پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

3:57:13 - پنجشنبه 13 تیر 1392
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
به عشق آل عبا
به گزارش”صبح رابر”خاطرات تفحص پیکر مطهر شهداء   بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه:”سخنی با اهل دل “ تفحص،واژه مقدسی و نامکشوفی است که هنوز بر زبان ما تلاوت نشده است ،این واژه در قاموس مقاومت ،باغربت… زیبایی،مرثیه و معنویت عجین و آمیخته است و خود آئینه تمام نمای یاد ها ودردهاست. تفحص ذکر است . […]

به گزارش”صبح رابر”خاطرات تفحص پیکر مطهر شهداء

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:”سخنی با اهل دل “

تفحص،واژه مقدسی و نامکشوفی است که هنوز بر زبان ما تلاوت نشده است ،این واژه در قاموس مقاومت ،باغربت… زیبایی،مرثیه و معنویت عجین و آمیخته است و خود آئینه تمام نمای یاد ها ودردهاست. تفحص ذکر است . تفحص شور است و شوق . تفحص اخلاص است و نهایت عشق . حرف نیست که بتوان به قلم آورد .ایمان است، ایثار است،شهامت است و مظلومیت و… و من چه بگویم که زبانم عاجز است ؟

کسی توان به قلم آوردن آنرا ندارد ،یا توان وصف کردنش را ،تنها باید حضور داشت و حس کرد . تنها باید در معرکه بود تا بتوان توصیف کرد. تنها جایی که می توان “شهدا”را دید و جنت خدا را به معنی تمام و کمال یافت ،در میان بچه ها تفحص است . تفحص آدم را به سر حد معرفت و اخلاق میرساند . تفحص انسان را به بزم عاشقان “ثارالله”میرساند . تفحص انسان را وادار به شکستن دیو نفس میکند . تفحص میدان شناخت خود است .تفحص روح قلب را منقلب میکند و عواطف را می پروراند همه ارزش ها و معیارها در تفحص نهفته است و به قول عزیزی “مقدس ترین کاری که امروز در نظام جمهوری اسلامی می شود همین تفحص پیکرهای شهداست .” تفحص با تمام مشکلات خاص خود اصلا یک عالم دیگری است که حضور در آن لیاقت و سعادت عظیمی میخواهد .تفحص، جانبازیست ،تفحص شیفتگی خداست ،تفحص ساخته و خاص شدن است ..آنان که لذت محضر خدا را می چشند ،مادا میکه توان دارند از تفحص دست نمی کشند مگر آنکه خداوند آنان را در جوار رخود بپذیرد.

“عدالت

به عشق آل عبا

آفتاب، طلوع کرده بود که به اتفاق برادران “پاکزاد”، “جعفری” و “مهدور” و چند نفر دیگر به طرف پاسگاه “چم هندی” حرکت کردیم. با ذکر دعا و صلوات و به عشق و نیت پنج تن آل عبا، پنج کیسه گونی را برداشته بودیم تا بلکه آن روز، پنج شهید را بیابیم. به محل مورد نظر که رسیدیم برادر “پاکزاد” دستگاه بیل مکانیکی را به کار انداخت و شروع کرد به بیل زدن کانالها، سنگرها و خاکریزهایی که مشکوک به نظر می رسید. هر جا که احتمال می رفت شهیدی باشد شکافته می شد. سرانجام در کنار پاسگاه به کانالی که به نظر می رسید قبلا دژ نیروهای عراقی بوده برخورد کردیم. مشغول بیل زدن در میان انبوه سیم های خاردار بودیم که ناگهان یک پیشانی بند سرخ و رنگ باخته “راهیان قدس” از زیر خاک نمایان شد. ذوق و شوق سراپای وجود بچه ها را فرا گرفته بود. بچه ها پی در پی صلوات می فرستادند … و اشک برگونه ها جاری شده بود.

برادرای نیروی انتظامی که در پاسگاه “چم هندی” مستقر بودند ، گروه گروه می آمدند تا از نزدیک شاهد کشف پیکر مطهر شهید باشند.

راوی: برادر حاج بهزاد پروین قدس

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب