















10:08:07 - سه شنبه 24 تیر 1393
و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشتهای تو، بیدار خواهم شد و آن وقت حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم، و افتاد حکایت کن از گونههایی که من خواب بودم، و تر شد بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند در آن گیروداری که چرخ زرهپوش از روی رویای کودک گذر […]
و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشتهای تو، بیدار خواهم شد و آن وقت حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم، و افتاد حکایت کن از گونههایی که من خواب بودم، و تر شد بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند در آن گیروداری که چرخ زرهپوش از روی رویای کودک گذر […]
و من،
در طلوع گل یاسی
از پشت انگشتهای تو، بیدار خواهم شد
و آن وقت
حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم، و افتاد
حکایت کن از گونههایی که من خواب بودم، و تر شد
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند
منبع : بوتیا