به گزارش” صبح رابر” به نقل از “آرمان کرمان” ؛ مرتضی کارآموزیان ؛ در جامعه امروزی ایران که دنیای ارتباطات و تکنولوژی با سرعت نور در حال حرکت می باشد افزایش سرعت در دنیای سایبر خصوصا می تواند در مدت بسیار کمی نه تنها سطح زندگی و روابط را دگرگون کند بلکه اصول، باورها وحجاب های اخلاقی و اجتماعی و در یک کلام عفت جوامع بشری و انسانی را دچاردستخوش نماید. هرچند اینترنت تا جایی می رود تا دنیا را دردورترین افق ها وحتی خانه ها و خانواده ها را در قبضه خود در بیاورد و دولت و ملتهای الکترونیکی را درجهان ایجاد کند، اما با همه این مزایایی که گفتم، یک محیط کاملاً ناامن است و به راحتی نمیتوان به این محیط اعتماد محض داشت. گاهی فضای سایبر و محیط مجازی دارای ویژگی هایی است که ممکن است برای فرهنگ خطرناک باشد چرا که هریک از افراد جامعه ایران از هرسطح علمی ،فرهنگی و با هر نیتی می توانند مطالبی درج و نشرکنند که این مطالب می توانند در برخی موارد با افکار واهداف خاص منتشر شوند که به نوعی نقش مهمی در تهدید جامعه خواهند داشت.
قبلا عفت و اخلاق در محیط های واقعی تا حدی وجود داشت و مردم جامعه همیشه سعی می کردند اخلاق را رعایت کنند و آبروی هر خانواده و یا فردی را به راحتی نریزند.اما با آمدن فضای مجازی و بسط آن در جامعه اوضاع تغییر کرد. این فضا اکنون با زندگی مردم ایران آمیخته شده و از سال ۲۰۱۰ میلادی که ۳ میلیون کاربر ایرانی در اینترنت وجود داشته، در سال ۲۰۱۳ به ۴۵ میلیون نفر در کشور رسیده است و این آمار روز به روز در حال افزایش است که باید مدیریت می شد ولی متاسفانه نشد.
با توسعه اپلیکیشن های موبایلی بازار شایعات و جوسازی های عمومی و متعاقب آن ریختن آبروی مردم داغ شد. درست در سال گذشته هنوز یکی دو ساعتی بیشتر از منتشر شدن خبر فوت پاشایی نگذشته بود که فضای شبکه های اجتماعی پر شد از مطالبی که به وی مربوط می شد. از عکس های مختلف گرفته شده تا کلیپ هایی که با تصاویر و صدای پاشایی و در آخر عکس ها و فیلم های لحظه آخر فوت وی و تا عکس های خانوادگی و وصل کردن برخی از بانوان به عنوان نامزد احتمالی وی و فتوشاپ تصاویر مختلف و در نهایت توهین به پدر پاشایی و رنجاندن خانواده وی.
بعد از فوت پاشایی مشخص شد که یک پدیده جدید بوجود آمده و متاسفانه این ابزار که می توانست به خوبی و به عنوان فرصت در اختیار مردم ما قرار بگیرد، تبدیل به یک ابزار نشر اکاذیب و ریختن آبروی مردم شد. مردمی که با شنیدن خبر تصادف یک پورشه در عرض ۴۸ ساعت ۲۰۰ هزار نفر اقدام به نوشتن مطالب کذب در صفحات اجتماعی سرنشینان آن نمودند و تمام اطلاعات سرنشینان آن را درآورده و برخی با کمال وقاحت عکس های شخصی سرنشینان این خودرو و بیوگرافی خانوادگی و حتی اطلاعات کاملا شخصی این افراد را بر ملا کردند. اما این پایان ماجرا نبود، در چند روز اخیر ،موج اخبار و گزارشهایی درباره مرگ مشکوک یکی از کارکنان هتل تارا در مهاباد در اپلیکیشن های موبایلی دست به دست چرخید، برخی که با تکیه بر اخبار نامعتبر رسانه های معارض و معاند که از تلاش برای تجاوز به یکی از کارکنان خانم هتل تارا از سوی یک مقام محلی و در نهایت خودکشی وی برای جلوگیری از این کار، بازار شایعه را چنان داغ کردند؛که با کمک رسانه های معاند باعث تحریک برخی از جوانان شدند. البته مقامهای مسئول استان آذربایجان برخی از شایعات و دخالت یک مقام محلی در آن حادثه را تکذیب کردند. این بار نیز خانواده این فرد متوفی با رنجش خاطر از انتشار این شایعات و پخش تصاویر خصوصی ابراز نگرانی شدید خود را اعلام نمودند.
باید قبول کنیم که برخی از موج های شایعات به غیر از تشویش اذهان عمومی و ریختن آبروی برخی از مردم ، هیچ فایده دیگری ندارد. موج هایی که در شبکه های اجتماعی ایجاد می شود به حدی وسیع است که دیگر حد و مرز ندارد و تنها چند دقیقه کافی است تا پیامی به یک موج خبری و به یک جریان بزرگ و بعضا غیر قابل جبران تبدیل شده و همه از آن مطلع شوند. برخی از شایعات ما که خواسته و یا ناخواسته است خوراک برای رسانه های معارض و معاند جمهوری اسلامی است. اگر فقط در موضوع اخیر یک جستجوی کوچک در اینترنت انجام دهیم، خواهیم دید که چگونه رسانه های سعودی العربیه و الجزیره انگلیسی آتش بیار معرکه شده اند.
مسئولین ما اگر این پیام مقام معظم رهبری (مدظله)را که فرمودند “اهمیت فضای مجازی به اندازه انقلاب است” را قبول دارند، باید زودتر به فکر بیافتند و به عنوان کسی که در این انقلاب مسئولیتی بر دوش دارد وظیفه خود را بشناسند. آیا برای انقلاب اسلامی هم همین قدر احساس تکلیف می کنند؟ باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که مردم ما باید سواد رسانه یشان افزایش پیدا کند.
تحلیلگر رسانه و فضای مجازی- مرتضی کارآموزیان