اختصاصی / واکاوی عیار اعتدال در دیپلماسی خارجی؛

برخی از افراد در داخل کشور با طرح این موضوع که مواضع تهاجمی علیه استکبار فقط باعث تشدید تحریم ها علیه نظام گردیده است،در وضعیت ضعف و سازش قرار گرفتند  

به گزارش “صبح رابر به نقل از .  بلاغ،با خلق حماسه سیاسی ملت ایران و حضور حداکثری ملت ایران در پای صندوق های رأی ،استحکام پولادین نظام اسلامی وافزایش عزت ملی ایران اسلامی در سطح بین الملل به اوج خود رسید،لذا ملت فهیم ایران با بصیرت همیشگی خود و در راستای تداوم اقتدار نظام جمهوری اسلامی در سطح بین الملل با  مشارکت حدأکثری خود و خلق حماسۀ سیاسی ،نمونه کاملی از دموکراسی  واقعی را به جهانیان نشان دادند و اثبات کردند در برابر فشارهای متعدد استکبار بالأخص در موضوع مذاکرات هسته ای  ذره ای کوتاه نخواهند آمد ،لذا   قدرت چانه زنی بالا ی نظام در مباحث مختلف بین المللی را با این حضور حماسی ، برای بیگانگان به منصه ظهور رساندند.

بعد از انتخاب رییس جمهور منتخب، گمانه زنی های متعددی در زمینه چگونگی ادامه دیپلماسی خارجی نظام اسلامی  مطرح گردیده است ، بدین نحو که برخی از افراد در داخل کشور با طرح این موضوع که مواضع تهاجمی علیه استکبار فقط باعث تشدید تحریم ها علیه نظام گردیده است، سعی نمودند با طرح برخی تحلیل های انحرافی و با طرح شعار ضرورت اعتدال در دیپلماسی خارجی، گفتمان مقاومت را در وضعیت ضعف و سازش قرار دهند،لذا ضروری است با بررسی مواضع اخیر استکباردر مواجهه با خلق حماسه سیاسی ملت ایران  ، عیار  اتخاذ برخی تحلیل های داخلی را مورد ارزیابی قرار دهیم.

وضع تحریم های جدید ؛تشدید تخاصم

باید اذعان نمود با خلق حماسۀ سیاسی ملت ایران و مشارکت حدأکثری مردم قدرت چانه زنی مسئولین نظام در سیاست خارجی کشور افزایش یافته بدین نحو که قدرت دیپلماسی نظام با حضور همه جانبۀ مردم ، به شدت تقویت گردیده است که این امر می تواند منجر به حل و فصل  بحران هایی به مانند بحران سوریه گردد ، و نیز سیستم دیپلماسی کشور می تواند در بحران بحرین و نیز مسأله مهم و حیاتی فلسطین و دیگر بحران ها با توان مضاعف در حمایت از مستضعفین عالم گام بردارد که این امر یقینا خوشایند کشور های استکباری نخواهد بود.

برخلاف برخی تحلیل های سازشکارانه در داخل کشور و رسانه های معاند نظام مبنی بر کاهش تحریم ها ،در روزهای اخیر و با انتخاب رئیس جمهور منتخب  تحریم های جدیدی را علیه ملت ایران وضع نموده است، بر اساس تحریم های مورد نظر ، شرکت ها و موسسات غیر آمریکایی از هر نوع داد و ستد با ﺑﺨﺶ اﻧﺮژی، ﻛﺸﺘﯽراﻧﯽ و ﻛﺸﺘﯽﺳﺎزی ایران، و فروش ﻓﻠﺰات گرانبها، ﮔﺮاﻧﯿﺖ، ﻓﻮﻻد و ﻧﺮم اﻓﺰارھﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ، منع می گردند و مبادلات قابل توجه با ریال ایران نیز ممنوع می شود و شرکت ها، موسسات و افرادی که به خودروسازی ایران قطعات و خدمات ارائه کنند هم مجازات خواهند شد.

به راستی تشدید تحریم ها با گسترۀ اینچنینی بیانگر چیست؟به راستی چرا با انتخاب فردی که شعار انتخاباتی اش اعتدال گرائی و میانه روی بوده است و حتی در ابتدای انتخابات نیز دشمنان نظام در رسانه های خود ،کورسویی از امید نسبت به سوء استفاده از طرح این نوع شعارها از خود نشان می دادند لیکن اکنون تحریم هاو خصومت ورزی علیه ملت ایران را تشدید نمودند؟ تمام این علائم به ما می فهماند که دشمن نظام  همیشه دشمن نظام بوده و دشمن خواهد ماند،لذا نباید در ارائه برخی تحلیل ها با گمانه زنی های سست و ضعیف در راستای منافع غرب گام برداریم بلکه باید با در نظر گرفتن مصالح عالیۀ نظام اسلامی،و نیز تبعیت از فرمایشات مقام معظم رهبری در امر استکبار ستیزی مباحث کلان دیپلماسی خارجی نظام را بر اساس  این محورها تعریف و اجرائی سازیم.

درنده تر از گرگها ،خوی واقعی استکبار

در رابطه با ارزیابی روحیات و تاکتیک های استکباردر مواجهه با مظلومان عالم ،و نحوۀ مواجهه استکبار با ملت های مستقل و آزاده را باید از زبان امام راحل(ره)شنید، ایشان در فرازی می فرمایند:« رابطه آمریکا با ما، رابطه گرگ و میش است؛ یا گرگ باید از حالت گرگ بودن خارج شود و یا میش باید تبدیل به گرگ شود؛ تا در رابطه با گرگ، ضرر نکند.»

با مراجعه به این کلام هشدار دهندۀ امام (ره)، یک اصل سیاسی با زبان بسیار ساده برای همگان  بیان گردید تا هر کس با هر میزان قدرت تحلیل و فهم، درک کند که رابطه ما با آمریکا، از چه جنسی است،لذا باید به  برخی تئوری پردازان که انتخاب رئیس جمهور منتخب را فتح بابی برای مذاکره با امریکا و احیانا کوتاه آمدن  از برخی از دستاوردهای نظام را عامل کاهش تحریم های تحمیلی می دانند باید گفت، این تحریم ها و مشکل آفرینی ها، سرانجام، به این جا ختم شد که جمهوری اسلامی اکنون به عنوان یک کشور مقتدر در عرصه منطقه ای و فرا منطقه ای، مطرح شده و فشارهای آمریکا، هیچ تأثیری بر کیفیت اقتدار جمهوری اسلامی نداشته است و در شرایط فعلی، این آمریکایی ها هستند که مجبورند قدرت ایران را در معادلات جهانی، به رسمیت بشناسند؛

یعنی سیاست به انزوا کشیدن ایران، نه تنها جواب نداده، بلکه غلط بودن این سیاست آشکار شده است.

هرچند که پذیرش اقتدار ملت ایران، برای دولت آمریکا، خیلی سنگین است،لذا شاهد افزایش مواضع بسیارثی از کشورها مبنی بر ضرورت حضور ایران در حوادث منطقه و جهان برای حل بسیاری از بحران های سیاسی می باشیم.

استکبار باید در مقابل قدرت و عظمت ملت ایران سر تعظیم فرود آورد و در برابر همۀ خسارتها و ظلم هائی که از سالیان دور به این ملت شجاع روا داشته است در پی تغییر خوی گرگ منشانۀ خود برآید، امری که تا به حال هیچ نشانه ای از  آن در  مواضع دیپلماسی آمریکا مشاهده نشده است بلکه عکس آن را در روز های اخیر شاهد بودیم ، بدین نحو که رسانه های غربی در آغاز تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری  با شوق فراوان  رئیس جمهور منتخب را به عنوان  نماینده یک جریان برانداز و ورشکستۀ سیاسی مطرح نمود و در ادامه نیز با حمایت خود و برجسته سازی از منتخب ملت ایران  سعی در دستیابی به اهداف پلید خود داشته اند، لیکن با مواضع بسیار مطلوب رئیس جمهور منتخب در حمایت از آرمان های نظام و نیز تأکید ایشان بر نقش بی بدیل مقام معظم رهبری در خلق حماسۀ سیاسی و هم چنین برخورد قاطع با برخی جریانات خاص سیاسی  که سعی در انحصار ایشان در حزب و گروه خاص خود داشتند و…

همه و همه عاملی برای روی گردانی و پشیمانی غرب از خیال باطل خود گردید، از همین رو تشدید تحریم ها و دشمنی های اخیر علیه ملت ایران  و حتی حمله رسانه ای اخیر بیگانگان  علیه  رئیس جمهور منتخب همه دال بر ساده اندیشی و یا غفلت برخی تحلیل گران  در غلبۀ گفتمان سازش برای نظام می باشد ،لذا از دولت منتخب انتظار می رود با تبعیت از فرامین مقام معظم رهبری و نیز استمرار گفتمان مقاومت در عرصه بین المللی ،از فرصت بی بدیل افزایش اقتدار ملی و اسلامی ایران در جهان ،برای کمک به محرومان و حمایت از مستضعفان عالم استفاده نماید.