پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

5:53:32 - سه شنبه 28 خرداد 1392
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
حکمت در تراز امام خامنه‌ای
محمد ایمانی به گزارش“صبح رابر”«جمهوری اسلامی ایران» پیروز بزرگ انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ بود. به این عبارت باید فراتر از کلیشه‌ها نگریست. جمهوری اسلامی در ظرف شریفی به نام ایران و به اعتبار اراده مداوم جمهور خود که مانند جریان خون در رگ‌های نظام سیاسی است، قوام و دوام یافته است. در واقع جمهوری اسلامی […]

محمد ایمانی


به گزارش
“صبح رابر”«جمهوری اسلامی ایران» پیروز بزرگ انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ بود. به این عبارت باید فراتر از کلیشه‌ها نگریست. جمهوری اسلامی در ظرف شریفی به نام ایران و به اعتبار اراده مداوم جمهور خود که مانند جریان خون در رگ‌های نظام سیاسی است، قوام و دوام یافته است. در واقع جمهوری اسلامی و جمهور ایران مانند تار و پود به هم تنیده‌اند، هرچند که تلاش پیگیری از سوی بدخواهان ملت ایران در طول دهه‌ها صورت گرفت تا جمهوری ایرانی و جمهوری اسلامی معارض و مقابل هم جلوه کند. در همین سالهای اخیر، بدخواهان کوشیدند میان مردم و حاکمیت اعتمادزدایی و از نظام اعتبارزدایی کنند. دوستان جفاکاری هم بودند که با وجود دولت‌داری در طول ۳۰-۲۰ سال گذشته، بد عمل کردند و خواسته یا ناخواسته، به بدخواهان برای اعتمادزدایی و اعتبارزدایی یاری رساندند یا خانه‌های جدول آنان را پر کردند. برخی بانیان فتنه و انحراف از این دسته بودند که قصه پرغصه برخی اتفاقات ۱۵-۱۰ سال گذشته را تدارک کردند.
پیروزی جمهوری اسلامی ایران در حماسه جمعه ۲۴خرداد ۱۳۹۲، در واقع پیروزی مردم و رهبری است. تنها واشنگتن‌پست نبود که به فشار غرب برای تحریم‌ اقتصادی و تحریم انتخابات اشاره کرد و نوشت «رهبر عالی ایران بی‌امان مردم را به شرکت در انتخابات تشویق می‌کرد و مردم ایران نیز اجابت و استقبال کردند و در عین حفظ آرامش، صف‌های طولانی در حوزه‌های رأی‌گیری تشکیل دادند.» فضای رسانه‌های خارجی و داخلی اکنون پر از تحلیل‌های مشابه واشنگتن‌پست است. همین پریروز بود که آقای عبدی عضو مستعفی حزب مشارکت گفت «من وقتی با اکثر تحلیل‌گران صحبت می‌کنم، نخستین حس‌شان این است که در برابر رفتار مردم باخته‌اند. مردم نشان دادند در امور مهم خود نه تحت تأثیر رسانه‌های خارجی و فضای مجازی و نه جو مأیوس کننده برخی نیروهای سیاسی داخلی هستند… شخصا معتقدم رهبری نظام بیشترین نقش را در این زمینه داشت. وقتی حکومتی ۴ سال تحت فشار تبلیغاتی درباره مسائلی نظیر کودتای انتخاباتی قرار دارد اما در نهایت انتخاباتی را برگزار می‌کند که بیش از ۷۰درصد مردم در آن شرکت می‌کنند و بسیار آرام و قابل اعتماد برگزار می‌شود، این یک پیروزی عظیم برای حکومت و کشور و مصداق واقعی حماسه است». و در تعاقب همین درک و فهم است که وبسایت ضدانقلابی گویانیوز تصریح می‌کند «ما پیش از این نیز در مقاله‌ای با عنوان در ستایش سیدعلی خامنه‌ای از هوشمندی او نوشته بودیم. محورهای سخنرانی او مولفه‌های مهندسی کردن انتخابات را در خود داشت. انتخابات با همان شور و نشاطی که رهبر جمهوری اسلامی می‌پسندید و سالم و بدون تقلب- و به قول هاشمی رفسنجانی بی‌هیچ شبهه‌ای- برگزار شد و نشان داد رعایت ساز و کارهای دموکراتیک در حکومت اسلامی و مفهوم مردم‌سالاری دینی در عمل وجود دارد و نظر و آرای مردم محترم شمرده می‌شود و حکومت اسلامی تجلی حاکمیت ملی است. با اثبات سلامت انتخابات، شایعه تقلب در سال ۸۸ نیز به عنوان مشتی جعلیات ثبت در تاریخ شد. این‌گونه است که رهبر به همه اهدافش دست یافته و باید به [آیت‌الله] سیدعلی خامنه‌ای یک دست مریزاد دیگر گفت».
شاید برای برخی تحلیل‌گران غریب بود که مقتدای حکیم انقلاب دو روز پیش از انتخابات و در دیدار اقشار مختلف مردم فرمودند «من توصیه اول و اهمّم، حضور در پای صندوق‌های رأی است. این از همه‌چیز مهم‌تر است برای کشور. ممکن است بعضی‌ها- حالا به هر دلیلی- نخواهند از نظام جمهوری اسلامی حمایت کنند اما از کشورشان که می‌خواهند حمایت کنند، آنها هم باید بیایند پای صندوق‌ رأی. همه باید بیایند پای صندوق‌های رأی… کشور ما دشمن دارد، معارض دارد. در عرصه بین‌المللی، دشمن بین‌المللی دشمنی نیست که با رودربایستی و با من بمیرم، تو بمیری کنار بکشد؛ در دنیا این‌جوری نیست که بارودربایستی بگوییم طرف را خجالت‌زده کنیم، مثلا عقب بکشد. نه خیر هر چه شما ضعف نشان بدهید او می‌آید جلو؛ هرچه شما عقب بکشید، او جری‌تر می‌شود. این را ما تجربه کردیم؛ یک جاهایی عقب کشیدیم، دشمن ما جری‌تر شد؛ یک چیزی او گفت، ما به خیال مصلحتی حرف او را قبول کردیم، دیدیم پایش را گذاشت روی آن حرف، یک قدم آمد جلو. دشمن این‌جوری است…».
چند سال پیش برخی مطبوعات آمریکایی نوشتند که رابرت گیتس به هنگام تصدی ریاست‌سازمان سیا تکیه‌ کلام ویژه‌ای داشت مبنی بر اینکه ایرانی میانه‌رو و معتدل وجود ندارد و ایرانی میانه‌رو، ایرانی مرده است! تاریخ یکصد سال اخیر ایران انباشته از این حقیقت است که قدرت‌های زورگوی عالم فقط با انقلابیون مسلمان و عالمان دینی در ایران سرستیز نداشتند بلکه مبارزان میهن‌دوست و طرفداران استقلال ایران را نیز تحمل نکردند. درباره کارنامه دکتر محمدمصدق حرف و حدیث و نقد فراوان است اما آنچه مسلم است اینکه او می‌گفت اجرای احکام اسلامی به من ارتباطی ندارد و من فقط دنبال ملی کردن نفت ایرانم. او به آمریکا خوش‌گمان بود و بارها به امید دیدن دم آمریکا و مهار انگلیس به نیویورک رفت و مذاکره کرد اما این تکاپوی پردامنه مانع از خیانت آمریکا و همراهی با پروژه ام‌آی‌سیکس انگلستان در اجرای پروژه کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ نشد. تجربه دورتر، نهضت مشروطیت (۱۲۸۵شمسی) و سپس روی کار آمدن استبداد رضاخانی به واسطه کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ است. سیاست انگلیسی تفرقه بینداز و نابود کن در نهضت مشروطیت به ثمر نشست و حاصل خون دل انقلابیون را به غارت برد. وقتی توانستند میان سران نهضت (از جمله شیخ فضل‌الله نوری، سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمد طباطبایی و…) اختلاف بیندازند و آنها را به هم بی‌اعتماد کنند، اولین ضربه مهم به نهضت خورد و آخرالامر، اعتبار کلیت نهضت زیرسوال رفت و سرانجام در فضای ناامیدی عمومی، استبداد بازگشت و انگلیس ظرف چند سال ، فعال مایشاء ایران برای حداقل ۲۰ سال شد.
آن روز فریاد شیخ‌فضل‌الله نوری خطاب به همرزمان سابق خود شنیده نشد که «ایها الناس من به هیچ وجه منکر مجلس شورای ملی نیستم بلکه من مدخلیت خود را در تاسیس این اساس بیش از همه کس می‌دانم… اختلاف میان ما ولامذهب‌هاست که منکر اسلامیت و دشمن دین حنیف‌اند»و «آنچه خیلی لازم است برادران بدانند و از اشتباه‌کاری خصم بی‌مروت بی‌دین تحرّز نمایند این است که چنین ارائه می‌دهند که علما دو فرقه شده‌اند و با هم حرف دینی دارند و با این اشتباه کاری، عوام بیچاره‌ را فریب می‌دهند که یک فرقه مجلس‌خواه و دشمن استبدادند و یک فرقه ضدمجلس و دوست استبداد! لابد عوام بیچاره می‌گویند حق با آنهاست که ظلم و استبداد را نمی‌خواهند افسوس که این اشتباه با هر زبانی و به هر بیانی بخواهیم دفع شود، خصم بی‌انصاف نمی‌گذارد». کمتر از یک سال پس از شهادت مظلومانه شیخ فضل‌الله نوری به دست یفرم‌خان‌ارمنی، سیدعبدالله بهبهانی (ظاهرا طیف مقابل شیخ) از سوی کمیته دهشت (باند تروریستی وابسته به حیدرخان عمو اوغلی) ترور شد و آیت‌الله طباطبایی با غصه گفت «سرکه ریختیم، شراب شد». پس از آن نیز آزادیخواهان وطندوست -ولو بی‌ادعا درباره تشکیل حکومت اسلامی- یکی پس از دیگری ترور و محبوس و تبعید شدند.
صدسال پس از آن ماجرا- مهرماه ۱۳۸۷- پایگاه اینترنتی پیک‌نت وابسته به ضد انقلاب خارج نشین، از ملاقات همکار خود با آقای «ح» از مشاوران ارشد آقای خاتمی در یکی از ساختمان‌های ریاست‌جمهوری واقع در خیابان نوفل لوشاتو و در تاریخ سوم مرداد ۱۳۸۴ خبر می‌دهد. آقای «ح» [عضو مرکزیت حزب منحله مشارکت] در این ملاقات مخفیانه که ۳ سال بعد فاش می‌شود، به خبرنگار می‌گوید «ترجیح می‌دهم درباره خاتمی صحبت نکنم مبادا که به او بر بخورد. او با ما تفاوت داشت. خاتمی روحانی بود و گروه خونی‌اش بیشتر به مجمع روحانیون می‌خورد. حزب مشارکت ما هم با مجمع خیلی فرق دارد. هر چند خاتمی در بین اعضای مجمع بهترین است. مجمع روحانیون، بدترین خیلی دارد. ما از ابتدا هم می‌دانستیم خاتمی با ما فرق دارد. بین اجزای سیستم فکری او سازگاری وجود ندارد. او آخرین میخ را بر تابوت اصلاحات زد». وقتی کسانی بتوانند درباره یک هم‌جناحی دیرین خود چنین سخن بگویند و او را با شاه‌سلطان حسین بی‌کفایت و اردک‌لنگ و… مقایسه کنند، چرا باید با نامزد مدعی حمایت از او (آقای روحانی) در انتخابات سال ۹۲ که مواضعی به مراتب اصولی‌تر از خاتمی دارد، همدلی کنند و حرمت وی را پاس دارند؟! باید به تدبیر آقای روحانی در این باب آفرین گفت که در همین مصاحبه دیروز تصریح کرد رئیس‌جمهور ملت ایران است و نه نامزد اشخاص و گروه‌های سیاسی. این یعنی که رئیس‌جمهور منتخب خود را بدهکار گروه‌های خاص نمی‌داند. البته یک جمله از همین آقای «ح» به یادگار مانده که شهریور ۱۳۹۱ در مصاحبه با نشریه اندیشه پویا تصریح کرد «مجمع روحانیون در دوره دوم ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی با وی مشکل پیدا کرده بود… هاشمی یک گیر داشت و می‌گفت انگار مرکز تحقیقات استراتژیک را که زمانی در دست موسوی خوئینی‌ها بود، تبدیل به تحریریه روزنامه سلام کرده‌اند. ولی ما گفتیم باید با هاشمی کار کرد و او را رها نکرد. هاشمی هر نظری داشته باشد، ما کار خودمان را می‌کنیم. من و بهزاد نبوی تا دوم خرداد ۷۶ در مرکز تحقیقات استراتژیک بودیم».
«جمهوری اسلامی ایران» پیروز بزرگ ماجرای حماسی روز جمعه ۲۴خرداد است و تنها بازندگان این جشن بزرگ ملی، کسانی هستند که برای مردم و نظام دام گستردند و ۴ سال پیش کشور را به آغوش بی‌ثباتی و بی‌قانونی بردند. آنها اکنون به توهم پیروزی، خود را لو داده و می‌گویند هیچ شبهه‌ای در این انتخابات وجود ندارد و دموکراسی پیروز شده است؛ در واقع شهادت می‌دهند دموکراسی را صرفا هنگامی می‌پذیرند که پیروز باشند وگرنه حاضرند خانه‌های جدول دشمن را پر کنند. قرآن درباره این قبیل می‌فرماید : «ای پیامبر بگو آیا آگاه کنیم شما را که زیانکارتر از همه در عمل کیست؟ آنها که تلاش‌شان در زندگی دنیا نابود شد و گمان می‌برند که نیکو عمل کرده‌اند» (آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره کهف).

 

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب