حکمتهای نهجالبلاغه خود الگوی عملی عدالت، زهد و شجاعت بوده است
نمایش جلوهای از وحدت و ایمان به خاندان نبوت در رابر
جشن شب ولادت امام رضا علیهالسلام در رابر
گلباران گلزار شهدای روستای قنات ملک زادگاه سردار دلها
دستبند پلیس رابر بر دستان خردهفروشان مواد مخدر
نوروز علوی با تمسک به روحیه اهلبیت و شخصیت امیرالمؤمنین(ع) محقق میشود
هشدار پلیس به رانندگان زیر سن قانونی
مدارس شهرستان رابر تا ۲۸ اسفندماه دایر است
رویداد فرهنگی ادبی رد پای عشق در شهرستان رابر برگزار شد
عشایر ایل بچاقچی و اهالی روستای قنات ملک برگزیدگان دوستدار کتاب کشور شدند
تمدید مهلت ارسال آثار به جشنواره شجره طوبی
اعلام جزئیات مراسم تحویل سال در حرم مطهر امام رضا(علیهالسلام)
پویش ملی «زندگی با آیهها»
برپایی ۱۵ بازارچه نوروزی صنایعدستی در استان کرمان
برگزاری محفل انس با قرآن کریم در محضر رهبر انقلاب
اعمال شب اول ماه مبارک رمضان
به گزارش “صبح رابر”؛ به نقل از فارس، شنیدیم که بانو عذرا حمزهجواران مادر سردار شهید علیاکبر جهانشاهی این روزها در جدال زندگی، روی تخت بیمارستان است، به دیدنش رفتیم، یاد دیدار شش سال پیش در ذهنمان زنده شد، وارد منزل که شدیم، با خواندن شعر به استقبالمان آمد، آنقدر گرم و صمیمی که انگار یک خانواده هستیم در کنار هم.
به قلبش اشاره کرد و گفت: اکبر اینجاست، حالا ولی در این روزها این قلب درست یاری نمیکند، گویا شوق پیوستن به اکبرش او را روانۀ تخت و بیمارستان و دکتر و دارو کرده است.
اینجا در بیمارستان حضرت فاطمه (س)، نه فقط یک مادر شهید که یک کوه ایمان و عقیده بر تخت افتاده است،گاهی چشم باز میکند و دنیای فانی را نگاه میکند ولی زود میبندد چشمها را؛ گویا از دیدن دنیا و مافیها خسته شده و شاید این دیدگان در پشت پلک، دنیای زیباتری را میبینند که میل باز شدن ندارند.

در آن دیدار قبل برایمان گفته بود که بعد از شهادت اکبر، پدرش لبخند را بر لب خود حرام کرد و دیگر نخندید و بعد از ۱۴ ماه دنیای بدون اکبر را به خود واگذاشت و رفت، شاید وقتی اکبر او را در آغوش گرفته، باز هم لبخند زده باشد ولی این دنیا بدون اکبر برایش جاذبهای نداشت.
حالا مادر شهید اکبر جهانشاهی مثل صدها مادر شهید دیگر، در انتظار دیدن روی ماه فرزند شهید خود لحظهها را سپری میکند، بیشک اکبر در این لحظات کنار مادر است حتی اگر چشمهای بیفروغ ما او را نبینند، مگر میشود فرزند به ملاقات مادر بیمار نیاید؟
اکبر با یک بغل گل از گلهای بهشتی به ملاقات مادر میآید، ای کاش مادر توان گفتن داشت و از حضور اکبر در کنار خود برایمان میگفت.
قدر پدران و مادران شهدا را به عنوان سرمایههای معنوی بدانیم، بودنشان را غنیمت بشماریم، از نفس پاکشان بهره بگیریم و بخواهیم که دعای خیرشان را بدرقۀ راهمان کنند.
اکبرها رفتند تا حرف امامشان زمین نماند، امروز ما بازماندگان و مدعیان راه شهدا برای اماممان چه کردیم؟

و سخن آخر اینکه آمدیم تا قدردان مادر شهید باشیم و یاد فرزند شهیدش را زنده نگهداریم، خدا به ایشان و همه پدران و مادران شهدا صبر و سلامتی عنایت فرماید.
پاسدار شهید اکبر جهانشاهی سال ۱۳۴۲ در بخش جواران از توابع شهرستان رابر استان کرمان متولد شد، سال ۶۱ وارد سپاه پاسداران شد و پس از آموزشهای مقدماتی و تکمیلی در پادگان قدس و پادگان شهید بهشتی به عنوان مربی مشغول خدمت شد.
به عنوان فرمانده گردان به جبهه رفت و خرداد ۶۳ آخرین خرداد عمر علیاکبر در دنیای فانی بود.
انتهای پیام/











