خداوند توجه نمى یابند؛ بلکه آنان برخلاف نوع انسان ها که تنها به درک بخشى از صفات افعالى که ارتباط مستقیم با آنها دارد نائل مى گردند، به درک ذات و صفات جمال و جلال الهى نائل آمده اند و پس از معرفت عمیق و لطیفشان به عظمت ذات خداوندى و کمالات نامتناهى او، بدان سبب که خداوند کمال و جمال محض، و از هر نقصى منزه است به او عشق مى ورزند، نه از آن جهت که خداوند نعمت هایى را در اختیارشان نهاده است.

در محبت هاى انسانى نیز گاهى به کسى از آن جهت که داراى کمالات، نبوغ، هنر و صفات ارزشمندى است، توجه مى کنند و آن صفات و ویژگى ها عامل محبت ورزیدن دیگران به او مى شود، نه خدمات و خوبى هاى او. مثلاً، وقتى ما در کتاب ها مى خوانیم که حاتم طایى در بخشش و سخاوتمندى سرآمد بود و دارایى اش را به دیگران مى بخشید، بدو علاقه مند مى شویم. با اینکه ما او را ندیده ایم و خدمت و منفعتى از او به ما نرسیده است. ازاین روست که شخصیت هاى برجسته جهان، در همه ادوار تاریخى، مورد محبت و علاقه دیگران قرار مى گیرند.

نمونه و سرآمد شخصیت هاى برگزیده و الهى، امیرمؤمنان علیه السلام است. برخى از آن جهت که آن حضرت، تجسم عدالت بود و در دوران حکومت خویش، عدالت را در عالى ترین سطح به اجرا درآورد و به دستگیرى فقرا، یتیمان و طبقات ناتوان و مستضعف جامعه مى پرداخت، به او عشق مى ورزند. با اینکه آنان زمان آن حضرت را درک نکرده اند تا از نتایج عدالت ورزى و انفاق و خدمات عمومى ایشان بهره مند شوند. البته پرواضح است که نور هدایت و ثمرات وجودى آن حضرت، جاودانه است و همواره دوستداران ایشان را بهره مند مى سازد و صفات متعالى آن حضرت و ازجمله عدالت علوى که در فرزند خلف ایشان، حضرت بقیه اللّه الاعظم (عج) تجلى یافته است، هم اینک، بخصوص در عصر ظهور آن منجى بشر، ظهور تام خواهد یافت.

بى تردید محبتى که در پى تفکر درباره صفات و کمالات کسى ازجمله خداوند، در انسان پدید مى آید، خالصانه تر و ارزشمندتر از محبتى است که به سبب برخوردارى از منافع و خدمات او به وجود مى آید؛ محبت نوع اول، پایاتر و حمد و سپاس، و محبت نوع دوم، برانگیزاننده شکر است. در پرتو چنان محبت خالصانه و بى شائبه و بى توقعى، اولیاى خدا به حقایق و معارف ناب و انوار الهى نائل مى شوند.

هر اندازه معرفت انسان به خداوند افزایش یابد، محبتش به او بیشتر مى شود. این معرفت از شناخت آن دسته افعال الهى که ارتباط مستقیم با انسان دارد، آغاز مى شود و سپس متوجه سایر افعال الهى مى گردد و درنهایت به صفات جلال و جمال و رحمت عام و خاص او تعلق مى یابد. فراتر از این مرحله، مرحله تجریدى و انتزاعى معرفت به خدا قرار دارد که خاص اولیا و دوستان ویژه خداوند است. صاحب چنین معرفتى، استقلالى براى غیرخدا قایل نیست و اشیاى جهان را عین ربط، عین اضافه و نشانه خداوند مى داند.

این معرفت که برگرفته از معرفت قرآنى است، مختص خاتم الانبیا صلى الله علیه و آله و اولیاى الهى است و تنها پیامبر و کسانى که آنها را تربیت مى کند به فهم این حقیقت ناب نائل مى آیند و همه مشهودات و موجودات را آیت خدا مشاهده مى کنند و تنها او را مى بینند. در پرتو این معرفت، موجودى که محض کمال و وجود است، لایق دل بستن و دوست داشتن مى باشد و آن گاه پرتوهاى آن محبت به مظاهر و تجلیات وجودى آن اصیل و قائم به ذات، تسرى مى یابند.

نصاب محبت به خداوند

تعلق محبت ما به هر چیز و هرکس به سبب وجود کمال خوشایند ما در اوست، و اگر بدانیم که صد مرتبه از آن کمال در موجود دیگرى تحقق یافته است، به همان میزان، محبت ما به موجود دوم نسبت به موجود اول افزایش مى یابد. فرض کنید در شرایط نامناسب اقتصادى که دست انسان خالى است و براى تأمین هزینه هاى زندگى، نظیر پرداخت بدهى یا تأمین هزینه درمانش، سخت نیازمند کمک دیگران است، اگر کسى بى منت و از سرِ احسان، پولى در اختیار انسان قرار دهد که نیازهاى او را تدارک کند، انسان شدیدا به او علاقه مند مى شود و از صمیم دل به او محبت پیدا مى کند.

اگر کسى چندین برابر آن هدیه و کمک را در اختیار انسان قرار دهد، علاقه و محبت انسان به او شدیدتر خواهد بود و به همین نسبت هرچه خدمت و احسان دیگران بیشتر شود، محبت ما به آنان نیز افزایش مى یابد. مایه تأسف است که محبت بسیارى از مردم به خداوند ضعیف است و در حدى نیست که بر محبت به دیگران برترى یابد.

نصابى که قرآن براى محبت به خداوند در نظر گرفته، برترى و غلبه داشتن آن بر محبت به دیگران است، تا آنکه محبت به دیگران، مانع اطاعت از خداوند نشود. البته هرچه محبت ما به خداوند از این نصاب فراتر رود، فضیلت و ارزش بیشترى را براى ما در پى خواهد داشت. طبیعى است کسانى چون زن و فرزند که محبوب ما هستند، توقعاتى از ما دارند؛ مثلاً زن از شوهر خود مى خواهد که فلان لباس یا فلان خانه را برایش تهیه کند یا او را به فلان مهمانى ببرد. گاهى این درخواست ها با تکلیف شرعى انسان تزاحم دارند و انجامشان متوقف بر مخالفت با تکلیف الهى و ارتکاب حرام است.

ازاین رو انسان بر سر دوراهى تأمین خواسته نزدیکانش و انجام تکالیف الزامى الهى قرار مى گیرد. چه بسا زن، شوهرش را تهدید مى کند که اگر خواسته او را انجام ندهد از او جدا مى شود که با عملى شدن این تهدید، زندگى خانوادگى مرد متلاشى مى گردد و تأمین آن خواسته متوقف بر این است که شوهر از راه نامشروع پولى فراهم کند و صرف تأمین خواسته همسرش گرداند؛ یا در شرایط خاص بر انسان واجب مى شود که روانه جبهه جنگ با دشمنان خدا گردد و نزدیکانش به این امر رضایت نمى دهند.

درنتیجه خواسته خداوند و تکلیف شرعى با خواسته دیگران تزاحم دارد. در این صورت، اگر محبت به نزدیکان بر محبت به خداوند غلبه یافت، انسان با تکلیف الهى مخالفت مى ورزد و مشمول عقوبت او مى شود. با توجه به اینکه غلبه داشتن محبت به خداوند بر محبت دیگران الزامى است، چه اینکه اگر محبت وى بر محبت به دیگران غلبه داشت، انسان در شرایط ویژه و در مقام تزاحم، فرمان او را بر خواسته دیگران ترجیح مى دهد و شانه از زیر بار اطاعتش خالى نمى کند، خداوند در مقام تهدید مسلمانان مى فرماید:

«بگو: اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشاوندانتان و مال هایى که به دست آورده اید و بازرگانى اى که از ناروایى و بى رونقى آن مى ترسید و خانه هایى که به آنها دل خوشید، به نزد شما از خدا و پیامبر او و جهاد در راهش دوست داشتنى ترند، پس منتظر باشید تا خدا فرمان خویش را بیاورد (کارى که مى خواهد بکند)، و خدا، مردم نافرمان را راه ننماید. (توبه: ۲۴)

اکثر مؤمنان نمى توانند دلشان را از محبت به غیرخدا تهى سازند، منتها محبت آنان به او بر محبت دیگران غلبه دارد و بر این اساس در آیه شریفه که نصاب محبت به خداوند را بیان مى کند و خداوند مى فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّا لِلَّهِ» (بقره: ۱۶۵)، محبت مؤمنان به غیرخدا نیز محرز گرفته شده است؛ ولى محبت مؤمن به خدا بر محبت او به غیرخدا غلبه دارد و درنتیجه در مقام تعارض و تزاحم، مؤمن از فرمان خداوند سرپیچى نمى کند و خواست خدا را به خواست غیر او ترجیح مى دهد.

پی‌نوشت:

۱ـ ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۲، ص ۶۲۶.

۲ـ محمدبن یعقوب کلینى، کافى، ج ۲، ص ۸۳، ح ۳.

۳ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج ۸۷، ب ۱۲، ص ۱۹۷، ح ۶.

۴ـ شیخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، دعاى سحر.

۵ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج ۱۴، ب ۳، ص ۳۸، ح ۱۶.

منبعماهنامه معرفت شماره۱۷۸

]]>
https://sobherabor.ir/4130/%d8%ac%d8%a7%db%8c%da%af%d8%a7%d9%87-%d9%85%d8%ad%d8%a8%d8%aa-%d9%88-%d8%a7%d9%86%d8%b3-%d8%a8%d8%a7-%d9%85%d8%b9%d8%a8%d9%88%d8%af/feed/ 0
طیف شناسی نیروهای اجتماعی و احزاب سیاسی در مصر https://sobherabor.ir/4126/%d8%b7%db%8c%d9%81-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%86%db%8c%d8%b1%d9%88%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-%d9%88-%d8%a7%d8%ad%d8%b2%d8%a7%d8%a8-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3/ https://sobherabor.ir/4126/%d8%b7%db%8c%d9%81-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%86%db%8c%d8%b1%d9%88%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-%d9%88-%d8%a7%d8%ad%d8%b2%d8%a7%d8%a8-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3/#respond Thu, 11 Jul 2013 05:19:32 +0000 http://sobherabor.ir/?p=4126

حسین بزی

به گزارش “صبح رابر” آنچه در چند ساله ی اخیر بر فضای سیاسی- اجتماعی مصر گذشت مصداق بارز سخن فوق است، فضای مصر در دهه ی گذشته به مثابه دیگی بخار بوده است که کوچکترین سوپاپ اطمینانی در آن تعبیه نشده بود، فضای بسته سیاسی و حقوق بشری در این کشور سبب شود تا مردم بدون اینکه به بلوغ سیاسی اجتماعی برسند به شور آمده و احساس کاذب شعور سیاسی را در خود ایجاد کنند، در نتیجه پس از ایجاد جرقه کوچک،آتشی عظیم برپا نمودند.

شهروندان مصری با اجتماع به گرد محمد مرسی، راهی را رفتند که هر کشور در شرف مردم سالار شدنی می رود، لیکن با این تفاوت که انتخاب مرسی تنها با شور بود و شعوری در پی نداشت.
در جوامع سنتی که در آنها قدرت سیاسی در دست الیگارشی کوچک است، پیدایش حزب به مفهوم جدید آن امکان ندارد، در مصر نیز تشکیل احزاب و گروه های سیاسی مذهبی و معترض بر اساس پروسه ی معمول تشکیل احزاب نبوده و در نتیجه دوامی نخواهد داشت، غرض از حزب سیاسی حزبی است که مبتنی بر ایدئولوژی، سازماندهی، رهبری و برنامه های مشخصی باشد، بدیهی ست احزابی که از دل آشوب های مصر سر برآورده اند، از یک چنین مشخصه هایی بری هستند.
البته نبایداز این نکته غافل بود که نمی توان فرمول های تشکیل احزاب در غرب را بر کشورهای اسلامی تحمیل نمود، و از آنجایی که حزب با شرایطی که گذشت نخستین بار در کشورهای غربی از درون شکاف ها و پارگی های طبقاتی، مذهبی، منطقه ای و سیاسی نشات گرفت؛ همچنین در کشورهایی که از لحاظ مذهبی دچار تفرق نشده اند، شکاف میان کلیسا و دولت موجب پیدایش احزاب طرفدار و دخالت کلیسا در امور دولتی و احزاب لیبرال و مخالف دخالت دین در دولت گردید.
اما فرمول تشکیل احزاب در کشورهای اسلامی مانند ایران و مصر حول اصول مشترکی تعریف شده است؛ بدین معنا که در کشورهای غربی احزاب از اصول و اساسی کاملا متفاوت از سایر رقبا برخوردار هستند؛ لیکن در اسلام، اصل و اساس قرآن و سنت است، سپس تفرق در تفسیر این ها ایجاد می گردد؛ احزاب اسلامی چه در زمینه های سیاسی و چه در امور اجتماعی و مذهبی بر اصل قرآن و سنت اتفاق نظر دارند، لیکن هرکدام از این احزاب اهدافی را می جوید که نتیجه تفاسیر متفاوت آنها از دین است.
برخی پیروان اسلام در طی قرن بیستم در بسیاری از کشورها در واکنش به مدرنیسم و لیبرالیسم غربی، گرایش های سیاسی و ایدئولوژیکی پیدا کردند و در بسیاری موارد در قالب احزاب و جنبش های سیاسی به مرام و ایدئولوژی سیاسی تبدیل شد، اسلام سیاسی این گروه ها را بعنوان «بنیادگرایی» توصیف می کنند، جنبش سیاسی اخوان المسلمین در مصر و حزب جماعت اسلامی در پاکستان ، بنیادگرا محسوب می شوند، از سوی دیگر بسیاری از رهبران مسلمان اما غرب گرای کشورهای عربی مانند سعودی ها و نیز دیپلمات های عرب مانند محمد البرادعی، ایدئولوژی سیاسی اسلام را با ایدئدولوژی های دیگر مانند لیبرالیسم، ناسیونالیسم، و سوسیالیسم در آمیخته و آمیزه های رنگارنگ از مرام و عقیده ی سیاسی ایجاد کرده اند.
اساسا آنچه این نوع اسلام سیاسی را انحرافی و محکوم به شکست می نماید غفلت رهبران این احزاب از این نکته بنیادین است که، اسلام فراجناحی و فراحزبی ست، و یا به عبارتی اسلام ترانس ایدئولوژی ست.
اسلام سیاسی تنها بعدی از ابعاد گسترده ی دین عظیم اسلام است، نمی توان اسلام را در قالب احزاب و ایدئولوژی ها گنجاند و از آن بهره برداری حزبی کرد.
در همین رابطه، رهبران جدید مصر می بایست ابتدا تکلیف خود را با حاکمیت دین مشخص سازند، یا دین را بطور تام و تمام آنچنان که هست در قانون اساسی مصر بکارگیرند و یا اینکه دین را در حد و اندازه ایدئولوژی ها و احزاب محکوم به شکست خود کوچک نکنند

منبع :عصر هامون

]]>
https://sobherabor.ir/4126/%d8%b7%db%8c%d9%81-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%86%db%8c%d8%b1%d9%88%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-%d9%88-%d8%a7%d8%ad%d8%b2%d8%a7%d8%a8-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3/feed/ 0
آیا مسکن مهر توانسته پاسخ‌گوی تقاضای بخش مسکن باشد؟ https://sobherabor.ir/4122/%d8%a2%db%8c%d8%a7-%d9%85%d8%b3%da%a9%d9%86-%d9%85%d9%87%d8%b1-%d8%aa%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%aa%d9%87-%d9%be%d8%a7%d8%b3%d8%ae%e2%80%8c%da%af%d9%88%db%8c-%d8%aa%d9%82%d8%a7%d8%b6%d8%a7%db%8c/ https://sobherabor.ir/4122/%d8%a2%db%8c%d8%a7-%d9%85%d8%b3%da%a9%d9%86-%d9%85%d9%87%d8%b1-%d8%aa%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%aa%d9%87-%d9%be%d8%a7%d8%b3%d8%ae%e2%80%8c%da%af%d9%88%db%8c-%d8%aa%d9%82%d8%a7%d8%b6%d8%a7%db%8c/#respond Thu, 11 Jul 2013 05:13:46 +0000 http://sobherabor.ir/?p=4122

تأثیرات واقعی مسکن مهر بر اقتصاد و به ویژه بخش مسکن چقدر بوده است؟ آیا مسکن مهر توانسته به اهداف مطلوب خود نائل شود؟ تأثیرات مسکن مهر بر بخش مسکن و به طور کلی اقتصاد کشور چگونه بوده است؟

به گزارش”صبح رابر”طبق اصل ۳۱ قانون اساسی، داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده‌ی ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آن‌ها که نیازمندترند، به خصوص روستانشینان و کارگران، زمینه‌ی اجرای این اصل را فراهم کند. «مسکن مهر» پیشنهاد دولت نهم در راستای عمل به قانون مذکور است که پیشنهاد آن در سال ۱۳۸۶ ارائه شد و شیوه‌نامه‌ی اجرایی طرح مذکور در شهرهای زیر ۲۵ هزار نفر جمعیت، با مبنای واگذاری مسئولیت کلیه‌ی امور مسکن مهر، به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در تاریخ ۷ اردیبهشت ۸۸ از سوی وزیر محترم مسکن ابلاغ گردید.

 

از آن تاریخ تا کنون، بیش از دو میلیون واحد ساخته و تحویل متقاضیان شده است؛ هرچند دولت روی عدد چهار میلیون و سیصد هزار واحد هدف‌گذاری کرده است.[۱] در این نوشته، به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که تأثیرات واقعی مسکن مهر بر اقتصاد و به ویژه بخش مسکن چقدر بوده است؟ آیا مسکن مهر توانسته به اهداف مطلوب خود نائل شود؟ برای سهولت پاسخ به این سؤالات، تأثیرات مسکن مهر بر بخش مسکن و به طور کلی اقتصاد کشور به دو قسمت مستقیم و غیرمستقیم تفکیک شده است که بخش غیرمستقیم آن اشاره به متغیرهای فرهنگی و اجتماعی دارد. در هر بخش، مثبت یا منفی بودن هر کدام از تأثیرات، بررسی می‌شود و در نهایت، جمع‌بندی در زمینه‌ی تأثیرگذاری کلی مسکن مهر بر اقتصاد کشور بر عهده‌ی خواننده گذاشته می‌شود.

 

تأثیرات مستقیم مسکن مهر بر اقتصاد

 

اطلاعات حاصل از سرشماری سال ۱۳۹۰ حاکی از آن است که در سال ۱۳۸۵، تعداد ۱۱.۴۳۱.۸۸۰ واحد مسکونی در ایران وجود داشته که این آمار در سال ۱۳۹۰ به ۱۴.۷۸۲.۱۱۴ رسیده است و این به معنای رشد ۲۹.۳ درصدی ساخت‌وساز در این مدت است. اگر آمار معاون امور مسکن و ساختمان وزارت مسکن و شهرسازی را ملاک قرار دهیم،[۲] تا پایان سال ۱۳۸۹ معادل ۱.۳۰۰.۰۰۰ واحد مسکن مهر ساخته شده است. لذا می‌توان ۳۸ درصد از تولید مسکن را در این دوره، به مسکن مهر نسبت داد که این آمار قابل قبولی برای دولت است.

طبق سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵، تنها ۳۷.۷۶ درصد از واحدهای مسکونی در ایران، دارای اسکلت فلزی یا بتنی هستند و مابقی واحدهای مسکونی، آسیب‌پذیری بالایی در برابر تهدیدات طبیعی، مثل زلزله دارند. از این رو، خیز دولت دهم برای ایجاد حدود چهار میلیون مسکن مهر را می‌توان گامی مهم جهت بهبود آمار مذکور و کاهش تلفات زلزله‌های احتمالی دانست. طبق اعلام سازمان مدیریت بحران کشور، تنها در سال ۱۳۹۰، ۷۹۰۰ زلزله در کشور رخ داده است.[۳] لذا مقابله با خطرات احتمالی در این گستردگی، یکی از نقاط مثبت و برجسته‌ی طرح مسکن مهر است.

 

قیمت مسکن از سه جزء تشکیل می‌شود: هزینه‌ی زمین، هزینه‌ی ساخت و هزینه‌های مبادلاتی[۴] آن. مسکن مهر با توجه به حمایت‌های دولت و عرضه‌ی جدید زمین در بازار مسکن، هزینه‌ی زمین را در بر نمی‌گیرد. همچنین دولت خود متصدی ثبت‌نام، نقل و انتقال و به طور کلی هزینه‌های مبادلاتی آن است. لذا این جزء از هزینه نیز محذوف شده یا به حداقل رسیده است. بنابراین تنها هزینه‌ی مسکن مهر، همانا هزینه‌ی ساخت آن است. این حرکت دولت (مشابه دامپینگ[۵] در اقتصاد بین‌الملل)، به شکست قیمت مسکن و تعدیل آن منجر شده است و در سال‌های اخیر، تا حدودی توانسته از خیزش‌های حباب‌گونه‌ی قیمت مسکن جلوگیری کند. البته این اثرگذاری در شهرستان‌ها و شهرهای کوچک، به واسطه کوچک بودن بازار مسکن و سهم بالاتر مسکن مهر در این بازار، مشهودتر است.

 

مسکن مهر طرحی است که منجر به توسعه‌ی افقی شهرها شده است. می‌توان به بدیل بالقوه‌ی این طرح اشاره کرد که همانا احیای بافت فرسوده به جای ساخت مسکن جدید است. شاید در نگاه اول، توسعه‌ی افقی شهر، با توجه به هزینه‌ی تأسیس مسکن ارزان‌تر و تعلق زمین به دولت، صرفه‌ی اقتصادی داشته باشد؛ اما در طول کار، هزینه‌های توسعه‌ی افقیِ زیرساخت‌ها، اعم از فاضلاب، برق و گاز می‌تواند منفعت مذکور را خنثی و بلکه تبدیل به هزینه نماید.

 

طبق سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵، تنها ۳۷.۷۶ درصد از واحدهای مسکونی در ایران، دارای اسکلت فلزی یا بتنی هستند و مابقی واحدهای مسکونی، آسیب‌پذیری بالایی در برابر تهدیدات طبیعی، مثل زلزله دارند. از این رو، خیز دولت دهم برای ایجاد حدود چهار میلیون مسکن مهر را می‌توان گامی مهم جهت بهبود آمار مذکور و کاهش تلفات زلزله‌های احتمالی دانست.

 

مسکن مهر، با هدف صاحب‌خانه کردن دهک‌های پایین درآمدی شروع شده است و دولت نیز از هر اقدام قانونی در جهت جلوگیری از ورود این کالا به بازار سفته‌بازی جلوگیری کرده است. اما طبق شواهد و قراین، در بسیاری از موارد، به ویژه در شهرهای بزرگ، مسکن بازار مناسبی برای فعالیت دلالان و سفته‌بازان شده است. مسکن مهر تا زمانی که کالای مصرفی باشد و اقشار کم‌درآمد یا با درآمد ثابت از آن استفاده کنند، نمی‌تواند به سفته‌بازی در حوزه‌ی مسکن دامن زند؛ حال آنکه اگر مسکن مهر تبدیل به کالای سرمایه‌ای شود، تنها به سفته‌بازی در حوزه‌ی مسکن و بالا رفتن قیمت مسکن مهر منجر می‌گردد.

 

تأثیرات غیرمستقیم مسکن مهر بر اقتصاد

 

 

 

مسکن مهر، به واسطه‌ی احداث در نقاطی که پیش‌تر مسکونی نبوده‌اند، از دو جهت می‌توانند تبعات منفی اجتماعی ایجاد کنند؛ اولاً احداث مسکن مهر، بدون بذل توجه به مسائل شهری و شهرسازی، می‌تواند تأثیر اجتماعی منفی داشته باشد. احداث مسکن بدون توجه به سرانه‌ی فرهنگی و اجتماعی، مثل احداث مدرسه، مسجد، فرهنگ‌سرا، کتابخانه و… منجر به افزایش بزهکاری و ناهنجاری‌های اجتماعی در میان‌مدت می‌گردد. ثانیاً در کنار هم قرار دادن افرادی که سابقه‌ی هم‌زیستی و اشتراک فرهنگی و اجتماعی با هم ندارد و به طور کلی، هویت محله‌ای آن‌ها متفاوت است، می‌تواند به افت سطح اجتماعی و فرهنگی منجر شود. مجموع این عوامل می‌تواند با اثرگذاری بر سطح سرمایه‌‌ی اجتماعی و انسانی، تبعات منفی اقتصادی به همراه داشته باشد.

 

احداث مسکن مهر، بدون بذل توجه به مسائل شهری و شهرسازی، می‌تواند تأثیر اجتماعی منفی داشته باشد. احداث مسکن بدون توجه به سرانه‌‌ی فرهنگی و اجتماعی، مثل احداث مدرسه، مسجد، فرهنگ‌سرا، کتابخانه و… منجر به افزایش بزهکاری و ناهنجاری‌های اجتماعی در میان‌مدت می‌گردد.

 

جمع‌بندی

 

مسکن مهر طرحی است که در تحلیل و قضاوت در مورد آن، نیازمند توجه به تمامی ابعاد آن هستیم. به ادعای این نوشته، طرح مسکن مهر، در کنار نقاط قوت، نقاط ضعفی نیز دارد که جهت ادامه‌ی آن، تقویت نقاط قوت و توجه و برطرف ‌ساختن نقاط ضعف آن، ضروری است. مسکن مهر، به واسطه‌ی سهم ۳۸درصدی ساخت مسکن در نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۸۰، کاهش سطح آسیب‌پذیری در برابر زلزله‌ها و شکست قیمت مسکن، به ویژه در شهرهای کوچک، تأثیرات مستقیم مثبت بر اقتصاد دارد. اما به دلیل افزایش هزینه‌های میان‌مدت توسعه‌ی افقی شهر و تبدیل شدن مسکن به کالای سرمایه‌ای و ورود دلالان و سفته‌بازان به این بازار، تأثیرات مستقیم منفی بر اقتصاد گذاشته است.

 

از طرفی این طرح در راستای کاهش سهم بافت فرسوده از کل موجودی مسکن و حرکت به سمت مسکن نوساز و مقاوم و افزایش امید به زندگی، کاهش سن ازدواج، آزادسازی هزینه‌های مسکن بالای اجاره‌نشینان و هدایت آن‌ها به سمت هزینه‌های اجتماعی و فرهنگی در خانوار، کاهش نرخ بی‌خانمانی و ارتقای شاخص «کیفیت مسکن»، تأثیرات غیرمستقیم مثبت بر اقتصاد بر جای گذاشته است؛ اما به واسطه‌ی احداث در نقاطی که پیش‌تر مسکونی نبوده‌اند، با کاهش سرانه‌های فرهنگی و اجتماعی و هم‌زیستی افراد با تنوع‌های فرهنگی و اجتماعی، منجر به تأثیرات غیرمستقیم منفی بر اقتصاد شده است.(*)

پی‌نوشت‌ها:
[۳]ر.ک: سایت تابناک به نشانی www.tabnak.ir
[۴] Transaction costs
[۵] Dumping
[۶]بیانات مقام معظم رهبری (دام ظله)، در تاریخ ۵ اسفند ۱۳۸۳.
[۸]همان.

*مسعود عامری؛ کارشناس اقتصادی

منبع :برهان

 

]]>
https://sobherabor.ir/4122/%d8%a2%db%8c%d8%a7-%d9%85%d8%b3%da%a9%d9%86-%d9%85%d9%87%d8%b1-%d8%aa%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%aa%d9%87-%d9%be%d8%a7%d8%b3%d8%ae%e2%80%8c%da%af%d9%88%db%8c-%d8%aa%d9%82%d8%a7%d8%b6%d8%a7%db%8c/feed/ 0
پایانی بردوگانه اصلاح‌طلبی- اصولگرایی https://sobherabor.ir/4119/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%af%d9%88%da%af%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a7%d8%b5%d9%84%d8%a7%d8%ad%e2%80%8c%d8%b7%d9%84%d8%a8%db%8c-%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84%da%af%d8%b1%d8%a7%db%8c/ https://sobherabor.ir/4119/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%af%d9%88%da%af%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a7%d8%b5%d9%84%d8%a7%d8%ad%e2%80%8c%d8%b7%d9%84%d8%a8%db%8c-%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84%da%af%d8%b1%d8%a7%db%8c/#respond Thu, 11 Jul 2013 05:05:16 +0000 http://sobherabor.ir/?p=4119 محمد اسکندری

به گزارش”صبح رابر”یکی از پیچیده‌ترین موضوعات در حوزه جامعه‌شناسی سیاسی در ایران مقوله «فرهنگ سیاسی» است. کمتر تحلیلگر و صاحب‌نظری در عرصه سیاسی در ایران را می‌توان یافت که به بررسی جامعه ایرانی پرداخته باشد و موضوع فرهنگ سیاسی ایرانیان نظرش را جلب نکرده باشد.

اساساً در نظریه‌های جدید جامعه شناسی سیاسی، بیش از پیش به ارزش‌ها و هنجارها و تأثیر آن بر فرد و جامعه و کشف این نکته که رفتار‌های سیاسی مردم و نخبگان و صاحبان قدرت چگونه شکل می‌گیرد توجه می‌شود. در واقع فرهنگ سیاسی شاه‌کلید فهم رفتار‌های سیاسی در هر جامعه‌ای است. گابریل آلموند، اولین اندیشمندی بود که از این رهیافت بهره برد. وی فرهنگ سیاسی را توزیع خاصی از ایستارها، ارزش‌ها، احساسات، اطلاعات و مهارت‌های سیاسی می‌‌دانست.

امروز نیز در ادبیات سیاسی کشور منظور از فرهنگ سیاسی مجموعه‌ای از هنجار‌ها، ارزش‌ها و مهارت‌ها است که قاطبه رفتار‌های سیاسی مردم اعم از مشارکت در انتخابات، شرکت در راهپیمایی‌ها و میتینگ‌ها، گرایش به احزاب و. . . را تشریح و تفسیر می‌کند.

اما این‌روزها برخی از صاحب‌نظران معتقدند که فرهنگ‌سیاسی در کشور به حد تازه‌ای از بلوغ رسیده است و ما شاهد تحول و تطوری در این عرصه هستیم، علی‌الخصوص نتایج انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و یازدهمین دوره ریاست جمهوری به ما این تذکر را می‌دهد که دیدگاه‌ها و نحوه گرایش مردم نسبت به جریانات سیاسی تغییر کرده است.

در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی عملاً ما شاهد تحریم مشارکت سیاسی از سوی دوم‌خردادی‌ها بودیم، اما این تحریم هیچ تأثیر خاصی در میزان مشارکت مردم نداشت و این دوره از انتخابات به یکی از رکورد‌های مشارکت در انتخابات پارلمانی کشور تبدیل شد. از سوی دیگر در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری نیز ما شاهد بودیم که عملاً هم تفکر اصلاح‌طلبی و هم جریان اصولگرایی با ادبار مردمی روبه‌رو شد و استقبال با مردی بود که شعار«اصلاح‌طلبی توأم با حفظ اصول و اصولگرایی توأم با اندیشه اصلاح» را سر داد.

در واقع می‌توان اینگونه استنباط کرد که دو قطبی اصلاح‌طلب – اصولگرا یا همان چپ و راست سابق دیگر نمی‌تواند تبیین کننده نوع گرایش مردم به افراد و چهره‌های سیاسی باشد، بلکه مردم به دنبال رویکرد‌ها و حرف‌های تازه‌ای هستند.

برخی از صاحب‌نظران همواره این تز را مطرح می‌کردند که شکاف تاریخی سنت و مدرنیته عامل اصلی پویش سیاسی در جامعه ایرانی است. در دوران پس از انقلاب نیز تقریباً همین شکاف سنت و مدرنیته فعال بوده است و جریان چپ و راست هرکدام داعیه‌دار نوعی خاص از رویکرد‌های توسعه‌ای بوده‌اند.

در دوران اصلاحات ما به خوبی رویه‌های رفرمیستی را در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و. . . مشاهده کردیم که حتی در مواردی به سمت براندازی نظام سیاسی جمهوری اسلامی هم پیش رفت، اما به نظر می‌رسد که اکنون نمی‌توان با توجه صرف به گسل سنت و مدرنیته یا همان اصولگرا- اصول‌ستیز فضای سیاسی کشور را تحلیل کرد، بلکه مفاهیم تازه‌ای به فرهنگ سیاسی کشور وارد شده است که تأثیر چشمگیری بر نظرات و رفتارهای سیاسی مردم دارد.

مقام معظم رهبری در چند ساله اخیر بارها بر ضرورت اصلاح فضای سیاسی کشور تأکید کرده‌اند. ایشان می‌فرمایند: بنده دعواى اصلاح‌طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم بندى را غلط مى دانم. نقطه مقابل اصولگرا، اصلاح‌طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح‌طلب، اصولگرا نیست.

نقطه مقابل اصولگرا، آدم بى اصول و لا ابالى است؛ آدمى که به هیچ اصلى معتقد نیست؛ آدم هرهرى مذهب است. . . . بنده معتقد به اصولگراى اصلاح‌طلبم؛ اصول متین و متقنى که از مبانى معرفتى اسلام برخاسته، با اصلاح روش‌ها به صورت روز به روز و نو به نو. ما باید روش‌ها را اصلاح کنیم. در روش‌ها اشتباه و نقص و جود دارد. گاهى به مرحله‌اى مى رسیم که امروز دیگر جواب نمى دهد؛ باید مرحله دیگرى را شروع کنیم.

به زعم نگارنده، اقبال مردمی به شعار اعتدال‌گرایی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری بیانگر آن است که پایگاه‌های اجتماعی اولویت‌های خود را از مسائل سیاسی به مواردی همچون کارآمدی، توجه به خرد جمعی، میانه‌روی، دوری از تنش و اخلاق‌گرایی تغییر داده‌اند و این همان تغییری است که در حوزه فرهنگ سیاسی کشور پدید آمده است.

مردم در دو انتخابات اخیر نشان داده‌اند که به شدت از تنش‌های سیاسی و بی‌اخلاقی‌ها گلایه‌مند و خواهان ایجاد ثبات در فضای سیاسی کشور و حرکت به سوی توسعه و پیشرفت هستند. امروز آرمان‌ها، ارزش‌ها و هنجار‌های مردم‌سالاری دینی با محوریت ولایت فقیه در جامعه نهادینه و تثبیت شده است و مردم دعوای اینکه آیا باید راه انقلاب را ادامه داد یا نه بی‌فایده می‌پندارند، بلکه آنان معتقدند اکنون موقع دستیابی به پیشرفت و عدالت در جامعه ذیل سایه مردم‌سالاری دینی است.

در واقع در فرهنگ سیاسی ما یک تحول تدریجی و البته خوش‌یمن رخ داده است و آن اینکه تقریباً تمامی مردم و حتی آنانی که اعتقاد به مبانی نظام اسلامی ندارند، جمهوری اسلامی را یک مکانیسم قابل اعتماد برای حل مشکلات جامعه می‌پندارند. به عبارت دقیق‌تر، ارزش‌ها و چارچوب‌های گفتمان ولایت فقیه در کشور به تدریج نهادینه و تقویت شده است. این مهم البته یک اتفاق تصادفی نیست، بلکه ماحصل بیش از سه دهه تلاش و کوشش و استقامت و اثبات کارآمدی نظام در حوزه‌های مختلف است.

امروز نیز گروه‌ها و جریانات سیاسی باید خود را مطابق با این میل و خواسته مردمی تطبیق دهند. مردم سیاستمدارانی مسئول، کارآمد، ‌بااخلاق و معتقد به چارچوب‌های نظام می‌خواهند که تنها و تنها به دنبال حل مشکلات کشور باشند.

امروز دوران حرکت‌های رفرمیستی به پایان رسیده است، چراکه مردم با گوشت و پوست خود در حال دفاع از ارزش‌های انقلاب هستند و از سوی دیگر دوران شعارهای انقلابی بدون تلاش برای تحقق کارآمدی نظام نیز سرآمده است.

حال باید منتظر ماند و دید که جریانات اصولگرا و اصلاح‌‌طلب تا چه حد می‌توانند مطابق با این مطالبات بحق مردمی انعطاف نشان دهند یا اینکه با عدم موفقیت این دو جناح جریان سومی ظهور و بروز پیدا خواهد کرد.

منبع جوان آنلاین

]]>
https://sobherabor.ir/4119/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%af%d9%88%da%af%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a7%d8%b5%d9%84%d8%a7%d8%ad%e2%80%8c%d8%b7%d9%84%d8%a8%db%8c-%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84%da%af%d8%b1%d8%a7%db%8c/feed/ 0
محکومیت گسترده سزای خوش‌خدمتی به آمریکا https://sobherabor.ir/4116/%d9%85%d8%ad%da%a9%d9%88%d9%85%db%8c%d8%aa-%da%af%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d8%af%d9%87-%d8%b3%d8%b2%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%b4%e2%80%8c%d8%ae%d8%af%d9%85%d8%aa%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c/ https://sobherabor.ir/4116/%d9%85%d8%ad%da%a9%d9%88%d9%85%db%8c%d8%aa-%da%af%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d8%af%d9%87-%d8%b3%d8%b2%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%b4%e2%80%8c%d8%ae%d8%af%d9%85%d8%aa%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c/#respond Thu, 11 Jul 2013 05:01:27 +0000 http://sobherabor.ir/?p=4116

فشاگری «ادوارد اسنودن» کارمند امنیتی سابق آمریکا از اقدامات امنیتی آمریکا علیه شهروندان آمریکایی و دیگر کشورها موجب پدید آمدن مسائل تازه‌ای در روابط برخی از کشورها شد.محکومیت گسترده سزای خوش‌خدمتی به آمریکا

به گزارش “صبح رابر”افشاگری «ادوارد اسنودن» کارمند امنیتی سابق آمریکا از اقدامات امنیتی آمریکا علیه شهروندان آمریکایی و دیگر کشورها موجب پدید آمدن مسائل تازه‌ای در روابط برخی از کشورها شد. از جمله هنگام بازگشت «مورالس» رئیس‌جمهور بولیوی، از روسیه، چهار کشور اروپایی اسپانیا، ایتالیا، پرتغال و فرانسه با ادعای اینکه «اسنودن» برای رفتن به آمریکای لاتین در هواپیمای مورالس پنهان شده، به این هواپیما اجازه ندادند از خطوط هوایی آن‌ها استفاده کند و در نهایت، این هواپیما ناچار شد در خاک اتریش فرود آید که پس از فرود هم مورد بازرسی قرار گرفت. این اتفاق که هفته پیش رخ داد، البته با انتقاد رئیسان‌جمهور کشورهای آمریکای لاتین مواجه شد و به گفته «ساچا یورنتی» یکی از نمایندگان بولیوی در سازمان ملل، اوایل این هفته نیز نمایندگان بیش از صد کشور جهان، اقدام این چهار کشور اروپایی را به‌شدت محکوم کردند. یورنتی با شکایت از رفتار سازمان ملل در این باره گفت: «سازمان ملل متحد واکنش خاصی نشان نداده است حال آنکه اگر چنین اتفاقی برای اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، رخ داده بود، بان‌کی‌مون شخصاً از او دلجویی می‌کرد، در حالی که درباره مورالس شاهد چنین حرکتی نبودیم.» این سخن «یورنتی» کاملاً درست است و علت این رفتار چهار کشور اروپایی و بی‌تفاوتی بان‌کی‌مون، ریشه در تفکرات آن‌ها دارد که شاهد روشن و گویایی برای باور آن‌ها به انواع تبعیضات و خود برتربینی است. بان‌کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل هم که یک فرد آسیایی است، با درک دیدگاه کشورهای غربی، تبعیت از آن‌ها را برگزیده تا به موقعیتش آسیب نرسد. این چهار کشور هم به گمان خود با این رفتار سخیف به آمریکا خوش‌خدمتی کرده‌اند تا در زمان مناسب، پاداش آن را بگیرند و عملاً با زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی و انسانی و ضوابط و قوانین بین‌المللی، موجب بی‌اعتبار شدن این قوانین در افکار جهانی شده‌اند. بی‌اعتنایی کشورهایی که ادعا دارند در مسائل جهانی و به‌ویژه انسانی و حقوقی پیشرو هستند، به قوانین قطعی و مسلم، تشویق و چراغ سبزی است برای سایر کشورها که خلاف این ضوابط عمل کنند که نتیجه آن، ساقط شدن اعتبار توافقات بین‌المللی و ترویج هرج‌ومرج و بی‌انضباطی جهانی خواهد شد که هیچ کشوری از آن سود نمی‌برد.

منبع :دانا

 

]]>
https://sobherabor.ir/4116/%d9%85%d8%ad%da%a9%d9%88%d9%85%db%8c%d8%aa-%da%af%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d8%af%d9%87-%d8%b3%d8%b2%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%b4%e2%80%8c%d8%ae%d8%af%d9%85%d8%aa%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c/feed/ 0