به گزارش ” صبح رابر” به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، بیش از یک دهه مسئله هستهای ایران در صدر اخبار و مسائل سیاسی و بینالمللی جهان قرار گرفته است. پیشرفت و تکنولوژی هستهای کشور در بعد از انقلاب با تلاش مجاهدان و جوانان انقلابی، رشد معناداری داشته است. هر چند که هر یک از دولتها در روند پیگیری این موضوع رویکرد متفاوتی به این مسئله داشتهاند؛ اما در واقع سیاست و راهبرد هستهای نظام از یک منشأ و مبنای واحدی، برخوردار بوده است.
بنا به اقتضائات و شرایط دولتها، تاکتیکهای هستهای کشور در مواجهه با قدرتهای غربی متفاوت بوده است. در این پروسه هر کدام از دولتها، بخشی از این موضوع را پیش بردهاند. اما به هر شکل، رویکرد و سیاست آنها تابعی از شرایط نظام بوده است. به روایتی، استراتژی نظام در موضوع هستهای یکنواخت و منسجم بوده است. منتهی دولتها با توجه به این استراتژی، سیاستهای نظام را پیگیری میکردند.
در این بین فرمایشات رهبر معظم انقلاب و ارزیابی که رسانههای بیگانه از آن دارند؛ نشان از عمق استراتژیک تصمیمات معظمله را میرساند. از طرفی موضوع هستهای، مطالبه جدی مردم است؛ لذا رهبر معظم انقلاب نگاه ویژهای به آن دارند. همچنین قاطبه مسئولین نظام نسبت به رویکرد غرب و زیادهخواهیهای آنان خوشبین نمیباشند. نیویورک تایمز در مطلبی نوشت: «بدبینی رهبر انقلاب به آمریکا بیدلیل نیست».
اهمیت موضوع هستهای تا جایی است که صدای آمریکا در گزارشی اذعان کرد: «جمهوری اسلامی یک کشور غنی، پولدار و قدرت منطقهای است. ایران با ادامه برنامه هستهای خود میتواند برنامه استراتژیک خاورمیانه را تغییر دهد». لذا با مرور سطحی اتفاقات منطقه درمییابیم که حتی عمق نفوذ ایران در منطقه باعث شده تا در مدیریت جریانهای سیاسی، تأثیرگذاری لازمه را داشته باشد. بر این اساس بیبیسی نوشت: «آیتالله خامنهای از موقعیت برتری در تعیین سیاست خارجی ایران برخوردار است و قدرت وتوی تصمیمات را دارد، اما در عمل، نظرات روسای جمهور و شورای امنیت ملی را به طور جدی مد نظر قرار میدهد».
بدون شک یکی از مهمترین مولفههای پیروزی و برتری ایران در مذاکرات هستهای نگاه مبنایی رهبر انقلاب است. استراتژی معظمله در تصمیمات سیاسی به گونهای است که یدعوت آحارونوت نوشت: «راهبردهای رهبر ایران در مذاکرات، از سانتریفیوژهایش قویتر است. ایران با دستیابی به فناوری هستهای، غرب و اسرائیل را شکست داده و توانسته است معادلات خاورمیانه را تغییر دهد».
در طول یک دهه از شروع مذاکرات هستهای به غیر از مواردی، غالبا موضع ایران در مواجه با غربیها تهاجمی بوده است. دولتمردان با پشتوانه مطالبات مردمی، درصدد گرفتن حق مسلم مردم بودهاند. بر همین اساس، الجزیره در گزارشی اذعان کرد که برنامههای راهبردی آیتالله خامنهای در مذاکرات اوباما را در تنگنا قرار داده است؛ به گونهای که آمریکا در آستانه تسلیم شدن قرار دارد. او به غرب ثابت کرد که ایران با ترک مذاکرات، چیزی را از دست نمیدهد، زیرا در طول مذاکرات توانسته است پروندههای مهم منطقه را به دست گیرد و مدیریت کند.
لذا به اتکاء تصمیمات راهبردی معظمله، ایران به یک کشور محوری در منطقه تبدیل شده است. در واقع تحلیل و نگاه غربیها در پیشرفت هستهای و دست بالای ایران در مذاکرات، مستقیما به نقش رهبر معظم انقلاب بر میگردد. بر همین اساس واشنگتن پست گفت: «[آیت الله] خامنهای نابغهای استراتژیک است که با صبر و حوصله، مذاکرات را به سمت اهداف هستهای پیش میبرد. او در مواضع خود محکم و استوار است اما مواضع قدرتهای بزرگ جهانی، لرزان و متغییر است». حتی در مطلبی روزنامه الوطن چاپ مصر نوشته بود که آیتالله خامنهای به گونهای مذاکرات هستهای را مدیریت میکند که اوباما را به چالش کشانده است. وی توانست بدون این که از نفوذ ایران در منطقه کم شود, قدرت هستهایاش را تثبیت نماید.
هر چند که همه گروههای سیاسی در ایران تحریمهای موجود را به پذیرش چیزی که تحقیر ملی شود ترجیح میدهند و حتی حاضر نمیشوند از خلق و خوی ضد آمریکایی و استکباری خود دست بکشند؛ لذا این رویکرد باعث شده تا تدابیر مناسبی را در سیاستهای منطقهای داشته باشند.
روزنامه الحیات چاپ عربستان نوشت: «رهبر ایران با به دست گرفتن پروندههای راهبردی، قدرتهای خارجی را از گرفتن امتیازات مهم در منطقه، محروم نموده است». در واقع رهبر انقلاب با تصمیمات بجا و به موقع خود توانسته سیاستهای غربیها را نقش برآب سازد. در همین راستا پایگاه اماراتی الخلیج الجدید نوشت: «کلید توافق هستهای در دستان آیتالله خامنهای است. وی به راحتی میتواند نظر احزاب سیاسی ایران را برای رسیدن به توافق جلب کند. او نمیخواهد عزت مردم ایران را در مقابل یک توافق به فروش بگذارد».
به هر شکل راهبردهای مدیریتی رهبر معظم انقلاب باعث شده تا نقش فزایندهای در معادلات جهانی – منطقهای ایفا نماییم. در مصاحبهای که اخیرا بیبیسی با جان کری داشت؛ وی اذعان کرده بود که سیاست برچیدن کل سانتریفیوژهای ایران و عدم غنیسازی در دوره بوش شکست خورده، اکنون که شمار آنها به ۱۹ هزار رسیده کار نشدنی است. به هر شکل، توقف برنامههای هستهای ایران غیر ممکن شده است. امروز ایران با هژمونی و قدرت راهبردی منطقهای، مهار نشدنی است.
محسن صابر
انتهای پیام