به گزارش”صبح رابر”رصد رفتار و گفتار دشمن در صحنه انتخابات ایران به وضوح نشان میدهد آنها در این مواجهه به سکانس پایانی رسیدهاند. این در حالی است که از مدتها قبل خط تأثیرگذاری بر انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ از سوی دشمن پیگیری شده و پس از پیش کشیدن همه سناریوها و تاکتیکها، اکنون آخرین تحرکات و تکاپوهای خودشان را به کار بستهاند تا از دالان انتخابات، تغییر رفتار ایران- بخوانید گفتمان سازش- را تحمیل نمایند.
از همین روی است که چند روز پیش وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا و نماینده این کشور در مذاکرات ۱+۵ در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنا صراحتاً میگوید؛ «ما به دقت انتخابات ایران را زیر نظر داریم» و بلافاصله اضافه میکند؛ «به دنبال تغییر رفتار ایران هستیم.»!
در همین راستا سخنان دیروز وزیر خارجه انگلیس نیز قابل اعتناست. او در مصاحبه با الشرقالاوسط اذعان میکند؛ «چشم جهانیان به ایران پس از انتخابات دوخته شده است» و البته در ادامه به زبان میآورد که؛ «میزان جدیت ایران در روند مذاکرات [هستهای] مورد توجه ماست.»
اما از گفتار حریف که درباره انتخابات کشورمان بگذریم رفتار و اقدامات خصمانه و کینهتوزانه آنها در آستانه انتخابات قابل تأمل است.
در فاصله سه هفته به انتخابات ۲۴ خرداد، دشمن بار دیگر راهبرد فشار و تهدید را بر ضد جمهوری اسلامی به صحنه آورده است. نگاهی به اقدامات اخیر که طی روزهای گذشته از سوی غرب علیه ایران بکار گرفته شده فضای پیش روی را به روشنی تصویر میکند.
اگر بخواهیم تکاپوی دشمن را بصورت خلاصه فهرست کنیم بدین قرار است؛
۱- مجلس نمایندگان آمریکا چهارشنبه گذشته (۲۲ مه) طرح اعمال تحریمهای جدید علیه ایران را به تصویب میرساند.
ادعای کمیته سیاست خارجی مجلس نمایندگان که رهبری آن هم اکنون در اختیار جمهوریخواهان است بر این محور متمرکز است که هدف طرح یاد شده، کاهش صادرات نفت ایران و محدودسازی درآمدهای ارزی است.
۲- همزمان مجلس سنای آمریکا خواستار حمایت اوباما از رژیم صهیونیستی در صورت حمله احتمالی به ایران شده است.
خاطرنشان میشود بلوف حمله رژیم اسرائیل به ایران در سالهای اخیر بارها و به کرات تکرار شده است.
۳- وزارت خزانهداری آمریکا در ادامه اقدامات خصمانه علیه ایران، ۱۲ شخص و ۸ شرکت ایرانی را به فهرست تحریمها اضافه میکند.
۴- به موازات این فشارهای اقتصادی، موج هجمههای حقوق بشری علیه ایران اسلامی کلید میخورد.
سازمانی موسوم به سازمان عفو بینالملل در گزارشی که از قضا در چهارشنبه گذشته منتشر شده- مصادف با تصویب ۲ طرح ضد ایرانی در کنگره- ایران را به نقض حقوق بشر متهم مینماید.
سازمان دیگری به نام سازمان دیدهبان حقوق بشر در همافزایی با عفو بینالملل بیانیهای صادر کرده و به بهانه موضوع پرطمطراق «انتخابات آزاد»! ایران را ناقض حقوق بشر بر میشمارد.
۵- وزارت خارجه آمریکا با ژست به اصطلاح حقوقی، ایران را به نقض آزادی مذاهب متهم میکند و…
اکنون سؤالی که به میان میآید اینکه آیا این نمونهها که در بالا آمد و نشاندهنده تلاشها و تحرکات گسترده حریف بر ضد جمهوری اسلامی آنهم در آستانه انتخابات ریاستجمهوری است تصادفی و اتفاقی محسوب میشود؟
این اقدامات و تکاپوهای پیدا و پنهان در راستای همان خط نفوذ به انتخابات ایران نیست که وندی شرمن در کنگره به بیرون درز داد؟
چرا ویلیام هیگ میگوید منتظریم ببینیم پس از انتخابات در ایران چه میشود؟
عجیب نیست که هر بار بحث تحریمها و فشارهای اقتصادی علیه ایران در دستور کار قرار میگیرد، حجم انبوهی از گزارشها و بیانیههای به اصطلاح حقوقبشری بر ضد جمهوری اسلامی به فضای رسانهای پمپاژ میشود؟
حریف در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در کشورمان از راهبرد سهگانه «تحریم»ها،«حقوقبشر»، «هستهای» چه اهداف و اغراضی را دنبال میکند؟
درباره این فضا که آخرین سکانس حریف برای تأثیرگذاری بر انتخابات ۲۴ خرداد است چند نکته را باید مینیاتوری مورد دقت و سنجش قرار داد؛
یکم- دشمن تلاش میکند با افزایش فشارها و تهدیدها در آستانه انتخابات، نشاط انتخاباتی را در جامعه ایران کمرنگ کند.
برآورد دستگاهها و مراکز تصمیمساز غرب بر این مطلب استوار است که به سقف رساندن تحریمها و مشکلات فزاینده اقتصادی، مردم ایران را برای حضور در انتخابات ناامید میکند. البته این تاکتیک یعنی کمرنگ کردن نشاط انتخاباتی و ناامید کردن مردم مورد سنجش قرار گرفته و به اذعان خودشان ناموفق بوده است.
یادآور میشود در سال ۹۱، سالی که منتهی به انتخابات ریاست جمهوری بود، شدیدترین تحریمها اعمال و اجرا شد آنهم با مختصات ادعایی «فلجکنندگی ملت ایران»، ولی نتیجه چه بود؟
ارزیابی نتیجه از زبان واشنگتن پست خواندنی است که دقیقاً در آخر اسفند ۹۱ مینویسد؛ «تحریمها نتوانست ناآرامیهای اجتماعی ایجاد کند و نهایتاً قادر نبوده رفتار ایران را تغییر بدهد.»
دوم- سناریوهای دشمن برای انتخابات سال ۹۲ یکی پس از دیگری به شکست انجامید و نقشههای به اصطلاح هوشمندانه نقش برآب شده است.
با سناریوی «انتخابات آزاد»! میخواستند القاء نمایند که انتخابات در ایران آزاد نیست و همه سلایق سیاسی در آن حضور ندارند تا مشروعیت انتخابات را زیر سؤال ببرند. اما اتفاقی که در صحنه عمل افتاد حضور پرشمار نامزدها از سلایق مختلف سیاسی بود و اکنون نیز ۸ نامزدی که صلاحیت آنها توسط شورای نگهبان احراز شده است دارای سلایق مختلف سیاسی بوده و در میان آنها کسانی هستند که به جریانهایی از اصولگرایی یا اصلاحطلبی گرایش دارند.
با سناریوی «چالش درکاندیداها» برای بهرهبرداریهای بعدی میخواستند با غلبه «مصلحت القایی» بر «صلاحیت قانونی» راه نفوذ به مدیریت بالای نظام را هموار سازند ولی طرفی نبستند و شورای نگهبان به هیچ کس و هیچ جریان یا حلقهای باج نداد و بر سر اصول قانونی ایستاد و پافشاری کرد.
سوم- راهبرد سهگانه تحریمها، حقوق بشر و هستهای برای تغییر رفتار ایران به وضعیتی دچار شده که باید گفت تاریخ مصرف این راهبرد گذشته است.
به تعبیر گزارش اندیشکده بروکینگز، «غرب آنجا که باید کم آورده است و آن ایجاد تغییرات اساسی در رفتار ایران است.»
بازی غربیها برای ایران و عموم مردم این کشور کاملا شناخته شده است. به بهانه برنامه صلحآمیز هستهای، علیه ایران تحریمها را پیش میکشند و بعد به بهانه نقض تحریمها از سوی کشورمان، جمهوری اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم میکنند. و این درحالی است که دست غربیها در این ماجرای مضحک رو شده است.
به قول فارین پالیسی، مشکل برنامه هستهای ایران، این است که در برابر زیادهخواهی طرف مقابل، باج نمیدهد و در برابر آمریکا کرنش نمیکند.
داستان تحریمها هم که روشن است چرا که تحریمها علیه ملت ایران، نقض حقوق بشر است و نه این که به بهانه تحریمها، ایران به نقض حقوق بشر متهم شود!
درباره «حقوق بشر» نیز این نکته برملا شده که به عنوان پیوست رسانهای و سیاسی دو موضوع «هستهای» و «تحریمهای ضد ایرانی» به کار گرفته میشود.
چهارم- و بالاخره این نکته قابل اعتناست که تحرکات و تکاپوهای اخیر حریف بر ضد ایران با ابزار تشدید تحریمها و فشارها و استفاده از حربه به اصطلاح حقوق بشری، عملیات انتحاری برای القای خط سازش به افکار عمومی است. انتحاری است چون همه گزینههای قبلی را بکار بستند تا رفتار ایران را تغییر بدهند ولی نشده است و اکنون از دالان انتخابات پیش روی میخواهند مسیر سازش را رقم بزنند.
اشکال کار و خطای تحلیل حریف اینجاست که نتوانسته به این دریافت برسد که مردم ایران میان مشکلات اقتصادی و عزت و اعتلای کشور تفکیک قائل میشوند.
این نسخه که مشکلات اقتصادی کنونی با سازش با دشمن حل میشود نسخه فریبکارانهای است که مردم به یاد دارند و فراموش نکردهاند که هرگاه لبخندی زده شده است، دشمن گستاخانهتر به جلو آمده است و حافظه تاریخی مردم گواه این ادعاست.
در کدام دوره، ایران تحت عنوان محور شرارت مورد هجمه قرار گرفت؟ در کدام دوره، برنامه هستهای تا تعلیق همه فعالیتها پیش رفت؟ از سوی دیگر؛ دستاوردها و پیشرفتها در کدام دوره حاصل شده است؟
جواب این سؤالات مثل روز روشن است و از الان میتوان گفت که در صحنه رویارویی سیاسی ملت با جبهه ضد ملت ایران چه کسی پیروز است. از سناریوی القای سازش به افکار عمومی، آبی گرم نمیشود و ۲۴ خرداد پایان بیسرانجام این سکانس است.
حسام الدین برومند