چرا رقابت در ایالاتمتحده ۲حزبی است؟
احسان احمدی
به گزارش“صبح رابر”در آستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ایران، ۸ نامزد شرکتکننده با یکدیگر ۳دور مناظره چندساعته انجام دادند و با مردم از طریق تلویزیون صحبت کردند. بهرهگیری از رسانه ملی آن هم به صورت رایگان برای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری که از طیفهای گوناگون سیاسی و افراد مستقل هستند و در چارچوب قانون وارد این رقابت شدهاند، یکی از مزیتهای انتخابات در ایران است.
در آمریکا اما نظام انتخاباتی چگونه است؟ رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان در حرم مطهر امام خمینی (ره) در اینباره فرمودند: «[در آمریکا] افرادى بودهاند که مورد حمایت صهیونیستها نبودهاند، مورد حمایت شبکه سرمایهدارى خونخوار بینالمللى نبودهاند، هر کارى کردند، نتوانستند وارد میدان انتخابات شوند؛ نه رسانهاى در اختیار آنها بوده، نه تلویزیونى در اختیار آنها بوده؛ براى هر ثانیه باید چقدرها خرج کنند. در کشور ما نامزدهاى نمایندگى بهطور مساوى و برابر، بدون خرج کردن یک ریال، مىنشینند آنجا، ساعتهاى متمادى، با برنامههاى گوناگون، با مردم حرف میزنند.» در این میان پرسش اساسی این است: آمریکاییها چگونه میتوانند هم داعیهدار دموکراسی باشند و هم مخالف آن؟
پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۱، خبر بازداشت یک نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیش از حضور در برنامه مناظره تلویزیونی، اگرچه در میان انبوه خبرهای رسانههای این کشور پوشیده ماند اما برای آنان که مسائل آمریکا را به دقت دنبال میکردند زیاد عجیب نبود. پایگاه اینترنتی روزنامه انگلیسی گاردین روایت خود از این ماجرا را اینطور نوشته است: «شما ممکن است متوجه شده باشید که خانم دکتر جیل استاین، کاندیدای حزب سبز در انتخابات ریاستجمهوری، در مناظرهای که در تالار شهر در دانشگاه هافسترا برگزار شد، غایب بود. دلیلش این است که او در آن روز همراه هونکالا- معاونش- به مدت ۸ ساعت در یک مرکز پلیس در شهر نیویورک با دستبند به صندلی بسته شده بود. جرم آنها این بوده است؛ تلاش برای رسیدن به محل مناظره انتخاباتی با هدف شرکت در آن».
دستگیری یک نامزد انتخابات ریاستجمهوری تا او نتواند افکار، ایدهها و حرفهای خود را با مردم آمریکا در میان بگذارد و رقبای انتخاباتی خود را به چالش بکشد، عجیب نخواهد بود، زمانی که ما از مکانیزم انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا و طراحی انجام شده برای تبلیغات نامزدها در آن بیشتر بدانیم.
کمیسیون مناظرات انتخاباتی
در آمریکا کمیسیونی وجود دارد به نام «کمیسیون مناظرات انتخاباتی(CPD)». این کمیسیون که سازمانی متشکل از اعضای ۲ حزب «جمهوریخواه» و «دموکرات» است، برنامهریزی جلسات مناظره را برعهده دارد. بر اساس قانونی که اعضای این ۲ حزب برای انجام مناظرات وضع کردهاند، هر نامزدی که در ۵ نظرسنجی ملی صورتگرفته، حداقل ۱۵ درصد آرای مردم را به خود اختصاص داده باشد، میتواند در این مناظرهها شرکت کند.
دکتر فواد ایزدی، استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران درباره کارکرد این کمیسیون معتقد است: «افراد مسؤول در کمیسیون مناظرات انتخاباتی یا جمهوریخواه هستند یا دموکرات، بنابراین قوانین این کمیسیون را طوری وضع کردهاند تا هیچ حزب سومی اجازه حضور در مناظرات را پیدا نکند. جالب اینجاست که آنها خیلی هم راحت با این مساله برخورد میکنند، در حالی که اگر اتفاقی مانند ماجرای دستگیری خانم جیل استاین در کشوری مانند ایران میافتاد، رسانههای غربی هیاهوی زیادی برپا میکردند، آن هم با آن وضع زنندهای که با خانم استاین برخورد شد و او را به مدت ۸ ساعت به یک صندلی در مرکز پلیس بستند».
به گزارش گاردین، جورج فرح، بنیانگذار و مدیر اجرایی مناظرههای باز انتخاباتی میگوید: «چگونه است که احزاب جمهوریخواه و دموکرات مخفیانه مناظرات ریاستجمهوری را کنترل میکنند؟کمیسیون مناظرات انتخاباتی یک شرکت خصوصی است که توسط احزاب جمهوریخواه و دموکرات ایجاد شده و کنترل مناظرات ریاستجمهوری را تصرف کرده است اما این نوع از عدم شفافیت و این نوع از کنترل نامزد، اساسا ظالمانه و با روند دموکراتیک در تضاد است».
رأی الکترال
اما ایجاد این کمیسیون مناظرات تنها فیلتر برای دور کردن رقبایی غیر از اعضای این ۲ حزب برای رقابت انتخاباتی نیست. نظام انتخاباتی آمریکا برای انتخاب رئیسجمهور، خود از جمله این موانع است. در آمریکا برخلاف ایران که رئیسجمهور با رای مستقیم مردم انتخاب میشود، آرای نمایندگان احزاب است که رئیسجمهور را راهی کاخسفید میکند. نظام انتخاباتی الکترال نگاهی کاملا «صفر و یکی» به عرصه رقابت برای انتخابات ریاستجمهوری در این کشور دارد؛ «دموکرات» یا «جمهوریخواه» و نه هیچ حزب دیگری. مردم پای صندوقهای رای میروند و به نامزد مورد نظر خود رای میدهند اما این رای مردم، رئیسجمهور را مشخص نمیکند بلکه حزب نامزد پیروز در هر ایالت، به تعداد سهمیه آرای الکترال– با توجه به جمعیت- آن ایالت، افرادی را جهت انتخاب رئیسجمهور معرفی میکند. در نتیجه، همه آرای مردم به نامزدهای غیرپیروز – فارغ از میزان آن- به حساب نامزد پیروز ریخته میشود.
در نهایت صاحبان رای الکترال که تعداد کل آنها ۵۳۸ نفر است، رئیسجمهور را انتخاب میکنند و به نامزد حزب خود رای میدهند، بنابراین مردم در آمریکا اگرچه به نامزد انتخابات رای میدهند اما در واقع به احزاب رای میدهند و قوانین تبلیغات و ثبتنام و دیگر مراحل انتخابات طوری وضع شده تا برنده انتخابات در هر حالت یا جمهوریخواه باشد یا دموکرات و نه نامزد هیچ حزب سومی.
خانم جیل استاین در گفتوگو با گاردین از ۹۰ میلیون رایدهنده سخن به میان میآورد که در انتخابات سال ۲۰۱۲ نه میخواستند به باراک اوباما رای بدهند و نه به رامنی اما در موقعیتی قرار گرفتند که گویا نمیتوانستند انتخاب دیگری داشته باشند.
هزینههای انتخابات
علاوه بر اینها قوانین بهگونهای وضع شده تا حتیالمقدور امکان قرار گرفتن نامزدهای حزب سوم در فهرست انتخابات نباشد. دکتر ایزدی در اینباره میگوید: اگر نامزدی دموکرات یا جمهوریخواه باشد و بخواهد در یک انتخابات شرکت کند مشکلی ندارد اما اگر متعلق به یک حزب سومی باشد، به او میگویند برو و تعداد بسیار زیادی امضا جمعآوری کن. این امضاها باید از همه شهرهای ایالتی که او قصد نمایندگی آن را دارد جمعآوری شده باشد، مثلا اگر آن ایالت ۵۰شهر دارد، او باید در هر کدام از این ۵۰ شهر، دهها میز برای جمعآوری امضا بگذارد که خود این کار مستلزم هزینهکرد زیادی است.
با این وجود، خانم جیل استاین که از حضور در مناظره انتخابات ریاستجمهوری منع شد، توانسته بود نام خود را در فهرست انتخابات ۴۸ ایالت از ۵۰ ایالت آمریکا قرار دهد.
هزینههای فراوان تبلیغات انتخاباتی و فراهم نبودن امکان تبلیغات تلویزیونی رایگان، اهرم دیگری است تا از ورود افراد یا گروههایی که سرمایهدار نیستند یا به سرمایهداران متصل نیستند به عرصه تصمیمگیری در آمریکا جلوگیری کند. هزینه انتخابات در آمریکا تنها در سال ۲۰۱۲ مبلغی حدود ۷ میلیارد دلار بود که حدود ۶۰ درصد از این مبلغ، سهم تبلیغات تلویزیونی نامزدهای انتخابات است تا بتوانند با حضور در این رسانهها پیام خود را به مخاطبانشان برسانند. از آنجایی که این مبلغ، مبلغ کمی نیست، بنابراین هیچ فرد یا جریانی که به نهاد ثروت یا قدرت متصل نباشد، نخواهد توانست در انتخابات شرکت کند. حتی پرکردن فرم ثبتنام در انتخابات یکهزار دلار هزینه دارد، بنابراین قوانین در آمریکا بهگونهای ایجاد شده که افرادی که مورد تایید سرمایهداران و وامدار آنان هستند، رای بیاورند، به همین خاطر اگر نامزدی مانند خانم جیل استاین بخواهد خارج از این قاعده عمل کند با او بشدت برخورد میکنند.
به گفته دکتر ایزدی، جناحهای مختلف در محیط سیاسی آمریکا امکان حضور ندارند؛ این فقط ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات هستند که حق فعالیت به معنای واقعی کلمه را دارند. در تاریخ معاصر آمریکا هیچ حزب سومی در عمل اجازه حضور در صحنه سیاسی را پیدا نکرده است. تنها در سال ۱۹۹۲ راس پرو توانست با جورج بوش پدر و کلینتون رقابت کند، دلیل آن هم میلیاردر بودن او بود. در واقع او خود از طبقه سرمایهدار بود، بنابراین مشکلی برای هزینهکردهای تبلیغاتی خود و جلب نظرات سرمایهداران نداشت. اساسا بسیاری معتقدند نظام سیاسی در آمریکا ۲ حزبی نیست، بلکه تکحزبی است اما با ۲ جناح فعالیت میکند، چیزی شبیه همان سیستمی که در شوروی بود. این ۲جناح در بعضی حوزهها اختلافنظر دارند و در بسیاری از حوزهها هم اختلافی ندارند، مانند برخورد با ایران و فشار بر جمهوریاسلامی.
از پیروزی بزرگ اصولگرایان در انتخابات سراسری شورای شهر و روستا، بیهیچ اغراقی، سرور بیحد دارم. خدا را شکر که رای مردم به جریان اصولگرایی و همت جهادی، همچنان ادامه دارد. اندکی اگر عاقل باشیم میفهمیم که این پیروزی، آنقدر معنیدار و اصیل است که میتواند تلخی نتیجه انتخابات ریاستجمهوری را تحتالشعاع کار و خدمت قرار دهد. به شکرانه این انتخاب، سجده شکر به جا آوردم. به این نشانه که الیالابد «همت جهادی چارهساز است». به این نشانه که راه برونسیها و بابانظرها و همه آن شهدایی که با کار، سخن میگفتند، نه شعار، ممتد و لاینقطع است.
القصه! شباهنگام هشتم شهریور سال۹۱ -یعنی تقریبا ۱۰ ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری- با دوست خوبم محمدرضا کائینی درباره انتخابات سخن میگفتم. جایی به فراخور بحث، رفیق شفیق ما گفت: «اما شوراها هم خیلی مهم است ها.» که من جواب دادم: «شوراها برای ما اصولگرایان، مولد نتایج شیرینی مثل دستیابی به پارلمان و ریاستجمهوری بود. دریغ است اگر تنها و غریب رها شود».
همین مکالمه مختصر کافی بود که همان جا دست به قلم ببرم و از ضرورت غافل نشدن از شوراها مطلبی بنویسم… و بنویسم: «تکیه زدن اصولگرایان بر صندلیهای اجرایی، اول بار از انتخابات شورای شهر دوم شروع شد. سال بعد اما در یک بازه زمانی معین، هم انتخابات ریاستجمهوری است و هم انتخابات شوراها. مبادا به بهانه اهمیت طبیعتا بیشتر اولی، از دومی غفلت کنیم. ریاست بر جمهور در قاموس اصولگرایی یعنی خدمت به جمهور یا سربازی برای جمهور. یکی از بهترین جاها برای نیل به این موضوع، همین شوراهاست. در جراید دوم خردادی میبینم و میخوانم که اصلاحطلبان بعضا به این صرافت افتادهاند؛ به جای تمرکز روی انتخابات ریاستجمهوری، متمرکز روی انتخابات شوراها شوند تا از همان پله صعود اصولگرایان، صعود کنند. مخلص کلام اینکه؛ در دراز مدت، خطر باخت در انتخابات شوراها از خطر باخت در انتخابات ریاستجمهوری بیشتر است. ما که اصولگرا هستیم، فکر کنم بیشتر از اصلاحطلبان باید بفهمیم این حرف حساب را».
طرفه حکایت را نگاه کن! اصلاحطلبان که در خواب هم نمیدیدند برنده انتخابات ریاستجمهوری شوند، متاثر از پارهای اتفاقات
نتیجه انتخابات شورها اما بسی پر رمز و راز جلوه کرد. در فضای تبلیغاتی انتخابات شوراها که نه خبری از معایب روی مخ دولت فعلی بود، نه اثری از شعارزدگی و گفتمان نمایی، همه دیدیم که مردم، «ایجابی» رای دادند، نه «سلبی». «آری» گفتند، «نه» نگفتند.
این نتیجه موید این مهم است که ما اگر با دست خودمان – و البته با درایت و سوءاستفاده دشمن بیرونی!- گند به فضای تبلیغات نزنیم و بیخود و بیجهت، فضا را ناموسی نکنیم، مردم مرض ندارند که کفران نعمت خدمت کنند. نتیجه انتخابات شوراها نشان داد اخلاق و منطق و نظم و آرامش اگر بر فضای تبلیغات سایه افکند، همچنان رای مردم به کار است و کار و کار. نتیجه انتخابات شوراها نشان داد مردم از «آری» گفتن به جریان اصولگرایی لحظهای نادم و پشیمان نیستند، شرط است که با ندانم کاری صدایشان را جور دیگری درنیاوریم! نتیجه انتخابات شوراها نشان داد مردم قدردان زحمات ۸ ساله قالیباف هستند اما گناهی ندارند که گاهی مجبور میشوند به جای رای ایجابی، رای سلبی بدهند!
حقا که در انتخابات ریاستجمهوری، بازی برده را باختیم اما خدا را باید سجده کرد از زنده بودن و استواری کار و خدمت و همت جهادی.
راستی! چهارشنبه ۲۳ تیر ۷۸ سخنان شیخ حسن روحانی در دانشگاه تهران، بسی شدیدتر از سخنان جناب علمالهدی بود در روز چهارشنبه ۹ دی ۸۸! آن روز اگر هاتفی از غیب، پیام میآورد که همین شیخ حسن، قرار است روزی رئیسجمهور شود، آنهم با گرایش مستقل، بلکه متمایل به اصلاحطلبان، احدی باور نمیکرد!! آن ایام دوم خردادیها، شیخ حسن را محافظهکار اقتدارگرای دست راستی سنتی بیپایگاه اجتماعی و
فاقد رای میخواندند!!
تاریخ عجب پندآموز است. رئیسجمهور منتخب! گمانم بیش از آحاد مردم، باید ممنون مومنین و حزباللهیهایی باشی که ۲۳ تیر در یک صف واحد برای هر بند سخنانتان یک «تکبیر» میفرستادند.
اکنون فردای انتخابات است. جریان اصولگرا ظاهرا انتخابات ریاستجمهوری یازدهم را باخته است، آن هم به حریفی که خود هیچ زمان نگفت اصلاحطلب است. نخستین سوال این است: چرا چنین شد؟ هنوز وقت گلهگذاری نرسیده است. سرجمع اما اصولگرایان انتخابات برده را باختند، نه به حریف بلکه به خودشان.
اصولگرایان به تصمیم درست در زمان درست باختند. اینکه چرا چنین شد دلایلی مهم دارد که تکلیف اول ما بازشناسی آن است. قبل از انتخابات نوشتم که ۲۴ خرداد آخر دنیا نیست. به سرعت باید دورانی از نقد درونی آرام و بدون جنجال اما عمیق آغاز شود. بالاخره لابد مشکلی هست که انتخابات برده را در دقیقه ۹۰ میبازیم و عقلای ما درست آن زمان که باید خردمندی کنند، کار دیگر میکنند. نتیجه این بحث، در نهایت باید تدوین اصول و مبانی یک سبک جدید سیاستورزی اصولگرایانه باشد که در آوردگاه بعدی اجازه بروز مجدد مشکلات و ندانمکاریهای فعلی را ندهد.
نتیجه فرعی این بحث این خواهد بود که جریان اصولگرا حریف خود را بزرگتر از آنچه هست درنظر نخواهد گرفت و اعتماد به نفس خود را از دست نخواهد داد. بالاخره وقتی ما بدانیم که با یک مانور تاکتیکی ساده انتخابات ۲۴ خرداد میتوانست به دور دوم برود و در دور دوم بسیار بعید بود نتیجه فعلی حاصل شود، حس نخواهیم کرد به حریف باختهایم و در این صورت توان بازسازی تشکیلاتی و گفتمانی جریان اصولگرا بیشتر و سرعت این روند افزونتر خواهد شد. میماند اینکه بپرسیم اگر فقط یک مانور تاکتیکی ساده لازم بود (که نامش را میتوان ائتلاف یا هر چیز دیگر گذاشت) چرا اصولگرایان نتوانستند این مانور را سروقت انجام بدهند، که این بحثی درونی است و ربطی به ضعفهای ما در مقابل حریف ندارد بلکه اساسا مربوط به مشکلاتی در مبانی و سبک سیاستورزی است که ظرف ۸ سال گذشته تحت تاثیر آنچه میتوان آن را مکتب احمدینژاد نامید، درون راس و بدنه جریان اصولگرا بهوجود آمده است.
سوال دوم این است که با طرف پیروز چگونه باید رفتار کرد؟ این اولا بستگی به این دارد که طرف پیروز چگونه رفتار کند و ثانیا بسته به این است که جریان اصولگرا چه راهبردی را برای بازسازی درونی خود و ارتباطگیری مجدد با جامعه در پیش خواهد گرفت. آقای روحانی اکنون میگوید نه اصلاحطلب است، نه اصولگرا اما هم اصلاحطلب است هم اصولگرا.
معنای ضمنی این سخن این است که ایشان خود را در دام رادیکالیسم چپ نخواهد انداخت. علایم هم نشان میدهد شیخ حسن روحانی مراقب هست که چپگرایی افراطی تا چه میزان میتواند برای اعتبار عمومی او مضر باشد. برای همین بود که دیروز در نخستین کنفرانس خبری خود گفت: من رئیسجمهور همه مردم هستم نه یک جریان خاص. هر چه دولت گرایش بیشتری به چپ رادیکال پیدا کند، خود به خود فضا پلاریزه خواهد شد، تقابلهایی شکل میگیرد و جریان انقلاب از هویت و موجودیت خود در مقابل بازگشت ضدانقلاب دفاع خواهد کرد؛ کاری هم از کسی ساخته نیست. اما اگر دولت همچنان که وعده کرده معتدل باشد و تمرکز خود را بر حل مشکلات از طریق تجمیع امکانات کشور قرار بدهد آن وقت میتواند و شاید باید رویه متفاوتی در پیش گرفته شود. مهمتر از این، هنوز پاسخ این سوال روشن نیست که آیا حسن روحانی تلاش خواهد کرد نماینده خط سازش در سیاست خارجی باشد یا نه. این قطعی نیست که روحانی اکنون تصمیم گرفته باشد همان کارهایی را در پرونده هستهای بکند که در فاصله ۸۱ تا ۸۴ کرد. چه دیروز نیز در پاسخ به خبرنگار فرانس ۲۴ گفت: «دوران توقف غنیسازی گذشته است». باید صبر کرد تا ببینیم روحانی درسی از این ۸ سال آموخته و تغییری کرده یا اینکه همچنان در پی تکرار تجربه پیشین است.
سومین سوال این است که جامعه از دولت جدید چه میخواهد؟ همه در انتخابات وعده دادند اما مردم به حسن روحانی فرصت داده که وعدههای خود را اجرا کند. وعدههای بزرگی به مردم داده شده است. همه این وعدهها را هم در حالی دادهاند که وضعیت کشور و امکانات و مقدورات رئیسجمهور برای تدبیر این وضعیت را بهخوبی میدانستهاند. طبعا دولت باید زمانی معقول در اختیار داشته باشد تا سازمان کار خود را سرپا کند. پس از آن، در زمانی نهچندان بلند، مردم منتظر عمل به وعدهها و مشاهده ظهور نتایج آنها
بنابراین، به سرعت جریان اصولگرا تکلیفی جدی در حوزه نقد و مطالبه خواهد داشت. در نهایت، تردیدی نیست آنچه در ۲۴ خرداد رخ داد، بازتابی بود از یک مجموعه تحولات که در حوزه اجتماعی رخ داده است. سیاست همواره بازتابی از جامعه بوده است. یک تکلیف مهم برای اصولگرایان از این پس این خواهد بود که دوران جدیدی از اجتماعی شدن را آغاز کنند. این اجتماعی شدن هم به معنای تلاشی عمیق برای بازشناسی جامعه است و هم یافتن راههایی بهتر و کارآمدتر برای برقراری ارتباط با آن. باید مجددا به جامعه بازگشت. هر اتفاقی افتاده باشد آنجا رخ داده است بنابراین اگر راهی هم برای اصلاح فضای فعلی وجود داشته باشد باید در بطن جامعه جستوجو شود نه در محیط سیاسی و دالانهای قدرت.
مأموریت ویژه برای آندو، دفع توپ سوم
اگرچه ایران از نظر روحی در شرایط بهتری قرار دارد اما نباید فراموش کرد کرهجنوبی در هر حال کرهجنوبی است؛ چه روی زمین بازی کند چه به بازی هوایی روی آورد،البته به شیوه مدرنش، یعنی ارسال توپ توسط ۲ دفاع میانی بویژه تائه کواک، کاپیتان کرهایها، خراب کردن بازی مدافعان با استفاده از کیم شینووک ۱/۹۸ سانتیمتری و در نتیجه استفاده از توپ سوم؛ سیستمی که حتی برزیل هم با کمک آن توانست در برابر ژاپن گل اول را به ثمر برساند. هر چند به نظر میرسد با استفاده از ۳ مدافع سرزن یعنی حسینی، صادقی و منتظری و استفاده از یک دفاع چپ فیزیکی چندان مشکلی در زدن ضربات سر نداشته باشیم و باید سعی کنیم با پرس از جلوی زمین و بستن راههای نفوذ از ۲ جناح، کرهایها را مجبور به استفاده از این تاکتیکشان کنیم اما مساله مهمی که در این میان مطرح است بحث جمع کردن توپ سوم است که باید توسط ۲ هافبک تدافعی صورت گیرد بویژه آندو که جنگندهتر است. تیموریان اگر در اوج باشد نهتنها خودش بلکه کل تیم مشکل چندانی نخواهد داشت همانند بازی لبنان که این کار را به خوبی انجام داد، هرچند در این مسابقه کارش به مراتب سختتر است. وظیفه اصلی او در این بازی مهار سون هیونگمین، هافبک هجومی کرهایهاست که به تازگی به بایر لورکوزن پیوسته و سبک بازیاش تاحدودی شبیه مسعود شجاعی است. سون هیونگ در طول بازی بارها و بارها به جناح مخالف و میانه میدان سرک میکشد و باید بسیار مراقب او بود. هر چند نباید از ۲ بازیکن دیگر کره یعنی لیی کئونهو با شماره ۹ و لیی چونگیونگ با شماره ۱۷ غافل شد؛ اولی پشت سر مهاجم کرهایها بازی میکند و دومی هافبک کنار است و آندو نباید بگذارد توپی نصیب این بازیکنان شود. تیموریان همچنین در این مسابقه تا میتواند باید نزدیک خط دفاع بازی کند و هماهنگی با هافبکهای کناری را نیز فراموش نکند و اگر توپ خوبی جلوی خط دفاعی خودمان نصیبش شد، باید به سرعت با کمک نکونام که استاد بازکردن بازی است تیم را وارد فاز هجومی کند. امیدواریم بچهها با غیرت ایرانی و تدبیر و دوندگی دست پر از اولسان خارج شوند و سرنوشت تلخ ۴ سال پیش تکرار نشود.
حسینی: بازیهای سختتر از کره را هم بردهایم
مدافع تیمملی اعتقاد دارد بازی با کرهجنوبی نگرانکننده نیست و ایران توانایی شکست دادن حریف را حتی در زمین خودشان دارد. سیدجلال حسینی درباره شرایط تیمملی و روند تمرینات در کرهجنوبی گفت: هفته گذشته با پرواز چارتر به کره آمدیم و خوشبختانه از لحاظ استراحت، اسکان و تغذیه مشکل نداریم. در این چند روز تمرینات خوبی انجام دادیم و شرایط آب و هوایی هم خوشبختانه مناسب است. امیدوارم امروز سهشنبه بازی خوبی انجام دهیم و به آنچه میخواهیم برسیم. وی در پاسخ به این سوال که آیا بازی در زمین کره نگرانکننده نیست، تاکید کرد: دلیلی ندارد نگران بازی با کره باشیم، بازیهای سختتر از این را هم با برد پشتسر گذاشتهایم. این درست که در زمین حریف بازی میکنیم ولی تیم ما به اندازه کافی تجربه دارد تا آنچه را میخواهد به دست آورد. در بازی رفت به پیروزی رسیدیم و همین موضوع موجب میشود برتری روحی- روانی داشته باشیم. مدافع تیمملی در پاسخ به این سوال که فکر میکنی چه نتیجهای در بازی قطر و ازبکستان حاصل شود، اظهار داشت: نباید توجهی به نتیجه آن بازی داشته باشیم و برای ما نتیجه خودمان مهم است. باید در کره امتیاز بگیریم تا در نهایت وضع صعود را خودمان مشخص کنیم. حسینی در پاسخ به این سوال که آیا قرار است دفاعی بازی کنیم، گفت: استراتژی بازی را کادر فنی تعیین میکند و حرف خاصی در این باره ندارم. با این حال باید بگویم برای مساوی بازی نخواهیم کرد و میخواهیم آنها را در زمین خودشان شکست دهیم. کره تیم خوبی دارد ولی ما میخواهیم برنده شویم و امیدوارم مردم امروز جشن بگیرند و از صعود ایران به جامجهانی خوشحال شوند. او درباره حرفهای سرمربی کره تاکید کرد: «چوی» میخواهد تمرکز و آرامش ما را به هم بزند ولی ما به این موضوع توجه نمیکنیم. در آخرین بازی نهایت تلاش خود را انجام خواهیم داد و هدفی جز صعود به جامجهانی نداریم.
ایران سفید میپوشد، کره قرمز
تیم ملی فوتبال ایران برای بازی با کرهجنوبی لباس سفید میپوشد. جلسه پیش از بازی ایران – کرهجنوبی با حضور مسؤولان تیمهای ایران و کرهجنوبی و همچنین مسؤولان کنفدراسیون فوتبال آسیا برگزار شد. در این جلسه قرار شد ایران برای بازی با کرهجنوبی لباس سفید بپوشد. همچنین کرهایها لباس قرمز بر تن خواهند کرد. مسابقه کرهجنوبی – ایران در چارچوب رقابتهای انتخابی جام جهانی امروز در شهر اولسان کرهجنوبی برگزار میشود.
دل خوشی از مشاوران املاک نداشته باشند و دلیل آن هم خستگی حاصل از جستوجوی بسیار در طول و عرض خیابانها و کوچه پسکوچههای شهر برای پیدا کردن خانهای متناسب با مبلغ رهن و اجاره است که گاه تا یک ماه طول میکشد و متاسفانه موردی یافت نمیشود. در این میان برخورد نامناسب برخی بنگاهداران با مستاجران خسته و کمپول و ندادن جواب درست و درمان به آنها، این خستگی و کمپولی را چندین برابر بزرگتر میکند. این رویه سبب شده شهروندان به این باور برسند که سرنخ افزایش اجارهبها و گرانی خانهها در دست مشاوران املاک است و البته تا اندازهای هم اینگونه است. شاید بپرسید چرا؟
در پاسخ باید گفت رقابت ناصحیح مشاوران املاک در نقاط مختلف شهر که برخی دارای پروانه کسب از اتحادیه مشاوران املاک هستند و برخی نیستند، زمینهساز این موضوع شده است، به این صورت که مالک آپارتمان یا واحد مسکونی با مراجعه به یک دفتر مشاور املاک، ملک خویش را برای فروش یا اجاره در آنجا فایل کرده و قیمت پیشنهادی خود را نیز اعلام میکند. در ادامه هم آن مشاور املاک چنانچه آدم منصفی باشد با توجه به تجربه و علم خویش، آن قیمت را متعادل میکند و در نهایت قیمت مورد توافق را در فایل به ثبت میرساند اما همیشه چنین مشاوران املاک منصفی طرف گفتوگوی مالکان قرار نمیگیرند و آن مالک پس از خروج از دفتر مشاور املاک و ورود به دفتر مشاور املاک دیگر و اعلام قیمت مورد نظر خود با این پاسخ مشاور املاک غیرمنصف روبهرو میشود که واقعا تصمیم داری خانهات را با این قیمت ناچیز به مفت بدهی؟ و اینگونه است که او باعث میشود روند افزایش قیمت آغاز شود. جالبتر آنکه مشاور املاک مورد نظر بر این نکته تاکید میکند که ارزش ملک شما از این هم بیشتر است و خودم آن را برای شما میفروشم یا اجاره میدهم. دلیل اصلی این کار، خارج کردن معامله از دست مشاوران املاک رقیب و انحصاری کردن آن در دفتر مشاور املاک خود است. حال چنانچه برخی دیگر از مشاوران املاک هم با همین دیدگاه به تشویق مالک برای افزایش قیمت ملک خویش بپردازند، نتیجه معلوم است؛ کسی جلودار بالا رفتن سقف قیمتها نخواهد بود و بیچاره من مستاجر که باید با ساز بدآهنگ مشاوران املاک برقصم. البته در این میان مالکان و مشاوران املاک منصف زیادی هستند که حاضر نیستند نان سفره خویش را با هر پولی بخرند و تلاش میکنند رضایت دوطرف برقرار شود. اکنون هم که بازار اجارهبها در حال رونق است و بسیاری از مستاجران تصمیم دارند قبل از آغاز ماه مبارک رمضان، خانه خویش را تعویض یا مدتزمان اجاره را تمدید کنند، مالکان تلاش کنند تا حد امکان و در این وضع بد اقتصادی با آنها راه بیایند.
سخت شدن شرایط اقتصادی و گرانی، چرخ زندگی را کند کرده و شهروندان اجارهنشین را که دارای حقوق ثابتی هستند در تنگنا قرار داده است. در این شرایط بهترین گزینه برای کمک به همشهریان در نظر گرفتن انصاف است و جز این هم نمیتواند راهگشا باشد چرا که ضرب و زورهای تعزیراتی شاید تا اندازهای جلوی تخلفات را بگیرد اما در مجموع راهکار کاملی نخواهد بود.
اجارهبها متری چند؟
نکته قابل توجه در اینباره آن است که باتوجه به این ادعا که مبنای محاسبه نرخ رهن و اجارهبها براساس مبلغ یکمیلیون تومان بهازای هر مترمربع زیربنای ملک است و در سالهای گذشته نیز این مبنا مورد قبول مالک و مستاجر و همچنین محاسبه یکچهارم از قیمت کل واحد مسکونی به عنوان ودیعه کامل رهن بود اما اکنون و باتوجه به افزایش نجومی قیمت آپارتمانها و بالا رفتن نرخ تورم، این دو مبنای محاسباتی دیگر نمیتواند ملاک قیمتگذاری قرار گیرد. فعالان بازار مسکن معتقدند این روش تعیین قیمت، مستاجران را له میکند؛ به عنوان نمونه یک آپارتمان ۹۰ متری در منطقه یوسفآباد طبق قیمتگذاری براساس متری یک تا یک و نیم میلیون تومان، اجارهبهای آن در حدود ۹۰ تا ۱۳۵ میلیون تومان حساب میشود در حالیکه برمبنای یکچهارم قیمت ملک این رقم تا ۲۰۰ میلیون تومان افزایش پیدا میکند. همچنین رهن یک واحد ۲ خوابه ۷۵ متری در شهرک اکباتان، ۶۵ میلیون تومان است که در صورت محاسبه براساس مترمربع زیربنا، مستاجر توانایی پرداخت اجارهبها را ندارد. یا چنانچه میانگین قیمت هرمترمربع آپارتمان در مناطقی همچون دارآباد، فرشته، زعفرانیه و… که بین ۱۶ تا ۱۸ میلیون تومان است را مبنای تعیین نرخ رهن و اجاره آن قرار دهیم، رقم به دست آمده در توان هیچ مستاجری برای پرداخت نیست.
دولت وارد بازار اجارهبها میشود
مشاوران املاک هم معتقدند تعزیراتی کردن موضوع اجارهبها کلید حل این مشکل نیست. پیش از این اما ابوالفضل صومعلو، معاون امور مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی بر افزایش ۲۵ درصدی نرخ اجارهبها در سال گذشته صحه گذاشته و با بیان اینکه اجارهبها در سال گذشته بین۲۰ تا ۲۵ درصد افزایش یافته، گفته بود امسال هم وزارت راه و شهرسازی با همکاری سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان و سازمان تعزیرات حکومتی وارد بازار اجاره میشود. صومعلو درباره افزایش قیمت مسکن در سال گذشته هم اذعان داشته که عدهای با افزایش قیمت مسکن از بازار سوءاستفاده میکنند. او در ادامه گفته است: ما نرخ ۱۴ تا ۱۵ درصد را برای اجارهبهای سال گذشته تعیین کردیم ولی عدهای از مردم اعتراض کردند که حداکثر افزایش اجارهبها را باید ۱۰ درصد اعلام میکردید و در همه کشورها حداکثر افزایش رقم اجارهبها نیز همین مقدار است. وی تصریح کرده بود میانگینی که از اتحادیه مشاوران املاک گرفتیم، افزایش ۲۰ تا ۲۵ درصدی اجارهبها در سال گذشته را نشان میداد، بنابراین سعی کردیم کمتر از این نرخ باشد. صومعلو با تاکید بر اینکه اجارهبها در سال ۱۳۹۱ تا ۲۲ درصد هم گزارش شده بود، خاطرنشان کرده میانگین قیمتی که از سوی وزارت راه و شهرسازی اعلام شده بود، در بازار به اجرا رسید و مستاجران مشکلی درباره این قیمت نداشتند، بنابراین امسال هم اجارهبها افزایش پیدا میکند بههمین منظور دولت وارد بازار اجاره خواهد شد.
هماکنون فعالان بازار اجارهبها از افزایش ۴۰ درصدی قیمتها در این بخش خبر میدهند اما هنوز از اعلام رسمی ورود سازمان تعزیرات حکومتی و سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان به این بازار در سال ۱۳۹۲ خبری نیست. برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم ضمن مخالفت با تعیین نرخ افزایش اجارهبها، آن را راهی برای کنترل و مدیریت بازار مسکن نمیدانند. چند تن از اعضای کمیسیون عمران مجلس معتقدند این نرخ نباید بهطور اجباری تعیین شود و برای پاسخگویی به نیاز بازار باید عرضه مسکن افزایش پیدا کند.
ورود تعزیرات به بازار مسکن
چنانچه به تاریخچه ورود سازمان تعزیرات حکومتی به موضوع اجارهبها نگاهی بیندازیم، این ورود بهدنبال ابلاغیه این سازمان خطاب به اتحادیه مشاوران املاک صورت گرفت. این سازمان با ارسال نامهای در مورخ ۲۸/۳/۹۰ به شماره ۳۴۷۱/۱۰۰، بنگاههای مسکن را موظف به رعایت آداب جدید اجارهداری کرده و عدول از آن را مشمول جریمهای معادل «برخورد طبق قانون تعزیرات» برشمرده است. در متن ابلاغیه آمده است: «همه بنگاههای معاملات ملکی در شهرهای تهران و کرج موظفند قراردادهای اجاره آپارتمانهای مسکونی را طوری تنظیم کنند که اجارهبها در آن حداکثر ۹ درصد نسبت به سال ۱۳۸۹ افزایش داشته باشد.» ملاک رعایت این نرخ رشد، اجارهنامههای سال ۱۳۸۹ بوده که رونوشت آن
از قیمتهای اجاره چه خبر؟
در اینباره مهر از بازار اجارهبهای پایتخت گزارشی میدانی تهیه کرده که بر اساس این گزارش، یکواحد ۴۵ متری در پیروزی، پرستارجنوبی ۴ طبقه تکواحدی، طبقه اول ۳۰ میلیون تومان رهن داده میشود و برای واحد ۴۵ متری در محدوده نواب- قزوین با انباری
۲۰ میلیون تومان رهن کامل دریافت میشود. در خیابان خوش- هاشمی هم برای واحدی با متراژ ۴۵ مترمربع ۱۰ میلیون تومان رهن و ۴۳۰ هزار تومان اجاره تعیین شده و یک واحد ۴۵ متری تکواحدی با پارکینگ و آسانسور در سبلانشمالی نیز۳۰ میلیون تومان رهن دریافت میشود. در مجیدیهجنوبی، آپارتمان ۵۰ متری یکخوابه بدون پارکینگ و انباری با قیمت ۲۵ میلیون تومان رهن و ۳۲۰ هزار تومان اجاره داده میشود و برای واحدی ۵۰ متری در اقدسیه- لنگری، زیرهمکف، بدون پارکینگ و انباری ۲۰ میلیون تومان رهن با ماهانه یکمیلیون تومان اجاره تعیین شده است. همچنین برای یک آپارتمان ۴۵ متری در نواب- بریانک با پارکینگ و انباری ۱۵ میلیون تومان رهن و ۳۰۰ هزار تومان اجاره دریافت میشود و آپارتمان ۵۰ متری در انتهای جیحون، کمیل با عمر ۱۲ ساله، ۱۸ میلیون تومان رهن و ۳۰۰ هزار تومان اجاره داده میشود اما یک واحد ۲۰۰ متری در شریعتی روبهروی متروی صدر، ۴ خوابه و بازسازی شده با ۱۶۰ میلیون تومان رهن و در قیطریه یک واحد ۲۰۰ متری با ۲۰۰ میلیون تومان رهن، اجاره داده میشود. برای یک واحد ۲۲۰ متری در نیاوران، ۳ خوابه با ۲۰۰ متر تراس، نوساز با ۳ پارکینگ هم یکصد میلیون تومان رهن و ۷ میلیون تومان اجاره تعیین شده است. واحد دیگری با متراژ ۲۲۰ متر، ۴ خوابه، طبقه ۲ با نرخ ۵۰ میلیون تومان رهن و ماهانه ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان اجاره داده میشود. در ونک، خیابان بیژن هم یک واحد ۲۲۰ متری ۳ خوابه با ۱۸۰ میلیون تومان رهن، اجاره داده میشود و برای یک آپارتمان ۲۸۵ متری و ۴ خوابه در فرمانیه ۷۰ میلیون تومان رهن و ۱۱ میلیون تومان اجاره تعیین شده است. همچنین در زعفرانیه یک واحد ۳۰۰ متری با ۴ خواب و تراس، ۴۵۰ میلیون تومان رهن داده میشود.
غلامعلی حدادعادل با بیان اینکه خداوند متعال را شکر میکنم که چنین توفیقی نصیب ملت ایران کرد که پیروز میدان انتخابات شدند، تاکید کرد: این انتخابات با همان شورای نگهبان و همان دولتی که در سال ۸۸ انتخابات را برگزار کرد، برگزار شد. تعداد آرایی که سبب شد تا انتخابات به دور دوم کشیده نشود، حدود ۳۰۰ هزار رای از مجموع بیش از ۳۶ میلیون رای بود که نباید فراموش کنیم این همان نظامی است که ۴ سال قبل اختلاف ۱۱ میلیون رای میان نفر اول و دوم را اعلام کرد و مظلومانه به تقلب متهم و شیرینی انتخابات به کام ملت تلخ شد. ملت در این دوره از انتخابات ثابت کرد آزادی در جمهوری اسلامی وجود دارد و از آن دفاع کرد. نماینده مردم تهران در مجلس افزود: زمستان فتنه ۸۸ گذشت و روسیاهی آن به زغال ماند و این بار ملت با پاسخ به فتنهگران و با تکرار آن شیرینی از امانتداری نظام دفاع کرد. امیدواریم آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور منتخب ملت ایران در خدمت به مردم بزرگوار ایران موفق باشد و به شعارهای انتخاباتی خود در مستقل بودن و عقلانیت جامه عمل بپوشاند و با گسترش امنیت و آرامش به حل مشکلات و بویژه مشکلات اقتصادی که مهمترین مشکلات کشور است رسیدگی کند. به گفته این نماینده اصولگرا، مشارکت چشمگیر مردم در پای صندوقهای رای نشان داد مردم به نظام اسلامی اعتقاد دارند، همانطور که رهبر انقلاب نیز پس از انتخابات ریاستجمهوری در سال ۸۸ فرمودند که «جمهوری اسلامی اهل تقلب نیست» و مردم ثابت کردند که به این موضوع اعتقاد دارند.
تأکید بر استفاده روحانی از همه ظرفیتها
انتظارات از دولت آینده و همچنین توصیه به رئیسجمهور منتخب ملت ایران جهت استفاده از همه ظرفیتها، موضوع دیگری بود که رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس در سخنانش به آن پرداخت.
حداد عادل در این باره گفت: ملت از رئیسجمهور آینده انتظار دارد پاسدار استقلال کشور و انقلاب اسلامی و پیرو ولایت فقیه باشد، ملت انتظار دارد رئیسجمهور آینده از همه ظرفیتهای دیپلماسی در مذاکره با بیگانگان و سلطهگران استفاده کرده و حافظ منافع و مصالح ملی کشور باشد. وی افزود: مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروزی خود در مشهد مقدس رئیسجمهور آینده را به حفظ تواناییها و مزیتهای دولت گذشته و پرهیز از مشکلات فراخواندند که با نگاهی به گذشته ما رئیسجمهور منتخب را به مقابله با اشرافیگری و تجملگرایی و وادادگی فرهنگی دعوت میکنیم.
حدادعادل خاطرنشان کرد: ما نمایندگان مجلس و از جمله نمایندگان فراکسیون اصولگرایان مجلس آمادگی خود را برای هرگونه همکاری و تعامل بین مجلس و دولت آینده اعلام میکنیم و امیدواریم آقای روحانی که سابقه ۵ دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه سیاسی خود دارد سازوکار مناسبی برای تعامل بهوجود آورد. این نماینده اصولگرا رئیسجمهور آینده را دعوت کرد به اینکه مراقب باشد در دولت آینده به مخالفان حکومت دینی و معاندان و نظریهپردازان مخالف نظام اسلامی میدان عمل داده نشود. حداد افزود: ما از رئیسجمهور آینده انتظار داریم بر طبل اختلاف و تضاد و ستیزه نکوبد و در پی تحکیم وحدت قوای سهگانه و همین طور تامین وحدت میان گروهها و قشرهای مختلف مردم باشد. به گزارش فارس، وی با بیان اینکه از رئیسجمهور آینده انتظار میرود در مبارزه با مفاسد اقتصادی بکوشد، گفت: از رئیسجمهور آینده انتظار داریم در انتخاب افراد کابینهاش، خود را محدود به جریان خاصی نکند و افرادی را به مجلس معرفی کند که به مبارزه با مفاسد اقتصادی اعتقاد داشته باشند. رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس خاطرنشان کرد: نمایندگان مجلس امیدوارند در دولت آقای روحانی امید به جامعه و تدبیر در رفتار دولت حکمفرما شود و با شروع کار دولت جدید فصل جدیدی در انقلاب پدید آید. اطمینان داشته باشید در این مسیر ما با شما همراه، همدل و همکار خواهیم بود.
دروغ تقلب به گورستان تاریخ پیوست
علاوه بر نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، چند تن از اعضای مجلس خبرگان رهبری نیز با اشاره به حضور بالای مردم در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم و صیانت مثالزدنی جمهوری اسلامی از رای مردم، بر اثبات دروغ بزرگ تقلب در سال ۸۸ تاکید کردند. آیتالله عباس کعبی در همین راستا با بیان اینکه دروغ تقلب در انتخابات ۸۸ به گورستان تاریخ پیوست، گفت: انتخابات ۹۲ تجلی دموکراسی حقیقی در پرتو نظام مردمسالاری دینی مبتنی بر ولایت فقیه بود. عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفتوگو با فارس خاطرنشان کرد: نتیجه انتخابات یازدهم ریاستجمهوری مهری دیگر بر دروغ بودن ادعای دشمنان نظام در سال ۸۸ مبنی بر ادعای واهی تقلب در انتخابات بود. عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه ادعای واهی تقلب در انتخابات ۸۸ به گورستان تاریخ پیوست، تصریح کرد: مردم در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری فارغ از نگاه به جریانات و گروههای سیاسی انتخاب خود را انجام دادند. آیتالله کعبی در پایان با اشاره به اینکه مردم به اصولگراها و اصلاحطلبها رای ندادند، خاطرنشان کرد: مردم به آقای روحانی فارغ از عقبه سیاسی یا کسانی که از وی حمایت کردند رای دادند و نباید سبد رای آقای روحانی به نام اصلاحطلبی و افراد خاص نوشته شود بلکه سبد رای آقای روحانی هوشیاری مردم برای حل مشکلات معیشتی و حل مسائل بینالمللی بر پایه عزت کشور است.
صیانت از آرای روحانی مؤید سلامت انتخابات
دیگر عضو مجلس خبرگان رهبری نیز در همین راستا به ۳۰۰ هزار رای بیشتر روحانی و صیانت از آن اشاره کرد و گفت: اگر ساز و کار انتخاباتی ناسالم و دچار تقلب بود، به راحتی میشد این مقدار رای را نادیده گرفت. آیتالله حسن ممدوحی درباره حضور ۷۳ درصدی مردم در انتخابات با وجود سیاهنمایی و یاسافکنی دشمنان، اظهار داشت: اشتباه غربیها این است که این سیاستی را که در سایر کشورها به کار میگیرند و جواب میدهد برای ایران نیز به کار گرفتند اما به نتیجهای نرسیدند چراکه نمیدانند هدایتگر خیل عظیم ایران پرچم اسلام است و رهبر آنها نیز دین است و به برنامهها و تبلیغات غربیها توجهی ندارند. آیتالله ممدوحی درباره توجیه شدن فتنهگران برای سلامت سازوکار انتخاباتی به ۳۰۰هزار رای بیشتر روحانی و صیانت از آن اشاره کرد و متذکر شد: اگر ساز و کار انتخاباتی ناسالم و دچار تقلب بود، به راحتی میشد این مقدار رای را نادیده گرفت اما صیانت از همین مقدار رای، شبهه تقلب را زیر سوال برد. عضو مجلس خبرگان رهبری ضمن تبریک به حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور منتخب مردم با هشدار به کسانی که میخواهند با کمین کردن در اطراف رئیسجمهور آینده او را جهتدار کنند، افزود: با ارتباطی که آقای روحانی با مقام معظم رهبری دارد امیدواریم با موفقیت دوران خدمت خود را بگذراند و مورد حمایت عموم مردم باشد.
اعتراف به اشتباه
گفتنی است این جمله که «جمهوری اسلامی نمیگذارد حسن روحانی رئیسجمهور شود» خط اصلی بسیاری از سایتها و رسانههای ضدانقلاب در هفتههای اخیر بود؛ خط خبری که به دنبال القای طبیعی بودن تقلب در انتخابات ایران بود و به طور جدی از سوی این رسانهها دنبال میشد. با این حال اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری یازدهم باعث سرافکندگی رسانههای مخالف جمهوری اسلامی شد؛ تا جایی که حتی یکی از سایتهای مطرح این جریان که توسط کاریکاتوریست فراری روزنامههای اصلاحطلب مدیریت میشود، صراحتا از «اعتراف به اشتباه» خود سخن گفت که پیش از این اعلام کرده بود امکان ندارد روحانی رئیسجمهور شود.
با این حال، اعلام نتایج انتخابات از سوی وزارت کشور نشان داد حجتالاسلام حسن روحانی با ۷ دهم درصد بیشتر از نیمی از آرای مأخوذه، حائز بیشترین آرا شده و به عنوان رئیسجمهور ایران برگزیده شده است؛ درصدی که حدود ۳۰۰ هزار رای میشود و قطعا امکان دستکاری آن بسیار ساده بود اما این اتفاق نیفتاد و جمهوری اسلامی ایران با حراست دقیق از آرای ملت، نتیجه واقعی انتخابات را با دقت بالایی اعلام کرد. این موضوع، در سخنرانی تاریخی رهبر حکیم انقلاب در ۲۹ خرداد ۸۸ در جمع نمازگزاران جمعه هم مورد تاکید قرار گرفت و ایشان فرمودند: «مردم اطمینان دارند؛ اما برخى از طرفداران نامزدها هم اطمینان داشته باشند که جمهورى اسلامى اهل خیانت در آرای مردم نیست. سازوکارهاى قانونى انتخابات در کشور ما اجازه تقلب نمیدهد. این را هر کسى که دستاندرکار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصدیق میکند».
مهرداد بذرپاش در گفت و گو با فارس افزود: بدون تردید مطالبه حداکثری در شرایط فعلی، بهبود معیشت و اوضاع کسب و کار است که انشاءالله باید در راستای تحقق این فریضه مجاهدت شود. چنین مردمی شایسته خدمت بیشائبه و شبانه روزی هستند. ما خدمتگزاران مردم در مجلس شورای اسلامی اکنون باید تمامی اهتمام خود را به کار ببندیم تا تکلیف خدمتگزاری به این مردم شریف را ادا کنیم. وی با اشاره به انتخابات سال ۸۸ بیان داشت: علیرغم اینکه چهار سال قبل مشارکت ۸۵ درصدی ملت در انتخابات، به تعبیر مقام معظم رهبری با «ظلم بزرگ» فتنهگران مواجه شد و ملت میوه آن مشارکت بینظیر را نچیدند؛ اما امیدواریم با حکمفرما شدن منطق و عقلانیت به جای هیجانات سیاسی بر مجموعه تصمیمسازیهای دولت، این بار همه ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ثمره این حضور چشمنواز را در بهبود وضعیت اقتصادی نشان دهند. عضو کمیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی افزود: تردیدی نیست بزرگترین آسیب به بهبود وضعیت اقتصادی مردم، اولویت یافتن دغدغههای جناحی و سیاسی است. تجربه دورههای گذشته نشان داده است هرگاه اهداف و مصالح جناحی در اولویت تمرکز و تصمیمگیریهای دولتمردان قرار گرفت، معیشت مردم پای منافع سیاسیون ذبح گردید. بذرپاش در ادامه اظهار داشت: یکی از پیامهای بزرگ و ارزشمند مشارکت ۷۳ درصدی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم؛ اثبات حقانیت و صداقت نظام در افکار عمومی داخل و خارج از کشور بود. اکنون دنیا شاهد است ۴ سال پس از ادعای دروغ تقلب توسط فتنه گران، ۷۳ درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت میکنند و این یک معنای عام بیشتر ندارد و آن اعتماد حداکثری مردم ایران به نظام و ساختارهای قانونی آن است. این پیام مهم مردم ایران در عرصه داخلی میتواند رهیافتی به اعمال فصلالخطاب قانون در موضوع فتنه و عوامل اصلی آن شود. وی تاکید کرد: در عرصه خارجی نیز مشارکت ۷۳ درصدی پشتوانه محکمی برای تقویت مواضع جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. در شرایطی که منطقه متلاطم خاورمیانه هر روز شاهد ایجاد یک بحران امنیتی در گوشهای از جغرافیای خود است؛ در جمهوری اسلامی ایران مردم در کمال آرامش پای صندوقهای رای میآیند و ساختار مردمسالارانه موجود را مورد تایید قرار می دهند. این اتفاق عیار نظام جمهوری اسلامی را در منطقه خاورمیانه و جهان ارتقا میدهد. بذرپاش در پایان تاکید کرد: نظام اسلامی همانطور که در سالهای ۷۶ و ۸۴ و ۸۸ پای رای مردم ایستاد این بار نیز حافظ و امین رای مردم بود بطوری که آقای روحانی با ۷ دهم درصد رای بیشتر، پیروز انتخابات شد.
ساز استاد از نواختن باز ماند
استاد جلیل شهناز، نوازنده پیشکسوت تار ایران در سن ۹۲ سالگی دار فانی را وداع گفت. شهناز پس از یک دوره بیماری روز ۲۷ خردادماه در بیمارستان آراد درگذشت. به گزارش مهر، استاد شهناز در سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنیا آمد. تقریبا همه اعضای خانواده وی با موسیقی آشنایی داشتند و در رشتههای مختلف هنر از جمله تار، سهتار، سنتور و کمانچه به مقام استادی رسید. پدرش شعبانخان علاقه وافری به موسیقی اصیل ایرانی داشت و علاوه بر تار که ساز اختصاصی او بود، سهتار و سنتور هم مینواخت. عموی او غلامرضا سارنج هم از نوازندگان کمانچه بود. جلیل شهناز از کودکی به موسیقی علاقهمند شد و نواختن تار را نزد عبدالحسین شهنازی و برادر بزرگ خود حسین شهناز که به خوبی ساز مینواخت، آغاز کرد. پشتکار زیاد و استعداد شگرف جلیل به حدی بود که در سنین جوانی از نوازندگان خوب اصفهان شد. شهناز در جوانی با حسن کسایی آشنا شد که این آشنایی آغاز همکاری بلندمدت آن دو بود. جلیل شهناز از سال ۱۳۲۴ در تهران ساکن شد و با رادیو تهران شروع به کار کرده و در بسیاری از برنامهها به عنوان تکنواز شرکت کرد. امکانات ضبط و استودیوهای تازه به خدمت گرفته رادیو و تلویزیون این فرصت را به او داد تا بتواند با پنجه و مضراب سحرآمیز خویش دل هر شنونده و بینندهای را تسخیر کند. ضبط برنامههای فراوان و نیز کنسرتهای مختلف با نوازندگان و خوانندگان معروف آن عصر در تهران حاصل این دوران است. این نوازنده تار در طول زندگی هنری خود با هنرمندان والای کشور از جمله فرامرز پایور، حبیبالله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیرناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، حسن کسایی، محمد موسوی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسن خواجهامیری و محمدرضا شجریان همکاری داشته است. وی در دهه ۶۰ همراه فرامرز پایور، علیاصغر بهاری، محمد اسماعیلی و محمد موسوی گروه اساتید را تشکیل داد و با این گروه، مسافرتهای متعددی به کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکا داشت. وی در سال۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد. همچنین در ۲۷ تیر سال ۱۳۸۳، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) برای تجلیل از یک عمر فعالیت هنری به جلیل شهناز اهدا شد. جلیل شهناز، علاوه بر نواختن تار که ساز اختصاصی او بود با نواختن ویولن، سنتور و تمبک نیز آشنایی داشت. معروف است که او در شیوه نوازندگی میتوانست با ساز خود علاوه بر نواختن، آواز هم بخواند.
مشاور اقتصادی روحانی با اشاره به تشکیل معاونت سرمایهگذاری ریاستجمهوری برای بهبود فضای کسب و کار گفت: روحانی از تجربه دیپلماتیک خود استفاده میکند تا فشار تحریمها را از طریق مذاکره کاهش دهد. محمدباقر نوبخت، مشاور اقتصادی حسن روحانی رئیسجمهور منتخب ایران، بخشی از برنامههای اقتصادی دولت یازدهم را تشریح کرد. وی درباره اجرای قانون هدفمندی یارانهها گفت: طبق ماده ۷ این قانون، دولت مجاز است حداکثر تا ۵۰ درصد از درآمد ناشی از هدفمندی را به تناسب درآمد خانوارها به آنها اختصاص دهد اما متأسفانه دولت یارانه را به صورت یکسان بین دهک کمدرآمد و پردرآمد تقسیم کرد. نوبخت ادامه داد: به همین دلیل، افرادی که نیازی هم نداشتند همانند کسانی که فاقد درآمد هستند و تعدادشان بیش از ۵/۳ میلیون نفر است، به طور یکسان یارانه نقدی را از دولت دریافت کردند. وی گفت: آقای روحانی معتقد است یارانهها باید به عدالت بین مردم توزیع شود نه مساوات. عدالت حکم نمیکند که از افراد پردرآمد حمایت شوند. به گفته وی با حذف ۲ دهک بالای پردرآمد میتوانیم ۴ برابر رقم کنونی به بیکاران و دهکهای پایین درآمدی کمک کنیم. مشاور اقتصادی روحانی گفت: نخستین اقدامی که در این باره باید انجام شود، این است که یک بانک اطلاعاتی کامل برای تفکیک گروههای درآمدی در اجرای قانون ایجاد شود تا منابع به صورت بهینه تخصیص پیدا کنند. وی با اشاره به اینکه خانواده ایرانی در سال ۹۶ باید احساس کند قدرت خریدش نسبت به امسال بهبود یافته است، افزود: میزان قدرت خرید کارمندان و کارگران در سال ۹۰ کاهش پیدا کرد و با وجود اینکه اجرای هدفمندی در سال ۹۰ اندکی وضع دهکهای پایین را بهبود بخشید اما ثروت ثروتمندان را بیشتر کرد و موجب فشار به دهکهای متوسط جامعه شد. وی تصریح کرد: فاصله و شکاف درآمدی دهک بالا و پایین را با ۲ راهبرد اضافه کردن ثروت ملی و توزیع عادلانه آن کم میکنیم، زیرا اگر راهبردی برای تولید ثروت ملی داشته باشیم، درآمد خانوارها افزایش پیدا میکند اما چون عدهای از خانوارها جذب بازار کار نمیشوند، این درآمد افزایش پیدا نمیکند و در این صورت باید به این گروه کمکهای مستقیم و غیرمستقیم شود. مشاور اقتصادی رئیسجمهور منتخب ایران با بیان اینکه ۳ نوع برنامه برای دوره ۴ ساله در نظر گرفته شده، گفت: برنامه خوشبینانه، واقعبینانه و بدبینانه پیشبینی شده و انتظار ملت ایران این است که روحانی از تجربه دیپلماتیک خود استفاده کند و فشار تحریمها را از طریق مذاکره کاهش دهد، البته این موضوع به منزله عبور از منافع ملی کشور نیست. وی افزود: موقعیت ایران با پشتوانه قوی مردمی مهیاست و با توجه به سوابقی که روحانی در نظام دارد، نهایت استفاده را برای کاهش تحریمها انجام میدهد. نوبخت در پاسخ به سوالی درباره نحوه برخورد دولت آینده با معضل تورم گفت: تورم نهتنها در معیشت مردم تاثیر دارد، بلکه میتواند در ارزش پول ملی، بهبود فضای کسب و کار، تولید و اشتغال هم موثر باشد و راهکار مهار تورم باید دقیقاً از همان راههایی باشد که تورم به جامعه تزریق میشود. مشاور اقتصادی روحانی درباره برنامه دولت در ادامه طرح مسکن مهر گفت: دولت یازدهم خود را متعهد به تولید مسکن ارزانقیمت میداند و هماکنون نیز برخی واحدهایی که در اختیار مردم قرار گرفته شایسته آنها نیست اما این برنامه ساخت مسکن ادامه خواهد یافت و یک برنامه مسکن استیجاری نیز در کنار آن انجام خواهد شد. نوبخت درباره بهبود فضای کسب و کار به عنوان یکی از شعارهای دولت یازدهم گفت: در حال حاضر ۴۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در دست بخش خصوصی است که این رقم میتواند به سمت عرضه یا تقاضا سوق پیدا کند و اگر به سمت تقاضا برود، راهی بازار ارز میشود اما اگر به سمت عرضه و تولید برود در این صورت موجب کاهش قیمتها خواهد شد. وی در ادامه گفت: برای هماهنگ شدن نهادهایی که در بهبود فضای کسب و کار در کشور دخیل هستند و کاهش زمان اعطای مجوز و شروع کسب و کار باید واحدی در نهاد ریاستجمهوری تشکیل شود که در آن واحد، نماینده تمام سازمانهای مرتبط با این موضوع، تحت یک مدیریت واحد فعالیت کنند و این نهاد میتواند در سطح معاونت سرمایهگذاری رئیسجمهور انجام شود و اگر این کار انجام شود نظارت و کنترل نیز بر آن وجود خواهد داشت.