به گزارش ” صبح رابر” به نقل از فارس، روزنامه لبنانی «الاخبار» در بخشی از گفتوگوی خود با «سید حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله لبنان سؤالاتی از زندگی شخصی وی و کارهای روزانه او از دیدن فینال جام جهانی پرسیده است تا غذای مورد علاقه.
در ادامه متن کامل سوالات و پاسخ دبیر کل حزب الله لبنان آمده است.
آیا فوتبال دوست دارید؟
بله فوتبال دوست دارم و چه قبل از پوشیدت لباس روحانیت و چه بعد از آن با دوستان بازی میکنم.
آیا طرفدار تیم خاصی هستید و آن را تشویق میکنید؟
قبلا برای سرگرمی و تغییر فضا، برزیل یا آرژانتین را تشویق میکردم به ویژه زمانیکه «مارادونا» بازی میکرد. بازی او را بسیار میپسندیدم.
در جام جهانی اخیر چطور؟
میگویند که من طرفدار برزیل هستم اما در واقع من با هیچ کس نیستم. جو حزبالله بیشتر طرفدار برزیل است و این موضوع به قدیم بازمیگررد و به خاطر بازی خوب و تاکتیکی این تیم است با این وجود برخی میگویند این طرفداری به پرچم برزیل که به دو رنگ زرد و سبز است بازمیگردد دو رنگی که نزد شیعه رنگهایی متمایز هستند (پرچم زرد حزبالله).
آیا امسال، جام جهانی را دنبال کردید؟
در حقیقت مسائل امسال، روحیه دنبال کردن این مسائل را نگذاشته بود؛ مسائل سوریه و لبنان و پس از آن، آنچه در غزه و عراق اتفاق افتاد.
-هیچ مسابقهای تماشا نکردید؟
بخشی از مسابقه فینال را. به خاطر پسرم، نه به خاطر خود مسابقه. پسرم طرفدار آلمان بود و برای اینکه فضایی رقابتی و تشویقی ایجاد کنیم من طرف آرژانتین را گرفتم.
انسان طبق عادت با یک مکان خاص، رختخواب، بالشت و … راحت است که با تغییر آن نمیتواند بخوابد با این تغییرات و جابهجائیهای همیشگی چگونه کنار میآیید؟
این درست است اما زمانیکه تغییر و جابهجائی بخشی از زندگی انسان بشود برایش تبدیل به عادت میشود. این امور برای من طبیعی شده است. بویژه پس از سال ۲۰۰۶ به بعد.
غذای مورد علاقه شما چیست؟
در گذشته غذاهایی بود که به آنها بیشتر علاقه داشتم اما امروز هیچ تفاوتی برایم ندارد حتی زمانیکه ازمن پرسیده میشود چه چیزی دوست داری بخوری جواب میدهم فرقی نمیکند. اخیرا اینگونه شدهام که کمی از هر چه در دسترس باشد میخورم مانند یک نظامی در جبهه که گزینه سفارش غذای مورد علاقهاش را ندارد. بله من در گذشته غذاهایی مانند ماهی را دوست داشتم.
آیا زمان طولانی است که رانندگی نکردهاید؟
بله از سال ۱۹۸۶ دیگر رانندگی نکردم.
ضاحیه جنوبی بیروت پس از سال ۲۰۰۶ تغییر کرده. آیا تصوری از آن بعد از تغییراتش دارید؟
البته، من از ضاحیه به دور نیستم و جزئیاتش را میدانم. «اسرائیل» با کمک برخی رسانههای عربی اینگونه تبلیغ میکند که من در یک پناهگاه و به دور از مردم هستم، [و تبلیغ میکند که] نه آنها را میبینم نه با آنها در ارتباطم. من در پناهگاه نیستم و سری بودن امور باعث نمیشود مانع از رفت و آمد من نمیشود. مشکل در این است که دیگران مرا ببینند. من بر ضاحیه، اماکن جدید و قدیم آن و اتفاقات و به ویژه «بقاع» کاملا آگاهم.
کدام منطقه لبنان را دوست دارید؟
شرایط زندگی انسان باعث میشود که عاطفه انسان در مورد قضایای مطرح شده به یک اندازه باشد، من در مرحله شکلگیری شخصیتم در بقاع زندگی کردم، سالها گذشت و من قبل از سال ۲۰۰۰ یا حتی پس از آن گفتم که قصد دارم استراحت کنم و به بعلبک رفتم زیرا دوستانم در آنجا بودند. در واقع، احساس شما به طرف کسانی گرایش پیدا میکند که آنها را دوست داری و آنها نیز تو را دوست دارند و نمیتوانی بگویی این منطقه را بیشتر از آن منطقه دوست داری یا این گروه را بیشتر از آن دوست داری، احساست طوری میشود که همه را دوست داری تو با همه هستی و دوست داری همه با تو باشند زمانی که به قلبم رجوع میکنم تا ببینم کدام منطقه، روستا یا محله را بیشتر دوست دارم، جوابی پیدا نمیکنم.
آیا فیلم یا سریال تماشا میکنید؟
اگر وقت داشته باشم، من سریالهایی مانند «حجاج بن یوسف»، « یوسف [نبی] علیهالسلام» و «التغریبیه الفلسطینیه» را تماشا کردم.
آیا رمان و یا داستان میخوانید؟
من رمانهای بسیاری قبلا خواندهام اما پنج سال است که دیگر در این زمینه مطالعه نداشتهام، یک کتاب تحت عنوان «عین الجوزه» چندی پیش به عنوان هدیه به من داده شد که آن را خواندم. در زمان مسئولیت همه اینها متوقف میشود و اولویت با مطالعات تحولات کنونی است مثلا الان در موضوعات فرهنگی کتابهایی در مورد «تکفیر» تاریخ و اسباب آن مطالعه میکنم. دراین زمینه کتابهای شیعی و سنی ممتازی وجود دارد زیرا این موضوع یک بلای حقیقی است. قبل از سال ۲۰۰۶ مطالعاتم بر موضوعات اسرائیلی مانند خاطرات ژنرالها، سیاستمداران و رهبران احزاب متمرکز بود زیرا این نبرد ماست و باید در این زمینه آگاه باشیم.
آیا روزنامه «الاخبار» را میخوانید؟
البته بله، آیا میشود آن را نخواند؟ با روزنامههای دیگر نیز در ارتباط بودم و اخیرا برگزیدهای که مرکز مشاوره آن را آماده میکند و گلچین بیشتر روزنامههاست را میخوانم.
آیا شبکههای تلویزیونی به جز «المنار» تماشا میکنید؟
در مورد کانالهای تلویزیونی من دائما در حال عوض کردن کانالها هستم. من اساسا با نظریهای که میگوید یک کانال از محبوبیت مردمی معینی برخوردار است و سپس نظرسنجی برای آن ارائه میشود مخالفم و به نظرم این نظرسنجیها دقیق نیستند و کانال تلویزیونی وجود ندارد که از طرفداران ثابت و دائمی داشته باشد. من زمانیکه کنترل تلویزون در دستم است مدام شبکه عوض میکنم و به نظرم دیگران هم مانند من هستند، هر وقت ببینم یک شبکه در موضوعی مفید بحث میکند روی همان کانال نگه میدارم و کاری به اسم آن ندارم. اما در مورد پخش اخبار، من اخبار تمام شبکهها را دنبال میکنم و به یک کانال تکیه نمیکنم. از شبکههای ماهوارهای، شبکههای «المیادین»، «الجزیره» و «العربیه» را میبینم و البته المیادین را بیشتر دنبال میکنم اما من العربیه و الجزیره را نیز میبینم تا صرف نظر از موضع آنها بدانم به ویژه در اخبار از چه و چگونه صحبت میکنند. در مورد شبکههای لبنانی من دائما آنها را عوض میکنم تا بدانم چه میگویند و علاوه بر این خلاصههایی که روابط عمومی رسانه از مجمودع برنامههای رادیو، تلویزیون و شبکههای اینترنتی آماده میکند میخوانم.
آیا نویسندههایی خاصی هستند که فقط نوشتههای آنها را بخوانید؟
بله، بدون نام بردن از آنها، کسانی هستند که علاقه دارم مقالههای آنان را بخوانم.
آنها از نظر سیاسی شما را تایید میکنند؟
نه ابدا، کسانی هستند که با ما هستند و کسانی هم هستند که در جبهه مخالف ما قرار دارند. اینکه فقط نوشتههای طرفداران خودت را بخوانی کفایت نمیکند بلکه باید نوشتههای هر دو جبهه را بخوانی تا دیدگاهها را بشناسی.
آیا زبانهایی به جز عربی و فارسی مسلط هستید؟
پیشتر به زبان انگلیسی مسلط بودم اما به دلیل عدم ممارست در آن ضعیف شدهام و فقط کمی با آن صحبت میکنم و بیشتر متوجه میشوم. اخبار انگلیسی را گوش میدهم ومیفهمم. زمانیکه سفرای انگلیسیزبان و یا رسانههای بیگانه در مورد موضوعی خاص بحث میکنند میفهمم چه میگویند اما در مورد زبان فارسی من کاملا خوب به آن مسلطم با وجود اینکه رابطه من با این زبان در درجه اول با سیاست شروع شد اما با گذشت زمان مشخص شد که از بخشی از فرهنگ اسلامی عرب محروم شدهایم زیرا به زبان فارسی است.
انتهای پیام/