چرا حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فاطمه نامیده شدند؟
سخن از شان و منزلت فاطمه (س) بسیار بوده و هست. شاید در شان فاطمه زهرا اولین جمله زیارت نامه او که در زیارت هیچ امام دیگری نیامده همین بس باشدکه:
«یا ممتحنه، امتحنک اللَّه الذى خلقک قبل ان یخلقک، فوجدک لما امتحنک صابره»
ای آزموده ! خدایی که تو را آفرید، پیش از آنکه تو را بیافریند، آزمودت. پس تو را در برابر آزمایشش شکیبا یافت.
حضرت فاطمهی زهرا، دختر نبی مکرّم اسلام در سال پنجم بعثت، هشت سال قبل از هجرت، در مکه به دنیا آمد. ام ابیها،ام الحَسَنین، اُمُّ السِّبطَین وامُّ الائمَه از کُنیه های آن بانو و صدیقه، کبری، بتول، سیّده ی نساءالعالمین، مطهّره، راضیه، مرضیه، طاهره و محدثه و… از القاب آن حضرت است. مادرش، خدیجه بنت خویلد میباشد. فاطمه ی زهرا، فرزند رسول اللَّه، همسر ولیُّ اللَّه و مادر اوصیاء اللَّه است که خداوند در آیه ی تطهیر، به پاکی او شهادت میدهد. او بهترین زنان از گذشتگان و آیندگان تا روز قیامت میباشد و سیدهی همه زنان عالم است. صدیقه ی طاهره، در مقام تقوا و عصمت و طهارت به جایی رسید که رسول خدا(ص) غضب و خشنودی آن بانو را غضب و خشنودی خداوند معرفی میکند. یکی از یادگارهای حضرت زهرای مرضیّه(س) تسبیحِ آن بزرگوار در تعقیب نمازها است که در روایات امامان(ع) به نام تسبیح حضرت زهرا، آمده است.
فاطمه نامی بود که خداوند برای دخت یگانه پیامبرش برگزید و از طریق فرشته ای مامور این نام را بر زبان محمد (ص) جاری ساخت.
پیامبر اکرم فرمودند: دخترم فاطمه تنها بدین جهت به این نام مقدس نامیده شد که خدا او و نسل پاک و دوستداران واقعی اش را از آتش دوزخ در امان نگه داشته است.
همچنین؛ حضرت امام صادق (ع) در مورد علت انتخاب این نام برای بانوی بانوان فرمودند: آیا می دانید مفهوم واژه های فاطمه چیست؟
یکی از شاگردان آن حضرت گفت: سرورم شما بفرمایید چیست؟
فرمود: یعنی او در زندگی از ضد ارزش ها و ناپسندی ها به دور داشته شده است.
روایات و سخنان درباره علت نام گرفتن دختر پیامبر (ص) به نام فاطمه بسیار است. خالی از لطف نیست که به کتاب “صفوری شافعی” یکی از منابع اهل سنت مراجع کرد که آمده است:
هنگامی که خدا آدم را آفرید، چشم او در بهشت زیبای خدا به بانویی افتاد که در زیبایی و درخشندگی وصف ناپذیر بود و تاجی از گلها بر سر داشت، بانویی که آدم زیباتر و پرشکوه تر از او ندیده بود.
او را به بارگاه خداوند آورد که پروردگارا این بانوی شکوهمند کیست؟
پاسخ آمد که این دخت فرزانه محمد (ص) فاطمه است.
گفت: همتا و همشان او کیست؟
خداوند به فرشته وحی دستور داد تا دروازه قصری شکوهمند از یاقوت را بر روی آدم بگشاید. هنگامی که جبرئیل درب را گشود، آدم قبه ای خوشبو و عطرآگین را در آن جا دید و تختی از طلا را تماشا کرد که بر روی آن جوانی زیبا که زیباتر از یوسف بود، نشسته است.
آدم پرسید: خدایا این جوان پرشکوه کیست؟
پیام آمد که این شخص همتا و شوی گرانمایه فاطمه (س)، علی (ع) است.
آری فاطمه نامی که برازنده شخصیت والایی چون یگانه پیامبر (ص) بود.
فاطمه) س) انقلاب خود را آغاز کرده است. همیشه مبارزه در جبهه داخل بسیار سخت تر و پیچیده تر از جبهه ای است که دشمن خارجی در برابر آن است. اکنون جنگ در برابر کافران شمشیر کشیده نیست. جنگ با صحابی پیامبر (ص) است که هرکدام نام و نشانی در اسلام دارند. فاطمه (س) با علی (ع) یک به یک به در خانه صحابه می رود. خانه همان ها که غدیر را دیدند و با علی (ع) بیعت کردند. به همه آنها غدیر وگفتار پیامبر (ص) در مورد ولایت علی (ع) را یادآور می شود. جوابی که شنیده می شود تاریخ را مبهوت کرده : ” علی دیر آمده !! ” … چشم ها کور و گوش ها کر و بر دل ها قفل زده شده…. و مَن یَنقَلِب عَلی عَقِبَیه فلَن یَضُرُّ الله شَیئا ؛ آل عمران آیه ۱۴۴. (و هر کس به روش گذشتگان خود برگردد هیچ ضرری به خدا نمی رسد) ….
فاطمه (س) بنیانگذار نهضتی است که هنوز ادامه دارد. او با ارائه خطبه های خود جبهه هایی راگشود تا پس از رحلت رسول خدا، اسلام و حاکمیت اسلام در تاریخ گم نشود و آرام آرام معنی خود را بیابد. جبهه ای که او گشوده همچنان در حال پیشروی است.
و فاطمه (س) جان خویش را در این راه گذاشت. به قول یکی از صاحب نظران خوش ذوق ” فاطمه با بذل جان خویش دِین پیامبر را به علی (ع) در جبران شب لیله المبیت که علی (ع) جان خویش را در راه اسلام و پیامبر گذاشت ادا کرد. ”
او از کودکی، بزرگ زیست و در راه پیامبر (ص) با بصیرتی ولی گونه در مبارزه با جبهه نفاق و حمایت از حکومت ولایی لحظه ای از پا ننشست. او نمونه بارز یک زن در همه ابعاد است. مظهر یک همسر، یک مادر، و مظهر یک زن مبارز و مسئول در برابر زمانه و سرنوشت جامعه و آینده حکومت اسلامی. وی خود یک «امام» است. نمونه یک تیپ ایده آل برای زن، یک اسوه.
فاطمه (س) ، کسی که تا آن زمان کمتر کسی سخنی از زبان او شنیده بود، در مسجد خطبه خواند و در بستر هم. برخی زنان به ملاقات او می آیند و مردان از احوال او کاملا باخبرند و انگار او در این حرکت همچون پیامبری در حال ابلاغ و انذار و تذکر است. او به درستی از جایگاه خویش در ابلاغ این رسالت آگاه است. او از یک سو به شدت مورد توجه رسول خدا بوده است و پیامبر (ص) از او به عنوان پاره تن خود یاد کرده و از سوی دیگر برخورد و محدود کردن او به واسطه حرمت و جایگاه خاصش در بین مردم کار ساده ای نبود و فاطمه (س) نیزکه میراث پیامبر (ص) را در تشکیل حکومت اسلامی ولایی در خطر می دید با همه وجود در پشتیبانی از ولایت در طول تاریخ، تنها وارد صحنه شد.
فاطمه اسمى است که از اسماء حق تبارک و تعالى مشتق گردیده، و بر عرش و جنت چنین نوشته شده است: «انا الفاطر و هذه فاطمه».
در کتاب ذخائر العقبى مىخوانیم:
«قال رسولالله(صل اللَه علیه و آله و سلم) لفاطمه: یا فاطمه تدرین لم سمیت فاطمه؟ قال على: یا رسولالله لم سمیت فاطمه؟ قال: ان الله عز و جل قد فطمها و ذریتها عن النار یوم القیامه.»۱
«پیامبر اکرم به فاطمه فرمود: آیا مىدانى چرا اسم ترا فاطمه نهادهاند؟ على عرض کرد: یا رسولالله خودتان بفرمایید سبب این تسمیه چیست. پیامبر اکرم فرمود: سبب این است که خداى تعالى فاطمه و شیعیان او را از آتش روز قیامت منقطع و دور نگه داشته است.»
روایت مذکور را محبالدین طبرى در ذخائرالعقبى از ابنعساکر نقل کرده است و اضافه مىکند که این حدیث را امام على بن موسى الرضا(علیهماالسلام) نیز در مسند خود ذکر کرده است. محبالدین طبرى مىگوید حضرت رضا در کتاب مسندش چنین مىفرماید:
«ان رسولالله صلى الله علیه و آله و سلم قال: ان عز و جل فطم ابنتى فاطمه و ولدها و من احبهم من النار فلذلک سمیت فاطمه.»۲
«پیامبر اکرم فرمود: به درستی که خداى تبارک و تعالى دخترم فاطمه و فرزندانش را و هر کسى را که آنان را دوست بدارد از آتش منقطع و دور گردانیده است و از این جهت است که او را فاطمه نامیدهاند.»
علاوه بر دانشمندانى که نامشان برده شد، جمعى دیگر از علماء نیز این روایت را در کتابهاى خود آوردهاند، از جمله عبیدى مالکى ۳ در عمده التحقیق این مطلب را ذکر کرده است. ۴
قسطلانى که یکى از دانشمندان بزرگ عامه است در مواهب اللدنیه چنین نقل مىکند:
«روى النسائى و الخطیب مرفوعا: (انما سمیت فاطمه لان اللَّه فطمها و محبیها عن النار).۵
و (سمیت بتولا لانقطاعها عن نساء زمانها فضلا و دینا و حسبا. و قیل لانقطاعها عن الدنیا الى اللَّه تبارک و تعالى) قاله ابن الاثیر».۶
«نسائى و خطیب بغدادى از پیامبر روایت کردهاند که فرمود: (فاطمه به این دلیل فاطمه نامیده شده که خداى تبارک و تعالى او را و دوستانش را از آتش منقطع و دور گردانیده است)؛ و ابن اثیر مىگوید: (او را بتول نامیدهاند، زیرا از نظر تدین و فضیلت و اصالت از تمام زنان عصر خویش جدا و ممتاز بوده است؛ همچنین گفته شده که تسمیهى او به بتول به این دلیل است: که فاطمه دل از دنیا گسسته و به خداى خویش پیوسته است)».
هر یک از نامهاى حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) رمز و سرّى دارد که در اخبار وارد است، چرا فاطمهاش نامیدهاند؟ چرا او را بتول گفتهاند، و چرا اسمش را عذرا نهادهاند؟
چنانکه گفته شد «فاطمه» و «بتول» در حقیقت هر دو یک معنى دارند که به فرمایش پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) حاکى از این است که حضرت فاطمه و فرزندش و شیعیان او در روز قیامت از آتش منقطع و دورند.
خدا ما را نیز از شیعیان فاطمه(سلاماللهعلیها) قرار بدهد.
دکتر شریعتی در کتاب فاطمه فاطمه است می گوید:
« در میان همه جلوه های خیره کننده روح بزرگ فاطمه، آنچه بیش از همه برای من شگفت انگیز است این است که هم سفر و هم گام و هم پرواز روح عظیم علی (ع) است … این است که علی (ع) هم او را به گونه ای دیگر می نگرد و هم فرزندان او را.»
این جایگاه نزد علی (ع) چنان ویژه است که در وصیت نامه خود در نامه ۲۴ نهج البلاغه چنین می نویسد:« من سرپرستی اموالم را به پسران فاطمه واگذاردم تا خشنودی خدا و نزدیک شدن به رسول الله و بزرگ داشت حرمت او و احترام پیوند خویشاوند پیامبر را فراهم آورد.»
حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم) به فاطمه(علیها السلام) فرمود: «اى فاطمه خداوند براى تو اسمى از اسامى خود را مشتق کرد، و او «فاطر» است و تو «فاطمه» هستى».(۱(
همچنین پیامبر بزرگوار اسلام فرمود: «از آن جهت دخترم، «فاطمه» نامیده شد که خداوند دوستداران او را از آتش به دور نگه داشته است».(۲)
امام على(علیه السلام) فرمود: «از آن جهت «فاطمه»، «فاطمه» نامیده شد که خداوند دوستداران او را از آتش جهنم به دور نگه داشته است»(۳)
همچنین على بن ابراهیم، از یقطینى، از محمد بن زیاد؛ مولاى بنى هاشم روایت کرده که گفته: یکى از مشایخ مورد اطمینان و موثق ما به نام نجیبه بن اسحاق فزارى، از عبدالله بن حسن بن حسن روایت کرده که حضرت ابوالحسن(علیه السلام) فرمود: «چرا فاطمه، فاطمه نامیده شده است؟»
عرض کردم: «برای اینکه تفاوتى باشد بین نام او و دیگر اسامى».
حضرت فرمود: «از آن جهت به این اسم نامیده شده، که خداوند تبارک و تعالى پیش از آفرینش موجودات به آنها علم داشت و مى دانست که حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم) در بین قبائل مختلف ازدواج خواهد کرد و آنان در وراثت این مقام طمع خواهند کرد، لذا بعد از آنکه فاطمه متولد شد او را بخاطر فرزندانى که از او متولد مى شوند فاطمه نامید و این منصب را در بین آنان قرار داد و با این برنامه آنان را از آن چه که در آن طمع کرده بودند محروم ساخت و بدین جهت فاطمه را فاطمه نامید که طمع آنان را از وراثت در این امر قطع کند».(۴(
و نیز حضرت صادق(علیه السلام) در ذیل آیه شریفه: «انا انزلناه فى لیله القدر» فرمودند: « مقصود از «لیله» فاطمه و مقصود از «قدر» خداوند است و هر کس «فاطمه» را بدان گونه که سزاوار و شایان معرفت است، بشناسد «لیله القدر» را درک کرده است و از آن جهت «فاطمه» فاطمه نامیده شده که مردم از شناخت او بریده و دور نگه داشته شده اند و فاطمه از بدی بریده و از کثافت به دور بود»(۵). (۶(
الذینَ ضَلَّ سَعیُهُم فی الحَیوهِ الدنیا و هم یَحسَبون اَنّهم یُحسِنون صُنعا ؛سوره کهف آیه ۱۰۴. (زیانکارترین مردم کسانی هستند که عمرشان را در راه دنیای فانی تباه کردند و به خیال باطل می پنداشتند که نیکوکاری می کنند.
فاطمه (س) به گواهی زیارتنامه اش «همسر ولی الله و بهترین خلق خدا بعد رسول الله، هم پیمان زهد و پرهیزکاری است کسی که نور امامان از او خارج شده و در برابرش پرده نبوت آویخته شده است.»
اللهم صل علیها صلوه تزید فى محلها عندک و شرفها لدیک، و منزلتها من رضاک، و بلغها منا تحیه و سلاما، و اتنا من لدنک فى حبها فضلا و احسانا، و رحمه و غفرانا انک ذوالعفو الکریم و العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک.
سخنان حضرت امام خمینی (ره) در مورد حضرت فاطمه(س)
تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است، در فاطمه زهرا (علیهاالسلام) جلوه کرده و بوده است. صحیفه نور، ج ۶، ص ۱۸۵
۲۶/۲/۱۳۵۸))
«حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) یک زن معمولی نبود؛ یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک زن به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانیت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان بود».
«حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) زنی [است] که تمام خاصه های انبیا دراوست».
«حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) زنی که اگر مرد بود، نبی بود. زنی که اگر مرد بود، به جای رسول الله بود.»
«… برای صدیقه طاهره این مسائل، این معانی حاصل است. از مرتبه طبیعت شروع کرده است. حرکت کرده است؛ حرکت معنوی، با قدرت الهی، با دست غیبی، با تربیت رسول الله (صلی الله علیه وآله) مراحل را طی کرده است؛ تا رسیده است به مرتبه ای که دست همه از او کوتاه است.»
«اگر روزی باید روز زن باشد، چه روزی والاتر و افتخار آمیزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) است»..صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۷۲
۱۵/۲/۱۳۵۹
«حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) زنی [بود] که فضایل او هم طراز فضایل بی نهایت پیغمبر اکرم و خاندان عصمت و طهارت بود». همان
«حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) زنی که هر کسی با هر بینش درباره او گفتاری دارد و از عهده ستایش او بر نیامده، که احادیثی که از خاندان وحی رسیده، به اندازه فهم مستمعان بوده و دریا را در کوزه ای نتوان گنجاند، و دیگران هر چه گفته اند، به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او». همان
«خطبه فاطمه زهرا (علیهاالسلام) در مقابل حکومت، و قیام امیرالمؤمنین و صبر امیرالمؤمنین، در مدت بیست و چند سال، و در عین حال کمکِ کاری به حکومت موجود، و بعد هم فداکاری در راه اسلام، و فداکاری دو فرزند عزیزش امام مجتبی که یک خدمت بسیار بزرگ کرد و دولت جابر اموی را با آن خدمت رسوا فرمود، و خدمت بزرگ برادر ارجمندش حضرت سیدالشهداء، چیزهایی بود که همه می دانید و می دانیم و با این که عده کم و اسباب و ابزار جنگ پیش آن ها کم بود، لکن روح الهی و روح ایمان آن ها [باعث گردید] که بر همه ستمکاران عصر خودشان غلبه پیدا کردند و اسلام را زنده کردن.». صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۶۷،
۱۸/۱۲/۱۳۶۰
«مسأله آمدن جبرئیل برای کسی، یک مسأله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می آید و امکان دارد بیاید. این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است… این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اول بوده است، مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم و امثال این ها. بین همه کس نبوده است؛ بعد از این هم بین کسی دیگر نشده است. حتی درباره ائمه هم من ندیده ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آن ها نازل شده باشد.»
صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۲۷۸ و ۲۷۹
۱۱/۱۲/۱۳۶۴
«در هر صورت، من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کرده اند ـ با این که آن ها هم فضایل بزرگی است ـ بالاتر می دانم، که برای غیر انبیا (علیهم السلام) آن هم نه همه انبیا، برای طبقه بالای انبیاء(علیهم السلام)، و بعضی از اولیایی که در رتبه آن ها هست، برای کسی دیگر حاصل نشده. و با این تعبیری که مراوده داشته است جبرئیل در این هفتاد و چند روز، برای هیچ کس تا کنون واقع نشده، و این از فضایلی است که از مختصات حضرت صدیقه (علیهاالسلام) است.»
همان، ص ۲۷۹
۱۱/۱۲/۱۳۶۴
سخنان مقام معظم رهبری درباره حضرت زهرا (س(
فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) مجمع همه خیرات
این خیر کثیرى که خداوند متعال در سورهى مبارکهى کوثر مژدهى آن را به پیامبر اکرم داد و فرمود: «انّا اعطیناک الکوثر» – که تأویل آن، فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) است – درحقیقت مجمع همهى خیراتى است که روزبهروز از سرچشمهى دین نبوى، بر همهى بشریت و بر همهى خلایق فرو مىریزد. خیلىها سعى کردند آن را پوشیده بدارند و انکار کنند، اما نتوانستند؛ «واللَّه متمّ نوره و لو کره الکافرون».
ما باید خودمان را به این مرکز نور نزدیک کنیم؛ و نزدیک شدن به مرکز نور، لازمه و خاصیتش، نورانى شدن است. باید با عمل، و نه با محبت خالى، نورانى بشویم؛ عملى که همان محبت و همان ولایت و همان ایمان، آن را به ما املاء مىکند و از ما مىخواهد.
با این عمل، باید جزو این خاندان و وابستهى به این خاندان بشویم. اینطور نیست که قنبرِ درِ خانهى على (علیهالسّلام) شدن، کار آسانى باشد. اینگونه نیست که «سلمان منّا اهلالبیت» شدن، کار آسانى باشد.
ما جامعهى موالیان و شیعیان اهلبیت(علیهمالسّلام)، از آن بزرگواران توقع داریم که ما را جزو خودشان و از حاشیهنشینان خودشان بدانند؛ «فلان ز گوشهنشینان خاک درگه ماست». دلمان مىخواهد که اهلبیت دربارهى ما اینطور قضاوت کنند؛ اما این آسان نیست؛ این فقط با ادعا به دست نمىآید؛ این، عمل و گذشت و ایثار و تشبه و تخلق به اخلاق آنان را لازم دارد. بیانات در سالروز میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها ۱۳۷۰/۵/۱۰
نسل حضرت زهرا سلام الله علیها نسل یازده خورشید فروزان
مصداق کوثر براى نبىاکرم، چیزهاى گوناگون است. یکى از برجستهترین مصادیق کوثر، وجود مقدس فاطمهى زهراست؛ که خداوند متعال در این وجود مبارک، دنبالهى معنوى و مادى پیامبر را قرار داد.
برخلاف تصور دشمنان ملامتگر، این دختر بابرکت، این وجود ذىجود، آنچنان مایهى بقاى نام و یاد و مکتب و معارف پیامبر شد که از هیچ فرزند برجسته و باعظمتى، چنین چیزى مشاهده نشده است. اولاً از نسل او یازده امام و یازده خورشید فروزان، معارف اسلامى را بر دلهاى آحاد بشر تابانیدند؛ اسلام را زنده کردند؛ قرآن را تبیین کردند؛ معارف را گسترانیدند؛ تحریفها را از دامن اسلام زدودند و راه سوء استفادهها را بستند.
حسینبنعلى (علیهالسّلام) یکى از ذرارههاى فاطمهى زهرا سلام الله علیها
یکى از این یازده امام، حسینبنعلى (علیهالسّلام) است که پیامبر طبق روایت فرمود: ((انا من حسین و حسین سفینه النّجاه و مصباح الهدى)). با آن همه آثار و برکاتى که در آن شخصیت، در آن شهادت و بر آن قیام در تاریخ اسلام مترتب شده است، او یکى از ذرارههاى فاطمهى زهراست.
یکى از این خورشیدهاى فروزان، امام باقر، و یکى دیگر امام صادق (علیهماالسّلام) است که معارف اسلامى، مرهون زحمات آنهاست. نه فقط معارف شیعى، که ائمهى معروف اهل سنت، یا بىواسطه، یا باواسطه، بهرهمندان از فیض دانش آنها هستند. این کوثر فزایندهى روزبهروز درخشندهتر، نسل عظیم پیامبر را در تمام اقطار اسلامى پراکند؛ که امروز هزاران، بلکه هزاران هزار خاندانهاى مشخصِ شناخته شدهى در همهى دنیاى اسلام، نمودار بقاى نسل جسمانى آن بزرگوارند؛ همچنان که هزاران مشعل هدایت در دنیا نمودار بقاى معنوى آن مکتب و آن وجود مقدسند؛ این کوثر، فاطمهى زهراست. سلام خدا بر او، درود همهى انبیا و اولیا و فرشتگان و آفریدگان پروردگار بر او تا روز قیامت.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نماز جمعه تهران۷۸/۷/۹
فاطمهى زهرا (سلامالله علیها) عارفترین انسانها به مقام پیغمبر و امیرالمؤمنین (ع)
اگر آن روز امت اسلامى، نصب پیغمبر را درست و با معناى حقیقىِ خودش درک مىکردند و تحویل مىگرفتند و دنبال علىبنابىطالب (علیهالسّلام) راه مىافتادند و این تربیت نبوى استمرار پیدا مىکرد.
و بعد از امیرالمؤمنین هم انسانهاى معصوم و بدون خطا، نسلهاى بشرى را مثل خود پیغمبر، پىدرپى زیر تربیت الهىِ خودشان قرار مىدادند، بشریت خیلى زود به آن نقطهیى مىرسید که هنوز به آن نقطه نرسیده است؛ علم و فکر بشرى پیشرفت مىکرد؛ درجات روحى انسانها بالا مىرفت؛ صلح و صفا در بین انسانها برقرار مىشد و ظلم و جور و ناامنى و تبعیض و بىعدالتى از بین مردم رخت برمىبست.
اینکه فاطمهى زهرا (سلامالله علیها) – که در آن زمان عارفترین انسانها به مقام پیغمبر و امیرالمؤمنین بود – فرمود اگر دنبال على راه مىافتادید، شما را به چنین سرمنزلى هدایت مىکرد و از چنین راهى مىبرد، به همین خاطر است؛ ولى بشر زیاد اشتباه مىکند.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز عید سعید غدیر خم۷۹/۱۲/۲۴
ایام منصوب به حضرت زهرا سلام الله علیهما فرصت مناسبی برای تأمّل در مفاهیم اسلامى
در دنیا و در رسانههاى جمعى عالم، در طول سالهاى متمادى، کسانى که نه براى زن، نه براى جنس انسان و نه براى کرامتهاى انسانى، جز در محاسبه با پول ارزشى قائل نیستند – که متأسّفانه در تمدن کنونى مغرب، نقش مهمى را در همه عرصهها ایفا مىکنند – مسأله زن را هم براى خودشان در میدانهاى مختلف به صورت یک سرمایه و یک وسیله سوداگرى درآوردند؛ روى آن بحث مىکنند، فرهنگسازى مىکنند، تبلیغ مىکنند و ذهنهاى مرد و زن همه دنیا را در سر دو راهىِ یک وسوسه و گمراهىِ بزرگ قرار مىدهند. در چنین شرایطى، جا دارد زن مسلمان با تأمّل در مفاهیم اسلامى و ارزشگذاریهاى اسلامى و با دقّت در خطوطى که در نظام اسلامى براى پیشرفت زنان و مردان پیشبینى شده است، هویّت خود را بازیابى کند و قامت رساى استدلال را در مقابل سفسطهها و وسوسههاى عوامل صهیونیسم و سرمایهگذارى و زراندوزى به نمایش درآورد.
فاطمه زهرا سلامالله علیها قلّه این فضائل اسلامی
خودِ الگو ی فاطمهى زهرا سلامالله علیها که در دوران کودکى، در بعد از هجرت پیغمبر به مدینه، در داخل مدینه و در همهى قضایاى عمومى آن روز پدرش -که مرکز همه حوادث سیاسى اجتماعى بود – حضور داشت، نشاندهنده نقش زن در نظام اسلامى است. البته فاطمه زهرا سلامالله علیها قلّه این فضائل است.
شما دخترانِ فاطمه هستید؛ فرزندان فاطمه زهرا هستید؛ دنبالهروان فاطمه زهرا هستید
بدانید امروز در هیچ جاى دنیا زنانى که مثل این مادران شهداى ما، مادر دو شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید باشند، نیستند. در جامعه ما، مادرانى با این خصوصیات که از پدرها بهتر و قویتر و آگاهانهتر ایستادند، در این میدان بسیارند. این همان تربیت اسلامى است؛ این همان دامان پاک و مطهّر و نورانى فاطمه زهرا سلامالله علیهاست. شما دخترانِ فاطمه هستید؛ فرزندان فاطمه زهرا هستید؛ دنبالهروان فاطمه زهرا هستید.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار گروه کثیری از بانوان۷۹/۶/۳۰
*ساده زیستی؛ –«ساده زیستی دختر پیامبر یک نمونه برای زنان امروز جامعه ماست. ما روحیه مصرف گرایی را کنار بگذاریم و در زندگی به حد لزوم اکتفا کنیم و از افراط بپرهیزیم و آرزوهای حقیر و کوچک را فدای ارزش های بزرگ بکنیم؛ نمونه کامل آن را در زندگی فاطمه زهرا (علیهاالسلام) می توان در تاریخ مشاهده کرد. جهیزیه دختر پیامبر، فقیرانه ترین جهیزیه ای بود که در آن روز در بین مردم رایج بود.» ۴/۱۱/۱۳۶۴
–«در جامعه انقلابی ما اگر شأن زن از مرد بیشتر نباشد، کمتر نیست و روی این اصل باید ویژگی های زن در زمینه های گوناگون، مانند آموختن علم، جهاد، ارتباط با مرد، نقش مادری (که [در] تمام این ها زندگی حضرت زهرا(علیهاالسلام) یک نمونه است)، مورد بررسی قرار گیرد.»
۱۰/۱۲/۱۳۶۴
* در صحنه بودن؛ –«در صحنه تعریف معنوی فاطمه زهرا (علیهاالسلام) وارد نمی شویم، لیکن در زندگی معمولی این بزرگوار، یک نکته مهم است و آن جمع بین زندگی یک زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایفش در خانه از یک طرف، و بین وظایف یک انسان مجاهد، غیور، خستگی ناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی مهم، بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله)، که به مسجد می آید و سخنرانی و موضعگیری و دفاع می کند و حرف می زند و یک جهادگر به تمام معنا و خستگی ناپذیر و محنت پذیر و سختی تحمل کن است، از طرفی دیگر.» ۲۲/۹/۱۳۶۸
* ازدواج فاطمه زهرا — «بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی که در محیط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمه زهرا(علیهاالسلام) باشد؛ ازدواج با پیوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بی نظیر میان زن و مرد مؤمن و مسلمان، و همکاری و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همه تشریفات و زر و زیورهای پوچ و بی محتوای ظاهری.» ۲۶/۱۰/۱۳۶۸
* عظمتی قابل مقایسه با پیامبر؛ — «نکته اول در باب فاطمه زهرا(علیهاالسلام) است. برای انسان های کوچکی مثل من، خیلی دشوار است که بخواهند (و لو از دور) درباره آن عظمت سخن بگویند. ما یک چیز و یک خیال و یک تصویر و یک نقش در ذهنمان می گذرانیم، این کجا، و واقعیت ها و حقیقت ها که بسی عظیمتر از ذهن ماست، کجا؟ واقعاً دختر پیامبر (صلی الله علیه وآله) معمای ناگشوده ذهن بشر و معارف بشری است… .
چند نمونه بسیار نادر وجود دارد که از حد توصیف و بیان بالاترند و یکی از این ها فاطمه زهرا (علیهاالسلام) است. فقط با پیامبر (صلی الله علیه وآله) و با امیرالمؤمنین می شود او را مقایسه کرد.»-۱۷/۱۰/۱۳۶۹
* انسان کامل؛ –«پیامبر عظیم الشأن اسلام با این اعتقاد که فاطمه زهرا (علیهاالسلام) نمونه یک انسان کامل است، بر دست او بوسه می زد و این امر نباید یک مسأله عاطفی در نظر گرفته شود. نگرش اسلام به زن از باب تکامل معنوی و انسانی اوست و در بررسی های مربوط به فرهنگ مسائل اجتماعی و پرورش علمی زنان باید بر این اساس عمل شود.» ۴/۱۰/۱۳۷۰
مصحف فاطمه؛ –«در روایت دیگری از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل شده است که فاطمه زهرا (علیهاالسلام) به ایشان می گوید: ملائکه می آیند، با من سخن می گویند و مطالبی را به من می گویند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به ایشان می گویند: وقتی صدای ملک را شنیدی، به من بگو تا من بنویسم آن چه را که تو می شنوی. و امیرالمؤمنین (علیه السلام) نوشت آن چه را که ملائکه به فاطمه الزهرا (علیهاالسلام) املا می کردند، و این یک کتابی شد که در نزد ائمه (علیهم السلام) بوده و هست.
در روایات متعدد آمده که ائمه(علیهم السلام) برای مسائل گوناگون خود، به «مصحف فاطمه» مراجعه می کردند. بعد امام (علیه السلام) می فرمایند: «انه و لیس فیها حلال و حرام»؛ در این کتاب، احکام نیست، حلال و حرام نیست. «فیها علم ما یکون»؛ اما همه حوادث جاری بشری، در دوران های آینده، در این کتاب هست. این چه دانش والایی است؟ این چه معرفت و حکمت بی نظیری است که خدای متعال به یک زن در سنین جوانی می بخشد؟ این مقام معنوی حضرت زهرا (علیهاالسلام) است. این مسائل معنوی تا حدود زیادی به فضایل عملی ارتباط پیدا می کند. ارتباط پیدا می کند به آن چه از تلاش فاطمه زهرا (علیهاالسلام) ناشی می شود.» ۲۵/۹/۱۳۷۱
«در دورانی هم که راه فتوحات و غنایم باز شده است، دختر پیغمبر ذره ای از لذت های دنیا و تشریفات و تجملات و چیزهایی را که دل دخترهای جوان و زن ها متوجه آن هاست، به خود راه نمی دهد.» ۲۵/۹/۱۳۷۱
عبادت فاطمه؛– «عبادت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) یک عبادت نمونه است. «حسن بصری» که یکی از عبّاد و زهّاد دنیای اسلام است، درباره فاطمه زهرا(علیهاالسلام) می گوید: به قدری دختر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که «تورّمت قدماها»؛ پاهای آن بزرگوار از ایستادن در محرابِ عبادت ورم کرد.» ۲۵/۹/۱۳۷۱
— «آن خطبه ای که فاطمه زهرا(علیهاالسلام) در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر (صلی الله علیه وآله)، ایراد کرده است، خطبه ای است که به گفته علامه مجلسی، بزرگان فُصَحا و بُلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات این خطبه را معنی کنند. این قدر پر مغز است.
از لحاظ زیبایی هنری، این سخن فاطمه زهرا(علیهاالسلام) مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهج البلاغه و در حد سخنان امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.
آن عبادتش، این فصاحت و بلاغتش، این فرزانگی و دانشش، این معرفت و حکمتش، آن جهاد و مبارزه اش، آن رفتارش به عنوان یک دختر، آن رفتارش به عنوان یک همسر، آن رفتارش به عنوان یک مادر، آن احساساتش به مستمندان… این شخصیت جامع الاطراف فاطمه زهرا (علیهاالسلام) است. این الگوست؛ الگوی زن مسلمان این است.» ۲۵/۹/۱۳۷۱
همسرداری فاطمه؛ — «امیر المؤمنین (علیه السلام) یک وقتی درباره فاطمه زهرا (علیهاالسلام) فرمود: «ما اغضبتنی و لا خرجت من امری»؛ یک بار این زن در طول دوران زناشویی مرا به خشم نیاورد، یک بار از دستور من سرپیچی نکرد.
فاطمه زهرا (علیهاالسلام) با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه یک همسر است؛ یک زن است همان طور که اسلام می گوید. [و] در محیط علم یک دانشمند والاست.» ۲۵/۹/۱۳۷۱
).(۱) بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵.
(۲) بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵.
(۳) همان، ص۱۶.
(۴) همان، ص۱۳.
(۵) همان، ص۶۵.
(۶) گردآوری از کتاب: فاطمه زهرا (سلام اله علیها) شادمانی دل پیامبر(صلی الله علیه و آله)، سیّد حسن افتخار زاده، ص ۲۱۴.