به گزارش” صبح رابر” به نقل از ” بوتیا “، خبر این بود:جنازه یکی از شهرندان شیعه پاکستان به نام «جابر حسین» که سه روز پیش از جنوب منطقه کرمان در شمال پاکستان ربوده شده بود دیروز چهارشنبه درحالی که سر در بدن نداشت پیدا شد. گروه موسوم به داعش پاکستان مسئولیت به شهادت رساندن جابر حسین را برعهده گرفت. این اولین جنایت ضدشیعه تشکیلات تروریستی با عنوان داعش در پاکستان است.
البته این اولین جنایت وهابییون نیست. سال ۸۹ نیز سه تن از جوانان منطقه کرمان پاراچنار به نامهای سید اقرار حسین، سید مسرت حسین و سید شاهنشاه که قرار بودضمن گذشتن از حلقه محاصره طالبان برای گرامیداشت اربعین حسینی عازم کربلا شوند، پیش از ظهر دیروز به منظور وداع با درگذشتهگان و اهل قبور عازم گلزار شهدای منطقه کرمان بودند که به مین ضد خودروی بر خورد کرده و به شهادت رسیدند.
کرمان از مناطق تابع شهر شیعه نشین پاراچنار در شمال پاکستان است.
همین! اما کرمان پاراچنار کجاست؟ اصلا آیا پاراچنار کرمان دارد؟
شاید این هم از لطایف الحیل زبان فارسی و فینگلیش باشد که به خاطر یک اشتباه ما هم به فکر مردمی باشیم که در همین نزدیکی هستند.
کرمان karman در پاراچنار در واقع با کرمان kerman ما تنها در یک حرف متفاوت است. اما شاید شباهت های آنها بسیار بیشتر از یک حرف باشد.
تنها تفاوت این دو منطقه یک e یا a نیست. بلکه در مظلومیت است. مردم پاراچنار مثل ما مقاوم هستند و زمانی که رزمندگان کرمانی برای آزادی خرمشهر می جنگیدند آنها روزه گرفتند تا رزمندگان ما پیروز شوند ولی ما چند روز برای پاراچنار روزه گرفته ایم.
پاراچنار کجاست
شهر پاراچنار در منطقه «کرم ایجنسی» و بخشی از مناطق قبایلی پاکستان است. یک منطقه ی نسبتا خودمختار که مردم خودشان امورات شان را می گذرانند. این منطقه تحت تابعیت هیچ استانی نیست و مستقیما توسط دولت فدرال کنترل میشود.
این گونه فرض کنید که یک شبهه جزیره در مجاورت افغاستان است که با چهار استان طالبان خیز پکتیا، خوست، ننگرهار و لوگر در آن کشور همسایه بوده و قسمت جنوبی آن هم در پاکستان از یک جهت مجاور ایالت وزیرستان (از مراکز اصلی فعالیت طالبان در پاکستان) و از جهتی دیگر با مناطق ناصبی نشین در ایالت سرحد به مرکزیت پیشاور همسایه است. در جنوب غربی به یک منطقه ی سلفی پرور ختم می شود، جنوب شرقی اش هم که پیشاور است یک منطقه ی طالبان پرور است. تنها جاده مستقیم ارتباطی این منطقه دست ناتو است و آمریکا راه را بسته است.
نام پاراچنار، به خاطر وجود درخت بزرگ چناری است که در این منطقه وجود دارد.
در این منطقه قبیله مشهوری به نام «پاریخیل» وجود دارد که معمولا برای حل و فصل مشکلات خود، در زیر این درخت جمع میشوند و به همین علت به این شهر، پاراچنار میگویند.
این شهر بهرغم اینکه دارای زیباییها و منابع طبیعی منحصر به فردی است اما تقریبا یک شهر فراموش شده است.
در پاراچنار بوی ادویه و نان برشته است که شامهها را مینوازد. در عموم شهرهای پاکستان شما چشمتان به پرندهگان بسیار بزرگ شکاری میافتد که از خانوادهی کرکسها هستند ولی در پاراچنار این مرغ مینا است که بر روی درختان نغمهخوانی میکند.
در تشییع جنازه های شان لباس بسیجی می پوشند و سربند یازهرا می بندند
سهیل کرمی در باره پارچنار می گوید: اصلا زمانی نیست که صدای خمپاره و انفجار آن جا شنیده نشود. بیش از ۱۳۰۰ نفر در سه سال گذشته در مناطق گوناگون کُرام ایجنسی شهید شده اند. و در سه چهار سال اخیر به خاطر بیماری و نبودن درمانگاه و… ۱۵۰۰ نفر زن و کودک از بین رفته اند. در هر کوچه دو سه شهید را به صورت پراکنده دفن کرده اند. بر سر مزار شهدا هم یا پرچم جمهوری اسلامی نصب است، یا پرچم قرمز رنگ یا حسین. در کمتر مغازهای که عکس امام و آقا نباشد. عموما ولایتمدار و علاقه مند به جمهوری اسلامی هستند. یک عده آن جا هستند که مدام در مورد مسائل داخل ایران درباره پاراچنار سمپاشی می کنند. اما عموم مردم شدیدا به ولایت فقیه و حضرت آقا اعتقاد دارند.
منشأ انقلابی شدن مردم منطقه شهید عارف الحسینی است. اینها اکثرا طایفهی طوری یا بنگش هستند و فامیلی ندارند. آقای جنتی که برای قرائت پیام حضرت امام و تشییع پیکر شهید عارف رفته بودند آنجا، بسیاری شان شهرتشان را جنتی گذاشته بودند.علامهی شهید، در ابتدای انقلاب و در حمایت از حرکت انقلابی امام رحمهالله و به پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران، راهپیمایی چند هزار نفری به مسافت دویست کیلومتر از «پاراچنار» تا «پیشاور» را تدارک دید و در پیشاور، ضمن تشکیل یک اجتماع عظیم، به دفاع از انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی رحمهالله پرداخت که این تجمع عظیم و اجتماع بزرگ مسلمین که در نوع خود در تاریخ پاکستان بینظیر بود، باعث جلب توجه مردم پاکستان به انقلاب اسلامی ایران گردید.
در خیابان ها آن جا بیش تر از تبلیغات، عکس امام و آقا نصب شده است. شهید ظاهر حسین شهید همت آن هاست، چند ماه پیش شهید شده است. در خیلی از خانه ها به جز تصاویر حضرت امام و آقا، عکس شهید مطهری، شهید آوینی، شهید رجایی و سید حسن نصرالله بود و در همهی مراسم رسمی و غیر رسمی برای اینان، شهید بهشتی، شهید محمدباقر صدر، شهید سید عباس موسوی و شهید سیدمحمدباقر حکیم دعا می کنند. دقیقا با الگوبرداری از بسیج ما، ردههای مقاومت سازماندهی شده که همانطور بسیجیگونه پایداری میکنند.
در پاکستان بزرگ ترین افتخار، کار در سعودی است، در پاراچنار اکثرا ۶، ۷ ماه سابقه ی کار در ایران دارند، همه هم می گویند که مثلا ۹ ماه کار کردیم در مترو یا فلان شرکت پول ما را ندادند. می گویند حاضریم به جای وهابی ها بیاییم برای شیعیان ایرانی کار کنیم، نصف حقوق افغانی ها را به ما بدهند فقط ما را مهاجر حساب کنند. در تشییع جنازه های شان لباس بسیجی می پوشند و سربند یازهرا می بندند و مثل همین ادای احترام مسئولین و خارجی ها به حرم امام، یک عکس حضرت امام را برداشته و با مراسم خاصی آن قاب عکس را بر سر پیکر شهید میگذارند. ما واقعا برای این مردم کاری نکردیم. در لبنان عشق و علاقه نسبت به جمهوری اسلامی هست، ما ده برابر آن برای شان کار کردیم. حالا خود مردم پاراچنار لاپوشانی می کنند و برای عدم کمک ما توجیه می آوردند. عشق شان این است که بگویند این ها ایرانی هستند و به خاطر همین به شهادت برسند. بعضی گروه های صوفی در کراچی و پاراچنار هم زیاد هستند که خیلی از شایعات به آن ها برمی گردد، ولی ربطی به این تیم ولایت مدار مقلد آقا در پاراچنار ندارد.
چرا پاراچنار برای آمریکا مهم است
خبرگزاری فارس در گزارشی درباره این منطقه اهداف طالبان، وهابیها و حامیان آنها آمریکا، برخی دولتهای ضد شیعه منطقه از فشار بر شیعیان و کشتار آنها در منطقه استراتژیک پاراچنار را موارد زیر می داند:
۱- تخلیه شیعیان از منطقه پاراچنار و کوچاندن آنها به دیگر مناطق ایالت سرحد؛ در واقع هدف اصلی پنهانی این موضوع تشکیل کشور پشتوستان و تجزیه کشورهای افغانستان، ایران و پاکستان است که گام اول این طرح تخلیه شیعیان از منطقه پاراچنار است.
۲- ایجاد پایگاه آمریکا در منطقه استراتژیک همجوار پاراچنار؛ برای این امر هم مجاورت شیعیان برای آنها مفید نیست و به اعتقاد آنها شیعیان نوعی تهدید بالقوه محسوب میشوند و باید کوچ کنند.
۳- تسویه حساب آمریکا باالقاعده به قیمت جان و مال و امنیت شیعیان؛ آنها معتقدند که طالبان باید به شیعیان حمله کنند و در واکنش به آنها شیعیان هم به مقابله با آنها بپردازند و خود آمریکا نیز از این مساله سود کند، چرا که در ظاهر این دولت برای نابودی طالبان در افغانستان حضور دارد.
۴- در واقع القاعده و طالبان مثل دو لبه قیچی قصد دارند شیعیان را قیچی کنند؛ از یک طرف طالبان و القاعده در رفتارهای خود نشان دادهاند هر زمانی که بخواهند میتوانند با آمریکا کنار بیایند و از طرف دیگر آمریکا هم در طول ۸ سال مبارزه با آنها، نه تنها القاعده و طالبان را ریشهکن نکرده بلکه به گسترش و رشد آنها نیز کمک کرده است، حتی در طول حضور خود در عراق و افغانستان هیچ ضربه محکمی بر پیکر آنها نزده و به عنوان یک مترسک از آنها استفاده میکنند، حتی اخیراً هم در افغانستان بحث مذاکره با طالبان را به رسمیت شناختهاند.
آمریکا با این کار محاصره ایران را تقویت میکند و ارتباط ایران را با همسایگان خود را قطع و گامهای موثری برای تحکیم قدرت خود در منطقه بردارد.
با عبارت دیگر آمریکا با حضور در افغانستان و پاکستان نفوذ خود را در اطراف چین هم مستحکمتر کرده ضمن اینکه از تمامی مخالفین جمهوری اسلامی ایران در این کشورها حمایت میکند و نیروهای شورشی و گروههای تروریستی مانند « جندالله، سپاه صحابه و طالبان » را نیز تقویت میکند و یک گام به سناریوی “حضور در میان رقابتهای برتر منطقه ” نزدیکتر شده است.
۵- ذخایر عظیم هستهای و انبارهای اتمی پاکستان در ایالت سرحد بنا شده است و مواد خام اورانیوم غنی شده در این منطقه به وفور یافت میشود بنابراین آمریکا با حضور در این منطقه در واقع سناریوی “کنترل پاکستان اتمی ” را عملی خواهد کرد که هم برای ایران و هم برای چین که نزدیک این منطقه است، تهدید محسوب میشود.
۶- آمریکا با حضور در افغانستان و تحریک طالبان برای کوچاندن شیعیان از مناطق قبایلی پاراچنار و ایالت سرحد در واقع چاقویی بر پشت مردم منطقه کاشته است. اگر آمریکا در افغانستان و ایالت سرحد در شمال غرب پاکستان مسلط شود، میتواند شکافی را در بین پنج کشور هستهای ایجاد کند.
در واقع میان روسیه، چین، پاکستان ، هند و ایران پایگاهی ایجاد کرده که به راحتی میتواند برای این پنج قدرت تهدیدی بالقوه باشد.