پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

16:29:42 - شنبه 8 آذر 1393
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
شاعری بیسواد رابُری بیش از ۴۰۰ بیت شعر سروده است
در کوچه پس کوچه های قدیمی شهر رابر مردی۵۰ساله ای به نام یدالله شهابی زندگی می کند که در عین بی سوادی چنان طبع شعر زیبایی دارد که در هیچ آکادمی رسمی یاد نگرفته است با این وجود شعر می سراید .

به گزارش ” صبح رابر “ شاید  نوشتن یک نامه اداری و یا ادبی برای برخی افراد که حتی دارای تحصیلات دانشگاهی  هستند مشکل باشد و نتوانند آن را تنظیم کنند،اما در کوچه پس کوچه های قدیمی شهر رابر مردی۵۰ساله ای به نام یدالله شهابی زندگی می کند که در عین بی سوادی چنان طبع شعر زیبایی دارد که در هیچ آکادمی رسمی یاد نگرفته است با این وجود شعر می سراید .

این شاعر بی سواد بیش از ۴۰۰ بیت شعر سروده است که متاسفانه تا به حال  اشعار وی چاپ نشده است،در اشعار سروده شده این شاعر رابری ارادت به ائمه اطهار (ع) موج می زند همچون این ابیات که نشانگر نهایت ارادت او به سید و سرور شهیدان حضرت ابا عبداله الحسین(ع) است:

شیعیان را درس آزادی بنادارد حسین /چون کلاس عشق در کربلا دارد حسین

از حریم کعبه ی جدش سفر آغاز کرد /مروه را در پشت سر عشق منا دارد حسین

می بردiهفتادو دو قربانی اش همراه خود /عشق ابراهیمی اش بین تا کجا دارد حسین

همچنان موسی هوای تور سینا در سرش /تیغ جوشن را تو گویی چون عصا دارد حسین

کوفیان دعوت نموده شاه دین را بی شمار /خوب می داند سفر در قعر چاه دارد حسین

کاروان گویی که با مقصد تجارت می روند / چون متاع ناشناسی بر بها دارد حسین

خویش می بندد به حق پیمان به نزد داوری / داورش داند چو پیمان پر بها دارد حسین

میزبان را بین پذیرایی چنان آغاز کرد / یک کلاس درس تا عرض و سما دارد حسین

کربلا از خون یاران حسین شد باغ گُل /یک گلستانی به تاریخ حک روا دارد حسین

نام خون را قدسیان چون از حسین آموختن /خون بهایش هم شفاعت ها بنا دارد حسین

زینب اکنون شیعیان از آن اسارت بازگشت / در خرابه خاندان شاه جا دارد حسین

صورت ناز رقیه از کبودی شد سیاه / پای بنشسته مغیلان را دعا دارد حسین

ای همه جور ستم از بهر آزادی دین / بندگی غیر از خدا کی در کجا دارد حسین

بر بسیجی افتخار تا رهرو راهش شود / چون تماشا خانه ای بهر خدا دارد حسین

این شاعر خوش ذوق ثابت کرد بصیرت به سواد نیست  وی در وصف بسیجی قطعه ی شعری در قالب مثنوی سروده است:

زدریا تا موج ها دارد بسیجی/ به هر موجی شنا دارد بسیجی

بنام منجی انسان محمد / به سینه نقشها دارد بسیجی

به کف شمشیر حیدر ذوالفقارش / به دل الله دارد بسیجی

به پیشانی نشان بسته ز الله / بلی نقش از خدا دارد بسیجی

دفاع از حق و حقیقت مسلکه ماست / حقیقت ها به جا دارد بسیجی

وفا دارد به دین و ملت خود / به رهبر هم وفا دارد بسیجی

به گفتار امام آن پیر فاضل / صداقت بی ریا دارد بسیجی

شهامت دارد از نسل شهیدان / شفاعت را بها دارد بسیجی

شده درامتحان رزم حق بیست / سه ده پنجه ها دارد بسیجی

به حق او حامی دین ولایت / ولایت را بقا دارد بسیجی

حسین آموزگار مکتب اوست / هوای نینوا دارد بسیجی

بنوشد هر کسی از باده اش می / چو می در کوزه ها دارد بسیجی

نسیم صبحگاهی گر بخواهی /نسیم دلربا دارد بسیجی

بسیجی شیر میدان شرافت / شرافت تا سما دارد بسیجی

عصاره معنی عطر و گل اوست /ططارستان به پا دارد بسیجی

امام آن پیر دانا گفت احسنت / که عزت تا کجا دارد بسیجی

ضعیفان را چو خوش می داد میدار / از او دردی کشا دارد بسیجی

تو دیدی هشت ساله جور کین را / دفاع جز حق کجا دارد بسیجی

فلسطین بوسنی و غزه پر از خون / زخون خود حنا دارد بسیجی

چنان ما راخصان تحریم کردند / چو فولادین سلاح دارد بسیجی

درخت خصم را از بیخ برکند /عدورا تیشه ها دارد بسیجی

ز دست رهبر خود کرمی نوش /میستانی به پا دارد بسیجی

ز صد ساله هوا دارند بر او / به گهواره چه ها دارد بسیجی

به یارب یا ربش آوای حق بین / که با حق رازها دارد بسیجی

به بوستان عدالت هست ساقی / به کوی یار جا دارد بسیجی

چو محمد رفت آن دوار را /ره روی را تا سماع دارد بسیجی

حسین آن باغبان دین و دانش / به باغ دین صفا دارد بسیجی

به خون سرخ خون رنگ حسینی / چه خون خواه در قفا دارد بسیجی

بهار سبز دین گشت شکوفا / بهارستان بپا دارد بسیجی

شهید و شاهدی گشت حسن بسیجی است /شهامت ها روا دارد بسیجی

صبوری اسارت ها کشیدیم / چه زهرا زینبا دارد بسیجی

علی این جانشین پیر عرفان / امامت را به پا دارد بسیجی

شهابا کمتر از یک قطره جویی /چه اقیانوسها دارد بسیجی

 

یدالله شهابی (شهاب )

انتهای پیام /

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب