به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی “صبح رابر”؛ برخی از بحرانها میتواند نیروهای بالقوه یک جامعه را به حرکت درآورد. به تعبیر تاریخی شهید حاجقاسم سلیمانی: «میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم». بهعنوان مصداق، میتوان به نگاه فرصت محور امام خمینی (ره) به جنگ هشتساله اشاره کرد: «هر روز ما در جنگ برکتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهایم، و… ما در جنگ به این نتیجه رسیدهایم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشههای انقلاب پر بار اسلامیمان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادری و وطندوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم، و… تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت… علاقه به اسلامشناسی مردم در امریکا و اروپا و آسیا و آفریقا یعنی در کل جهان از جنگ هشتساله ماست» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۸۳- ۲۸۴).
نمونهی دیگر، تأثیر بحران نفتی ۱۹۷۳ میلادی (۱۳۵۲ شمسی) بر اقتصاد ژاپن بود. اوپک عربی در جریان جنگ سال ۱۹۷۳ اعراب و رژیم صهیونیستی در واکنش به حمایت آمریکا از اسرائیل، فروش نفت به آمریکا و چند کشور دیگر را قطع و تولید نفت خود را کاهش داد. در نتیجه قیمت نفت، سه برابر و از بشکهای ۴ دلار به بیش از ۱۲ دلار رسید. ژاپن این بحران را هم بحران و هم شوک خواند و در واقع توانست بهتر از کشورهای دیگر این بحران را پشت سر گذارد و از آن بهعنوان فرصتی برای شکوفا کردن اقتصاد خود بهره بگیرد.
این نامگذاریها، توجه و یادآوری ضرورت مدیریت بحران و اینکه مدیریت بحران یعنی ابتدائاً: “علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد”. بررسیها در مورد پیامدها و خسارات بحرانها، نشان میدهد در بسیاری از موارد که آمادگی لازم برای مقابله با بحران وجود نداشته و اقدامات صورتگرفته نیز به طور غیرمؤثر و غیرعلمی بوده است، بحران مضاعف گشته و در حقیقت، فقدان یا ضعف «مدیریت بحران»، وضع بحرانی را به بحران ثانوی یعنی «بحران مدیریت» دچار نموده است. شکست مدیریت بحران و بروز بحران مدیریت نیز ناشی از عدم بهکارگیری «دانش مدیریت» و «مدیریت دانش» است.
«دانش مدیریت»، دانش بهبود تواناییها و مهارتهای مدیریتی است و «مدیریت دانش»، در دسترس قراردادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی و مهارتی (تجارب) برای بازدهی و نقشآفرینی بیشتر و مؤثرتر افراد ذیربط.
حساسیتها و صعوبتهای مدیریت بحران
ضرب فشارهای متعدد ذیل در یکدیگر، مدیریت بحران را بسیار مشکل مینماید و حتی باعث تشدید بحران و اصطلاحاً «بحران مدیریت» میگردد.
۱) بُروز شرایط غیرعادی و پدیدآمدن معضلات ناگهانی و پیشبینینشده.
۲) کارساز نبودن ضوابط و قوانین متعارف.
۳) آهنگ تغییرات سریع و نبود فرصت کافی برای واکنش سنجیده.
۴) کمبود اطلاعات و نارسایی نظامهای اطلاعاتی و تحلیل دادهها؛ در شرایط بحرانی که شدت تغییرات بسیار زیاد و غافلگیرانه است، اطلاعات یا در دسترس نیست و یا فرصتی برایآنکه این اطلاعات جمعآوری و تجزیهوتحلیل شود وجود ندارد و در نتیجه اطلاعات خوب گردش نمیکند و بهعلاوه نظام کنترل هم فرصت کافی برای گرفتن بازخورد ندارد تا نتیجه تصمیمها را ارزیابی کند.
۵) نبود ضابطه برای تعیین درستی و نادرستی تصمیمها، تنها نتیجهی تصمیم است که درستی یا نادرستی آن را تعیین میکند.
۶) عدم توانایی مدیران برای انطباق سریع خود با این تغییرات؛ مدیران در حوزه تصمیم و عمل باید توجه داشته باشند که در بحران، به علت آشفتگیهای متعدد، ذهن درستکار نمیکند و تعقل کافی صورت نمیپذیرد؛ لذا احتمال اشتباه و رفتارهای نامناسب و به دنبال آن تشدید بحران بسیار زیاد است.
۷) دستپاچگی، تصمیمگیریهای شتابزده و واکنشهای نسنجیده و غیرمنطقی مدیران.
۸) بُروز اختلافنظرهای شدید و حتی درگیری در بین مسئولین به دلیل دستپاچگی، شتابزدگی و حاد بودن موضوع که این خود وضعیت را برای تصمیمگیری منطقی و صحیح مشکلتر میکند.
۹) درماندگی و ناتوانی مسئولین و سازمانهای اجرایی بهتبع ناکارآمدی نهادهای تصمیمساز.
۱۰) بیتعهدی و بیکفایتی برخی مسئولین ذیربط و مشاهده رفتارهای باندی و سیاستبازان و حتی در بدترین وضعیتها.
۱۱) بالابودن سطح توقعات و انتظارات عمومی از مسئولین بهخصوص از ائمه جمعه.
۱۲) نبودن جامعه در وضعیت متعادل روحی و روانی به دلیل تألمات شدید عاطفی، ترس و وحشت عمومی و موج گسترده نیازمندیهای اولیه.
۱۳) بروز و ظهور آثار مخرب طولانیمدت که موجب تغییر وضعیت مردم در ابعاد مادی و معنوی میشود.
۱۴) فشار جوّ روانی، حاشیهسازیها و شایعهپراکنیها در فضاهای مجازی و رسانهها توسط دشمنان معاند و دوستان ناآگاه و بیاطلاع.
مهارتها و اقدامات در مرحله پیشبینی و پیشگیری
۱) مطالعات پیشگیرانه (نه به معنای پژوهش) در مورد بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی محتمل در منطقه خود و کسب اطلاعات عملیاتی.
۲) شناسایی و تشکیل بانک اطلاعات روزآمد از تشکلها و گروههای مردمی، جهادی، خیریه، عمرانی و تبلیغی در انواع حوزههای خدمترسانی جهت فراخوانی و تشکیل گروه احتیاط و جلب حداکثری مشارکت و همکاری زیرا بحران ایجاب میکند که تمام نیروها برای غلبه بر مشکلات بسیج شوند.
۳) مطالعه و تسلط به سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در موضوع سوانح غیرمترقبه (تدوین برش استانی، شهرستانی و شهری از این سیاستها و مطالبه و پیگیری از مقامات استانی و منطقهای جهت اجراییسازی، پیشگیری و…)
۴) تهیه «بازبینه» (بازبینه، فهرست اقدام) در سه موضوع بحرانهای اساسی:
• حوادث طبیعی (سیل، زلزله و… بسته به جغرافیای محل)
• حوادث اجتماعی (درگیری قومی، قبیلهای و… بسته به وضعیت اجتماعی منطقه)
• حوادث سیاسی (انتخابات، تقسیمات کشوری، اغتشاشات و…)
بازبینهها عمدتا به دوشکل کلی وجزیی («راهبردی» و «عملیاتی») تهیه میشود و در طبق برنامهریزی و زمانبندی متناسب دردست اقدامقرارمیگیرد. بهطورکلی این بازبینهها، برنامه اصلی مدیریت بحران محسوب میگردد و ازقبل باید آماده شده باشد، وحتی درصورت امکان، تمرینهای عملی ومانورهای آن نیز انجام گیرد. چراکه در زمان وقوع بحران فرصت و تمرکز لازم وکافی برای تهیه و تنظیم کاربی نه وهماهنگیهای اجرایی آن وجود ندارد.
انتهای خبر/