به گزارش ” صبح رابر” در قسمتی از خاطرات شهید احمد سلیمانی آمده است ،اعلامیه جامعه روحانیت کرمان بر تعطیلی تمام مغازه های کرمان ، روز دوشنبه ۲۴ مهرماه صادر شد ،آن روز مردم بمناسبت سوگواری برای شهدای میدان ژاله تهران ، در مسجد جامع تجمع کردند ساعت یازده بود ، سخنران بالای منبر رفت و مردم در کمال آرامش نشسته بودند که یکدفعه تعدادی کولی با حمایت مأموران مسلح پس از آتش زدن وسایل نقلیه ، به مردم بی دفاع داخل مسجد ، از درو بام مسجد با سنگ ، چوب و اسلحه حمله کردند ، مردم را مورد ضرب و شتم قرار دادند حتی به کودکان شیرخوار رحم نکردند .درها و شیشه های مسجد را شکستند و آتش زدند ، جنایت فجیهی را انجام دادند . بعد به مغازه ها حمله کردند . اموال مردم را غارت کردند ، دل هر آزارده ای به درد آمد ، به هر طریقی بود خودمان را به طرف در کشاندیم ، یکی از چماق به دست ها رسید نزدیکمان ، محکم زد توی سرم و گفت : بگو جاوید شاه ؟ من گفتم جاوید شاه ! دوستم که ازدور شاهد ماجرا بود ، گفت : کدام شاه ؟ گفتم : شاه نجف خمینی ! چماق بدست داد زد ، بگیرید پدر سوخته ها را . چماق به دستها افتادند دنمالمان . داد می زدند بگیریدشان این خمینی پرست ها را ! بچه ها داخل کوچه های اطراف مسجد رفتند و فرار کردند . من و قاسم هم فرار کردیم . رسیدیم به کوچه ای که چند پسر بچه داشتند بازی می کردند ، ما هم همراه آنها سرگرم بازی شدیم .چماق به دست ها متوجه ما نشدند و دست از پا درازتر رفتند .
شهید احمد سلیمانی مادرش صغری و پدرش محمد ، در یکی از روزهای سال ۱۳۳۶ در روستای زردآلوئیه از توابع رابر به دنیا آمد وتحصیلات ابتدایی را در زادگاه و رابر گذراند و در نوجوانی برای کار و تحصیل راهی کرمان شد ، درکرمان وارد جلسات مذهبی و با روحانیون مبارز آشنا شد ، به طوری که در سال ۵۷ یکی از برگزار کنندگان اولین راهپیمایی در کرمان بود در کردستان با تمام قدرت در مقابل ضد انقلاب جنگید و با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه ها شد چندین بار در عملیات ها مجروح شد ، اما عشق به جبهه ، و را از این مسیر دور نکرد
احمد با مسئولیتهای معاون اطلاعات و عملیات و جانشین ستاد لشکر ۴۱ ثارالله در کنار رزمندگان حماسه های زیادی را آفرید .
سرانجام در مهر سال ۶۳ در ارتفاعات میممک ، روی بلند ترین قله این ارتفاعات روحش آسمانی شد .