ضرورت اصلاح و بازنگری در قوانین معارض
خروش مردم زادگاه شهید قدس در یوم الله ۱۳ آبان
کمبود سرایدار در مدارس/ نیاز به ۴۰۰۰۰ نیروی جدید
کلاهبردار میلیاردی لینکهای آلوده در دام پلیس
۶۰ لیتر سهمیه بنزین آبانماه امشب واریز میشود
پیش بینی کاهش دما در استان و هشدار به کشاورزان کرمانی
دوم آبان آخرین مهلت ثبت نام کارشناسی ارشد
عدم ارائه خدمات به اسناد دفترچهای
عشایر ایل بچاقچی و اهالی روستای قنات ملک برگزیدگان دوستدار کتاب کشور شدند
تمدید مهلت ارسال آثار به جشنواره شجره طوبی
اعلام جزئیات مراسم تحویل سال در حرم مطهر امام رضا(علیهالسلام)
پویش ملی «زندگی با آیهها»
برپایی ۱۵ بازارچه نوروزی صنایعدستی در استان کرمان
برگزاری محفل انس با قرآن کریم در محضر رهبر انقلاب
اعمال شب اول ماه مبارک رمضان
از بازی رایانهای «مدال ذوالفقار» رونمایی شد
11:00:25 - سه شنبه 11 تیر 1392
جعفر قنادباشی/ نگاهی به علل و زمینههای کنارهگیری حمد بن خلیفه آلثانی به گزارش”صبح رابر”جابهجایی مقامات سیاسی، کنارهگیری آنان از قدرت و واگذاری و انتقال قدرتشان به افراد دیگر از طرق دمکراتیک یا غیردمکراتیک، از جمله امور رایجی است که به طور معمول، نه تنها تعجب کسی را برنمیانگیزد، بلکه به طور پیوسته، مصادیق متعدد […]
جعفر قنادباشی/ نگاهی به علل و زمینههای کنارهگیری حمد بن خلیفه آلثانی
به گزارش”صبح رابر”جابهجایی مقامات سیاسی، کنارهگیری آنان از قدرت و واگذاری و انتقال قدرتشان به افراد دیگر از طرق دمکراتیک یا غیردمکراتیک، از جمله امور رایجی است که به طور معمول، نه تنها تعجب کسی را برنمیانگیزد، بلکه به طور پیوسته، مصادیق متعدد و مختلف آن در دنیای سیاست به نمایش درمیآید. به عبارت دیگر، تحول در ترکیب هیئت حاکمهی کشورها و تغییر در چینش افراد صاحب منصب، به هیچ وجه، امری غیرمعمول و دور از انتظار نیست و در هر هفته یا در هر ماه، نمونههای عینی متعددی از آن را میتوان در نقاط مختلف جهان مشاهده کرد.
با این حال، از حدود سه ماه پیش، زمانی که سخن از کنارهگیری امیر قطر به میان آمد و به موازات آن، خبر جانشینی قریبالوقوع فرزند ۳۳سالهاش به صورت شایعه در فضاهای رسانهای انتشار یافت، هیچ کس آن را واقعهای معمول و طبیعی تلقی نکرد؛ چنان که تحلیلهای متفاوت و متضاد بسیاری، حول محور این واقعه مطرح شد و اخبار مربوط به این تغییر و تحول احتمالی در کشور کوچک و نفتخیز قطر، به صورتی مبهم و رازآلود منعکس شد.
جالب آنکه هنگامی هم که شیخ «حمد بن خلیفه آلثانی»، امیر قطر، روز سهشنبه (۵ تیرماه) طی مراسمی، شایعات مطرحشده در خصوص کنارهگیریاش را با واگذاری قدرت به فرزند ۳۳سالهاش، تحققی عینی و عملی بخشید نیز از ابعاد ابهامآمیز و رازآلود این واقعه کاسته نشد؛ چنان که هیچ کس اظهارات امیر قطر را مبنی بر قصد وی برای انتقال آرام قدرت باور نکرد، بلکه همه کوشیدند تا علل و ریشههای این تغییر و تحول را در اظهارنظرهای کارشناسان و سخنان و نوشتههای تحلیلگران سیاسی جستوجو کنند یا خود رأساً به بررسی علل و یافتن دلایل وقوع این انتقال یا واگذاری قدرت بپردازند و بدون توجه به اظهارات مقامات قطری (یا نادیده گرفتن گفتهها و تحلیلهای رسانههای عربی و غربی مرتبط با این مقامات)، به حدسها و گمانهزنیهایی که به آن معتقدند متوسل شوند.
خوی و خصلتی که از امیر مستعفی قطر «شیخ حمد بن خلیفه آلثانی» سراغ داریم، به هیچ وجه از وارستگی اخلاقی و بیمیلی او به قدرت حکایت نمیکند. او همان شخصی است که برای کسب قدرت، علیه پدرش کودتا کرد.
به عبارت دیگر، تقریباً تمام تحلیلگران و صاحبنظران در عرصهی روابط بینالملل، اذعان دارند که این جابهجایی قدرت کاملاً «غیرمنتظره» بود. با این توصیفات، در اینجا ابتدا به دلایل این عده برای غیرمنتظره خواندن این حادثه نگاهی میاندازیم و سپس عوامل و زمینههای «رازآلود» بودن این رویداد و خبرهای مرتبط با آن را از نظر میگذرانیم:
الف) چرا غیرمنتظره؟
اولاً خوی و خصلتی که از امیر مستعفی قطر، «شیخ حمد بن خلیفه آلثانی» سراغ داریم، به هیچ وجه از وارستگی اخلاقی و بیمیلی او به قدرت (آن هم به گونهای که قدرتش را به پسرش واگذار کند) حکایت نمیکند. او همان شخصی است که برای کسب قدرت، علیه پدرش کودتا کرد.
ثانیاً شیخ حمد بن خلیفه آلثانی در حال حاضر ۶۱ساله است و در میان اعراب و به طور کلی در جهان، سن ۶۱سالگی نشانهی کهنسالی و ناتوانی از ادای وظایف زمامداری نیست؛ به خصوص که در حال حاضر دیگر پادشاهان عرب منطقه، همانند امیر کویت «شیخ صباح احمد جابر صباح» (۸۳ساله) و پادشاه عربستان «ملک عبدالله» (۸۶ساله) و… بیش از بیست سال از امیر مستعفی قطر، مسنتر هستند. بنابراین عامل سن نیز منتفی است.
ثالثاً تا حدود سه ماه پیش، هیچ گونه خبری مبنی بر بیماری شیخ حمد در دست نبود و خبرهای بعدی هم که تا کنون انتشار یافته هیچ گاه جدی تلقی نشده و در ردیف شایعات قرار داشته است؛ حال آنکه در خصوص بیماری و کسالتهای حاد دیگر زمامداران عرب، همانند بوتفلیقه (رئیسجمهور الجزایر)، جلال طالبانی (رئیسجمهور عراق) و ملک عبدالله (پادشاه عربستان)، به صورت مکرر، گزارشهای رسمی انتشار یافته است. پس بیماری نیز موضوعیت ندارد.
رابعاً رویهی انتقال آرام، مسالمتآمیز و بدون مناقشهی قدرت در کشورهای عربی بیسابقه است.
با توجه به همین چند نکته، به نظر میرسد بتوان به «غیرمنتظره» بودن این به ظاهر واگذاری قدرت، اذعان کرد.
ب) چرا رازآلود؟
غیرعلنی بودن مناسبات مربوط به جابهجایی مهرههای سیاسی در خانوادههای سلطنتی، در کنار درز پیدا کردن بخشی از خبرهای مربوط به مداخلات همسر سوم امیر قطر در تحولات حکومتی، جنبهی رازآلودگی این اتفاق مهم را پررنگ کرده است. در کنار این مورد، میتوان موارد زیر را نیز مد نظر داشت:
۱. روابط ویژه و دوگانهی حکومت قطر از یک سو با غرب (لندن، واشنگتن، پاریس) و از سوی دیگر با گروههای فلسطینی و اخوانی (روابطی که با روابط دیگر کشورهای عربی با دولتهای غربی و گروههای فلسطینی و اخوانی کاملاً متفاوت است) موضوعی است که شناخت ماهیت واقعی رفتار قطر را با مشکلات زیادی مواجه میسازد.
۲. روابط حکومت قطر با رژیم صهیونیستی و روابط شخصی امیر قطر با سران این رژیم.
۳. همزمانی این واگذاری قدرت با افتتاح دفتر نمایندگی طالبان در قطر.
۴. همزمانی این واگذاری قدرت با شکست سنگین معارضان مسلح در صحنهی سیاسی و نظامی سوریه. باید توجه داشت که در جنگ القصیر، امیر قطر در سازماندهی و فعالسازی ائتلاف نقش مستقیم داشت و این شکست باعث از دست رفتن سنگرهای مستحکم در این شهر استراتژیک شد.
مناقشات خانوادگی، اختلاف نظر نخستوزیر با ولیعهد، اقدامات عربستان و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای ایجاد تغییرات در قطر و نیز افزایش انتقادات مقامات مختلف و شخصیتهای مهم منطقه از سیاستهای بحثبرانگیز دوحه در خاورمیانه، میتواند از عوامل تأثیرگذار در واگذاری قدرت در این کشور باشد.
۵. همزمانی این واگذاری با تداوم جریانات قضایی و پلیسی مربوط به حمله به کنسولگری آمریکا در بنغازی و کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی و دراز شدن انگشت اتهام به سوی گروههای تکفیری مورد حمایت قطر.
۶. وجود مهمترین پایگاههای منطقهای آمریکا در قطر و ملاحظات، مراقبتها و مداخلات آمریکا در هر تحول مهم و سرنوشتساز این کشور.
تحلیل:
با توجه به علل چهارگانهی «الف» و همچنین در نظر گرفتن زمینههای هفتگانهی «ب» بود که دامنهی گمانهزنیها در خصوص علل کنارهگیری امیر قطر و جانشینی فرزندش، به صورت بیسابقه گسترش یافت و هر رسانهی خبری و تحلیلی یا هر کارشناس مسائل منطقه، علاوه بر برخی از نظریات مشابه و مشترک، دیدگاه و تحلیلهای کاملاً متفاوتی را در خصوص این تحویل قدرت ارائه کرد. نمونههای زیر فهرستی از عوامل مورد تأکید در تحلیلهای متفاوت را نشان میدهد:
عوامل تأثیرگذار در روند واگذاری قدرت
– اختلافات و مناقشات خانوادگی و عدم توانایی امیر مستعفی برای فائق آمدن بر قدرتطلبیهای خانوادگی
– شرایط نامناسب جسمانی و روحی امیر مستعفی
– اختلاف نظر نخستوزیر با ولیعهد
– سیاستها و برنامههای آمریکا برای جلوگیری از خط افراط در خاورمیانه
– پروندهی حمله به کنسولگری آمریکا در لیبی
– گذشتن تاریخ مصرف افراطیگری تکفیری به شکل کنونی و ضرورت بدون بانی بودن آن
– شکست عملیات میدانی در سوریه و تجربهای همانند اردوغان
– ناکامی دوحه در دو جبههی سیاسی و نظامی بحران سوریه (برگزاری نشست سوریه بدون حضور امیر)
– مناقشهی انگلیسی و آمریکایی بر سر سیطرهی بیشتر بر قطر
– نتیجهی مخالفتها و مناقشات پیدا و ناپیدای گرایشهای اخوانی و وهابیگری
– نتیجهی کوششهای عربستان و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بر ایجاد تغییرات در قطر
– افزایش انتقادات مقامات مختلف و شخصیتهای مهم منطقه از سیاستهای بحثبرانگیز قطر در مسائل خاورمیانه
– قربانی سیاستهای عربیـغربی(*)
*جعفر قنادباشی؛ کارشناس مسائل خاورمیانه/انتهای متن/
بر چسب ها: آمریکای, بحران سوریه, پادشاه عربستان, حمد بن خلیفه آلثانی, رئیسجمهور عراق, عربستان, قدرت،نگلیس, قطر, ملک عبدالله