پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

8:13:49 - سه شنبه 6 خرداد 1393
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
دلیل ختم نبوت در پیامبر اسلام؟
با مطرح شدن ختم نبوت در پیامبر اسلام این سؤال به ذهن می‌رسد که چگونه نیازهاى متغیّر انسان با خاتمیّت دین سازگار است و چرا این خاتمیت پیش از این اتفاق نیفتاد؟ استاد قرائتی به این سؤالات پاسخی ساده و قابل فهم داده است. خداوند رحمان و رحیم در آیه ۴۰ سوره مبارکه «الأحزاب» پیامبر […]

با مطرح شدن ختم نبوت در پیامبر اسلام این سؤال به ذهن می‌رسد که چگونه نیازهاى متغیّر انسان با خاتمیّت دین سازگار است و چرا این خاتمیت پیش از این اتفاق نیفتاد؟ استاد قرائتی به این سؤالات پاسخی ساده و قابل فهم داده است.

خداوند رحمان و رحیم در آیه ۴۰ سوره مبارکه «الأحزاب» پیامبر گرامی اسلام را به عنوان خاتم پیامبران معرفی کرده است.

 

در این آیه هم کلمه «رسول» و هم کلمه «نبىّ» آمده است. «رسول» صاحب کتاب و «نبىّ» خبر دهنده است، یا آنکه «رسول» پیام‏‌آور و «نبىّ» انجام دهنده رسالت است.(۳۹۸)

«خاتَم» به معناى نگین انگشتر است که در قدیم با حک کردن نام خود بر روى آن، پایان نامه‏‌ها و دستورها را با آن مُهر می‌کردند. خاتم در اینجا کنایه از آخرین پیامبر بودن است.

گرچه در قرآن آیات فراوانى بیانگر جهان شمولى و جاودانگى آیین حضرت محمّدصلى الله علیه وآله است، مانند: «للعالمین نذیرا»(۳۹۹)، «لانذرکم به و من بلغ»(۴۰۰)، «کافّه للناس»(۴۰۱) و در روایات، حدیث متواتر «لا نبىّ بعدى» و حدیث معروف «حلال محمّد حلال ابداً الى یوم القیامه»(۴۰۲) و ده‏‌ها حدیث دیگر بر این مطلب تأکید کرده‌‏اند، ولى این آیه روشن‏‌ترین دلیل بر خاتمیّت پیامبر اسلام است.

این آیه تنها آیه‏‌اى است که هم نام پیامبر و هم رسالت پیامبر را در قالب دو عنوان ذکر کرده است: «محمّد»، «رسول اللّه»، «خاتم النّبیّین»

چند سؤال‏

۱. چرا پس از اسلام انسا‌ن‏‌ها به پیامبر جدید نیاز ندارند؟

پاسخ: دلیل اصلىِ تجدید نبوّت‏‌ها و آمدن پیامبران جدید، دو چیز بوده است: یکى تحریف دین سابق، به گونه‏‌اى که از کتاب خدا و تعالیم پیامبر پیشین امور بسیارى تحریف شده باشد و دیگرى تکامل بشر در طول تاریخ که مقتضى نزول قوانین جامع‏‌تر و کامل‏‌تر بود.

امّا پس از پیامبر اسلام، این دو امر واقع نشده است. زیرا اوّلاً قرآن، بدون آنکه کلمه‌‏اى از آن تحریف شود، در میان مردم باقى است و ثانیاً جامع‏‌ترین و کامل‏‌ترین قوانین در آن مطرح شده و بر اساس علم خداوند، تا روز قیامت هیچ نیازى براى بشر نیست، مگر آنکه حکمش در اسلام بیان شده است.

۲٫ چگونه نیازهاى متغیّر انسان با خاتمیّت دین سازگار است؟

پاسخ: انسان در مراحل تحصیلى خود تا درجه‏ اجتهاد و دکترى‏ به استاد نیاز دارد، پس از آن به مرحله‏‌اى می‌رسد که می‌‏تواند بدون استاد، نیازهاى خود را از مطالبى که آموخته به دست آورد. باب اجتهاد باز است و می‌توان قوانین مورد نیاز را از قواعد کلّى استنباط کرد. البتّه بر اساس اصولى که فقها براى استخراج احکام تدوین نموده‌‏اند.

۳٫ چرا رابطه بشر با عالم غیب قطع شد؟

پاسخ: وحى نازل نمی‌‏شود ولى رابطه با غیب همچنان باقى است، امام معصوم‏‌ علیه‌السلام حضور دارد و فرشتگان الهى بر او نازل می‌شوند،(۴۰۳) امدادهاى غیبى به انسان‏‌هاى شایسته می‌رسد؛ حتّى افراد عادى اگر متّقى باشند نور الهى پیدا می‌کنند و خداوند راه حقّ را به نحوى به آنان نشان می‌دهد. «اتّقوا اللّه… یجعل لکم نورا»(۴۰۴)۳۹۸) معجم‌‏الفروق اللغویه.

۳۹۹) فرقان، ۱ .

۴۰۰) انعام، ۱۹ .

۴۰۱) سبأ، ۲۸ .

۴۰۲) کافى، ج‏۱، ص ۵۸ .

۴۰۳) بنگرید به اصول کافى بحث امامت.

۴۰۴) حدید، ۲۸٫

منبع:فارس

 

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب