به گزارش ” صبح رابر” به نقل ازشبکه اطلاع رسانی راه دانا ، اگری پرس نوشت ، دکتر حجتالله ورمزیاری: طبق تعریف ویور و فنل (۱۹۹۷) گردشگری کشاورزی، شامل کسب و کارهای روستایی است که محیط مزرعه در حال فعالیت را با مؤلفه گردشگری تجاری ادغام میکنند. گردشگری کشاورزی، از منابع و رسوم و سنن موجود کشاورزی، به منظور جذب بازدیدکنندههای بیرونی استفاده میکند. گردشگری کشاورزی با فراهم آوردن زمینه حضور مستقیم گردشگر در مزارع و باغات، امکان خرید مستقیم محصول کشاورزی با قیمت مناسبتر را در موقع برداشت و نیز امکان بهرهمندی از مناظر زیبای کشاورزی را در مواقع مختلف فراهم میسازد. همچنین شهروندان میتوانند با رعایت اصول مربوطه، میوه و سبزی مورد نیاز را توسط خود و خانواده خود بچینند و یا در سایر فعالیتهای کشاورزی به دلخواه خود مشارکت کرده و نیز در خصوص عملیات کشاورزی آموزش ببینند. موضوع کلی در گردشگری کشاورزی این است که گردشگر، در یک واحد کشاورزی حضور پیدا میکند و در ازای خدماتی که دریافت میکند، مبلغی را به مالک یا مدیر واحد کشاورزی میپردازد. در گردشگری کشاورزی، یک جزء اصلی، واحد کشاورزی و ارائهکننده خدمات است و جزء اصلی دیگر، گردشگر (شهروند) است.
جایگاه گردشگری کشاورزی در جهان
گردشگری کشاورزی در کشورهای صنعتی مانند آمریکا و آلمان، انگلیس، اتریش از جایگاه ویژه ای برخوردار است و قدمت آن به بیش از یک قرن میرسد، ولی در کشورهای در حال توسعه همچون مالزی، ترکیه، قبرس و چین قدمت کمتری دارد. در کشور ما گردشگری کشاورزی متاسفانه جایگاه خاصی ندارد و دستگاههای مسئول از جمله وزارت جهاد کشاورزی، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری توجه مناسبی به این صنعت ندارند. در معدود قوانین مرتبط ما، بیشتر بحث گردشگری روستایی مطرح شده است تا گردشگری کشاورزی؛ این در حالی است که گردشگری کشاورزی، الزاماً زیرمجموعه گردشگری روستایی نیست و بعضاً اصول و کدهای رفتاری خاص خود را میطلبد.
اهمیت گردشگری کشاورزی برای کشور
گردشگری کشاورزی، فرصتی است برای توسعه کشاورزی و روستایی و ایجاد فرصتهای تفریحی سالم و آموزنده برای شهروندان داخلی و خارجی. با وجود اینکه ایران یکی از مبدأهای کشاورزی جهان به شمار میرود و میراثهای کشاورزی مهم و بعضاً جهانی در آن واقع شدهاند، متاسفانه هنوز از این ظرفیت و پتانسیل عظیم، استفاده و بهرهای گرفته نشده است. این در حالی است که برای نمونه کشور چین، درآمد میلیاردی از این محل در سال ۲۰۱۱ کسب کرده است.
تمرکزگرایی و ایجاد کلانشهرها در کشور ما، نیازی در شهروندان، تحت عنوان تفریح در حومه شهر به وجود آورده و یا تقویت نموده است. هماکنون جمعیت شهرها نسبت به جمعیت روستاها رشد بسیار چشمگیری داشته است (نسبت جمعیت شهرها به روستاها ۷۱ به ۲۹ است این در حالی است که در سال های نه چندان دور این نسبت ۳۰ به ۷۰ بود). با توجه به مشکلات شهرنشینی و آلودگی هوا و مشکلات ناشی از روزمرگی، شهروندان در پی این هستند که نیاز خود را برطرف کنند و اواخر هفته و نیز تعطیلات خود را در محیط هایی دور از شهر و در طبیعت سپری کنند. در این راستا، خیلی از شهرنشینان بهخصوص در کلانشهرها، به خرید زمین های کشاورزی روی می آورند و با تغییر کاربری زمین کشاورزی و تبدیل آن به ویلاهایی که دیگر کاربری کشاورزی تجاری و بازاری را ندارند به این شکل نادرست، به نیاز خود پاسخ می دهند!
در صورتی که اگر صنعت گردشگری کشاورزی به صورت پایدار در کشور به وجود آید و شرایطی ایجاد گردد که به این نیاز شهروندان به صورت نهادینه پاسخ داده شود، درآمد کشاورزان (از محل جذب گردشگر) افزایش یافته، کاربری زمینهای کشاورزی حفظ میشود و به نیاز شهروندان نیز به بهترین شکل ممکن پاسخ داده میشود.
در این حالت دیگر نیازی نیست که شهروند برای تعطیلات و تفریح آخر هفته خود با هزینه هنگفت اقدام به خرید یک ویلا کند یا زمین کشاورزی را به ویلا تغییر کاربری دهد؛ ویلایی که بعضاً دفعات استفاده از آن توسط فرد در سال بیشتر از انگشتان دست هم نمیشود.
بجای این کار، شهروندان با کشاورزان فعال در زمینه گردشگری کشاورزی تعاملهایی را بعمل میآورند؛ برای مثال بر اساس قراردادهایی، در تعطیلات از خدمات کشاورزان در مزرعه یا باغ بهره مند میگردند، اقامت شبانه در خانه کشاورزی یا سیاهچادر عشایر پیدا میکنند، محصولاتی که نیاز دارند خودشان برداشت میکنند یا حتی بخشی از تولید را تأمین مالی میکنند تا نیاز خانوادهشان با نظارت خودشان تولید شود و در ازای بهرهمندی از این خدمات، هزینهای برای کشاورز پرداخت مینمایند.
ولی در حال حاضر چون گردشگری کشاورزی، فرهنگسازی نشده و به صورت مناسب توسعه نیافته است، در نتیجه شهروندان زمینهای کشاورزی را میخرند و تغییر کاربری میدهند و ضربه بزرگی به تولید میزنند چرا که این شهروندان در اغلب موارد، به دنبال تولید و فروش محصولات کشاورزی نیستند و یا امکان آن را از نظر مالی و زمانی و تخصصی نمییابند.
در پایان به برخی از موانع و راهکارهای رضد صنعت گردشگری کشاورزی توجه کنید:
موانع توسعه گردشگری کشاورزی:
- به فکر نبودن مسئولین و نداشتن برنامه ای راهبردی برای این کار
- اشنایی اندک کشاورزان با اهمیت این صنعت و نحوه مدیریت آن
- تحقیقات و آموزش اندک: در جامعه دانشگاهی ما تحقیقات چندانی در این رابطه صورت نگرفته که این کار به چه شکلی باید صورت گیرد، مردم و کشاورزان چگونه باید توجیه شوند و … در رشتههای دانشگاهی مرتبط نیز به این موضوع، کمتر به صورت آموزش حرفهای توجه میشود.
راه کارهایی برای رشد صنعت گردشگری کشاورزی
- فرهنگسازی گردشگری کشاورزی در بین شهروندان و کشاورزان
- انجام مطالعات و تحقیقات لازم برای تدوین طرح توسعه
- توسعه نهادی و برنامهریزی
- تقویت سرمایه اجتماعی
- تحقق همافزایی بین گردشگری کشاورزی و توسعه کشاورزی
- توسعه تدریجی و درونزا و توأم با تولید کشاورزی
- توسعه زیرساختها و امکانات در جامعه میزبان
انتهای پیام/