به گزارش“صبح رابر“وظیفه تفسیر قانون اساسى، بسیار وظیفه سنگین و بااهمیتى است که آنجایى که اصلى از اصول قانون اساسى به دلیلى مورد ابهام قرار میگیرد، نظر شوراى نگهبان فصل الخطاب است و اعتبار نظر شوراى نگهبان، هموزن اعتبار اصل قانون اساسى است.
فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری بهشرح ذیل است:
بررسى صلاحیتها در دموکراسىهاى دنیا رایج است
اینکه برخى تلاش دارند بررسى صلاحیتها در انتخابات را بهعنوان یک اشکال نظام اسلامى مطرح کنند، سخن غیرفنى و ناشیانهاى است، زیرا بررسى صلاحیت کاندیداها و عبور آنها از صافیهاى قانونى، در دموکراسیهاى دنیا وجود دارد. باید در انتخابات، افرادى حضور یابند که داراى صلاحیتها و حدّ و اندازههاى لازم براى مسئولیت ریاست جمهورى باشند. ۱۷/۱۲/۱۳۹۱
صلاحیت داوطلبین باید احراز شود
روالِ احراز و تشخیص صلاحیت، یک روال همهجایىِ دنیایى است و مخصوص ایران هم نیست. در همهجا وقتى انسان براى مسئولیتى مأموریت دارد که مسئول معیّن کند، قهراً تفحّص و جستوجو مىکند که آیا این شخص صلاحیت دارد یا ندارد؟ این هیچ ارتباط ندارد به اینکه (مثلاً) مجلس شوراى اسلامى باشد یا غیر مجلس شوراى اسلامى. بنابراین کار، کار معمولىاى است؛ کارى است که در همهجاى دنیا و پیش همه عقلاى عالم انجام مىگیرد. ۲۴/۱۰/۱۳۸۲
حق انتخابشدن، حق شهروندى معمولى نیست
بعضى مىگویند حقّ شهروندىِ انتخابشدن را نبایستى سلب کرد. حقّ انتخابشدن، حق شهروندى معمولى مثل حقّ شغل و کسب و کار و ساکنشدن در شهر و راهرفتن در خیابان و خریدن اتومبیل و … نیست. این یک حقّ شهروندى است که براى دارنده آن، صلاحیتهایى لازم است که این صلاحیتها باید احراز شود. مسئول احرازش هم فقط شوراى نگهبان نیست؛ هم وزارت کشور است، هم شوراى نگهبان که باید صلاحیتها را احراز کنند. ۲۶/۹/۱۳۸۲
شوراى نگهبان و مسئله اعتبار انتخابات
مسئله شوراى نگهبان در قانون اساسى کشور ما، یک مسئله بسیار مهم و بزرگ و منحصر بهفرد است؛ هم وظیفه تشخیص موافقت قوانین مجلس با شرع مقدس و با قانون اساسى، بسیار وظیفه بزرگى است که اگر این وظیفه نباشد، ادامه اسلامىبودن و شرعىبودن حکومت بههیچوجه تضمین ندارد.
هم وظیفه تفسیر قانون اساسى، بسیار وظیفه سنگین و بااهمیتى است که آنجایى که اصلى از اصول قانون اساسى بهدلیلى مورد ابهام قرار مىگیرد، نظر شوراى نگهبان فصل الخطاب است و اعتبار نظر شوراى نگهبان، هموزن اعتبار اصل قانون اساسى است.
همچنین وظیفه نظارت شوراى نگهبان بر انتخابات و تضمین صحت انتخابات، از جمله کارهاى بسیار بزرگ و مهمى است که در قانون اساسى برعهده شوراى نگهبان گذاشته شده است. اگر نظارت شوراى نگهبان نباشد و اگر تأیید صحت انتخابات بهوسیله شوراى نگهبان انجام نگیرد، اصل این انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چه انتخابات مجلس، چه انتخابات خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهورى و هر انتخاباتى که نظارت آن برعهده شوراى نگهبان است. این وظایفِ یکى از دیگرى مهمتر، همه بر دوش شوراى نگهبان گذاشته شده است.۲۰/۴/۱۳۸۶
وجه هجمه همیشگى دشمن به شوراى نگهبان
کارى که شما (شوراى نگهبان) انجام مىدهید، بسیار کار مهمى است. اینکار خلاصهاش عبارت از این است که کسانیکه بنا است براى کشور و ملت تصمیم بگیرند و سرنوشت کشور به دست اینها داده میشود، از صلاحیت لازم برخوردار باشند. نمىشود هرکسى را مسلط بر سرنوشت مردم کرد، نمىشود به هرکسى با هرکیفیتى در رفتار و اخلاق و عقاید و سلائق و ممشی و معلومات و معرفت و اینها، اجازه داد که براى اداره یک کشورِ هفتاد میلیونى، با این عظمت، با این تاریخ، بیاید قانون بنویسد؛ او را الزام کند که باید تو اینطور بکنى، اینطور نکنى؛ این شرایطى دارد.
این صلاحیتها را کى باید تشخیص بدهد؟ آیا جایى لازم نیست که تشخیص بدهد این صلاحیتها در این شخص یا در این اشخاص هست یا نیست؟ بدیهى است و واضح است که دستگاهى لازم است؛ این دستگاه، همین دستگاه شوراى نگهبان و واسطههاى نظارتىاى است که این دستگاه دارد. ببینید که اینکار چقدر مهم است. وقتى فهمیدیم چقدر مهم است، آنگاه مىفهمیم که چرا بعضى از جریانهایى که دل خوشى با نظام اسلامى ندارند، اینقدر به اینکار حمله مىکنند، هجوم مىبرند و علیه آن تبلیغات مىکنند. دستگاههاى تبلیغاتى بیگانه هم که کارشان همین است. همیشه و بهخصوص در وقتىکه انتخاباتى وجود دارد، یکى از حرفهاى دائم التکرار اینها همین مسئله نظارت و شوراى نگهبان و ردّ صلاحیت و اینها است. ۲۰/۴/۱۳۸۶
شوراى نگهبان! صددرصد قانونى و بدون ملاحظهاى
ردّ صلاحیت از دو حال خارج نیست؛ یا ردّ صلاحیتِ کسى است که طبق قانون صلاحیت دارد که این غلط است، یا ردّ صلاحیت کسى است که واقعاً طبق قانون صلاحیت ندارد که این درست است. نمىشود بهطور مطلق گفت ردّ صلاحیت خوب است یا بد است. در یک صورت ردّ صلاحیت خوب است، در یک صورت بد است. باید به مسئولان احراز صلاحیتها توصیه کنیم که با دید صددرصد قانونى و بدون هیچ ملاحظهاى از هیچ طرف نگاه کنند. این، چیزى است که بنده همیشه توصیه مىکنم. ۱۹/۲/۱۳۸۴
معیار، قانون است، نه سلایق
معیار عبارت است از مقررات و قانون. سلایق نباید دخالت کند. گرایش سیاسى، گرایش گروهى، گرایش جناحى نباید دخالت کند. سفارش و توصیه نباید دخالت کند. معیار بایستى بین خود و خدا، همان معیار قانونى باشد. ۲۰/۴/۱۳۸۶
شوراى نگهبان، مثل گذشته طبق قانون عمل کنید!
اعضاى شوراى نگهبان باید همانگونه که تابهحال بر اساس قانون عمل کردهاند، در انتخابات ریاست جمهورى نیز در چارچوب قانون عمل کنند و در نهایت هر فردى که بر اساس ضوابط قانونى از این صافى عبور کرد، مىتواند وارد انتخابات شود. ۱۷/۱۲/۱۳۹۱
شوراى نگهبان، به جوسازىها ابداً اعتنا نکنید!
نظارت شوراى نگهبان در مسائل انتخابات، یکى از مهمترین کارهایى است که انجام مىدهد؛ کار بسیار مهمى است، کار بسیار لازمى است. به جوسازىهایى که علیه اینکار مىشود، ابداً نباید اعتنا کرد. البته کار را باید درست انجام داد. به همان اندازه که کار مهم است، به همان اندازه سلامت کار مهم است، یعنى باید معیارها را درست فهمید و فقط بر اساس این معیارها قبول کرد یا رد کرد. از این معیارها نباید تخطى شود، کوتاهى هم نباید بشود، غفلت هم نباید بشود. ۲۰/۴/۱۳۸۶
منبع :فارس