حضور شرکتهای ایرانی در طرحهای بالادستی و پایین دستی صنعت نفت ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون هرروز پررنگ تر شده است، به طوری که اکنون در شرایط تحریم های غرب، شرکت های داخلی نه فقط توسعه میدانهای بزرگ نفت وگاز کشور را عهده دار هستند، بلکه بخش عمده تجهیزات مورد نیاز صنعت نفت را تامین می کنند و الان می توان به جرات گفت که صنعت نفت ایران کاملا ملی است.
به گزارش ” صبح رابر” به نقل از شبکه اطلاع رسانی دانا، نفت یک منبع عظیم و ارزشمند انرژی در دنیای امروز است و این منبع انرژی از سالیان پیش در اقتصاد جهان مورد استفاده قرار میگرفته است، ولی با توجه به اینکه صنایع در سالهای گذشته به توسعهیافتگی صنایع امروزی نبود نیاز به نفت نیز به اندازه قرن بیست و یکم میلادی نبوده است. در این شرایط ملی شدن صنعت نفت برای کشورهایی که این ذخایر انرژی را دارند بسیار اهمیت دارد و با مدرن شدن زندگی انسانها و صنعتی شدن اقتصاد جهان بر اهمیت نفت در زندگی مردم و ملی شدن صنعت نفت افزوده شد.
دنیای امروز دنیایی صنعتمحور است که نیاز به انرژی زیای دارد. دنیایی که با کمک منابع نفتی و استفاده بهینه از درآمدهای آن میتوان اقتصادی شکوفا داشت و در این مسیر باید از حضور نیروهای بیگانه در این صنعت جلوگیری کرد. از طرف دیگر رشد بیسابقه قیمت نفت و درآمد کلانی که کشورهای نفتخیز از این صنعت بهدست میآورند یکی از عواملی بود که بر اهمیت ملی شدن صنعت نفت در کشورهای نفتخیز افزود.
ملی شدن در نقطه مقابل خصوصیسازی قرار دارد، به این معنا که با ملی شدن صنعت نفت در یک کشور تمام عواید و درآمد ناشی از تعاملات تجاری آن و تمامی ذخایری که در بستر آن سرزمین وجود دارد در زمره سرمایههای ملی محسوب میشود و هیچ فرد و گروه خاصی نمیتوانند آن را متعلق به خود بدانند یا اینکه درآمد آن را در زمره اموال شخصی بشمارند.
در دنیای کنونی که اقتصاد جهان به سمت صنعتی شدن پیش میرود استفاده از نفت در بخشهای مختلف اقتصاد افزایش مییابد و بر ارزش این ماده که بسیاری آن را طلای سیاه مینامند افزوده میشود. البته ملی شدن صنایع در یک کشور به جز انگیزههای اقتصادی، انگیزههای سیاسی هم دارد. از جمله این انگیزهها میتوان بر تمایل دولتها به کنترل بر روی تولید، توزیع و مبادله فرآوردههای آن صنعت خاص اشاره کرد و این مسئله برای کشوری که مردم آن آگاهانه بر عملکرد دولت نظارت دارند و تخلفات را با درایت بررسی میکنند سودآور است، اما کشوری که دولت و ملت از هم بیگانه باشند نمیتوانند از این انگیزهها و تمایلات سیاسی برای ملی شدن صنعت سود کافی ببرند.
مالکیت عمومی یا به عبارت مرسوم تر ملی شدن یک صنعت به مردم امکان میدهد تا به روشهای مختلف کنترل کاملی بر عملکرد صنعتی داشته باشند، نه تنها زندگی آنها را جهت میدهد بلکه اقتصاد کشورشان را نیز شکل میدهد و کارشناسان مسایل اجتماعی، ملی بودن یک صنعت و نظارت کامل مردم را نمادی از یک دموکراسی فعال و کامل میدانند.
زمانی که مته حفاری “جرج برناردرینولدز ” خاک مسجد سلیمان را شکافت و فوران نفت با شادمانی بی حد و حصر دارسی همراه شد، او از شوق، چنان فریادی کشید که حتی دولتی های لندنی هم صدایش را شنیدند. در آن زمان شرایط بین المللی در این دوره، به نحوی بود که کشورهای مختلف به ویژه روسیه، انگلیس و آمریکا با پیشنهادهایی به دولت ایران، خواستار کسب امتیاز نفتی بودند و از آنجا که انگلیس، امتیاز بهره برداری از منابع نفت جنوب کشور را در اختیار داشت، روسها درصدد کسب امتیاز منابع نفتی شمال و آمریکایی ها نیز به دنبال امتیاز نفت، در ایران بودند.
دکتر مصدق که رهبری گروهی متشکل از ۱۶تن از نمایندگان مجلس چهاردهم را برعهده داشت، در خصوص واگذاری امتیاز نفت به خارجی ها گفت: “به بهانه اینکه به یک کشور نفت داده شده است، نباید به هیچ کشور دیگری امتیاز داد چرا که این دور باطل تمامی نخواهد داشت”.
مصدق در دوارن مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بارها بر این نکته تاکید داشت که ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره و بهره برداری کنند. وی برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در این دوره مجلس به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند، منع میشد.
حرکت ملی شدن صنعت نفت در شرایطی شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خام خاورمیانه بود و پس از آمریکا، ونزوئلا و شوروی سابق؛ چهارمین تولیدکننده معتبر نفت خام دنیا محسوب می شد. به دنبال تلاش های مصدق برای نجات سرمایه های کشور از دست بیگانگان، دربار پهلوی اجازه نداد وی در دوره پانزدهم مجلس، به مجلس راه یابد. در این دوره هدف عوامل وابسته به انگلیس این بود که قرارداد سال ۱۹۳۳ دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغهای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند. اما بر اثر فشار افکار عمومی مقصود انگلیسیها تأمین نشد و عمر مجلس پانزدهم بهسر رسید.
لذا، نارضایتی انگلیس از حرکت ملی شدن صنعت نفت و تلاش برای برهم زدن این حق خواهی ملت ایران، امری کاملا طبیعی بود. شرکت نفت انگلیس که به دلیل تاراج منابع نفتی ایران، دارای سرمایه هنگفتی شده بود اکنون منافع خود را در خطر می دید.
گسترش فعالیتهای سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود. مصدق در مجلس و بیرون از آن این جنبش را که به “نهضت ملی شدن نفت” معروف شد، هدایت میکرد. در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار، مصدق در دور دوم انتخابات، به مجلس راه یافت و در این دوره طرح ‘ملی شدن صنعت نفت’ به رهبری وی در مجلس تصویب شد.
قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد. کمیسیون نفت، کمیسیونی بود که در اول تیر ۱۳۲۹ در دوره شانزدهم مجلس شورای ملی ایران برای رسیدگی به لایحه نفت (معروف به لایحه گس-گلشائیان)تشکیل شد و همین کمیسیون پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را در اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه داد و سرانجام با تلاش های مصدق و همراهان وی ، ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی مطرح و در ۲۹ اسفند همان سال به تصویب رسید.
در متن پیشنهاد تصویب شده ، آمده بود: “به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرارگیرد”.
مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و پیشنهاد به قانون تبدیل شد.
اگرچه حرکت ملی شدن صنعت نفت تا حدودی منافع مردم ایران را در قراردادهای نفتی حفظ کرد، اما تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، تمام قطعات و تجهیزات مورد نیاز صنعت نفت از خارج وارد می شد و پایانی برای حضور شرکت های نفتی خارجی در صنعت نفت ایران متصور نبود.
تاریخ نشان می دهد که هدف اصلی و نهایی مصدق به عنوان بنیانگذار حرکت ملی شدن صنعت نفت مبنی براینکه مردم ایران بر منابع زیرزمینی و روزمینی خود حاکمیت داشته باشند، در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی محقق شد. از آن بابت که نه فقط دولت بر منابع نفت و گاز کشور تسلط یافت، بلکه اداره آن را نیز نیروهای متخصص ایرانی عهده دار شدند.
نیروهای مومن و متخصص صنعت نفت ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی که تاسیسات نفتی ایران بارها از سوی دشمن بعثی بمباران شد، نه فقط توانستند با کار شبانه روزی این تاسیسات را سرپا نگاه دارند، بلکه اجازه ندادند یک روز تولید و صادرات نفت ایران قطع شود.
با پایان جنگ و شروع دوران بازسازی نیز نیروهای توانمند صنعت نفت ایران بودند که تجهیزات آسیب دیده را بازسازی کردند و سبب شدند تولید، فراورش و صادرات نفت خام برای تامین نیازهای مالی کشور جریان داشته باشد.
حضور شرکتهای ایرانی در طرحهای بالادستی و پایین دستی صنعت نفت ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون هرروز پررنگ تر شده است، به طوری که اکنون در شرایط تحریم های غرب، شرکت های داخلی نه فقط توسعه میدانهای بزرگ نفت وگاز کشور را عهده دار هستند، بلکه بخش عمده تجهیزات مورد نیاز صنعت نفت را تامین می کنند و الان می توان به جرات گفت که صنعت نفت ایران کاملا ملی است.
سید مصطفی میرزاباقری برزی
انتهای پیام