بار دیگر راه حل سیاسی برای بحران سوریه تا موعدی نامعلوم عقب افتاد، آن هم با این عنوان که “امیدها به برگزاری کنفرانس ژنو ۲ در کوتاه ترین زمان ممکن” عقب افتاده است.
به گزارش الحیات، هنگامی که در ماه می دعوت برای برگزاری کنفرانس ژنو – ۲ آغاز شد و وزیر امور خارجه امریکا، جان کری و همتای روسی اش، سرگئی لاوروف بر سر آن به توافق رسیدند، و بعد از آن که کری به مسکو آمد و با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه دیدار کرد، زمان های مورد نظر برای برگزاری این نشست مطرح شد با این هدف که توضیحی برای عبارت های مختلفی که بتوان از آنها برای فرایند سیاسی ترجمه کرد، یافت شود، اما هیچ مشترکاتی یافت نشد و اختلاف ها همچنان ادامه دارد: اصرار بر تشکیل دولت انتقالی با رضایت حکومت و مخالفان به این معنا که بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه تمامی اختیاراتش را تحویل دهد یا این که صلاحیت هایی در اختیار نداشته باشد که بتواند روند تشکیل دولتی که می تواند همین الآن تشکیل شود را معلق کند، مساله ای که همچنان در گرو سازمان های امنیتی و نظامی و هیئت های قضایی معلق باقی مانده است.
با نزدیک شدن به نخستین سالگرد برگزاری کنفرانس ژنو – ۱ در ۳۰ ژوئن شاهدیم که هیچ اتفاق تازه ای نیفتاده است، تا آن جا که یکی از کارشناسان این سوال را می پرسد که اگر بنا باشد سند ژنو مشابه همان چیزی باشد که در سال ۱۹۶۷، «سند قانون اساسی» لبنان که طرحی برای پایان دادن به جنگ بود، همان سندی که یک سال بعد از آغاز جنگ تهیه شده بود اما کسی به آن محل نداد و جنگ ادامه یافت، که کسی به آن محل نمی دهد. همان طور که به یاد داریم پس از آن سند وفاق ملی تهیه شد، که طی مراحلی در نهایت در سال ۱۹۸۹ به چیزی موسوم به توافق نامه طایف ختم شد.
این اتفاق یعنی دوره میان امضای سند اول با توافق نامه نهایی در لبنان را می توان به عملیات تعقیب و گریز تشبیه کرد که یک گروه تلاش می کند تا به روی زمین و در جبهه های جنگ پیشرفتی به دست آورد تا با دشمنش چند هفته یا یک ماه بعد مجددا پشت میز مذاکره بنشیند و یک پیشرفت دیگر برای خود بگیرد، که در این میان پای هم پیمانی های منطقه ای و بین المللی جدید نیز امضا می شود، مساله ای که باعث شد جنگ داخلی لبنان در چند مرحله توزیع شود که سوخت آن را جان بیگناهان و مبارزان تامین می کردند.
هیچ راه حل سیاسی ای در سوریه قابل تصور نیست برای این که بگوییم آن چه شاهدیم نیز چیزی غیر از همان تعقیب و گریز نیست. یک بار مخالفان موفقیتی در جبهه جنگ با دمشق به دست می آورند و بار دیگر حکومت سوریه به وسایل مختلف موفق می شود که در برابر مخالفان به برتری برسد، از آن طرف شاهدیم که عده ای تلاش دارند تا میان نیروهای مخالف وحدت ایجاد کنند از سوی دیگر شاهد ورود علنی حزب الله در معرکه سوریه به همراه گروه های شبه نظامی عراقی و دیگر کشورهای دخیل در سوریه هستیم و از آن سو شاهدیم که کشورهایی که تا همین دیروز خود را بی طرف اعلام می کردند به نقش جبهه النصره و اسلام گرایان تندرو در سوریه کمک می کنند و این سیر ماجرا تا آخر ادامه دارد.
جنگ سوریه مملو از مراحلی است که مورخان باید بنشینند و تک تک آنها را در تاریخ ثبت کنند. مرحله فعلی مرحله مسلح ساختن مخالفان با بعضی سلاح های نوعی استینگر ضد هوایی و خمپاره اندز با هدف بازگرداندن توازن در میدان معرکه پس از پیشرفتی که حکومت سوریه به کمک حزب الله در القصیر و برخی مناطق اطراف دمشق به دست آورد، است. برای این که قدرت های خارجی درگیر در بحران سوریه هنوز قدرت خود را به طور کامل در میدان درگیری نشان نداده اند، درگیری ای که روز به روز به این سمت می رود که شمار بیشتری از سوری ها را قربانی کند و زیربناها و تاسیسات و چارچوب ملی آنها را نابود کند، آن هم به بدترین شکل ممکن ویرانی و فجایع انسانی. این دقیقا چیزی بود که در نشست گروه ۸ چند روز پیش میان ولادیمیر پوتین با همتایان امریکایی و بریتانیایی و فرانسوی اش مطرح شد، در همین چارچوب بود که گفته شد خرس روسی در سرزمین شام با کشورهای غربی در حال جنگ است. اگر مسلح ساختن نظام سوریه از سوی مسکو (که شامل موشک های جدید می شود) وسیله ای برای ایجاد توازن قوا و یافتن تضمینی برای عدم غلبه گروهی بر گروه دیگر است، هم زمان این مساله منافع اقتصادی بسیاری برای آن کشورهایی به دنبال آورده است که اکنون در سایه رکود اقتصادی با بحران های متعدد اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند و هم زمان می خواهند که نفوذ منطقه ای شان چه از طریق های مانورهای نظامی و چه از طریق مانورهای سیاسی افزایش یابد.
اما به مرحله مسلح ساختن که می رسیم، در می یابیم که مرحله ای سیاسی نیز به موازات آن دنبال می شود، مرحله ای که کشورهای غربی از جمله امریکا منتظر آن بودند و با انتخاب شیخ میانه رو و معتدل، حسن روحانی به سمت ریاست جمهوری ایران، فرا رسیده است. مرحله ای که به نظر می رسد نخستین مرحله تغییر در نظام سوریه را نیز رقم خواهد زد. گزارش های رسیده از غرب حاکی از آن است که آنها قصد دارند شش ماه به ایرانی ها فرصت بدهند تا ببینند که نرمششان در مذاکرات با ۵+۱ در سایه پرونده هسته ای ایران، با انتخاب رئیس جمهوری منتخب ایران که تمایل به کاهش تحریم ها علیه کشورش دارد تا بتواند مشکلات اقتصادی کشورش را کاهش دهد، تا چه اندازه است. این فرصت به طور اتوماتیک و به طور موازی، باعث ایجاد فضای آرام برای همراه کردن مسکو با غرب خواهد شد که مدت ها است برای فشار بیشتر به ایران بر سر برنامه هسته ای اش به آن نیاز داشتند. سیاستی که غرب همچنان دنبال خواهد کرد تا توازن میان حکومت سوریه با مخالفان از یک سو و میان خود با مسکو و تهران از سوی دیگر حفظ شود.
اگر روحانی دولت را در ماه اگوست پیش رو تحویل نمی گرفت، نرمشی که غرب انتظار آن را داشت به این زودی ها حاصل نمی شد و سختی ها که شامل بحران سوریه می شود نیز همچنان ادامه می یافت در حالی که غرب نیاز به برگی برای مذاکره با تهران بر سر پرونده هسته ای اش دارد، علی رغم این که فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری سوریه با مشارکت ایران در کنفرانس ژنو – ۲ موافقت کرده است./ * دیپلماسی ایرانی