پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

5:54:39 - پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
سعید صدرائیان/ آسیب‌شناسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ده ماه گذشته(۱)
یک الیت در اتاق شیشه‌ای اعتماد به نهادهایی که زیر سلطه‌ی بیگانگان هستند، نمی‌توانند راهگشای مسائل باشند؛ بلکه تنها باید به چشم ابزاری به آن‌ها نگریست که مسائل و مشکلات موردی را حل نمایند و از سوی دیگر با آن‌ها به‌گونه‌ای رفتار کرد که باعث ایجاد مشکل در روابط بین‌المللی ایران نشوند. به گزارش” صبح […]

یک الیت در اتاق شیشه‌ای
اعتماد به نهادهایی که زیر سلطه‌ی بیگانگان هستند، نمی‌توانند راهگشای مسائل باشند؛ بلکه تنها باید به چشم ابزاری به آن‌ها نگریست که مسائل و مشکلات موردی را حل نمایند و از سوی دیگر با آن‌ها به‌گونه‌ای رفتار کرد که باعث ایجاد مشکل در روابط بین‌المللی ایران نشوند.
به گزارش” صبح رابر” به نقل از  برهان/ سعید صدرائیان؛‌ قضاوت در خصوص عملکرد ده‌ماهه‌ی سیاست خارجی دکتر روحانی و شخص دکتر ظریف برای نگارنده امری سهل و ممتنع است. سهل است از آن روی که شناخت کاملی از ایشان و همکارانشان دارم و آنچه از سیاست خارجی آکادمیک آموخته‌ام در کلاس‌های درس این تیم بوده است.
از سوی دیگر دشوار است، زیرا احترام استادی که به جای خود محفوظ است، اما ده ماه زمانی کمی است برای اینکه بتوان نگاهی از سطح تحلیل کلان به مسائل داشت. اما بنا بر کارهای صورت‌پذیرفته توسط این تیم، که اتفاقات کوچکی نبوده است، بنا داریم تا در چند نوشتار آسیب‌ها و فرصت‌های این تیم را بررسی نماییم.
در تلاش هستیم تا در نوشتارهای پیوسته مواردی را که ذکر می‌شود بررسی نماییم. برخی از مهم‌ترین انتقادهایی که به تیم فعلی وارد است که البته می‌توانند در خصوص تیم‌های سابق هم صدق نمایند، عبارت است از:
۱. اعتماد و اعتقاد فراوان به نهادها و سازمان‌های بین‌المللی برای حل مشکلات و مسائل دو یا چندجانبه؛
۲. عدم اندیشه‌سازی و اندیشه‌ورزی جریان آکادمیک ما در حوزه‌ی سیاست خارجی و کپی‌برداری التقاطی در این حوزه (در کنار احترام به تمامی تلاش‌هایی که صورت پذیرفته است)؛
۳. عدم اولویت‌بندی درازمدت برای سیاست خارجی ایران؛ به تعبیری اینکه هر از گاهی نگاه‌ها به شرق و غرب عالم در حرکت است و هر دولتی بنا بر مصالحی که به آن می‌اندیشد و افقی که تعیین می‌کند. به بخشی از جهان توجه می‌نماید.
۴. سیاست خارجی نخبه‌گراست؛ اما آنچه محل تأمل است، اینکه نخبگان سیاسی در تلاش هستند تا این نخبه بودن را از طرق مختلف حفظ نمایند و دایره را گسترده نسازند و افرادی را که وارد این جریانات می‌شوند استحاله نمایند؛
۵. نظام آموزش، تربیت و به‌کارگیری دیپلمات، به‌عنوان افسران دستگاه دیپلماسی در کشور ما بسیار فشل عمل می‌کند؛
۶. نگاه به درون در این تیم حداقلی است. حضور طولانی‌مدت در فضایی به جز ایران عزیز باعث شده است تا شناخت دقیقی از ظرفیت‌های کشور نداشته باشند؛
۷. معلوم نبودن رابطه‌ی مفاهیمی چون جهاد و مجاهدت، سلطه‌پذیری، موضع قدرت، احترام متقابل و… با سیاست‌های فعلی این تیم.
اعتمادواعتقادفراوانبهنهادها و سازمان‌های بین‌المللی برای حل مشکلات و مسائل دو یا چندجانبه
 
در اندیشه‌های نهادگرایی چه لیبرال و چه نولیبرال، که تیم مدیریتی دستگاه دیپلماسی ما به‌شدت به آن معتقد هستند، آنچنان که از انتخاب معاونین و مشاورین و شخص اول این دستگاه بر می‌آید، اعتقاد و التزام به نهادهای بین‌المللی در جایگاه بسیار بالایی قرار دارد.
البته این رهیافت را چه در قالب لیبرالیسم بدانیم یا در اندیشه‌های آرمان‌گرایی بررسی کنیم، در مفروض این نوشتار تغییری ایجاد نخواهد شد. یاد دارم که چند سال قبل یکی از استادان معتقد به واقع‌گرایی، در فضای بین‌المللی و البته لیبرالیسم در بعد اقتصادی مشغول سخنرانی در خصوص اجلاس جی بیست بود. وقتی می‌خواست از نقش سازمان ملل و برخی دیگر از نهادهای بین‌المللی انتقاد کند، برای مطایبه‌ی سخن، نگران رسیدن صدایش به اتاق و دکتر ظریف بود؛ البته در «فضای عمل» سال‌ها حضور در این نهاد مهم، این حق را برای دکتر ظریف ایجاد می‌کند که در «فضای نظر» هم به این اندیشه‌ها معتقد باشد.
در اندیشه‌های نهادگرایی چه لیبرال و چه نولیبرال، که تیم مدیریتی دستگاه دیپلماسی ما به‌شدت به آن معتقد هستند، آنچنان که از انتخاب معاونین و مشاورین و شخص اول این دستگاه بر می‌آید، اعتقاد و التزام به نهادهای بین‌المللی در جایگاه بسیار بالایی قرار دارد.
با پایان یافتن جنگ دوم جهانی، سازمان ملل متحد (United Nations) جایگزین سازمان بی‌رمق جامعه‌ی ملل (League of Nations) شد. در سایه‌ی همکاری نهادینه‌ی کشورهای قدرتمند، به‌منظور اصطلاحاً ایجاد صلحی پایدار برای جامعه‌ی جهانی، این سازمان به‌عنوان اولین نهاد مدافع صلح در جهان معرفی گردید که با چهار هدف ۱) حفظ صلح و امنیت بین‌المللی ۲) توسعه‌ی روابط دوستانه‌ی بین‌الملل بر اساس احترام به اصل برابری حقوق و خودمختاری ملت‌ها ۳) همکاری بین‌المللی به منظور حل مسائل جهانی در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بشردوستی ۴) احترام به حقوق بشر و آزادی‌های اساسی برای همگان تأسیس گردید.
اولین سازمان‌های بین‌المللی در جامعه‌ی جهانی مهم‌ترین مسئله و دغدغه‌ی خود را صلح و امنیت و آزادی مطرح کرده‌اند. سازمان ملل متحد در مدت فعالیت خود اغلب به‌منظور جلوگیری از وضعیت‌های خطرناک بین‌المللی که ممکن بوده است به جنگ منتهی شود، دو طرف متخاصم را به استفاده از شیوه‌های دیپلماتیک مانند شرکت در مذاکرات به جای توسل به اسلحه ترغیب کرده است.[۱]
اما همواره سؤالی که مطرح می‌شود این است که سازمانی که حق وتو در آن به رسمیت شناخته شده است و قدرت‌های بزرگ به شکل کاملاً ملموسی کنترل آن را در اختیار دارند، چگونه می‌تواند وظایف خود را به انجام رساند؟ معضلی که هر از گاهی به نام اصلاح ساختار سازمان ملل سر بر می‌آورد.
عدم دعوت از ایران در ابتدا، پس از آن اعلام دعوت از ایران از سوی دبیرکل و متعاقب از پس گرفتن این دعوت، بار دیگر نشان داد که سازمان بین‌المللی نمی‌توانند فارغ از فشاری که از سوی قدرت‌های بزرگ به آن‌ها وارد می‌شود، در خصوص مسائل بین‌المللی رفتار نمایند.
البته آنچه گفته شد، نگاه خوش‌بینانه به این موضوع است و در کنار این مسئله باید فرض دیگری را نیز لحاظ کرد و آن اینکه افرادی می‌توانند در این نهادها رشد کنند و به مقامات بالا برسند که خود در پازل این قدرت‌ها قرار داشته باشند. دبیر‌کل سازمان ملل، بنا به توصیه‌ی شورای امنیت، توسط مجمع عمومی انتخاب می‌شود. در انتخاب دبیر کل، توافق پنج عضو دائمی شورای امنیت ضروری است. تا به حال یک بار چین و یک بار آمریکا انتخاب دبیرکل را وتو کرده‌اند.
از آن سو، در سازمان ملل تاکنون کسی از اتباع کشورهای قدرتمند به‌خصوص از اعضای دائم شورای امنیت به دبیرکلی انتخاب نشده ‌است. بنا بر آنچه گفته شد، احتمال انتخاب دبیرکل مستقل بسیار پایین می‌آید. در مورد انتخاب پطروس غالی، همه‌ی کشورهای غیرمتعهد با یکدیگر متحد شدند تا دبیرکلی از اتباع این کشورها انتخاب کنند که در پایان پس از پنج دور رأی‌گیری موفق به امر شدند؛ اما برای دوره‌ی بعد آمریکا این انتخاب را وتو کرد. لذا توقع اینکه دبیرکل سازمان ملل بدون فشار و لابی، قدرت بالایی برای اعمال تصمیمات مستقل داشته باشد، انتظار نا‌به‌جایی است.
هشتمین دبیرکل سازمان ملل متحد نتوانست بیشتر از یک روز بر تصمیم خود باقی بماند و با وجود تأکید همیشگی خود بر ضرورت حضور ایران در مذاکره بر سر آینده‌ی سوریه، دعوت خود از ایران برای شرکت ایران در ژنو دو را لغو کرد. روزنامه‌ی آمریکایی «واشنگتن‌پست» به‌صراحت نوشت که فشارهای جان کری به بان کی مون، دعوت از ایران را برای حضور در کنفرانس بین‌المللی موسوم به «ژنو ۲» لغو کرد و یک روز دیپلماسی بین‌المللی پر هرج‌ومرج را که شامل مخالفت پرسروصدای آمریکا با حضور ایران در این نشست و همچنین تهدید معارضان سوری برای تحریم این گفت‌وگوها را به اوج خود رساند؛ تا در نهایت «بان کی مون» دبیرکل سازمان، تحت فشار شدید آمریکا دعوت خود از ایران را درست ۲۴ ساعت بعد از صدور، لغو کند و بعد از آن گروه ائتلاف معارضان سوری خیلی سریع اعلام کردند که در گفت‌وگوهای ژنو شرکت می‌کند.
این گزارش می‌افزاید که جان کری، وزیر خارجه‌ی آمریکا، شخصاً با بان کی مون لابی کرده بود تا دعوت از ایران را باز پس‌گیرد و مقامات آمریکایی تصریح کرده بودند که اگر ایران در ژنو۲ حضور داشته باشد، شرکت نخواهند کرد. این در حالی است که پیش‌تر دبیر‌کل سازمان ملل تصریح کرده بود که ایران باید در این کنفرانس حضور داشته باشد و حضورش در این کنفرانس حائز اهمیت است.
دبیرکل سازمان ملل در بازپس‌گیری دعوت از ایران همان مواضع آمریکا را تکرار کرد که ایران شروطی را که کنفرانس ژنو۲ بر اساس آن در حال برگزاری است، تأیید نکرده است. مقامات آمریکایی پیش‌تر اوایل روز گذشته اعلام کرده بودند که انتظار دارند سازمان ملل در دعوت خود از ایران برای کنفرانس ژنو۲ تجدید نظر کنند و این دعوت را فسخ کنند، مگر آنکه ایران آشکارا هدف این نشست را که آماده شدن برای دولت انتقالی در سوریه آشکارا بپذیرد. این در حالی است که روسیه دعوت نشدن ایران را اشتباهی بزرگ می‌دانند بلافاصله بعد از دعوت از ایران، عربستان سعودی، بازیگر پیر و اصلی‌ترین حامی تروریست‌های سوری، ایران را شایسته‌ی حضور در این نشست ندانست.
اعتماد به نهادهایی که زیر سلطه‌ی بیگانگان هستند، نمی‌توانند راهگشای مسائل باشند؛ بلکه تنها باید به چشم ابزاری به آن‌ها نگریست که مسائل و مشکلات موردی را حل نمایند و از سوی دیگر با آن‌ها به‌گونه‌ای رفتار کرد که باعث ایجاد مشکل در روابط بین‌المللی ایران نشوند.
بان کی مون، در بیانیه‌ی اعلام حضور ایران در این اجلاس، گفت: «پس از گفت‌وگوهای طولانی، به این نتیجه رسیدیم که کشورهای ایران، لوکزامبورگ، مکزیک، یونان، استرالیا، بلژیک، بحرین، کره‌ی جنوبی، هلند و واتیکان به فهرست دعوت‌شوندگان به کنفرانس بین‌المللی صلح سوریه را بیفزاییم. همان‌گونه که بارها بر اهمیت و ضرورت حضور ایران در کنفرانس ژنو۲ تأکید کردم، نقش تهران برای صلح و ثبات در سوریه تأثیرگذار خواهد بود.»
اولین سؤالی که به ذهن خطور کرد، این بود که آیا طرف ایرانی پیش‌شرط پذیرش بیانیه‌ی ژنو۱ را پذیرفته است یا خیر؟ بان کی مون به این سؤال نیز این‌گونه پاسخ می‌دهد که «وی [ظریف] به من اطمینان داد که مانند دیگر کشورهای دعوت‌شده به روز اول مذاکرات در مونترو، ایران درک می‌کند که مبنای مذاکرات اجرای کامل توافق حاصل در سی ژوئن ۲۰۱۲ در ژنو خواهد بود.»
از سوی دیگر، دکتر ظریف، با لحنی حاصل از دلخوری، می‌گوید: «آقای بان کی مون در هفته‌ی گذشته چندین بار با من تماس گرفت و من صریحاً به ایشان اعلام کردم که برای حضور در این نشست هیچ‌گونه پیش‌شرطی را نمی‌پذیریم. متأسفیم که آقای بان کی مون بر اثر فشار وارده پیشنهاد خود را پس گرفت و این رفتار را در شأن دبیرکل نمی‌دانم.»
لاوروف، وزیر خارجه‌ی روسیه، در عین حالی که سعی کرد ناخرسندی خود را از پس گرفتن دعوت دبیرکل از ایران نشان دهد، در عین حال مواضعی را تکرار کرد که بسیار به مواضع ایران نزدیک است. وی، به‌صراحت، طرح پیش‌شرط قبول تغییر نظام سوریه قبل از حضور در ژنو۲  را «اشتباه» خواند و در اظهار نظری قابل تأمل با قرار دادن آمریکا در کنار خود گفت: «طرح آمریکا و روسیه در مورد سوریه شامل اصل تغییر نظام سوریه نیست.» همچنین از اعتراف جان کری به نقشی که ایران با حضور در ژنو۲ برای پایان بحران سوریه ایفا می‌کند، سخن به میان آورد.
لاوروف در عین حال تأکید کرد که داعش یک گروه تروریستی است و ارتش آزاد در حالت ضعف قرار دارد. لاوروف، با گلایه از تلاش‌ها برای بیان کردن مفهوم تروریست خوب در برابر تروریست، گفت: «تمامی گروه‌هایی که الجبهه الاسلامیه السوریه از آن‌ها تشکیل شده است، تفاوت چندانی با جبهه‌ی النصره ندارند.»
تمام آنچه ذکر شد، در کنار صدها دلیل دیگر در گذشته، که به جهت اینکه این نوشتار رفتار دولتمردان فعلی را بررسی می‌کند، مؤید این نکته است که اعتماد به نهادهایی که زیر سلطه‌ی بیگانگان هستند نمی‌تواند راهگشای مسائل باشد؛ بلکه تنها باید به چشم ابزاری به آن‌ها نگریست که مسائل و مشکلات موردی را حل نمایند و از سوی دیگر، با آن‌ها به‌گونه‌ای رفتار کرد که باعث ایجاد مشکل در روابط بین‌المللی ایران نشوند.
در نوشته‌های آتی، به بررسی دیگر موارد، با توجه به اتفاقات رخ‌داده در این مدت کوتاه، خواهیم پرداخت.(*)
ادامه دارد…
 منابع:

[۱]  http://political.ir/post-1072.aspx
*سعید صدرائیان؛ دبیر ارشد سیاسی هفته‌نامه‌ی پنجره/ انتهای متن/

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب