با سیدمسعود شجاعیطباطبایی دبیر دهمین دوسالانهبینالمللی کاریکاتور تهران روز ۲۲ اردیبهشتماه در حالی در موسسه فرهنگی- هنری صبا افتتاح شد که ۵۱۴ اثر از هنرمندان ۸۹ کشور در این دوره در ۵ بخش آزاد، طراحی کاراکتر با موضوع گربههای ایرانی، خرافهپرستی، کمیکاستریپ و کاریکاتور چهره به ارائه اثر پرداختند. قرار بود دوسالانه دهم به روال سالهای گذشته و به ترتیب زمانی در سال گذشته برگزار شود اما وجود مشکلات مالی و همینطور عدمبرنامهریزی مناسب در این حیطه باعث شد این امر محقق نشود. در نهایت این دوره از بیینال کاریکاتور، امسال با تاخ
به گزارش”صبح رابر”با توجه به اینکه ۱۰ دوره از برگزاری دوسالانه کاریکاتور میگذرد فکر میکنید این حیطه به فرازهایی که باید دست یافته است؟
اگر بخواهیم دوره اول دوسالانه را با دوره فعلی آن مقایسه کنیم باید بگویم در نخستین دوسالانه بینالمللی کاریکاتور از ۴۳ کشور شرکت کردند در حالی که امسال ۸۹ کشور در دوسالانه دهم حضور یافتهاند که بیتردید افزایش این تعداد چشمگیر و امیدوارکننده است و نشانگر آن است که بیینال کاریکاتور توانسته طی سالهای اخیر تا به امروز جایگاه مطلوبی در بین هنرمندان ایجاد کند، ضمن اینکه در دوره اول،
۱۱ هنرمند ایرانی در بیینال کاریکاتور شرکت کردند و در این دوره حضور هنرمندان ایرانی به ۴۸۴ هنرمند نیز رسیده است که در نوع خود تعداد قابل توجهی است. از همه مهمتر اینکه در دهمین دوسالانه کاریکاتور، شاهد حضور بانوان هنرمند هستیم؛ نهتنها حضور بانوان در این دوره افزایش یافته که تعداد هنرمندان شهرستانی نیز در مقایسه با دوره اول افزایش یافته و میتوان گفت در این دوره شاهد حضور پرشور هنرمندان شهرستانی هستیم؛ هنرمندانی که به لحاظ میانگین سنی تا ۲۴ سال سن دارند و این امر نشانگر آن است که نسل جوان و قبراق و تازهوارد گود شده و پرتوانی وارد عرصه کاریکاتور شدهاند که میتوانند در ایجاد تغییر و تحول در این عرصه موثر باشند، زیرا تجربه حضور هنرمندان جوان ایرانی در سالهای اخیر در مسابقات و جشنوارههای گوناگون باعث شده جهان مبهوت توانمندیهای آنها در عرصه کاریکاتور شود. اخیرا جشنوارهای در بلژیک به نام ایرو کارتوناله برگزار شد و نکته جالب درباره این جشنواره اینکه تعداد کل شرکتکنندگان در آن با تعداد شرکتکنندگان خود آن کشور یکسان بودند، یعنی ۷۲ نفر از کشورهای مختلف شرکت کرده بودند و همین طور ۷۲ نفر از کشور میزبان که بلژیک باشد در این جشنواره حضور داشتند. نکته حائز اهمیت اینکه از ایران هنرمند جوانی به نام محسن حدادی از شهر مشهد به عنوان نفر اول و برگزیده انتخاب شد. هفته گذشته که ورکشاپی در مشهد برگزار شده بود، با این هنرمند جوان از نزدیک ملاقات کردم و متوجه شدم او به واسطه حضور در مسابقات مختلف فرامرزی به امرار معاش میپردازد و از رهگذر فعالیت در عرصه کاریکاتور، زندگیاش به جایگاه مطلوبی نیز دست یافته است. البته این هنرمند به شخصه بسیار بااستعداد و مستعد است و بیتردید در درجه نخست به خاطر وجود چنین مولفههایی است که توانسته در این حیطه بدرخشد.
وقتی به حضور این هنرمند جوان در جشنوارههای بینالمللی اشاره میکنید خاطرم میآید که وقتی پای صحبت اغلب کاریکاتوریستهای جوان مینشینیم آنها به این مساله اشاره میکنند که فضای کار در عرصه کاریکاتور به اندازهای که باید در ایران فراهم نیست و ترجیح میدهند بیشتر در جشنوارههایی از این دست فعالیت داشته باشند. به نظر شما دلیل این گرایش چیست؟
من هم با این مساله موافقم که واقعا جایی برای ارائه کار در این وادی در داخل ایران وجود ندارد و به همین خاطر است که انبوهی از کاریکاتوریستهای جوان به نمایشگاهها و جشنوارههای خارجی روی میآورند. حالا اینکه چطور میتوان چنین فضایی را در داخل کشور فراهم کرد تا از رهگذر آن جوانان به ارائه اثر داخل کشور خود بپردازند خود نکتهای است که سالهاست پیگیر آن بودهایم اما نتیجهای نگرفتهایم. واقعیت این است که وضع فرهنگ و هنر کشور خیلی خوب نیست و از جهات بسیاری دچار مشکل است بویژه اینکه حوزه کاریکاتور آنطور که باید و شایسته است جایگاهش شناخته نشده است. لابد میدانید که جایگاه اصلی کاریکاتور در مطبوعات است و طی سالهای اخیر به دلایل مختلف، کاریکاتور این جایگاه که در نوع خود اصلیترین محمل رشد این هنر است را از دست داده است زیرا به محض اینکه یک کاریکاتور در نشریهای منتشر میشود، حواشی زیادی پیدا میکند و موجب ناامنی شغلی، غرضورزی و در نهایت ناامنی شغلی برای کاریکاتوریستها میشود. روی این اصل یک کاریکاتوریست ترجیح میدهد به جای آنکه در داخل کشور به ارائه اثر بپردازد که امکان از دست دادن شغل در آن زیاد است به جشنوارههای خارجی روی بیاورد و با فعالیت در این جشنوارهها، امنیت شغلی خود را تضمین کند و آسوده به ارائه اثر بپردازد. همه این عوامل باعث میشود فضای کار در ایران برای یک کاریکاتوریست فراهم نشود.
طی سالهای اخیر در گفتوگوهایی که در آستانه جشنواره هنرهای تجسمی فجر با دبیر جشنواره یعنی عباس میرهاشمی داشتهام او به این نکته اشاره میکند که کاریکاتور در بین دیگر شاخههای هنر تجسمی در دل جشنواره از اقبال خوبی برخوردار است، به لحاظ حضور گسترده هنرمندان از اقصی نقاط کشور. از همه مهمتر اینکه از آغاز جشنواره تجسمی فجر یکی از رشتههایی که عنوان بینالمللی را به دوش میکشد کاریکاتور بوده در حالی که دیگر رشتهها در این جشنواره هنوز نتوانستهاند از ابعاد بینالمللی برخوردار شوند. سوال من این است که دستاورد بینالمللی شدن کاریکاتور در جشنواره تجسمی فجر طی این سالها چه بوده است؟
پیش از اینکه به سوال شما پاسخ دهم باید بگویم کاریکاتور هنری است که قابلیت و ظرفیت گستردهای دارد و هنرمندان زبده در این سالها با تیزبینی و موشکافی از تمام ظرفیتها و ظرایف آن بهره بردهاند. کاریکاتور هنر پرمعنا و جذابی است و از همه مهمتر اینکه برای عامه مردم قابل فهم است و مخاطبان آن اگرچه حتی حرفهای نباشند، میتوانند پیام یک اثر کاریکاتور را به خوبی درک کنند. از اینها گذشته، وجود جنبههای طنزآمیز در کاریکاتور به جذابیت آن افزوده است. همه این مولفهها باعث شده هنر کاریکاتور به اتفاق ویژه و خاصی در دنیای امروز مبدل شود و بسیار هم کاربرد داشته باشد و مورد استفاده قرار گیرد. منظورم در مقایسه با دیگر شاخههای هنر تجسمی است، کمااینکه سازمان ملل با توجه به جنبههای سیاسی که دارد از بین رشتههای تجسمی، کاریکاتور را در قالب مسابقهای هرساله برگزار میکند و به برگزیدگان نیز جوایزی اهدا میکند که این امر بیتردید نشان از تاثیرگذار بودن کاریکاتور و تثبیت جایگاهش در همه کشورها دارد چندان که اگر دقت کنید، میبینید باز هم تعداد دوسالانهها، جشنوارهها و مسابقاتی که در کشورهای مختلف با محوریت کاریکاتور برپا میشود بیش از دیگر شاخههای هنر تجسمی است.
در عین حال به نظر میرسد کشورهای دیگر بویژه طی سالهای اخیر و در جریان مسابقات نامی و بینالمللی دست به ابتکارات زیادی زدهاند و به واسطه وجود همین ابتکارات توانستهاند به پررنگ کردن این هنر کمک زیادی کنند و زوایای ناشناخته آن را به عامه مردم نیز بشناسانند.
همینطور است. به عنوان مثال کشوری مثل ترکیه از کاریکاتور برای جذب توریست و گردشگر نیز استفاده کرده است، به این شکل که نام مسابقه کاریکاتور را از روی شهرهای خود وام گرفته است، یعنی ما مسابقهای با نام مسابقه ازمیر داریم یا همینطور استانبول. یا علاوه بر این، مسابقهای هر سال در برزیل با عنوان پیراسیکاوا برگزار میشود که نام یکی از شهرهای برزیل است و با وجود اینکه نه پایتخت آن کشور است و نه شهر معروفی است اما همین نامگذاری باعث میشود گردشگران و توریستهای زیادی به واسطه حضور در این مسابقه به این شهر بیایند و از آن بازدید کنند.
در حالی که به جرات میتوان گفت شهرهای ما عمدتا دارای جاذبههای توریستی و گردشگری هستند اما از ظرفیتهای آنها به اندازهای که باید در این زمینه استفاده نمیشود؟
همینطور است. البته اجازه بدهید حالا که بحث به اینجا رسید به یک نکته نیز اشاره کنم و آن اینکه معادله ما در قیاس با دیگر کشورهایی که به اجمال به آنها اشاره کردم و از آنها نام بردم کامل نیست چرا که به نظر میرسد بستر و اصولا زمینه برای جذب توریست نیز در کشور ما به آن شکلی که باید فراهم نیست و به نسبت کشورهای دیگر در این حیطه کمرنگ عمل کردهایم اما در کشورهای دیگر به مجرد برپایی یک مسابقه کاریکاتور، شرکتکنندگان این فرصت را پیدا میکنند تا از شهری که آن مسابقه آنجا برگزار شده نیز بازدید کنند و به نوعی برپایی آن مسابقه بهانهای برای جذب توریست نیز میشود.
آقای شجاعی! امروز میبینیم دیگر هنرها به شکل تکتک و مستقل برگزار نمیشوند، بلکه با یکدیگر تلفیق شدهاند و به نوعی با تعامل با هم است که شمایل زیبایی از یک اثر هنری را ارائه میدهند. به عنوان مثال دیگر در نمایشگاههای نقاشی فقط تابلو نمیبینیم، یک هنرمند حتما در کنار این تابلوها به ارائه یک اثر ویدئوآرت یا چیدمان یا همینطور کانسپت نیز روی میآورد. آیا کاریکاتور نیز از همجواری و همنشینی هنرهای دیگر بهره برده است؟
بله، در کاریکاتور نیز چنین اتفاقی افتاده است. شاید به این خاطر که دیگر بین هنرها مرزی وجود ندارد و به قول شما این تعامل و ارتباط میان آنها ساده شکل میگیرد یا دستکم طی سالهای اخیر که اینطور بوده است. سوال شما مرا به یاد یک نمایشگاه کاریکاتور انداخت که چندی پیش در مسکو برگزار شده بود. در این نمایشگاه علاوه بر آثار دیواری با مضمون کاریکاتور، یک ویدئوآرت نیز به معرض نمایش گذاشته شده بود. مضمون این ویدئو نیز اینطور بود که یک فرد چاق در آب فوت میکرد و به وسیله احتمالا توربینی که در آب کار گذاشته بودند، آب تا چند کیلومتر موج برمیداشت. به هر حال وجود این ویدئوآرت در این نمایشگاه به جذابیت آن افزوده بود و بازدیدکنندگان زیادی به تماشای این ویدئو مینشستند. در دهمین دوسالانه کاریکاتور نیز ما پیشنهادهای زیادی از این دست (منظورم تلفیق هنر دیگر با کاریکاتور است) دریافت کردیم اما متاسفانه امکانات نداشتیم و این امر محقق نشد. در حال حاضر نیز هنرمندان مجسمهساز علاقهمند به تلفیق و ایجاد ارتباطی میان مجسمه و کاریکاتور با هم هستند اما واقعیت این است که به رغم داشتن متقاضی، دست و بال ما بسته است و حتی فضای کافی برای نمایش آثاری از این قبیل نیز نداریم.
پیشنهاد شما به عنوان رئیس خانه کاریکاتور و هنرمندی که دوسالانههای کاریکاتور چندین دوره است که به دبیری شما برگزار میشود در این باره چیست؟
طبعا تمایل داریم با مشارکت انجمن مجسمهسازی اتفاقی طنزآمیز را در حیطه کاریکاتور به این وسیله رقم بزنیم. البته در صورت فراهم شدن امکانات لازم، ولی به درستی نمیدانم زمان مهیا شدن این امکانات برای تلفیق هنرهای دیگر با کاریکاتور چه وقت است.
برگردیم به دوسالانه دهم که در حال حاضر در موسسه فرهنگی- هنری صبا برپاست. اگر بخواهید به وجه افتراق این دوسالانه با دورههای قبل اشاره کنید چه میگویید؟
صرفنظر از حضور گسترده هنرمندان خاصه بانوان که در سوالهای پیشین به آن اشاره کردم، شاید بتوان تفاوت اصلی این دوره با دورههای گذشته را از این جهت دانست که دوسالانه دهم سرجای خودش برگزار نشد و همانطور که میدانید با یک سال تاخیر و با وجود کش و قوسهای فراوان برپا شد و امیدوارم از سالهای بعد این دوسالانه نیز مانند دیگر دوسالانهها در نهایت نظم و ترتیب برگزار شود.
برنامههای خانه کاریکاتور در سال جدید چیست؟
اولویت اصلی ما در این باره مستحکم کردن ارتباط میان هنرمندان و خانه کاریکاتور از طریق سایت خانه بوده است. در عین حال مشاهده میکنیم که در حال حاضر اغلب جشنوارهها و دوسالانهها تنها در یک مقطع زمانی برگزار میشوند و بعد از آن همه چیز تمام میشود، در حالی که درست نیست زیرا هنرمندان جوان در جریان برگزاری این دوسالانهها و جشنوارهها تازه شناخته شدهاند و به نوعی در این زمینه استعدادیابی کردهایم اما عملا دوسالانهها خروجی که باید داشته باشند را ندارند. از دوره پنجم که دبیرخانه دوسالانه کاریکاتور مبدل به دبیرخانهای دائمی شد به ما ثابت کرد تازه بعد از پایان دوسالانهها، کار و وظیفه اصلی ما شروع میشود و باید پاسخگوی صدها نفر باشیم که به دبیرخانه مراجعه میکنند و از ما درباره نحوه گزینش آثار، چگونگی داوری در دوسالانه و. . . سوال میکنند.
به نظر شما میتوان به بازگشت کاریکاتور به مطبوعات که خاستگاه اصلی این هنر قلمداد میشود امیدوار بود؟
تصور میکنم بستگی به فضای مطبوعات دارد. با این حال تلاش داریم کاریکاتور بار دیگر در مطبوعات احیا شود چون باید هم همینطور باشد چندان که شما هم در سوال اشاره کردید جایگاه اصلی کاریکاتور در مطبوعات بوده است و به نظرم باید فضایی برای این هنر در عرصه مطبوعات فراهم شود. من معتقدم جای کاریکاتور در مطبوعات است نه در نمایشگاه. دلیلش هم این است که ماهیت کاریکاتور بازتاب اتفاقات روزمره است. البته برگزاری جشنوارههای کاریکاتور هم در نوع خود خیلی خوب است اما متاسفانه در حال حاضر نگاه اغلب هنرمندان جشنوارهای شده است در حالی که در مجموع، شرایط باید به گونهای شود که ستونهای ثابت کاریکاتور در مطبوعات دوباره راهاندازی شود و کاریکاتور به دور از نقدهای غرضورزانه در این حیطه احیا شود.
آزاده صالحی