به گزارش” صبح رابر”ازدواج نهادی است که برای انجام وظایف خانواده بوجود آمده است. یعنی تولید نسل، پرورش کودکان و انتقال فرهنگ وسیله ای است برای ایجاد نظم در روابط افراد. هر جامعه ای در مورد شکل پیوند جنسی قوانینی دارد. این قوانین عمدتاً در مورد سن ازدواج وضع شده اند، بیشتر جوامع سن یا دوره سنی خاصی را برای ازدواج زن و مرد مناسب می شناسند.

این روزها کمتر جوانان تمایل به ازدواج دارد ،چند وقت پیش بود که اعلام شد سن ازدواج دختران به ۲۸ سال و پسران به ۲۹ سال رسیده است اما چگونه شد که ازدواج هایی که در سن ۱۸ تا ۲۰ سالگی برای دختران انجام می‌شد این سال‌ها به مرز ۳۰ سالگی رسیده است؟

این روزها دختران جوان و خانواده‌هایشان اولویت نخستشان ادامه تحصیل و پس از آن یافتن کار است بدیهی است که طی کردن این مراحل یعنی دست یافتن به تحصیلات عالیه و از سوی دیگر یافتن شغل مناسب و پس از آن تازه به فکر ازدواج افتادن سن ازدواج را به آستانه ۳۰ سالگی می‌رساند.

در این میان نیز نبود ازدواج آسان توجه همه را به خود جلب کرده و باید گفت که شرایط مناسب در جامعه کنونی برای ازدواج و تمایل افراد به ازدواج از بین رفته است.

 دیدگاه پسران نسبت به دختران و بالعکس تغییر کرده با نگاه کردن به جامعه امروزی ارزش فرهنگ و ضعف ایمان ، تجملات گرایی، گرانی ،بیکاری ،اعتیاد در جامعه کنونی با کم کاری دستگاه های اجرایی ،جوانان و خانواده در حال سقوط است با حاکم شدن بد حجابی در جامعه و عادی شدن این روند و روابط دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج و زیر پا گذاشن حرمت ها و حریم ها و کمبودمحبت ورفتارهای نامناسب ، ضعف آموزشی خانواده ها و مدارس و مراکز زیربط عامل ایجاد افزایش سن ازدواج شد .

 همه انسان ها گرایش به  زیبایی دارند ،و لی آگاهی مردم درمهارت زندگی  دچار تزلزل شد  ، چون کم کم در بازار با  رایج شدن انواع آرایش و لباس های که وارد بازار شد ودر بین جوانان رواج پیدا کرد. و دستگاه های اجرایی هیچ اقدامی  برای تبلیغ دین اسلامی و ارزش های فرهنگی جامعه انجام ندادند .آیا به تعداد مغازه لوازم آرایشی یا ماکت های بدن نما از ماکت هایی با پوشش اسلامی استفاده شد؟ آیا چه تعداد مغازه برای انواع چادرها زیبا یا پوشش لباس زنان که در شأن جامعه اسلامی است دایر است ؟ آیا خانواده ها چه تعداد به پوشش اسلامی در خودشان و فرزندانشان اهمیت می دهند ؟ وقتی افرادی در جامعه با پوشش نامناسب  و انواع آرایش در جامعه حضور پیدا میکنند؟آیا  علت حضورشان در جامعه  با این پوشش بدون برخورد  سؤال کردید؟ آیا  آموزش ها یا تبلیغات رسانه ای برای دین مبین اسلام برای جوانان و خانوادها  چند بار صورت گرفته است ؟ تبلیغات یا یاد آوری درباره اهمیت پوشش اسلامی برای دختران یا پسران  به اندازه لوازم آرایشی  نه بیشتر انجام شده  است ؟ومردم از آموزش های مدرن خسته شدند  …

به نظر شما وقتی جوانان با پوشش های که در شأن زنان و مردان جامعه نیست. در جامعه حضور پیدا می کنند و هر روز با انواع مختلف ، برای مردم ، خانواده هاو دستگاههای اجرایی دارای اهمیت نباشد  و یک کسر شأن  محسوب نشود.و یک عادت  می شود،همان کسانی اگر در شهرستان ها مثل شهرستان رابر اگر کسی بدون چادر در شهر رابر حضور داشت آنقدر نگاه  مردم آزار دهنده  بود که خودش احساس حقارت می کرد، و دفعه بعد با پوشش مناسبتر در جامعه حضور پیدا می کرد چه برسد با آرایش مبتزل بخواهد واردجامعه شود .اما حالا نگاه شان متفاوت شد یک جور که انگاراین  لباس پوشیدن و ارایش و مهم جلوه گر شده است. و با توسعه شهر و مراکز دانشگاهی مثل به جای اینکه فرهنگ جامعه بیشتر شود روز به روز نوع پوشش و آرایش در جامعه تغییر کرد .  و برای مردمی که دو سال قبل یک عیب برایشان محسوب می شد  یک عادت شد. و این نشان از کم اهمیت دادن و نادیده  گرفتن  مسئله پوشش اسلامی در جامعه باعث کاهش احساس مسئولیت  شد.

آیا پسرها و دخترهادر جامعه کنونی با چنین شرایطی می توانند به همدیگر اعتماد کنند با شرایطی که در جامعه حاکم شده ازدواج کنند ؟ که حتی اگر ازدواج کنند پایه ها زندگیشان انقدر سست است که باعث جدایشان شود. جوانان دچار سردر گمی می شوند .

در سال‌های اخیر در دو دهه گذشته شاهد تحولات در نهادهای اجتماعی بودیم که یکی از نهادهایی که بسیار تإثیرپذفته، خانواده است در واقع اگر شرایط فعلی و گذشته خانواده را مقایسه کنیم متوجه تغییرات آن خواهیم شد.
کاهش روابط خویشاوندی، ارتباط خانوادگی، کیفیت زندگی خانوادگی، و عدم مدیرت صحیح  دستگاه هابی اجرایی سبب   کاهش  رغبت جوانان به ازدواج شد و در افزایش سن ازدوج موثر است.

اگرجوانان در ذهن خود اراده به ازدواج داشته باشد به طور یقین در مقابل تمام مشکلات ایستاده و این کار را انجام می‌دهد ولی در حال حاضر تمایل جوانان به ازدواج کم شده است و مشکلاتی مانند مسکن نیز در این راستا وجود دارد که سن ازدواج را بالا برده است.
تحولات در دنیا و به خصوص در زندگی‌ها باعث شده که ما با افزایش سن ازدواج روبرو شویم همچین افراد به دلیل اینکه می‌ترسند در آینده فرزندی ناسالم داشته باشند تن به ازدواج نداده و شوقی برای این کار ندارند.

*گسترش تحصیلات دانشگاهی برای دختران سن ازدواج را در بین آنها افزایش داده است
در این راستا نیز مجید ابهری، آسیب‌شناس و متخصص علوم رفتاری اظهار می‌دارد: ازدواج یکی از مراحل حساس تصمیم‌گیری در زندگی هر مرد و زن است، در این مرحله دختر یا پسر با رسیدن به سن بلوغ جسمی، روانی، اجتماعی، اقتصادی قدم به عرصه زندگی می‌گذارد و با انتخاب نیمه دیگر خود زندگی را کامل کرده و ادامه می‌دهد.
به هم ریختگی اجتماعی در جامعه باعث شده بسیاری از فرآیند‌های عاطفی و زندگی تحت تاثیر قرار گیرد.انتخاب همسر از طریق اینترنت یا ملاقات در چت‌روم همین‌طور تعیین غیرمتعارف مهریه و بعضا تعجب‌برانگیز ازدواج با دختر یا پسر بزرگتر یا کوچکتر از خود با اختلاف سنی ۵ تا ۱۰ سال و در نهایت بالا رفتن سن ازدواج با توجه به گسترش تحصیلات دانشگاهی برای دختران و ورود آنها به دانشگاه‌ها حتی در کیس وسیع‌تر از پسران باعث شده که بسیاری از آنها ادامه تحصیل تا بالاترین مرتبه و ماندن در خانه ترجیح دهند.

* هر چقدر سن بالا رود انتخاب همسر دشوارتر می‌شود
این آسیب‌شناس و متخصص علوم رفتاری می‌افزاید: از طرفی دیگر مشکل ازدواج برای پسران و تورم و گرانی مشکل مسکن باعث شده پسران دیرتر از موعد مقرر به فکر ازدواج بیافتند از طرفی دیگر افزایش روابط خیابانی و بدون ازدواج باعث شده که پسران دیرتر روی به ازدواج بیاورند.از اینجاست که سن ازدواج برای دختران بالا رفته و بالا رفتن سن ازدواج اولین عارضه‌اش مشکلات انتخاب است. یعنی هر چقدر سن بالا رود انتخاب دشوارتر شده تا جایی که دختر دیگر خواستگار نداشته و آن وقت برای رها شدن از تنهایی ممکن است هر پیشنهادی را بپذیرد.
اشغال دختران نیز یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج است. افزایش اشتغال و مسکن ارزان و آموزش مهارت زندگی به دختر و پسر در دوره دبیرستان و دانشگاه می‌تواند از این آسیب جلوگیری کند.