این سوال از دستگاه دیپلماسی کشور وجود دارد که اگر آمریکا ما را قبول ندارد و نقش انکار ناپذیر ایران را در موضوع سوریه نفی میکند، چرا حاضر به مذاکره با ما شده و سراسیمه در مذاکرات هستهای حضور پیدا میکند؟
به گزارش” صبح رابر” به نقل از شبکه اطلاع رسانی دانا؛ احمد دوست محمدی، دانشیار و مدیر گروه مطالعات منطقه ای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و رئیس پژوهشکده مطالعات راهبردی فلسطین طی یادداشتی نوشت: خداوند در ملکوت اعلی، بر درجات امام راحل عظیم الشان ما بیفزاید که مدام توصیه می کردند خودتان را باور کنید. بارها می فرمودند: شما اگر بخواهید در این دنیا کسی باشید و سری بین سرها در بیاورید، شرطش این است که اول باید خودتان را باور کنید؛ شما تا اول خودتان را باور نکنید، هیچ کاری از دستتان ساخته نیست؛ شما باید این باور را در خود به وجود بیاورید و تقویت کنید که “می توانید”؛ اگر باور کردید و به خدای متعال اتکال و اعتماد کردید، آن وقت خواهید دید که اگر همه مستکبرین عالم هم علیه شما بسیج شوند، به اذن الهی، هیچ غلطی نمی توانند بکنند. او این جمله معروف و تاریخی را از خود به یادگار گذاشت که “آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند”.
و ما در این بیش از سه دهه ای که از عمر پربرکت و افتخار آفرین انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران می گذرد، به ویژه در جنگ تحمیلی ۸ ساله، به چشم خود دیدیم و شاهدیم که همه مستکبرین عالم و در راس آنها آمریکا و شبکه فاسد جهانی صهیونیسم، هیچ غلطی نتوانستند بکنند و نه تنها این، بلکه خود چنان در گرداب طوفان سیاسی منطقه گرفتار شده اند، که بدون دخالت ایران قدرتمند، هیچکدام از مشکلات اساسی خود را در منطقه نمی توانند حل و فصل کنند. و از همه بالاتر، امروز، در پرتو بیداری اسلامی الهام گرفته از الگوی موفق انقلاب اسلامی، هستی رژیم نژاد پرست و اشغالگر قدس شریف، بیش از هر زمان دیگری در گذشته، در معرض تهدید و نابودی قرار گرفته است. این درسی بود که امام خمینی کبیر(ره) به ما دادند.
با این وجود، همین امریکا و صهیونیست های گرفتار در مخمصه های متعدد منطقه، هنوز نمی خواهند باور کنند که دوران ابر قدرتی و نظام تک قطبی به سر آمده است و اگر هم باور کرده اند، به روی خود نمی آورند. امروز آمریکای مستکبر، از یک سو، برای مذاکره با ایران له له می زند و، از سوی دیگر، مانع حضور ایران در کنفرانس ژنو۲، با موضوع حل بحران سوریه، می شود و این طور وانمود می کنند که بحران سوریه را بدون حضور ایران می تواند به سرانجام برساند و پز ابرقدرتی می دهد و به خیال خود، ایرانی را که امروز بازیگر اصلی صحنه در سوریه است، تحقیر می کند.
در حالی که می داند و می دانند که در بیش از دو سالی که از بحران سوریه می گذرد، همه قدرتهای غربی، به رهبری و هدایت آمریکا و صهیونیسم بین الملل، با پادویی چند قدرت وابسته و قرون وسطایی منطقه و به ظاهر اسلامی و مدیریت میدانی سازمان های مخوف اطلاعاتی موساد و سیا، همه ظرفیت ها و توانمندی های سیاسی، نظامی، امنیتی، تبلیغی و رسانه ای خود را به کار گرفتند و گمان می کردند که در ظرف چند ماه کار نظام سیاسی سوریه و شخص بشار اسد را یکسره خواهند کرد، اما هیچ دستاوردی جز تخریب و ویرانی و قتل و کشتار و آواره گی جمعی مردم عادی در سوریه نداشتند و هیچ غلطی نتوانستند بکنند و این ایران اسلامی بود که در نهایت به عنوان پیروز میدان ظاهر شد و امروز سوریه بحران را پشت سر گذاشته و خودشان مجبور شدند اعتراف کنند که با سوریه با حضور اسد می توانند کنار بیایند و این تایید دیگری است بر نقش تعیین کننده ایران در تحولات منطقه.
با این وجود، امروز، آمریکا، که تاریخ شرارت آمیز این کشور، به ویژه در نیم قرن اخیر، به وضوح نشان می دهد که بدون اجازه صهیونیست ها دست به هیچ کاری درمنطقه نمی زند و با خوی استکباری و روحیه خود برتربینی نشات گرفته از فرهنگ نژاد پرستانه و برتری طلبانه صهیونیسم حاکم بر این کشور، همچنان به عناد و دشمنی خود با جمهوری اسلامی ایران ادامه می دهد و در حالی که برای مذاکره با ایران در موضوع مسائل هسته ای سر از پا نمی شناسند، مانع حضور کشوری در کنفرانس ژنو۲ می شوند که در بین نیروهای عمل کننده در صحنه سوریه، حرف اول و آخر را زده و می زند.
بنابراین این سوال از دستگاه دیپلماسی کشور وجود دارد که اگر آمریکا ما را قبول ندارد و نقش انکار ناپذیر ایران را در موضوع سوریه نفی می کند، چرا حاضر به مذاکره با ما شده و سراسیمه در مذاکرات هسته ای حضور پیدا می کند؟ لابد نفعی در این مذاکرات دارد. نمی شود که موضوع مذاکرات را هم آمریکا تعیین کند. آنجا که منافعش اقتضا می کند با ما مذاکره کند و هر جا منفعتی برایش متصور نباشد، ما را از مذاکره کنار بگذارد. این یعنی استکبار! یعنی تحقیر! یعنی معیار دوگانه! یعنی نفاق! یعنی دروغ! می خواهد به دنیا بگوید که این ما هستیم که تصمیم می گیریم در جهان چه اتفاقی بیفتد! می خواهد بگویند مذاکرات هسته ای را هم ما (آمریکایی ها) خواسته ایم! بعدش هم در بوق و کرنا می کنند که ایران از سر استیصال حاضر به مذاکره شده است و همچنان تهدید می کند و همه گزینه ها را روی میز دارد! آیا مذاکره با تهدید می شود؟ این چه ادبیاتی است!؟ با این دشمن ذاتی جمهوری اسلامی ایران، چه نیازی به مذاکره داریم؟ در حالی که خود سازمان ملل، دو عضو ثابت شورای امنیت آن، خود کشور درگیر بحران و بسیاری از نقش آفرینان و بازیگران دیگر تحولات سوریه، بارها و بارها و با صراحت، به ضرورت حضور ایران در مذاکرات ژنو تاکید کرده اند و می کنند، آمریکا مخالفت می کند.
با این دشمن ذاتی جمهوری اسلامی ایران، چه نیازی به مذاکره است؟ به دشمنی که بارها و به صراحت اعلام کرده و نشان داده که بنیاد ایران اسلامی را نشانه رفته است، چگونه می توان اعتماد کرد؟ بی دلیل نیست که مقام معظم رهبری، بارها و بارها اعلام کرده اند که ما به آمریکا اعتماد نداریم و نیازی هم به مذاکره با آمریکا نداریم. این آمریکاست که برای حل معضلات خودساخته خود در منطقه نیاز به مذاکره با ایران دارد. این را دستگاه دیپلماسی ما باید باور داشته باشد.
اما، متاسفانه، نه تنها این باور وجود ندارد، بلکه فکر می کنند که ما بدون آمریکا قادر به ادامه حیات نیستیم و این همان چیزی است که آمریکایی ها می-خواهند به افکار عمومی جهان القا کنند. این آمریکای مستکبر می خواهد “عزت” ما را از ما بگیرد و به دنیا بگوید دیدید که ایران هم تسلیم و حاضر به مذاکره در موضوعاتی شد که آمریکا تعیین می کند. چرا ما نباید موضوعات دیگری، از جمله حمایت آشکار آمریکا از تروریسم کور در منطقه را، که حیات و هستی مردم مسلمان منطقه را در معرض تهدید جدی قرار داده است، در دستور کار مذاکره قرار ندهیم؟ در حالی که رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران با صراحت اعلام می کند که ما باید شعار “ما می توانیم” را باور داشته باشیم و همه در پشت سر رهبر انقلاب، این شعار را به منصه ظهور برسانیم،دستگاه دیپلماسی کشور، در مقابل این همه نقض عهدها، توهین ها، تحقیرها و فرعون مآبی های آمریکای مستکبر و سرکرده تروریسم جهانی، سکوت مطلق اختیار کرده و با فرعون زمانه با عباراتی بسیار “ظریف” سخن می گوید و، حداکثر، ناخشنودی خود را از اینهمه مواضع استکباری آمریکا اعلام می کند. ما چه نیازی به فرعون زمانه داریم. مگر حضرت موسای تنها، به فرعون باج داد، که ما بدهیم.
این چه طرز تفکری است که به هر بهانه ای سر میز مذاکره با جان کری پادوی صهیونیست ها و وندی شرمن صهیونیست بنشینیم و به همدیگر لبخند بزنیم؟ کسی که فریب را جزء ذات ایرانیان می¬داند، ما را باور دارد؟ معلوم است که ندارد. او آمده است تا منافع صهیونیست ها را تامین کند و جز این هیچ ماموریت دیگری ندارد. او آمده است جلوی پیشرفت ما و قدرت هسته ای ما را بگیرد تا رژیم اشغالگر، غاصب، نژادپرست، جنگ طلب، زورگو و زیاده خواه صهیونیستی به عنوان قدرت بلا منازع هسته ای در منطقه باقی بماند و همچنان به کشورهای همسایه زور بگوید و به حیات ننگین خود ادامه دهد.
بیایید یک بار دیگر خود را باور کنیم. علی را تنها نگذاریم. بخدا ما می توانیم. فقط یک جو غیرت، یک جو “همت”، می خواهد. بیایید عزت اسلامی و خدادادی خود را به پای فرعون زمان قربانی نکنیم. ما، به عنوان یک ملت مسلمان و مبارزی که امروز الگوی موفق بسیاری از ملتهای مسلمان منطقه و جهان قرار گرفته و به عنوان قدرت برتر منطقه، نقش اساسی و تعیین کننده ای لااقل در تحولات سیاسی- اجتماعی منطقه دارد، نباید به این فرعون زمان اجازه بدهیم این گونه تحقیر آمیز با ما برخورد کند.
و لن یجعل الله للکافرین علی المسلمین سبیلاً. این شعار نیست. یک حقیقت قرآنی است. ما می توانیم. اگر با “علی” باشیم. آمریکا و دیگر اذناب صهیونیست ها، هر کاری از دستشان بر می آمده برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی ایران کرده اند، اگر کاری نکرده اند، نه اینکه نخواسته اند، نتوانسته اند و نخواهند توانست. باید این را باور کنیم و قدرت خودمان را در منطقه خودمان دست کم نگیریم. به خدای قادر مطلق متکی باشیم. ما می توانیم. همان طور که تا حالا توانسته ایم. یک یا “علی” دیگر!
* دانشیار و مدیر گروه مطالعات منطقه ای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و رئیس پژوهشکده مطالعات راهبردی فلسطین