خدا نکند یک پدیده میان مردم به مد تبدیل شود! مد شدن یک پدیده همان و هجوم بخش مشخصی از نسل جوان نیز، همان. به گزارش «خبرگزاری دانشجو»، همیشه این خطر وجود دارد که یک پدیده بعد از تبدیل شدن به مد، جایگاه یک ارزش را بهخود بگیرد که در این صورت اگر خاستگاه پدیده […]
خدا نکند یک پدیده میان مردم به مد تبدیل شود! مد شدن یک پدیده همان و هجوم بخش مشخصی از نسل جوان نیز، همان.
به گزارش «خبرگزاری دانشجو»، همیشه این خطر وجود دارد که یک پدیده بعد از تبدیل شدن به مد، جایگاه یک ارزش را بهخود بگیرد که در این صورت اگر خاستگاه پدیده مورد نظر، فرهنگ خودی نباشد، ارزش مذکور در حوزه فرهنگ، عملکردی ضدارزش و کاملاً تخریبی بهخود خواهد گرفت.
اینترنت، فضای مجازی، شبکههای اجتماعی مانند «توئیتر»، «فرندفید»، فیس بوک و «ایسنتاگرام» و البته نرمافزارها و قابلیتهای گوشیهای هوشمند نسل اخیر و عوامل متعدد دیگر، از جمله کلماتی هستند که بیانگر پدیدههای اجتماعی تازه بوده و میرود تا به مُدهای دائمی یا همان ارزشهای دوره جوانی مبدل شود.
فیس بوک، فیس بوک و باز هم فیس بوک!
کم نیستند کسانی که برای آغاز یک بحث دوستانه، بهجای صحبت کردن از وضع آب و هوا و گرانی کالاها و مواردی اینچنینی، فوری از صفحه فیس بوک خودشان میگویند و آدرسش را میدهند و البته هستند افرادی که علاقهمند به درج عکسهای خصوصی خود در این فضا بوده و کلاً «حیای اجتماعی» را تحتالشعاع رفتار خود قرار میدهند.
از سوی دیگر اخبار سیاسی خبرگزاریها و سایتها و روزنامهها و حتی شبکههای ماهوارهای هم این روزها به شکلی عجیب، نام فیس بوک را تکرار میکند.
کار آنچنان بالا گرفته است که حتی سیاسیون هم با موضوع فیس بوک اقدام به مصاحبههای جنجالی میکنند و بر «فیلترینگ» میتازند.
راستی آیا تابهحال بین این بمباران تبلیغاتی که ما را به حضور در فیس بوک ترغیب میکند، صحبتی از مضرات این پروژه عظیم شده است؟
آیا از بین مشوقان حضور در فیس بوک، کسی هست که پاسخ یک سوال ساده را بدهد؟
سوال این است:
«گفته میشود سهام فیسبوک بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار ارزش دارد که البته حاصل آمادهسازی زیرساختهای گسترده و فعالیت علمی مداوم است. حال چرا باید خوشبینانه به این شبکهاجتماعی صهیونیستی نگاه کنیم و سادهدلانه بیندیشیم که این دستگاه عریض و طویل برای ایجاد شادی و سرگرمی برای ما فراهم آمده است؟»
۱- مدیریت افکار جهانی با فیس بوک
شبکههای اجتماعی از جمله فیس بوک، در طول یک دهه گذشته به نوعی انقلاب در تعاملات انسانی را با هدف تحقق رویای آمریکایی-صهیونیستی در «دهکده جهانی»، رقم زدهاند.
همین مسأله باعث شده است تا دست قدرتهای استکباری در جهت برنامهریزی هدایت افکار عمومی دنیا، لو برود.
امروز برای ذینفوذان صهیونیست این امکان وجود دارد تا با انتشار یک ویدئو، متن یا خبر، یک عکس جنجالی و یا حتی یک شایعه، اقدام به هدایت افکار عمومی به سمتوسوی دلخواه خود کنند.
اصولاً یکی از کارکردهای هر رسانهای، هدایت و مدیریت افکار عمومی است. شبکههای اجتماعی نظیر فیس بوک، «توئیتر»، «اینستاگرام» نیز کارکردی رسانهای داشته و نوعی رسانه جدید محسوب میشوند؛ درست به همین علت است که مهمٌترین کارکردهای آنها برای پدیدآورندگان خود، همانا مدیریت افکار عمومی دنیا در جهت صیانت از اهداف سیاسی مالکان خود است. مالکانی که مشخصاً و بیهیچ پردهپوشی، انتساب خود به منابع قدرت استکباری و صهیونیستی را ابراز میکنند.
این امر در موتورهای جستجو مانند گوگل بهعنوان شریک مشترکالمنافع و همخط با شبکههای اجتماعی آمریکایی، کاملا قابل مشاهده است.
۲- فعالیتهای گسترده جاسوسی
تور گسترده فیس بوک در سراسر دنیا، ابزار بسیار مناسبی برای جاسوسی در انواع و ابعاد مختلف است. دسترسی گسترده به اطلاعات شخصی افراد، امکان ایجاد ارتباط با نفرات مشخص، امکان ایجاد پوشش برای فعالیتهای جاسوسی در کنار مزایای پرشمار دیگر، فیس بوک را بیشتر شبیه یک دستگاه «شنود» و «جاسوسی» کرده است تا وسیلهای برای سرگرمی.
جالب اینجاست که شبکههای اجتماعی در اینترنت، نقش بهسزایی در جذب جاسوس و تخلیه اطلاعاتی شهروندان کشورهای مختلف از سوی صهیونیستها و حامیان آن از جمله آمریکا دارد.
بهعنوان مثال حدود سه سال قبل وزارت کشور دولت منتخب فلسطین طی یک پیام به ساکنان نوار غزه هشدار داد تا در دام مزدوران صهیونیستی در شبکههای اجتماعی “فیس بوک” و “توییتر” نیافتند. “ایهاب الغصین” سخنگوی رسمی وزارت کشور فلسطین طی یک پیام مکتوب اعلام کرد: سازمانهای جاسوسی رژیم صهیونیستی از این شبکهها برای دستیابی به اطلاعات درباره شهروندان فلسطینی و سپس پیشنهاد ارائه هزینههای گزاف برای جذب آنها برای اقدامات جاسوسی سوء استفاده میکنند. وی در ادامه از اینکه بسیاری از ساکنان غزه تمام اطلاعات شخصی خود را در اختیار این پایگاههای اجتماعی قرار دادهاند و بدین ترتیب صهیونیستها حتی از این موضوع که آنها با چه کسانی دوست هستند آگاهی یافتهاند ابراز نگرانی و تاسف کرد زیرا از این راه اطلاعاتی رایگان را در اختیار صهیونیستها قرار میدهند. وی افزود: سرویسهای امنیتی غزه با دنبال کردن عملکرد دستگاههای جاسوسی اسرائیل و بازجویی جاسوسان دستگیر شده از این جریان آگاه شده است. بنا بر این گزارش، دستگاههای جاسوسی اسرائیل به راحتی میتوانند به این شبکههای اینترنتی نفوذ و اطلاعات آن را هک کنند سپس اطلاعات جدید افراد را با اطلاعاتی که از پیش داشتند تطبیق میدهند و پس از تکمیل مشخصات افراد از آنها باجگیری میکنند و برخی از شهروندان از بیم اینکه مبادا از این اطلاعات علیه آنها استفاده شود ناگزیر به جاسوسی برای اسرائیل میشوند. سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی (شاباک) ضمن تماس با برخی خانوادهها در غزه مبالغ مالی را به آنها پیشنهاد میکند تا بوسیله آن بتواند قرضهای خود را که به علت محاصره غزه و از دست دادن فرصتهای شغلی متراکم شده است، پرداخت نمایند.
۳- ترویج فساد و فحشا و سست کردن بنیان خانواده
وجود فضای پردهدری و دوری از حیا و عفت، یکی از مشخصههای فیس بوک است. بهعنوان مثال در نوشتههای آموزشی-تبلیغاتی فیس بوک، نمونه عکسهایی از افراد مختلف نمایش داده میشود تا کاربران به درج تصاویر خود در این شبکه اجتماعی ترغیب شوند؛ عکسهایی که اصولاً در فرهنگ غربی هم، بیشتر خصوصی هستند تا آنکه قابلیت نمایش برای عموم مردم جهان را داشته باشند!
در کنار این مطالب میتوان به ایجاد زمینه فعالیت بدون محدودیت برای گروههای ضداخلاقی (مانند همجنسگراها و مروجان انواع روابط نامشروع) اشاره کرد.
متأسفانه ایجاد ارتباط نامحدود، خصوصی، پنهانی و امکان ادامه آن از سوی فیس بوک در ممالک مختلف چنان موجبات ایجاد مشکلات فرهنگی و نهایتاً سست کردن بنیان خانواده را فراهم کرده، که حتی غربیها نیز متوجه خطرات ناشی از آن شده و نقش این شبکه اجتماعی را در سست کردن بنیان خانوادهها مد نظر قرار میدهند.
در حال حاضر با گشتی میان اخبار یکی دو سال اخیر، موارد متعددی از اثرگذاری این پدیده اینترنتی بر افزایش طلاق و گسستن پیوند میان اعضای خانواده و حتی وقوع بعضی جنایات ناشی از این امر را میتوان یافت که زنگ خطر را برای بنیان خانوادهها بهصدا در آورده است.
در حال حاضر و در محیط هایی مانند دانشگاه، محل کار حرفه های مختلف و مواردی از این دست، به عینه می توان اثرات فیس بوک را در عادی سازی روابط میان افراد نامحرم را مشاهده کرد که یقیناً عاقبت خوشی ندارد؛ خصوصاً آنکه در حال حاضر، نسلی نوجوان در حال تربیت شدن در چنین فضایی بوده و امور کشور باید به زودی، به دست آنها سپرده شود.
۴- اثرگذاری بر فرهنگ جوامع دیگر
اثرگذاری فرهنگ غرب بر جوامع دیگر، یکی از ابزارهای قدیمی استعمار و استثمار ملل جهان بوده است. بیهیچ تردید، ابزارها و لوازم متعدد و پرشماری همچون سینما، موسیقی، مُد، ترویج فرهنگ مصرف و گشترش انواع اعتیاد، هر کدام در برههای از تاریخ، نقش خود را در این زمینه بهنفع غرب ایفا کرده است.
شبکههای مختلف اجتماعی مانند فیس بوک نیز یکی از همین ابزار هستند که در خدمت رواج دادن فرهنگ غربی و تعلیم و آموزش گروههای هدف، از هیچ کوششی دریغ نکرده است.
با گشتی میان صفحات فیس بوک جدیدترین انواع آرایشهای زننده، مانتوهای آنچنانی، ساپورتهای مختلف و لباسها و پوششهای نامتعارفی را مشاهده میکنید که یا از سوی تولیدکنندگان خود در صفحههای شخصی تبلیغ میشوند، یا از سوی بازیگران مشهور و یا در بخش تبلیغات سایت هستند.
۵- گسترش اصالت زندگی مجازی با ترویج و تعمیق اعتیاد به اینترنت
یکی از اتفاقات مهیب و مشکلساز کنونی که بهصورت خزنده در میان بیتوجهی ما در حال انتشار است، بالا رفتن روز افزون آمار معتادان به اینترنت و سایتهای شبکههای اجتماعی همچون فیس بوک است. در این بین حتی میتوان سامانههای مانند «ویچت» را گنجاند و حتی اثرات آن بر روی افزایش اعتیاد به اینترنت بررسی کرد.
فردی که به اینترنت معتاد باشد، بهسختی میتواند شرایط موجود در جهان واقعی را قبول و درک کند. همین امر سبب خواهد شد که زندگی در دنیای واقعی برایش غیرقابل تحمل شده و دائما بهسراغ اینترنت برود. بدیهی است که چنین فردی اصالت وجود خود را به دنیای مجازی خواهد داد. دنیایی که خواهناخواه اکنون تصمیمگیرنده اصلی در فضای مجازی است.
۶- اثرگذرای بر دنیای حقیقی
معمولترین اثر امنیتی فیس بوک و دیگر شبکههای اجتماعی، موضوع حمایت از فعالیتهای سیاسی است که همراستا با سیاست غرب عمل کرده و یا دستکم در کوتاه مدت ضرری برای آن نداشته باشد.
حضور فعال فیس بوک در حمایت از فتنهگران، همراهی با آشوبگران فتنه۸۸، ارایه اطلاعات فعالان بحرینی به دولت آل خلیفه و کمک به دستگیری آنها، ادعای همراهی با انقلابیون مسلمان مصر و نهایتاً مدیریت کودتا علیه رییسجمهور منتخب و قانونی آن کشور، تنها چند نمونه ساده از اثرگذاری این شبکه اجتماعی بر دنیای حقیقی محسوب میشود.
ناگفتههای دیگر
برای آنکه حق مطلب درباره فیس بوک ادا شود، باید به پروژه توهین به امام هادیعلیهالسلام نیز اشاره نمود. طی مدتی که اهانت به این امام معصوم علیهالسلام در فضای مجازی از سوی بهائیها و سایر گروههای ضاله ادامه داشت، برخلاف تلاشهای گسترده کاربران مسلمان و ایرانی، برای گزارش رفتارهای زشتی که در آن جریان داشت، هرگز محدودیتی برای عملکرد شنیع و مذموم آنان از سوی فیس بوک اعمال نشد.
در مجموع هرگز نمیتوان به فیس بوک اعتماد کرد، چرا که حقاییق تکاندهنده و پشتپردههای تکاندهنده آن، راه را بر هرگونه خوشبینی درباره آن میبندد.
منبع : بوتیا