حجاب مایهى تشخص و آزادى زن است؛ سورهی نور، دعوت به حجاب دارد و حجاب، نوری است که سرچشمهی پاکیها و زائل کنندهی انواع بیماریهای جوامع انسانی است.
به گزارش ” صبح رابر” برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانهى مادی گرایان، مایهى اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهاى خود، با عریان کردن آن چیزى که خداى متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کمارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذارى زن است، سنگین شدن کفهى آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلى قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئلهى حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهاى الهى است). بیانات مقام معظم رهبری مدظله العالی – ۱۳۹۱/۰۲/۲۳)
هر چیزی که نفیستر و قیمتیتر باشد باید از آن بیشتر مواظبت کرد تا به غارت نرود. کسی که ارزش گوهر عفاف را میداند، با بدحجابی آن را زیر دست و پای غارتگران نمیاندازد و خود را به طعمهای برای گرگهای هوسباز تبدیل نمیکند. هیچ کس به اسم آزادی، دیوار خانهاش را برنمیدارد و در حیاطش را باز نمیگذارد. چون ممکن است دزدی رخنه کند و اموالش را به یغما ببرد. حجاب، دیواری است که راه را بر دزد عفاف میبندد و زن را در دژ کرامت مصون میسازد. این دیوار را برنداریم و این دژ را ویران نسازیم. باغبان، محصول باغ و بوستانش را به تاراج و حراج نمیگذارد، بلکه از آن مراقب میکند. حجاب و عفاف، ثمرهی باغ زندگی و بوستان عمر است. چرا باید گل حیا پر پر شود و لگدمال عابران بیخیال و رهزنان بیانصاف گردد؟!
کسی که نگهبان سرمایهاش نباشد، شایستهی هر نوع ملامت است. پاکدامنی و عفاف، گوهری قیمتی و مرواریدی ارزنده است که باید با هزاران چشم از آن مراقبت کرد. این گوهر اگر گم شود، دیگر به دست نمیآید و این مروارید اگر بشکند، دیگر درست نمیشود. پس مواظب دزدان عفاف و غارتگران سرمایهی حجاب باشیم.
صاحبان گنج و گوهر، جواهرات خود را در معرض دست و دید رهگذران نمیگذارند تا جلوه کند و سارق را به هوس اندازد.
کاش بانوان، قدر و قیمت وجود خود را بدانند و با جلوهگری، چشم و دل هوسبازان را نربایند و گنج عفاف را در معرض هجوم و غارت قرار ندهند. بعضیها چه راحت خود را به دام میاندازند و با پای خود به قربانگاه میروند.
عاقلانه نیست که انسان برای لذت دیگران، عذاب الهی را برای خود بخرد. وقتی چشم دریای هوس شود، قایق گناه در آن حرکت میکند و موج عصیان پدید میآورد.
رابطهی «گناه» و «نگاه» چه قدر است؟
آنان که از تیر نگاههای مسموم پروا نمیکنند، شکار گرگهای هوسران میشوند. آنگاه … دست و پا زدنها به جایی نمیرسد.
برای مصون ماندن از «تیر نگاه» چه باید کرد؟
بعضی از نگاههای مسموم و محبتهای فریبا، درهی هولناکی از سقوط و شب تاریکی از بدبختی است. بعضی قیمت خود را نمیشناسند و خود را ارزان میفروشند. همهی مدعیان دوستی و عشق، خریدار نیستند، بلکه فقط قیمت میکنند. اگر نورافکنی بیندازید، عمق تیرگیهای وحشتناک این عشقهای خیابانی و تلفنی را خواهید دید. شما که نمیخواهید آیندهی خود را آتش بزنید، خیلی راحت به هر کس اعتماد نکنید.
همه مردم دنیا، مخصوصا زنان، زیبایی را دوست دارند؛ به همین دلیل تلاش فراوانی را برای به دست آوردن آن می کنند.یکی از مهمترین مسائل زندگی هر زن و دختری، داشت صورت و اندامی زیبا است؛ که به واسطه همین مسئله، آرایش کردن و لباس فاخر پوشیدن، از ضروریترین ملزومات زندگی آنان می باشد.البته این چیز بدی نیست بلکه پسندیده و نشانه میل به جمال گرایی است که همه ادیان الهی آن را تایید کرده اند.
اما نکته قابل تامل اینجاست:
هرچیزی و یا هرکاری باید طبق قانون و برنامه ریزی خاصی انجام شود، تا نتیجه آن مطلوب گردد؛ وگرنه عکس آن صورت می گیرد. در دین مبین اسلام، به زیبایی زنان و دختران، توجه خاصی کرده وبا ضوابط خاصی، آن را بیان کرده است.مثلا اسلام نشان دادن زیبایی یک زن را برای نامحرم ناپسند می داند،(۱) وطبق فرمایش گوهربار امیرالمومنین علی (علیه السلام) ، اگر زنی می خواهد زیبایش همیشگی و پایدار بماند، حجاب بهترین راهکار است . (۲)
۱- النبی (صلی الله علیه و آله): «ان من خیر نسائکم المتبرجه من زوجها، الحصن عن غیره»
بهترین زنان شما? زنی است که برای شوهرش آرایش و خود نمایی کند? اما خود را از نامحرمان بپوشاند.(بحار الانوارج۱۰۳ ص۲۳۵)
۲- ألامام علی (علیه السلام): «صیانه المرأه أنعم لحالها أدوم لجمالها»
پوشیدگی زن برای او بهتر است و زیبایش را پایدارتر می سازد. (غررالحکم، فصل ۴۴، حرف صاد، حدیث۱۰)
شاید لباس را زود به زود بشود عوض کرد یا خانه را فروخت ولی «فرهنگ» و «اخلاق» هویت ماست.نباید به این زودی و سادگی، شخصیت و هویت خود را بفروشیم و عوض کنیم.برای مقاومت در برابر سیل تهاجم فرهنگی باید «سدّ ایمان» زد و از مرز عقیده و و اخلاص و فرهنگ حجاب و عفاف نگهبانی کرد.خودباختگان در برابر فرهنگ بیگانه، به راحتی «خدا» را هم میبازند.برگهی «هویت» خود را گم نکنیم!
فایده اصلی حجاب همان جمله روانشناس فرانسوی است که میگوید اگر زنان غرب میدانستند زنان مسلمان در قالب فرهنگ عفاف و حجاب، جرعه جرعه بندگی خدا مینوشند و در خلوت انس با خدا قرار گرفته و تمرین تقوی میکنند، هرگز آنها را به خاطر حجابشان سرزنش نمیکردند.
زیباترین دلیل برای حجاب این است که خدا آن را لباس بندگی خود نامیده است و به عقیده ما در جامعه کنونی علاوه بر اینکه باعث رعایت یک حکم الهی فردی میشود، از طرفی نوعی تبلیغ نیز میباشد. تبلیغ این جمله که (من خدا را دوست دارم).
زنان محجبه در زمان کنونی تابلوی من خدا را دوست دارم، را در دست گرفته اند و هر قدمیکه در قاب چنین پوششی بر میدارند نوعی جهاد در راه خداست.
ما در امور دنیوی بین خوب و خوب تر، همواره خوب تر را انتخاب میکنیم ولی چه میشود که بعضی از افراد وقتی به خدا میرسند بین خوب و خوب تر، خوب را میپسندند. در اکثر جلساتی که داشته ایم، حتی زنانی که چادر به سر نداشته اند اعتراف دارند که چادر نسبت به بقیه حجابها خوب تر است. ولی چرا خوب تر را انتخاب نمیکنند؟!!
حجاب اسلامی به منظور پیشگیری از آلودگی فرد و جامعه برای تامین سلامت روحی و روانی و جلوگیری از مفاسد اجتماعی است
حجاب،به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. بعد ایجابی آن وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن حرام بودن، خود نمایی در مواجه با نامحرم است و طبیعی است که این دو بعد باید در کنار یکدیگر رعایت شوند تا حجاب کامل اسلامی محقق شود .
عفاف، عفت و بازداری باطنی انسان است عفاف، یک صفت درونی و باطنی است.هرچه عفاف درونی و باطنی انسان بیشتر باشد باعث رعایت حجاب و پوشش ظاهری می شود.
عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری قابل تصور نیست. بنابراین نمی توان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می شود عفیف دانست. زیرا رعایت پوشش ظاهری بر اساس ویژگی تاثیر ظاهر انسان در باطن او حداقل یکی از علامت ها و نشانه های عفاف است .
بنابراین می توان گفت رابطه بین عفاف و حجاب نوع رابطه ریشه و میوه است یعنی عفاف ریشه حجاب و حجاب میوه عفاف است .
برخی ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش به طور کامل ایجاد نکرده باشند . از سوی دیگر، افرادی ممکن است بدون رعایت حجاب ظاهری ادعای عفیف بودن نمایند و با تعابیری مثل این که «من قلب پاک دارم و خدا با قلب ها کار دارد.» خود را سرگرم کنند چنین انسان هایی باید در قاموس اندیشه خود این نکته اساسی را بنگارند که درون پاک بیرونی پاک را می پروراند و هرگز قلب پاک موجب بارور شدن میوه تلخ و ناپاک بدحجابی و بی حجابی نخواهد شد .
گوهر عفاف و پاکى، کم ارزشتر از طلا و جواهر و…. نیست.
هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشیده است، چون باغ بی دیوار، از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند . هیچ کس هم با نام «آزادی » دیوار خانه خود را برنمی دارد و شب ها در حیاطش را باز نمی گذارد، چون خطر رخنه ی دزد، جدی است .
هیچ صاحب گنج و گوهری هم جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض دید رهگذران نمی گذارد تا بدرخشد، جلوه کند و چشم و دل برباید، چون خود جواهر ربوده می شود . هر چیز که قیمتی تر باشد، درصد مراقبت از آن بالاتر می رود . هر چه که نفیس تر باشد، بیم ربودن و غارت بیشتر است و مواظبت، لازمتر . اگر در شیشه ی عطر را باز بگذارید، عطرش می پرد . اگر رشته ی مرواریدت را در کمد و صندوق نگذاری و در آن را نبندی، گم می شود . اگر در مقابل پنجره ی خانه ات، توری نزنی، از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود . وقتی راه ورود پشه ها را می بندی، خود را «مصون » ساخته ای، نه «محدود» و زندانی . وقتی در خانه را می بندی، یا پشت پنجره ی اتاقت پرده می آویزی، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاه های مزاحم در پناه قرار داده ای، نه که خود را در قید و بند و حصار افکنده باشی .
اگر برای ایمنی از خطرها و آسودگی از مزاحمان، خود را بپوشانی، نه کسی ایراد می گیرد و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا می کنی، چرا که سخنش را بی منطق و ناآگاهانه می دانی و می بینی . اینکه «دل باید پاک باشد»، بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه ی «لاقیدی » وگرنه از دل پاک هم نباید جز نگاه و رفتار پاک برخیزد . ظاهر، آینه ی باطن است و . . . «از کوزه همان برون تراود که در اوست » . زن، به خاطر ارزش و کرامتی که دارد، باید محفوظ بماند و خود را حراج نکند و در بازار سوداگران شهوت، خود را به بهای چند نامه و نگاه و لبخند نفروشد .
زن به خاطر لطافتی که دارد، نباید در دست های خشن کامجویان دیو سیرت، که نقاب مهربانی و عشق به چهره دارند، پژمرده شود و پس از آن که گل عصمتش را چیدند، او را دور اندازند، یا زیر پاشان له کنند . زن به خاطر عصمتی که دارد و میراث دار پاکی مریم است، نباید بازیچه ی هوس و آلوده ی به ویروس گناه گردد . گوهر عفاف و پاکی، کم ارزش تر از طلا و پول و محصول باغ و وسایل خانه نیست . دزدان ایمان و غارتگران شرف نیز فراوانند .
سادگی و خامی است که کسی خود را در معرض دید و تماشای نگاه های مسموم و چشم های ناپاک قرار دهد و به دلبری و جلوه گری بپردازد و خیال کند بیماردلان و رهزنان عفاف را به وسوسه نمی اندازد و از زهر نگاه ها و نیش پشه های شهوت در امان می ماند! خراب کردن همه ی دیوارها و برداشتن همه ی پرده ها و باز گذاشتن همه ی پنجره ها، نشانه ی تیره اندیشی است، نه روشنفکری! علامت جاهلیت است نه تمدن ! می گویی نه؟ به طومار کسانی نگاه کن که پس از رسوایی و بی آبرویی، با دو دست پشیمانی بر سر غفلت خویش می زنند و بر جهالت خود لعنت می فرستند . کسی که از «جماعت رسوا» نگریزد «رسوای جماعت » می شود! آنکه ایمان را به لقمه ای نان می فروشد، آنکه یوسف زیبایی را با چند سکه ی قلب عوض می کند، آنکه «کودک عفاف » را جلوی صدها گرگ گرسنه می برد و به تماشا می گذارد، روزی هم «پشت دیوار ندامت » اشک حسرت بر دامن پشیمانی خواهد ریخت، در آخرت هم به آتش بی پروایی خود خواهد سوخت . از اول که جامه ی عفاف سفید و شفاف است، نباید گذاشت چرکابه ی گناه بر آن بپاشد . از اول باید مواظب بود این کاسه ی چینی نشکند و این جام بلورین ترک بر ندارد . از اول نباید به پای بیگانه، اجازه ی ورود به مزرعه نجابت داد، که بوته های نورس عصمت را لگدمال کند . ولی . . . گریه بی حاصل است و بی ثمر، وقتی که شاخته شکست و گل چیده شد!!
حجاب از دیدگاه آیات قرآن
سورهی نور، سورهای است که شروع آن با نهی از بیعفتی و دعوت به پاکدامنی است و قسمت عمدهی این سوره هم دستور به پاکسازی جامعه از آلودگیهای جنسی است.
شاید دلیل آمدن موضوع حجاب در این سوره، همین باشد که وقتی حجاب آمد؛ آلودگیهای جنسی هم جایگاهی ندارند؛ چون حجاب یک حایل است در مقابل بیعفتیها و هرزگیها.
در سورهی نور [بیست و چهارمین سورهی قرآن کریم، که موضوع حجاب در آیهی ۳۱ این سورهی مبارکه مطرح شده] آمده است؟
سورهی نور، سورهای است که شروع آن با نهی از بیعفتی و دعوت به پاکدامنی است و قسمت عمدهی این سوره هم دستور به پاکسازی جامعه از آلودگیهای جنسی است.
شاید دلیل آمدن موضوع حجاب در این سوره، همین باشد که وقتی حجاب آمد؛ آلودگیهای جنسی هم جایگاهی ندارند؛ چون حجاب یک حایل است در مقابل بیعفتیها و هرزگیها.
و این فریاد حجاب است که به زبان بیزبانی، گوش ناپاکیها را کر میکند و نسل آنها را به انقراض میکشاند.
قُل لِّلْمُۆْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ(آیه ۳۰ سوره نور):
به مردان با ایمان بگو: «دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند، که این براى آنان پاکیزهتر است، زیرا خدا به آنچه مىکنند آگاه است.
وَقُل لِّلْمُۆْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُۆْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (۳۱)
در روایات، هم توصیه شده که زنان، سورهی نور را یاد بگیرند مانند روایتی که از امام علی(علیهالسلام) است که میفرماید: «وَ عَلِّمُوهُنَّ سُورَهَ النُّورِ فَإِنَّ فِیهَا الْمَوَاعِظَ؛ به زنان خود سورهی نور را یاد دهید که در آن، پندهایی (برای آنها) وجود دارد»
آیه (۳۱) سوره نور:
و به زنان با ایمان بگو: «دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که [طبعاً] از آن پیداست. و باید روسرى خود را بر گردنِ خویش [فرو] اندازند، و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بىنیازند یا کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکردهاند، آشکار نکنند و پاهاى خود را [به گونهاى به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته مىدارند معلوم گردد. اى مۆمنان، همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید، امید که رستگار شوید.
مفاد آیه اول و دوم این است که مۆمنین نباید سرزده و بدون اجازه به خانه کسی داخل شوند.
در آیه سوم مکان های عمومی و جاهائی که برای سکونت نیست از این دستور استثناء میگردد . سپس دو آیه دیگر مربوط به وظائف زن و مرد است در معاشرت با یکدیگر که شامل چند قسمت است:
۱ – هر مسلمان، چه مرد و چه زن، باید از چشم چرانی و نظر بازی اجتناب کند.
۲ – مسلمان، خواه مرد یا زن، باید پاکدامن باشد و عورت خود را از دیگران بپوشد.
۳ – زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکار نسازند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند.
۴ – دو استثناء برای لزوم پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله «وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» بیان شده است و نسبت به عموم مردان است و دیگری با جمله «وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ» ذکر شده و نداشتن پوشش را برای زن نسبت به عده خاصی تجویز میکند.
مقایسهی حجاب و نور
حجاب هم نور است و چون خاصیتهای نور را دارد ، ما در اینجا مقایسهای بین نور و حجاب انجام میدهیم:
اول اینکه: نور آفتاب نابود کننده انواع میکربها و موجودات موذى است و اگر تابش اشعه این نور پر برکت نبود، کره زمین، تبدیل به بیمارستان بزرگى مىشد که همه ساکنانش با مرگ؛ دست به گریبان بودند، این خاصیت نور حجاب را در جوامعی که از این موهبت، برخوردار نیستند؛ مییابیم که با انواع بیماریهای جسمی و روحی به سر میبرند که ناشی از عدم حجاب، و تحریکات فراوان جنسی است و با نبودن نور حجاب، گرفتار این آلودگیها و بیماریها شدهاند.
دوم: انرژیهاى موجود در محیط ما، از نور آفتاب سرچشمه مىگیرند، انرژیهای مثبت جامعه هم ناشی از نور حجاب است؛ زیرا جامعه از تکتک خانوادهها تشکیل میشود و زمانیکه خانوادههای سالم و پر انرژی داشته باشیم، در نتیجه جامعهای پر از انرژی مفید خواهیم داشت.
سوم: نور، وسیلهی تشخیص اجسام و مشاهدهی موجودات است، حجاب نیز همین خاصیت را دارد زیرا اگر حجاب، رعایت نشود اشخاص، در حقیقت کور میشوند و چیزی غیر از فرونشاندن آتش شهوت نمیبینند، یعنی در واقع چیزی جز شهوت را نمیبینند.
چهارم: نور در دنیاى ما، پرورش دهنده گلها و گیاهان، بلکه رمز بقاى همه موجودات زنده است و ممکن نیست موجودى بدون استفاده از نور (به طور مستقیم یا غیر مستقیم) زنده بماند.
حجاب هم چنین نقشی را دارد چون با بیحجابی، گلها و گیاهان زندگی که فرزندان خانوادهها هستند، رو به ناپاکی و گمراهی و در حقیقت، رو به پژمردگی و نابودی میروند.
پنجم: امروز ثابت شده که تمام رنگهایى را که ما مىبینیم نتیجه تابش نور هستند وگرنه موجودات، در تاریکى مطلق رنگى ندارند و این وجود حجاب در مقابل نامحرم است که مانع تاریک شدن و بیرنگی خانوادههاست.
نور آفتاب نابود کننده انواع میکربها و موجودات موذى است و اگر تابش اشعه این نور پر برکت نبود، کره زمین، تبدیل به بیمارستان بزرگى مىشد که همه ساکنانش با مرگ؛ دست به گریبان بودند، این خاصیت نور حجاب را در جوامعی که از این موهبت، برخوردار نیستند؛ مییابیم که با انواع بیماریهای جسمی و روحی به سر میبرند که ناشی از عدم حجاب، و تحریکات فراوان جنسی است و با نبودن نور حجاب، گرفتار این آلودگیها و بیماریها شدهاند
ششم: نور، بالاترین سرعت را در جهان ماده دارد، حجاب هم چنین است و اجتماعی که در آن، رعایت حجاب میشود از روابط سالمی برخوردار است و با شکوفا شدن همهی استعدادها بشری میتواند جامعه را به سرعت نور، به بالاترین مراحل پیشرفت جوامع بشری برساند.
هفتم: نور، زیباترین و لطیف ترین موجودات در جهان ماده است و سرچشمه همه زیبائی ها و لطافت ها است؛ حجاب هم از این لطافت برخوردار است و جامعهای که معتقد به رعایت حجاب کامل است و آن را اجرا میکند، پاکترین اجتماع است و با داشتن خانوادههای سالم و با طراوت؛ میتواند همهی اجتماع را زیبایی و لطافت ببخشد.[ با استفاده از تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۷۳]
در روایات، هم توصیه شده که زنان، سورهی نور را یاد بگیرند مانند روایتی که از امام علی(علیهالسلام) است که میفرماید: «وَ عَلِّمُوهُنَّ سُورَهَ النُّورِ فَإِنَّ فِیهَا الْمَوَاعِظَ؛[ اصولکافی، ج۵، ص۵۲۰] به زنان خود سورهی نور را یاد دهید که در آن، پندهایی (برای آنها) وجود دارد».
در آیه ۳۱ از سوره نور که صراحت بر وجوب حجاب دارد، آمده است:
و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین الا ما ظهر منها…
و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را از نگاه هوس آلودفرو گیرند ، دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را – جز آن مقدار که نمایان است – آشکارا ننمایند ، و (اطراف) روسری ها ی خود را بر سینه خود افکنند ( تا گردن و سینه با آن پوشانده شود ) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهر انشان ف یا .. و هنگام راه رفتن پاها ی خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود و ( صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد ) همگی به سوی خدا بازگردید ای مومنان تا رستگار شوید.
همچنین در آیه ۵۹ از سوره احزاب از کلمه جلباب بعنوان پوشش برتر یاد شده و می خوانیم:
یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن …
«ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو که روسریهای بلند خود را برخویش فروافکنند . این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار و تعرّض هوسرانان قرا نگیرند و خداوند،همواره آمرزنده ورحیم است».
حجاب از دیدگاه احادیث
از امام رضا(ع) روایت شده است که از حضرت علی (ع) روایت نموده است که فرموده اند : من علی (ع) و فاطمه (س) بر رسول خدا وارد شدیم دیدیم سخت می گریست ! گفتم : پدر و مادرم به فدایت یا رسو ا… از چه گریه می کنید ؟ فرمود : یا علی شبی که مرا به آسمان بردند زنانی از امت خود را در شکنجه های سخت دیدم که از سختی شکنجه شان گریستم : زنی را دیدم که بر موهای خود معلق بوده و سرش می جوشید ، چون موهایش را از مردان نمی پوشانیده .
ز نی را دیدم که بر روی آتش ، افروخته و از شدت درد گوشت خود را می جوید چون بدنش را برای مردم زینت می نموده است .( عیون اخبار الرضا /ج۲/ص۱۱و ۱۰)
حجاب از دیدگاه شرع
حداقل حجاب اسلامی از دیدگاه شرع مقدس اسلام زن باید لباسی بپوشد که دارای دو ویژگی باشد:
۱-حجم و رنگ بدنش را بپوشاند (غیر از صورت و دستها تا مچ به شرط آنکه زینت نشده باشد .) ۲- موجب جلب توجه نامحرم نشود .
دستاوردهای حجاب
۱- آرامش روان
زدست دیده و دل، هر دو فریاد هر آنچه دیده بیند دل کند یاد
روح بشر، فوقالعاده تحریکپذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریکپذیری روح بشر، محدود به حد خاصی است و از آن پس، آرام میگیرد. در نتیجه، حجاب را میتوان، یکی از عوامل مهم آرامش روحی و روانی زن و مرد دانست. همچنانکه قرآن شریف، آرامش روحی و روانی و سکینه قلبی را در انحصار زوجین در کانون گرم خانواده میداند و میفرماید: (هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن)؛[۲] «زنان پوشش شما و شما پوشش زنان هستید.
۲-استحکام پیوند خانوادگی
بیشک، هر چیزی که باعث تحکیم پیوند خانوادگی و صمیمیت رابطه زوجین شود برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود؛ برعکس، آنچه باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان شود به حال زندگی خانوادگی، زیانبار است و باید با آن مبارزه کرد. اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهر را محکم میسازد و باعث اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر میشود.
مسئله مهم دیگر، ایجاد پاکترین و صمیمیترین عواطف بین زوجین و برقرار ساختن یگانگی و اتحاد کامل در کانون خانواده است. تأمین این هدف، وقتی ممکن است که زوجین از هرگونه استمتاع از غیر همسر یا همسران قانونی چشم بپوشند، مرد چشم به زن دیگر نداشته باشد و زن نیز درصدد تحریک و جلب توجه کسی جز شوهر خود نباشد و اصل ممنوعیت هر نوع کامیابی جنسی در غیر چارچوب خانواده حتی قبل از ازدواج هم رعایت شود و این مهم با رعایت اصل قرآنی حجاب و عفاف، میسر است.
۳-استواری اجتماع
پوشاندن بدن به استثنای وجه و کفّین، مانع هیچگونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست، آنچه باعث فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذتجوییهای شهوانی است.
آیا پسر و دختری در محیط جداگانهای تحصیل کنند و یا در یک محیط درس بخوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشی نداشته باشند بهتر درس میخوانند و فکر میکنند و به سخن استاد گوش میدهند یا وقتی که کنار هر پسری، یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه نشسته باشد؟ آیا اگر مردی در خیابان، بازار، اداره، کارخانه و … با قیافههای محرّک و مهیّج زنان آرایش کرده مواجه باشد بهتر سرگرم کار و فعالیت میشود یا در محیطی که با چنین مناظری روبهرو نشود؟ بنابراین اگر مسئله حجاب، جدی گرفته و کاملا رعایت شود، جامعه استوار و پابرجا خواهد بود و هرگز متزلزل نخواهد شد و زن و مرد با آرامش خاطر به مسئولیتها و رسالت خود عمل خواهند کرد.
۴- حفظ احترام زن
مرد از نظر جسمانی و فکری بر زن تفوّق دارد و زن در این دو مورد در برابر مرد، قدرت مقاومت ندارد؛ ولی زن از طریق عاطفی و قلبی، همیشه تفوّق خود را بر مرد ثابت کرده است. حریم نگه داشتن زن، میان خود و مرد یکی از وسایل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است.
اسلام، زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند؛ بهویژه تأکید کرده است که زن، هر اندازه متینتر، باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده میشود.
در آیات سوره احزاب پس از آنکه توصیه میکند زنان خود را بپوشانند، میفرماید: (ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْن)؛ «این نزدیکتر است به اینکه شناخته شوند و مورد اذیّت قرار نگیرند.» یعنی رعایت حجاب ـ برای اینکه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختیار مردان بیگانه قرار نمیدهند ـ بهتر است و در نتیجه، فاصله گرفتن و حشمت آنها، مانع مزاحمت افراد سبکسر و هوسران میشود.[۳] پس بهره دیگر رعایت حجاب اسلامی، حفظ عزت و شخصیت زن در اجتماع است. به همین دلیل است که اهلبیت علیهم السلام در پاسداری از این اصل قرآنی، همواره تلاش میکردهاند و از پاسداران حجاب و عفاف، نهایت تجلیل را میفرمودند: نمونهای از آن را در ذیل با هم میخوانیم.
بعد فرمودند: این، بانویی است که در دوره بیحجابی [رضاخان پهلوی] هفت سال از خانه بیرون نیامده است، مبادا نامحرم، او را ببیند.»
شاید در مقام ادّعا همه انسانها خود را مؤمن، خوش اخلاق، متعهّد و عفیف و… بدانند اما آنچه که می تواند شاهد صدق گفتار و ادّعای انسان باشد، رفتار و عملکرد اوست. عفت را همه زنان دوست دارند اما کسی این ارزش و مقام عالی انسانی را داراست که ویژگیهای زیر را داشته باشد:
۱ـ سنگینی و وقار: زنان عفیف از هر کار سبک و نامناسبی که موجب جلب توجه دیگران شود، پرهیز می کنند. طرز راه رفتن، لباس پوشیدن و رفتارشان به گونه ای نیست که نامحرمان را به سوی خود جذب نمایند.
۲ـ عفت در سخن: کم سخن می گویند، ساده و آرام و بی وسوسه حرف می زنند و از سخنان غیرضروری خصوصا با نامحرمان دوری می کنند.
۳ـ پرهیز از خودنمایی: از مظاهر خودنمایی همچون نشان دادن زینتهای خود، بیرون گذاشتن قسمتی از موی سر یا آرایش چهره برای نامحرمان پرهیز می نمایند. خداوند در قرآن می فرماید: «زنان عفیف، زینت خود را در برابر نامحرمان آشکار نمی سازند.»۴
۴ـ پوشش مناسب: زنان عفیفاز انتخاب لباس های نازک و چسبان و رنگهای تند و زننده که موجب جذب نامحرمان به سوی آنها می شود، اجتناب می ورزند.
۵ـ کنترل در رفت و آمدها: زنان عفیف از رفتن به مراکز و مکانهای آلوده و نامناسب، چون مجالس گناه، لهو و لعب و… خودداری می کنند.
حیا
از زمینه ها و در عین حال از ثمرات عفاف، احساس حیا و شرم از انجام کارهای زشت است. امام امیرالمؤمنین(ع) حیا را سبب عفت می نامند:«سَبَبُ العِفَّهِ الحَیاءُ»۵
و در جای دیگر حیا را میوه و ثمره عفت معرفی می کند:«اَلحَیاءُ ثَمرَهُ العِفَّه»۶
هرقدر این احساس شرم از زشتی ها در انسان بیشتر باشد، عفت او نیز بیشتر خواهد بود: با عفت ترین شما با حیاترین شماست: «اَعَفُّکُم اَحْیاکُمْ»۷
حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت وحجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیفتر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکردهباشند. این گروه از حجاب، تنها پوستهای و ظاهری بیمعنا دارند و از سوی دیگر کسانی هستند که ادعای عفاف کرده و با تعابیری همچون؛ من قلب پاکی دارم، خدابا قلبها کار دارد، آدم باید چشمش پاک باشد و… خود را سرگرم کرده و مصداق «لیفجر امامه»(بلکه انسان میخواهد آزاد باشد و گناه کند- قیامت آیه ۵) میشوند.
انسانهایی چنین باید در قاموس اندیشه خود نکتهای اساسی را بنگارند و آن این است که درون پاک، بیرونی پاک میپروراند و هرگز قلب پاک موجب بارور شدن میوه ناپاکی به نام بیحجابی و بدحجابی نخواهد شد. امام خمینی(ره) پیامآور ارزشهای الهی درباره حجاب و عفاف میفرماید: «توجه داشته باشید حجابی که اسلام قرار داده است برای حفظ ارزشهای شماست. هرچه را که خدا دستور فرمودهاست- چه برای مرد و چه برای زن- برای این است که آن ارزشهای واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسههای شیطانی یا دستهای فاسد استعمار پایمال شوند این ارزشها زنده بشوند.»
پی نوشتها:
۱- نور / ۳۰ و ۳۱.
۲ – بقره / ۱۸۷.
۳ – با استفاده از: مجموعه آثار، استاد شهید مطهری، ج ۱۹، ص ۴۳۶، بخش سوم: فلسفه پوشش در اسلام.
۴ـ سوره نور/ ۳۲.
۵ـ غرر الحکم، حدیث ۵۵۲۷.
۶ـ غرر الحکم، حدیث ۴۶۱۲.
۷ـ امیرالمؤمنینع ـ غررالحکم، حدیث ۲۸۳۷.
انتهای پیام اختصاصی صبح رابر