پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

8:59:39 - یکشنبه 24 بهمن 1400
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
امنیت جایگزینی ندارد/ اولین فعالیت های انقلابی در رابر
مهدی منتظری از مبارزان دوران انقلاب گفت: یادم می آید اولین حرکتی که برعلیه شاه ما انجام دادیم یک عصری تعدادی ازجوانان و بزرگترها از مسجد صاحب الزمان به سمت پایین محله قلعه رابر با شعارهای علیه شاه و حاکمیت طاغوت حرکت میکردیم وحشت بسیار سهمگینی جمع ما را در منطقه فرا گرفته بود چون برای اولین بار در رابر رسماً شعاری علیه شاه داده می‌شد خیلی مردم تعجب کرده بودندباور کردنش سخت بود که در این فضا شعار علیه شاه داده شود.

به گزارش صبح رابر ، به بهانه گرامیداشت یوم‌الله دهه فجر با دو نفر از مبارزان انقلاب اسلامی در گفتگو با خبرنگار ما به بیان خاطرات آن دوران پرداختند که خواندن آن خالی از لطف نیست.

دکتر مهدی منتظری از مبارزین دوران انقلاب با بیان خاطره ای از آن دوران گفت: ما از دست جاوید شاه همان اراذل و اوباش چاقو بدست به مسجد جامع خانه خدا پناه بردیم، که اینها از خانه خدا شرمشان شود اما آنها شیشه های مسجد را شکستند رحم به هیچ کس نمی کردند شاه کاری به سر داده بود که احساس خدایی میکرد حتی این حس به مردم داده بودند که شاهم از خدا بالاتر است به همین دلیل مسجد مورد حمله قرار گرفت آن هم در شهر رابر که مسجد جایگاه ویژه ای داشت خیلی تعجب آور بود که چرا این افکار پلید در ذهن جان این افراد تزریق شده که حتی مسجد خانه خدا را هم مورد حمله قرار دادند عده ای از دوستانم زخمی شدند در این انبوه جمعیت فردی من را زیر نظر داشت و سنگ بزرگی به سمت من پرتاب کرد من وسط مسجد که رسیدم سنگ کنار پایم افتاد و بهم اصابت نکرد و از درب دیگر مسجد رهایی پیدا کردیم و نجات یافتیم

وی در خاطره دیگر خود گفت: زمانی که خانه ما مورد حمله قرار گرفته بود، پدرم خدا بیامرز از ترس اینکه من را بگیرند مرا در لا به لای پتوها وچند تا جعبه و وسیله و تلویزیونی مخفی کرد در خانه را که باز کرد بدون اجازه مستقیم در اتاق خانه ما آمد هر چه جستجو کرد من را ندیدند؛ به پدرم گفتند:”جلوی این بچه ات را بگیر وگرنه خودم با این اسلحه او را میکشم”. پدرم ناراحت شد و به من التماس کرد بابا مواظب باش اینها رحم ندارند برای اینکه پدرم آرامش پیدا کند چند روزی از شهر رابر رفتم آن زمان درس طلبه گی هم میخواندم و طلبه بودم .
وی ادامه داد: به هر حال این ساختاری بسیار تاریک و ظلمانی بر کشور ما حاکم شده بودو امروز گرچه مشکلات اقتصادی داریم ولی آزادی، آرامش و امنیت داریم قدر این امنیت و آرامش را بدانید که جایگزینی نخواهد داشت.

منتظری افزود: عزیزان! انقلاب به عنوان یک هدیه الهی است و ما باید جانمان را فدایش کنیم و در حفظ آن بکوشیم چرا که این یک نظام الهی است و همه باید حافظ این نظام باشیم، همچنان که سردار سلیمانی این شهید عزیز ما خونش را پای این درخت ارزشمند ریخت ماهم باید تاپای جان از این انقلاب و ارزشهای الهی آن حفاظت کنیم.
منتظری همچنین از نوارهای روضه کافی که ضبط میکردند؛ گفت: در خانه ما با کمک روحانی به اسم حجتی یک فرد ارزشمند و انقلابی نوارهای امام را ضبط و پخش میکردیم، اگر یکی از این نوارها را ازما می گرفتند حتما مارا می کشتند، ما نوارهارا ضبط میکردیم باآقای حجتی که یک موتور۱۷۵ داشت با هم سمت جواران می رفتیم و اطلاعیه حضرت امام را میگرفتیم و پخش میکردیم، اطلاع پیدا کردیم شناسایی شدیم از سمت نیروهای پاسگاه رابر که ما را ازبیراهه باسختی نجات دادند و با این سختی ها اطلاعیه های حضرت امام را که باعث رشدانقلاب می شد؛ پخش کردیم وسبب رشدانقلاب در رابر پویا شد.

وی همچنین خاطرات با بیان اینکه قدر این انقلاب اسلامی ایران را بدانیم که به سادگی به دست نیامده است، گفت: یادم می آید اولین حرکتی که برعلیه شاه ما انجام دادیم یک عصری تعدادی ازجوانان و بزرگترها از مسجد صاحب الزمان به سمت پایین محله قلعه رابر با شعارهای علیه شاه و حاکمیت طاغوت حرکت می کردیم وحشت بسیار سهمگینی جمع ما را در منطقه فرا گرفته بود چون برای اولین بار در رابر رسماً شعاری علیه شاه داده می‌شد خیلی مردم تعجب کرده بودندباور کردنش سخت بود که در این فضا شعار علیه شاه داده شود.

وی ادامه داد: عده ای اراذل واوباش با سنگ دنبال ما کرده بودند به سمت مسجدجامع رفتیم، وارد مسجد جامع شدم یک سنگ بسیار بزرگی رو به سمت من پرتاب شد و قصدش کشتن من بود ولی به من نخورد و فرارکردیم و از مسجد به طرف خانه مرحوم اقای درتاج فرارکردم و از شر این اجانب نجات پیدا کردیم.

امین شمس الدینی یکی از مبارزین انقلاب گفت : دیماه سال ۱۳۵۷من دانش آموز کلاس دهم بودم و در مدرسه رفیقی طوسی بودیم اوج انقلاب در کل کشور شروع شده بود مردم علیه حکومت پهلوی و شاه مملکت بعد از فرار شاه خائن به پاخواسته بودند یک روز شنبه بود وقتی مستخدم مدرسه در را باز کرد وارد مدرسه شدیم درب و دیوار با شعارهای انقلابی پر شده بود تعدادی از این شعارها «درود برخمینی» ، «مرگ برشاه» ، «شاه فراری شده بسته به گاری شده »، « دانشجو بیدار است از پهلوی بیزار است.
وی ادامه داد: دانش آموزان شعارهای را می‌خواندند و تکرار میکردند رییس مدرسه آقای محمود تاج الدینی داخل کلاس آمد و گفت: با توجه به اینکه در کل کشور مدارس بر علیه شاه قیام کردند و خمینی میخواهد بیاید و دانشگاه ها تعطیل شده باید مدرسه را تعطیل کنیم و مدرسه تعطیل شد .
شمس الدینی در خاطره ای دیگر از آن دوران انقلاب گفت: انقلاب با ایام عاشورا مصادف شده بود مراسم ظهر عاشورا و سینه زنی در منطقه عشایر بود پیرمردی بعد از چند دقیقه سینه زنی یک دفعه گفت: خدایا همه راضی شدند این شاه برود خدا تو هم راضی شو که این شاه برود و خمینی بیاید.


انتهای پیام /

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب