شاید اگر امروزه بنای گوشمان را شنیدن قرار دهیم ، داستانهای بسیاری خواهیم شنید که همه شان نابود شدن عشق، زندگی و خانواده را زمزمه می کنند.داستانهایی که فریاد می زنند که دوران شیرین عشق به همسر و خانواده با حضور ماهواره به سر رسیده است.
صبح رابر به نقل از بوتیا نیوز، گاهی آنقدر به خود اطمینان داریم که باور نمی کنیم روزی این ما باشیم؛ آنقدر داستان می بینیم و می خوانیم که هیچگاه روزی خود را سوژه ی داستان ها نمی بینیم.شاید از روزی که پای این ویرانگر زندگی به خانه ها باز شد ،هیچگاه کسی فکر نمیکرد این ویرانگر همانطور که آرام و بی صدا وارد خانه ها می شود ،همانگونه آرام و بی صدا خانواده را از خانه بیرون می کند.گویی در خانه یا جای این ویرانگر است و یا جای خانواده.ویرانگری بنام ماهواره…
ماهواره برخلاف قیافه اش به مانند جعبه کبریتی است که روی آن نوشته شده بی خطر،اما جرقه ی یک عدد از آن زندگی را به تباهی و نابودی می کشاند وچون حاکمی ظالم از بدو حکومتش در خانه ،بنیان خانواده را نشانه می گیرد،دوستانه با خانواده اخت می گیرد اما از پشت بر پیکره ی خانواده خنجر می زند.
اگر امروزه بنای گوشمان را شنیدن قرار دهیم ، داستانهای بسیاری خواهیم شنید که همه شان نابود شدن عشق، زندگی و خانواده را زمزمه می کنند.داستانهایی که فریاد می زنند ، دوران شیرین عشق به همسر و خانواده با حضور ماهواره به سر رسیده است.
چندی پیش مادری می گریست و با نگرانی از آینده ی خانواده و کودکانش این چنین میگفت:۲ کودک ۸ و ۱۰ ساله دارم که اکثر اوقات فراغت خود را پای ماهواره گذاشته اند،متاسفانه پدر خانواده بیش از کودکان پای بند ماهواره است و تا نیمه های شب در حال تماشاست ،این در حالی ست که کودکانم همراهان اصلی پدر شان هستند. اعتیاد به برنامه های ماهواره برای کودکان و همسرم به گونه ایی ست که دیگر میهمانی رفتن برایم آرزو شده است.
اگر هم بر حسب اتفاق به میهمانی برویم ساعت ۹ نشده بچه هایم بانگ رفتن را به صدا در می آورند و همسرم نیز چون تیری که از چله کشیده شده ،به بهانه ی گریه ی کودکان به خانه بر می گردد.
در خانه که هستیم احساس می کنم از کودکان و همسرم فرسنگ ها فاصله دارم ،آنها مدام در حال تماشای سریالهای واهی ماهواره اند و من در حال تماشای فروریختن بنیان خانه و خانواده ام…
منبع:زنان کویر
انتهای پیام/