پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

7:11:55 - پنجشنبه 23 خرداد 1392
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
شعبده‌بازان ارّه‌نشین (یادداشت روز)
به گزارش”صبح رابر”۱- روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید. حالیا چشم جهانی نگران من و توست. فردا روز ملت بزرگ ما، روز جمهور است. یک دنیا ناظر- از دشمن و دوست- به نظاره ایستاده‌اند تا ببینند فردا ملت ایران چه می‌کند؟ آیا فلج شده و از پا افتاده، آن‌گونه که دشمنانش از چند […]

به گزارش”صبح رابر”۱- روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید. حالیا چشم جهانی نگران من و توست. فردا روز ملت بزرگ ما، روز جمهور است. یک دنیا ناظر- از دشمن و دوست- به نظاره ایستاده‌اند تا ببینند فردا ملت ایران چه می‌کند؟ آیا فلج شده و از پا افتاده، آن‌گونه که دشمنانش از چند سال پیش اراده کردند تا او را به زانو درآورند یا نه، مصمم و سرپاست و برای صیانت از حیثیت اسلامی و ملی‌ خویش پا به میدان مصاف با بدخواهان و مستکبران عالم می‌گذارد؟ طبق محاسبات انجام گرفته در محافل تصمیم‌ساز غرب، تحریم‌های فلج‌کننده باید ملت ایران را ظرف ۶ ماه از پا می‌انداخت و به ستوه می‌آورد. دیلماج‌های ایرانی جفاکار آنها صراحتا از ۱۵-۱۴ ماه پیش و در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی گفتند که مردم به اعتبار فشار اقتصادی، انتخابات را تحریم خواهند کرد و جمهوری اسلامی از عقبه مردمی خود تهی خواهد شد. شماری از مقامات آمریکایی نیز علنا اعلام کردند انتخابات ایران را به رسمیت و مشروعیت نمی‌شناسند. فردا آنها نیز با نگرانی حوزه‌های اخذ رأی ما را رصد خواهند کرد تا ببینند آیا ملت ایران فلج و خانه‌نشین شده‌اند یا نه.
تحریم‌های اقتصادی چند لایه‌ای که زندگی ملت ایران را نشانه گرفت، محصول یک خیانت بزرگ بود. کدهایی میان داخل و خارج مبادله شد که گرای اهداف استراتژیک مهم و برخی پاشنه آشیل‌ها را به دشمن می‌داد. روزنامه آمریکایی لس‌آنجلس‌تایمز ۲۱ مهر ۱۳۸۸ (۱۳اکتبر۲۰۰۹) گزارشی از آخرین نشست گروه‌های معارض جمهوری اسلامی در اروپا منتشر کرد. جان‌هانا (مشاور امنیت ملی دیک چنی در دولت بوش و از اعضای ارشد موسسه واشنگتن در سیاست خاور نزدیک) که در این نشست حضور داشت، به لس‌آنجلس‌تایمز گفت «مطمئنا پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان ایرانی در اروپا- که در میان آنها بعضی شخصیت‌های نزدیک به رهبری جنبش سبز نیز حضور داشتند- شنیدم این بود که تحریم باید اعمال شود و این تحریم باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی فقط به رژیم این امکان را می‌دهد که با وضعیت جدید خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم موفق باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن»! خیانت با این ابعاد در حق ملت خود، اتفاق عجیب و کم سابقه‌ای است که مشابه رقیق‌تر آن را می‌توان در مشی رو به انحطاط سازمان منافقین و همکاری با ارتش بعث برای بمباران و به توپ بستن دقیق‌تر مراکز حساس ایران رصد کرد. ملت ما برای چندمین‌بار از پشت خنجر خورد و زخم تاریخی کهنه بر پیکر او تازه شد تا کشندگی منش خوشنما اما زهرآگین منافقین را از خاطر نبرد. از یاد نبرد کلام امام عدالت علی علیه‌السلام را که فرمود «شما را از اهل نفاق برحذر می‌دارم که… دائما رنگ عوض می‌کنند… دل‌های آنان بیمار و چهره‌های آنها منزه است… گفتارشان دارو و رفتار آنان درد‌ بی‌درمان است… سبب بلا هستند و ناامید کننده امید مردمان… به هر دلی، راهی و برای هر اندوهی، اشکی فراهم دارند». (خطبه‌ ۱۹۴نهج‌البلاغه)
۲- اول تیرماه ۱۳۸۴ در حالی که دو روز تا مرحله دوم انتخابات نهم ریاست‌جمهوری فاصله بود، شماری از اعضای دفتر تحکیم برنامه‌ای تبلیغاتی و انتخاباتی در دانشگاه علم و صنعت ترتیب دادند. هدف، اعلام حمایت از چهره‌ای سیاسی و نامزدی بود که قریب ۶-۵ سال گذشته از او چهره‌ای سیاه و آدم‌کش ترسیم کرده و ردای عالیجناب سرخپوش بر تن وی پوشانده بودند. آنها تا همین پارسال در کوی دانشگاه تهران علیه عالیجناب سرخپوش شعار می‌دادند و حالا چه کسی رویش می‌شد که بگوید خلایق! عالیجناب مدعایی، همان قدیس و مسیح اصلاحات است و باید به او رأی داد؟! به گزارش خبرگزاری مهر، در همان مراسم یکی از اعضای دفترتحکیم (دبیر فراکسیون موسوم به جمهورخواهان انجمن) پشت تریبون رفت و در حالی که می‌لرزید گفت «متأسفم از این که مجبورم به کسی رأی بدهم که سالها با او جنگیده‌ام. ما امروز نه راه پیش داریم و نه راه پس. نمی‌دانم چرا یکهو یاد آن جوک تلخ قدیمی درباره ارّه می‌افتم»! اکنون برخی از این جماعت در آمریکا و اروپا اقامت گزیده‌اند و برخی دیگر سرخورده از بازی‌هایی که رندان روزگار بر سرشان آوردند، سیاست را نبوسیده کنار گذاشته‌اند.
اعتدال چیست و افراط کدام؟ مقتضای عدالت چیست و با اشرافیت چه قدر تناسب دارد؟ آیا نام بی‌شخصیتی و هرهری مسلکی و بندبازی را می‌توان سیاست‌ورزی و تغییر و به روز بودن گذاشت؟ آیا می‌شود برخی از اعاظم طیف موسوم به چپ را تندرو تلقی کرد و با آنها در سال ۷۶ یا سال ۸۴ بست؟ از آن سو آیا می‌شود دم از عدالت اجتماعی زد و با بانیان اشرافیت و تبعیض شریک مسئولیت و قدرت شد، یا آنان را سازش طلب توصیف نمود و دست الفت و دوستی با همانان داد؟ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ روزنامه دولتی ایران در حالی که توسط یک تیم متمایل به کارگزاران اداره می‌شد، به اثبات پیشاهنگی این حزب در زمینه اصلاح‌طلبی و تقدم آنها بر سایر اصلاح‌طلبان پرداخت و درباره کارنامه کارگزاران سازندگی نوشت «گسترش برج‌های زیبا و خانه‌های شیک، تأثیرات نمایشی فراوانی در طبقات فرودست بر جای گذاشت… وقتی منابع سرازیر می‌شود، تورم خصلت تازنده به خود می‌گیرد. در شرایطی که سطح مطالبات مردم افزایش پیدا می‌کند ولی سطح عمومی قیمت‌ها افزوده می‌شود و یک نارضایتی پنهان شکل می‌گیرد و تحول‌طلبی ابعادی شگرف پیدا می‌کند و در این شرایط، نیروهایی که زبان نوگرا داشته باشند، در کانون رغبت عمومی قرار می‌گیرند»! یک رمزگشایی جالب درباره شعبده‌ای که سال ۱۳۷۶ با مردم کردند و خارج‌شدگان از در دولت، دوباره از پنجره بازگذشتند.
۳- در تعاقب همین بی‌شخصیتی‌ها و دور زدن بی‌سروصدای شعار عدالت بود که محسن آرمین سردبیر هفته‌نامه عصر ما (ارگان سازمان مجاهدین انقلاب) در میانه راه دولت اصلاحات از تغییر شعارهای جریان متبوع خود که در ۶-۵ سال آخر دولت سازندگی علی‌الدوام از ترویج فساد و بی‌عدالتی و تبعیض توسط دولت وقت سخن می‌گفتند، خبر داد و درباره ائتلاف با کارگزاران به خبرگزاری ایسنا گفت «یک نیروی سیاسی باید در هر شرایطی متناسب با گفتمان حاکم، دیدگاه‌های خود را مطرح کند و همپای تحولات و نیازهای جامعه براساس مبانی ثابت خود حرکت کند… در شرایط بحرانی انقلاب، گفتمان حاکم گفتمان عدالت بود. آرایش نیروهای سیاسی هم حول همین محور بود. در دهه ۷۰ گفتمان حاکم بر جامعه به آزادیخواهی تغییر یافت… اگر فضای کشور مجددا به گونه‌ای شود که عدالت گفتمان اصلی شود، نیروهای انقلابی که بدنه اصلی جریان اصلاحی را تشکیل می‌دهند، دیدگاه‌های عدالت‌خواهانه خود را اعلام خواهند کرد[!] … البته این سخن به معنای آن نیست که تمام نیروهای جبهه دوم خرداد معتقد به عدالت هستند. جریان اصلاح‌طلبی دارای دیدگاه‌ها و سلایق متنوع و متفاوتی است، از جریان‌های معروف به راست مدرن و تکنوکرات [کارگزاران مورد اعتراض جناح موسوم به چپ] در این جبهه حضور دارند تا نیروهایی که پیشینه و سابقه چپ دارند.»
همان روزگار- ۶ مهر ۱۳۸۲- علی شکوری راد عضو مرکزیت حزب مشارکت ابعاد دیگری از این تذبذب گفتمانی را در مصاحبه با روزنامه آفتاب یزد رو کرد و در توجیه متروک و مهجور گذاشتن موضوع عدالت در روزگار اصلاحات گفت «انقلاب در زمانی اتفاق افتاد که گفتمان سوسیالیستی در جهان عهده‌دار و پرچمدار انقلاب بود و انقلاب و حتی قانون اساسی ما تحت تاثیر گفتمان سوسیالیستی قرار داشت[!]… طیف چپ شاید مجموعه‌ای بودند که بحث عدالت اجتماعی را در کنار آزادی خیلی پرفروغ به آن توجه کردند که تمایز چپ و راست سنتی است. تقسیم‌بندی سازمان مجاهدین انقلاب [درباره راست و چپ] کاملا جدید بود. فروپاشی شوروی، نقطه پایانی بود برای این قضیه و آن دیدگاه اقتصادی که بلوک شرق را اداره می‌کرد، سپر انداخت در برابر سرمایه‌داری. طبیعتا وقتی این گفتمان سوسیالیستی [عدالت!] فروکش کرد و گفتمان آزادسازی اقتصادی مطرح شد، اقتضای زمان این بود که یک تجدیدنظرهایی صورت بگیرد»!
اکنون برخی از متولیان تئوریزه کردن این تجدیدنظرها به خارج کشور رفته‌اند و از انکار امام زمان(عج) و انکار وحیانیت قرآن سخن می‌گویند و مشخصا در ماه‌های اخیر بر ضرورت تحریم انتخابات- دوشادوش گروه‌های فسیل شده ضد انقلاب- تاکید می‌ورزند. برخی خیاطان جامه عالیجناب سرخپوش اکنون آن سوی آبها تبدیل به ملحدان تمام عیار شده‌اند و مستندا دوستان این طرف مرز را به چالش می‌کشند که «خروج از حاکمیت و عبور از جمهوری اسلامی» کجا رفت، ادعای «روحانیت، ارتجاع سیاه و مایه عقب‌ماندگی است» چه شد و مدعای تقلب در انتخابات و شرط‌گذاری در آن یا قیامت برپا کردن در صورت دستگیری فلان و بهمان را کجای دلتان می‌گذارید و از جنازه آنها عبور می‌کنید؟ زبان بسته‌ها پر بیراه نمی‌گویند منتها این طرف آبی‌ها رویشان نمی‌شود که بگویند گز نکرده بریده بودند و گرزی که برداشتند، اندازه قواره آنان نبود.
۴- فردا روز جمهور و جمهوری اسلامی و روز عرض اندام ملتی صاحب شرافت و عزت است که در مسیر حرکت پرفراز و نشیب خویش به پهلوان بدر و خیبر و خندق علی علیه‌السلام اقتدا کرده‌اند. مناعت طبع امیرمومنان اجازه نداد که در میان انبوه خطبه‌ها و نامه‌ها و حکمات حکیمانه، خود را بستاید و اندکی از بسیارها را بگوید. ولی امام بعضا در مقام بیان امر واقع و نگاه خویش به میدان و مصاف، کلماتی بلند بالا و شورانگیز بر زبان جاری ساخته و از جمله بعد از سرکوب فتنه نهروان فرمود «فقُمتُ بالأمر حین فشلوا… به پا خاستم در حالی که دیگران فشل و ناتوان شده بودند. و رخ نمایاندم و جلوه کردم حال آن که دیگران سر در لاک خود فرو برده بودند و سخن گفتم در حالی که دیگران از گفتن ناتوان بودند و به نور الهی راه افتادم در حالی که سایرین متوقف شده بودند» (خطبه ۳۷ نهج‌البلاغه).
فردا روز باریدن و سیل جاری کردن ملتی است که یکی دو سال است عربده‌های دشمنان و بدخواهان را می‌شنود و می‌شنود که همان‌ها می‌گویند کاری کردیم ایران فلج شود و زانو بزند. آنها خیلی از ملت‌های کم همت را از پا درآوردند. اما حساب و محاسبات ملت ایران جداست. فردا در جمعه جمهور، یاد امام‌خمینی(ره) و شهدای پاکباخته انقلاب در رگ و تن و جان یک ملت مومن جاری خواهد شد و در برابر چشمان غیظ‌آلود جبهه احزاب، طوفان خواهد کرد. فردا روز تقوا و بصیرت و شجاعت و استقامت است.
محمد ایمانی

 

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب