جلس نمایندگان آمریکا تشدید تحریمهای مختلف علیه ایران را به عنوان اقدامی جدی دنبال میکند و این در حالی است که در پس این اعمال تحریمها ادعا میکند به دنبال حل مسائل فیمابین از طریق گفتگو است!!
به گزارش”صبح رابر “به نقل از خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، مجلس نمایندگان آمریکا تشدید تحریمهای آمریکا علیه ایران را که اقدامات جدی علیه صنعت نفت و سایر عرصههای اقتصادی در ایران از جمله عرصه معادن و صنعت اتومبیلسازی را هدف میگیرد، به تصویب رساند. تحریمهای جدید علیه ایران با ۴٠٠ رای موافق و ٢٠ رای مخالف در مجلس نمایندگان به تصویب رسید اما این تحریمها باید مورد تائید مجلس سنا قرار گرفته و از سوی باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا به امضا برسد.
طرح مجلس نمایندگان آمریکا که در پاییز باید در سنا نیز تصویب شود و به امضای رئیس جمهور برسد، قرار است صادرات نفت ایران را که از ابتدای سال ۲۰۰۱ تا به امروز %۶۰ کاهش داشته است، به صفر رساند.
کشورهای چین، هند، ترکیه، کره جنوبی، ژاپن و تایوان (چین، کره جنوبی، هند و ترکیه) در صورت اجرایی شدن این مصوبه دیگر مستثنی از این تحریمها نخواهند بود. ایالات متحده معتقد است صادرات نفت ایران را میتوان با افزایش صادرات نفت لیبی و عربستان جایگزین کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، آمریکا با تشدید تحریمهای خود در نظر دارد خریداران نفت ایران که در گذشته واردات نفت خود از ایران را کاهش دادهاند، مجبور کند خرید نفت از ایران را کاهش دهند تا بر اساس طرح کنگره این کشور، صادرات نفت ایران عملا از یک میلیون بشکه در روز به صفر کاهش پیدا کند و در نتیجه آن منابع ارزی ایران محدود شود.
*مقام معظم رهبری: هدف آمریکا از این تحریمها این بود که ملت را در راه خودشان مردد کند
تمامی این دشمنیها در حالی ادامه مییابد که اوباما در آغازین روزهای ریاست جمهوری اعلام کرد: دست خود را به سمت ایران دراز کرده است و مقام معظم رهبری نیز در آغازین روز سال ۸۸ در این خصوص مسایل را تبیین فرمودند.
ایشان با اشاره به سی سال تحریم ملت ایران، حمایت واشنگتن از تروریستهای جنایتکاری که تعداد زیادی را در ایران ترور کردهاند، تشنج آفرینی در منطقه، حمایت بی قید و شرط از جنایتکاران صهیونیست و تهدید مکرر ایران به حمله نظامی را از جمله نشانههای خصومت بی وقفه امریکا با ملت ایران دانستند و افزودند: مسئولان آمریکایی در سی سال گدشته بارها و بارها به ملت و مسئولان ایرانی اهانت کردهاند و حتی برخی از آنها خواستار ریشهکنکردن این ملت بزرگ و با شرافت شدهاند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به رویکارآمدن رئیس جمهور و دولت جدید در آمریکا افزودند: آنها میگویند بسوی ایران دست دراز کردهایم و ما میگوییم اگر امریکا در زیر دستکش مخملی، دستی چدنی را پنهان کرده باشد، این اقدام هیچ معنا و ارزشی ندارد.
ایشان همچنین در بیانات خود در اولین روز سال ۱۳۹۲ در حرم مطهر رضوی مجددا به پنجه چدنی زیر دستکش مخملی سیاستمداران آمریکا اشاره کرده به تبیین علت اعمال تحریمها پرداختند.
“…. از اول سال ۹۱ آمریکائیها برنامههای جدید خودشان را شروع کردند؛ با اینکه در زبان اظهار دوستی کردند، گاهی با ما اظهار دوستی کردند (در نامه و پیغام و امثال اینها) گاهی در رسانهها با ملت ایران اظهار دوستی کردند، اما برخلاف این اظهارات غیرواقعی، در عمل سعی کردند نسبت به ایران و ملت ایران سختگیری کنند.
تحریمهای شدیدی را از اوائل سال ۹۱ گذاشتند، تحریم نفت، تحریم بانک و مبادلات بانکی و پولی بین جمهوری اسلامی و کشورهای دیگر، کارهای زیادی هم در این زمینه انجام دادند. این هم یکی از آن لطائف عالم است که آمریکائیها دشمنی میکنند، میگویند شما نفهمید که ما با شما دشمنیم؛ مخالفت و عناد میورزند، متوقعند که ملت ایران نفهمد که آنها معاندند و دشمنی میکنند!
این سیاست از اواخر دوران بوش در مقابل ایران شروع شده است، امروز هم متأسفانه همان سیاست را دولتمردان آمریکا ادامه میدهند؛ همان پنجهی چدنیِ زیر دستکش مخملی.
من چند سال پیش اینجا در جوار بقعهی علیبنموسیالرضا (علیه السّلام) در همین سخنرانیِ اول فروردین گفتم مراقب باشید اظهار محبت شما، اظهار دوستی و موافقت شما به معنای این نباشد که دستکش مخملی بر روی پنجهی چدنی کشیدید و میخواهید تظاهر به دوستی کنید، اما در باطن دشمنی میکنید.
آمریکائیها برای متوقف کردن فروش نفت و انتقال پول ایران، مأمور ویژه فرستادند. از آمریکا افراد برجسته و خاصی را مأمور کردند که با کشورها تماس بگیرند، به کشورها مسافرت کنند؛ حتّی با سران شرکتها صحبت کنند برای اینکه ارتباطات و اتصالات اقتصادی مربوط به نفت را با جمهوری اسلامی پیگیری نکنند؛ آنها را مجازات کنند به خاطر این که با جمهوری اسلامی ارتباط مالی دارند، ارتباط پولی دارند، یا معامله در مورد نفت دارند؛ این کار را از اول سال ۹۱ و بخصوص از مرداد، با شدتِ تمام شروع کردند.
انتظار داشتند ایران در مقابل این حرکتِ برنامهریزی شده که با شدت دنبال هم میکردند، دست از فعالیتهای رشدیابندهی علمیِ خود بردارد و تسلیم زورگوئیهای آمریکا شود.
…. در زمینهی سیاست داخلی، هدف آنها از این تحریمها این بود که ملت را در راه خودشان مردد کنند؛ بین ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد کنند، ناامید کنند. در روز بیست و دوم بهمن، ملت ایران با حضور متراکم خود، با شور و شوق خود، با احساساتی که نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ابراز کردند، مشت محکمی بر دهان آنها زدند”.
و اینک بعد از انتخاب “حجتاسلام و المسلمین دکتر روحانی” به عنوان رئیس جمهور ایران، مجددا ابراز تمایلات دولتمردان آمریکایی مبنی بر حل و فصل مشکلات فیمابین حداقل از نظر رسانهای در صدر سیاستگذاری خارجی این کشور قرار گرفتهاست.
* اوباما و نیاز به پیشبرد مسئله هستهای ایران برای ثبت در کارنامهاش
با توجه به ناکامیهای دولت اوباما، بیش از آنکه ایران به مذاکرات رو در رو با آمریکا نیاز داشته باشد، ایالات متحده و شخص اوباما با هدف بهبود کارنامه عملکرد دولت ایالات متحده این مسئله را دنبال میکند بهطوری که اندیشمندان و صاحب نظران آمریکایی نیز به این نیاز اذعان دارند.
“پاتریکجیبوچانان” یکی از این صاحب نظران است که در مقالهای در خصوص لزوم کسب موفقیتی خارجی در مذاکرات با ایران توسط “اوباما” مینویسد: “ریچارد نیکسون” در دور دوم ریاست جمهوری خود، رسوایی واترگیت را داشت، اما نجات رژیم صهیونیستی در جنگ “یوم کیپور” را نیز در کارنامۀ خود ثبت کرد.
وی ادامه میدهد: “رونالد ریگان” در دوره دوم ریاست جمهوری خود، ضدیت با ایران را در پیشگرفت، اما معاهدهای هم برای از بین بردن موشکهای ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در اروپا، منعقد کرد، لحظۀ اشک ریختن پای دیوار برلین و برعهدهگرفتن نقش رهبری در پایان دادن به جنگ سرد را نیز تجربه کرد.
جیبوچانان میافزاید: “بیل کلینتون” در دوره دوم ریاست جمهوری خود، ماجرای رسوائی “مونیکا” را از سر گذراند، اما به معاهده صلح بین “ایهود باراک” و “یاسر عرفات” هم نزدیک شد . وی رسوایی دور دوم اوباما را در مقایسه با استعفای “نیکسون” و یا استیضاح “کلینتون” معتقد است، رسوایی ماجرای ادارۀ درآمد داخلی، بنغازی، استراق سمع از آسوشیتدپرس و فاکس نیوز از وزن پائینی برخوردار است.
وی همچنین تصریح میکند: از آنجا که اوباما قرار نیست از یک مجلس جمهوریخواه در مورد موضوعاتی از قبیل اسلحه، عفو، تجارت و یا محرک دوم چیزی به چنگ آورد، پس باید مانند نیکسون، ریگان و کلینتون میراث خود را در سیاست خارجی جستجو کند.
جیبوچانان سراب صلح خاور میانه و فرصت مذاکره با ایران را دو فرصت مغتنم پیش روی اوباما میداند و معتقد است: شرط لازم برای رسیدن به هر نوع توافق میان فلسطین و رژیم صهیونیستی، خروج “مهاجران” صهیونیست از کرانۀ غربی، تقسیم بیت المقدس، پذیرش رژیم صهیونیستی به عنوان یک “کشور یهودی” از سوی فلسطین و انکار “حق بازگشت” اعراب به سرزمینهای اشغالی است.
وی با اشاره به مخالفت جدی “نتانیاهو” با خروج از غزه توسط آریل شارون و شناسایی بیتالمقدس به عنوان پایتخت ابدی توسط وی، تصریح میکند: وی خیال تقسیم کردن بیتالمقدس و یا ریشهکن کردن مهاجران یهودی از کرانۀ غربی را درسر ندارد و اوباما نیز چندان نفوذی در کنگره و یا در پایتخت یعنی بیتالمقدس و رژیم صهیونیستی ندارد که بتواند نتانیاهو را با زور به انجام کاری که نمیخواهد وادار کند.
جیبوچانان نتیجه میگیرد: از این رو، میراث اوباما در مذاکرات صلح رژیم صهیونیستی و فلسطین یافت نشده و بنابر این باید میراث خود را در وقایع پیش روی ایران جستجو کند یعنی مراسم تحلیف رئیس جمهوری که به زودی جانشین “محمود احمدینژاد” میشود.
وی میافزاید: اوباما میتواند، ائتلاف حزب جنگ و نتانیاهو را در هم بشکند. او باید در مراسم تحلیف “حجهالاسلام و المسلمین حسن روحانی” به وی تبریک بگوید، و برای مذاکرات مستقیم با تهران اعلام آمادگی کند و برای پیشبرد این مذاکرات، افراد امنیتی و زبدهای را منصوب کند که خواستار جنگ با ایران نباشند و در عین حال ایران مسلح به سلاح هستهای را نیز به هیچ وجه مورد قبول ندانند.
جیبوچانان تاکید میکند: تاریخ اوباما را فرا میخواند و اوباما باید این فرصت را مغتنم بشمارد و این میتواند تاج زرین دور دوم ریاست جمهوری اوباما تلقی شود.
برخلاف تمام این موارد کنگره طرح افزایش تحریمها را تصویب کرد که منتقدان با توجه به این که این طرح پیش از مراسم تحلیف رئیسجمهوری ایران تصویب شده، معتقدند: حجهالاسلام و المسلمین حسن روحانی فرصتی برای مصالحهی احتمالی نخواهد داشت، بنابر این تحریمهای شدیدتر علیه ایران در بدترین زمان ممکن تصویب شده است. اما با وجود نگرانیها از این که طرح جدید مجلس نمایندگان آمریکا برای اعمال تحریمهای شدیدتر علیه ایران، امیدها برای به دستآوردن دستاوردی دیپلماتیک در رابطه با ایران را نقش بر آب کند.
*چرا مجلس نمایندگان آمریکا تحریمهای جدید را علیه ایران تصویب کرده است؟
تحریمهای جدید علیه ایران که شدیدترین تحریمهای وضع شده تاکنون نام گرفته، در حالی به تصویب مجلس نمایندگان آمریکا رسید که شماری از رأی دهندگان به آن، همان کسانی بودند که چندی پیش با امضای نامهای، خواستار پیشبرد دیپلماسی با ایران شده بودند. مخالفان تشدید تحریمها در کنگره آمریکا گفته اند تحریمهای جدید درست زمانی که دکتر روحانی، به عنوان یک رئیس جمهور معتدل قدرت را در دست میگیرد اقدام مناسبی نیست.
“جان بوئنر”، رئیس جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا اما میگوید: تحریمهای جدید، با اثبات این حقیقت که ایران تهدیدی برای جهان بشمار می رود، قاطعانه برای پیشگیری این تهدید اقدام میکند.
وی در ادامه تاکید میکند که ایران بطور مخفیانه تلاش دارد به اسلحه اتمی دست یابد و آمریکا باید در این مورد واکنش نشان دهد.
“نانسی پلوسی”، رئیس نمایندگان دمکرات مجلس نمایندگان نیز از تصویب تحریمهای جدید حمایت کرده و میگوید: ایران نیش تحریمهای ما را احساس کرده و ما باید فشار بر این کشور را همچنان حفظ کنیم.
*نقش لابی صهیونیستی در تصویب تحریمهای جدید علیه ایران
نشریه آمریکایی “دیلی بیست” در مطلبی به بررسی تحریمهای وضع شده جدید علیه ایران پرداخته و مینویسد: هرچند نمایندگان تندروی آمریکایی مدعی هستند از مردم ایران حمایت کرده و درصدد جلوگیری از جنگ با این کشور هستند، در عمل کارهایی میکنند که سبب بیشتر شدن احتمال رویارویی و جنگ میشود.
به نوشته این نشریه، سلسله اقدامات ضدایرانی اخیر در آمریکا (که نخست با بیاهمیت خواندن انتخابات ایران و زیر سؤال بردن رئیس جمهور منتخب این کشور آغاز شد و اکنون به وضع تحریمهای جدید رسیده) حاصل تلاشهای لابی صهیونیستی در آمریکا (“آیپک”) بوده است. با حمایت آیپک، طرح تحریمهای جدید توانسته بود پیش از انتخابات ریاست جمهوری، ۳۷۶ امضا جمع آوری کند.
این در حالی است که شماری از این ۳۶۷ تن، از جمله ۱۳۱ نفری بودند که بعداً با فرستادن نامهای برای اوباما، خواستار دیپلماسی و شکیبایی در قبال ایران شدند. اما آن نامه به هیچ جا نرسید. شانزده تن دیگر از نمایندگان نیز پیش از تصویب این تحریمها، در نامهای خواستار به تعویق افتادن طرح آن شده بودند، اما تلاشهای آنان نیز نتوانست نتیجهای را به دنبال داشته باشد.
دیلی بیست در بیان چرایی اشتباه بودن تحریمهای جدید مینویسد: هر گونه توافقی نیازمند مصالحه از سوی هر دو طرف است و این طرح جدید، شانس اعتمادسازی در طرف ایرانی را کاهشداده و برای ایرانیها ثابت میکند که هدف آمریکا، چیزی جز تغییر نظام در ایران نیست.
“گری سیک”، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا و کارشناس مسائل ایران میگوید: ایرانیها دلایلی قوی برای عدم اعتماد به ما دارند. آنچه کنگره انجام میدهد، تصدیق این بیاعتمادیهاست.
“ارل بلومینور” از نمایندگان مخالف این طرح نیز خطاب به همکارانش، تاکید میکند: اگر اندک روزنهای برای توافق وجود دارد، با کارتان سبب ضعیف شدن موضع رئیس جمهور نشوید. انگشت در چشم مردم ایران نکنید.
“جیم مک درمونت”، از دیگر مخالفان این طرح میگوید: من اینجا ایستادهام و میپرسم: عجله برای چیست؟ برای نخستین بار پس از چندین سال، یک رئیس جمهور میانه رو در ایران سوگند یاد میکند. اگر نیاز باشد، میتوانیم پس از بازگشت از تعطیلات به این موضوع بپردازیم . وی با اشاره به تجربه جنگ عراق افزوده بود: ما این فیلم را قبلاً دیدهایم. صدها هزار کودک عراقی به واسطه تحریمها جان باختند. آیا چیزی تغییر کرد؟ نه. ما به جنگ آنها رفتیم.
دیلی بیست در ادامه مطلب خود اشاره میکند که حامیان طرح تحریمهای جدید، همگی به موضوع امنیت رژیم صهیونیستی به عنوان دلیل حمایت خود اشاره میکنند. نه تنها آیپک مستقیم در این جریان دخیل بوده، بلکه شماری دیگر از سازمانهای دست راستی طرفدار رژیم صهیونیستی، مانند “پروژه اسرائیل” و “بنیاد دفاع از دمکراسیها” نیز همواره خواستار تشدید فشارها بر ایران بوده و هیچ اشارهای به احتمال پیشبرد روند دیپلماسی با ایران نداشتهاند.
با این حال، به باور این نشریه، مهمترین و فوریترین اثر منفی تحریمهای جدید، این است که امکان بازگشت ایران و آمریکا از راه پرخطر پیش روی را از میان برده و چشم انداز حل و فصل دیپلماتیک موضوع هستهای ایران را مبهمتر از پیش میسازد.
*استقبال نتانیاهو از تحریمهای جدید علیه ایران
“بنیامین نتانیاهو”، نخست وزیر رژیم صهیونیستی از تصویب تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران در کنگره استقبال کرده و میگوید: این تصمیم پبام روشنی به حاکمان این کشور میدهد.
به گزارش روزنامه صهیونیستی “اورشلیم پست”، بنیامین نتانیاهو از تحریمهای جدید ایالات متحده علیه ایران به شدت دفاع میکند.
نتانیاهو تصویب این تحریمها را نشانه آن میداند که برخورد با ایران به خاطر انتخابشدن حجهالاسلام و المسلمین حسن روحانی به ریاست جمهوری ملایمتر نخواهد شد در حالی که پیش از این وی بارها از جهانیان خواسته بود که به خاطر انتخاب یک فرد “میانهرو” در ایران فشار روی این کشور را کاهش ندهند.
وی تصریح میکند: مجلس نمایندگان آمریکا، این پیغام روشن را به ایران فرستادهاست که فشارهای بینالمللی تا زمانی که ایران خود را ملزم به رعایت تعهدات بینالمللیاش نداند و برنامهاش برای دستیابی به سلاح هستهای را ادامه بدهد، ادامه خواهد یافت. ما تنها بر اساس رفتارهای این کشور قضاوت میکنیم.
منابعی از دفتر نتانیاهو میگویند: از دیدگاه آنها این تحریمها به این دلیل مهم است که اولین اقدام بینالمللی علیه برنامه هستهای ایران بعد از انتخاب حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی است.
یکی از این منابع به این روزنامه میگوید: این پیغامی به ایرانیان است مبنی بر اینکه برخورد با آنها ملایمتر نخواهد شد، سخنان و لبخندهایشان کافی نیست و اگر میخواهند تحریمها افزایش نیابد، باید تغییرات محسوس در رفتارشان دیده شود و البته زمانشان برای این تغییرات محدود است. اقدام مجلس نمایندگان آمریکا را باید نوعی تجدید بیعت با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی تلقی کرد. درواقع، از زمان پیروزی دکتر روحانی در انتخابات، بلندترین صدای حملهکننده به ایشان متعلق به این سیاستمدار راستگرای صهیونیست بوده است. این نتانیاهو بوده که ضمن بهکار بردن الفاظ سخیف در خصوص منتخب ایرانیان، از غرب خواسته است که بهخاطر روی کار آمدن او از فشارهایش بر ایران نکاهد.
*تحریمهای جدید نشان داد چه کسی نمیخواهد مناقشه هستهای حل شود
مجلس نمایندگان آمریکا با تصویب تحریمهای جدید و سخت علیه ایران در آستانه تنفیذ رئیسجمهور جدید ایران، تردیدهای موجود در خصوص نیت واشنگتن برای حل مناقشه هستهای را تشدید کرد.
بر اساس افشاگریهای “ادوارد اسنودن” در خصوص جاسوسی آژانسهای اطلاعاتی آمریکا از متحدین این کشور، آشکار شد، واشنگتن در مراودات بینالمللی خود حتی در مواجهه با متحدانش نیز منطقی، صادقانه و معتمدانه عمل نمیکند، چه رسد در مواجهه با ایران که سالهاست در مخاصمه با ایالات متحده بهسر میبرد.
متاسفانه تنها چند روز پس از انتشار یادداشت مزبور، مجلس نمایندگان آمریکا با حدود ۴۰۰ رای، تحریمهای تندی را علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب کرد که کاملا غیرقابل اعتماد بودن واشنگتن را در حوزه مساله هستهای اثبات کرد؛ هرچند که واشنگتن در مواجهه با ایران بارها این واقعیت را اثبات کرده است.
البته تصویب تحریم در کنگره آمریکا علیه ایران چیز عجیبی نیست و انواع و اقسام این تحریمها که از سوی رئیسجمهور یازدهم «ظالمانه» خوانده شدهاند، تاکنون به تصویب رسیدهاند اما تحریمهای اخیر دو خصوصیت ویژه دارند: اولا، به ظاهر تندتر از تحریمهای قبلی بهنظر میرسند و ثانیا، اندکزمانی قبل از تحویل دولت به رئیسجمهور جدید بهتصویب رسیدهاند.
در همینجا تذکار این نکته ضروری بهنظر میرسد که تصویب تحریمهای مزبور در مجلس نمایندگان، بهمعنای اجرایی شدن آنها از همین لحظه نیست بلکه باید به تصویب سنا و نهایتا توشیح باراک اوباما، رئیسجمهور این کشور نیز برسند.
اما تجربه ثابت کردهاست که عموما تحریمهای مصوب مجلس نمایندگان، بقیه مسیر قانونگذاری را نیز بهراحتی طی کرده و نه سنای تحت تسلط دموکراتها و نه رئیسجمهور دموکرات ایالات متحده، مانعی در برابر این رویکرد یکجانبهگرایانه ایجاد نمیکنند.
بهعبارت دیگر، تدبیر بنیانگذاران دولت آمریکا برای محدودسازی قوا و کنترل به وسیله یکدیگر، وقتی به مساله تحریمهای ایران میرسد تقریبا هرگز با موفقیت مواجه نشده است. در شرایطی که اول فروردین سال جاری، رهبر انقلاب اسلامی شرط تغییر در وضعیت موجود بین ایران و ایالات متحده آمریکا را «ترک اقدامات خصمانه از سوی آمریکاییها» بیان فرمودند، هیچ تردیدی نیست که اقدام اخیر مجلس نمایندگان آمریکا نهتنها نشانی از این اصل ندارد، بلکه کاملا در راستای ادامه و بلکه تشدید خصومتها با ملت ایران است.
در حالی که اکثر رسانهها و بسیاری از تحلیلگران آمریکایی، از انتخاب حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی به ریاستجمهوری ایران بهعنوان فرصتی برای کاهش تنشها بین دو کشور و بالاخص دستیابی به توافق بر سر مساله هستهای یاد میکردند، این اقدام مجلس نمایندگان آمریکا بیانگر آن است که تصمیمگیرندگان در واشنگتن علیرقم آنچه وانمود میکنند، چندان علاقهای به ترمیم سوابق و بهبود روابط نداشته و زیر این دستکش مخملی چیزی جز دستی چدنی وجود ندارد.
در نهایت، اقدام اخیر ایالات متحده نشان میدهد که طرفی که نمیخواهد مناقشه هستهای با یک توافق مبتنی بر مذاکره به سرانجام برسد، نه ایران، بلکه ایالات متحده و لابیهای قدرتمندی هستند که در این کشور، پشت پرده سیاست را شکل میدهند بهطوری که “گنادی گاتیلف”، معاون وزیر امور خارجه روسیه در گفتگو با خبرگزاری “اینترفکس” میگوید: هر گونه تحریم اضافی در واقع با هدف اعمال فشار اقتصادی به ایران صورت میگیرد، نه حل مشکل منع اشاعه.
* آیا ممکن است اوباما طرح کنگره را امضا نکند؟
این طرح قبل از اجراییشدن باید در ماه سپتامبر در سنای آمریکا نیز تصویب شود و علاوه بر آن به امضای باراک اوباما، رییسجمهور آمریکا برسد و چنانچه دولت اوباما گفته مایل است به مذاکره با ایران ادامه دهد و اخیرا با کاهش تحریمهای دارویی و پزشکی سیگنال مثبتی برای تهران فرستاده، این احتمال بسیار ضعیف وجود دارد که اوباما شخصا با خودداری از امضای مصوبه کنگره، افزایش تحریمها را موقتا متوقف کند.
این احتمال وجود دارد که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، امضای این تحریمها را به نوعی گرو نگه داشته و در ادوار آتی مذاکرات ایران و غرب بر سر مساله هستهای، عدم امضای آن را منوط به امتیازدهی طرف ایرانی نماید. طبعا اوباما و دوستانش ثابت کردهاند که قابل اعتماد نیستند و حتما با گرفتن امتیاز باز به همین مسیر خصمانه ادامه دهند، چرا که توانسته اند از این روش نتیجه بگیرند پس عاقلانه نیست که این شیوه را عوض کنند.
اگر (تنها بهعنوان یک احتمال) اوباما در چنین فکری باشد، قطعا منظور آنها این است که در عین گرفتن امتیاز، از تحریمهای موجود چیزی نکاسته و میخواهد در اصطلاح توپ را به زمین ایران انداخته و نگاههای جهانی را متوجه اقدام ایران کند بهطوری که عملا این مطلب را در اذهان جا بیاندازد که نوبت ایران است تا با اقدامات خود اعتماد طرف غربی را به دست آورد.
هرچند این مطلب بسیار بعید به نظر میرسد اما در صورت تعلیق تشدید تحریمها توسط اوباما، نه تنها امتیازی به ایران در جهت اعتمادسازی داده نشده بلکه حتی از فشارها نیز کاسته نشده و تنها از افزایش آن جلوگیری شدهاست.
در واقع بر اساس سیاست کثیف “چماق و هویج” که همواره توسط سردمداران زیادهخواه آمریکا پی گرفته میشود، برای ترغیب طرف مقابل به استنکاف در برابر خواستهها باید مشوقهایی را (که همان نقش هویج را دارد) ارائه داد و در غیر این صورت برای تنبیه از مجازاتهایی (که نقش چماق را ایفا میکنند) استفاده کرد، اما اوباما با این اقدام احتمالی به جای ارائه هویج حتی حاضر نیست چماق کمتری بر سر ملت ایران بکوبد بلکه تنها حاضر است چماقکوبیدنش را افزایش ندهد و در قبال این همه سخاوتمندی حتما انتظار تعطیلی کلیه فعالیتهای هستهای و حتی مراکز تحقیقاتی را خواهد داشت.
در مجموع اقدام مجلس نمایندگان آمریکا و آنچه در افشاگریهای اسنودن نمود پیدا کرد، بهخوبی بیانگر آن است که آمریکا عرصه سیاست بینالملل را نه عرصه تعامل، بلکه عرصه مفهوم «واقعگرایانه سیاست – قدرت» میبیند. این مفهوم که ریشههای آن را باید در اندیشههای کسی چون “ماکیاولی” جستجو کرد، مذاکره را همانقدر ابزار قدرت میبیند که کشتار مردم بیگناه عراق و افغانستان را. بنابراین، بد نیست کسانی که بعضا برای مذاکرهخواهیهای ایالات متحده هورا میکشند، آن را در کنار شواهد دیگر تحلیل کرده و یادشان نرود که در سیاست – قدرت، اخلاقیات هیچ جایگاهی ندارند بلکه این ترک اخلاقیات دینی و عرفی است که ممدوح بوده و خیانت در مذاکرات و تعهدات یکی از این ترک اخلاقیت ها است.
دولت آینده ایران در دیپلماسی خود نهایت تدبیر و حزماندیشی را بهکار خواهد برد اما شاید تذکار آن ضروری باشد که تا زمانی که تدابیری صحیح برای قطع وابستگی اقتصاد ایران به نفت در یک برنامه مدون میانمدت اندیشیده نشود، تدابیر دیپلماتیک قادر نخواهند بود از حقوق ملت ایران در عرصه بینالمللی دفاع کنند.
اگر عرصه بینالمللی عرصه تقابل قدرتهاست و این قدرتها هستند که جایگاه بازیگران را تعیین میکنند، پرواضح است که یک مولفه مهم در این میان قدرت اقتصادی است.
اما سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی خود در ارتباط با این طرح گفت: “دولت اوباما به اعمال تحریمهای همه جانبه علیه تهران متعهد است. نگرانیهایی درباره بخشهای مشخص در مصوبه مجلس نمایندگان آمریکا برای افزایش تحریمها علیه ایران وجود دارد.
“ماری هارف” میافزاید: دولت اوباما در حال حاضر در حال رایزنی در زمینه بررسی این طرح در کنگره آمریکاست.
وی ادامه داد: هر تحریمی باید به شیوه مسؤولانهای عملی شود. کار با کنگره را برای مشخص کردن بهترین شیوه برای اعمال تحریمهای بیشتر احتمالی علیه ایران ادامه میدهیم.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره آغاز به کار رئیس جمهور جدید ایران هم گفت: دولت آمریکا امیدوار است دکتر روحانی وارد مذاکرات هدفمند برای دستیابی به راه حل دیپلماتیک برای برنامه هسته ای ایران شود.
بنابر این میتوان نتیجه گرفت طرح کنگره توسط اوباما حتما امضا میشود زیرا مشکل اوباما این نیست که چرا پیش از آغاز کار دولت جدید ایران اقدامی در جهت افزایش شکاف اعتماد میان دو کشور انجام شده بلکه او تنها دغدغه مسئولانه افزودهشدن تحریمهایی را دارد که متعهد به اجرای آنها بوده و به چیزی جز رسیدن به هدف خود یعنی تعطیلی برنامه هستهای ایران نمیاندیشد.
* آمریکا تحریم میکند، چین و روسیه مخالفت
پس از این که مجلس نمایندگان آمریکا طرح تحریمهای جدیدی را علیه صادرات نفتی ایران تصویب کرد، چین بار دیگر مخالفت خود را با اعمال تحریمهای شدیدتر علیه ایران تکرار کرد.
وزارت امور خارجه چین در بیانیهای که برای خبرگزاری رویترز فاکس کرد اعلام میکند: چین از مدتها پیش از یافتن راهحلی از طریق مذاکرات و گفتوگو حمایت کرده و با تحریمهای یکجانبه از طرف یک کشور و بر مبنای قوانین داخلیاش مخالفت کرده است. به گزارش خبرگزاری رویترز این کشور بدون این که به جزییات اشاره کند، میافزاید: چین به ویژه با تحریمهایی که به منافع یک کشور ثالث ضربه خواهد زد، مخالف است.
رویترز گزارش میدهد: موفقیت هرگونه تشدیدی در تحریمها به چین، مشتری اصلی نفت ایران بستگی خواهد داشت که بارها گفته است با تحریمهای یکجانبه و خارج از چارچوب شورای امنیت سازمان ملل مخالف است.
بر اساس این گزارش: چین همواره از حل مسالمتآمیز موضوع هستهای ایران از طریق مذاکرات حمایت و با تحریمهای یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا در خارج از چارچوب سازمان ملل مخالفت کرده است.
رویترز ادامه میدهد: روسیه نیز از تصویب تحریمهای شدیدتر علیه نفت ایران در مجلس نمایندگان آمریکا انتقاد کرد و گفت که این اقدام کمکی به مذاکرات هستهای نخواهد کرد و آن چه از طریق شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفته کافی است.
*تهدیدات توخالی تحریمهای آمریکا علیه ایران
به موجب طرح جدید گنگره آمریکا اعمال تحریمها علیه ایران قرار است، دسترسی کشورمان به بازار جهانی برای صادرات نفتی را محدود ساخته و مشتریانی که به خرید نفت از ما ادامه دهند، تنبیه کند.
اما یک رسانه آمریکایی در مطلبی با اشاره به جنجالی که هنگام اعمال تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران بر پا میشود، از اجرایی نشدن اغلب این تحریمها خبر میدهد. پایگاه خبری “یو اس نیوز “در مطلبی به بحث اعمال دور جدیدی از تحریمها علیه ایران پرداخته و مینویسد: همزمان با مطرح شدن موضوع دور مذاکرات جدید بر سر برنامه هستهای ایران به دنبال برگزاری مراسم تحلیف حجهالاسلام و المسلمین حسن روحانی، مسئله تحریمهای ایران، بار دیگر، در صدر دستورکار سیاست خارجی قرار گرفته است.
این رسانه میافزاید: برخی از کاهش تحریمها برای نشان دادن حسننیت سخن میگویند و بعضی دیگر از فشار مداوم، تا دشواری وضعیت بنبست هستهای را که رئیس جمهور جدید به میراث برده، به او نشان دهند.
در این مطلب با اشاره به اینکه تحریمهای آمریکا علیه ایران ادامه مییابد، آمده است: بهرغم همه جنجال و هیاهویی که در پی اعمال هر دور از تحریمها به پا میشود، موضوع اینجاست که بیشتر مقررات (مربوط به تحریمها) هرگز به اجرا در نمیآیند. اغلب، تنها مجازاتی که نقضکنندگان تحریمها با آن روبرو میشوند، بالا رفتن خطر تجارت آنها در بازار است، یکی از این خطرات، هزینههای بیثباتی بازار است که این امر، از احتمال اجرایی شدن تحریمها ناشی میشود و در بعضی موارد، علت آن فشار برخی شرکتهایی است که به طور داوطلبانه با تحریمهای آمریکا همراهی میکنند.
در ادامه این مطلب نوشته شده است: اینها خطرات مهمی است که قدرت تغییر رفتارهای حقوقی را دارد. بنابراین مقامات دولت آمریکا از این خطرات به عنوان ابزار اقتصادی و دیپلماتیک برای متقاعد کردن شرکتها برای خروج از ایران استفاده میکنند. در واقع، آنها این خطرات را به عنوان تهدید جلوه میدهند و سپس کنار مینشینند و امیدوارند شرکتها به خاطر ترس یا احتیاط، از معامله با ایران خودداری کنند.
“یو اس نیوز” مینویسد: بعد از گذشت سالها و مشخص شدن اینکه پیامدهای ضعیفی در انتظار شرکتهای طرف معامله با ایران است و آنها مجازات نمیشوند، شرکتهای بینالمللی اکنون متوجه شدهاند که اراده سیاسی برای حمایت تحریمها از طریق اعمال مجازات وجود ندارد.
بهطوری که “اعزاز احمد چودری” سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان میگوید: ما در پیام کتبی به آمریکا اعلام کردهایم که تحت هیچ شرایطی پروژه واردات گاز از ایران را متوقف نمیکنیم.
این در حالی است که برخی شایعات از توقف پروژه واردات گاز ایران توسط پاکستان خبر میداد اما سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان با رد این خبرها تصریح میکند: این پروژه تحت تأثیر تحریمهای آمریکا نیست.
چودری با رد شایعات مربوط به توقف فعالیت پروژه خط لوله گاز تاپی، تاکید میکند، بدون تاثیر پذیری از آمریکا این پروژه همچنان به کار خود ادامه میدهد. وی افزود: پاکستان با بحران کمبود انرژی مواجه است به همین علت پروژه خط لوله صلح از اهمیت زیادی برای این کشور برخوردار است.
در همین حال، “شاهد خاقان عباسی” وزیر انرژی پاکستان اظهار میدارد: پاکستان مصمم است پروژه واردات گاز از ایران را تکمیل کند. وی تأکید میکند: با اینکه اجرای پروژه خط لوله صلح به علت تحریم ایران با مشکلات و پیچیدگیهای زیادی مواجه است اما در این زمینه با دولت جدید ایران مذاکره خواهیم کرد.
وزیر نفت پاکستان نیز با تاکید بر عزم دولت این کشور برای اجرای پروژه خط لوله انتقال گاز ایران میگوید: ما در مورد این پروژه با کابینه جدید ایران برای تامین مالی کل پروژه گفتگو خواهیم کرد و این پروژه برای تامین تقاضای فزاینده پاکستان برای گاز ضروری است.
*هشدار دکتر روحانی: پاسخ مناسب تنها در ازای زبان تکریم خواهد بود(نه تهدید)
اما حجهالاسلام و المسلمین حسن روحانی، یازدهمین رئیس جمهور ایران اسلامی در مراسم تحلیف بسیار مناسب به اقدام اخیر کنگره آمریکا در تصویب طرح افزایش تحریمها پاسخ داد.
دکتر روحانی در مراسم تحلیف گفت: دولت تلاش میکند در تعاملات بینالمللی با ایجاد اعتماد متقابل بهتر و بیشتر با کشورهای منطقه و جهان، امنیت ملی و پیرامونی خود را گسترش دهد.
وی در ادامه شفافیت را کلید گشودن باب اعتماد دانست و تصریح کرد: شفافیتی که از آن سخن میگوییم نمیتواند یکطرفه و بدون سازوکارهای اجرایی و عملی در روابط دوجانبه و چندجانبه باشد. تنش زدایی، ایجاد اعتماد متقابل و تعامل سازنده مسیر حرکت ما را روشن خواهد کرد.
دکتر روحانی افزود: با صراحت میگویم ایران هیچگاه سر جنگ با دنیا نداشته و ما تمام تلاشهای خود را معطوف به مخالفت با جنگ افروزان و جنگ طلبان خواهیم کرد. ایران بهای سنگینی برای استقلال خود پرداخت کرده و همچنان برای عزت و سربلندی خود ارزش زیاد قائل است.
رئیس جمهور مشارکت فعال مردم در انتخابات را علیرقم آنکه تحریمها فشار اقتصادی زیادی به آنها وارد کرده، نشاندهنده هوشیاری آنها در حفاظت از منافع ملی خود دانست و تصریح کرد: ملتی که با برخورداری از انسجام ملی و مشارکت گسترده و در کمال آرامش و امنیت در انتخابات شرکت میکند نمیتوان با تحریم به تسلیم واداشت و یا به جنگ تهدید کرد. بلکه تنها راه تعامل با ایران، گفتگو از جایگاه برابر، اعتمادسازی متقابل و احترام دوجانبه و کاستن از خصومتهاست.
حجهالاسلام و المسلمین حسن روحانی ادامه داد: بر این اساس متناسب با رفتار و برخورد طرف های مقابل، در جهت بهبود و ارتقای روابط حرکت خواهیم کرد. به صراحت میگویم اگر پاسخ مناسب میخواهید، نه با زبان تحریم که با زبان تکریم با ایران سخن بگویید.
در پایان یادآوری این نکته ضروری به نظر میرسد که دشمنی آمریکا با ایران از پیروزی انقلاب اسلامی (بسیار پیش از آنکه ما به دنبال فنآوری هستهای باشیم) و در نتیجه قطعشدن منافع نا مشروع این دولت زیادهطلب آغاز و تا به امروز ادامه داشته است؛ برنامه هستهای ایران تنها بهانهای است برای اعمال فشار و عناد ورزی آمریکا علیه ملت و دولت ایران به عنوان الگوی بیداری اسلامی و انسانی در منطقه و جهان لذا آمریکا هرگز به دنبال حل مسئلهای خودساخته نبوده بلکه ترجیح میدهد همواره از این طریق به ایرانهراسی در سطح افکار جهانی دست بزند.
هیچ کس قادر نخواهد بود آمریکا را بیدار کند چرا که در حقیقت خود را به خواب زده است و تا خود نخواهد بیدار نخواهد شد و تنها زمانی از این تظاهر به خواببودن دل خواهد کند که متوجه شود ایران قدرتمندانه حق خود را در استفاده صلحآمیز هستهای پاس میدارد و پافشاری آمریکا تنها بر هزینههای این کشور خواهد افزود.
بنابر این ایران با هوشیاری و آگاهی کامل از این مسئله از سویی نباید فریب دستکش مخملی دستی که از سوی آمریکا به طرفش دراز شده را بخورد و از سوی دیگر باید با بهترین شیوههای دیپلماتیک توطئههای ایرانهراسی غرب را خنثی کند که این مطلب نیازمند استقامت مردم و البته مسئولان نظام اسلامی است.
گزارش: محمد لطفیزاد