هادی محمدی
به گزارش “صبح رابر”مسئله کم هزینه کردن یا کاهش هزینهها در ردیفهای مالی- بودجهای امریکا از چند سال قبل، نه تنها به عنوان یک مزیت رفتار اقتصادی، بلکه به عنوان اقدامی حیاتی در دستور کار کلیه دستگاههای حکومتی قرار گرفت. حتی در مقولههای امنیت و سیاست خارجی هم، این اصل خود را نشان داد و مقولههایی مانند خرید امنیت در افغانستان که قرار بود کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هزینههای آن را بدهند یا جنگ نیابتی در سوریه که از کیسه قطر و عربستان پرداخت شده است. در پروژه هرج و مرج سازنده هم که ادبیات آن در دوره بوش تولید شد، به جهت اجرایی، شکلهای گوناگونی را در بر میگیرد. از جنگ و فتنه مذهبی تا سونامی ناامنی در سطح منطقه، گسترش بحرانهای سیاسی و پیچیده کردن نعرههای قومیتی و مطالبات تجزیهطلبانه را شامل شده است.
با شکست برنامه براندازی در سوریه و جنگ همهجانبه که مدیریتی قطری- ترکیهای را تجربه کرد، ولی بازیگران رقیب و گوناگونی در درون خود داشت و پیامدهای قطعی این بحرانسازیها در سطح دیگر کشورها و دیکتاتورهای وابسته به غرب و جنبشهای مردمی و بیداری، امریکا ناچار است از تمامی ظرفیتها، روشها، هر آنچه در توان خود و همپیمانان منطقهای دارد، به میدان بیاورد تا فضای کلان منطقهای را از دست نداده و امکان مدیریت و فرصتسازی را فراهم نموده و امکان حفظ نظامهای مستبد و مرتجع و همپیمان خود را در منطقه ایجاد نماید.
اگر کاخ سفید در اولویتهای چینش بازیگران خود در منطقه به تیمی که ترکیب ویژهای را در بر میگرفت و ظرفیتهای دیپلماسی ترکیه و دلارهای قطری در یک امتداد اخوانی در منطقه را شامل میشد تکیه میکرد، این ترکیب در میدان عمل به کارکرد قابل توجه و موفق دست نیافته و امروز باید بازیگر جدید به صحنه بیاید و خود را و تواناییهای خود را به نمایش بگذارد و جلب توجه کند. اگرچه این بازیگر هم، از قبل حضور داشته و فعالیت نموده و نقشآفرینی داشته، ولی این بار باید به عنوان آلترناتیو خودنمایی کند.
سعودیها که به دلیل کهولت سنی رهبران از یکسو و آسیبهای نظام سیاسی حاکم در عربستان و عوامل رقابتی دیگر بازیگر درجه ۲ محسوب میشوند، امروز باید با تکیه بر پتانسیلهای مالی، فرهنگی، رسانهای و امنیتی، خودی نشان دهند. پرونده سوریه را به دست گرفتهاند و در مصر، مدیر اجرایی هستند و در مقوله امنیتی منطقه از شبه قاره تا سواحل مدیترانه، باید شرایط حداقلی مطلوب امریکا را فراهم کنند. ابزار سعودیها، وهابیت و جریان تکفیری القاعده مرتبط با دستگاههای اطلاعاتی آن است. هنر وهابیگری این است که خود را در میان طیف وسیع اهل سنت و سلفیگری میگستراند و با تکیه بر اهرم مالی و رسانهای و شیوخ مزد بگیر، جریانسازی گسترده میکنند تا تصویری وارونه از حقایق نشان دهند و یا اولویتها را تغییر دهند و دشمن را دوست و دوست را دشمن معرفی کنند. ماهیت انگلیسی وهابیت به نحوی است که لائیکترین رفتارها را نیز در یک عملگرایی فرصتطلبانه به اجرا میگذارد. آنان که با ادبیات مذهبی سخن میگویند با تهی کردن فرهنگ اسلامی و آنان که وظیفه لائیسم را به عهده گرفتهاند، بدون هیچ مرزی عمل میکنند. مصر نمونه آن است که سیستم اطلاعاتی عربستان مدیریت بخش لائیک را عهده دار است و در آن سوی میدان سیاست، حزب سلفی النور و جریانهای دیگر وابسته به عربستان، لباس دین بر تن دارند، ولی یک هدف را دنبال میکنند. از افغانستان و پاکستان تا عراق مظلوم و خونین و سوریه و لبنان و بحرین و یمن، همگی اسیر عربدههای وهابی- تکفیری است. جالب این است که ابزار آنان کشتار مردم با بمبگذاری، جلیقه انتحاری و ماشینهای انفجاری است. عراق در سه ماه گذشته بیش از ۲ هزار شهید و چند هزار زخمی داده و انفجارهای وهابی- تکفیری با هدایت سرویس های اطلاعاتی غربی و عربی، یک روز آرام در عراق باقی نگذاشتهاند. در سوریه آنچنان تصاویر وحشتناکی از خود در کشتار و سر بریدن و قطعه قطعه نمودن به جای گذاشتند که نیاز به توصیف نیست. لبنان را با یک شیخ عروسکی و مزد بگیر، در صیدا یا بمبگذاری در ضاحیه یا تجمع نیروهای سلفی و تکفیری در طرابلس به بمب ساعتی تبدیل کردهاند. در بحرین آنچنان سرمست هستند که نخستوزیر فرسوده وهابیها، پلیس و دستگاه امنیتی و حکومت و خانواده حاکم را ماورای قانون میداند تا نگران کشتار، شکنجه و تعرض به نوامیس و مال و جان مردم نباشند. یمن را با نمایش تحمیلی قریب دو سال است که تحت فشار قرار دادهاند و با چماق تروریسم و با هویج گفتمان ملی، به پایان راه رسیدهاند و امروز سایه جنگ داخلی و انتقام اقتصادی را بر سر مردم یمن و به ویژه اهالی صعده و حوثیها انداختهاند.
نام کشتار و تروریسم در عراق را «غزوه الرمضان» گذاشتهاند و در بوقهای رسانهای خود، عراق را در آستانه جنگ داخلی نشان میدهند و در موصل با تکیه بر تکفیریها و بعثیها، برنامه جدید در دست اجرا دارند. خبر مضحک ولی قابل اهتمام این است که یک نشریه انگلیسی از هدفگیری موشکهای بالستیک عربستان بر مراکز ایرانی گزارش میدهد و تصاویر ماهوارهای هم منتشر میشود و ظاهراً عربستان به دنبال دندان نشان دادن و عربده وحشیانه تکفیریهاست و نیاز به پاسخی سنجیده و مؤثر دارد، چرا که این رفتار از روی استواری و متانت نیست، بلکه از روی انفعال و عصبیت است که میتواند برای همگان خطرناک باشد.
منبع :دانا