به گزارش ” صبح رابر” به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، اساتید دانشگاهی و فضای علمی و آکادمیک، نقش بسیار پررنگی در تحریک انگیزش دانشجویان برای خروج از کشور و عزیمت به سایر نقاط دنیا دارند؛ بهطوریکه دانشجو تحت تأثیر این فضای مسموم، تمام فکر و ذکرش این میشود که به سایر نقاط دنیا سفر کند و آموختههایش را در اختیار بیگانه قرار دهد؛ درحالیکه کشور در طول تمام دوران آموزشی هر فرد از دوران خردسالی تا تحصیلات آکادمیک هزینههای مستقیم و غیرمستقیم زیادی را متحمل شده است؛ ولی کشور مقصد این مهاجرین با هزینههای بهمراتب کمتر بیشترین منفعت را خواهند برد.
«فضای کلاس را، فضای محیط درس و دانشگاه را فضای امید کنید؛ امید به آینده. بدترین بلائی که ممکن است بر سر یک نسل در یک کشور بیاید، ناامیدی است، یأس است. اینکه میگویند: آقا! چه فایده دارد؟ فایدهای ندارد. این روحیهی «فایدهای ندارد» – یأس از آینده – سم مهلک همهی فعالیتهاست؛ چه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، چه حتّی فعالیتهای علمی، فعالیتهای پژوهشی.» (آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) ۸/۶/۱۳۸۸)
یکی از عرصههایی که نظام استکبار بهشدت روی آن علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغات میکند، موضوع فرار مغزهاست، آنها نظام و ساختار جمهوری اسلامی را به این متهم میکنند که فضای مناسبی برای نخبگان فراهم نمیکند و فرهیختگان مجبور میشوند تا برای ادامه فعالیت علمی و یا زندگی به کشورهای دیگر سفر کنند. آنها این ابهامات و سؤالات را در اذهان به وجود میآورند که چرا ایران دچار معضل فرار مغزها است؟ چرا ایران نمیتواند از نخبههای علمی استفاده کند؟ چرا فارغالتحصیلان دانشگاهی در ایران بازدهی کافی ندارند؟ و خیلی ابهامات دیگر که بعضاً برخیها در فضای داخلی کشور نیز تکرار میکنند.
هیچکس نمیتواند منکر این باشد که عدهای از فارغالتحصیلان و یا دانشجویان ایرانی کشور را ترک و به سایر نقاط دنیا سفر میکنند؛ اما قطعاً این موضوع در اندازه این هجمههای تبلیغاتی عظیم که رسانههای بیگانه راهاندازی کردهاند، نبوده و نیست. باید گفت که موضوع مهاجرت قشر تحصیلکرده در همه کشورهای دنیا وجود دارد و این موضوع به عوامل گوناگونی ارتباط دارد که میتوانند در کشورهای مختلف، متمایز باشند.
در این یادداشت بهطور اجمالی، فضای دانشگاه و نقش پررنگ اساتید دانشگاهی در ایجاد این فضا، بهعنوان یکی از عوامل بسیار تأثیرگذار در تحریک انگیزش دانشجویان برای عزیمت به کشورهای دیگر توصیف میشود تا قدری مشخص شود که عدهای خواسته یا ناخواسته موجبات صدمه دیدن آینده ایران و ایرانی را فراهم میکنند و همینطور بانی فراهم شدن زمینههای استثمار و بهرهوری هرچه بیشتر کشورهای بیگانه از جوانان این مرز وبوم میشوند.
نقش اساتید
مؤثرترین افراد در فرار مغزها، اساتید دانشگاهها هستند؛ چراکه عدهای از اساتید بهشدت یا به نرمی از وضعیت فارغالتحصیلان در کشور بدگویی میکنند و وانمود میکنند که مسئولین برنامهای برای استفاده از فارغالتحصیلان ندارند و عمر دانشجویان در دانشگاهها هدر رفته است؛ ضمن اینکه از دوران تحصیلشان در دانشگاههای خارج از کشور با نیکی و با آبوتاب فراوان یاد میکنند و حتی آن دوران را بهترین دوران زندگیشان جلوه میدهند
از طرف دیگر از شرایط کشور بهصورت همهجانبه اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و علمی انتقاد میکنند و تصویری تاریک از آینده ارائه میکنند و در مقابل از شرایط ایده آل برای زندگی و تحصیل در خارج از کشور میگویند، گویی جهنم را در مقابل بهشت قرار داده و توصیف میکنند.
علت دیگر این موضوع این است که دانشجویان نخبه و سطح بالای خود را تشویق به ادامه تحصیل در دانشگاههای خارج از کشور میکنند و حتی خودشان از طریق ارتباطاتی که دارند زمینهساز انتقال دانشجو به دانشگاههای خارج از کشور میشوند
اساتید بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم از سفرهایشان به کشورهای اروپایی و آمریکایی که در دوران تعطیلی دانشگاه یا فرصت مطالعاتی انجام دادهاند، میگویند و حسرت نرفتن به این کشورها را در دانشجویان ایجاد میکنند
از طرف دیگر دانشجویان را تشویق به جمعآوری رزومه علمی و ترجمه آنها میکنند و همینطور آنها را تشویق میکنند که مقالههای علمی و تحقیقاتشان را ترجمه کنند و به مجلات علمی خارجی یا مؤسسات تحقیقاتی در خارج از کشور ارسال کنند.
دانشگاه و فضای آموزشی
دومین عامل تأثیرگذار در ایجاد انگیزه در دانشجویان برای سفر به خارج از کشور، دانشگاهها و وضعیت آموزش عالی در کشور است که به مواردی اشاره میشود.
دانشگاهها بهطور آشکار یا نهان تمایل به جذب هیئتعلمی از فارغالتحصیلان دانشگاههای خارجی (بهطور خاص آمریکایی و اروپایی) دارند.
کتابهایی که در دانشگاه تدریس میشوند، ترجمهشدهاند و یا اساتید متن اصلی را به دانشجو میدهند تا ترجمه کند و در کلاس بهصورت کنفرانس ارائه کند (به دانش بومی و دستاوردهای داخلی بها داده نمیشود).
سازوکار مشخص، معتبر و دارای مجوز که بتوان از طریق آن به مجموعه کارهای علمی انجامشده در داخل ایران دسترسی پیدا کرد (چه بهصورت رایگان و چه از طریق پرداخت هزینه) وجود ندارد؛ درحالیکه دسترسیهایی به مجموعه مقالات علمی خارجی از طریق سایتهای مختلف بینالمللی (دانشگاه برای دسترسی به آنها هزینه پرداخت میکند) وجود دارد و دانشجویان میتوانند بهراحتی از طریق فضای مجازی به آنها دسترسی پیدا کنند.
فضاهای آموزشی، محیطی را فراهم نمیکنند تا اولاً زمینههای کاری و اشتغال را به دانشجویان رشتههای گوناگون نشان دهند و به آنها امیدواری دهند که پس از فارغالتحصیلی فضای کار و کسب درآمد برای آنها وجود دارد و دوما دانشگاه فضایی را مهیا نمیکند تا دانشجویان در حین تحصیل تجربههایی را در فضای کاری خارج از دانشگاه کسب کنند (چیزی که در بسیاری از دانشگاههای خارجی وجود دارد).
سیستم گزینش و پذیرش دانشجو در کشور، اصطلاحاً بهصورت قیف برعکس میباشد؛ این وضعیت موجب میشود عدهای که شاید صلاحیت لازم برای حضور در دانشگاه را داشته باشند؛ نتوانند از فیلتر کنکور عبور کنند و راهی جز سفر به خارج از کشور نداشته باشند درحالیکه این سیستم در اکثر مراکز علمی دنیا بهصورت قیف میباشد و عده زیادی با حداقل محدودیت میتوانند به دانشگاه وارد شوند و سپس همراه با بالا رفتن سنوات تحصیل، دانشجویان کارآمد، باانگیزه و کوشا در دانشگاه باقی میمانند و سایرین که نتوانستند کارایی لازم داشته باشند از دانشگاه خارج میشوند.
درنهایت باید گفت که موضوع آزادی عمل و اراده انسان برای تصمیمگیری در خصوص آینده خود، برای هیچکس مبهم نیست و همه آن را قبول میکنند؛ اما قطعاً عواملی وجود دارند که در تصمیمگیریها مؤثرند و حتی در بسیاری از مواقع این عوامل تصمیم سازی میکنند. کشور ما در تمام دوران تحصیل، از آموزش دوران کودکی تا تحصیلات آکادمیک، هزینههای مستقیم و غیرمستقیم زیادی را صرف میکند تا فضای علمی و سواد در کشور رشد کند و ثمره این رشد علمی برای توسعه کشور مؤثر واقع شود؛ اما عواملی وجود دارند که موجب میشوند فارغالتحصیلان دانشگاهی از ماندن در کشور و ارائه آموختههایشان دلسرد شوند؛ اساتید و فضای آموزشی و دانشگاهها نقش بسیار زیادی در این زمینه دارند؛ چراکه دانشجویان حداقل ۴ سال در تعامل با این دو هستند.
اگر اساتید و فضای آموزشی دانشگاه جو ناامیدی در دانشجو ایجاد کنند و فارغالتحصیلان را از ماندن دلسرد کنند، عامل از بین رفتن و بینتیجه ماندن تمام این هزینههایی میشوند که کشور و مردم متقبل شدهاند و با مهاجرت دانشجویان و فارغالتحصیلان از کشور، ثمره آموختهها و دانش آنها برای کشورهایی در آنسوی آبها خواهد شد و با هزینههایی بهمراتب کمتر، ثمرات بیشتری عاید این کشورها میشود.
انتهای پیام