برگه 1447 – پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر https://sobherabor.ir/page/1447/ پایگاه اطلاع رسانی Sat, 06 Jul 2013 07:07:17 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.3.3 ۵۰ سال مقاومت پیروزی/۳ https://sobherabor.ir/3842/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c3/ https://sobherabor.ir/3842/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c3/#respond Thu, 04 Jul 2013 04:48:37 +0000 http://sobherabor.ir/?p=3842 به گزارش”صبح رابر”مقدمه:

گویا می نگرم قومی از مشرق ، قیام کرده اند . آنان حق شان را می خواهند ،ولی به آنان نمی دهند دوباره آن را طلب می کنند ولی باز به آنان داده نمی شود . وقتی اوضاع را این گونه می بینند سلاح هایشان را برمی دارند. در آن هنگام ، آن چه می خواهند به آنان می دهند . ولی آنان نمی پذیرند و استوار می ایستند و قدرت شان را به کسی جز صاحب شما تحویل نمی دهند. کشته های آنان ، شهید هستند . آگاه باشید اگر من آن زمان را درک می کردم ، خود را برای صاحب این امر نگه می داشتم . امام باقر (ع) این قوم را این چنین دیدند. آنچه در این صفحات خواهد آمد ، مروری است بر عملکرد نیم قرن از مقاومت این قوم مشرقی .

سخنرانی امام خمینی ضد کاپیتولاسیون :

۴ آبان ۴۳

طبق این قانون مامورین سیاسی و مستشاران خارجی در ایران از تعقیب قانون و جزا مصون هستند و در صورت ارتکاب جرم یا عمل خلاف قانون به کشورشان جهت بررسی یا محاکمه عودت داده خواهند شد. رژیم پهلوی از ترس عکس العمل مردم خبر تصویب این قانون را تا مدتی اعلام نکرد . از گوشه و کنار خبرهایی به آیت الله خمینی رسید. ایشان چند نفر را مامور کردند تا از صحت و سقم ماجرا باخبر شوند. وقتی متن لایحه و اسناد مربوط به دست شان رسید. صبح روز دوشنبه چهارم آبان ۴۳ امام دست به افشاگری زدند. عظمت ایران از بین رفت،استقلال از دست رفت، عزت ما پایکوب شد . مگر ما مستعمره هستیم ؟ مگر ایران در اشغال امریکاست ؟…. و سپس مردم را به قیام برای کسب استقلال و حقوق خود فرا خواندند.

منبع :بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت

]]>
https://sobherabor.ir/3842/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c3/feed/ 0
۵۰ سال مقاومت پیروزی/۴ https://sobherabor.ir/3839/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c4/ https://sobherabor.ir/3839/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c4/#respond Thu, 04 Jul 2013 04:43:07 +0000 http://sobherabor.ir/?p=3839 به گزارش”صبح رابر”مقدمه:

گویا می نگرم قومی از مشرق ، قیام کرده اند . آنان حق شان را می خواهند ،ولی به آنان نمی دهند دوباره آن را طلب می کنند ولی باز به آنان داده نمی شود . وقتی اوضاع را این گونه می بینند سلاح هایشان را برمی دارند. در آن هنگام ، آن چه می خواهند به آنان می دهند . ولی آنان نمی پذیرند و استوار می ایستند و قدرت شان را به کسی جز صاحب شما تحویل نمی دهند. کشته های آنان ، شهید هستند . آگاه باشید اگر من آن زمان را درک می کردم ، خود را برای صاحب این امر نگه می داشتم . امام باقر (ع) این قوم را این چنین دیدند. آنچه در این صفحات خواهد آمد ، مروری است بر عملکرد نیم قرن از مقاومت این قوم مشرقی .


۱۷ دی ۵۶

روزنامه اطلاعات به نام <<احمدی رشیدی مطلق>> مقاله ای را چاپ و در آن به آیت الله خمینی توهین کرد. مراجع ،در اعتراض کلاس های خود را تعطیل کردند. بازاریان هم مغازه های خود را بستند نیروهای ساواک و شهربانی و نیروهای کمکی ، وارد قم شده و اطراف مدارس علمیه مستقر شدند دسته های مردمی به سمت منزل علما راهپیمایی کردند. نیروهای شاه با دیدن جمعیت عظیم مردم تصمیم به حمله گرفتند تعداد زیادی طلیه و مردم عادی شهید و مجروح شدند. با این مقاومت نه تنها اهداف پلید مقاله محقق نشد بلکه مبارزه شکل علنی تری به خود گرفت ، توطئه های بعدی پیش از وقوع خنثی و معلوم شد که شاه از رهبری دینی می ترسد.

بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت

]]>
https://sobherabor.ir/3839/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c4/feed/ 0
۵۰ سال مقاومت پیروزی/۵ https://sobherabor.ir/3836/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c5/ https://sobherabor.ir/3836/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c5/#respond Thu, 04 Jul 2013 04:37:16 +0000 http://sobherabor.ir/?p=3836 مقدمه:

به گزارش”صبح رابر”گویا می نگرم قومی از مشرق ، قیام کرده اند . آنان حق شان را می خواهند ،ولی به آنان نمی دهند دوباره آن را طلب می کنند ولی باز به آنان داده نمی شود . وقتی اوضاع را این گونه می بینند سلاح هایشان را برمی دارند. در آن هنگام ، آن چه می خواهند به آنان می دهند . ولی آنان نمی پذیرند و استوار می ایستند و قدرت شان را به کسی جز صاحب شما تحویل نمی دهند. کشته های آنان ، شهید هستند . آگاه باشید اگر من آن زمان را درک می کردم ، خود را برای صاحب این امر نگه می داشتم . امام باقر (ع) این قوم را این چنین دیدند. آنچه در این صفحات خواهد آمد ، مروری است بر عملکرد نیم قرن از مقاومت این قوم مشرقی .<<بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت>>

قیام مردم تبریز:

۳۰ بهمن ۱۳۵۷

روز ۲۷ بهمن اعلامیه ای از طرف آیت الله طباطبایی صادر شد. در اعلامیه از مردم خواسته شده بود روز ۲۹ بهمن اعتصاب کنند؛ مغازه های خود را ببندند و در مراسم اربعین شهدای قم شرکت کنند. صبح روز مراسم، در خمقابل مسجد، یک جوان توسط رئیس شهربانی به شهادت رسید. مردم جنازه ی شهید را روی دست گرفته و تظاهرات کردند. اوضاع شهر از کنترل نیروهای شاه خارج شد. حوالی ظهر، ارتش با کامیون های پر از سرباز و تانک وارد عمل شد. ده ها نفر شهید و صدها نفر مجروح شدند.

منبع :پایگاه اطلاع رسانی” بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت”

]]>
https://sobherabor.ir/3836/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c5/feed/ 0
۵۰ سال مقاومت پیروزی/۶ https://sobherabor.ir/3827/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c6/ https://sobherabor.ir/3827/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c6/#respond Thu, 04 Jul 2013 04:28:07 +0000 http://sobherabor.ir/?p=3827 مقدمه:

به گزارش”صبح رابر”گویا می نگرم قومی از مشرق ، قیام کرده اند . آنان حق شان را می خواهند ،ولی به آنان نمی دهند دوباره آن را طلب می کنند ولی باز به آنان داده نمی شود . وقتی اوضاع را این گونه می بینند سلاح هایشان را برمی دارند. در آن هنگام ، آن چه می خواهند به آنان می دهند . ولی آنان نمی پذیرند و استوار می ایستند و قدرت شان را به کسی جز صاحب شما تحویل نمی دهند. کشته های آنان ، شهید هستند . آگاه باشید اگر من آن زمان را درک می کردم ، خود را برای صاحب این امر نگه می داشتم . امام باقر (ع) این قوم را این چنین دیدند. آنچه در این صفحات خواهد آمد ، مروری است بر عملکرد نیم قرن از مقاومت این قوم مشرقی .<<بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت>>

راهپیمایی عید فطر:

۱۳ شهریور ۵۷

سه روز پیش از عید، شهید مفتح خبر برگزاری نماز در تپه های قیطریه را داد. در روز عید جمعیت پس از خواندن نماز و شنیدن سخنرانی شهید باهنر و شهید مفتح از خیابان کوروش کبیر (شریعتی) به سمت جنوب راه افتادند. تظاهر کنندگان به محض این که با کامیون پلیس برخورد می کردند شعار می دادند: “برادر ارتشی، چرا برادر کشی” و آنگاه مردم به طرف مامورین انتظامی گل پرتاب می کردند. برای بسیاری از ناظران آن راهپیمایی، حضور گسترده ی زنان با پوشش چادر مشکی قابل تامل بود. آن روز محمدرضا شاه خود سوار بر بالگرد به تماشای سیل جمعیت رفت تا با پرواز در بالای سر آن ها بهتر در جریان امور قرار بگیرد. پس از باگشت از این بازدید هوایی محمدرضا تصمیم گرفت ایران را ترک کند. فرماندهان ارتش از شاه خواستند اجازه ی سرکوب همه جانبه مردم را صادر کند اما او گفت: “ما که نمی توانیم همه ی مردم کشور را بکشیم”.

منبع :پایگاه اطلاع رسانی ” بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت”

]]>
https://sobherabor.ir/3827/50-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c6/feed/ 0
رساله حقوق امام سجاد/۱ https://sobherabor.ir/3823/%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ac%d8%a7%d8%af1/ https://sobherabor.ir/3823/%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ac%d8%a7%d8%af1/#respond Thu, 04 Jul 2013 04:22:06 +0000 http://sobherabor.ir/?p=3823
به گزارش”صبح رابر”حق خداوند (موجودات و اطاعت تکوینی)

مقدمه :

فَأَمّا حَقّ اللّهِ الْأَکْبَرُ فَإِنّکَ تَعْبُدُهُ لَا تُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ بِإِخْلَاصٍ جَعَلَ لَکَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ یَکْفِیَکَ أَمْرَ الدّنْیَا وَ الآْخِرَهِ وَ یَحْفَظَ لَکَ مَا تُحِبّ مِنْهَا.

((و اما حق بزرگتر خداوند آن است که او را بپرستی و چیزی را شریک او قرار ندهی و اگر از روی اخلاص چنین کنی، خدا بر خود مقرر کرده کار دنیا و آخرت تو را به عهده گیرد و آنچه از آن بخواهی برایت نگه دارد.))


موجودات و اطاعت تکوینی

تمام موجودات عوالم هستی خدا را سجده می کنند و اوامر تکوینیش را به جبر اطاعت می نمایند، آفتاب و ماه و ستارگان به فرمان او مدار خود را می پیمایند و به وظیفه ای که در نظام خلقت به عهده ی آنها گذارده شده است عمل می کنند. کوه ها، درخت ها و جنبندگان، همه و همه، مطیع بی قید و شرط ذات اقدس الهی هستند و بی چون و چرا اوامرش را به کار می بندند. اما قرآن شریف وقتی به انسان می رسد می فرماید:

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکَثِیرٌ مِّنَ النَّاسِ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ

آیا ندیدی خداوند را سجده می کنند تمام آنچه در آسمان ها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه ها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم؛ و بسیاری از مردم او را سجده نمی نمایند و از امرش سرباز می زنند و سرانجام به جرم تخلف و سرپیچی معذب می شوند.

اگر کسی سوال کند چرا همه انسان ها خدا را سجده نمی کنند و اوامرش را اطاعت نمی نمایند، در پاسخ گفته می شود، بشر دارای دو بعد است، یکی بعد تکوینی و آن دگر بعد تشریعی. در بعد تکوینی، انسان ها همانند تمام موجودات عوالم وجود، مطیع بی قید و شرط خدا هستند و قدرت کمترین تخلفی را از فرمان او ندارند، قلب همه ی مردم به امر باری تعالی می تپد و خون به تمام بدن می فرستد، رحم مادر طبق دستور الهی جنین پرورش می دهد و نمی تواند از برنامه های مقرر سرپیچی کند، کلیه و کبد، اعصاب و عروق ، معده و جهاز هاضمه و دیگر اعضای قوای تکوینی آنها همه فرمانبردار خدا هستند و نمی توانند از مرزی که برای هر کدام مقرر گردیده فراتر روند.

بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت

]]>
https://sobherabor.ir/3823/%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ac%d8%a7%d8%af1/feed/ 0
رساله حقوق امام سجاد/۲ https://sobherabor.ir/3820/%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ac%d8%a7%d8%af2/ https://sobherabor.ir/3820/%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ac%d8%a7%d8%af2/#respond Thu, 04 Jul 2013 04:18:33 +0000 http://sobherabor.ir/?p=3820

به گزارش”صبح رابر”حق خداوند (آزادی بشر)

مقدمه :

فَأَمّا حَقّ اللّهِ الْأَکْبَرُ فَإِنّکَ تَعْبُدُهُ لَا تُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ بِإِخْلَاصٍ جَعَلَ لَکَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ یَکْفِیَکَ أَمْرَ الدّنْیَا وَ الآْخِرَهِ وَ یَحْفَظَ لَکَ مَا تُحِبّ مِنْهَا.

((و اما حق بزرگتر خداوند آن است که او را بپرستی و چیزی را شریک او قرار ندهی و اگر از روی اخلاص چنین کنی، خدا بر خود مقرر کرده کار دنیا و آخرت تو را به عهده گیرد و آنچه از آن بخواهی برایت نگه دارد.)) <<بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت>>

 

آزادی بشر

آزادی بشر در بعد تشریعی است و این آزادی سرمایه گرانقدری است که خداوند به انسان اعطا فرموده است. اگر مردم آزادی تشریعی خود را در اطاعت حضرت باری تعالی به کار گیرند و اوامر الهی را اجرا نمایند، مدارج کمال را می پیمایند، به کرایم اخلاقی متخلق می گردند و انسان واقعی می شوند.

قال علی (علی): (( طاعه الله مفتاح کل سداد و اصلاح کل فساد ))

علی(ع) فرمود: اطاعت خداوند کلید هر درستی و صواب و مایه اصلاح هر انحراف و فساد است. اگر مردم، آزادی تشریعی خود را در اطاعت از هوای نفس و شهوات زیان بار به کارگیرند، گناه و ناپاکی، عقلشان را تیره می کند، از هر واقع بینی باز می مانند، کور و کر می شوند، عمرشان به پایمال کردن ارزش های انسانی سپری می گردد و سرانجام با شقاوت و بدبختی می میرند و نتیجه کارهای ناروای خود را با کیفر الهی مشاهده خواهند نمود.

قال نبی (ص): إحْذَرْ سُکْرَ الْخَطیئَهِ، فَإنَّ لِلْخَطیئَهِ سُکْراً کَسُکْرِ الشَّرابِ بَلْ هِىَ أشَدُّ سُکْراً مِنْهُ، «۹» یَقُولُ اللَّه تَعالى:

صُمٌّ بُکْمٌ عُمْىٌ فَهُمْ لایَرْجِعُون

رسول خدا فرمود: حذر کنید از مستی گناه، چه آن که مستی گناه همانند مستی شراب است، بلکه شدیدتر از آن، خداوند در قرآن شریف فرموده:

آنان کر و گنگ و کورند و از این وضع بدی که دارند برنمیگردند.

منبع :پایگاه اطلاع رسانی” بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت”

]]>
https://sobherabor.ir/3820/%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ac%d8%a7%d8%af2/feed/ 0
رساله حقوق امام سجاد/۳ https://sobherabor.ir/3817/%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ac%d8%a7%d8%af3/ https://sobherabor.ir/3817/%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ac%d8%a7%d8%af3/#respond Thu, 04 Jul 2013 04:15:08 +0000 http://sobherabor.ir/?p=3817 به گزارش”صبح رابر”حق خداوند (اثر سرپیچی از اطلاعات)

مقدمه :

فَأَمّا حَقّ اللّهِ الْأَکْبَرُ فَإِنّکَ تَعْبُدُهُ لَا تُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ بِإِخْلَاصٍ جَعَلَ لَکَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ یَکْفِیَکَ أَمْرَ الدّنْیَا وَ الآْخِرَهِ وَ یَحْفَظَ لَکَ مَا تُحِبّ مِنْهَا.

((و اما حق بزرگتر خداوند آن است که او را بپرستی و چیزی را شریک او قرار ندهی و اگر از روی اخلاص چنین کنی، خدا بر خود مقرر کرده کار دنیا و آخرت تو را به عهده گیرد و آنچه از آن بخواهی برایت نگه دارد.)) <<بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت>>

اثر سرپیچی از اطاعت

تخلف از اطاعت باری تعالی موجب فسق است و متخلف گناهکار. اما در پاره ای از مواقع تخلف از دستور الهی موجب شرک در طاعت است و خداوند هر دو را در یک آیه از قرآن شریف آورده است:

وَلا تَأکُلوا مِمّا لَم یُذکَرِ اسمُ اللَّهِ عَلَیهِ وَإِنَّهُ لَفِسقٌ ۗ وَإِنَّ الشَّیاطینَ لَیوحونَ إِلىٰ أَولِیائِهِم لِیُجادِلوکُم ۖ وَإِن أَطَعتُموهُم إِنَّکُم لَمُشرِکونَ

“و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخورید و این کار گناه است و شیاطین به دوستان خود مطالبی مخفیانه الق می کنند تا با شما به مجادله برخیزند و اگر از آنها اطاعت کنید، شما هم مشکر خواهید بود.”

شیاطین با قرارهای پنهانی خود می خواهند با شما در مورد گوشت حیوان مرده جدل کنند. اگر آنان را اطاعت نمودید و از حرمت میته که امر الهی است تخلف کردید، شما حتما به شرک گراییده اید.

منبع :پایگاه اطلاع رسانی” بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت”

]]>
https://sobherabor.ir/3817/%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ac%d8%a7%d8%af3/feed/ 0
آسمانی /۱ https://sobherabor.ir/3813/%d8%a2%d8%b3%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-1/ https://sobherabor.ir/3813/%d8%a2%d8%b3%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-1/#respond Thu, 04 Jul 2013 04:08:08 +0000 http://sobherabor.ir/?p=3813
شهید حاج سعید توفیقی فرمانده گردان ضربت حضرت رسول (ص) سپاه

شهید حاج سعید توفیقی

فرمانده گردان ضربت حضرت رسول (ص) سپاه

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش کروهک های ضد انقلاب در سنندج به مقابله با آنان پرداخت. بعد ا ز تاسیس سازمان پیشمرگان مسلمان کرد شاخه سنندج مسئول اطلاعات آن سازمان شد و در سال۱۳۶۱ که بسیج مستضعفین در سراسر کشور به سوی تشکل  و نظم خاصی پیش می رفت.مسئولیت بسیج بازار شهرستان سنندج را پذیرفت.در سال۱۳۶۶به سمت فرماندهی گردان ضربت حضرت رسول(ص)شهرستان سنندج منصوب شد. در سال ۱۳۶۸ با توجه به وفور تجارب کاری و نیز وجود ارتباط معنوی با مردم از سوی سپاه به فرمانداری شهرستان سنندج ماموریت یافت  ومسئول رسیدگی به شکایات مردم در آنجا شد در تاریخ ۷/۷/۶۹ هنگامی که از فرمانداری برمی گشت جلوی درب منزل خود توسط نیروهای ضد انقلاب ترور شد و به شهادت رسید . از شهید توفیقی یک فرزند دختر و یک فرزند پسر به یادگار مانده است .مزار مطهر شهید در بهشت محمدی سنندج می باشد . اولین خصیصه ای که با شنیدن نام حاج سعید در ذهن همه کسانی که او را می شناختند متواتر می شود،مهربانی و سادگی اوست.حاجی بسیار ساده و بی تکبر بود.با همه به نرمی و عطوفت رفتار می کرد . کمتر کسی از او ناراحتی به یاد دارد . خیرخواه بود و از اینکه دوستان و همرزمان او به پیشرفتی دست می یافتند احساس خوشحالی می کرد .قبل از شهادت او ،تعدادی از همرزمانش راهی دانشگاه شده بودند،از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید.مبارزی شجاع و رشید بود او تنها یک مبارز و رزمنده بود بلکه هنرمندی با ذوق و احساس بود که دارای آثار زیبا ودل انگیز و نقاشی های زیبایی است که روحیه ی عرفانی ومعنوی حاج سعید سرچشمه می گیرند .از خدمت به محرومان دریغ نمی ورزید،از تلاش برای احداث حمام ،مدرسه،لوله کشی آب و برق رسانی گرفته تارسیدگی به امور بهداشت مردم جزء وظایف او شده بود .همشیه بخشی از وقت خود را صرف همکاری با جهاد سازندگی می کرد . او خود روستایی بود ،به روستایی بودن افتخار می کرد ودرد روستاییان را می فهمید.

منبع :پایگاه اطلاع رسانی” بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت”

]]>
https://sobherabor.ir/3813/%d8%a2%d8%b3%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-1/feed/ 0
یک جور زندگی https://sobherabor.ir/3810/%db%8c%da%a9-%d8%ac%d9%88%d8%b1-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c/ https://sobherabor.ir/3810/%db%8c%da%a9-%d8%ac%d9%88%d8%b1-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c/#respond Thu, 04 Jul 2013 04:02:56 +0000 http://sobherabor.ir/?p=3810
بر اساس زندگی شهید محمد ابراهیم همت

 

به گزارش”صبح رابر”یک سنگ را بردار و داخل آب لجن بینداز. لحظه ای بعد آن را بردار و پس از شست و شو تماشایش کن. چه حالی دارد؟ سنگ را می گویم . خوشحال است؟ ناراحت است ؟ می خندد؟ اخم می کند؟… چه کار می کند؟ یک شیشه گلاب یا عطر خوشبو روی آن بریز . باز هم تماشایش کن . حالا چه حالی دارد؟ اصلا او را بزن نوازشش کن بر سرش داد بکش رویش را ببوس نفرینش کن و تا مدتها با او قهر باش . آنگاه خوب تماشایش کن . ببین چه تغیری می کند…

معلوم است که هیچ . به قول بزرگترها : اصلا کک اش هم نمی گزد . حالا همین رفتار را بایک آدم انجام بده . البته نه همه اش را . فقط رفتار بی درد سر را می گویم . مثلا به پیراهن دوستت عط بزن . آنگاه لبخند و تشکر او را ببین . یا مدتی با او قهر باش . آنگاه ناراحتی و دلخوری اش را تماشا کن . وقتی می خواهی نماز بخوانی برادر یا خواهر کوچکت یا هر بچه ی کوچکی را بیاور تا نماز خواندن تو را تماشا کند . لحظه ای بعد او هم مثل تو نماز خواهد خواند.

اینها را نوشتم که بگویم آدم ها با سنگ خیلی فرق دارند . آدمها فقط مثل خودشان اند . مثل آدمی . اما آدم ها جور واجور هستند با دلهایی جور واجور . بعضی دلها کوچک است بعضی متوسط بعضی ها بزرگ . بعضی دلها فقط بدی را در خود جا می دهند . بعضی ها هم بدی و هم خوبی را و بعضی ها فقط خوبی را. بعضی دلهای کوچک در هیکلهای درشت جا خوش می کنند در حالی که در وجود یک پشه هم جا می شوند. بعضی دلهای بزرگ خودشان را زورکی در وجود یک آدم لاغر و ضعیف وقلمی جا می کنند. در حالی که روی کوهها وتوی اقیانوس ها و در آسمانها هم جا نمی شوند . خلاصه دنیای جور واجور دلها و آدم های جور واجور دارد. آن هم دلهایی که فقط در وجود آدمهاست . یعنی فقط آدمها هستند که دل دارند . نه سنگها و نه حیوانات و نه هیچ موجود دیگر هیچ کدام دل ندارند . آدمها جور واجور فکر می کنند جور واجور زندگی می کنند و جور واجور می میرند .

مثلا یک جور مادر ها هستند که وقتی می خواهند بچه به دنیا بیاورند فقط به جسم خود وبچه شان اهمیت می دهند . اما یک جور دیگر از مادر ها به فکر خود و بچه شان اهمیت می دهند . مادرهای جور اول خوب می خورند خوب می نوشند و برای اینکه بچه شان چاق و چله وسرخ و سفید و تپل مپل شود روزی چند کیلو انار سرخ و آبدار نوش جان می کنند . سرانجام بعد از نه ماه و نه روز و نه ساعت انتظار یک بچه ی ترگل و ورگل به دنیا می آید که اگر قایم فوتش کنی سرما می خورد و اگر بلند عطسه کنی پرده ی گوشش پاره می شود . بزرگ کردن اینجور بچه ها کار سختی نیست . فقط باید از خوردنی های دنیا سیرشان کنی. همین !

اما مادر های جور دوم آنقدر فکر می کنند که خوردن یادشان می رود . اصلا یادشان می رود که نباید کارهای سنگین کنند نباید غصه ی زیادی بخورند مسافرتهای سخت وطولانی بروند. نمونه اش< ننه نصرت> که بچه ای در شکم داشت . یک روز شوهرش <مشهدی اکبر> گفت : می خواهم بروم کربلا . دلم برای زیارت قبر آقا امام حسین (ع) پر می کشد.

وقتی اسم کربلا و امام حسین (ع) به گوش ننه نصرت خورد دلش مثل پرنده ای شد که در قفس زندانی اش کرده اند . پایش را کرد توی یک کفش که الا و بالله من هم باید با تو همراه شوم.

این قصه برای سال هزار و سیصد و سی و چهار است. آن سالها مسافرت مثل حالا آسان نبود . آن هم برای زنی که یک بچه در شکم داشت . اما از قدیم گفته اند : وقتی پای عشق به میان می آید عقل راهش را می کشد و می رود . ننه نصرت عاشق بود . او سختی راه را به همراه مشهدی اکبر تحمل کرد . اما وقتی به کربلا رسید بیماری او را از پا انداخت و تازه متوجه شد که چه کار خطرناکی انجام داده است.

پزشکها پس از معاینه سری تکان داده گفتند : بچه زنده نمی ماند . همین حالا هم شاید مرده باشد . بهتر است به فکر نجات مادر بچه باشیم …

پزشکها برای ننه نصرت دارو نوشتند . آنها حرف از مرگ بچه می زدند وبه فکر نجات جان ننه نصرت بودند . اما ننه نصرت به فکر خودش نبود . او برای نجات جان بچه فکر می کرد .

خلاصه همان جا بود که غم عالم در دل ننه نصرت سنگینی کرد . او با دل شکسته رفت به زیارت قبر امام حسین (ع) وبا گریه و زاری گفت : آقا بچه ام تقصیری ندارد . این من بودم که به عشق تو سر از پا نشناخته پا در جاده ی خطر گذاشتم . اگر قرار است بچه ام به خاطر عشق من بمیرد چه بهتر که من هم همراه او بمیرم .

ننه نصرت با چشمانی پر از اشک و با دلی پر از غم به خواب رفت . در خواب بانوی بزرگواری به سراغش آمد نوزاد پسری به آغوش ننه نصرت داد و به الهام کرد که اسمش را محمد ابراهیم بگذارد.

ننه نصرت وقتی از خواب برخاست اثری از درد و بیماری در خود ندید. بازهم نزد پزشکها رفت . آنها پس از معاینه انگشت به دهان ماندند.

::: محمد ابراهیم همت :::در سال ۱۳۳۴ در شهر قمشه ی اصفهان به دنیا آمد. در حالی که پیش از تولد ننه نصرت و مشهدی اکبر عشق امام حسین (ع) را در دلش جا داده بودند .

یک جور پدر مادر ها امام حسین (ع) را در دل بچه هاسشان جا می دهند . این جور بچه ها اگر در طول زندگی با عشق امام حسین (ع) زندگی کنند اگر اجازه ندهند شمر به دلشان راه پیدا کند آن وقت مثل یاران واقعی امام حسین (ع) زندگی می کنند . مثل یاران او با ظالم می جنگند از مظلوم دفاع می کنند و در راه خدا به شهادت می رسند درست مثل محمد ابراهیم همت

محمد ابراهیم در دنیای کودکی وقتی می دید پدر ومادرش رو به قبله می ایستند و نماز می خوانند او هم مثل آنها نماز می خواند سوره های کوچک قرآن را حفظ می کرد و روزه ی کله گنجشکی می گرفت .

کمی بزرگتر که شد علاوه بر درس خواندن گاهی در کار کشاورزی به پدرش کمک می کرد و گاهی در مغازه ای به شاگردی می پرداخت .

او در دانشسرای تربیت معلم ادامه ی تحصیل داد سپس به خدمت زیر پرچم فرا خوانده شد . روزهای سربازی روزهایی سرنوشت ساز برای او بود . هم تلخ تلخ بود وهم شیرین شیرین . یکی از دست نشاندگان شاه به نام سرلشکر ناجی فرماندهی لشکر توپخانه ی اصفهان را بر عهده داشت . محمد ابراهیم هم مسوول آشپزخانه ی همین لشکر بود . شرح برخورد این دو داستانی است که در همین وبلاگ آمده . محمد ابراهیم از این برخورد هم به تلخی یاد می کرد وهم به شیرینی .

خلاصه دوران خدمت سربازی سر آمد . در حالی که محمد ابراهیم آگاهتر از قبل شده بود . او هم شاه را شناخته بود و هم دست نشاندگان شاه را هم امام را وهم یاران امام را . از آن پس او علاوه بر معلمی در روستا در سطح شهر به روشنگری مردم می پرداخت .

یک روز خبر آوردند که محمد ابراهیم مجسمه ی شاه را از میدان شهر پایین کشیده . سر لشکر ناجی دستور تیر باران او را داد . امام محمد ابراهیم از چنگ ماموران شاه گریخت و برای ادامه ی مبارزه به شهرهای دیگر رفت . از شهری به شهری می رفت و به تبلیغ نهضت امام خمینی (ره) و آگاهی دادن به مردم می پرداخت .

پس از پیروزی انقلاب اسلامی او کمرهمت بست تا بیش از پیش به مبارزه علیه ظالم و دفاع از حق مظلوم بپردازد . مدتی برای یاری مردم به روستاهای محرئم رفت . وقتی شنید ضد انقلاب در شهرهای کرد نشین دست به جنایت زده است به آنجا رفت وبه مبارزه پرداخت . چون از خود لیاقت نشان داد به فرماندهی سپاه پاسداران پاوه منصوب شد .

::: محمد ابراهیم همت :::در سن ۲۶ سالگی به سفر حج رفت و از آن پس** حاج همت **لقب گرفت . حاج همت در چند عملیات ضربات سختی به دشمنان اسلام وارد ساخت و در مدت زمانی کم به یکی از سرداران بزرگ جنگ تبدیل شد .

او ابتدا به معاونت تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) و سپس به فرماندهی همین تیپ _که دیگر به لشکر تبدیل شده بود _ منصوب شد .

حاج همت یک سر لشکر بود اما نه مثل سرلشکر ناجی . چرا که سر لشکر ها هم جور واجورند . حاج همت پس از ۲۸ سال زندگی الهی پس از ۲۸ سال عشق به امام حسین (ع) مثل یاران امام حسین (ع) تا آخرین نفس جنگید و مثل آنان مردانه به شهادت رسید .

جزیره ی مجنون در اسفند سال ۱۳۶۲ ودر عملیات خیبر به خون سرخ او رنگین شد و نام

سردار بزرگ خیبر ” شهید حاج محمد ابراهیم همت “را برای همیشه در دلها جاودانه کرد .

 

  منبع :پایگاه اطلاع رسانی” بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت”

]]>
https://sobherabor.ir/3810/%db%8c%da%a9-%d8%ac%d9%88%d8%b1-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c/feed/ 0
به عشق آل عبا https://sobherabor.ir/3806/%d8%a8%d9%87-%d8%b9%d8%b4%d9%82-%d8%a2%d9%84-%d8%b9%d8%a8%d8%a7/ https://sobherabor.ir/3806/%d8%a8%d9%87-%d8%b9%d8%b4%d9%82-%d8%a2%d9%84-%d8%b9%d8%a8%d8%a7/#respond Thu, 04 Jul 2013 03:57:13 +0000 http://sobherabor.ir/?p=3806
به گزارش”صبح رابر”خاطرات تفحص پیکر مطهر شهداء

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:”سخنی با اهل دل “

تفحص،واژه مقدسی و نامکشوفی است که هنوز بر زبان ما تلاوت نشده است ،این واژه در قاموس مقاومت ،باغربت… زیبایی،مرثیه و معنویت عجین و آمیخته است و خود آئینه تمام نمای یاد ها ودردهاست. تفحص ذکر است . تفحص شور است و شوق . تفحص اخلاص است و نهایت عشق . حرف نیست که بتوان به قلم آورد .ایمان است، ایثار است،شهامت است و مظلومیت و… و من چه بگویم که زبانم عاجز است ؟

کسی توان به قلم آوردن آنرا ندارد ،یا توان وصف کردنش را ،تنها باید حضور داشت و حس کرد . تنها باید در معرکه بود تا بتوان توصیف کرد. تنها جایی که می توان “شهدا”را دید و جنت خدا را به معنی تمام و کمال یافت ،در میان بچه ها تفحص است . تفحص آدم را به سر حد معرفت و اخلاق میرساند . تفحص انسان را به بزم عاشقان “ثارالله”میرساند . تفحص انسان را وادار به شکستن دیو نفس میکند . تفحص میدان شناخت خود است .تفحص روح قلب را منقلب میکند و عواطف را می پروراند همه ارزش ها و معیارها در تفحص نهفته است و به قول عزیزی “مقدس ترین کاری که امروز در نظام جمهوری اسلامی می شود همین تفحص پیکرهای شهداست .” تفحص با تمام مشکلات خاص خود اصلا یک عالم دیگری است که حضور در آن لیاقت و سعادت عظیمی میخواهد .تفحص، جانبازیست ،تفحص شیفتگی خداست ،تفحص ساخته و خاص شدن است ..آنان که لذت محضر خدا را می چشند ،مادا میکه توان دارند از تفحص دست نمی کشند مگر آنکه خداوند آنان را در جوار رخود بپذیرد.

“عدالت

به عشق آل عبا

آفتاب، طلوع کرده بود که به اتفاق برادران “پاکزاد”، “جعفری” و “مهدور” و چند نفر دیگر به طرف پاسگاه “چم هندی” حرکت کردیم. با ذکر دعا و صلوات و به عشق و نیت پنج تن آل عبا، پنج کیسه گونی را برداشته بودیم تا بلکه آن روز، پنج شهید را بیابیم. به محل مورد نظر که رسیدیم برادر “پاکزاد” دستگاه بیل مکانیکی را به کار انداخت و شروع کرد به بیل زدن کانالها، سنگرها و خاکریزهایی که مشکوک به نظر می رسید. هر جا که احتمال می رفت شهیدی باشد شکافته می شد. سرانجام در کنار پاسگاه به کانالی که به نظر می رسید قبلا دژ نیروهای عراقی بوده برخورد کردیم. مشغول بیل زدن در میان انبوه سیم های خاردار بودیم که ناگهان یک پیشانی بند سرخ و رنگ باخته “راهیان قدس” از زیر خاک نمایان شد. ذوق و شوق سراپای وجود بچه ها را فرا گرفته بود. بچه ها پی در پی صلوات می فرستادند … و اشک برگونه ها جاری شده بود.

برادرای نیروی انتظامی که در پاسگاه “چم هندی” مستقر بودند ، گروه گروه می آمدند تا از نزدیک شاهد کشف پیکر مطهر شهید باشند.

راوی: برادر حاج بهزاد پروین قدس

]]>
https://sobherabor.ir/3806/%d8%a8%d9%87-%d8%b9%d8%b4%d9%82-%d8%a2%d9%84-%d8%b9%d8%a8%d8%a7/feed/ 0