پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

3:03:51 - چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
کارگر شهیدی که قول داد قاتل خود را شفاعت کند
سردار سلیمانی : حاج علی در پرورش کادرهای معنوی و شهادت طلب که این روزها تحت عنوان نیروهای استشهادی مطرح است، بسیار تلاش می‏ کرد و به جرات می‏ توانیم بگوئیم در گردان ایشان که ۳۰۰ نفر بودند حتما بالای ۲۷۰ نفرش استشهادی بودند. روز شهادت عبدالحسین برونسی روز نهم اردیبهشت در تقویم کشورمان روز […]

سردار سلیمانی : حاج علی در پرورش کادرهای معنوی و شهادت طلب که این روزها تحت عنوان نیروهای استشهادی مطرح است، بسیار تلاش می‏ کرد و به جرات می‏ توانیم بگوئیم در گردان ایشان که ۳۰۰ نفر بودند حتما بالای ۲۷۰ نفرش استشهادی بودند.

روز شهادت عبدالحسین برونسی روز نهم اردیبهشت در تقویم کشورمان روز بسیج کارگری نام گذاری شده است.
به همین بهانه به کارنامه شهدای کارگر استان کرمان سری زدیم و خود را پای سفره شهید حاج علی محمدی پور مهمان نمودیم.
در ابتدا وصف این شهید را در کلام سرلشکر حاج قاسم سلیمانی می‏ خوانیم:
حاج علی در پرورش کادرهای معنوی و شهادت طلب که این روزها تحت عنوان نیروهای استشهادی مطرح است، بسیار تلاش می‏ کرد و به جرات می‏ توانیم بگوئیم در گردان ایشان که ۳۰۰ نفر بودند حتما بالای ۲۷۰ نفرش استشهادی بودند.
این گردان مانند یک مدرسه فکری شده بود، یعنی حقیقتا در بعد اخلاقی و رفتاری و… تبدیل شده بود به یک مدرسه و همه آدم‏ هایی که در این گردان قرار می‏ گرفتند، تمام خصلت‏ هایشان همچون سکوتشان حالت دائم الذکر بودنشان (یکی از خصلت های حاج علی دائم الذکر بودنش بود) گستردگی نافله‏ شان، مخفی کردن عبادات برای پرهیز از ریا، مانند حاج علی می‏ شد.
آن زمان، ما نه حوزه نمایندگی داشتیم نه حفاظتی داشتیم و نه درجه‏ ای، ولی خود حاج علی جاذبه‏ ای ایجاد می‏ کرد که همه تابع می‏ شدند و یک مورد نافرمانی وجود نداشت.
یعنی شما تمام هفت، هشت عملیات مهمی که این گردان در آن شرکت داشت، مانند عملیات کربلای یک کربلای پنج و والفجر هشت که عملیات های پرتلفات و سنگینی بودند را بررسی کنید، یک مورد ندارید که بگویند یک نفر از گردان حاج علی محمدی شب عملیات برگشت .
واقعا عجیب بود. ما یک پیرمرد داشتیم بنام دهقانی، که یک سابقه طولانی جهادی داشت. حتی سابقه مبارزات سیاسی قبل از انقلاب داشت. هم پدر شهید بود و هم برادر شهید. او هر وقت می‏ خواست قسم بخورد، به جان حاج علی محمدی قسم می‏ خورد. یعنی این قدر نسبت به حاج علی مشتاق و مجذوب بود.
وقتی حاج علی شهید شد، او یک حالت روانی پیدا کرد. اصلا آرام و قرار نداشت .
بعد از جنگ هم که به کرمان آمد، اصلا نمی‏ توانست خود را کنترل کند و یک حالت خاصی پیدا کرده بود.
زندگی‏نامه
علی محمدی‏ پور  اولین فرزند خانواده بود. تحصیلات ابتدائی را در سه قریه رفسنجان شروع کرد. اما به علت دوری راه و مشکلات دیگر مجبور شد مدتی ترک تحصیل کند سپس به همراه دوستش به یزد رفت .
به زودی علی به مطالعه جدی کتاب‏ های مذهبی روی آورد و با اوج گیری حرکت مردم در سالهای ۵۵ و ۵۶ به مبارزان مسلمان پیوست. شهرهای استان خوزستان و کرمان خاطرات زیادی از فعالیت‏ های سیاسی و مسلحانه علی در سال‏ های انقلاب دارند.
علی بعد از انقلاب عازم کردستان وسپس جبهه های جنگ جنوب شد از آن زمان تا آخر عمر پر برکتش همواره در جبهه بود.
ایشان در سال ۶۳ در عملیات بدر فرمانده گروهان بود وسپس جانشین فرمانده گردان شد و تا عملیات والفجر ۸ در این مسئولیت ماند.
*در عملیات کربلای ۵ علی فرمانده گردان ۴۱۲ بود که هنگام عبور از آب و نرسیده به دژ اول عراقی‏ ها براثر ترکش از ناحیه سر مجروح شد و دقایقی بعد  در کنار  همین دژ به آسمان پر کشید.

*فرازی از وصیت نامه شهید

خدایا ! اگر چه لیاقت بندگی و رزمندگی در راهت را ندارم، اما  به این میدان نبرد با کفر آمده‏ام تا  با آنان که مخالفت با دین تو می‏کنند بجنگم، آمدم با آنانی  بجنگم که عزت و شرافت اسلام را مورد هجوم قرار داده‏اند  با تمام تجهیزانی که ابرجنایتکاران در اختیارشان گذاشتند .
خدایا ! دوستان و عزیزانم همه رفتند من ماندم با روی سیاه وخجل، ای کسی که راه اسلام را به ما نشان دادی، پایان راه را شهادت روزی‏ام فرما که سخت درفراق تو می‏سوزم.
اما تو ای برادر عراقی! اگر چه تو مأموری و قاتل جان من!  اما من تو را برادر خودم می‏دانم. از تو خواهم گذشت. اگر خدا اجازه بدهد اولی کسی را که شفاعت کنم تو هستی. آماده باش و غمی به دل راه مده. وحشتی نداشته باش. سینه من آماده است. تو تفنگ را آماده کن. تو خون مرا خواهی ریخت،اما من امیدوارم با ریخته شدن خونم گناهانم بخشیده شود.

منبع: هجرت نیوز

 

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب