به گزارش “صبح رابر“؛ به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در راستای روشنگری در موضوع روابط و مذاکره ایران و امریکا،و همچنین انتخابات اخیر امریکا، مصاحبه ای با ابراهیم متقی صورت داده است.
ابراهیم متقی، استاد تمام و عضو هیئت علمی دانشکدهی حقوق علوم سیاسی دانشگاه تهران است که تاکنون تالیفات زیادی در حوزه بین الملل به خصوص سیاست های راهبردی و بین المللی ایران و امریکا نگاشته است.
متن زیر مصاحبه خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا با ابراهیم متقی است:
*در توافق انجام شده مطالبات امریکایی ها نقد بود اما مطالبه ایران مبهم نگاشته شده بود
امید به آمریکا باعث تنظیم توافق نامتوازن برجام شد
سوال: شما سال ۹۲ طی مصاحبه ای اشاره کرده بودید که مسئولین تحلیل دقیقی از آمریکا ندارند، سوال این است که با توجه به بدعهدی آمریکا در سال های اخیر، چرا هنوز دولت یازدهم و سیاست خارجه ایران با یک امیدی مذاکرات و برجام را پیگیری میکند؟
متقی: مشکل سیاست خارجه از سال ۹۲ به بعد این بود که احساس میکرد، بازسازی دیپلماتیک با امریکا به معنی حل مشکلات امریکا با ایران است و این رویکرد را داشتند که اگر ما قابلیت های هسته ای را واگذار کردیم، دشمنی های امریکا به ما کاهش پیدا میکند. به همین دلیل ما طرح و برنامه ای برای دیپلماسی هستهای نداشتیم و هیچ متنی را برای طرح در موضوعات دیپلماتیک تهیه نکردیم. در این فرایند الگوی رفتاری امریکا این بود که، او مطالباتش از ایران نقد بود در حالیکه آنچه که در ازای آن می داد در یک فضای مبهم قرار داشت.
با دنبال کردن اظهارنظرهای امریکایی، اما و اگرها در ارتباط با تعهدات امریکا نسبت به ایران بسیار زیاد بود، در حالی که این اما و اگرها نمیتوانست نیازهای راهبردی کشورها را در وضعیت های مختلف تامین کند. نتیجه این فرایند آن بود که امید به امریکا باقی ماند و بر اساس این امید، زمینه برای تنظیم یک توافق نامتوازن حاصل شد.
با مرور گفته های مسئولین دیپلماتیک جمهوری اسلامی،درمیابیم که تمامی آن ها از سال ۹۲ ، وعده میدادند که تحریم ها برداشته میشود و اقتصاد سامان پیدا میکند، اما هیچ کدام از آنها نگفتند که تحریم ها بر اساس چه توافق و چه تعهدی برداشته میشود.
امریکایی ها حتی در آوریل ۲۰۱۴ وقتی فکت شیت آمریکایی را منتشر کردند، در این فکت شیت هیچ اشاره ای نبود که تحریم های ایران پایان پیدا میکند. بنابراین در مرحله دوم وعده هایی مقامات دیپلماتیک دادند که با واقعیت های دیپلماسی هسته ای هماهنگی نداشت.
*بر خلاف اظهارات دکتر ظریف به لحاظ تکنیکی برگرداندن هسته ای به حالت اولیه امکان پذیر نیست
*دولت در سال ۹۲ با دادن وعده های زیاد درصدد بود جو و افکار عمومی در کنترل خود قرار بدهد
سوال: چرا مسئولین دولتی این وعده ها را دادند؟ یعنی نمیدانستند که این اتفاقات رخ میدهد و هیچ تحریمی برداشته نمیشود؟
متقی: دولتی ها میخواستند جو و افکار عمومی را در کنترل خودشان قرار بدهند و نشان بدند که کار ویژه ای برای جامعه ایران انجام میدهند. می خواستند نشان بدند که این ها توانستند به یک نتایج مثبتی دست پیدا کنند، در حالیکه واقعیت این بود که هیچ نشانه حقوقی و دیپلماتیک برای اثبات این ادعا وجود نداشت.
دقیق یادم میاد اقای ظریف میگفت هر زمانیکه ما اراده کنیم یعنی یک ساعت دیگر می توانیم شیر گازهستهای را باز کنیم و به وضعیت قبل میرسیم.؛ من صریح بهتون بگم این شیر گاز مثل شیر گاز خانه نیست که باز کنید و روشن بشود، دیگر تعمیم آن قابلیت راهبردی ایران که در سال ۲۰۱۳ وجود داشت در شرایط موجود غیر ممکن است.
سوال: یعنی شما میفرمائید که دیگر نمیشود مسئله هسته ای را با حالت قبل برگرداند؟
متقی: بازگشت پذیری به لحاظ تکنیکی اصلاً امکان نیست. چون شما همه موجودی و ذخائر خود را دادی و اگر خواسته باشی آن قابلیت را تولید کنید، یک مخاطرات امنیتی بسیار شدیدی ایجاد میشود. بنابراین یک خسارت بزرگی ایجاد شده است.
* سیاست دولت با اصل رئالیسم روابط بین الملل همخوانی ندارد
سوال: در میان نخبه ها، مردم و مسئولین چند نوع تفکر در رابطه با امریکا و برخورد سیاست خارجه وجود دارد؟
یک تفکر وجود دارد که میگوید امریکا به ایران نیاز دارد و تا به حال به این خاطر نیازش رو بیان نمیکرده، که با ایران مشکل داشته است، مشکلش هم مربوط به هسته ای است و ما بیاییم این مشکل را حل کنیم. حتی خیلی ها میگفتند ایران دارد جایگزین عربستان میشود، برای آمریکا. در پاسخ باید گفت که اصلاً این موضوعات به هیچ وجه قابل استناد نیست، چرا که امریکایی ها در گزارش ۲۰۱۴ وزارت دفاع، و ۲۰۱۵ سند امنیت ملی، و ۲۰۱۶ تروریسم وزارت خارجه، ایران را در زمره تهدیدات امنیتی و راهبردی خودشون میدانستند.
امروزه زمانیکه اشتون کارتر با مقامات کشورهای منطقه ای و ناتو صحبت میکند حتما یکی از بحث های مربوط به تهدید ایران است. بنابراین یک رویکرد این بود که امریکا به ایران نیاز دارد.
یک رویکرد دیگر هم آن است که اگر ایران محدودیت هایی علیه امریکا ایجاد نکند، آمریکا هم علیه ایران محدودیتی را بوجود نمیآورد.
در پاسخ باید گفت، این نگرش با اصل رئالیسم روابط بین الملل همخوانی ندارد. بر اساس رئالیسم روابط بین الملل، شما به هر میزان که قدرت سازتر باشید، طرف مقابل نسبت به شما احترام، حرمت و صبوری بیشتری خواهد داشت و زمانیکه شما قدرتتان را از دست بدهی میزان تهاجم دشمن نسبت به شما بیشتر میشود.
اگر دیپلماسی رو یک گیم و بازی بدانیم، در یک مسابقه فوتبال، مربی مقابل اگر بداند که شما جناح چب یا میانه ات ضعیف است، دقیقاً در همانجائیکه شما ضعف دارید قدرتش رو متمرکز میکند . این طبیعت بازی است. تازه آن بازی یک بازی مسالمتآمیز است و در آن مردانگی، قهرمانی و شرافت نهفته است اما در این بازی، روش جنگ، بحران و خصامت نهفته است.
*در مذاکره ای که خانهتان را بفروشید و شکلات بخرید، ضرر کرده اید
سوال: رهبر معظم انقلاب قبل از شروع مذاکرات در سخنرانی خود فرمودند که هدف دشمن این است که ایران را پای مذاکره بکشانند، تا بگویند که ببینید این ملتی که مقاومت و ایستادگی کرده است را ما به میز مذاکره کشاندیم و این برای کشورهایی که ایران رو محور مقاومت و ایستادگی میدانند، یک ناامیدی ایجاد میکند. تحلیل شما از این بیانات چیست؟
مذاکره برای هیچ و پوچ انجام نمیشود. حتی اگر بخواهیم در بنگاههای معاملاتی بروید، باید یک کالایی را داشته باشید که بفروشید و چیزی بخرید، وقتیکه در فرایند دیپلماسی قرار گرفتید این مسئله مطرح میشود که از چه قابلیتی برخوردار هستید که بتونید در برابر اجبار طرف یا اغوای طرف مقابل مقاومت کنید. در نظر بگیرید که یک خانهای دارید، شهرداری میخواهد خیابان کشی کند، شهرداری میگوید این خانه را به این قیمت دادید که دادید اما اگر نفروختید شهرداری یا تهدید میکند یا خانه را خراب میکند و یا آب و برقش رو قطع میکند و یا اجازه نوسازی نمیدهد.
در این فضایی که وجود دارد، باید بدانیم در برابر این کالایی که در مذاکره دادیم چه چیزی باید بگیریم، که بتوان نیاز راهبردی شما را تامین کند، اگر خانه خود را بفروشید و بلیط هواپیما و هتل بگیرید و یا شکلات برای اعضای خانواده ات بگیرید ، این بزرگترین ضرری است که انجام میدهید. اگر کسی در فضای مذاکره میخواهد خانه ای بدهد، باید خانه ای بهتر از آن را خریداری کند.
سوال: در انتخابات آمریکا دونالد ترامپ در اظهاراتی گفته بود که زمانی نتیجه انتخابات را میپذیرد که انتخابات را پیروز شده باشد و اگر غیر از این باشد یعنی تقلب شده است.تحلیل شما از این اظهارات چیست؟
ترامپ به یک جمع بندی ناشی از یک الهام بخشی رسیده است. او احساس میکند فضای اجتماعی امریکا فضای انتقادی نسبت به ساختار سیاسی است و شرایط اقتصادی، شرایط قبل از رکود است و در این فضا مردم به شعار های انتخاباتی ترامپ رای میدهند. حرف ترامپ این است که رای یک انسان عادی و یک نخبه امریکایی به یک اندازه حساب میشود، بنابراین او شعارهایی را میدهد که گروه های اجتماعی توده ای، از او حمایت کنند و به این صورت میخواهد این موضوع رو مطرح کند که به صورت اجتناب ناپذیری او در انتخابات پیروز است و اگر غیر از این باشد نشان دهنده این است که در انتخابات امریکا تقلب شده است.
پایان پیام/