میگویند: انقلاب چه فایدهای داشته؟ دلار که گران شد، بدحجابی هم هست، کشورها نیز ارتباط خوبی با ما ندارند، دستآوردها نیز در طول زمان (چه بسا بیشتر) انجام میشد؟
البته که میگویند و شما هر پاسخی دهید نیز به این ضد تبلیغها ادامه میدهند. اگر این کار نکنند، چه کنند؟
این شعارها تازه نیست، از اوایل انقلاب نیز میگفتند. گویی انقلاب یا جمهوری اسلامی مثل باران است که اگر آمد، سریعاً باید هم جا مرطوب گردد! آن قدر فرافکنی کردند که «انقلاب چه فایده داشته و برای ما چه کرده است؟» تا امام خمینی (ره) پاسخ آنان را در یک جمله داد و بدین مضمون فرمود: «نگویید انقلاب برای ما چه کرده است، بگویید شما برای انقلاب چه کردهاید؟!» لذا آنان که انقلاب کردند و اکنون نیز انقلابی هستد، به نتایج و دستآوردهای خود کاملاً واقفند و به همین دلیل حاضر نیستند به هیچ قیمتی یک قدم عقب نشینی کنند. و آنان که هیچ گاه با انقلاب نبوده و نیستند، مرتب نق میزنند، که پس دلار، زن، خوشگذرانی، کچ و سیمان چه شد؟
باید دقت داشت که موفقیت یا شکست هر حرکتی (به ویژه انقلابها) با اهدافش سنجیده میشود که چقدر دور یا نزدیک شده است؟
الف – اگر هدف از انقلاب اسلامی ارزانتر کردن دلار بود، انتقاد بیان شده وارد است. اما مردم این کشور در حالی انقلاب کردند که دلار فقط ۷ تومان بود و اگر دلار یا فحشا یا گچ و سیمان میخواستند، هم چنان وابسته میماندند و انقلاب نمیکردند. البته نرخ دلار نیز فقط به خاطر انقلاب افزایش نیافته است. امروز دلار حدود ۱۸۰۰ یا نرخ دولتی حدود ۱۴۰۰ تومان (با نوسان) میباشد. یعنی تقریباً ۲۵۰ برابر افزایش یافته است. حال ما سؤال میکنیم که مگر در ترکیه که مرکز ناتو بوده و اصرار دارد به اروپا بپیوندد، نه جنگ داشته و نه محاصره اقتصادی، و دولتهایش نیز از گذشته تا کنون همه وابسته و سرسپرده بودند، تا کنون چند انقلاب رخ داده که ارزش پولش در همین مدت بیش از ۱۵۰۰ برابر کاهش یافته است؟! چرا نمیگویند این تفاوت که به رغم جنگ و تحریم و … بین ارزش پول ایران و ترکیه وجود دارد، به خاطر انقلاب، استقلال و نظام جمهوری اسلامی است؟
ب – هدف از انقلاب و اسقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، با حجاب کردن عدهای بدحجاب نیز نمیباشد. بلکه هدف [البته در این زمینه]، ممانعت از کشف حجاب و فساد اجباری حکومتی و نیز محیطی از یک سو و مساعد نمودن زمینه برای هدایت از سوی دیگر است. که البته بسیار هم موفق بوده است. حال اگر عدهای دانسته یا ندانسته با هدایت و رشد خود لجاجت میکنند، علیه خود کار میکنند. مگر چون پیامبر (ص)، وحی و اسلام آمد، همه باید مسلمان، مؤمن، متقی و اهل تعقل و شعور میشدند و یا شدند؟!
شاید شعار دهندگان نمیدانند (و البته اغلب میدانند، خود را به تجاهل میزنند) که قبل از انقلاب اسلامی، در هر شهری فاحشه خانهای وجود داشت که بسیاری از فواحش آن دختران ربوده شده بودند. شبهای جمعه در شبکههای تلویزیونی برنامههای کابارهها پخش میشد، تأسیس کازینوها گامی «به سوی دروازه هایتمدن» محسوب میشد و پسند نوامیس توسط خارجیان یک افتخار ملی شمرده میشد. شاید توجیه کنند که امروزه نیز فواحشی هستند و …، اما فرق است بین وجود فاحشه با فاحشه خانه و یا مبدل نمودن رسانه ملی به مرکز فحشا، و فرق است بین وجود شرابخوار با تولید و گسترش رسمی و علنی عرق فروشی، و یا قماربازی چند نفر با تأسیس انواع کازینوها و قمارخانههای بزرگ و کوچک. البته این همه مفاسد نیست.
ج – حمل کردن پیشرفتها و دستآوردها به گذر زمان نیز یک قضاوت ظالمانه و نوعی خودزنی ذلیلانه است. صنعت ده سال قبل از ژاپن وارد ایران شد، پس چرا ایران طی نیم قرن عقبتر رفت و ژاپن در اوج صنعت دنیا قرار گرفت؟ آیا علتی جز سرسپردگی حاکمان حقیر این کشور بود؟
وقتی در یک قلم بیان میشود که پس از انقلاب به هزاران روستا آب آشامیدنی، برق و جاده رسید، یعنی همین قدر هم نداشتند و مانند انسانهای بدوی زندگی میکردند. ایران بدون برق کجا و ایران دارای تکنولوژی هستهای، یا نانو، یا صنعت شبیه سازی … و قرار گرفتن در ردیف ده یا حتی ۵ کشور اول جهان کجا؟! خوب است دست کم به اقرارهای دشمنان ایران اسلامی رجوعی کنند و به دلایل شدت دشمنی آنها با پیشرفتهای علمی ایران دقتی نمایند.
د – و اما در خصوص رابطه با کشورها! با کدام کشوری رابطه داشتیم که اکنون در سطح بسیار بالاتر نداریم؟ اصلاً در صحنه جهان و سیاست بینالملل چه جایگاهی داشتیم که رابطه با ایران برای کشوری مهم باشد؟
آیا معنا و مفهوم «نوکری و سر سپردگی» امریکا، انگلیس و اسرائیل «رابطه» است؟! یا آن که مثل دورهی بازرگان باور این است که «بدون امریکا نمیشود نفس کشید» یا مثل دورهی اصلاح طلبها مرعوب القائات غربی شده و گمان میکنیم که کشور فقط امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان است و اگر آنان به ما اخم کردند، روزگارمان سیاه است؟!
بدیهی است وقتی حکومت دست نشاندهای ساقط میگردد و کشور استعمار زدهای اعلام استقلال میکند، اربابان سابق به همین راحتی نپذیرفته و برایش کارت تبریک و دسته گل نمیفرستند. بلکه با تحمیل جنگ داخلی و خارجی، ترور، تحریم اقتصادی، ضد تبلیغ، فشار سیاسی و …، سعی میکنند تا سلطه و منافع از دست رفته را بازپس گیرند. حال ما باید از این که ارتباطی مثل سابق برقرار نیست، خوشحال باشیم یا ناراحت؟! مضاف بر این که اکنون همه کشورها، دولتها [حتی دشمنان] و مهمتر از آنها ملتها، ایران اسلامی را به عنوان کشوری مستقل، مقتدر و نقش آفرین در سیاستهای منطقهای و حتی قارهای میشناسند. به این جایگاه که دیگر دشمنان نیز اذعان دارند، پس چرا یک عده ایرانی باید اغفال شده و سنگ آنان را بر سینه بزنند؟! آیا این روحیه از پس مانده آثار حقارتهای گذشته و دوران استعمار و استثمار نیست؟ چطور میتوانند ایران امروز را با ایرانی مقایسه کنند که پادشاهش را انگلیس تعیین میکرد، نخست وزیر و دولتش را امریکا منصوب میکرد و حکومتش را بهاییها اداره میکردند و ثروتش به جیب غرب و اسرائیل میرفت؟!
حتی یک خارجی که اندکی مطالعه داشته باشد – هر چند دشمن سرسخت اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران باشد – نیز چنین مقایسه و قضاوت ناصحیحی را انجام نمی دهد.
ﻫ – هدف از انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، تحقق همان سه شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بوده و هست که الحمدلله به رغم تمامی توطئههای نظامی، سیاسی، تروری، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و …، توسط دشمنان خارجی و ستون پنجم داخلی، با رهبریهای مدبرانه و نیز بصیرت و ایستادگی مردم محقق شده و روز به روز کامل تر میگردد.
منبع: ایکس شبهه