پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

2:57:20 - یکشنبه 22 تیر 1393
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
لباس بندگی خدا چیست ؟
شهید مطهری: کسی که زیبایی اندیشه دارد زیبایی ظاهر خود را به نمایش نمی گذارد.حجاب لباس بندگی «هدیه الهى»است ،چنانکه می‏دانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و جنس‏ ماده وجود ندارد ، آنها آزادانه با یکدیگر معاشرت می‏کنند . قاعده اولی‏ طبیعی این است که افراد انسان نیز چنین باشند . چه […]

شهید مطهری: کسی که زیبایی اندیشه دارد زیبایی ظاهر خود را به نمایش نمی گذارد.حجاب لباس بندگی «هدیه الهى»است ،چنانکه می‏دانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و جنس‏ ماده وجود ندارد ، آنها آزادانه با یکدیگر معاشرت می‏کنند . قاعده اولی‏ طبیعی این است که افراد انسان نیز چنین باشند . چه موجبی سبب شده که میان جنس زن و مرد حریم و حائلی به صورت‏ پوشیدگی زن یا به صورت دیگر به وجود آید ؟زیباترین دلیل برای حجاب این است که خدا حجاب  را لباس بندگی خود نامیده است .

به گزارش “ صبح رابر”  ۲۱تیر ماه مصادف با سالروز واقعه مسجد گوهر شاد که به نماد مبارزه مردمی با کلیه استعماری به کشف حجاب تبدیل شد .

اسلام لباس و پوشش را به عنوان موهبتی الهی برمی شمارد. استاد شهید علامه مرتضی مطهری در کتاب فلسفه حجاب ضمن تشریح فلسفه این امر واجب الهی می نویسد:وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است، به این معنی نیست که آنها از خانه بیرون نروند، زندانی کردن و حبس زن در اسلام، مطرح نیست، بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوه‏گری و خودنمایی نپردازد.»
دین اسلام با در نظر گرفتن چهارچوبی متعادل و با آزادی زنان در تمامی عرصه هایزندگی امر حجاب را واجب شمرده و با توجه به فلسفه واقعی آن بدون ایجاد هیچ گونه محدودیتی زن را از قرار گرفتن در معرض خطرات ظاهری و باطنی محفوظ می دارد.

حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه بیشتر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‎دهد که پرده، وسیله‎ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‎شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت ‎گیرد.

 

مسئله‌ حجاب‌ زن‌ مسلمان‌ به‌ عنوان‌ یک‌ پوشش‌متعارف‌ به‌ عرف‌ جامعه‌ اسلامی‌ در طولتاریخ‌مسلمانان‌، همواره‌ یک‌ مسئله‌ فقهی‌ بوده‌ است‌ که‌زنان‌ مسلمان‌ بدون‌ توجه‌ به‌ قانونحاکمیت‌،پوشش‌ خود را حفظ می‌کردند، اما استعمارباقیمانده‌ از امپراطوری‌ عثمانی‌ درکشورهای‌اسلامی‌ ایران‌ و ترکیه‌، با استبداد خشن‌ از زنان‌مسلمان‌ کشف‌ حجاب‌ کرد و این‌ هجومفرهنگی‌استعمار ثابت‌ نمود که‌ تمام‌ دیانت‌ در فقه‌ امامیه‌همان‌ سیاست‌ و تدبیر در زندگی‌ شخص واجتماعی‌ است‌..

مدبّر آفرینش که خواهان تداوم نسل بشر است، خود، به قلم تدبیر و تکوین، جاذبه‏های عقلی، اجتماعی، فطری و زیستی – جنسی را در آدمیان و حتّی حیوانات و گیاهان به ودیعت نهاده تا در پرتو جذب و انجذاب درونی همیشگی شعله وجودشان را بر افروخته نگهدارند. خالق هستی برای بقای دیگر موجودات تنها همین جذب و انجذاب را کافی دانسته، ولی برای بقای نسل بشر مسؤولیت سپاری را نیز از نظر دور نداشته است؛ زیرا بشر چون جانوران و گیاهان نیست که نسل وی تنها با جاذبه‏های زیستی – جنسی و عشق ورزی آزاد پایدار ماند. نوزاد انسان پس از تولّد به تغذیه، نگهداری و پرورش درست نیازمند است و بدون مراقبت‏های بهداشتی، زیستی و… فرصت حیات نمی‏یابد. بر این اساس، معمار هستی که نهاد آدمی را آن گونه سرشت، برگنبد تشریع این گونه نوشت که ازدواج محبوب‏ترین بنیادها برای بنا نهادن کانون تولّد و مهد پرورش و رشد نوع انسان است‏۱، تاهم جذب و انجذاب به محیط خانواده محدود گردد و هم نسلی سالم و متعادل پرورش یابد. چون جذب و انجذاب لجام گسیخته هرگز به بقای نسل تن نمی‏دهد و آن را مزاحم عشق ورزی خود می‏بیند؛ همان‏گونه که نسل ناسالم، پدر و مادری نمی‏شناسد تا آن نژاد را استمرار بخشد۲٫ به این منظور، انتظار می‏رود معمار نظام تکوین و تشریع در راه نیل به خواست خود، به تدبیر و تشریع لازم دست یازد و اسباب رسیدن به آن هدف را تشریع فرماید. «حجاب» در شمار این اسباب جای دارد. اینک در این نوشتار، با پرداختن به برخی آثار تربیتی و روان شناختی این دو پدیده، سودمندی و ضرر آفرینی هر یک را هویدا می‏سازیم تا هر کس خود آگاهانه تصمیم گیرد.

حجاب و رشد شخصیت‏

شخصیت؛ مجموعه افکار، عواطف، عادت‏ها و اخلاقیات یک انسان است که به تمایز وی از دیگران می‏انجامد۳؛ به عبارت دیگر، مجموعه صفات و ویژگی‏های جسمی، روانی و رفتاری که هر انسان را از انسان‏های دیگر متمایز می‏سازد، شخصیت نام دارد۴٫ بر این اساس، هر کس شخصیتی دارد که خود را با آن معرفی می‏کند. و دیگران نیز او را به همان ویژگی‏ها می‏شناسند. در، «روان‏شناسی کمال» انسان رشد یافته که انسان خواستارِ تحققِ خود (actualizing person – The Self) معرفی می‏گردد، این گونه توصیف شده است: انسانی که نیازهای سطوح پایین (نیازهای جسمانی، ایمنی، تعلق، محبت و احترام) را پشت سر نهاده، در صدد استفاده از توانایی‏ها و قابلیت‏های خود است و به دنبال به فعلیّت رساندن خویشتن و تحقق خویش است‏۵٫ اریک فروم انسان رشد یافته را انسان بارور (Productive person) معرفی می‏کند و در تعریف او می‏گوید: وی انسانی است که نیازهای روانی‏اش را از راه‏های بارور و زایا و خلاق ارضا می‏کند۶٫ به عقیده اریک فروم مؤثرترین عامل در رشد شخصیت انسان برآوردن معقول نیازهای روانی است که حیوانات پست این نوع نیازها را ندارند. انسان سالم نیازهای روانی – نه نیازهای جسمانی مانند گرسنگی، تشنگی، جنسی و…- خود را از راه‏های خلاّق ارضا می‏کند و اشخاص ناسالم از راه‏های نامعقول‏۷٫ اکنون باید دید فرصت رشد شخصیت با رعایت حجاب بیش‏تر فراهم می‏گردد یا با عدم رعایت آن؟ انسانی که پیوسته نگران زیبایی خود است و بیش‏تر در جهت معرفی پیکر خود می‏کوشد، بهتر می‏تواند قابلیت‏های خود را بشناسد و به فعلیت برساند یا آن که سر در باغ اندیشه دارد؟ آیا توجّه به نیازهای جسمانی و سطحی به انسان امکان رشد می‏دهد یا توجّه به نیازهای عالی و مخصوص انسان‏ها؟ آیا غرق شدن در خود نمایی و جلب توجّه دیگران مسیر منتهی به یافتن خویشتن است؟ انسانی که زندگی‏اش تحت فرمان و اراده‏اش نیست، در حس هویّت یابی خود (of Identity A Sense) دچار شکست شده است‏۸ تا چه رسد به آن که هویّتش را به کمال رساند. زیرا سلیقه و خواست دیگران در زندگی‏اش تأثیر می‏گذارد و چنان زندگی می‏کند که دیگران می‏پسندند، نه آنگونه که خود می‏پسندد.
بی‏حجاب در اندیشه نمایش خود و زیبایی خویش است. این امر که عقده حقارت (inferority complex) انسان را می‏نمایاند، زمینه رشد و تعالی وی را نابود می‏سازد؛ در حالی که زن مانند مرد یک انسان است و باید از نظر انسانی رشد و تکامل یابد. کسی که با نمایش زیبایی خود و گزینش پوششی ویژه در اندیشه جلب نظر دیگران به سر می‏برد، در حقیقت می‏خواهد با تکیه بر جذابیت‏های ظاهری خویش و نه اصالت‏ها و ارزش‏های متعالی خود، جایی در جامعه بیابد. در واقع او از این طریق اعلام می‏دارد، آنچه برایش اصل است و اهمیّت دارد، «زن بودن» او است نه انسانیت و اندیشه و لیاقت و کارآیی‏اش. چنین فردی قبل از همه اسیر خویش است و به مغازه‏داری شبیه است که پیوسته در اندیشه تزیین ظاهر و تغییر دکور خود به سر می‏برد و فرصت پرداختن به آرزوهای بزرگ‏تر را نمی‏یابد۹٫

حجاب و حرمت خود (احساس ارزشمندی)

از نظر روان‏شناسی، قطعی‏ترین عامل رشد انسان «میزان ارزشی» است که هر فرد برای خود قائل است‏۱۰؛ به عبارت بهتر، نافذترین عامل رشد روانی و شخصیتیِ انسان، سطح حرمت خود (esteem – Self) او است. درجه ارزیابی فرد از خود، حرمت خود خوانده می‏شود و در واقع باز خوردی از مورد قبول بودن و مورد قبول نبودن به شمار می‏آید. این قضاوت در قالب رفتارهای کلامی و غیر کلامی بروز می‏کند و گستره‏ای است که فرد خود را در آن پهنه توانا، مهم، موفق و با ارزش و یا ناموفق و بی‏ارزش می‏داند۱۱٫
چنان که گذشت، «سطح حرمت خود» در سازش یافتگی هیجانی، اجتماعی و عاطفی تأثیر بسیار دارد و از عوامل تعیین کننده اساسی در شکل‏دهی الگوهای رفتاری و عاطفی است؛ به گونه‏ای که تردید افراد در ارزشمندی‏شان به ناتوانی در رسیدن به زندگی عاطفی موزون می‏انجامد. این افراد همواره از آشکار شدن ناتوانی‏هاشان هراسناکند و صحنه را ترک می‏کنند. از طرفی خلاقیت با «سطح حرمت خود» رابطه کاملاً مستقیم دارد۱۲٫
به راستی آیا برهنه شدن و کشاندن رفتارهای جنسی به کوچه و خیابان به آدمی ارزش می‏دهد و انسان را از احساس ارزشمندی بهره‏مند می‏سازد؟ البتّه شاید احساس رضایت آنی و زود گذر پدید آورد، ولی کم‏تر کسی است که بر خورداری از این حالت و رفتار را ارزش تلقی کند و شخص برخوردار از این روحیه را ارزشمند بداند. افزون بر این، تأمین هر خواسته‏ای همیشه با احساس رضایت همراه نیست. در جامعه‏ای که برهنگی تمام شریان‏های آن را پر کرده و زن و مرد همواره در حال مقایسه داشته‏ها و نداشته‏های خویشند، انسان‏ها در تشویش مستمر و دلهره همیشگی فرو می‏روند؛ زیرا رقابت و مقایسه در میدانی رخ می‏نماید که ظرفیت رقابت ندارد و بدین سبب، آدمی به تنوع طلبی حریصانه کشیده می‏شود. بی‏تردید تا وقتی این اندیشه فضای ذهن آدمی را آکنده است، فرصتی برای بروز خلاقیت و ابتکار باقی نمی‏ماند. ذهنِ مشغول به تصاحب دل دیگران و جلب نظر مردان و پسندیده شدن، هرگز اندیشه علمی را بر نمی‏تابد و نمی‏تواند یافته‏ای تازه عرضه کند. او در پی آن است که در وضعیت موجود پسندیده شود نه آن که وضعیت را تغییر دهد و با ابتکار و خلاقیت، طرحی نو در اندازد. از سوی دیگر، از آن‏جا که احساس بی‏ارزش بودن تمام وجود این افراد را پر کرده است، در پی جبران این کمبود بر می‏آیند و چون آسان‏ترین راه رسیدن به این احساس، مقبول دیگران واقع شدن است، از طریق سکس و عرضه پیکر خود در این مسیر گام بر می‏دارند تا به شکلی، احساس ارزشمندیِ از کف رفته خود رإ؛ ّّ جبران کنند. در حالی که شخص بر خوردار از حجاب هرگز چنین نیازی را احساس نمی‏کند. در نگاه او بهترین راه جبرانِ احساسِ ارزشمندی آن است که خود را از دسترس بیگانگان دور نگهدارد و مقام و موقعیت خود را پایین نیاورد۱۳٫ گویا از همین رو است که ویل دورانت می‏گوید: زنان دریافتند که دست و دل بازی مایه طعن و تحقیر است.
بنابراین، چنین افرادی هم ارزشمندی را از کف داده‏اند و هم در جبران آن به بیراهه رفته‏اند. راه رسیدن به احساس ارزشمندی پایدار، رفتن در پی کسب صفات ارزشمند و پایدار است.
انسان بر خوردار از حجاب، با دور نگهداشتن خود از دسترس دیگران، سطح ارزشمندی خود را ارتقا می‏بخشد تا آن‏جا که مرد، نیازمندانه به آستان وی روی می‏آورد. بی‏تردید اگر زنان این مفهوم را به طور کامل درک کنند، به پوشیده داشتن و مخفی ساختن پیکر خویش بیش‏تر گرایش نشان می‏دهند۱۴ و پی خواهند برد که راه احساس ارزشمندی در دسترس و مقبول بودن لحظه به لحظه نیست. راسل می‏گوید: از لحاظ هنری، مایه تأسف است که بتوان به آسانی به زنان دست یافت. ویل دورانت نیز می‏گوید: آنچه می‏جوییم و نیابیم عزیز و گرانبها می‏گردد۱۵٫
ویلیام جیمز به صراحت توصیه می‏کند: زنان عزّت و احترامشان به این است که به دنبال مردان نروند، خود را مبتذل نکنند و خود را از دسترس مردان، دور نگهدارند.
پس حجاب احساس ارزشمندی است؛ که موقعیتی بلند مرتبه برای زنان پدید می‏آورد و مردان را در محدودیت فرو می‏برد. اگر چه در بیان به زنان گفته می‏شود که پوشیده بیرون آیید؛ ولی واقعیت آن است که به مرد گفته می‏شود، بهره برداری جنسی در همه جا ممنوع. چون راه چشم را که نافذترین کانال حسیِ مردان است، نمی‏توان سد کرد.

حجاب و استحکام خانواده‏

خانواده با اهمیّت‏ترین نهاد اجتماعی است. خانواده کانون عشق و امید و تحقق آرزوهای آدمی و مرکز تولّد و پرورش نسل بشر است؛ به گونه‏ای که هیچ جامعه‏ای نمی‏تواند بدون خانواده پایدار بماند. در معارف الاهی خانواده مهم‏ترین جایگاه پرورش انسان است. قرآن کریم همسران را «لباس» یکدیگر می‏داند و بدین ترتیب نقش هر یک را معیّن می‏کند. زن و شوهر نزدیک‏ترین افراد به یکدیگرند و چون لباس، یکدیگر را از آفات و آسیب‏های عفت سوز و ایمان برانداز حفظ می‏کنند۱۶٫ افزون بر این، آن‏ها مانند لباس، مایه وقار و آراستگی یکدیگرند. بی‏تردید این نقش در پرتو تفاوت زن و شوهر شکل می‏گیرد. چنانچه زن و شوهر از تعهدات خانوادگی رها باشند، نمی‏توانند برای یکدیگر چون لباس به شمار آیند و عفت و وقار و شخصیت هم را پاس دارند. حجاب از لوازم سامان یافتن چنین بنیادی است و بی‏حجابی با آن تعارض آشکار دارد؛ زیرا بی‏بند و باری در پوشش، بی‏بند و باری در تحریک و احساس نیاز را در پی دارد و تأمین نیازهای شعله‏ور بنیاد خانواده را نشانه می‏رود۱۷٫
غریزه جنسی یکی از علل مهم ازدواج و به وجود آمدن خانواده است؛ امّا برای پایداری‏اش کافی نیست. بعد از ازدواج به تدریج با گذر زمان اهداف جدید شکل می‏گیرد؛ خواسته‏های زیستی و جنسی اندک اندک جای خود را به نیازهای روانی و امنیتی و عاطفی و شناختی می‏دهد و دیگر سرمایه عشق ورزی به تنهایی برای تأمین اهداف خانواده و خواسته‏ها کافی نیست. نخستین شرط دستیابی بدین اهداف و تأمین خواست‏های جدید، آن است که زن و شوهر از هویّت و خواست‏های فردی دست شویند و به سوی پی ریزی هویتی جمعی گام بردارند. چنانچه هر کس فقط خواهش خویش را پی گیرد؛ زن در جهت تجمل و خودنمایی و مورد پسند واقع شدن در اجتماع و جلب توجّه مردان گام بردارد؛ در دغدغه مقبولیت خویش فرو رود و نقش مادری را به فراموشی سپارد؛ و از آن سوی مرد در اندیشه رسیدن به تمکین‏های نوتر و پر رونق‏تر به سر برد و نقش پدری را فراموش کند، بنیان خانواده بر باد می‏رود. بی‏تردید کانون خانواده با اموری چون توجّه به لباس و بدن و روی و موی و انگشت نما شدن و مشخص‏تر معرفی کردن خود، پیوند تنگاتنگ دارد و پرداختن بدین امور و فراموش کردن اهداف خانواده و نیازهای برتر، پایه‏های خانواده را متزلزل می‏سازد.

حجاب و مسؤولیت پذیری‏

هر کس در برابر خود و دیگران مسؤول است. انجام موفقیت‏آمیز مسؤولیت به استعداد و برخورداری از توانمندی‏های متناسب و ظرفیت‏های روان شناختی و جسمی نیاز دارد. توفیق در پاره‏ای از مسؤولیت‏ها و حتّی سپردن برخی از مسؤولیت‏ها به حجاب تکیه دارد و افرادی که بی‏حجابی پیشه می‏کنند، توان انجام آن را ندارند. این گروه ناگزیر باید به خویش پردازند و – چنان که امروزه مشاهده می‏کنیم – چاره‏ای ندارند جز آن که انجام آن مسؤولیت‏ها را به دیگران و حتّی مردان بسپارند۱۸٫ زنانی که در پی دلربایی و جلب نظر دیگرانند و جز عرضه پیکر خود به چیزی نمی‏اندیشند، هرگز نمی‏توانند غمخوار همنوع خود باشند؛ در برابر خانواده و اجتماع احساس مسؤولیت کنند و به معنویت خود و اعضای خانواده و جامعه بیندیشند. این افراد، افزون بر آن که خود به دلیل ناتوانی یا شانه خالی کردن از انجام دادن مسؤولیت‏های فردی باز می‏مانند، با روحیه و وضعیت بدنی خاص خویش محیط را آلوده و موقعیت را برای فعالیت مسؤولیت پذیرانه نامساعد می‏سازند. بر این اساس، بازدهی فعالیت‏های خانوادگی و اجتماعی را کاهش می‏دهند و حتّی دقّت عمل را دچار اختلال می‏کنند؛ به عبارت دیگر، این افراد خود ناتوان می‏مانند و دیگران را نیز از انجام دادن تعهدات و مسئولیت‏هاشان باز می‏دارند. تحقیقات گسترده و به ویژه پژوهش‏های میدانی، حاکی از افت تولید و کاهش سطح کیفیت در مراکز آلوده به افراد بی‏حجاب، بر درستی این سخن گواهی می‏دهد.
اسلام که عاطل و باطل ماندن نیروهای عظیم انسانی و غیر انسانی را نمی‏پسندد، برای رسیدن به موفقیت در انجام تعهدات و مسؤولیت‏های فردی و اجتماعی، استعداد و شرایطی را لازم می‏داند که رعایت پوشش خاص یکی از آن‏ها به شمار می‏آید. فرد بی‏حجاب با رعایت نکردن این شرط در واقع از قبول مسؤولیت خودداری ورزیده، در پی خواسته‏های خود می‏رود و حتّی دیگران را از انجام تعهدهای پذیرفته شده باز می‏دارد. بنابراین، حجاب هرگز به معنای محدود کردن حوزه مسؤولیت زن نیست. حجاب شرط موفقیت در انجام دادن مسؤولیت‏ها و سپردن برخی مسؤولیت‏ها است. انسان، با انتخاب بی‏حجابی از قبول مسؤولیت‏های حساس و سنگین شانه خالی می‏کند؛ آزاد از هر تعهدی سر بار دیگران می‏شود و مسؤولیت‏ها را به دیگران وا می‏گذارد.

پدیده حیا و عفت ویژگی ذاتی انسان بوده و در زن قوی تر از مرد می باشد. این ویژگی فطری مبنای پیشنهادهای چند گانه قرآن است که در آیات گوناگون مطرح شده است

ابعاد حجاب در قرآن

حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و  سلبی  است.بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن؛بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است.

این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی‎توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.

اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می‎تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که می ‎تواند از لغزش ‎ها و گناه‎ های روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید.

علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‎کند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده‎اند.

حجاب‌، در لغت به معنای مانع و پرده و پوشش آمده است و اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می‌تواند اقسام متفاوتی داشته باشد، از جمله حجاب ذهنی، فکری و روحی، علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‌کند، نام برده شده است، مثل حجاب و پوشش در نگاه که به مردان و زنان، در مواجهه با نامحرم توصیه شده است.

آثار و پیامدهای رعایت حجاب

در خصوص آثار فردی رعایت حجاب، می‌توان به احترام به شخصیت زن، به واسطه رعایت حجاب، مصونیت ارتباطات زن با مردان غریبه، حفظ اعتقادات مذهبی برای افراد، حفظ عفت زن و جلوگیری از فساد و ناهنجاری اشاره کرد، همچنین آثار اجتماعی رعایت حجاب عبارتند از: سلامت نسل جدید جامعه، پیشگیری از فساد اخلاقی، مبارزه با مظاهر بی‌دینی، حفظ کیان خانواده.

انواع حجاب قرآنی

۱٫ حجاب چشم؛ خداوند در آیه ۳۰ سوره مبارکه نور می‌فرمایند؛ «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ؛ به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزه‏تر است زیرا خدا به آنچه مى‏کنند آگاه است.» و نیز در آیه ۳۱ همین سوره آمده است که «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ …؛ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند …»

۲٫ حجاب در گفتار؛ نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است. و در آیه ۳۲ سوره مبارکه احزاب آمده است که؛ «یَا نِسَاء النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا؛ اى همسران پیامبر شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر] نیستید اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیمارى است طمع ورزد و گفتارى شایسته گویید.»

۳٫ حجاب رفتاری؛ نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه‌ای راه نروند که با نشان دادن زینت‌های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند. (سوره نور، آیه ۳۱)

حجاب رفتاری؛ نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه‌ای راه نروند که با نشان دادن زینت‌های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند

بر اساس گزارش ایکنا از مجموع این مباحث، به روشنی استفاده میشود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم، در خلال رفتارهای مختلف آنها، مثل نحوه پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است، بنابراین، حجاب و پوشش زن، به منزله یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرمی است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.

و اما چند ریشه مرتبط با حجاب عبارتند از؛

خانواده؛ اولین نهادی که پایه حجاب در آن شکل می‌گیرد، خانواده است. واضح است که اگر پدر و مادر به فرزند خود مسأله حجاب را آموزش ندهند و خود از آن غافل باشند، بنای دیوار حجاب که از ابتدا به درستی شکل نگرفته ممکن است هیچگاه مستحکم و استوار نشود! یکی از وظایف مهم پدر و مادر به تصریح دین مبین اسلام تعلیم و تربیت صحیح فرزندان و آموزش موضوع حجاب از اهم این وظایف است.

مدرسه؛ در مدرسه دختر و پسر با گروه همسالانی مواجه می‌شوند که از خانواده‌های مختلف برخاسته‌اند و با تفکر معلمی همراه می‎شوند که خود متعلق به یکی از همین خانواده‌ها است. بدیهی است هر چه سرمایه‎گذاری بیشتری در خانواده بر مسأله حجاب انجام شده باشد، در مدرسه ترویج احکام اسلامی از جمله حجاب آسان‌تر خواهد بود. آموزش صحیح در خانواده به فرزند در مواقع رویارویی با تضادهایی در گروه همسالان نسبت به آنچه در خانه آموخته نقش بسزایی در ثبات تقید به احکام اسلامی دارد. در اینجا یک سؤال مهم هم مطرح است و آن اینکه نقش معلم در جهت‎دهی صحیح به شکل‎گیری بنیان‎ عقیدتی دانش‎آموزان چقدر است؟ آیا معلمی که درگیر مشغله فکری روزانه و معیشت زندگی خود است و به دلیل نگرانی‎ مادی مجبور است چند شیفت مختلف کار کند، فرصتی برای برنامه‎ریزی دلسوزانه در جهت تربیت صحیح دانش‎آموزان و تبیین درست و صد البته هنرمندانه موضوع حجاب دارد؟!

تبلیغ صحیح و تبیین درست؛ تبلیغ از ریشه بلغ و به معنای رساندن کامل پیام است. اگر فرد مبلغ خود به کمال، پیام را درک نکرده باشد قطعاً در رساندن آن به توده مردم موفق نخواهد بود. در کشور ما چند نفر وجود دارند که می‌توان گفت آنان فقط در زمینه تبلیغ حجاب و پاسخگویی به ابهامات در این زمینه آموزش دیده و مشغول فعالیت هستند؟ در تبلیغ موضوع حجاب، استفاده از هنر، مهر و محبت در برخوردها، تسلط بر موضوع، عدم تعصب و بسیاری عوامل دیگر باید لحاظ شود تا اثرگذاری آن به کمال نزدیک شود و در مجالی دیگر باید مفصل به این مسأله پرداخت.

نقش صدا و سیما؛ صدا و سیمای ما که وظیفه‌ای همچون دانشگاه را بر عهده دارد، یقیناً نقش مؤثری در ترویج فرهنگ حجاب اسلامی دارد.

اینترنت و ماهواره؛ بسیاری از خانواده‌های مذهبی از نقش ماهواره و شبکه‌های متعدد آن در کاهش تمسک به اسلام در رفتارهای اجتماعی و زندگی فرزندانشان ابراز نگرانی می‌کنند؛ درحالی که از نقش اینترنت به کلی غافلند و لازم است ضمن آشنایی با دنیای مجازی زمینه استفاده درست و سالم از این شبکه گسترده را برای فرزندشان فراهم آورند. اینکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برنامه‌های جذابی ندارد یا مثلاً به یک طیف خاص نمی‌پردازند، توجیه مناسبی برای ورود شبکه‌های مروج فساد به کانون خانواده نیست!

 

هدف حجاب

هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیله‌ی تزکیه‌ی نفس و تقوا به دست می‎آید.

إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ (حجرات آیه ۱۳) ؛ بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.

«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ.» ؛ اوست خدایی که میان عرب امّی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمی دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن که پیش از این، همه در ورطه‌ی جهالت و گمراهی بودند.

از قرآن کریم استفاده می‎شود که هدف از تشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دست‌یابی به تزکیه‌ی نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است.

حجاب با پوشش مناسب

«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا » (احزاب آیه ۵۹) ؛ ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مؤمنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است.

جلاب یعنی پوشش سراسری؛یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد در سوره نور آیه ۳۱ نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.

 

حجاب چشم

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (نور؛۳۰) ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند.

قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ (نور؛۳۱) ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند.

 

حجاب گفتاری در مقابل نامحرم

فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ(احزاب؛۳۲) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.

 

حجاب رفتاری (راه رفتن) در مقابل نامحرم

نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرماست. به زنان دستور داده شده است به گونه‎ای راه نروند که با نشاندادن زینت‎های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند

وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ (نور؛۳۱) ؛ و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.

از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می‎شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه‌ی پوشش، نگاه، ‌حرف زدن و راه ‎رفتن است .

بنابراین حجاب و پوشش زن نیز به منزله‌ی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشه‌ی لغوی عفت نیز وجود دارد.

 

حجاب و عفت

دو واژه‌ی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک‎اند.

تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی‌های عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه‌ی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش‌تری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش‌تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر در مواجهه با نامحرم می‎گردد.

حجاب زنان سالمند

قرآن مجید به شکل ظریفی به این تأثیر و تأثّر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه می‎دهد که بدون قصد تبرّج و خودنمایی، لباس‎های رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولی در نهایت می‎گوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباس‎هایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است.

«وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَهٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ. » (نور آیه ۶۰)

علاوه بر رابطه‌ی قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه‌ی علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار حجاب ظاهری، نشانه‎ای از مرحله‌ی خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همه‌ی مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است.

آیا حجاب مانع همه بزهکاری های اجتماعی است؟

با توجه به همین نکته، پاسخ این اشکال و شبهه‌ی افرادی که برای ناکار آمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار می‎دهند آشکار می‎گردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و قبلاً گذشت که حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهم‌ترین و اساسی‏ترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار می‌کند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و عقیدتی، به منزله‎ی سنگ بنای دیگر حجاب‎ها، از جمله حجاب و پوشش ظاهری است؛ زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهنده‌ی رفتارهای اوست.

البته، همان‎گونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همه‌ی مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست. نمی‎توان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می‎شود عفیف دانست؛ زیرا گفتیم که پوشش ظاهری یکی از علامت‎ها و نشانه‎های عفاف است، و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطه‌ی تأثیر و تأثّر متقابل وجود دارد. بعضی نیز رابطه‌ی عفاف و حجاب را از نوع رابطه‌ی ریشه و میوه دانسته‌اند؛ با این تعبیر که حجاب، میوه‌ی عفاف، و عفاف، ریشه‌ی حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، تنها پوسته‌ و ظاهری است. از سوی دیگر، افرادی ادعای عفاف کرده و با تعابیری، مثل «من قلب پاک دارم، خدا با قلب‌ها کار دارد»، خود را سرگرم می‌کنند؛ چنین انسان‎هایی باید در قاموس اندیشه‌ی خود این نکته‌ی اساسی را بنگارند که درون پاک، بیرونی پاک می‌پروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوه‌ی ناپاکِ بی‌حجابی نخواهد شد.

 

قضیه کشف حجاب ،قضیه ای نبود که آنان بخواهند با آن به مخالفت بپردازند. ( امام خمینی (ره )

تغییر لباس پیامد تغییر فرهنگ است و انسان تا فرهنگ گروهی را نپذیرد، لباس آنها را به تن نمی کند ، درست به همین دلیل است، که در احادیث آمده است که هر کس خودرا به گروهی شبیه کند از آنها به شمار می آید.

ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است ف

اگر چه به یومن عطر آگین شدن فضای زندگی یمان به نام نامی معصومین (ع) خوشبختانه مظاهر بی حجابی از جامعه رخت بر بسته اما متاسفانه همچنان در گوشه و کنار جلوه هایی از بد حجابی به چشم می خورد مطابق بررسی ها بیشتر آنان که با چنان ظواهری وار د اجتماع می شوند نا آگاه اند و نمی دانندبا چنین جلوه گریهای ظاهری   در واقع ارزشهای اصلی وجودی خویش را تحت الشعاع   قرار می دهند

تنها در یک قلم از آثار سوء رواج فرهنگی در پوشش   زنان و حتی مردان جامعه اسلامی می توان به تاثیر اقتصادی این فرهنگ در رونق بازار لوازم آرایشی ، لباس ها و سایر فراورده های ظاهر فریب نظام سرمایه داری   اشاره کرد .

بیش از ۸۰ درصد لوازم آرایشی به صورت قاچاق وارد می شود البته تبلیغات شدید وگسترده   دشمنان که هر روز راهکار تازه را برای ترویج بی بند باری در پیش گرفته و پیوندهای الهی آحاد جامعه را با استفاده از ترفندهای شیطانی از هم می گسلند،  در ورود آسیب های بد حجابی بی تاثیر نیست، اما آگاهی مردان و زنان مسلمان از پشت پرده این توطئه و همچنین ، اهمیت حفظ این ارزش الهی در فطرت بشر به ودیعه گذاشته شده، می تواند مههمترین فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه محسوب شود .

 

استاد شهید مطهری بر این باور است که عفت و حجاب، برای زن هم وسیله تصاحب دل مرد است و هم حایل و مانع در برابر گرفتاران به جنون جنسی و انگیزه تجاوز:
« حیا و عفاف و ستر پوشش، تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام، برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد، به کار برده است… زن همان گونه که متوسل به زیور، خود آرایی و تجمل شد که از آن راه، قلب مرد را تصاحب کند، متوسل به دور نگه داشتن خود از دسترس مرد نیز شد، دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتش عشق وطلب اورا تیز تر کند ومقام خود را بالا ببرد… به طور کلی رابطه ای است میان دست نارسی و فراق از یک طرف وعشق و سوز وگرانبهایی از طرف دیگر یعنی عشق در زمینه فراقها ودست نارسی ها می شکفتند.
زن هر اندازه متین تر و با وقار تر و عفیف تر حرکت کند… به احترامش افزوده است… قرآن پس از آنکه توصیه می کند زنان خود را بپوشانند می فرماید: « ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ » یعنی این کار برای این که به عفاف شناخته شوند ومعلوم شود خود را در اختیار مردان قرار نمی دهند بهتر است و در نتیجه، دور باش وحشمت آنها، مانع مزاحمت افراد سبکسرمی گردد » (مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۴۲۱)

جلال الدین بلخی، این معنا را چنین به نظم آورده است:آب غالب شد برآتش از نهیب زآتش او جوشد چو باشد درحجیب
چونکه دیگی حایل آمد هردو را نیست کرد آن آب را کردش هوا

ظاهرا بر زن چو آب از غالبی باطنا مغلوب و زن را طالبی( بلخی،/۱۲۴)یعنی، مرد چونان آب است و زن چونان آتش، اگر این دو بی هیچ مانعی در ارتباط با هم قرار گیرند، آن کس که مغلوب می‌شود وخاموش و سرد و بی‌خاصیت می‌گردد، زن است.
ولی اگر میان این آب و آتش، ظرفی حایل شود، آتش سرد و بی خاصیت نمی‌شود؛ بلکه می تواند با حرارت دائمی خود، وجود مرد را گرمایش و به غلیان و شور وا دارد.
مطهری می گوید:

«مرد درعمق وجودش از ابتذال تسلیم ورایگانی زن متنفر است و عزت، استغنا وبی اعتنایی او را می ستاید مردی وجود ندارد که آرزوی داشتن همسر عفیف و با حیاء را درسر نپروراند یا از زیستن درکنار چنین زنی لذت نبرد.» (مطهری، مجموعه آثار،۱۹/۴۲۲)

انتهای پیام / اختصاصی صبح رابر

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب