به گزارش”صبح رابر”
سیّد بن طاووس ؛ (۵۸۹ – ۶۶۴ ه .ق ):
نماز ترا به این مى خواند در پیشگاه مالک زندگان و مردگان حضوریابى ، پس با دلى آکنده از رغبت ، و ضمیرى مالامال از شرف ، به نماز برخیز و هر کارى را که خدایتعالى تو را به اشتغال به آن معذور نمى دارد ترک کن ، چه اشتغال به چنان امورى مخالف با مولا و سبک شمردن فرمان او جل جلاله باشد و خطرى است سهمگین که از کیفر آن ایمن نمى توان بود. و مشنو که گویند به تاءخیر انداختن وقت نماز دشوار نیست. پس به نماز برخیز، با کمال اشتیاق ، با رغبتى از سر عشق ، و با عشقى به کمال ، در نماز به خداى حىّ هستى بخش ، روى سخن داشته باش و مقام خود را که بنده اى از یاد مبر، و از ستایش ذات پاکش کوتاهى مکن .
کشف المحّجه ، سیّد بن طاووس ، ص ۲۱۲.
نماز و شیعه
علاّمه سیّد محمّد حسین طباطبائى ؛ فرمود:
کُرُبن معتقد بود که در دنیا یگانه مذهب زنده و اصیل که نمرده است مذهب شیعه است. روزى به هانرى کربن گفتم : در دین مقدّس اسلام تمام زمینها و مکانها بدون استثناء محل عبادت است ، اگر فردى بخواهد نماز یا قرآن بخواند یا سجده کند یا دعا کند در هر جا مى تواند، بنابراین اگر فردى از مسیحیان در وقتى از اوقات حالى پیدا کرد مثلاً در نیمه شب در خوابگاه منزل خود است و خواست خدا را بخواند چه مى کند؟ او باید صبر کند تا روز یکشنبه ، کلیسا را باز کنند، این معنى قطع رابطه بنده است با خدا.
در پاسخ گفت : بلى این اشکال در مذهب مسیحیت هست .
همچنین روزى به کربن گفتم : اگر در دین مقدس اسلام ، انسان حاجتمند حالى پیدا کند، طبق همان حال و حاجت خدا را مى خواند امّا در دین مسیح ، خدا اسماء حسنى ندارد اگر شما مثلاً حالى پیدا کردید چه خواهید کرد؟! در پاسخ گفت : من در مناجاتهاى خود صحیفه مهدّویه علیه السّلام را مى خوانم . کربن کراراً صحیفه سجّادیه را مى خواند و گریه مى کرد.
مهر تابان ، ص ۴۸.
حقیقت نماز
سخن ابو حامد امام محمّد غزالى ( ۴۰۵ – ۵۰۵ ه .ق ) در مورد حضور قلب در نماز:
ظاهر نماز چون کالبد است و وى را حقیقتى است که آن روح نماز است .
ظاهر نماز: مانند طهارت تن و جامه و جاى پاک ایستادن و روى به قبله آوردن و چشم از جایگاه سجود فراتر بردن است این همه صورت نماز است و این صورت را حقیقتى است که آن روح نماز است . اگر اصل روح نباشد نماز همچون آدمى مرده باشد و کالبدى بى جان . اصل روح نماز، خشوع است و حاضر بودن دل در جمله نماز، که مقصود نماز راست داشتن دلست با حق تعالى ، و تازه کردن ذکر حق تعالى بر سبیل تعظیم ، چنان که حق تعالى گفت : « وَ اَقِمَ الصَّلوه لِذَکْرِى ، نماز بپاى دار براى یاد کرد مرا » رسول خداصلّى اللّه علیه و آله فرمود :کسى که نصیب وى از نماز جز رنج و درماندگى نیست . و این آن است که به ظاهر نماز کند و به دل غافل ، و باز رسول خداصلّى اللّه علیه و آله رمود: که بسیار بنده بود که نماز کند و از نماز وى بیش از ده یک یا شش یک ننویسند و آن مقدار نویسند از نماز هر کسى که به دل در آن حاضر باشد. و فرمود: نماز چنان کن که کسى را وداع خواهى کرد یعنى خود را و هواى خود را وداع کن ، بلکه هر چه جز حق است آن را وداع کن و همگى خود به نماز ده ، و براى این بود که عایشه گوید که رسول خداصلّى اللّه علیه و آله با ما حدیث مى کردى و ما نیز با وى ، چون وقت نماز در آمد گفتى که هرگز ما را نشناخته است از مشغولى که بودى به عظمت حق تعالى !…
کیمیاى سعادت ، محمد غزالى ، ص ۱۴۱ و ۱۲۰
شاگرد نماز
شیخ بو على سینا مى نویسد: من بخواندن دروس مشغول بودم و اقسام فلسفه را مجدداً مطالعه مى کردم در تمام این اوقات شبى را تا صبح نخوابیدم در روز هم جز به تحصیل علم به چیزى توجه نداشتم . و به همین طریق پیش مى رفتم تا حقیقت هر مسئله براى من مسلم مى شد و هرگاه من در مسئله اى حیران بودم و یا نمى توانستم قضیه را بفهمم به مسجد پناه مى بردم و نماز مى گذاردم و خالق کل را ستایش مى کردم و معمّاى من حل و مشکل برطرف مى شد. با این شکوه باز در سروده اى گوید:
دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت
یک موى ندانست ولى موى شکافت
اندر دل من هزار خورشید بتافت
آخر به کمال ذره اى راه نیافت .
زندگى ابوعلى سینا، ص ۲۹ و ۲۸
گویا پروردگارت را مى بینى
حکیم و محدث بزرگ ملاّ محسن فیض کاشانى ؛ (۱۰۰۷ – ۱۰۹۱ ه .ق ):
چون براى نماز آماده شدى مى بایست که قلبت نزد نماز بوده و از هر وسوسه اى فارغ باشد و ببین که در پیشگاه چه کسى ایستاده اى و با که سخن مى گویى و شرم دار از اینکه با مولایت با دلى غافل و قلبى ممّلو از وسوسه هاى دنیائى و … سخن بگویى . و بدان که او بر باطن تو مطلع بوده و به قلبت ناظر است ، و نمازت باندازه خشوع و تواضع و تضرع و زارى تو پذیرفته مى گردد. در نماز چنان به عبادت حق روى آور که گویا پروردگارت را مى بینى …
منهاج النجات ، ملا محسن فیض کاشانى ص ۸۸
نماز یک کارخانه انسان سازى
حضرت امام خمینى قدّس سرّه :
در اسلام از نماز هیچ فریضه اى بالاتر نیست . نماز پشتوانه ملت است . سیّد الشهداء در همان ظهر عاشورا که جنگ بود، و همه در معرض خطر بودند، وقتى یکى از اصحاب گفت که ظهر شده است فرمود که : یادم آوردید نماز را و خدا تو را از نماز گزاران حساب کند. و ایستاد در همان جا نماز خواند. نگفت که ما مى خواهیم جنگ بکنیم ، خیر، جنگ را براى نماز کردند. امیرالمؤ منین وقتى که یکى مسئله اى ، یک چیزى از او پرسیدند در همان بحبوحه جنگ ایستاد و جواب داد. حالا… من شمشیر براى این مى زنم . جنگ در اسلام یک چیزى نیست که خودش یک مطلبى باشد، یک چیزى باشد یک طرحى باشد. جنگ براى این است که آن زباله هایى که هستند آنهایى که مانع از پیاده شدن اسلام هستند، آنهایى که مانع از ترقى مسلمین هستند، آنها را از بین راه بردارند. مقصد این است که اسلام را پیاده کنند و با اسلام انسان درست کنند. نماز یک کارخانه انسان سازى است ، فحشا و منکر را نماز، نماز خوب فحشاء و منکر را از یک امتى بیرون مى کند.
صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۱۴۸.
نماز ارتباط صمیمانه میان انسان و خدا
مقام معظم رهبرى حضرت آیت ا… خامنه اى :
نماز و نیایش ، ارتباط صمیمانه اى است میان انسان و خدا، آفریده و آفریدگار. نماز، تسلابخش و آرامشگر دلهاى مضطرب و خسته و بستوه آمده و مایه صفاى باطن و روشنى روان است . پیمان و انگیزه تحرک و بسیج و آمادگى است ، در حالى صمیمانه و دور از رنگ و فریب ، براى نفى هر بدى و زشتى است و تدارک هر نیکوئى و زیبائى .
برنامه اى است براى بازیافتن و آگاه ساختن خویش ، و کوته سخن ، رابطه اى و استفاضه اى مداوم است . با سرچشمه و پدیده آورنده همه نیکى ها، یعنى خدا… یکى از عملهایى که سرشار از انگیزه یاد خداست و مى تواند انسان را یکسره غرق در یاد خدا کند، و مى تواند بیدار باش و به خویش آورنده باشد، و مى تواند همچون شاخص و علامتى ، رهروان راه خدا را بر روى خط مستقیم بدارد و از گیجى و گمى حفظ کند و مى تواند از لحظه اى غفلت زندگى آدمى مانع شود، نماز است .
انسان از لابلاى مشغولیتهاى فکرى که او را احاطه کرده است به ندرت مى تواند به خود و هدف زندگى و گذشت لحظات و ساعات و روزها بیندیشد چه بسا روزها که شب مى گردد و روزهاى دیگرى که آغاز مى شود. و هفته ها و ماهها که مى گذرد و انسان به آغاز و پایان آن توجه نمى یابد و گذشت زندگى و معنا یا بطالت آن را احساس نمى کند.
نماز یک زنگ بیدارى و یک هشدار در ساعات مختلف شبانه روز است . به انسان برنامه مى دهد و از او تعهد مى خواهد، به روز و شبش معنا مى دهد. و از گذشت لحظه ها حساب مى کشد. در آن هنگام که انسان مشغول و بى خبر از طى زمان و انقضاى عمر است او را مى خواند و به او مى فهماند که روزى گذشت و روزى آغاز شد.
باید فعالیت کنى مسئولیت بزرگترى بر عهده بگیرى و کار مهمترى انجام دهى به دلیل آن که بخشى از عمر، از فرصت عمل ، به سر آمد باید پیشتر تلاش کرد و بیشتر رفت زیرا هدف بزرگ است ، مگر تا فرصت از کف نرفته به آن دست یافت …
از ژرفاى نماز، حضرت آیت ا… سیّد على الحسینى الخامنه اى ، رهبر معظم انقلاب ، ص ۱۱ و ۱۰ و ۷.
نماز اوج بندگى
حضرت آیت ا… بهاءالدینى ؛ (۱۲۸۷ – ۱۳۷۶ ه .ق ):
نماز معراج است اگر انسان صادقانه باشد و حرفهایى را که در نماز مى زند دروغ نباشد، این نماز معراج است وقتى انسان مى گوید: « إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ » بنده هیچ موجودى غیر از خدا نیستم ، استعانت به غیر از خداى تعالى ندارم و در تمام حوایج ، علوم ، اقتصاد، سلامت و شفا، پناهگاه من خداى تعالى است . اگر انسان موجودى باشد که غیر خدا را عبادت نکند و به ما سوى الله استعانت نجوید، نماز معراج اوست . معارف اخلاق ، عبادات ، صوم و صلاه و حج ، براى این است که انسان به این مرحله برسد… این عروج و معراج اوست . ولى خدا باید توفیق دهد، تا کسى بتواند خود را به این مرحله برساند… نماز معراج است ولى مؤ منى که راستگو باشد وقتى مى گوید: « إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ » دروغگو نباشد. اگر روزى صد مرتبه انسان این دروغها را بگوید به جاى این که صعود پیدا کند، سقوط مى کند. عروج نتیجه صداقت انسان است . اگر صادقانه گفت : « إِیّاکَ نَعْبُدُ » آن وقت منبع علم و حکمت و قدرت مى شود و تمام برکات الهى بر این موجود نازل مى شود ولى ورود به این مرتبه خیلى مشکل است و بدون توفیقات و تاءییدات الهى نمى توان آتشهاى دنیا را تحمّل کرد.
نردبان آسمان ، مجموعه درسهاى اخلاق آیت ا… بهاء الدین ره ، درس ۶۲ ص ۲۶۷.
نماز، همه اش نماز
آیت ا… اراکى ؛ (۱۳۱۲ – ۱۴۱۵ ه .ق ):
« اِنَّ الصَّلاه عَمُودُ الدّین اِنْ قُبِلَتْ، قُبِلَ ماسِواها وَ اِنْ رُدَّتْ، رُدَّ ما سِواها. وَ هِىَ تَنهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ .»
براى هر عضوى از اعضاى بدن وظیفه اى است ، در ابتدا که قیام و قعود و رکوع و سجود باشد که چهار تا بیشتر نیست . براى هر یک وظیفه است ، از فرق سر تا نوک پا، براى چشم ، براى گوش ، کف ، دستها، سر زانو، حتى نوک انگشتها، هم وظیفه و حکمى است . این چنین وظایف و احکامى در هیچ دین و مذهبى وجود ندارد. هیچ نیست و بالاتر از همه این اعضاء مغز و سر و مخ انسان است ، وقتى که مى گوید « إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ»باید متوجه باشد که مقابل چه کسى ایستاده است . مقابل خانه اى ایستاده که خانه خداست . باید متوجه باشد که تمامى اعضاء از مغز سر تا نوک پا در عبادت او باشد. در بندگى او، خضوع و خشوع او باشد. و دست خضوع به طرفش دراز کنند… روح روان ، مغز سر و کلّه اش با آن خدایى که در مقابل خانه اش ایستاده است شفاهاً لب به لب دارد، صحبت مى کند. باید بفهمد که با چه کسى دارد حرف مى زند. اگر این کار را کرد مى شود: « تَنْهى عَنِ الْفَحشاءِ وَالْمُنکَر». اگر هر شبانه روز پنج بار اینکار را کرد مى شود: « تنهى عن الفحشاء و المنکر». به این خاطر گفته است :« ان قبلت قبل ماسواها و ان ردت ، ردّما سواها». همه اش نماز است ، نماز، نماز همه اش نماز، نماز، نماز است .
یادنامه آیت ا… العظمى اراکى ، ص ۳۲۲.
نماز چیست ؟
سخن شهید آیت ا… دکتر محمّد حسین بهشتى رحمه اللّه (۱۳۰۷ – ۱۳۶۰ ه .ش ):
این ایستادن و خم شدن ، این نشستن و به خاک افتادن ، و با هر یک کلماتى گفتن چه معنا دارد؟ در آن لحظه که آدمى به کمال و شکوه بى نهایت آفریدگار جهان مى اندیشد، سراپا شیفته آن مى شود، دل و جانش به خضوع و خشوع و فروتنى مى گراید، با آهنگ فطرت در برابر آن همه کمال و عظمت سر تعظیم فرود مى آورد، رکوع و سر به زمین مى ساید، سجود و زبان به ستایش مى گشاید، حمد و تسبیح .
و در آن لحظه که انسان خود را به کمک یک نیروى برتر از ماده نیازمند مى یابد، دل به سوى آفریدگار دانا و توانا و مهربان جهان مى آورد، راز و نیاز خود را با او در میان مى نهد و او را به کمک مى خواند، دعا این است نماز ما و نیایش روزانه ما، به سوى خدا، خداى یکتا، خداى پر مهر. نیایشى که هر فرازش ، بیانگر اصلى از اصول جهان بینى اسلام ، و هر حرکتش ، نمایشگر پیوند عمیق انسان اسلام با خداست . نیایشى که انسان را به سوى خدا، به سوى راه او، و به سوى رهبران او مى کشاند. او را به همه شایسته کاران روى زمین ، در طول تاریخ ، در گذشته و آینده و حال ، پیوند مى دهد. و صف او را از صف ستمگران و تبهکاران و گمراهان جدا مى سازد تا در راه راست خدا استوار بماند و به بیراهه نیفتد. اینک تو اى انسان جستجو گر عصر ما برخیز، برخیز تا با شور و نشاط، به نیایشى چنین زنده و سازنده بپردازیم ، و خود را از هر چه جز حق و حقیقت است پیراسته سازیم.
نماز چیست ، شهید آیت ا… دکتر سیّد محمد حسین بهشتى (ره )، ص ۱۰.
صورت اجتماعى نماز
علامه محمد اقبال لاهورى نویسنده و شاعر و فیلسوف پاکستانى (۱۸۷۷ – ۱۹۳۸ م ):
انتخاب جهت واحدى در اسلام براى نماز، براى آن است که وحدت احساسى میان جماعت نمازگزاران حاصل شود، و شکل کلى نماز و عبادت چنان است که احساس مقام یا برترى نژادى را در میان عبادت کنندگان بر مى اندازد، و روح تساوى اجتماعى را به جاى آن مى نشاند و تقویت مى کند. تصور کنید که اگر چنان شود که در زمان ما همه فرق مسلمین ، روزانه براى نماز شانه به شانه در کنار یکدیگر در یک صف بایستند، چه انقلاب روحى عظیمى حاصل خواهد شد! از یگانگى من جهان شمولى که همه من ها را آفریده و نگاهدارى مى کند، وحدت اساسى نوع بشر نتیجه مى شود. تقسیم نوع بشر به نژادها و ملتها و قبیله ها، بنا به گفته قرآن ، تنها براى شناختن و شناخته شدن است . صورت اجتماعى نماز در اسلام ، گذشته از جنبه ادراکى و معرفتى آن ، براى این است که وحدت اساسى نوع بشر، با ویران شدن سدّ و بندهایى که میان انسانى و انسان دیگر موجود است ، به صورت حقیقتى از زندگى پدیدار شود و پایدار بماند.
احیاى فکر دینى ، علامه اقبال لاهورى ، ص ۱۰۹.