به گزارش” صبح رابر“؛ به نقل از «آرمان کرمان»؛ آیت الله سید احمد خاتمی کاندیدای مجلس خبرگان رهبری از حوزهی انتخابیهی استان کرمان است.
در ادامه زندگی نامهی خود نوشت وی را میخوانید:
تولد، محلّ تولد و والدین
اینجانب سیّد احمد خاتمی در سال ۱۳۳۹شمسی در سمنان متولد شدم. پدرم مرحوم سیّد مهدی مردی بسیار متدیّن و غیرتمند بود و در میان فامیل، ضربالمثلِ ایمان و تقوا به شمار مىآمد. او بر تربیت دینی و اخلاقی فرزندان خود فوقالعادّه حسّاس بود. با اینکه از سواد متعارف (علم جدید) بهرهای نداشت، امّا از نعمت خواندن و نوشتن برخوردار بود و برای نخستین بار در کودکی نور دین و معنویّت را با خواندن کتابهای مرحوم علاّ مه مجلسی مثل حیوه القلوب، جلاءالعیون، حقّالیقین و… و نیز معراج السّعاده و نیز با عمل شایسته خود، بر دل بنده، برادران و خواهرانم تاباند. او به شدّت از رژیم شاه نفرت داشت و از این رهگذر از کودکی به شدّت از آن رژیم فاسد نفرت داشتم.
مادرم خانم طیّبه سادات خاتمی خانمی متدیّن و مأنوس با قرآن و دعا بوده و هم اکنون در قید حیات است. أبقاهااللّه.
خاندان «خاتمى» از سادات معروف سمنان بوده و جدّ اعلای این خاندان، مرحوم سیّد هاشم به حدّی محبوب و مورد عنایت مردم بوده است که بعد از مرگ او نیز برخی خاک قبرش را برای تبرّک و استشفا استفاده میکنند.
محلّ رشدِ دوران کودکی و نوجوانى
دوران کودکی را با عنایت خداوند، در خانوادهای مؤمن و خداباور گذراندم. پس از اتمام دوره ابتدایی دروس طلبگی را آغاز کردم. آنچه از این دوره بهیاد دارم تقیّد پدرم به نماز جماعت و جلسات معنوی دعای ندبه، سمات، کمیل و… است که میتوانم بگویم: استخوان بندی اوّلیّه دینیِ اینجانب در همین جلسات الهی که بهحقّ بوستانهای بهشت بود، شکل گرفت.
یادم هست که در یکی از جلسات قرآنی که مرحوم حضرت حجّه الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد علی عالمى، نماینده سابق مجلس خبرگان رهبری سمنان، اداره میکرد سؤالی طرح فرمود که (و منهم من عاهد اللّه…)؛ [۱] شأن نزولش کیست؟ من با اینکه بچه ده سالهای بیش نبودم، پاسخ دادم: ثعلبه بن حاطب. ایشان از من خواستند که داستانش را بازگو کنم. پس از بیان مفصّل داستان در جمع، تشویق خوبی از من به عمل آورد و با اینکه اینک حدود سی سال از آن قصّه میگذرد، همچنان شیرینی آن تشویق در کام بنده هست و اینجاست که راز تأکید فراوان پیامبر (ص) و امامان: را به تشویق مییابیم. در اینجا شایسته است از مرحوم حجّه الاسلام نجات یاد کنم که بدنه اصلیترین متدیّنان سمنان در پنجاه سال اخیر مدیون تلاشهای خستگی ناپذیر او است و مرحوم پدرم مقیّد به حضور در نماز و جلسات او بود. آن مرحوم پس از حادثه غمبار مسجد گوهرشاد مشهد به سمنان تبعید شد و به تربیب نفوس همّت گماشت. برنامه منظّمی شبها بعد از نماز مغرب و عشا داشت؛ مثلاً یک شب در هفته مخصوص تصحیح حمد و سوره و قرائت نماز بود. او کسانی را تربیت کرده بود که به عنوان مربّی در این شبها بهویژه شیوه خواندن درست قرائت نماز را آموزش میدادند. این مرحوم قبل از پیروزی انقلاب بار دیگر به مشهد بازگشت و در همان دیار به رحمت خداوند رفت ـ رضوان اللّه تعالی علیه.
دوران تحصیل
گفته شد که بعد از اتمام تحصیل ابتدایى، در حدود یازده سالگی دروس طلبگی را درحوزه علمیّه سمنان شروع کردم. ناگفته نماند سه سال راهنمایی را بهطور متفرّقه در دو سال امتحان داده، قبول شدم و مقداری از دروس دبیرستان را هم خواندم، ولی در امتحانات شرکت نکردم. تا سال ۱۳۵۴شمسی دروس مقدّماتی را در آن حوزه از محضر حضرات آقایان حجّه الاسلام و المسلمین سیّد محمد شاهچراغی و حجّه الاسلام و المسلمین محمد تقی نصیری آموختم و سپس در سال ۱۳۵۴شمسی مهرماه همان سالی که رژیم طاغوت مدرسه فیضیّه و دارالشّفاء را در اشغال در آورد وارد حوزه مقدّس قم شدم و بیشتر دروس خوانده شده در حوزه سمنان را نزد مرحوم حجّه السلام و المسلمین مدرّس افغانی که به تازگی از نجف آمده بود و تبحّر بسیار خوبی در ادبیّات داشت، تجدید کرده، دو باره خواندم.
دروسی که در حوزه علمیّه قم تحصیل نمودم عبارتاند از:
شرح لمعه را از محضر حضرت حجّه الاسلام و المسلمین آقای فاضل هرندى، اصول الفقه را نزد حضرت حجّه الاسلام و المسلمین آقای هادی مروی خراسانى، مکاسب را از محضر حضرات آیات ستوده، خزعلى، اشتهاردی و بنیفضل، رسائل را از محضر حجّه الاسلام و المسلمین آقای موسوى، کفایه الاصول را از محضر حضرات آیات سیّد علی محقّق داماد و دوزدوزانى، شرح منظومه و تجرید را از محضر حضرت آیه اللّه حاج شیخ یحیی انصاری شیرازی و جناب حجّه الاسلام و المسلمین آقای دکتر احمد بهشتی فسائى، اسفار را از محضر فقیه متألّه حضرت آیه اللّه جوادی آملی و آیه اللّه حاج شیخ ابراهیم امینى، اشارات را از محضر فیلسوف و عارف معاصر حضرت آیه اللّه حسنزاده آملى، تفسیر را از محضر حضرت آیه اللّه مشکینی و حضرت آیه اللّه خزعلى، عهدنامه مالک اشتر نهجالبلاغه را از آیه اللّه حسین نوری همدانى، یک دوره خارج اصول و بخشهای زیادی از فقه را از محضر حضرت آیه اللّه العظمی میرزا جواد آقا تبریزى، خارج اصولِ جلد اوّل کفایه و بحث خارج اجاره را از محضر آیه اللّه العظمی فاضل لنکرانى، مدّت هفت سال از درس فقه آیه اللّه منتظرى، نیز از محضر حضرات آیات آیه اللّه العظمی میرزا هاشم آملى، حضرت آیه اللّه العظمی وحید خراسانی و حضرت آیه اللّه العظمی شبیری زنجانی استفاده کردم.
همچنین یکدوره بحث فلسفی شناخت را از محضرشهید علاّ مه آیه اللّه مطهّری در سال آخر عمر مبارکشان بهرهمند شدم که محلّ تدریس آن در حسینیّه ارک قم بود.
دوستان و معاشران هم درس
در دوران تحصیل بیشترین حشر و نشر درسیام با حجج اسلام اخوان محترم سعیدى: حاج سیّد محمد، حاج سیّد حسن و حاج سیّد حسین بوده است و حشر و نشر ویژهای با مرحوم حجّه الاسلام سیّد حسین سعیدی داشتم. او آیتی از اخلاص، صفا و معنویّت بود و فراقش برایم بسیار سنگین بود. همچنین با آقایان حجج اسلام حاج شیخ نجم الدّین طبسی (مؤلّف «النّفی و التغریب» و «موارد السّجن فىالنصوص و الفتاوى»)، حاج شیخ محمد قائینی نجفی (نوه مرحوم حاج شیخ عبدالرّزاق که از شاگردان مرحوم آیه اللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری بودند)، محمد رحمانی زروندی نیشابورى، سیّد عبدالفتاح نوّاب شهرضائی و… مدّتی مباحثه کردهام.
عوامل مؤثّر بر شکل گیری شخصیّت علمی و اخلاقى
اینجانب نه برای خود شخصیّتی علمی و نه اخلاقی میبینم، امّا همین اندکی هم که از این مقولات دارم، مدیون هدایتهای عالمان وارسته دینی هستم. در آغاز طلبهگىام حضرت آقایان حجّه الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد تقی نصیری و حجّه الاسلام و المسلمین سیّد محمد شاهچراغی تلاش شایسته تقدیری در پرورش بنیه علمی و اخلاقی حقیر داشتند بهویژه آقای شاهچراغی تقریباً در آغاز طلبه شدن بنده از نائین به سمنان آمدند. هم هدایتهای علمی ایشان بهویژه در متون معارف قرآنی و حدیثی و هم منش متواضعانه و اخلاقی ایشان در روحیّه بنده تأثیر بهسزایی داشت.
وقتی که به قم آمدم، سخت کوشی استاد آیه اللّه ستوده و تشویق ایشان و سلوک بسیار ارزشمند اخلاقی استاد آیه اللّه شیخ یحیی انصاری شیرازی و سلوک الهی فقیه متألّه آیه اللّه جوادی آملی و آیه اللّه حسنزاده آملی در اینجانب بسیار تأثیر داشته و کارگشا بوده است. رفاقت و حشر و نشر با جناب حجّه الاسلام و المسلمین آقای محسن قرائتی و همکاری با ایشان در برنامههای تلویزیونی و تألیف برخی از کتابها در سادهگویی و ساده نویسی برای بیان معارف اسلامی و سخن گفتن در حدّ فهم عموم «اïنا معاشر الاîنبیاء أمرنا أن نکّلم الناس علىû قدر عقولهم» بسیار مؤثّر بود.
بهویژه برخی از نکات اخلاقی ارزشمندی که با عمل و رفتار خود داشتند، خاکی بودن و تواضع ایشان برای بنده الهام بخش بود. انس با درس تفسیر حضرت آیه اللّه آقای مشکینی و حضرت آیه اللّه آقای خزعلى از برکاتی بود که در دوره تحصیل، خداوند عنایت فرمود. اگر برکتی در بعد علمی و اخلاقی نصیبم شده به برکت تلاش این بزرگواران و برخی دیگر است که نام مبارکشان به یادم نمانده است. جزاهم اللّه خیراً.
عوامل مؤثّر بر شکلگیری شخصیّت سیاسى و اجتماعى
از آغاز کودکی مىدیدم که مرحوم پدرم چه نفرتی از رژیم طاغوت دارد و شخصیّت سیاسی بنده با این حال و هوا شکل گرفت. بعد که طلبه شدم، حجّهالاسلام و المسلمین آقای شاهچراغی در انتقال مفاهیم انقلاب به بنده که دوره کودکىام را میگذراندم، بسیار مؤثّر بود. زمانی که به قم هجرت کردم، فضای انقلابی قم ما را با انقلابیون بهویژه برخی از علمای بزرگی که آن روزها در تبعید بودند و آزاد شدند مأنوس کرد و همین سبب شد که از زمان شهادت مرحوم آیه اللّهحاج آقا مصطفی خمینی (ره) به طور فعّال در حدّ توانِ اندکِ خود، وارد میدان مبارزه شوم. فضای انقلابی کشور، بهویژه حوزه علمیّه قم تأثیر مهمّی در بعد سیاسی بر منداشت. هم اساتید انقلابی مثل حضرت آیه اللّه مشکینی و حضرت آیه اللّه خزعلى و هم سخنرانیهای انقلابی که در قم میشد تأثیر شایان توجّهی در این بنده ناچیز داشت.
در اینجا لازم میدانم از خطیب گرانقدر جناب حجّه الاسلام شیخ محمد تقی عبدوست یاد کنم که هم در فنّ خطابه از ایشان بهرهمند شدم و هم در مسائل سیاسى، شجاعت و شهامت ایشان قبل از انقلاب ضربالمثل بود و رفاقت و انس با ایشان تأثیر خوبی بر من در مسائل سیاسی داشت.
گفتنی است در فنّ خطابه بهره فراوانی نیز از خطیب توانا حجّه الاسلام و المسلمین جناب آقای فلسفی۱ بردم. در جلساتی که در شبهای پنجشنبه در دفتر تبلیغات بر پا بود و گروهی از برجستگان از خطبا در آن شرکت میکردند. آموزش عملی ارزندهای برای خطبا داشت.
در آستانه پیروزی انقلاب، حضور در درسهای شهید علاّ مه آیه اللّه مطهّری (ره) در حسینیّه ارک، تأثیر ارزشمندی در این بنده ناچیز در جهت شناخت تفکرات التقاطی و انحراف آنان، بر جای گذاشت. ناگفته نگذارم شخص بزرگواری که پیش از پیروزی انقلاب از انحراف سازمان منافقین ـ که تا آن روز چهره آنان بر ملا نشده بود ـ برایم سخن گفت، جناب حجّه الاسلام و المسلمین آقای فاکر بود. ایشان بهطور مستدل و مستند از انحراف این فرقه منحرف سخن گفت. رهنمود علاّ مه آیه اللّه شهید مطهّری (ره) و روشنگریهای آقای فاکر سبب شد که ـ بحمداللّه ـ تاکنون پیوسته در برابر التقاط، موضعی قاطع داشته باشم و البته خطر تحجّر نیز از خطر التقاط کمتر نیست و این دو همانند تیغه یک قیچی هستند که سیمای زیبای اسلام را مشوّه جلوه میدهند. در تمامی این مباحث از نکتهای که هرگز نمیتوان گذشت که بنده و امثال بنده تمام حیات سیاسى، اجتماعی و اخلاقی خود را مدیون آن سفر کرده که صدها قافله دل همره او است؛ یعنی حضرت آیه اللّه العظمی امام خمینی ۱هستیم که بهحقّ احیاگر نفوس بود و هدایتگر انسانها به صراط مستقیم. بحمداللّه از آغاز طلبگی بانام مقدّس او و راهش آشنا شدم و از آغاز بلوغ تا پایان عمر مبارک آن عزیز، مقلّدش بودم.
فعّالیّتهای علمى
الف) تألیفات
این طلبه ناچیز در کنار تحصیل، مکتوباتی نیز داشتهام که محورم در تدوین آنها نیاز زمان بوده است.
۱. آثار به چاپ رسیده
کتابها
۱. ابعاد جنگ در فرهنگ اسلام؛ ۲. سیمای نفاق در قرآن؛ ۳. رسالت خواص؛ ۴. عبرتهای عاشورا؛ ۵. مدیریّت در قرآن و حدیث؛ ۶. شایعه از نظر قرآن و حدیث؛ ۷. اخلاق سیاسى؛ ۸. سیری در سیره سیاسى امام علی (ع)؛ ۹. امر به معروف و نهی از منکر (دو جلد)؛ ۱۰. سیمای حماسی امام سجّاد (ع)؛ ۱۱. سازماندهی و تشکّل در سیره امام هادی (ع)؛ ۱۲. نگاهی به مبانی تفکر امامخمینی پیرامون ولایت فقیه.
مقالات
مقالات قرآنى
۱. «اخلاق اجتماعی در قرآن»؛ ۲. «قرآن و عدالت»؛ ۳. «حزب اللّه از نگاه قرآن»؛ ۴. «جامعه نمونه در قرآن»؛ ۵. «خانواده نمونه در قرآن».
این مقالات در روزنامه کیهان به چاپ رسیده است
۶. «آداب در قرآن» (در ۲۵ مقاله).
این مقالات در روزنامه اطلاعات به چاپ رسیده است.
مقالات اخلاقى
اخلاق فردى
۷. «عشق به خداوند»؛ ۸. «بصیرت»؛ ۹. «انقطاع اïلی اللّه و توکّل و آثار آن»؛ ۱۰. «بیماریهای دل»؛ ۱۱. «بیماریهای اخلاقى»؛ ۱۲. «نگاه گناه آلود»؛ ۱۳. «ریشه گناهان»؛ ۱۴. «تنبلی علل ناکامى»؛ ۱۵. «پیرامون شب قدر و آداب آن»؛ ۱۶. «نگرانی و راه زدودن آن»؛
این مقالات نیز در روزنامه کیهان به چاپ رسیده است.
۱۷. «اخلاص» (نه مقاله)؛ ۱۸. «تهذیب نفس» حدود بیست مقاله در هفتهنامه سپهر منتشر شده است.
اخلاق اجتماعى
۱۹. «وحدت و تفرقه و عوامل آن»؛ ۲۰. «هتک شخصیّت، بدگمانى، تجسّس، غیبت و…»؛ ۲۱. «تواضع و جلوه آن»؛ ۲۲. «حریم پدر و مادر و وظیفه آن»؛ ۲۳. «حریم مؤمنان»؛ ۲۴. «توصیهای مهم در روابط اجتماعى»؛ ۲۵. «آداب مجلس»؛ ۲۶. «کمک به مستمندان و ویژگیهای انفاق ارزشمند»؛ ۲۷. «رفاقت و دوستی و آداب آن»؛ ۲۸. «استقامت و نقش آن»؛ ۲۹. «اصلیترین رسالت والدین»؛ ۳۰. «ویژگیهای شوهر نمونه»؛ ۳۱. «ویژگیهای همسر نمونه»؛ ۳۲. «انتقاد و انتقادسازنده»؛
این مجموعه مقالات در روزنامه کیهان به مناسبت ایّام ماه مبارک رمضان به چاپ رسیده است.
مقالات تاریخى
۳۳. «سخنی پیرامون سیره پیامبر (ص)»؛ ۳۴. «سیره پیامبر در رابطه با خداوند»؛ ۳۵. «سیمای امام علی (ع) در نهج البلاغه»؛ ۳۶. «اخلاق اجتماعى امام علی (ع)»؛ ۳۷. «علی در قرآن»؛ ۳۸. «امام علی (ع) و شوق شهادت»؛ ۳۹. «شهادت از دیدگاه امام علی (ع)»؛ ۴۰. «هشت ویژگی امام علی (ع)»؛ ۴۱. «امام علی (ع) و انجام تکلیف الهى»؛ ۴۲. «امام علی (ع) و عدالت»؛ ۴۳. «امام علی (ع) الگوی بردبارى»؛
این مجموعه مقالات در روزنامه کیهان به چاپ رسیده است.
۴۴. «رهبری و مشروعیّت آن از دیدگاه امام علی (ع)»؛
این مقاله در مجلّه حکومت اسلامی چاپ شده است.
۴۵. «روشن بینی امام علی (ع)»؛
این مقاله در مجلّه پاسدار اسلام چاپ شده است.
۴۶. «جامعیّت امام علی (ع)»؛
این مقاله در ره توشه به چاپ رسیده است.
۴۷. «ناکثین در نهج البلاغه»؛
مقاله مفصّلی است که در مجموعه کاوشی در نهج البلاغه به چاپ رسیده است.
۴۸. «درسهایی از مکتب فاطمه (س)»؛
۴۹. «سیمای فاطمه (س) از دیدگاه امام خمینی (ره)»؛
این دو مقاله در کنگره بزرگداشت منزلت زن عرضه شد و در روزنامه کیهان نیز به چاپ رسیده است.
۵۰. «پیرامون صلح امام مجتبی (ع)»؛ ۵۱. «اخلاق اجتماعى امام مجتبی (ع)»؛ ۵۲. «امامان شیعه: و نهضت عاشورا» (پنج مقاله)؛ ۵۳. «عبرتهای عاشورا» (سه مقاله)؛
گفتنىاست که سه مقاله اخیر در روزنامه کیهان به چاپ رسید و مقالهای به همین عنوان در ره توشه به چاپ رسیده است.
۵۴. «سیمای حماسی امام سجاد (ع)»؛
این مقاله در ره توشه به چاپ رسیده است.
۵۵. «امام صادق (ع) و نهضت فرهنگى»؛
این مقاله در روزنامه کیهان به چاپ رسیده است.
۵۶. «انتظار و آثار سازنده آن»؛ ۵۷. «عصر عزّت اسلام»؛ ۵۸. «ویژگیهای یاران مهدی (عج)»؛
این مقالات در روزنامه کیهان به چاپ رسیده است.
۵۹. «ویژگیهای ممتاز امام خمینی (ره)»؛
این مقاله در روزنامه رسالت به چاپ رسیده است.
۶۰. «قرآن از دیدگاه امام خمینی (ره)» (دو مقاله)؛
این دو مقاله در روزنامه کیهان به چاپ رسیده است.
۶۱. «امام خمینی (ره) و جوانان»؛
این مقاله در مجلّه پاسدار اسلام به چاپ رسیده است.
۶۲. «غروب خورشید فقاهت» (زندگینامه آیه اللّه العظمی گلپایگانی)؛
این مقاله در ویژه نامه روزنامه کیهان به چاپ رسیده است.
۶۳. «علاّ مه طباطبائی اسوه اخلاق و ولاء»؛ ۶۴. «شهید مطهّری شهید مبارزه با التقاط»؛
این دو مقاله در مجلّه پیام انقلاب به چاپ رسیده است.
مقالات فقهى
۶۵. «فقه سیاسی از دیدگاه شیخ مفید»؛ ۶۶. «فقه الاخلاق از دیدگاه شیخ انصارى»؛
این دومقاله در کنگره شیخ انصاری به چاپ رسیده است.
۶۷. «نقش زمان و مکان در فقه»؛
این مقاله در کنگره امام خمینی و نقش زمان و مکان در فقه به چاپ رسیدهاست.
۶۸. «پیرامون نماز»؛
این مقاله در مجلّه پاسدار اسلام به چاپ رسیده است.
۶۹. «نقش رهبرى»؛
این مقاله در کنگره امام و نهضت عاشورا به چاپ رسیده است.
مقالات متفرّقه
۷۰. «سخنی با مدّاحان اهل بیت»؛
۷۱. «مباحثی پیرامون شیوه تحصیل در حوزه علمیّه»؛
این دو مقاله در روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسیده است.
۷۲. «مجموعه مقالات پیرامون ماه مبارک رمضان»؛
که در روزنامه کیهان به چاپ رسیده است.
۷۳. «مجموعه مقالات پیرامون جنگ از دیدگاه قرآن و حدیث»؛
که در مجلّه پیام انقلاب به چاپ رسیده است.
۷۴. «مجموعه مقالات پیرامون سیره سیاسى امام علی (ع)»؛
این مقالات هم اینک در مجلّه پاسدار اسلام چاپ میشود و بخشی از آنها در کتابی تحت عنوان سیره سیاسى امام علی (ع) چاپ شد و بخش دیگر آن هنوز بهصورت کتاب در نیامده است
۷۵. مجموعه مقالات تحت عنوان «مدخلی بر سیره امامان شیعه:»؛
این مقالات در نشریه کویر به چاپ رسیده است.
۷۶. «پاسخ به بیانیّه مجمع روحانیون مبارز»؛
این مقالات در روزنامه رسالت و هفته نامه شما به چاپ رسیده است.
۷۷. «صفات و ویژگیهای پیامبر (ص) در قرآن»؛
۷۸. «خاتمىّت»؛
۷۹. «امامت».
این سه مقاله در مجموعه تقویّت مبانی اعتقادی به چاپ رسیده است.
۲. آثار به چاپ نرسیده
آثار فارسى
۱. سیره نبوی (ص)؛
۲. سیره امامان:؛
۳. شرح دعای مکارم الاخلاق؛
۴. اخلاق ادارى.
آثار عربى
۱. کتاب الحج؛
۲. کتاب القصاص؛
۳. کتاب الدیات؛
۴. بحثی پیرامون صلات مسافر؛
۵. الاسیر فی الفقه الاسلامى؛
۶. تقریرات دروس اساتید.
۳. آثار در دست چاپ
۱. مجموعه چهارده مقاله پیرامون امام علی (ع)؛
۲. مجموعه مباحث اخلاقى؛
۳. تربیت در مکتب انبیا؛
۴. مجموعه مباحث پیرامون امام زمان (عج) تدریس شده در مدرسه حجّتیّه؛
۵. مجموعه مباحث پیرامون ولایت فقیه تدریس شده در مدرسه حجّتیّه؛
۶. اسباب النّزول؛
۷. مبانی تربیت اسلامى؛
۸. رسالهای پیرامون ولایت مطلقه فقیه؛
۹. خانواده از دیدگاه اسلام.
ب) مصاحبهها، سخنرانیها و نواره
۱. مصاحبه با مجلّه پیام حوزه در باره حوزه؛ ۲. مصاحبه با روزنامه کیهان در باره حوزه؛ ۳. مصاحبه با روزنامه رسالت در زمینه اصلاحطلبى؛ ۴. مصاحبه با روزنامه رسالت در باره نوروز؛ ۵. سخنرانی در مجموعه تحصّن؛ ۶. مصاحبه در باره آقای فلسفى، نشریه بلاغ مبین؛ ۷. «تساهل و تسامح دینى» چاپ شده در کتاب تسامح آری یا نه؟؛ ۸. «امر به معروف و نهی از منکر» چاپ شده در مجموعه نظارت صالحان؛ ۹. «اسلام و مقتضیات زمان» چاپ شده در روزنامه اطلاعات و…؛ ۱۰. مصاحبه پیرامون «امام علی (ع)» که در روزنامه جوان چاپ شد.
گفتنى است در بسیاری از موارد، درسهای تفسیر، تاریخ و نهجالبلاغه بنده ضبط شده است که اکنون حدود ۱۲۸۰ نوار از درس تفسیر آن در دسترس است.
همچنین نوار درسهای سیره پیامبر (ص)، سیره امام علی (ع)، سیره حضرت زهرا (س)، سیره امام حسن (ع)، سیره امام حسین (ع) تا امام زمان (عج) نیز موجود است که متأسّفانه به خاطر نداشتن امکانات از کیفیّت پایینی برخوردار است و برخی از نوارها نیز مفقود شده است.
نیز برخی از نوارهای درسهای نهج البلاغه و نوار درسهای متفرّقه در ماه مبارک رمضان نیز موجود است.
ج) تدریس
از سال ۱۳۶۳شمسی تدریس عمومی دروس حوزهای را آغاز کردم و تاکنون چهارده دوره معالمالاصول، سه دوره شرح لمعه، سه دوره رسائل، هفت دوره اصول الفقه، دو دوره تمام مکاسب، چهار دوره کفایه، تدریس نمودهام و در ایّام تعطیل نیز دروس شرح تجرید، شرح باب حادیعشر و درایه شهید ثانی را برای طلاّ ب میگفتم.
حدود شش سال است که خارج اصول تدریس میکنم و چهارمین سالی است که به تدریس خارج فقه مشغولم و دوازدهمین سالی است که درس تفسیر شبها بعد از نماز مغرب و عشا برای طلاّ ب دارم که ـ بحمداللّه ـ تاکنون علاوه بر تفسیر جزء آخر قرآن و تفسیر سوره مسبحات و سوره حجرات و لقمان، منافقون، از جزء اوّل قرآن تا جزء ششم تفسیر شده است که به لطف خداوند نوار کاست همه این دروس موجود است و تا این لحظه که این سطور را مینگارم ۱۳۰۰ جلسه درس تفسیر داشتهام و به برکت قرآن کریم پیوسته این درس مورد اقبال دوستان طلبه بوده است و همچنان هست و چهاردهمین سالی که درس سیره پیامبر و ائمّه را روزهای پنجشنبه برای طلاّ ب محترم در مدرسه فیضیّه دارم که سال گذشته دوره اوّل این بحث با اتمام مباحث سیره امام زمان (عج) پایان پذیرفت و در سال جاری تحصیلی سیره امام علی (ع) را برای بار دوم با روشی جدید و مباحثی نو آغاز کردهایم، از خداوند متعال توفیق اتمام این دوره را نیز دارم تا ـ انشاءاللّه ـ پس از آن بتوانیم دورهای مفید از سیره امامان: را به صورت مکتوب تقدیم شیفتگان خاندان عصمت و طهارت بنمایم.
۱. حوزهها و مراکز تدریس
بیشترین تدریس بنده در حوزه قم و در مدرسه فیضیّه بوده است. دو ترم در رشته تخصّصى، درس تفسیر گفتهام: یک ترم در باره تحریف ناپذیری قرآن و ترم دیگر، درباره اسباب النّزول. نیزدر دانشکدهشهیدمحلاّ تى، فقهسیاسی تدریس میکنم.
تاکنون در مدارس و اماکن ذیل تدریس داشتهام:
۱. مدرسه مرحوم آیه اللّه العظمی گلپایگانى؛ ۲. مدرسه خان؛ ۳. مسجد فاطمیّه (مسجد آیه اللّه بهجت)؛ همچنین در سالیان اخیر تمامی دروس بنده در مدرسه فیضیّه برگزار میشود.
۲. ارتباط با مراکز علمی و تحقیقاتی
سالیانی است که در هیئت مدیره مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی عضویّت دارم. گفتنی است این مرکز تحت نظارت عالی مقام معظّم رهبری اداره شده و ـ بحمداللّه ـ تاکنون در عرصه نرم افزاری علوم اسلامى، خدمات ارزندهای عرضه کرده است.
مرکز تحقیقات سپاه گاهی برخی جزوات خود را برای اظهار نظر برایم میفرستند.
در مجلّه پاسدار اسلام نیز مقاله مینویسم و در کمیسیون سیاسی ـ فرهنگی جامعه مدرّسین حوزه علمیّه قم عضویّت دارم و به عنوان استاد راهنما در مدیریّت حوزه علمیّه قم و مؤسّسه پژوهشی امام خمینی در خدمت عزیزان طلبه میباشم.
فعّالیّتها و مبارزات سیاسى و اجتماعى
الف) قبل از پیروزی انقلاب
اینجانب از کودکی با نام مقدّس امام خمینی و آرمانهای بلندش آشنا شدم. با آغاز تحصیل دروس حوزهای این آشنایی عمیقتر شد. از سال ۱۳۵۴شمسی ـ که منبر رفتن را آغاز کردم ـ تاکنون منبرهایم روشنگر و در مسیر تعیین شده از سوی امام خمینی (ره) و مقام معظّم رهبری ـ مدّظلّه العالی ـ است. با توجّه به سنّ کمی که در آستانه پیروزی انقلاب داشتم، بیشترین روش مبارزه بنده از طریق منبر بوده است که ـ بحمداللّه ـ تأثیر خوبی در شهرها و روستاها داشته است. میتوانم بگویم: آغازگر جریان انقلاب در روستای زرند ساوه و نیز آدران شهریار اینجانب بودم و در شهرهای شوشتر، تهران، سمنان که زادگاهم میباشد، نیز منبرهای انقلابی و افشاگر علیه رژیم شاه داشتهام در عید قربان سال ۱۳۵۷شمسی سخنرانی انقلابی علیه رژیم شاه در مسجد امام خمینی سمنان داشتم، در همان سخنرانی که هنوز رژیم طاغوت بر سر کار بود، نام مسجد را که به نام شاه بود به نام مسجد امام خمینی نامیدم و بعد از منبر به وسیله مردم فراری داده شدم.
در محرّم همان سال دو باره به سمنان و سرخه دعوت شدم، طاغوتیان که از منبر عید قربان به شدّت خشمگین بودند در تعقیب من بر آمدند که با تلاش آقای فریدون (برادر آقای حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیّت ملّی) از چنگ آنان گریختم، ولی مأموران شبانه به منزل پدرم حمله کردند و به اذیّت و آزار اعضای خانواده پرداختند و چند روزی کوچه و خانه را مراقبت میکردند که مرا بیابند، ولی خوشبختانه نتوانستند. بعد از فرار از سمنان به تهران آمدم و از آنجا به قم رفتم. آنروز بیت آیه اللّه پسندیده که مقرّ فرماندهی انقلاب بود، مرا به سنندج اعزام کردند که تمام شهر در اعتصاب بود علیه رژیم شاه و در آنجا نیز ـ بحمداللّه ـ سخنرانیهای حماسی مفیدی داشتم.
اینجانب به علّت سنّ کم، توفیق زندان و تبعید در رژیم شاه را نداشتم، و لکن مبارزان سخت کوش و مقاومان نستوهِ تبعیدی را که خالصانه برای خدا پای در این میدان نهاده بودند، سخت دوست میداشتم و در چشمم بسیار بزرگ بودند. أُحب الصالحین و لست منهم….
ب) بعد از پیروزی انقلاب اسلامى
راهی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای خویش برگزیدم، کارِ فرهنگی بود. خودم را چنین شناختم که در عرصه تربیت طلاّ ب میتوانم موفّق باشم و این راه را انتخاب کردم و از آغاز تدریس عمومی تاکنون حدود سههزار طلبه از درسهایم استفاده کردهاند که برخی هم اکنون در مسند تدریس حوزه خدمتگزار فرهنگ تشیّعاند و برخی دیگر در مشاغل اجرایى، سیاسى، فرهنگی و… مشغولاند. نیز در عرصه خطابه و قلم در حدّ توان خویش انجام وظیفه کردهام و همچنان در این عرصهها مشغول خدمتم.
خداوند این توفیق را عنایت کرد که در دوره دفاع مقدّس در فرصتهای تبلیغی شرفیاب حضور رزمندگان گردم و ضمن استفاده از انفاس قدسی آنان، رسالت تبلیغی خود را انجام دهم.
نمایندگی مجلس خبرگان رهبرى
در سال ۱۳۷۶شمسی از حوزه انتخابی کرمان به نمایندگی دوره سوم مجلس خبرگان رهبری برگزیده شدم و این در حالی بود که تا آخرین لحظات هیچگونه رغبت و نشاط شخصی به پذیرش این مسئولیّت نداشتم؛ امّا تکلیف مرا به میدان کشاند و ـ بحمداللّه ـ علىرغم آنکه یک ریال خرج تبلیغ از خودم نکردم، مردم مؤمن استان کرمان مرا به نمایندگی مجلس خبرگان رهبرى برگزیدند.
گفتنى است در دو سال اوّل دوره سوم، عضو کمیسیونهای ذیل بودهام:
۱. منشی هیئت رئیسه کمیسیون تحقیق؛
۲. منشی هیئت رئیسه کمیسیون اصل ۱۰۷ و ۱۰۹؛
۳. عضو کمیسیون آییننامه.
امید که خداوند توفیق انجام وظیفه در تمامی عرصهها را عنایت فرماید و زندگی و مرگ ما را در خدمت دین و مکتب اهل بیت: قرار داده، توفیق دیدارش را با شهادت نصیبمان فرماید. آمین یا رب العالمین.