به گزارش”صبح رابر”، حضور آقای “حسن روحانی” دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی و کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در استودیوی شبکه ۲ سیمای ملی و برنامه پرمخاطب “گفتگوی ویژه خبری” و اظهارات مطرح شده در آن، نگارنده را بر آن داشت تا نکاتی را متذکر شود.
سخنان و لحن طلبکارانه و البته پیروزمندانه ! آقای حسن روحانی نشاندهنده این است که سردمداران و کارگزاران سازش در کشور تصور میکنند که مردم سوابق و عملکرد آنها را از یاد بردهاند و به همین دلیل است که با ادبیاتی صحبت میکنند که برای افرادی که از کارنامه آنها مطلعاند، مضحک و تأسفآور است.
برخلاف ادعاهای شب گذشته، آقای حسن روحانی پرونده هستهای کشور را عملا با ما به ازای صفر معامله کرد و پرونده هستهای را تعلیق کرد. از این رو اگر قرار باشد کارنامه آقای روحانی در موضوع هستهای ملاک باشد، ملت ایران دیگر به هیچوجه نمیتوانند به کسی مثل ایشان برای حفاظت از بقیه حقوق خود اعتماد کنند چرا که هیچ اعتباری وجود ندارد که وی سایر حقوق ملت را پیش پای معامله جدید با غرب فدا نکند.
بسته ماه اوت ۲۰۰۵ کشورهای اروپایی به ایران کارنامه حسن روحانی است؛ این بسته، بستهای بود که در واقع تمام حقوق ملت ایران را انکار میکرد و ما به ازایی که به ملت ایران پیشنهاد میکرد، کاملا مضحک بود؛ مواردی همچون قطعات هواپیما و یا عضویت در سازمان تجارت جهانی است که توهین به ملت ایران است، اما آقایان هنوز آن را جزء کارنامه خود قلمداد میکنند.
آقای روحانی و دوستانشان ادعا میکنند که عدم ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت جزء بخشهای درخشان کارنامه آنها است درحالی که این هیچ هنری نیست که همه حقوق ملت را تعلیق کنند تا از ارجاع پرونده به شورای امنیت جلوگیری کند و از این طریق میتوان کل بحرانهای امنیت ملی را یک شبه تعطیل کرد و در آن صورت کسی کاری با ما نخواهد داشت.
جناب آقای روحانی در برنامه یادشده ضمن دفاع از عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای در عهد مسؤولیت خود، انتقادات تندی را متوجه کادر فعلی که عهده دار این امر خطیر هستند، کرد.
چنان که می دانیم، رویکرد تیم دیپلماتیک دولت اصلاحات به ریاست دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی که در نهایت به تعلیق فعالیت های هسته ای ایران انجامید، با حجم قابل توجه انتقاد از جانب افکار عمومی و دلسوزان کشور همراه شد.
آنچه مسلم است هنر این است که شما به فعالیتهای هستهای خود را ادامه دهید و حقوق خود را اعمال کنید اما با استفاده از دیپلماسی فشارها را کم کنید، انتقال فشارها از بخش سیاسی به بخش فنی هیچ هنری نیست و به سادگی امکانپذیر است، لذا اگر ما بخواهیم روش آقای روحانی را در پیش بگیریم، تا یک هفته دیگر کل مسئله هستهای را میتوان حل و فصل و واگذار کرد.
آقای روحانی اما همواره با تأکید مکرر بر اینکه کلیه تصمیم گیری ها در این میان لاجرم با هماهنگی و جلب رضایت مقامات بلندپایه نظام -به خصوص مقام معظم رهبری- انجام شده، انتقادات وارده را رد کرده اند.
صرف نظر از میزان صحت این استدلال و فارغ از قرائنی که خلاف آن را تقویت می کند، اکنون این ایراد جدی به ایشان وارد است که در صورت درستی چنین گزاره ای، چگونه به خود اجازه می دهند عملکرد نمایندگان فعلی جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته ای را به باد انتقاد بگیرند؟!
اسم این کار را نمیتوان مدیریت گذاشت بلکه پاک کردن صورت مسئله محسوب میشود، باید از آقای روحانی سؤال کرد که همکاران اصلی ایشان و استراتژیستهای اصلی پرونده هستهای ایران در دوران وی، در حال حاضر کجا هستند و مشغول خدمترسانی به چه کسانی قرار دارد؛ چرا روزنامه والاستریت ژورنال نوشت، با حضور موسویان در آمریکا، پنجرهای بزرگی از اطلاعات برای آمریکاییها گشوده شده است! آقای سیروس ناصری الان کجاست؟ روحانی باید بگوید چه پاسخی دارد این افرادی که سالهای طولانی محرم اسرار وی به عنوان نفر اول امنیت ملی کشور بودند و الان هیچ اطمینانی وجود ندارد اطلاعاتی که در اختیار آنهاست، در راه اهداف و منافع دشمنان ملت ایران مصرف نشود.
حرفهای ناگفته و تحلیلهای فوقالعاده عمیق و دقیقی از عملکرد وی و دوستانشان در پرونده هستهای ایران وجود دارد که امیدواریم حضور آقای روحانی در صحنه ریاست جمهوری فرصتی باشد برای اینکه او از این فرار تاریخی خود دست بردارد و یک بار هم که شده به ملت ایران بابت این ابهامات وسیع و اشکالات وسیعی که در کارنامهاش قرار دارد، پاسخ دهد و اگر چنین فرصتی ایجاد شود حرفهای زیادی برای گفتن وجود خواهد شد که ظرف روزهای آینده اعلام خواهد شد.
و اما نکته دیگر، حملاتی بود که این داوطلب انتخابات ریاست جمهوری با استفاده از مجال حضور روی آنتن، متوجه رسانه ملی کرد.
جناب آقای روحانی با عبور از مرز “اعتدال” که گویا شعار تبلیغاتی ایشان نیز هست، بی محابا رسانه ملی را آماج کنایه و طعنه قرار داد. هرچند تکه پرانی چندباره آقای روحانی به مجری آرام گفتگوی ویژه خبری (اشاره گاه و بیگاه به آنچه در گوش وی زمزمه می شود) با برخورد توأم با مدارای مجری مواجه شد؛ اما این ماجرا محک خوبی بود برای ارزیابی میزان صداقت سیمای ملی در فراهم آوردن فضای گفتگو و تضارب آرا.
به نظر می رسد اگر آقای حسن روحانی نگاه اخلاقی تری را در تبلیغات انتخاباتی خویش پی بگیرند و دیدگاه ها و برنامه های کلان خود را با ادبیاتی در چارچوب همان “اعتدال”ی که بدان اهتمام دارند برای مردم تبیین کنند، در جلب اعتماد رأی دهندگان توفیق بیشتری خواهند یافت.
البته با توجه به اشتغالات فراوان ایشان در این روزها، شاید باید از مشاوران تبلیغاتی آقای روحانی -که احتمالا در تنظیم گفتار و رفتارشان ایفای نقش می کنند- بخواهیم بر این مهم مراقبت داشته باشند.
فراموش نکنیم که مردم ایران با هوشمندی قضاوت می کنند و عیار شعار را با عملکرد می سنجند.
منبع :دانا