پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

10:33:40 - یکشنبه 12 خرداد 1392
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
از مذاکرات اتمی تا انتخابات ریاست جمهوری
محمدآزادی به گزارش“صبح رابر”خبر تجمع چند ده نفری نیشابوری ها در اعتراض به افزایش قیمت مرغ و نا آرامی هایی که در صف مرغ (!!) رخ داده بود را خاطرتان هست ؟. غائله ای که از درگیری سر صف توزیع مرغ یارانه ای (!) شروع شد و به سرعت به تیتر خبرهای خبرگزاری ها و […]

محمدآزادی

به گزارش“صبح رابر”خبر تجمع چند ده نفری نیشابوری ها در اعتراض به افزایش قیمت مرغ و نا آرامی هایی که در صف مرغ (!!) رخ داده بود را خاطرتان هست ؟. غائله ای که از درگیری سر صف توزیع مرغ یارانه ای (!) شروع شد و به سرعت به تیتر خبرهای خبرگزاری ها و رسانه های غربی تبدیل شد .آن ها آن چنان ذوق زده شده بودند که به سرعت با صدها ساعت برنامه و تحلیل به پوشش گسترده ی این اتفاق پرداختند . و من البته به سختی می توانم اسم آن اباطیل را «تحلیل » بنامم . بیشتر خواب هایی بود که برای ما و انقلابمان دیده بودند . و به اصطلاح خیلی زود دُم خروس ژست های حقوق بشری شان بیرون زد و خودشان پشت برنامه های فشار ها و تحریم های فلج کننده ای که به بهانه ی « بازداشتن ایران از دست یابی به سلاح های هسته ای » وضع کرده بودند را « لو دادند !» خاطرتان هست مثلاً آن روزها حسین باستانی ( اصلاح طلب فراری ) نقد مفصلی نوشته و در بی بی سی فارسی منتشر کرده بود و در آن به صراحت تعمیم این ناآرامی ها به سراسر کشور و تظاهرات های گسترده را علیه قیمت بالای مرغ (!) و یا شرایط دشوار اقتصادی پیش بینی کرده بود .

تجمع دانشجویان دانشگاههای تهران مقابل کاخ سعد آباد

بعضی از دانشجویان شعار می دادند : درود بر فتحعلی شاه ! و « سعدآباد » را با « ترکمانچای » قیاس می کردند . . .

برنامه این بود : با فشار های گسترده ی اقتصادی و تنگ کردن اوضاع معیشت ، بین مردم _ و به خصوص اقشار آسیب پذیر و به اصطلاح توده _ و نظام و انقلاب فاصله بیاندازند و آن هارا به تدریج در برابر آن قرار دهند و در نهایت کاری کنند که این بار اقشار متوسط و ضعیف جامعه( به عکس سال هشتاد و هشت که باصطلاح مرفهین بی درد به خیابان ریخته بودند) به خیابان بیایند . و در نهایت نظام و انقلاب را مجبور به «تجدید نظر» در مواضع و محاسبات خود کنند .

برنامه ی به ظاهر بی عیب و نقصی هم می نمود . بهر حال از قدیم هم گفته اند : که شکم گرسنه دین و ایمان نمی شناسد . ولی نشد ! عمق دلبستگی مردم به انقلاب اسلامی شان مسآله ای بود که عقل های متریالیست و الکلی غربی ها از عهده ی فهم آن برنمی آمد .مردم ما به خاطر مرغ(!) و مثلاً روغن انقلاب نکرده بودند که حالا که با فشار های غربی ها و برخی اشتباهات عناصر داخلی نایاب شده اند دست از نظام و انقلابشان بردارند . و البته روشن است که آن ها نمی فهمیدند ؛ چه که نمی توانستند بفهمند و به این ترتیب خرده ای هم بر ایشان نیست . این وعده ی محققه ی حق تعالی ست که بر قلب و گوش و چشم کافران « مُهر » می زند تا نفهمند .

البته گفتنی ست که تأمین معیشت مردم یکی از اوّلی ترین وظایف حکومت ها _ و من جمله حکومت اسلامی _ است . و کسانی که در این باره کوتاهی می کنند _ دانسته و یا ندانسته _ خیانت می کنند به خونهای مطهر شهدا … در این باره گفتنی ها فراوان است که بحث علی حدّه ای می طلبد و نمی گنجد در این مقال .

بهرحال حضور گسترده و حماسی مردم در راهپیمایی بیست و دوم بهمن برای جشن گرفتن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و بعد تر هم حضور پای صندوق های رأی گیری انتخابات مجلس ؛ دشمنان را از به نتیجه رسیدن برنامه ریزیهای گسترده شان روزاروز نومید تر کرد .

به این ترتیب به نظر می رسد « تجدیدنظر در محاسبات » نسخه ایست که این روزها برای سردرگمی و شکست خودشان می توان تجویز کرد ! تحلیل مواضع و رفتارهای اخیر غربی ها به روشنی نشان می دهد آن ها هم به این شکست تن داده و در حال تجدید نظر در محاسباتشان اند . به عنوان نمونه:

بنا بر برخی اخبار تأیید نشده ؛ در مذاکرات نخستین ایران و نمایندگان پنج به علاوه یک ، آن ها پیشنهاد «تأمین قطعات هواپیما» در برابر تعلیق غنی سازی بیست درصد از سوی ایران را داده بودند و این در حالی ست که در دور آخر مذاکرات و در آلماتی این « ما به ازاء » به «حذف همه ی تحریم های پتروشیمایی» غربی ها افزایش پیدا کرده بود . و البته روشن است که تیم مذاکره کننده ی ایرانی این پیشنهاد طرف غربی را « هم وزن » گام اعتماد ساز ایران ندانسته و خواستار افزایش آن شده بودند .

حسن روحانی در کنار جکی !!

البته گوش آقای روحانی به این حرفها بدهکار نبود و علیرغم اعتراضات گسترده ی مردم این معاهده ی ننگین را امضا کرد !

به عنوان یک تحلیل مقایسه ی روند دور تازه ی مذاکرات ایران ۵+۱ با ادوار گذشته ی آن ؛ و خاصه تیم مذاکره کننده ی هسته ای در زمان دولت اصلاحات می تواند مفید باشد: سیاست عقب نشینی و تسلیم در برابر فشار های دشمن ، آن روز ها ما را به تعلیق و تعطیلی همه ی فعالیت های هسته ای، امضای معاهده ی ننگین سعدآباد و هم چنین امضای معاهدی ننگین « پروتکل الحاقی » در آذر ماه سال هشتاد و دو و از سوی دولت ( بدون تصویب مجلس ) کشاند . معاهده ای که به بازرسان آژانس اجازه می داد هرزمان ، هرجایی از مملکت را که دوست دارند بازرسی کنند ، و این یعنی « حق حاکمیت ملی » یعنی کشک !! وطن فروشی تو روز روشن ! و اما « ما به ازای » غربی ها چه بود ؟ « محور شرارت » خواندن ایران !

 

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب